تاریخ نگری و تاریخ نگاری
تاریخ نگری و تاریخ نگاری دوره جدید بهار و تابستان 1399 شماره 25 (پیاپی 110) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
منظومه نویافته «فتوحات گیتی ستان» که تنها سه سال پیش از سقوط حکومت صفویه با تمرکز بر جنگ های نامدارترین پادشاه این دودمان سروده شده است، از جهتی در شمارِ حماسه های تاریخی قرار می گیرد، ازسویی نیز اطلاعات ارزنده ای از تاریخ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی در اختیار می گذارد. سراینده این منظومه، سیداحمد، نوه خلیفه سلطان، نسب به شعبه ای از خاندان مرعشیان مازندران می رساند که در زمان شاه تهماسب به اصفهان مهاجرت کرده بودند و طی حکومت صفویان دارای مناصب دولتی، به ویژه مناصب مذهبی بوده اند. اگر چه گاهی عقل گرایی و خردورزی در نوشتار او خودنمایی می کند، باز در نهایت، تسلیم اندیشه تقدیرگراست و قضا و قدر را عامل اصلی شکست و پیروزی می داند. شیوه بیان و انتخاب موضوعات گویای آن است که سراینده نگاهی نوستالژیک به دوره شاه عباس دارد. نشان دادن اهمیت این کتاب و نگاه متفاوت سراینده آن، مهمترین چالش فکری نویسندگان است. در اینجا تلاش شده است مطالب کتاب نقد و تحلیل و نقاط ضعف و قوت آن نشان داده شود.
بررسی استنادی کتاب عاشورانگاری تسلیه المُجالس و زینه المَجالس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برگزاری آئین سوگواری عاشورا و گرایش علمای شیعه به نگارش عاشورا در دوره صفوی برای تقویت یکپارچه سازی تشیع در ایران بسیار کارساز بود. یکی از اثربخش ترین آثار، کتاب تسلی ه المُجالس حائری است. برای شناخت جایگاه علمی این عاشورانگاری، بررسی استنادهای آن به منابع شیعی و اهل سنت بسیار راهگشا بوده و هدف اصلی این نوشتار است. این نوشتار در پی بررسی استنادهای شیعی و سنی تسلی ه المُجالس با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای است تا میزان استناددهی این اثر به منابع شیعی و سنی روشن شود. دستاورد پژوهش آن است که این عاشورانگاری با 66درصد استناد به منابع شیعی و 21درصد استناد به منابع سنی و بیشترین استناددهی به منابع سده ششم مانند مقتل خوارزمی با 46 استناد و سپس منابع سده چهارم مانند کامل الزیارات ابن قُولِوَیْه با 34 مورد، از جایگاه اثرگذاری فراوانی برخوردار بوده است. استناد این عاشورانگاری، به منابع دوره میانی، نشان از جایگاه مناسب علمی آن دارد. بررسی متن کتاب، نشانگر آن است که استناد به منابع سنی با دیدگاهی هم گرایانه نسبت به منابع روایی اهل سنت رخ داده است. همچنین گونه های مختلف منابع استنادی نشان از بیشترین استناد به منابع تفسیری در متون شیعی و مقتل در متون اهل سنت دارد.
