فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۸۸۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
عبداللطیف بغدادی طبیب، زیست شناس، پژوهشگر، مورخ و حکیمی ذوفنون است که کتاب الافادةوالاعتبار را متأثر از همین مهارت های خود تدوین کرده است. این کتاب که بیشتر در زمرﮤ تاریخ های محلی مصر شناخته شده است، صرف نظر از ارزش علمی، به علت برخورداری از روش خاص مؤلف در جمع آوری اطلاعات و تنظیم داده ها، با سایر نوشته های تاریخی پیش و پس از خود متفاوت است. بی شک این مهم در پژوهش های تاریخی مهم و درخور توجه است. نوشتار حاضر برآن است که با مطالعه وجوه غالب بر این کتاب و ارزیابی بینش و روش تاریخی مؤلف، واقعیت تاریخ نگاری وی را در جایگاه مورخی مسلمان و درعین حال غیرحرفه ای نشان دهد. به نظر می رسد که الافاده بیشتر از آنکه اثری تاریخی و جغرافیایی باشد، رساله ای در مباحث مربوط به تاریخ پزشکی، زیست شناسی و زمین شناسی است که البته دستاورد پژوهش و تفحص میدانی مؤلف است. ازآنجاکه در این اثر، از ذکر مراجع داده های تاریخی غفلت شده است و ثبت و ضبط دیده ها و شنیده ها اساس کار تألیف بوده است، اعتماد و استناد بدان ها مستلزم تأمل و دقت نظر بیشتری است.
تحلیل و نقد تاریخی گزارش امین الاسلام طبرسی از غزوة خیبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی چگونگی گزارش طبرسی به عنوان یک سیره نویس شیعه از غزوة خیبر از طریق نقد تاریخی گزارش وی در تطبیق با دیگر منابع سنی و شیعی پرداخته است. برای این بررسی، اجزای گزارش طبرسی با دیگر منابع سنی و شیعی تطبیق شده و با استفاده از این روش، ضمن مشخص کردن منابع طبرسی و نقاط قوت و ضعف گزارش وی، تأثیرات تفاوت نگاه سیره نویسان شیعی و سنی و یا تفاوت منابع آنان برنحوه نقل وقایع این غزوه نشان داده شده است. برآمد این بررسی نشان می دهد که هرچند طبرسی مانند دیگر سیره نویسان شیعی به ناچار در تدوین کتاب خود از منابع اهل تسنن بسیار بهره برده، اما نگاه او به سیرة نبوی و غزوات پیامبر (ص) شیعی است چنان که می توان گزارش وی از غزوة خیبر را تحلیل شیعی گزارش منابع اهل تسنن دانست؛ به این شکل که اولاً با دید انتقادی از منابع اهل تسنن استفاده کرده و مطالب خود را از بین نوشته-های مختلف آنان گزینش کرده و ثانیاً عصاره آثار و متون شیعی پیش از خود را در متن آورده است.
«باستان شناسی» یا «تاریخ هنر» و یا ...
حوزه های تخصصی:
بررسی پدیده راهزنی در سده هشتم هجری با تأکید بر روایات صفوه الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت راهزنان به دلیل ماهیت این گروه همواره در سایه ابهام باقی مانده است. در صورتی که ماهیت راهزنان هر چه بوده باشد، به عنوان یکی از گروه هایی که با فعالیت های خود بخش های تمدنی و اقتصادی و به طورکلی امنیت جامعه و اقتدار حکمرانان را تحت تأثیر قرار می دادند، قابل بررسی و ملاحظه است. علاوه بر این روزگار حکمرانی مغول ها به ویژه در اواخر دوره ایلخانی در ایران دوره ویژه ای از جهت رشد و افزایش شمار گروه های راهزنی و شیوع مسأله راهزنی محسوب می شود.
از طرفی نیز مطالب اطلاعات متون تاریخ نگاری تاریخ میانه ایران و اسلام از جهت توجه به این گروه بسیار اندک بوده و هرگونه تحقیق درباره راهزنان و سایر مباحث اجتماعی مرتبط با آنان مستلزم توجه به متون دیگری نظیر متون ادبی، عرفانی است. در این میان صفوه الصفا عنوان یکی از تألیفات مهم تذکره ای در دنیای تصوّف در اواخر عهد ایلخانی، در لابلای مطالب خود اطلاعاتی در مورد وضعیت و تشکیلات درونی راهزنان در دسترس قرار می دهد که تاکنون مورد توجه شایسته محققان قرار نگرفته است. هدف این مقاله بررسی روایات متعدد صفوه الصفا درباره پدیده راهزنی و تحلیل آن ها به منظور شناخت حیات و فعالیت های تشکیلات راهزنان است.
