فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
زنان ایران از عصر پهلوی به بعد به دنبال تحولات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و شکل گیری جامعه مدرن با عهده دار شدن برخی از مشاغل اجتماعی و فرهنگی نقش به سزای در جامعه ایفا نمودند. یکی از اموری که به صورت گسترده تری این نقش را نشان می دهد، در زمینه سنت وقف و موقوفات می باشد. مقاله حاضر که به موقوفات زنان یزد از عصر پهلوی تا عصر حاضر می پردازد،درصدد است تا با توجه به جایگاه وقف در یزد در بازه ی زمانی مشخص شده، وسعت و اهمیت نقش زنان را در امر وقف نشان دهد و باتوجه به وقفنامه های موجود و اسناد مکتوب به دست آمده، به سوالات ذیل پاسخ گوید: میزان مشارکت زنان در امر وقف در کدام دوره بیشتر بوده است؟ زنان واقف از چه قشر و طبقه اجتماعی بوده اند و انگیزه آنها ازوقف چه بوده؟ بررسی ها نشان می دهد که این نقش در عصرانقلاب اسلامی توسعه پیدا می کند که نشانگر هم جایگاه اجتماعی وهم استقلال مالی زنان دراین دوره می باشد.
سیاست و آموزش در دورة پهلوی دوم؛ بررسی موردی علل، چگونگی و فرایند تغییر مباحث و مصوبات شورای عالی فرهنگ:1320 1332(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 1320و خروج رضاشاه از ساختار قدرت سیاسی، گسستی در روند تکوین دولت مطلقه در ایران پدید آمد و منابع تمرکزیافتة قدرت تا اندازة زیادی پراکنده شدند. در فضای سیاسی اجتماعی جدید که از سیطرة شاه و دربار بر جریان فرهنگ به ویژه آموزش کاسته شد، شورای عالی فرهنگ نیز به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای رسمی تصمیم گیر و ناظر عرصة آموزش از این فضا تأثیرات زیادی پذیرفت و تغییراتی در محتوای مباحث و مصوبات آن پدید آمد. پرسش مقاله حاضر این است که علل، زمینه ها و پیامدهای تغییر محتوای مباحث و مصوبات شورای عالی فرهنگ از شهریور 1320 تا مرداد 1332 چه بود؟ در پاسخ می توان گفت باوجود حفظ و تداوم ساختار به ارث رسیدة شورا از دورة رضاشاه ساختاری که برای سیطرة کامل حکومت پهلوی و دولت بر امر آموزش ایجاد شده بود تحت تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی و فضای نسبتاً باز و منتقدانة دورة پس از رضاشاه و بازیابی نسبی جایگاه نهادی دولت و مجلس شورای ملی، تا حدودی از دامنة اثرگذاری کنشگران سیاسی بر آموزش در حمایت از سیاست های دربار کاسته شد. در این فضا، افرادی با گرایش های سیاسی و فکری گوناگون (اسلامی، ملی گرا و چپ گرا) وارد شورا شدند و فرصتی برای نقش آفرینی در تهیه و تصویب موضوعاتی متفاوت از دوره های قبل در زمینة آموزش پیدا کردند. فضای سیاسی اجتماعی حاکم بر جامعه از جمله فعّالیّت های احزاب و تشکل های گوناگون سیاسی و اجتماعی و مطبوعات نیز در این زمینه بی تأثیر نبود.