تبیین مؤلفه های تاریخ نگاری عباس زریاب خویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرون معاصر پیشرفت های عقلی بشر و تحولات بینشی و روشی علوم مختلف، متفکران حوزه تاریخ را نیز به تکاپو واداشت تا به بازتعریف هویتی و علمی این دانش بپردازند. این تحولات از غرب آغاز شد و پس از چالش های فراوان و ایجاد مکتب های تاریخ نگاری نوین به تثبیت شأن و جایگاه علم تاریخ در میان علوم دیگر منتهی شد. مورخان ایرانی نیز از این پیشرفت ها دور نماندند و درصدد انتقال اندیشه های جدید برآمدند که برآیند دستاوردهای ایشان، تاریخ نگاریِ ایران معاصر را به تعبیری، در مرحله گذار از تاریخ نگاری سنتی به مدرن قرار داده است. ازجمله این تاریخ پژوهان در محافل دانشگاهی، عباس زریاب خویی است که در میان آثار تاریخی او می توان نشانه هایی از تاریخ نگاری علمی مشاهده کرد. مسئله محوری پژوهش حاضر بررسی و نقد روش شناختی تاریخ نویسی زریاب خویی و تبیین مؤلفه های تاریخ نگاری او با ارائه مصداق هایی روشن و دقیق است. به نظر می رسد این تاریخ پژوه، گام های خوبی در کاربست اصول تاریخ نگاری علمی در آثار خود برداشته و با ترکیبی از رویکردهای علمی، عقلی و انتقادی به دنبال آن است از برخی روایت های تاریخی و دیدگاه های سنتی، تبیینی تازه ارائه کند. ازجمله مؤلفه های تاریخ نگاری زریاب می توان به جرح و تعدیل سخت گیرانه روایت ها، نقد تاریخ بنیادی مستشرقان، بی طرفی در تحلیل های تاریخی تا حد امکان، بهره گیری از دستاوردهای سایر علوم و تلاش در جهت ارائه تصویری چندساحتی از پدیده های تاریخی اشاره کرد. البته او در برخی موارد نیز کماکان پا را از دایره تاریخ نگاری توصیفیِ سنتی فراتر ننهاده است. ازاین رو شاید بتوان به تعبیری او را مورخی نوسنت گرا توصیف کرد.
کنشگری مورخ در گزارش وقایع تاریخی؛ بررسی مقایسه ای روایت سقیفه در تاریخ طبری و تاریخ بلعمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش روایت شناسی، امکانی است برای پژوهشگران تاریخ در بررسی و نقد روایت های مختلف تاریخی و درک آنها. این دانش با بررسی عناصری چون زمان در قالب نظم، تداوم (دیرش) و بسامد و نیز بررسی شخصیت و شخصیت پردازی، زاویه دید و کانونی شدگی، سطوح معنایی و... در فهم روایت به محقق کمک شایانی می کند. پژوهش حاضر با بررسی مقایسه ای روایت سقیفه در تاریخ طبری و تاریخ نامه طبری(بلعمی) با استفاده از روش نقد روایت شناسانه از جهتِ تداوم یا دیرش زمانی و بسامد، به بررسی تفاوت این روایت ها از یک واقعه می پردازد و نشان می دهد که طبری با استفاده از بسامد مکرر و ارائه شش روایت از سقیفه امکان بازنمایی ابوبکر و عمر را به عنوان کانون روایت فراهم کرده است و در همین حال برخی از صداهای حاضر در سقیفه را نیز حذف می کند. بر خلاف تاریخ طبری، تاریخ بلعمی با افزودن بر تداوم زمانی روایت، امکان گنجاندن شخصیت های بیشتری در روایت سقیفه را مهیا کرده است و بدین ترتیب ضمن افزودن به صداهای موجود در روایت، مطالبی را در روایت سقیفه وارد می کند که در روایت طبری وجود ندارد و اصولاً جزء صداهای خاموش به شمار می رود. بلعمی با این کار ضمن به چالش کشیدن روایت دو قطبی طبری، صدای طرفداران علی(ع) و عباس عموی پیامبر را در روایت سقیفه وارد می کند. به این ترتیب روایت های بلعمی و طبری از سقیفه را می توان روایت هایی مستقل از هم به حساب آورد، روایت هایی که نشان می دهند مورخان در مقام کنشگران تاریخ عمل می کنند.
بررسی زمان مندی روایت در اکسیر التواریخ بر پایه نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان یکی از عناصر مهم و کلیدی در روایت های تاریخی است که در کنار مؤلفه هایی چون مکان و شخصیت های تاریخی، قوام یک ابژه و رخداد تاریخی را شکل می دهد. مورخان برای نقل روایت های تاریخی از عنصر زمان به شیوه های گوناگون بهره گرفته اند. ژرار ژنت، برای درک بهتر از کارکرد زمان در روایات با تأمل بر عنصر زمان در روایت، نظریه «زمانمندی روایت» را طرح و شاخص های سنجش زمان روایت را بررسی کرد. پژوهش حاضر، بر آن است تا با بهره گیری از نظریه زمان بندی ژنت، به شیوه تحلیل محتوا به ارزیابی شاکله روایی کتابی تاریخی یعنی اکسیر التواریخ و روابط بین مؤلفه های روایی سازنده این ساختار بپردازد و الگوی کلی سطوح و مؤلفه های روایی کتاب را تبیین و تشریح کند. با توجه به اهمیت عنصر زمان در متون تاریخی مشخص می شود که در کنار سیطره نظم گاه شمارانه بر روایت نویسنده اثر، بی نظمی های زمانی چون گذشته نگری یا آینده نگری مورخ، روایت او را به سمت «نابهنگامی یا زمان پریشی» هدایت کرده است. درعین حال بسامد مفرد رویدادها به صورت بسامد غالب، از مهم ترین شگردهای زمانی است که مورخ در مقوله زمانمندی روایت از آن بهره برده است.
