پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی)
پژوهش های زبان شناختی قرآن سال هشتم پاییز و زمستان 1398 شماره 2 (پیاپی 16) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، استعاره های شیئی را از جزء بیست و ششم (ابتدای سوره احقاف) تا جزء سی ام قرآن مجید تحلیل کرده است. هدف اصلی پژوهش، تعیین مهم ترین حوزه های مقصد در استعاره های مفهومی شیءبنیاد و تبیین شناختی آنها همراه با تعیین بسامد وقوع آنهاست. دسته بندی مفاهیم استعاری در چهار حوزه روابط انسان با خدا، خودش، طبیعت و دیگر انسان ها صورت می گیرد. احتساب «شیء» در زمره «طرحواره انگاره ای» مجزا براساس دیدگاه سانتیبانز[1] (2002) است که مبنای تحلیل طرحواره های انگاره ای در پژوهش کنونی نیز هست. بر پایه تقسیم بندی چهارگانه فوق، مفاهیم مقصد مربوط به هر نوع رابطه، کانون استعاری و بسامد وقوع آنها در بافت سوره / آیه مشخص و بررسی شده اند. طرحواره های شیئی در به وجود آمدن استعاره ساختار رویداد در قرآن نقش مستقیم و بنیادی دارند. سببیت، حالت ها و رویدادهای متحرک سه جنبه پرکاربرد در استعاره ساختار رویداد در قرآن اند و طرحواره انگاره ای شیء نقش اصلی را در مفهوم سازی این سه جنبه استعاری دارد. در این بررسی تعداد 17 مفهوم مقصد با مجموع فراوانی 34 مورد به دست آمد و تحلیل شد. عذاب، آیه، رخداد قیامت، شر، اعمال، آرامش و زمان مفاهیم پرکاربرد در 5 جزء آخر قرآن کریم اند که با طرحواره شیئی مفهوم سازی استعاری شده اند.
تحلیل گفتگوی حضرت موسی و فرعون در سایه مربع ایدئولوژیک ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان رویکردی جدید از تحلیل گفتمان، روشی است که در کشف جهان بینی گفته پرداز اهمیت بالایی دارد. تئون ون دایک از نظریه پردازان برجسته ی حوزه ی تحلیل گفتمان انتقادی با تأکید بر این نکته که جهان بینی گفته پرداز (ایدئولوژی) قابلیت بازنمایی در زبان را دارد؛ تئوری مربع ایدئولوژیک را بیان می کند. اصطلاح مربع ایدئولوژیک که از چهار ضلع تأکید بر ویژگی مثبت خود یا خودی ها، تأکید بر ویژگی منفی دیگران، کمرنگ جلوه دادن ویژگی های منفی خود یا خودی ها و کمرنگ جلوه دادن ویژگی مثبت دیگران تشکیل شده؛ ویژگی های متضاد گفتمان ها را نمایان و وجود قطب بندی در جوامع را نیز توجیه می کند. در این مقاله، نگارنده با روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا گفتگوی جریان یافته بین حضرت موسی و فرعون را که نمونه ای از داده های قرآنی است، بر مبنای مربع ایدئولوژیک ون دایک تحلیل و بررسی کند تا ضمن کشف چگونگی بازنمود ایدئولوژی طرفین گفتگو در بافت درونی و بیرونی متن و شناخت عمیقتر لایه های متن، قابلیت آزمون این نظریه در متن قرآنی را محک بزند. نتایج بررسی حاکی تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی جدید از تحلیل گفتمان، در کشف جهان بینی گفته پرداز اهمیت زیادی دارد. تئون ون دایک از نظریه پردازان برجسته حوزه تحلیل گفتمان انتقادی، با تأکید بر این نکته که جهان بینی گفته پرداز (ایدئولوژی) قابلیت بازنمایی در زبان را دارد، نظریه مربع ایدئولوژیک را بیان می کند. اصطلاح مربّع ایدئولوژیک از چهار ضلع تأکید بر ویژگی مثبت خود یا خودی ها، تأکید بر ویژگی منفی دیگران، کمرنگ جلوه دادن ویژگی های منفی خود یا خودی ها و کمرنگ جلوه دادن ویژگی مثبت دیگران تشکیل شده است. مربّع ایدئولوژیک ویژگی های متضاد گفتمان ها را نمایان و وجود قطب بندی در جوامع را نیز توجیه می کند. گفتگوی جریان یافته بین حضرت موسی و فرعون، تجلّی ماکتی از داده های قرآنی است. در این مقاله، نگارنده با روش توصیفی تحلیلی بر آن است این گفتگو را بر مبنای مربّع ایدئولوژیک ون دایک، تحلیل و بررسی کند تا ضمن کشف چگونگی بازنمود ایدئولوژی طرفین گفتگو در بافت درونی و بیرونی متن و شناخت عمیق تر لایه های متن، قابلیت آزمون این نظریه در متن قرآنی محک زده شود. نتایج بررسی نشان دادند گفتمان فرعون با کاربست صورت های مختلف زبانی، سعی در سیاه نمایی و مخدوش سازی آن دیگری - موسی - دارد؛ برخلاف موسی که گفتمانی بر پایه تقویت من ارائه می دهد. از آن است که گفتمان فرعون با کاربست صورت های مختلف زبانی سعی در سیاه نمایی و مخدوش سازی آن دیگری-موسی- دارد. بر خلاف موسی که گفتمانی بر پایه ی تقویت من ارائه می دهد.