بازنمایی مشارکت سیاسی روستاییان و مهاجران روستایی در داستان های دوره پهلوی دوم (1357-1340)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش روستاییان در فعالیت های سیاسی همواره از مباحث مناقشه برانگیز بوده و نظرات مختلف از حضور پررنگ تا انفعال و روحیه محافظه کارانه شان آنان را در بر می گیرد. در این پژوهش شناسایی احکام دو گفتمان ""شهری"" و ""روستایی"" در زمینه مشارکت سیاسی روستاییان و مهاجران روستایی پیش از انقلاب 1357 مد نظر استو . برای دست یابی به دیدگاه روستاییان داستان ها به عنوان منابع پژوهش انتخاب شده اند. پرسش اصلی پژوهش این است که مشارکت روستاییان در داستان های دوره پهلوی دوم چگونه بازنمایی شده است و دیدگاه نویسندگان روستایی در این زمینه چه تفاوتی با نویسندگان شهری دارد؟ فرضیه ما این است که آثار داستان نویسان شهری همچون آثار پژوهشی به همان سه دسته تقسیم می شوند، اما بر اساس نظر داستان نویسان روستایی اغلب روستاییان و مهاجران به مسائل سیاسی توجهی نداشته اند که این بی توجهی ناشی از روحیه محافظه کارانه آنان نیست.
درآمدی تحلیلی بر سیاست های فرهنگی- مذهبی پهلوی اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی سیاست های فرهنگی- مذهبی دوران پهلوی اول و دوم است. در پاسخ به این سؤال که عملکرد هریک در مواجهه با موضوعات فرهنگی- مذهبی چه بوده است. فرضیة پژوهش هم این است که اساساً ماهیت سیاست های هر دو دوره یکی است و تنها به دلیل شرایط زمانی، نوع اِعمال سیاست ها شدت و ضعف داشته است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش پژوهش توصیفی -تبیینی با تکیه بر اسناد و منابع اصلی انجام شده است.
یافته ها و نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد سیاست های فرهنگی- مذهبی دورة پهلوی اول متأثّر از چند عامل، روشنفکران را متقاعد کرد که تنها راه نجات ایران استقرار دیکتاتوری منور است. نتیجة آن، حکومت رضاشاه با شالوده سیاست تجدد غربی و دین عرفی بود. با رشد خودکامگی حکومت، ابزار سرکوب چون سانسور استفاده شد که در دورة پهلوی دوم، برای دوری از نتایج آن، درحالی که عرفی گرایی و غرب گرایی همچنان ستون فقرات سیاست های حکومت بودند، شیوة اعمال سیاست ها تغییر کرد. اشغال ایران در جنگ دوم جهانی و قدرت یافتن حزب توده، حکومت را به نهاد روحانیت که از عرصه های سیاسی- فرهنگی دور بود نزدیک کرد؛ اما در دهة 40 و پس از فوت آیت الله بروجردی و اعلام رفراندوم انقلاب سفید، وضعیت تغییر نمود و در دهة 50، با چندبرابرشدن درآمدهای نفتی، شاه خود را بی نیاز از متحدان داخلی دید؛ بنابراین سیاست های فرهنگی– مذهبی خود را با جدّیت اجرا نمود که وقایع منتهی به انقلاب 1357، موفق نبودن این سیاست ها را نشان داد.
