از زمان تنظیم برنامه های عمرانی یکی از اهداف اصلی این برنامه ها توسعه کشاورزی ایران و افزودن بر سطح زیر کشت اراضی بود. به این منظور طرح های مختلف آبیاری به اجرا درآمد و توجه به آب های زیرزمینی به علت صرفة اقتصادی آن ها شکل ویژه ای به خود گرفت. در این دوران دولت با اختصاص اعتبارات و وام های مختلف کوشید از آب های زیرزمینی بهره برداری بهتری کند و سیاست مشخصی را جهت حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق به مرحله اجرا درآورد. در این پژوهش سعی بر آن است تا با واکاوی این سیاست به تأثیر سیاست های کشاورزی دولت بر بهره برداری از منابع آب های زیرزمینی پرداخته و نشان داده شود که به دلیل اجرای الگوی توسعه ناپایدار و سیطره نگاه ابزاری به منابع طبیعی و نیز توجه به صرفه اقتصادی منابع آب زیرزمینی، این سیاست ها بدون در نظر گرفتنِ توان واقعی آب های زیرزمینی به اجرا درآمد و همین امر منجر به پایین رفتن سطح این منبع گردید. همچنین از آنجا که دولت صرفاً جنبه اقتصادی و ابزاری منابع آب را جهت توسعه کشاورزی و رشد اقتصادی در نظر داشت، اجرای این سیاست هرگز متوقف نگردید و تا امروز ادامه یافته است.
هدف: این مقاله، درصدد است به تغییرات ناشی از عملیات حفاری نفت توسط شرکت نفت ایران و انگلیس در امور اقتصادی، عمرانی، و فرهنگی و نیز زندگی اجتماعی مردم شهر اهواز بپردازد.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش به شیوة توصیفی-تحلیلی و برمبنای منابع کتابخانه ای و تا حدودی اسناد و نشریات انجام شده است.
یافته ها و نتایج پژوهش: حفاری و استخراج نفت توسط شرکت نفت ایران و انگلیس تأثیراتی در زمینة اقتصادی و عمرانی و فرهنگی در مناطق نفت خیز از جمله اهواز داشته که در ساختار زندگی شهری مناطق مذکور محسوس است. تحولاتی شامل کاهش فعالیت های کشاورزی و روی آوردن مردم به فعالیت های تجاری، احداث منازل مجهز، صنایع برق، ساخت فرودگاه، باشگاه، سینما، درمانگاه، و رواج بعضی اصطلاحات انگلیسی در میان مردم از جمله تبعات مهم این امر است.
این مقاله درصدد تبیین موضع حزب توده در باره ی انقلاب اسلامی ایران است.انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بزرگترین انقلاب های مردمی جهان در قرن بیستم،توده مردم را در قالب گروه ها و جریانات سیاسی متوجه خود ساخت. حزب توده به عنوان مهم ترین نماینده ی اشاعه ی مارکسیسم در ایران نقش تاریخی مهمی داشته است .قصد این است که با رویکرد مطالعاتی تاریخی - تحلیلی که بر پایه تئوری مدیولوژی مطرح می شود، موضع گیری های حزب توده براساس اسناد چپ در ایران مورد بررسی قرار گیرد. با تاکید بر مفهوم مخیله اجتماعی این مقاله در صدد بیان این است که طرفداری حزب توده از انقلاب اسلامی ایران و رهبری امام خمینی(ره) در برخی از مواقع تاریخی، نه ناشی از فرصت طلبی بلکه تحت تاثیر ناخودآگاه سیاسی و مخیله اجتماعی اعضای حزب توده بوده است.از اینرو این طرفداری ناخودآگانه دیرپا نبوده و در نهایت حزب توده نمی توانست به این همراهی با انقلاب اسلامی ادامه دهد.