اهمیت «انجامه ها» در شناخت ارزش های تاریخیِ نسخه خطی «جُنگ احمد غلام» (تاریخ کتابت: 1142 – 1135ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرانجام یا سخن پایانی کاتب نسخه خطی به طور معمول، با نام های انجام، پایان، تَرقیمِه، فَراغ نامه، رقم و نیز «اَنجامه»[1] شناخته می شود. اهمیت این قسمت به این دلیل است که اطلاعات گسترده ای را درباره نویسنده، ویژگی های نسخه، زمان، مکان و اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان کتابت به طور خلاصه در خود جای داده است. جُنگ نیز به نسخه خطی یا مجموعه اسنادی گفته می شود که محتوای آن در برگیرنده گزیده ای از اسناد و متون تاریخی، ادبی، مذهبی و علمی است. با این توضیح مسئله اصلی مقاله حاضر بررسی اهمیت انجامه ها در شناخت ارزش های تاریخی جُنگ احمد غلام، از نسخ مربوط به اواخر عصر صفوی و زمان حمله افغان ها است. یافته های تحقیق بر آن است که بررسی محتوایی و شکلی انجامه های این نسخه، گام نخست در شناسایی هویت نویسنده، هویت مکانی و زمانی، شرایط تاریخی و بررسی تطبیقی و انتقادی آن است. روش استفاده شده در این تحقیق، تحلیل شکلی و محتوایی انجامه های نسخه خطی مذکور با رویکرد پدیدارشناسیِ (واکاوی و تحلیل تجربی و بی واسطه با رویکرد انتقادی) و همراه با منابع اسنادی و کتابخانه ای است.
واکاوی غرائب نگاری نسخه مصور چاپ سنگی «در بیان قصه حضرت سلیمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از کتاب های چاپ سنگی مصور، «در بیان قصه حضرت سلیمان» است که ضمن روایتگری به زبان عامیانه عصر قاجار، دارای شاخصه بصری غرائب نگاری است. مقاله حاضر با رویکرد آیکونوگرافی و با روش توصیفی تبیینی بدین سؤال پاسخ می دهد: این موجودات غریب به چه نحوی در نگاره های کتاب مذکور تصویر شده اند و منشأ شکل گیری شان چیست؟ نتایج نشان می دهند در نگاره ها، موجودات غریب خیالی، در قالب نیروهای خیر و شر با سایر عناصر تجسمی ترسیم شده اند و منشأ شکل گیری شان هنرهای تمدن جیرفت، چین و نقش برجسته های هخامنشی و ساسانی است، نیز با منشأ بهره وری از اسطوره های بین النهرین، چین، هند، مصر و همچنین نمادهایی از تمدن های عیلام و لرستان، هنر اروپای قرون وسطی و پس از آن، که در تجسم بخشیدن به این نیروها دیده می شود. نمادهای مشهود در نگاره ها ازجمله موجودات با چهار دست یا دست شاخدار، تک چشم، دستکش، ستاره، زنگوله، شیپور، بعل، دلقک و پان هستند که ریشه در تفکرات هنرهای عبری و یونانی دارند و آگاهانه چه به لحاظ فرم، اصول و قواعد بصری و چه به لحاظ بار معنایی به کار گرفته شده اند تا روایتگر این کتاب باشند.