وضعیت آموزش زبان اقلیت های دینی در مدارس آن ها در عصر پهلوی دوم (1357-1320ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان یکی از مهم ترین عناصر تشکیل دهنده ی هویت به شمار می رود. اقلیت های جامعه ی ایران، ازجمله اقلیت های دینی، همواره در زمینه ی آموزش زبان خود با چالش ها و مشکلات متعددی روبه رو بوده اند. اقلیت های دینی رسمی ایران، یعنی مسیحیان، زرتشتیان و کلیمیان، در دوره ی رضاشاه در فضای گفتمان حاکم ملی گرایانه ی دولت نه تنها قادر نبودند به آموزش زبان خود در مدارس بپردازند، بلکه مدارس شان به تعطیلی نیز کشانده شد. با کناره گیری رضاشاه وضعیت آموزشی اقلیت های دینی به تدریج بهبود یافت، مدارس جدید تأسیس گردید و برنامه ی آموزشی آن ها دچار تغییرات اساسی شد. در این دوره اقلیت های دینی توانستند حقوق و امتیازهایی مبنی بر تدریس زبان خود در مدارس را در حد چند ساعت در کنار زبان فارسی که زبان رسمی کشور بود، به دست آورند. لذا مقاله حاضر درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد و مدارک آرشیوی به این سؤال پاسخ دهد که وضعیت آموزش زبان اقلیت های دینی رسمی کشور در مدارس عصر پهلوی دوم چگونه بود؟
بررسی اوضاع مطبوعات ایران پس از سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد 1332
حوزه های تخصصی:
در دورهٔ قاجار مطبوعات، ابزاری در جهت حمایت از دولت و عمال آن بود باوجوداین روزنامه هایی نیز بودند که به نقد دولت های وقت می پرداختند. مطبوعات که در وقوع انقلاب مشروطه نقش مهمی ایفا نمودند و به «رکن چهارم مشروطیت» معروف گردیدند، تا هنگام به قدرت رسیدن رضاشاه باوجود فشارهای زیادی که متحمل شدند نسبتاً پررونق بودند. هنگامی که رضاشاه زمام امور کشور را به دست گرفت نشریات در یک فضای رعب و وحشت فرو رفتند زیرا رضاشاه از نقش و تأثیر مطبوعات در شکل دادن به اذهان مردم و جامعه آگاه بود. با فروپاشی دیکتاتوری رضاخان در شهریور 1320 فضای نیمه باز سیاسی در کشور به وجود آمد. مطبوعات از این فضا تأثیر پذیرفتند و به گونه ای از آزادی دست یافتند که در دوره های قبل کمتر مشاهده شده بود. محتوای نشریات انتقادی تر و تعداد آن ها بیشتر گردید، احزاب زیادی در این دوره تشکیل شد و هرکدام نشریه ای را تأسیس کردند که از مواضع آن ها حمایت می کرد، دول متفق نیز رقابت خود را به صحنهٔ مطبوعات ایران کشاندند و دو جبهه یکی به طرفداری از شوروی و دیگری متمایل به غرب تشکیل شد.
در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و به شیوهٔ توصیفی و تحلیلی گردآوری شده است، برآنیم که اوضاع مطبوعات ایران پس از سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد 1332 را بررسی کنیم تا نشان دهیم که عواملی همچون خفقان و دیکتاتوری دوره رضاشاه، سیاست مداراجویانهٔ محمدرضاشاه، ضعف و سستی کابینه ها و خلأ قدرت مرکزی، جنگ و دخالت بیگانگان در امور کشور سبب آزادی نسبی مطبوعات در این دوره بودند.
انگیزه ها و اهداف برگزاری جشن های دو هزار و پانصد سال ه شاهنشاهی
حوزه های تخصصی:
جشن های دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی که در سال 1350 برگزار شد، عظیم ترین برنامه تبلیغی و کاربردی دستگاه سلطنت پهلوی بود. از سال 1337 به رغم وجود مشکلات متعدد درکشور، به مناسبت گذشتِ دو هزار و پانصد سال از پایه گذاری حکومت شاهنشاهی در ایران به دست کوروش هخامنشی، رژیم پهلوی با انگیزه و اهدافی ویژه در پی برگزاری جشن مجلل و پر سروصدایی برآمد که پیامدهای قابل توجهی داشت.
این مقاله، با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی انگیزه و اهداف این جشن پرداخته است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که دادن اصالت تاریخی به حکومت شاهنشاهی در ایران؛ احیای ارزش های باستانی آریایی؛ کنار زدن فرهنگ اسلامی و کسب اعتبار و وجهه بین المللی از انگیزه ها و اهداف عمده برگزاری جشن های 2500 ساله بود.