بررسی ساختار گذرایی سوره یوسف براساس دستور نقشی - نظام مند هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستور نقش گرایی هلیدی بر اهمّیت نقش و معنا تأکید می ورزد و زبان را با توجه به نقش آن در تعاملات اجتماعی بررسی می کند. در پژوهش حاضر، ساختارِ گذرایی سوره یوسف از منظر فرانقشِ تجربی با توجه به دستور نقشی - نظام مند هلیدی بررسی شده است تا میزان و نقش فرایندهای به کاررفته در شکل دهی سبک خاص این سوره، آشکار و از این رهگذر شناخت بهتری از آن حاصل شود. برای این منظور، تمامی جمله واره های موجود در سوره یوسف، بررسی و فرایندها، شرکت کننده ها و عناصر آنها استخراج و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان دادند در این سوره، فرایند مادّی، بیشترین فراوانی را دارد. متنی که روایت کننده حوادث مهم زندگی پیامبری است، به طور طبیعی از کنش های مادی بهره بیشتری می برد. پس از فرایند مادّی، فرایند کلامی دارای بیشترین بسامد وقوع است. دلیل این بسامد این حقیقت است که متن سوره یوسف به صورت مجموعه ای از «قول ها» ارائه شده است که اشخاص گوناگون را در گفت وگوهایی در برابر هم قرار می دهد. درواقع، در کنار بیان وقایع مهم ازطریق فرآیندهای مادی، قرآن به کنش های گفتاری اشخاصِ روایت نیز توجه ویژه ای دارد. همین ویژگی سبب می شود کل روایت با گفت وگو جریان یابد.
بررسی نسبت انسان و عالم هستی براساس روابط جانشینی در زبان نمادین قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن به عنوان متنی ادبی دارای گونه های زیبایی شناختی است که لایه های معنایی به هم پیوسته آن در عین یکپارچگی معنایی در چینش واژگان «تفصیل» یافته است؛ بنابراین نیازمند ابزاری است که مخاطب را تا عمیق ترین این لایه ها رهنمون شود و او را به فضای این یکپارچگی معنایی نزدیک کند. نماد، نشانه امری قدسی و فرودآمده از عوالمی فراتر از انسان است که خود را در بستر واژگان می نمایاند تا رشته پیوند میان انسان و این معانی قدسی باشد. جایگزینی مفهومی بر مفهوم دیگر نخستین کلید کشف نماد در متن است که همان تشبیه و استعاره است. در این پژوهش تلاش شده است میان آیات قرآن رابطه میان انسان و عالم هستی با توجه به ویژگی هایی متناظر یکدیگر بررسی شود. نتیجه اینکه قرآن کریم با ایجاد تناظر میان وجود انسان با اجزای هستی، مخاطب خود را با تغییرات، ویژگی ها و حالات اجزای هستی همراه کرده و مسیر او به سمت رشد و تعالی را هماهنگ با اجزای عالم هستی به تصویر کشیده است. این تناظر درنتیجه ایجاد رابطه جانشینی میان انسان و عالم هستی و در مواردی سایر اجزای عالم رخ داده است.
