پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال چهل و نهم بهار و تابستان 1395 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
سرزمین مصر به سبب موقعیت جغرافیایی استراتژیک، همواره نقش تأثیرگذاری در اقتصاد دنیای پیشامدرن داشته است. در دوره اسلامی مصر علاوه بر این که مسیر عبور کاروان های تجاری بود، گذرگاه اصلی کاروان های حج از مناطق شمال آفریقا نیز به شمار می رفت. فتح قاهره توسط سلطان سلیم اول در 923 ه / 1517 م به رغم برخی آسیب ها بر پیکر اقتصاد مصر، فرصت های جدیدی به ویژه در حوزه تجارت خارجی، فراروی مصر نهاد. پیشران و محرک اقتصاد تجاری در مصر علاوه بر تاجران مصری و شامی، خاندان های مغربی بودند که از مناطق بیرون از مصر نظیر الجزائر، تونس، طرابلس، اندلس و مراکش به مصر مهاجرت کرده بودند. این خاندان ها با حضور در عرصه های مختلف تجاری و اقتصادی، نقش گسترده ای در رونق اقتصادی و تجاری مصرِ عثمانی داشتند. در جستار حاضر ضمن معرفی مهم ترین خاندان های بازرگان مغربی و موقعیت آن ها، به وصف و تبیین نقش تجاری این خاندان ها و چگونگی تأثیرگذاری آن ها بر اقتصاد مصر در روزگار تسلط آل عثمان پرداخته شده است.
جایگاه مهاجران ایرانی در تاریخ نگاری منظوم عثمانی در عصر فتوح و شکوه (918 972ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت عثمانی در عصر اقتدار و شکوه، (دوره حکومت سلیم اول و سلیمان قانونی)، از جنبه های گوناگون به شکوفایی رسید. تحول و توسعه در زمینه ادبیات و تاریخنگاری یکی از جنبه های شکوفایی علمی در این دوره بود. نگارش آثار ادبی و تاریخی در این دوره افزایش یافت و گونه های ادبی جدیدی ایجاد شد. بنابر یافته های پژوهش حاضر، مهاجران ایرانی حاضر در قلمرو عثمانی، از جمله عوامل مهم در ایجاد این تحولات ادبی بودند. نخبگان مهاجر ایرانی، به شکل رسمی و غیررسمی به خلق آثار منظوم تاریخی پرداختند. آنها ضمن سرایش شهنامه های عثمانی و ایجاد سبک ادبی جدید در تاریخنگاری عثمانی، به بزرگ نمایی حکومت عثمانی و افزایش مشروعیت آن کمک کردند و آثاری در مدح مقامات حکومتی و کوچک نمایی وقایع بحران آفرین در این دوره پرداختند. از این رو نخبگان منظومه سرای ایرانی در کنار دیگر نگارندگان تاریخ عثمانی، به تحول و پیشرفت تاریخنگاری عثمانی در عصر سلیم اول و سلیمان قانونی یاری رسانند؛ تحول و پیشرفتی که از جلوه های شکوه این حکومت در عصر اقتدار بود.
گذار از نظام آموزشی سنتی به مدرن در قلمرو عثمانی مطالعه موردی: مدرسه صادقیه تونس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عرصه های رویارویی فرهنگیِ تمدن اسلامی با تمدن جدید غرب، حوزه آموزش و نظام آموزشی بود که در بیشتر سرزمین های اسلامی در قالب شکل گیری و تأسیس مدارس جدید بروز کرد. دارالفنون عثمانی که به مثابه مجتمع آموزشی جامع در 1278/ 1862م تأسیس شد، عملا به الگویی مناسب برای بسیاری از ممالک اسلامی، به ویژه ایالات و ولایات عثمانی در این دوره تبدیل شده بود. سرزمین افریقیه که از اواخر سده شانزدهم میلادی/ دهم هجری تحت الحمایه عثمانی قرار گرفته بود، از جمله اولین ایالاتی بود که به سبب نزدیکی سرزمینی و جغرافیایی در معرض مفاهیم و آموزه های مدرنیته قرار گرفت. از این رو، از اواخر سده هجدهم میلادی/ دوازدهم هجری مسأله اصلاح نظام آموزشی به یکی از مسائل و دغدغه های حاکمان و عناصر اصلاح طلب افریقیه تبدیل شد و در نتیجه مدرسه عالی صادقیه با الگو گرفتن از دارالفنون استانبول تأسیس شد. این مدرسه با برنامه دقیق و سطوح مدون آموزشی، فارغ التحصیلانی را به جامعه افریقیه ارائه کرد که نقش مهمی در تحولات اجتماعی افریقیه در سده نوزدهم و بیستم میلادی ایفا کردند. از این رو، یکی از دغدغه های اصلی استعمار فرانسه پس از سلطه بر تونس از سال 1881م/ 1298ق تضعیف یا به تعطیلی کشاندن این مدرسه بود. رهبران و پیشگامان جنبش استقلال طلبی در تونس، که منجر به استقلال این کشور از فرانسه در 1956م/ 1375ق گردید، از دانش آموختگان مدرسه عالی صادقیه بودند.
