پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال پنجاه و یکم پاییز و زمستان 1397 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، روش مطالعات تاریخی و تطبیقی، تأثیرات فرهنگ اسلامی بر آیین ها و آداب و رسوم بومی مجمع الجزایر اندونزی به خصوص جزیره جاوه بررسی شده است. مجمع الجزایر اندونزی پیش از ورود اسلام، سخت تحت تأثیر فرهنگ و ادیان هندویی و بودایی بود. با ورود اسلام، بومیان این منطقه به ویژه جزیره جاوه، اسلام را بی آنکه باورها و اعمال گذشته خود را به طور کامل رها کنند، پذیرفتند. بر این اساس، آیین ها و آداب و رسوم جدیدی در این منطقه شکل گرفت که اصطلاحاً از آنها به عنوان «آگاما جاوا» (دین جاوه) نام می برند. آنچه از آن با عنوان «دین جاوه» یاد می شود، حاصل ترکیب عناصر اَنیمیسمی، هندو- بودایی و اسلامی است و مهم ترین جلوه آن را در کِباتینان و آیین های وابسته به آن مانند سلامتان می توان ملاحظه کرد.
جایگاه اشرافیت نظامی در مناسبات ایلخانان و ممالیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت نظامی ساختار حکومت ایلخانان و ممالیک، جایگاه ویژه سپاه و سلطه هرچه بیشتر اشرافیت نظامی را در پی داشت. سنخ مناسبات دو حکومت که در بیشتر موارد وجه تقابلی داشت، موجب می شد سران نظامی در چگونگی این مناسبات سهم تعیین کننده ای داشته باشند. از جمله مصادیق این مسأله، پناهندگی اختیاری یا اجباری بزرگان نظامی به قلمرو حکومت رقیب بود که با اقبال بسیار همراه می شد و سیاست و اقتصاد مناطق محلّ منازعه را تحت تأثیر قرار می داد. پناهندگی یا جابجایی اشرافیت نظامی، به عنوان مسأله پژوهش حاضر با طرح این سؤال اصلی تبیین و تحلیل شده است که جایگاه و کارکرد اشرافیت نظامی در ساختار حکومت ایلخانان و ممالیک در ماهیت مناسبات حکومت های مذکور چه تأثیری داشت؟ حاصل پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده، حاکی از این است که در کنار مشی تهاجمی ایلخانان و کوشش های آنها برای جبران ناکامی خود در خطه شام و شیوه بیشتر تدافعی ممالیک، پناهندگی امرا یکی از عوامل تشدید برخوردهای آنها بود. درحالی که ایلخانان از مسأله مذکور به عنوان بهانه یا انگیزه ای برای هجوم به شام استفاده می کردند، حکومت ممالیک می کوشید از این مسأله، از نظر سیاسی بهره برداری کند و دولت رقیب را تحت فشار روانی قرار دهد.
مطالعه مقایسه ای الفتح القسی عمادالدین اصفهانی و الروضتین ابوشامه (با تأکید بر جنگ های صلیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ های صلیبی، تأثیر عمیقی بر سرنوشت غرب و جهان اسلام برجای نهاد. در باب این جنگ ها، منابع تاریخ نگاری اروپایی ها، ایوبیان و حتی سلجوقیان در دسترس است. از این میان، آثار مورخان پرآوازه ای چون عماد اصفهانی، مؤلف الفتح القسی و ابوشامه، مؤلف الروضتین، از منابع اصیلِ مهم ترین رخداد نظامی و سیاسی تاریخ شامات و عصر ایوبیان محسوب می شوند. مسئله اصلی این است که نگرش این دو مورخ نسبت به صلیبی ها و جنگ های صلیبی چگونه بوده و تا چه اندازه در عنصر واقع نمایی اهتمام ورزیده اند. به نظر می رسد که این دو وقایع نگار، به طور کلی، به نقل روایات جنگ از موضع قدرت و برتری توجه داشته و گزارش ها را با نگرش آرمان گرایانه و به صورت فتح نگاری ثبت کرده اند. اثر ابوشامه تا حدّ چشمگیری برگرفته از کتاب عماد اصفهانی است. در این پژوهش، کوشش شده است تا با روش توصیفی تحلیلی، تاریخ نگاری دو اثر پیرامون جنگ های صلیبی و وجوه اشتراک و افتراق آن دو را تبیین و بررسی شود.
