تحقیقات اقتصاد کشاورزی
تحقیقات اقتصاد کشاورزی جلد 12 پاییز 1399 شماره 3 (پیاپی 47) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی نقش کارایی در انتقال شوکهای اقلیمی و قیمتی بر رفتار کشاورزان است. فرضیه مطالعه حاضر این است که بهره برداران کارای بخش کشاورزی در مقابل شوکهای اقلیمی و قیمتی وارده تابآوری بیشتری دارند و کمتر متضرر میشوند. به منظور تست این فرضیه، از رهیافت تحلیل پوششی داده ها و از الگوی برنامه ریزی ریاضی مثبت استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز برای این منظور از پرسشنامههای جهاد کشاورزی شهرستان رزن، واقع در شمال استان همدان استخراج شد. یافتهها حاکی از آن است که بر اثر اعمال شوک اقلیمی، گروه های کشاورزان کارا نسبت به کشاورزان ناکارا کمتر تحت تاثیر قرار گرفته و مقاومت بیشتری دارند. همچنین کشاورزان کارا اثر پذیری کمتری نسبت به تغییرات قیمت دارند که نشان از وضعیت با ثبات این گروه از کشاورزان نسبت به این شوکها دارد. لذا این گونه استنباط می شود که حرکت به سمت مرز کارای تولید میتواند ابزاری برای کاهش اثر مخاطرات اقلیمی، بازار و نوسان تولید محصولات کشاورزی در سطح منطقه مورد مطالعه باشد.
بهینه سازی زنجیره تامین لبنی در استان کردستان با در نظر گرفتن محصولات ثانویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت لبنی جایگاه ویژه ای در صنایع غذایی جهانی دارد. موضوع محصولات ثانویه در کاهش ضایعات، ایجاد ارزش افزوده ی بالا و کاهش اثرات زیست محیطی متناظر به عنوان بخشی از مولفه های زنجیره تامین لبنی قابل طرح است. به دلیل ارزش غذایی و هم چنین شامل شدن هزینه های تولیدی این محصولات انجام تمهیداتی به منظور کاهش ضایعات و تامین غذای بیشتر، اقتصادی به نظر می رسد. در بین محصولات ثانویه در فرایند فراوری محصولات لبنی، آب پنیر به عنوان مهم ترین و مغذی ترین ماده ی ثانویه شناخته شده است. مقاله ی حاضر تلاش می نماید، با توسعه ی مدل های موجود در زنجیره تامین لبنی و افزودن متغیر تصمیم محصولات ثانویه به آن، گامی در راستای تحقق این اهداف بردارد. با تحلیل و آنالیز مدل جدید با بهره گیری از داده های صنعت لبنیات استان کردستان سودآوری این زنجیره پس از دخیل کردن تاثیر محصول ثانویه ی آب پنیر، به طور معنی داری افزایش می یابد.
تعیین بهره وری فیزیکی و اقتصادی آب کشاورزی: مطالعه ی موردی شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر، با محاسبه ی بهره وری فیزیکی و اقتصادی آب در محصولات زراعی و باغی شهرستان دزفول در سال زراعی 96-1395، این محصولات را از نظر بهره وری آب اولویت بندی نموده است. همچنین عوامل موثر بر بهره وری فیزیکی و اقتصادی آب با استفاده از یک مدل رگرسیون، تعیین گردید. داده های مورد نیاز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با تکمیل پرسشنامه از یک نمونه ی 221 نفری از کشاورزان شهرستان مذکور، به دست آمد. نتایج نشان داد که، بالاترین بهره وری فیزیکی آب به ترتیب مربوط به محصول کاهو (8/22 کیلوگرم بر مترمکعب)، هویج (03/15 کیلوگرم بر مترمکعب) و پیاز (19/9 کیلوگرم بر مترمکعب) و پایین ترین بهره وری فیزیکی آب مربوط به نارنج (67/0 کیلوگرم بر مترمکعب) و گریپ فروت (84/0 کیلوگرم بر مترمکعب) می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای نوع محصول، سن، سابقه ی و تحصیلات کشاورز، سطح زیرکشت، داشتن شغل غیرکشاورزی، نوع منبع آب و روش آبیاری بر بهره وری فیزیکی و متغیرهای سن و سابقه ی کشاورز، شغل غیرکشاورزی، بافت خاک و نوع منبع آب بر بهره وری اقتصادی آب موثرند.