مقایسه تحلیلی جغرافی نگاری ابن خردادبه و اصطخری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد برمبنای مطالعات کتابخانه ای و روش تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی، شیوه و ویژگی های جغرافی نگاری و مکتب روشی دو تن از جغرافی دانان ایرانی (ابن خردادبه و اصطخری) را واکاوی و تحلیل کند. یافته های پژوهش نشان می دهد ابن خردادبه با توجه به رویکرد جهانی و ایران شهری در جغرافی نگاری، استفاده از شیوه جغرافی نگاری ایرانی و نیز ویژگی هایی نظیر استفاده نکردن از نقشه، عجایب نگاری، توجه ویژه به هویت میهنی، دخالت ندادن نگرش دینی در جغرافی نگاری در زمره مکتب عراقی قرار دارد. اما اصطخری به علت واردکردن بینش اعتقادی در جغرافی نگاری و بی توجهی به جغرافیای سرزمین های غیر اسلامی، انتخاب شیوه بیست اقلیم (ناحیه) و نیز ویژگی هایی مانند استفاده از نقشه، دوری از عجایب نگاری، توجه ویژه به هویت دینی در مقابل هویت میهنی، پیرو مکتب بلخی است. همچنین اصطخری با آنکه به کتاب ابن خردادبه دسترسی داشته، ولی به احتمال زیاد از آن استفاده نکرده است.
گونه شناسی مطالعات شعوبیه در دوره معاصر (غرب، جهانِ عرب و ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکاوی ماهیت جنبش شعوبیه ازجمله حوزه های مطالعاتی در میان پژوهشگران تاریخ اسلام، ایران شناسان و متخصصان تاریخ ادبیات است. ازاین رو پژوهش های پرشماری در قالب کتاب، مقاله و پایان نامه در زبان های مختلف به بررسی جنبش شعوبیه اختصاص یافته است. بااین حال، هر دسته از پژوهشگران بسته به اینکه از زاویه تاریخ، ادبیات یا ایدئولوژی سیاسی زمانه به شعوبیه نگریسته باشند، به نتیجه متفاوتی پیرامون ماهیت این جنبش رسیده اند. مسئله پژوهش حاضر گونه شناسی مطالعات شعوبیه در دوره معاصر است که می توان آن را به سه گونه مختلف تقسیم کرد. مطالعات شعوبیه در سه حوزه غرب، جهان عرب و ایران گونه های مزبور هستند. این گونه شناسی صرفاً براساس مسائل جغرافیایی و قومی نیست، بلکه مربوط به نوع نگاه و تفسیرهای متفاوت پژوهشگران حوزه های پیش گفته درباره شعوبیه است. پژوهشگران غربی، جنبش شعوبیه را یک نهضت ادبی خالص می دانند و آن را در حدِ یک حرکت فکری مندرج در متون می کاهند. بسیاری از پژوهشگران عرب با پیش فرض ضداسلامی بودن حرکت های شعوبی سده های نخستین، در دو سطح علمی و سیاسی ایدئولوژیک با آن مواجه شدند. در سطح نخست، پژوهشگران عرب کوشیدند تا تبیین تاریخی از جنبش مزبور ارائه دهند و در سطح دوم آن را به تحولات خاورمیانه معاصر و نقش ایرانیان در سیاست منطقه ای پیوند زدند. تحقیقات ایرانی و آثار فارسی مرتبط با مطالعات شعوبیه گونه سوم از پژوهش های این حوزه محسوب می شوند. پژوهش های ایرانی از آغاز تحت تأثیر ترجمه پژوهش های غربی و عربی بود و جز در موارد بسیار اندک موفق به شناخت ابعاد مختلف جنبش شعوبیه نشد.
