اگر در بعضی از کشورها، مدرنیته در حاشیه سنت قرار گرفت و کارویژه خود را محقق نمود و در بعضی دیگر، مدرنیته اصل و سنت در حاشیه جای گرفت تا کارویژه خود را داشته باشد، در ایران وضعیت ورود و جای گرفتن مدرنیته حکایت دیگری داشت سوای این دو حکایت.در 150 سال اخیر، که حضور مدرنیسم و دایه های آن در سرزمین ایران روزبه روز جدی تر می شد، سنت و مدرنیسم هرکدام به قصد تصرف جوهری در یکدیگر قامت افراشتند و هیچ کدام نمی پذیرفتند که در حاشیه بمانند، بلکه می خواستند متن اصلی حیات سیاسی و فکری ایران باشند. این مجادله عمیق و بنیادین، که گویی تا هم اکنون هم ادامه یافته، بر هویت ملی و قومی ایرانیان تاثیر بسزایی بر جای گذاشته که موضوع مطالعاتی بسیار پراهمیتی را در قوم شناسی ایران به وجود آورده است. در این مقاله ابعادی از این موضوع را مطالعه خواهید فرمود.