رتبه بندی عوامل موثر بر پذیرش تبلیغات از راه پیام کوتاه با روش تاپسیس فازی (مورد مطالعه: بانک کشاورزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر پذیرش تبلیغات از طریق تلفن همراه، در جامعه ای متشکل از 259 نفر از مشتریان بانک کشاورزی انجام شد. نتایج حاصل از بکارگیری تحلیل عاملی بیانگر تاثیر مثبت و معنادار متغیرهای منافع مالی، اعتبار، مطلوبیت اجتماعی ادراک شده، کنترل، سودمندی ادراک شده و مطلوبیت محتوا بر پذیرش تبلیغات از طریق تلفن همراه بود. با بکارگیری تکنیک تاپسیس فازی، 22 زیرمعیار مربوطه رتبه بندی شدند که در نهایت "کسب اجازه برای دریافت پیام"، "دریافت پیام ها مطابق با نیازهای شخصی" و "تشویق اطرافیان به توجه به پیام کوتاه" به ترتیب با اوزان 624/0، 471/0 و 448/0 در رده های اول تا سوم، جای گرفتند. در انتها با بکارگیری تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، سه عامل مربوط به پذیرش تبلیغات رتبه بندی شدند که "نگرش مثبت نسبت به تبلیغات" (37/0) به عنوان مهمترین و "تمایل به دریافت تبلیغات" (31/0) نیز بعنوان کم اهمیت ترین عامل انتخاب شد. با عنایت به نتایج به دست آمده، به مدیران این بانک توصیه می شود از طریق شناسایی نیازها و خواسته های مشتریان خود، تنها پیام های مرتبط برای آنان ارسال نمایند.
طراحی الگوی عملکرد محصول جدید مبتنی بر بازارگرایی و سرعت نوآوری در صنعت چرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی عملکرد محصول جدید مبتنی بر بازارگرایی و سرعت نوآوری در صنعت چرم انجام گرفته، که از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی-پیمایشی است. داده های میدانی در سال 1396 از طریق پرسشنامه با مراجعه به 200 نفر از مدیران و دست اندرکاران واحدهای تولیدی و فروش چرم در شهر تبریز که به صورت تصادفی انتخاب گردیده بودند، جمع آوری شده است. تحلیل داده ها، آزمون فرضیات و نیز برازش مدل مفهومی پژوهش با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار LESREL انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد، بازارگرایی با ابعاد ایجاد هوشمندی، توزیع هوشمندی و پاسخگویی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق سرعت نوآوری بر عملکرد محصول تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، بازارگرایی در قالب سه متغیر فوق تأثیر مثبت بر سرعت نوآوری دارد. نتایج حاصل از بررسی روابط بین متغیرهای مستقل نشان می دهد، ایجاد هوشمندی و توزیع هوشمندی تأثیر قابل توجهی بر پاسخگویی به هوشمندی بازار داشته و نیز ایجاد هوشمندی تأثیر مثبت و معناداری بر توزیع هوشمندی دارد.
پیش بینی و بررسی اثر نااطمینانی نرخ ارز حقیقی بر واردات بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر نااطمینانی نرخ ارز حقیقی بر واردات کشاورزی ایران برای دوره 1395-1357 و پیش بینی میزان واردات کشاورزی ایران تا سال 1404 با استفاده از روش های GARCH، VAR، VECM و ANN است. بدین منظور، از الگوی واریانس ناهمسانی شرطی اتورگرسیو تعمیم یافته برای شاخص سازی نااطمینانی نرخ ارز حقیقی، از رهیافت الگوی های خودرگرسیونی و تصحیح خطای برداری برای برآورد رابطه هم جمعی و پویای های کوتاه مدت و بلندمدت و در نهایت برای پیش بینی از روش شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه غیرمستقیم از نوسانات نرخ ارز حقیقی و الگوی مصرفی جامعه بر واردات بخش کشاورزی و رابطه مستقیم از متغیر درآمد نفتی و متغیر جذب بر واردات بخش کشاورزی وجود دارد. سپس از مقایسه کارایی الگوی های خودرگرسیونی و الگوی تصحیح خطای برداری و شبکه عصبی مصنوعی، از شبکه عصبی طراحی شده در جهت پیش بینی واردات بخش کشاورزی ایران برای دوره زمانی 1396 تا 1404 تحت یک سناریو استفاده شد و پیش بینی برون نمونه ای انجام شد. نتایج حاکی از آن است که با افزایش نوسانات نرخ ارز، واردات بخش کشاورزی کاهش .......