ررویارویی سیاسی مذهبی دولت عثمانی با صفویان (907 1003ه .ق/1501 1594م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس ازتشکیل دولت شیعی مذهب صفوی در آغاز سده دهم/شانزدهم معادلات سیاسی در غرب آسیا برهم خورد. تفاوت مذهبی میان صفویان و عثمانیان، نارضایی دولت عثمانی از تشکیل دولتی نیرومند در شرق قلمرو خویش، تبلیغات مذهبی صفویان در قلمرو عثمانی، ادعای عثمانیان مبنی بر سروری جهان اسلام و اختلافات سیاسی میان دو دولت، رویارویی عثمانیان و صفویان را اجتناب ناپذیر کرده بود. در فاصله سال های 907 1003ه .ق/ 1501 1594م سیاست دولت عثمانی در برابر صفویان، حمایت از طریقت های صوفیانه همسو با عثمانیان و رویارویی مستقیم نظامی با صفویان بود. دولت عثمانی در زمان سلطان بایزید دوم، جهت مقابله با صفویان، به درخواست توقف تبلیغات مذهبی در قلمرو عثمانی از طریق نامه نگاری با شاه اسماعیل و حمایت از طریقت های صوفیانه همسو با خود، بسنده کرد. در زمان سلطان سلیم اول در کنار حمایت از طریقت های صوفیانه همسو با عثمانیان و با بهره گیری از فتواهای علمای عثمانی، رویارویی مستقیم نظامی با صفویان نیز در دستور کار قرار گرفت؛ سلطان سلیم بدین طریق توانست بحرانی که موجودیت سلطنتش را تهدید می کرد از میان بردارد. سیاست سلطان سلیم در برابر صفویان در دوره جانشینان وی نیز ادامه یافت.
لوایح انتقادی میرزامحبعلی خان ناظم الملک در ردّ ادعاهای ارضی نمایندگان عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط ایران و عثمانی، در سده های متمادی، بسیار پرفراز و نشیب و همراه با جنگ و صلح بود. توسعه طلبی ارضی در مرزهای شرقی، سیاست ثابت دولت عثمانی بود. با انعقاد عهدنامه دوم ارزنه الروم (1263/1847)، جنگ های متعدد و طولانی پایان یافت و مقرر شد اختلاف ها به ویژه درباره مرزها در کمیسیون های تحدید حدود و از راه مذاکره حل و فصل شود. با الویت دیپلماسی به جای جنگ، فصل جدیدی در روابط دو دولت آغاز شد. فصلی که هنوز مطالعه بایسته درباره آن صورت نگرفته است. نوشتار حاضر می کوشد تا نشان دهد که مأموران عثمانی چون درویش پاشا و خورشیدپاشا چگونه در کمیسیون های تحدید حدود می کوشیدند توسعه طلبی ارضی دولت عثمانی را در شکل و قالب دیگری دنبال کنند. میرزامحبعلی خان با نگارش لوایح انتقادی، ماهیت اهداف نمایندگان عثمانی را روشن ساخت و به نقد و ردّ ادعاهای ارضی آنها پرداخت. پژوهش حاضر با روش تاریخی و رویکرد توصیفی تحلیلی، با تکیه بر اسناد و منابع اصیل به این پرسش ها پاسخ می دهد که ادعاهای ارضی نمایندگان عثمانی بر چه پایه و اساسی استوار بود؟ و نقد و ردّ ادعاهای آنها از سوی نماینده ایران تا چه حد منطقی و مستدل بود؟
مکتوبی از پاریس: مصطفی فاضل پاشا و نقد ساختار قدرت در عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره سلطنت محمود دوم و عصر تنظیمات، زمینه برای شکل گیری نسلی از متفکران تجددخواه عثمانی موسوم به نوعثمانیان فراهم شد که آرای انتقادی خود علیه دولت را صورت بندی کردند. الگوی بدیلی که نوعثمانیان برای شیوه حکومت عرضه کردند، آبشخور غربی داشت و در مقایسه با اصلاحاتی که تا آن زمان پیشنهاد شده بود، وجوه متمایز معینی داشت. یکی از چهره های برجسته ای که در شکل گیری و تأثیرگذاری جریان فکری نوعثمانیان نقش پررنگی ایفا کرد، مصطفی فاضل پاشا، شاهزاده منتقد مصری بود. وی در نامه ای به سلطان عبدالعزیز، ساختار اقتصادی و سیاسی دولت عثمانی را به پرسش گرفت. محتوای این نامه که به «مکتوبی از پاریس» شهرت یافته است، از دو منظر قابل بررسی است؛ نخست نقد ساختار اقتصادی و سیاسی عثمانی و دوم ارائه راهکارهایی چون ضرورت الگوگیری از غرب، بسط «حریت» و پذیرش حکومت مشروطه یا به تعبیر آن روزگار «نظام سربستانه». در این مقاله کوشش شده است تا از طریق تحلیل انتقادی محتوای این نامه در زمینه تاریخی و گفتمانی نگارش آن، ابعادی از تلاش متفکران نوعثمانی در جهت نقد ساختار قدرت و ارائه الگوی بدیل سیاسی بررسی شود.
یوسف آقچورا و بنیان های فکری تُرک گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یوسف آقچورا (1876 1935م/ 1293 1353ق) از مهم ترین چهره های فکری سیاسی در تاریخ معاصر ترکیه است که نقش اثرگذاری در تکوین و گسترش ملی گرایی ترک و ایده پان ترکیسم نزد عثمانیان ایفا کرد و به یکی از معماران فرهنگیِ جمهوری ترکیه بدل شد. پژوهش حاضر ضمن بررسی بنیان های آرای آقچورا درباره ترک گرایی، به اهمیت مضامین و مفاهیم ناسیونالیستی و مارکسیستی در این چارچوب پرداخته است. بر این اساس ترک گرایی به مثابه ابزاری مطلوب برای تحقق اهداف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آقچورا در گذارِ جوامع مسلمان از جهان سنّتی به جهان مدرن ترسیم شده است. آقچورا نه یک ناسیونالیست قوم گرا بلکه متفکر کنش گر تجددگرایی بود که درصدد ارائه نقشه راهی برای نوسازی جوامع ترک زبان مطابق با الگوی اروپا محورِ نو سازی برآمد.