چگونگی بازنمایی شخصیت آموزگارانِ روستا در داستان های نویسندگان شهری و روستایی دوره ی پهلوی دوم (1357 1340)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف نگارندگان در پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی و بازنمایی شخصیت آموزگاران روستا در آثار نویسندگان شهری و روستایی است. در بیشتر آثار داستانی رویکرد مثبتی به معلمان وجود دارد، به ویژه معلمانی که سختی تدریس در روستاهای دورافتاده را تحمل می کردند؛ اما از اواخر دهه ی چهل داستان هایی نوشته شد که در آن ها شخصیت آموزگاران منفی بود. پژوهش حاضر درپی یافتن چگونگی شخصیت پردازی آموزگاران روستایی در داستان ها و علت نگارش داستان هایی با نگاه منفی به آموزگاران در این برهه ی زمانی است. گمان می رود این بازنمایی دوگانه، متأثر از تفاوت در خاستگاه نویسندگان باشد. با بررسی داستان ها و زندگی نویسندگان شان می توان ویژگی دو گفتمان شهری و روستایی را شناسایی کرد و علت پیدایش هریک از این بازنمایی های دوگانه را دریافت. در این پژوهش سی وچهار داستان بررسی شده اند که شخصیت آموزگار در آن ها وجود دارد.
اعتراض به سینمای مبتذل در اصفهان،پیش از انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
شکل گیری سینمای ایران از آغاز دوران سلطنت رضاشاه صورت گرفت، اما سینمایی که از غرب آمده بود و حامل عناصر فرهنگی موطن خود بود. عناصری نامربوط با جامعة ایرانی هم چون برهنگی، دزدی، جنایت و آدمکشی. این نوع سینما از همان آغاز ورود، مورد اعتراض و تشکیک افراد و شخصیت های آگاه جامعة ایران واقع شد. در این مقاله، سعی گردیده تا با مراجعه به اسناد و مطبوعات مربوط به اصفهان، نشان داده شود که جامعة متعهد و مؤمن اصفهانی، چه واکنشی نسبت به سینمای مبتذل از خود نشان داد و چگونه مغایرت آن را با فرهنگ ایرانی - اسلامی فریاد زد. این اعتراضات، در دو سطح مطبوعات و جامعة سنتی دنبال شده است. مقاله بر این فرض استوار است که اعتراض منتقدین به سینمای مذکور، پاسخ چندانی در دستگاه فرهنگی حکومت نیافت؛ بدین خاطر که دستگاه مزبور، مشکلی اساسی با این روند نداشت. اگر هم سانسوی صورت می گرفت، چندان مؤثر نبود. شاید از همین زاویه بتوان به بخشی از انگیزه های «سینما سوزی» در روزهای انقلاب اسلامی پی برد. این مقاله به شیوة مطالعة کتابخانه ای و بر پایة اسناد و روزنامه های آن دوره شکل گرفته است.
روند نوسازی، تعارضات فرهنگی - مذهبی و فروپاشی حکومت پهلوی دوم
حوزه های تخصصی:
الگوی نوسازی حکومت پهلوی دوم، مشخصاً در جنبه های اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران اجرا شد و تمامی برنامه ریزی های دولتی و متمرکز حکومت مزبور همچون انقلاب سفید، لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و...، در راستای همین امر به کار گرفته شد. این برنامه ها به دلیل ویژگی های پاتریمونیالیستی و اقتدارگرایی رژیم پهلوی، حوزه های سیاسی و مذهبی را در بر نمی گرفت و به همین دلیل، تضاد های اساسی با نیروهای اجتماعی طبقات متوسط جدید، سنتی و پایین و حتی بالاتر را ایجاد نمود. سؤال اصلی پژوهش از این قرار است: چرا روند نوسازی حکومت، حوزه سیاسی را در بر نمی گرفت و تعارضاتی با نیروهای مخالف سیاسی و مذهبی ایجاد کرد؟ در این پژوهش، تعارضات روند نوسازی پهلوی دوم بر اساس روش تحلیل محتوای تاریخی و جامعه شناسی سیاسی و شکاف بین طبقات و روند نوسازی، بررسی شده است. روش گردآوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای تنظیم و پردازش شده است.