تعیین کارایی تولید سیب زمینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه کارایی های فنی، تخصیصی، هزینه و سود زراعت سیب زمینی و نهاده های مورد استفاده با رهیافت تحلیل پوششی داده ها و اطلاعات منتشر شده وزارت جهاد کشاورزی برای سال زراعی 94-1393 در ۲۳ استان کشور محاسبه و اهمیت هر یک از نظر صرفه جویی در منابع، کاهش هزینه و بهبود سودآوری بررسی گردید. بر اساس یافته ها در رویکرد نهاده گرا و بازده ثابت نسبت به مقیاس، میانگین کارایی فنی تولید سیب زمینی برابر با 917/0 و در رویکرد نهاده گرا با بازده متغیر نسبت به مقیاس، برابر با 970/0 می باشد. در شرایط بازده متغیر نسبت به مقیاس در رویکرد ستانده گرا، توانایی الگو در تفکیک استان ها نسبت به بقیه الگوها کمتر بوده ولی میانگین کارایی گزارش شده بیشتر و 973/0 می باشد. طبق یافته ها امکان افزایش کارایی فنی در مقادیر میانگین به میزان 083/0، 03/0، 083/0 و 056/0 با کاهش درصدی به همین میزان در مصرف نهاده ها (رویکرد نهاده گرا) یا افزایش تولید (رویکرد ستانده گرا) وجود دارد. ب
بررسی عوامل مؤثر برحاشیه بازاریابی خربزه درشهرستان تایباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر بسیاری از کارشناسان موفقیت در افزایش تولید به میزان زیادی به وجود سازمان بازاررسانی و بازاریابی محصولات بستگی داشته و شناخت مسیر بازاررسانی و میزان کارایی آن ، به منظور اصلاح و دگرگون ساختن آن ضرورت دارد. در ادبیات بازاریابی محصولات کشاورزی، بازاریابی فعالیتی مهمتر از تولید محسوب می شود و بیشتر بر آن تاکید می شود. هدف این مطالعه بررسی بازاریابی خربزه شهرستان تایباد و عوامل موثر بر آن بوده است. در راستای نیل به اهداف مطالعه، به بررسی حاشیه های بازار خربزه؛ عوامل موثر بر آن و سهم تولید کننده، عمده فروشان و خرده فروشان در بازار پرداخت شد. نتایج نشان داده است به طور میانگین 12 درصد از قیمتی که مصرف کننده می پردازد، مربوط به هزینه های بازاریابی است. میانگین هزینه حاشیه کل بازاریابی خربزه 4715 (ریال) است. تابع حاشیه بازاریابی برای عمده فروشی حاشیه بازاریابی برآورد گردید. همچنین نتایج محاسبات نشان داده است که سهم تولیدکننده از حاشیه کل برابر با 61.26 درصد می باشد. سهم عمده فروش برابر با 9.8 درصد و سهم خرده فروشی 87/28 درصد می باشد
تحلیل درماندگی مالی در بخش کشاورزی و مواد غذایی با تأکید بر نقش متغیرهای کلان اقتصادی و حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل درماندگی مالی و تعیین احتمال درمانده شدن قبل از بروز درماندگی موضوعی بااهمیت برای سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و مدیران می باشد. در این پژوهش با استفاده از اطلاعات شش سال مالی طی دوره 1390 الی 1395 در بخش کشاورزی و مواد غذایی به بررسی عوامل مؤثر بر درماندگی مالی و پیش بینی آن با استفاده از الگوریتم آدابوست و طبقه بندی احتمالی بیز پرداخته شده است. از تأثیر مستقیم تورم، ریسک مالی و تأثیر معکوس نسبت مدیران غیرموظف، بازده سالانه سهام و نسبت وجه نقد عملیاتی بر درماندگی مالی می باشد. همچنین نتایج نشان می دهد که الگوریتم تقویت انطباقی آدابوست با استفاده از داده های مالی و اقتصادی توانایی بالاتری نسبت به روش طبقه بندی احتمالی بیز در پیش بینی درماندگی مالی دارد. نتایج این تحقیق می تواند به صورت کاربردی موردتوجه مدیران بخش کشاورزی و مواد غذایی بورس اوراق بهادار تهران قرار گیرد که با پیش بینی درماندگی مالی در شرکت ها و کار کردن بر روی عوامل مؤثر بر آن، نسبت به مدیریت کردن جذب سرمایه سهامداران، کاهش ریسک بحران های مالی و کمک به سرمایه گذاران جهت اجتناب از زیان های بزرگ در بازار سهام، اقدام نمایند.