گونه شناسی ساختار چینش آیات در رکوعات قرآنی (مطالعه موردی سوره بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث جدید قرآن شناسی، مطالعه الگوهای گفته پردازی در زبان (بیان) قرآن کریم است. بررسی این موضوع از زوایای مختلف امکان پذیر است؛ یکی از آنها بازخوانی کوشش های مرتبط با این موضوع در میان متقدمان است. همچنین، بازخوانی و تحلیل رکوعات قرآنی که از تقسیم بندی های کهن متن قرآن کریم بوده و با علامت «ع» در برخی مصاحف شناخته شده، با این نگاه از نقطه های شروع در این مباحث است. با مطالعه چینش آیات در رکوعات یک سوره، الگوهای متن سازی (گفته پردازی) و ساختار متن قرآن کریم استخراج می شوند. جستار حاضر درصدد است با بهره گیری از روش های مختلف تحلیل شکلی و محتوایی و نیز روش های نقد متن به این پرسش پاسخ دهد که چینش آیات در رکوعات سوره بقره بر چه الگوهایی استوار است تا بدین وسیله الگوهای گفته پردازی را بازشناسد. بررسی ها نشان می دهند الگوهای گفته پردازی در این سوره به الگوهای عمومی شامل بلاغت سامی (ارتباط متقابل متون به صورت متوازی و دایره ای)، ساختار شمارشی، تقابل یا گفتمان برابر (تقابل دوگان ایمان و کفر و انفاق و ربا) ساختار توالی (ترتیب زمانی اعطای نعمت ها به بنی اسرائیل و ذکر انبیای الهی به ترتیب زمانی)، شیوه تفصیل با بیان مصداق و تمثیل (رفتارشناسی منافقین)، تصریف در بیان (پاسخ به شبهه معاد در قالب ذکر سه داستان)، الگوهای سبک ساز شامل شیوه بیانی یکسان در آیات رکوع (اوامر) و آغازین مشترک آیات رکوع، الگوهای مبتنی بر گونه سخن شامل سخن روایی که دربردارنده (داستان آدم و روایت طالوت و جالوت) و سخن حقوقی و بیان آیات الأحکام تقسیم می شوند.
اصطلاح شناسی الوهیت هوای نفس در آیات 43 فرقان و 23 جاثیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم سه نقش «مسوّل»، «مطاع و متبوع» و «الوهیت» را برای نفس بر می شمرد که خطرناک ترین آنها، نقش سوم - در آیات 43 سوره فرقان و 23 سوره جاثیه - است و از آن به شرک الوهی تعبیر می شود. این الوهیت در کلام مفسران به دو صورت «انتخاب معبود یا دین به خواست نفس» - با تصرف در «هوا» - و «تبعیت از نفس» - با تصرف در «اله» - تبیین شده است. در مقاله حاضر با روش تحلیلی انتقادی، نخست نقاط قوت و ضعف دیدگاه مفسران در این خصوص بیان می شود، سپس دیدگاه معیار را ناظر به آیه 31 سوره توبه ارائه می کند. این دیدگاه بدون تصرف در معنای «اله» و «هوی»، هر دو را به معنای اصلی خویش به کار می برد؛ بدون آنکه آنها را بر تشبیه و استعاره حمل کند یا عبارتی را در تقدیر گیرد.
بازخوانی معناشناسی سوگندها در سوره فجر با محتوای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کتاب هدایت بشر، برای ارتباط با مخاطبان خود روش های متعددی را برگزیده است. به کار بردن سوگند یکی از این روش ها است که در بسیاری از نمونه ها کاربرد این اسلوب برای از بین بردن شک و تردید مخاطب است. هرچند کلام خدا حق است و تردیدی درآن نیست، زمانی که با سوگند همراه شود، هدایت پذیرتر است. در هرکدام از سوره هایی که با قسم آغاز می شوند، خداوند قسم هایی یاد کرده است که از نظر محتوا و معنا با قسم های آن سوره بی ارتباط نیست. در این مقاله سعی شده است برای نمونه ارتباط معنایی قسم در سوره فجر با موضوعات مطرح در همان سوره بررسی شود تا شاهد این مدعا باشیم که در این سوره نیز مانند سوره های دیگر، بین مصادیق قسم و موضوعاتی که پس از آن آمده، تناسب و هماهنگی معنایی برقرار است.