رضاشاه و مدرنیزاسیون ایران؛ ضدیت با مظاهر فرهنگ اسلامی- ایرانی
حوزه های تخصصی:
در سال 1299 ش. رضاخان، فرمانده تیپ قزاق مستقر در قزوین، با کودتا به قدرت رسید و با تاجگذاری در سال 1305 ش. به عنوان اولین پادشاه سلسله پهلوی برای اولین بار اقدام به یک سری اصلاحات برنامه ریزی شده جهت تثبیت خود و مدرنیزاسیون کردن ایران انجام داد. در این زمان فرهنگ و تمدن اسلامی با توجه به قدرت و نفوذ روحانیون و مذهب تشیع در جامعه ایران ریشه عمیقی دوانیده بود و رضاشاه نیز برای پیشبرد برنامه های اصلاحی خود به ضدیت با مظاهر فرهنگ اسلامی- ایرانی پرداخت. بر این اساس، این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش می باشد که رضاشاه به چه دلیل به ضدیت با فرهنگ و مظاهر تمدن اسلامی- ایرانی پرداخت؟
دیدگاه نگارنده بر این فرض استوار می باشد که رضاشاه به عنوان عامل اجرای برنامه ها و اقدامات دولت های بزرگ، وجود فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی را مانعی برای اهداف دول استعمارگر می دانست و سعی کرد به بهانه مدرن سازی ایران شرایط را برای تحقق اهداف و منطقه ای و جهانی دولت های بزرگ فراهم آورد.
ریشه های تاریخی شکل گیری روشنفکران در ایران
حوزه های تخصصی:
در ایران، روشنفکران در جامعه ی معاصر واجد اهمیت فراوانی هستند. مطالعه ی ریشه های تاریخی و اجتماعی شکل گیری این گروه اجتماعی جدید و در عین حال تأثیرگذار از جمله موضوعات و مسائلی است که پیش روی محققان قرار دارد. یکی از دلایل اهمیت و توجه گسترده به این مقوله، ناشی از رسالتی است که روشنفکران برای خود قائل بوده اند؛ همین طور برخاسته از جایگاه آنان در تحولات تاریخی ایران معاصر است. بنابراین، ریشه یابی خاستگاه های تاریخی، مفهومی، و اجتماعی روشنفکران ایرانی در شناخت جایگاه آنان در جامعه و تاریخ معاصر ایران گام مهمی تلقی می شود. در این مقاله، بررسی موضوع روشنفکران ایرانی، با تکیه بر تحولات گسترده و همه جانبه ی اوایل قرن نوزدهم در جامعه ی ایران عصر قاجار، که پیامد گریزناپذیر برخورد ایران با دنیای جدید بود، صورت می پذیرد. در واقع، این تغییرات و تحولات چند بعدی بود که، سرانجام، زمینه های شکل گیری گروه روشنفکران را فراهم ساخت.
اعزام دانشجویان پزشکی ایران به خارج از کشور تحت حمایت دولت (1935- 1811)
حوزه های تخصصی:
اولین گروه دانشجویان پزشکی ایرانی در سال 1811 و در طی دهه اول حکومت قاجار به انگلیس (بریتانیا) فرستاده شدند. دومین گروه دانشجویان در سال 1815 که تنها 4 نفر بودند، به فرانسه اعزام شدند و گروه دیگر دانشجویان که تنها 5 نفر بودند، شامل 3 دانشجوی پزشکی، در سال 1845 به فرانسه اعزام شدند. 42 دانشجوی دیگر شامل 5 دانشجوی پزشکی، در سال 1858 به فرانسه اعزام شدند. بیشتر اعضای گروه اخیر از میان اولین دانشجویان مدرسه دارالفنون (خانه مهارت) تهران بودند. سپس در سال 1928 در طی حکومت رضا شاه پهلوی (1941 ـ 1925)، قانونی به وسیله پارلمان ایرانیان(مجلس) تصویب شد که بر آن اساس وزیر آموزش و پرورش سالانه باید با هزینه دولت 100 دانشجو برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر به خارج از کشور بفرستند. این تصمیم با شروع جنگ جهانی دوم در سال 1935 معوق ماند. بین سال های 1928 تا 1935 گروهی از640 دانشجو، شامل 125 دانشجوی پزشکی، به خارج از کشور فرستاده شدند. اکثردانشجویان پزشکی (%84) به فرانسه فرستاده شدند. بیشتر این دانشجویان پزشکی به ایران بازگشتند و در سال های بعد نقش مهمی را در ترویج و پیشرفت دانش پزشکی در ایران ایفا کردند. مقاله حاضر شرح تاریخی مختصری از موقعیت سلامت عمومی و تحصیلات پزشکی بین سال های 1935 ـ 1811، و همچنین خلاصه ای از شناخته شده ترین پزشکان از میان این فارغ التحصیلان است.
