واکاوی ماهیت جنبش شعوبیه ازجمله حوزه های مطالعاتی در میان پژوهشگران تاریخ اسلام، ایران شناسان و متخصصان تاریخ ادبیات است. ازاین رو پژوهش های پرشماری در قالب کتاب، مقاله و پایان نامه در زبان های مختلف به بررسی جنبش شعوبیه اختصاص یافته است. بااین حال، هر دسته از پژوهشگران بسته به اینکه از زاویه تاریخ، ادبیات یا ایدئولوژی سیاسی زمانه به شعوبیه نگریسته باشند، به نتیجه متفاوتی پیرامون ماهیت این جنبش رسیده اند. مسئله پژوهش حاضر گونه شناسی مطالعات شعوبیه در دوره معاصر است که می توان آن را به سه گونه مختلف تقسیم کرد. مطالعات شعوبیه در سه حوزه غرب، جهان عرب و ایران گونه های مزبور هستند. این گونه شناسی صرفاً براساس مسائل جغرافیایی و قومی نیست، بلکه مربوط به نوع نگاه و تفسیرهای متفاوت پژوهشگران حوزه های پیش گفته درباره شعوبیه است. پژوهشگران غربی، جنبش شعوبیه را یک نهضت ادبی خالص می دانند و آن را در حدِ یک حرکت فکری مندرج در متون می کاهند. بسیاری از پژوهشگران عرب با پیش فرض ضداسلامی بودن حرکت های شعوبی سده های نخستین، در دو سطح علمی و سیاسی ایدئولوژیک با آن مواجه شدند. در سطح نخست، پژوهشگران عرب کوشیدند تا تبیین تاریخی از جنبش مزبور ارائه دهند و در سطح دوم آن را به تحولات خاورمیانه معاصر و نقش ایرانیان در سیاست منطقه ای پیوند زدند. تحقیقات ایرانی و آثار فارسی مرتبط با مطالعات شعوبیه گونه سوم از پژوهش های این حوزه محسوب می شوند. پژوهش های ایرانی از آغاز تحت تأثیر ترجمه پژوهش های غربی و عربی بود و جز در موارد بسیار اندک موفق به شناخت ابعاد مختلف جنبش شعوبیه نشد.