تعیین کارایی فنی در واحدهای گاوداری شیری شهرستان سیرجان با استفاده از روش تحلیل پوششی داده های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر تعیین کارایی فنی گاوداری های شیری شهرستان سیرجان به روش تحلیل پوششی داده های فازی می باشد. فرض اساسی این روش بر خلاف روش سنتی تحلیل پوششی داده ها عدم قطعیت در رابطه با نهاده ها و ستانده ها است. از آنجایی که کشاورزی و دامپروی تحت شرایط نامطمئن زیست محیطی انجام می شود در رابطه با نهاده ها و ستانده ها عدم قطعیت وجود دارد. لذا بکارگیری روش تحلیل پوششی داده های فازی بر روش تحلیل پوششی داده های سنتی ارجحیت دارد. اطلاعات لازم جهت انجام تحقیق از طریق تکمیل پرسشنامه در سال 1396، از 32 واحد گاوداری در شهرستان سیرجان جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که میانگین کارایی فنی واحدهای گاوداری تحت مطالعه 81 درصد می-باشد که از حداقل 36% تا حداکثر 100% نوسان داشته است. به عبارت دیگر، می توان بدون تغییر سطح تکنولوژی و با استفاده مطلوب تر از تکنولوژی فعلی میزان کارایی را افزایش داد. همچنین شکاف بین بهترین و بدترین تولید کننده 64% است که با ارتقای دانش فنی و مدیریتی، ترویج بیشتر و علوم و فنون جدید در بین واحدهای گاودارای منطقه قابل بهبود می باشد.
تعیین عوامل حکمرانی در بخش کشاورزی ایران با استفاده از فازی نوع دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمرانی شامل تعامل بین نهادهای رسمی و جامعه مدنی است. در این تحقیق ابتدا از روش فرا ترکیب برای یافتن عوامل مهم حکمرانی کشاورزی در سطح جهانی استفاده شد. از کارشناسان متخصص کشاورزی برای رتبه بندی متغیرها در سطح جهانی با استفاده از روش آنتروپی شانون استفاده شد. همچنین برای یافتن مولفه های حکمرانی کشاورزی در ایران از تکنیک دلفی برای پر کردن پرسشنامه ها و ماتریس مقایسه زوجی در بین خبرگان ایرانی استفاده شد و در انتها روش فازی نوع دوم برای وزن دهی و مقایسه متغیرها در سطح جهانی و ایران بکار گرفته شد. مطابق مدل متا سنتز متغیرهای سیاست بین المللی، مشارکت گروهی و شرکت های تعاونی, رعایت استانداردها بیشترین اهمیت و رتبه را دارند. با استفاده از تجزیه و تحلیل فازی نوع دوم متغیرهای پایداری کشاورزی، مشارکت گروهی بیشترین وزن را در حوزه های سیاسی ، اجتماعی و زیست محیطی و عوامل افزایش کارایی و بهبود تولید، بازاریابی بیشترین وزن را در حوزه اقتصادی دارد.
مطالعه ارتباط حکمرانی خوب با تولید و بهره وری کل عوامل در گروهی از کشورهای در حال توسعه و OECD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش سیاست های دولت بر تولید و بهره وری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی، در این پژوهش به بررسی مقایسه ای تأثیر شاخص های حکمرانی خوب یعنی حاکمیت قانون، کنترل فساد، کارایی و اثربخشی دولت، کیفیت قوانین، مسئولیت پذیری و ثبات سیاسی بر تولید و بهره وری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی کشورهای منتخب در حال توسعه و OECD در دوره زمانی 2013-2000 با استفاده از الگوهای پانل و 3SLS پرداخته شد. نتایج نشان داد که شاخص های حکمرانی بر ارزش تولیدات بخش کشاورزی و بهره وری کل عوامل تولید کشورهای در حال توسعه تأثیر منفی و این اثر در گروه کشورهای OECD مثبت است. از بین شاخص های شش گانه حکمرانی خوب، کنترل فساد با مقدار کشش 079/0- در گروه کشورهای در حال توسعه و حاکمیت قانون با مقدار کشش 075/0 در گروه کشورهای OECD دارای بالاترین تأثیر بر ارزش تولیدات بخش کشاورزی بوده اند. نتایج نشان می دهد که عدم بکارگیری سیاست های مناسب و برنامه ریزی از سوی دولت منجر به کاهش ارزش تولید می شود.