چگونگی تشکیل جمعیت فداکاران آذربایجان به رهبری محمد دیهیم و رویکرد آن درقبال دولت ملی دکتر مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اشغال ایران در شهریور 1320 توسط متفقین، زمینه ی مناسبی برای تشکیل احزاب و جمعیت های سیاسی در ایران به وجود آمد. با اشغال آذربایجان، گروه ها و جمعیت های مختلفی با گرایش های سیاسی خاص درآذربایجان شکل گرفتند که معمولاً به سه دسته ی چپ طرفدار سوسیالیسم، تجزیه طلب و شاه دوست تقسیم می شدند. یکی از این جمعیت های سیاسی، جمعیت فداکاران آذربایجان بود که در تبریز، با رهبری محمد دیهیم و با گرایش سیاسی شاه دوستی و دفاع از تمامیت ارضی ایران شکل گرفت. چگونگی تشکیل و میزان فعالیت این جمعیت در دوره ی اشغال زیاد برای ما شفاف نیست؛ بعد از 21 آذر سال 1325، به دلیل حمایت حکومت مرکزی ایران از این جمعیت، جمعیت فداکاران شکل منظمی یافت و توانست به یکی از جمعیت های قدرتمند و پایدار آذربایجان تبدیل شود. این جمعیت در طول مبارزات ملی شدن صنعت نفت تا تیرماه 1331، هیچ موضع سختی درقبال دکتر مصدق اتخاذ نکرد؛ ولی با علنی شدن اختلافات شاه و دکتر مصدق، با حمایت از شاه موضع تندی نسبت به دکتر مصدق درپیش گرفت.
مهم ترین مسئله در این مقاله، چگونگی تشکیل جمعیت فداکاران آذربایجان و رویکرد جمعیت به جنبش ملی شدن صنعت نفت و نوع تعامل آن با دولت ملی دکتر مصدق است. در این پژوهش، اسناد و مدارک موجود را به روش تحلیلی و توصیف بررسی می کنیم و می کوشیم تصویر روشنی از عملکرد این جمعیت در دوران حکومت ملی دکتر محمد مصدق ارائه دهیم.