سیاست اقتصادی و ناکامی مذهبی فاطمیان در مغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناکامی در اشاعه مذهب اسماعیلی در مغرب، از موضوعات مهم تاریخی دوره فاطمیان است و در بررسی و تبیین آن، مسائل اقتصادی را به عنوان عامل و شاخص مهمی باید در نظر گرفت: حاکمان فاطمی نتوانستند دعاوی روزگار انقلابی گری خود را در ایجاد عدالت اقتصادی در جامعه مغرب عملی کنند. آنها با بی توجهی به شرایط لازم اقتصادی، در تحقق آرمانهای سیاسی مذهبی خود و تأسیس خلافت فراگیر فاطمی، کوشش هایی به کار بردند که حاصل آن، تحمیل هزینه های مالی گزاف بر اقشار مختلف جامعه مغرب بود. علاوه بر این، سیاست خارجی مبتنی بر تخاصم و توسعه طلبی، امکان برقراری مناسبات پایدار اقتصادی مغرب با سایر سرزمینهای اسلامی را از میان برد و مردم را به ویژه از نظر اقتصادی در تنگنا قرار داد. از این رو، ساکنان مغرب در ایام شورش ابویزید خارجی، به طور گسترده با آن همدلی و همراهی نشان دادند تا آنجا که دولت فاطمی در آستانه سقوط قرار گرفت. اگرچه فاطمیان با درک نارضایتی مردم، کوشیدند با تغییر سیاست های مالی و جلوگیری از سودجویی های والیان خود، از فشارهای گزاف مالی بر مردم بکاهند، اما این تغییرات دیرهنگام بود و با انتقال مرکز دولت فاطمی به مصر، تحول و تغییر چندانی در اقبال مردم مغرب به مذهب اسماعیلی پدید نیامد.
تبیین و تحلیل نقش اجتماع علمی در فرآیند تمدّنی دولت شیعی صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های مهم فرهنگ و تمدّن در هر عصری پیشرفت های علمی و پرورش صاحبان اندیشه در عرصه علوم است. هدف اصلی نوشتارحاضر، مطالعه اجتماع علمی عصر صفوی و نقش آن در فرآیند تمدّنی آن روزگار است. این مقاله با الهام از الگوی نظری رندل کالینز و با روش توصیفی تحلیلی ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعه شناختی در تحلیل پدیده های تاریخی در جست وجوی پاسخی مناسب برای این پرسش است که اجتماع علمی در عصر صفویه از چه ویژگی هایی برخوردار بوده و آیا توانسته خود را به عنوان یک کانون پیشرو و تمدّن زا معرفی کند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد رشد علم در گرو ظهور و تداوم حلقه های فکری به مثابه اجتماع های علمی است که هسته محوری آن را زنجیره مناسک تعامل با انرژی عاطفی بالا تشکیل می دهد. با حمایت دستگاه سیاسی دولت، حکما، فقها، علماء، دانشمندان و هنرمندان همچون فعالان فضای علم در درون حلقه های فکری، توانستند نقشه راه تمدّن سازی بر مبنای معارف عقلانی تشیّع را طراحی کنند.
سیر تحول مفهوم و کارکرد سنت از زمان پیامبر اسلام (ص) تا پایان عصر خلفای راشدین با تاکید بر دوره حکومت امیرمؤمنان علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیره و سنت رسول خدا(ص) از صدر اسلام مورد توجه بوده است. توجه به سنت به عنوان مفهومی که می تواند کلید فهم تاریخ، حدیث، فقه و اصول اعتقادات اسلامی باشد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. مسئله این پژوهش تکوین مفهوم و کارکرد سنت از زمان پیامبر اسلام(ص) تا پایان عصر خلفای راشدین با تاکید بر حکومت امیرمومنان علی(ع) است. برخی یافته ها حاکی از آن است که سنت در عصر خلفای سه گانه ابزاری برای توجیه مشروعیت خلیفه و ساماندهی حکومت بود، اما کارکرد های اجتماعی سنت در دوره امیرمومنان(ع) صرفا منوط به مشروعیت حکومت نیست و به سوی مفهومی راه گشا در حل معضلات و مخاطرات اجتماعی میل می نماید. به صورتی که در مدت کوتاه حکومت ایشان سنت به یکی از مهم ترین معیارهای شناخت حق از باطل، هدایت، بدعت ، فتنه و حکومت داری در کنار کتاب خدا تبدیل شد.
مکان یابی شهر آذیوجان بر پایه مطالعه متون تاریخی و شواهد باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام «آذیوجان»، از شهرهای کم شناخته سده های نخست دوران اسلامی در غرب ایران، در گزارش های جغرافی نویسان اسلامی و سکه های این شهر از سده 4ق آمده است. حدود جغرافیایی این شهر ناحیه ای در ایالت «ماسبذان» در غرب ایران بوده و علی رغم مطالعات و تحقیقات باستان شناسی در محدوده ایالت ماسبذان، شهر آذیوجان و موقعیت مکانی آن ناشناخته باقی مانده است. هدف این نوشتار، بررسی و شناخت محدوده جغرافیایی شهر آذیوجان بر اساس آگاهی های موجود در منابع نوشتاری دست اول و انطباق آن با شواهد باستان شناسی، به منظور دستیابی به موقعیت مکانی این شهر در جغرافیای امروزی منطقه است. رویکرد پژوهش، «جغرافیای تاریخی» است و یافته ها با مطالعات میدانی و اسنادی سنجیده شده است. بنا بر نتایج، شهر آذیوجان در شهرستان امروزی «ایوان» در شمال استان ایلام در امتداد رود «کنگیر» قرار داشته است. از مقایسه آگاهی های باستان شناسی با آگاهی های متون تاریخی، محوطه «جوی زر» در ساحل رودخانه کنگیر برای موقعیت مکانی آن پیشنهاد می شود.