نقدی بر توجیه اعرابی و تفسیر آیه 24 سوره یوسف در کتاب «الاثرالعقدی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتاب «الاثر العقدی فی تعدد التوجیه الاعرابی لآیات القرآن الکریم» چگونگی نقش باورهای کلامی مفسران فرقه های اهل سنت و جماعت (پیروان سلف)، اشاعره، معتزله، صوفیه، خوارج و شیعه در تعدد توجیه اعرابی آیات کلامی بررسی شده است. آیه 24 سوره یوسف از جمله آنهاست. تفسیر حاصل از توجیه اعرابی براساس ظاهر آن، خدشه به عصمت حضرت یوسف و انبیاست؛ از این رو مفسران شیعی و معتزلی توجیه اعرابی ای از این آیه به دست داده اند که حاصل تفسیر آن رفع این خدشه است. صاحب «الاثر العقدی» که مذهب سلفی دارد، این توجیه اعرابی و توجیه نحوی آن و تفسیر حاصل از آن را به سبب عدول از ظاهر آیه، تأویل آن، توجه نکردن به سخن صحابه و ارائه توجیه اعرابی و توجیه نحوی ضعیف، نقد کرده است. ما نیز بر پایه روش توصیفی تحلیلی برای ارائه یک نمونه عملی در راستای پژوهش «آسیب شناسی جریان های تفسیری» نقد و تفسیر او را نقد کرده ایم. نقدهای ما عبارت اند از: نخست، هر مفسری از ظاهر هر آیه کلامی مخالف با باورهای کلامی خود درصورتی که با ادله عقلی ثابت شده باشد، می تواند عدول آن را تأویل کند. دوم، تلقی حجیت عام روایات صحابه صحیح نیست. سوم در توجیه اعرابی به دست آمده از آیه 24 یوسف خلاف ظاهری رخ نداده است. توجیه اعرابی ارائه شده از این آیه براساس قواعد فصیح و از سوی برخی از بزرگان تفسیر و عرب تأیید شده و توجیه نحوی آن نیز صحیح است.
واکاوی صدامعنایی در قرآن کریم با تکیه بر نظریه اشتقاق ابن جنی مطالعه موردی ترکیب آواهای (ح، ر، م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که ابوالفتح عثمان ابن جنی زبان شناس (وفات 392ق) مطرح می کند، مساله منشاء زبان و دلالت ذاتی آوای الفاظ بر معنا است که از دیرباز در یونان باستان مطرح بوده و به نظریه (صدامعنایی) معروف است. وی مدعی ارتباط معنایی میان مشتقاتی است که تعداد و نوع حروف اصلی آن ها یکسان ولی در ترتیب متفاوتند. واکاوی و شناخت جوانب این پدیده، مایه دریافت دقیقتر مدلول و مفاهیم واژگان است و این نوع واژه شناسی می تواند مقدمه ای برای شناخت دال ها و مدلول و پیام های متون هدفمند، از جمله تفسیر آیات شریفه قرآن باشد. در این جهت، جستار حاضر براساس نظریه ابن جنی به واکاوی یکی از مشتقات قرآنی که از آواهای (ح،ر،م) برگرفته، پرداخته است و به تبیین تناسب معنایی واژگانی آواها از رهگذر توصیفی تحلیلی برآمده است. از یافته های این پژوهش می توان به اعجاز معنوی آوا در تفهیم و اقناع مخاطب، اعجاز کمینه گویی قرآن در تجسیم مفاهیم انتزاعی با کمترین صوت اشاره کرد، چراکه مشتقات با واج های یکسان، معانی مرتبطی دارند. مثلا تمام ترکیب های متفاوت (ح،ر،م) به مثابه یک دال بر مدلول هایی قبیل حرارت پنهان، کثرت، بست و قوت هستند.