بررسی انتقادی بازنمایی شخصیت ابن مقفع در روایت تاریخ نگاری ملی گرایانه عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر روایت و متن تاریخی برساخته ای اجتماعی است که نشان از موضع فرهنگی مورخ آن دارد. بنابراین، با بررسی پیکره بندی روایت هایی که از گذشته نقل شده، می توان بافت تاریخی آنها را نیز بررسی کرد. در اینجا، به عنوان نمونه موردی، روایت مورخان دوره ی پهلوی از شخصیت ابن مقفع را در دست گرفته ایم تا بر مبنای آن به بررسی بافت تاریخی دوره پهلوی بپردازیم. بدین منظور، از رویکرد معناکاوی گفتمانی بهره برده ایم، که بررسی نسبت بین معنای دلالت شده در نظام زبانی روایت و بافتار آن را ممکن می سازد. بازخوانی انتقادی روایت مورخان دوره پهلوی نشان می دهد که موضع فرهنگی ملی گرایی رمانتیکی از نوع اصالت گرایی فرهنگی آن عصر باعث شده است تا آنان به تصوری جوهرگرایانه از هویت ایرانی برسند. این تصور، تاریخ نگاری عصر پهلوی را به سوی انتخاب موضوع ها و شخصیت های خاص و ابداع رابطه ای بین آنان و بازآفرینی ملی گرایانه تاریخ دوره اسلامی ایران سوق داده است. گفتمان «تجدد آمرانه» و پروژه «ملت سازی دولت مدرن» عصر پهلوی، که مفاهیم تجدد را در تاریخ ایران جستجو می کرد، سرمنشأ این بازنمایی از گذشته بوده است. بر این مبنا است که در روایت های تاریخ نگاری عصر پهلوی، شخصیت ابن مقفع به عنوان دانشمندی ایران گرا و وطن دوست و ضدعرب برجسته می شود که حافظ میراث فکری ایران باستان و زبان فارسی است.
نقش رادیو در دوره پهلوی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
رادیو به عنوان یک رسانه جمعی، نقش بسیار مهمی در فرهنگ و هویت سازی هر جامعه ایفا می کند و به عنوان ابزار تبلیغاتی در جهت نیل به اهداف گفتمان های مختلف می تواند مورد استفاده قرار گیرد. رادیو در دوره رضاخان وارد ایران شد. پهلوی اول برای انتشار و تبلیغ مدرنیسم و مشروعیت حکومت ضد دینی خود از این رسانه بهره برد. او در داخل ایران گفتمان مدرنیسم و ناسیونالیسم و در خارج از کشور گفتمان ناسیونالیسم را با کمک این رسانه تبلیغ می کرد. امّا پس از اشغال ایران توسط متفقین و ایجاد فضای باز سیاسی، برنامه های رادیو نسبت به گذشته مردمی تر شد، امّا با به قدرت رسیدن پهلوی دوم برنامه های رادیو در جهت اهداف سیاسی وی، گفتمان غرب گرایی و ضدّ دینی در جامعه تبلیغ کرد. نقش رسانه رادیو در دوره پهلوی از نوآوری های این مقاله است و روش تحقیق در این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی است.
تقی زاده، از تجددگرایی تا فرنگی مآبی
حوزه های تخصصی:
درک بینش روشنفکری تقی زاده همان قدر دچار کج فهمی است که درک شخصیت سیاسی او؛ با این تفاوت که تقی زاده خود، در ایجاد این کج فهمی بیش از هر کس دیگر نقش داشت. چرا که ایراد جمله «ایرانی باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگی مآب شود و بس» دیگران را به این بینش کشانید که وی با درک سطحی از مدرنیته، فاقد وجاهت روشنفکری بوده و به انداز ه ی یک فرنگی مآب نزول کرده است؛ در حالیکه بررسی مطالب و نوشته های وی، خلاف این مسئله را اثبات می کند . به لحاظ شخصیت سیاسی - که شخصیت روشنفکری اش بر آن سایه انداخته بود - نزدیکی به قدرت و دست یازیدن به هر اقدام منفعت طلبانه، که لازمه مقام سیاستمداری است، حتی به قیمت امضای تمدید قرار داد 1933، وی را به یکی از منفورترین سیاستمداران عصر پهلوی مبدل کرد .