بررسی تطبیقی عملکرد مدیریتی آرشیوهای دیداری و شنیداری سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بااستفاده از مدل تعالی سازمانی (EFQM) ویرایش 2010(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل تعالی سازمانی، الگویی برای سنجش کیفیت است که در سال های اخیر، نهتنها نظر سازمان های تولیدی و صنعتی را به خود جلب کرده است؛ بلکه سازمان های خدماتی و اطلاعاتی را نیز بر آن داشته است که جهت کاوش وضعیت کیفی خدمات خود از آن استفاده نمایند. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی مقایسه ای عملکرد مدیریت کیفیت آرشیوهای دیداری و شنیداری سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بااستفاده از الگوی تعالی سازمانی است و از این طریق نقاط قوت و نقاط قابل بهبود آرشیوهای دیداری و شنیداری مشخص و راهکارهایی جهت بهبود عملکرد کیفی آنها ارائه شده است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه 72 سؤالی مورد تأیید بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت ( EFQM ) است که توسط این بنیاد و به منظور گنجاندن منطق رادار در سال 2010 و مطابق با آخرین ویرایش مدل تعالی سازمانی تهیه شده است؛ که به دلیل ماهیت خدماتی جامعه مورد نظر، تغییراتی در آن به وجود آمده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان می دهد که آرشیوهای دیداری و شنیداری سازمان صدا و سیما در اجرای مفاهیم و معیارهای مدل تعالی سازمانی متفاوت عمل کرده اند. در حوزه توانمندسازها، آرشیو شبکه چهار، با کسب 03/262 امتیاز، از 500 ، بهترین عملکرد؛ و آرشیو شبکه دو با کسب 13/ 166 امتیاز، ضعیفترین عملکرد را داشته اند. در حوزه نتایج نیز به ترتیب، آرشیوهای شبکه یک و شبکه چهار، با امتیازهای 43/68 و 86/44 بالاترین و پایینترین امتیازها را کسب کردهاند. به طور کلی، عملکرد آرشیو مرکزی و آرشیو شبکه یک سیما، بالاترین؛ و عملکرد آرشیو شبکه دو و آرشیو شبکه جامجم پایینترین سطح امتیازها را داشتند. براساس نتایج به دست آمده از هریک از معیارهای مدل تعالی سازمانی برای آرشیوهای دیداری و شنیداری سازمان صدا و سیما، مهم ترین راهکارهای ارائه شده برای بهبود نقاط ضعف و اعتلای نقاط قوت این مراکز عبارتاند از: افزایش تعاملات با کاربران و سازمانها و افراد ذی نفع خارج از آرشیوها، افزایش فضای رقابتی میان کارمندان، تجدید نظر در تدوین خطمشیهای آرشیو، توجه به اصل شایستهمحوری در میان کارمندان، انطباق با فناوری های نوین در ارائه خدمات، تعامل با کاربران و دریافت بازخوردهای منظم از آنها، تعامل هرچه بیشتر مدیران آرشیوها و با جامعه، و افزایش حس مسئولیت پذیری آنها در قبال جامعه.
شرح و گزارشی از «تاریخ قم»
حوزه های تخصصی:
سیر تاریخ نگاری در ایران
حوزه های تخصصی:
«خیرآباد نامه»
ستیز و سازش
حوزه های تخصصی:
دو اثر در تاریخ و جغرافیای کردستان و طوایف کرد
حوزه های تخصصی:
مطالعه تطبیقی «گلستان هنر» و «مناقب هنروران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره صفویه عصر شکوفایی هنرهای زیبای ایران به شمار می رود. در این عصر هنرمندان فراوانی با تشویق پادشاهان در سراسر قلمرو صفویه مشغول به کار بودند. همین امر باعث شد آثاری نگاشته شود که به شرح حال خوشنویسان و هنرمندان اختصاص داشته باشد. «گلستان هنر» اثر قاضی منشی احمد قمی (953- ح1015ق.) یکی از رساله های مهم عصر صفویه به شمار می رود و از معدود منابع مستقلی است که اطلاعات ارزشمندی درباره خوشنویسان، نگارگران و تذهیب کاران عصر صفوی ارائه می دهد. مؤلف با نگرشی نو در تاریخ تذکره نویسی ایران جزئیات فراوانی از هنرمندان عصر صفویه را بازگو می کند. از سوی دیگر، «مناقب هنروران» کتابی است که مصطفی عالی افندی (948-1008 ق.) آن را یک دهه قبل از نگارش «گلستان هنر»، در سرزمین عثمانی به نگارش درآورد. این دو اثر شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند که قابل تأمل است. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی ضمن تبیین زمانه و زندگی نویسندگان دوکتاب، به بررسی انتقادی مباحث مندرج آنها بپردازد.