تحلیل رویکرد تاریخ نگری و تاریخ نگاری شرفخان بدلیسی در شرف نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تواریخ محلی یکی از اشکال مهم تاریخ نگاری ایرانی اسلامی است که در کنار انواع تاریخ، کمک شایانی به شناخت تحولات گذشته می کند. ازجمله این گونه آثار، شرف نامه تألیف امیر شرفخان بدلیسی است که به عنوان نخستین اثر از نوع خود، به مسئله کردستان پرداخته است. شرفخان درحالی به مسئله کرد و کردستان می پردازد که بخش عمده این منطقه از دایره تسلط حکومت های ایرانی خارج شده و در اختیار عثمانیان قرار گرفته است. بنابراین تحلیل مسئله اصلی شرفخان در کردشناسی او به ویژه برای باب عالی حائز اهمیت است. در این مقاله برای تبیین بینش و روش تاریخ نگاری او در توجه به مسئله کرد و کردستان ابتدا مختصری درباره سیاست عثمانیان و صفویان به عنوان عنصر تعادل بخش منطقه، بعد به شاخصه های تاریخ نگری شرفخان پرداخته شده و درنهایت به روش ایشان در نگارش تاریخ، توجه می شود. این پژوهش با روش تحلیل تاریخی و شیوه توصیفی تحلیلی، ابعاد و مؤلفه های اندیشه تاریخ نگاری و تاریخ نگری شرفخان را بررسی می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد، منظومه فکری شرفخان دارای ویژگی هایی چون، نخبه گرایی، شریعت مدارانه، انتقادی و درعین حال رویکردی ستایش آمیز به کردها است. برجسته کردن نقش و جایگاه کردها و کردستان، به ویژه خاندان های حاکم کرد، در مناسبات ایران و عثمانی، تأکید بر موقعیت سرزمینی کردستان و بیان ویژگی های جامعه کردی از دیگر مؤلفه های مربوط به تاریخ نگاری شرفخان است.
بررسی یک زمان پریشی تاریخی؛ راهی به نقد روایات ام سلمه درباره خبر شهادت و جانشینی امام حسین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ام سلمه شخصیتی تأثیرگزار در تاریخ اسلام است. گزارش های فراوانی از وی درباره اتفاقات صدر نخستین نقل شده است. بخشی از گزارش های منقول از وی پیرامون حوادث مرتبط با شهادت امام حسین (ع) است. گزارش هایی درباره اصل خبر شهادت، خونین شدن تربت کربلا و همچنین تحویل ودایع امامت به جانشین حضرت، یعنی امام سجاد(ع)، ازجمله اینهاست. مقاله حاضر بر این قصد است که به بررسی این گزارش ها بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که واقعاً چه مقدار از آن گزارش ها قابلیت انتساب به ام سلمه را دارد. به نظر می رسد با توجه به تضادها و تفاوت های گزارشی و همچنین بررسی های تاریخی درباره سال وفات، امکان نشان دادن صحت همه این گزارش ها برای ام سلمه وجود ندارد. از این رو با بررسی های تاریخی، رجالی و حدیثی منابع شیعه و اهل سنت این نتیجه دست یافتنی است که پذیرش بخشی از این روایت ها به دلیل زمان پریشی های تاریخی پیرامون زمان وفات ام سلمه، با تردیدهای جدی روبه رو است و نمی توان همه آنها را برای ام سلمه نشان داد.
بازتاب باورها و نگرش های شیعی در تاریخ موصل ابوزکریا اَزْدی (334ﻫ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش بازمانده از تاریخ موصل ابوزکریا اَزْدی(334ﻫ) افزون بر ذکر اخبار و وقایع محلی موصل و جزیره، حاوی گزارش هایی از خلفای متأخر اموی و یادکردهایی از علویان و امامان شیعه است. این مقاله بر این گزارش ها و یادکردها متمرکز شده تا بدین پرسش پاسخ دهد که باورها و نگرش های ازدی در تاریخ موصل چگونه بازتاب یافته و از کجا ریشه گرفته است. واکاوی گزارش ها و یادکردهای ازدی از علویان و امویان از گرایش های شیعی نویسنده آن، پرده برمی دارد. سیمای مثبت علویان و سیمای منفی امویان از لابه لای گزارش های ازدی مشهود است. بزرگداشت امامان شیعه، از امام علی(ع) تا امام رضا(ع)، طبق سنت و باور شیعیان، همراه شده است با خوارداشت امویان. همچنین تشبیه امویان به آل فرعون در تاریخ موصل بازتاب و تکرار گفتمانی است که ازسوی امامان شیعه و به ویژه امام سجاد(ع) و پس از واقعه عاشوراء تبیین شده و ازسوی شیعیان تبلیغ و رواج یافته بود.