بررسی و تحلیل روند شکل گیری نخست شهری در سطح استان خوزستان طی سال های 1335-1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
بر اساس اطلاعات به دست آمده از نتایج سرشماری های اخیر در استان خوزستان، شهر اهواز نسبت به دیگر شهرهای این استان برتری و حاکمیت مطلقی را داراست. هدف کلی این پژوهش ارزیابی وضعیت نخست شهری در کانون های شهری استان خوزستان در طی سال های 1335 تا 1390 است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش مطالعة توصیفی ـ تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات، ضمن مطالعه آثار کتابخانه ای و استفاده از آمارنامه ها (سالنامه آماری و سرشماری نفوس و مسکن در همه دوره های سرشماری)، از بانک های اطلاعاتی واقع در استانداری نیز استفاده شده است. در ادامه، با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از نرم افزار Excel، در تبیین مناسب داده ها تلاش شده است. برای پی بردن به وضعیت نخست شهری در استان خوزستان، از مدل های مرتبه- اندازه و مدل های رایج نخست شهری شامل شاخص های نخست شهر، دو شهر، کینزبرگ، موما و الوصابی و مهتا استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد توزیع فضایی جمعیت در سطح شبکه شهری استان خوزستان در طی این سال ها به سمت تمرکز بیشتر در شهر اهواز و کاهش جمعیت در دیگر شهرهای متوسط و کوچک استان در حرکت بوده است. سرانجام، با توجه به ارزیابی های صورت گرفته از وضعیت نخست شهری در استان خوزستان، برای بهبود وضعیت، نسبت به ارائه راهکارهای مناسب تلاش شده است.
نیت و مصارف موقوفات واقفان مشهد در دوره پهلوی اول و دوم (با تکیه بر وقفنامه های اداره اوقاف خراسان رضوی وآستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقف و مسایل مربوط به آن سابقه ای دیرینه در تاریخ شهر مشهد دارد و به اشکال گوناگون در دوره های مختلف تاریخی ادامه داشته است. اوج گسترش موقوفات در مشهد در دوره صفوی می باشد که این روند در تاریخ ایران بی نظیر بوده است. وقف در مشهد دوره پهلوی همچنان ادامه داشته است و البته این پدیده تا حد زیادی استمرار سنتی تاریخی بود که از زمان های دور در این شهر وجود داشته است.با توجه به اینکه موقوفات در بیشتر سلسله ها تابع سیاست های حکومت مرکزی بود، در رژیم پهلوی نیز این روند ادامه داشت.از طرف دیگر با توجه به برخی اقدامات ضد مذهب حکومت پهلوی تغییراتی نیز در روند موقوفات اتفاق افتاد؛ بطوری که در برهه ای از زمان موقوفات کاهش و در برخی مواقع، افزایش داشت که این مورد اهمیت موضوع را بیشتر نمایان می کند. مقاله حاضر برآنست با تکیه بر اسناد و وقفنامه های اداره اوقاف و آستان قدس رضوی، پراکندگی موقوفات و نوع نیت واقفان این دوره را مشخص کند و با تحلیل محتوایی و آماری، تصویری روشن از وضعیت وقف در این دوره ارائه دهد.
تعامل نهاد دین و دولت در عصر پهلوی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول روحانیت
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم روحانیت
موضوع پژوهش حاضر تعامل نهاد دین و نهاد دولت از ابتدای قرن حاضر تا پیروزی انقلاب اسلامی است که در آن به بررسی سیاست های حکومت پهلوی در قبال نهاد دین و حوزه های علمیه و هم چنین برخوردهای متقابل حوزویان در برابر این سیاست ها و نگاه و برخوردشان در مقابل حکومت پهلوی و سیاست های دینی اش پرداخته شده است. سیاست هایی که گاه بنابر مصالح در جهت خواسته های مذهبیون بود و گاه چنان ضدمذهب بود که تمامی مراجع را به مقابله با حکومت می کشاند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری داده ها مبتنی بر منابع کتابخانه ای است.نتیجه ی به دست آمده نشان می دهد که حکومت پهلوی اگرچه در مقاطعی سیاست هایش مطابق خواسته های مذهبیون و موافق با تمایلات نهاد دین بود اما این نزدیکی نه از روی دغدغه های دینی که براساس مصلحت سنجی و به منظور تحکیم پایه های قدرت خویش بود.