بررسی پدیده بینامتنیت قرآنی در اشعار «علی بن عیسی إربلی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم یکی از حوزه های فعال و پردامنه مطالعات ادبی و زبان شناختی است که محققان بسیاری بدان تمایل پیدا کرده اند. یکی از زمینه های مطرح در این خصوص، نگاه «بینامتنیت» به این کتاب آسمانی است. بینامتنیت یکی از پدیده های زبان است که به روابط بین متون پرداخته است و هر متنی را خوانشی از متون دیگر می داند. میراث دینی یکی از مهم ترین مراجع الهام شاعران و نویسندگان از دیرباز بوده است و قرآن کریم در رأس این میراث دینی قرار دارد و شاعران شیعه از این میراث، بیش از سایر شاعران الهام گرفته اند. علی بن عیسی اربلی از شاعران بزرگ و محدثان برجسته شیعه و نیز از بزرگان علمای امامیه و صاحب اثر گرانقدر کشف الغمه است که از این امر مستثنی نبوده است. بنابراین، بررسی و تبیین وام گیری این شاعر برجسته شیعه از قرآن کریم با روش توصیفی تحلیلی از اهداف مقاله حاضر است. از مهم ترین نتایج پژوهش، این حقیقت است که إربلی در اشعار خود به واژگان و مضامین قرآنی و ساختارهای دستوری قرآن اهتمام فراوانی داشته است و بین اشعار او و قرآن کریم روابط بینامتنی مختلفی روی داده است؛ بدین صورت که گاه واژگان و الفاظ قرآنی و گاهی عبارت ها و ترکیب های قرآنی را به کار برده و گاهی به حوادث و شخصیت های قرآنی اشاره داشته و گاهی نیز تنها، مضمون آیه را در نظر داشته است. ایشان در مواردی معدود نیز به ساختار دستوری آیه توجه کرده است تا این حقیقت را به اثبات برساند که شاعران مسلمان و بخصوص شیعه، پیوندی ناگسستنی با قرآن دارند و از آیات قرآنی برای قداست بخشیدن به اشعار خویش و نیز غنای ساختاری و معنایی آن بهره فراوان برده اند.
تقابل های معنایی حق در قرآن براساس معناشناسی ساختگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های برجسته و طبیعی موجود در یک زبان، تقابل معنایی است که معناشناسی نوین ساختگرا آن را بالنده کرد. تقابل معنایی، یکی از انواع روابط مفهومی در سطح واژه است که با استفاده از آن و سایر روابط مفهومی، میدان معنایی واژگان به دست می آید. شناخت مقابل های هر واژه در روشن شدن معنای دقیق آن بسیار مؤثر است. کشف میدان معنایی براساس تقابل، یکی از روش های پذیرفته شده و کاربردی معناشناسی است. درخصوص معنای حق، پژوهش های پراکنده ای و بیشتر با رویکرد حقوقی انجام گرفته است؛ ولی پژوهش مستقلی درباره تقابل های معنایی حق انجام نشده است؛ ازاین رو، انجام پژوهشی مستقل و درخور در این خصوص، ضرورت دوچندان دارد. در پژوهش پیش رو، به روش توصیفی تحلیلی، براساس نظریه های واژگانی معناشناسی ساختگرا، تقابل معنایی حق و باطل در قرآن کریم تبیین شده است. نیز با تبیین مؤلفه های معنایی حق مانند ثبات، استواری و مطابقت و تحلیل مشخصه های معنایی باطل یعنی فساد، نابودی و عدم ثبات حق این نتیجه به دست آمد که حق در قرآن کریم در سه گونه از انواع تقابل، واژه مقابل دارد. حق با واژه هایی چون باطل، کذب و لعب تقابل مکمل دارد و با بغیر الحق، تقابل واژگانی و با واژگانی مانند ظن، شرک و ظلم تقابل ضمنی دارد.
دیدگاه هولیزم یا کل انگاری در تفسیر «تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْءٍ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کتابی است که حقایق آن پایان ناپذیر است و چشمه های بی پایان دانش از آن سرچشمه می گیرد؛ به گونه ای که خود را «تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْءٍ» معرفی می کند؛ اما چگونه قرآن باوجود محدودبودن روشنگر هر چیزی است. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی و بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و استفاده از دیدگاه های اندیشمندان حوزه تفسیر، پس از بیان دیدگاه های کمینه، میانه و بیشینه در تفسیر این آیه، دیدگاه جدیدی را براساس نظریه «هولیزم»، در تفسیر «تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْءٍ» ارائه می دهد. براساس این نظریه، کل، علاوه بر مجموع اجزایش است و تا کل روشن نشود، هویت اجزاء مجهول می ماند. همچنین هر کل، جزئی از کل بزرگ تر است که درنهایت به کل هستی منتهی می شود؛ بنابراین تا کل هستی معرفی نشود، تمام شناخت ها از اجزاء جهان مبهم است و تنها شناخت کل هستی روشنگر آن است. شناخت کل، همان جهان بینی است که جایگاه و مراتب اشیاء را در جهان هستی نمایان می کند. علوم نیز، اجزای طبیعت را نشان می دهند و قرآن با ارائه جهان بینی کلی، جایگاه و نسبت آنها را در جهان روشن می کند و بدین صورت، قرآن روشنگر هر شیئی است.