فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
خواست اصلی این مقاله ارائه نظرهایی در جهت تطبیق معماری بناهای اواخر دوره ایلخانان با تمایلات کوچرویی است. ساکنان آسیای مرکزی از دیرباز چندین بار به صورت مهاجر یا مهاجم به سرزمین های همجوار خود وارد شدند. مغولان آخرین گروه از مهاجرینی بودند که پس از ترک مأوای خود، به سرزمین های چین و ایران رهسپار شدند. تعامل ساکنان سرزمین های جدید با مهاجمین تاثیرات متقابلی به همراه داشت. مطالعه معماری و شهرسازی عصر ایلخانان و تغییر معیشت آنان دریچه ای به تاثیرات متقابل ساکنان بومی ایران و مهاجمین مغول است. از یک سو معماری این دوره دچار تحولی شگرف گردید، به طوری که برخی از اندیشمندان معماری قرون هفتم و هشتم هجری را عصر شکوفایی معماری و شهرسازی می دانند و از سوی دیگر ابنیه این دوره، نشانگر تحول اجتماعی مغولان در ایران است. مسأله پژوهشی این مقاله بررسی سیر استحاله فکری کوچرویی به یکجانشینی و انعکاس تفکر کوچرویی بر بنیان شهرها و معماری دو مجموع عمرانی شنب غازان و مجموعه سلطانیه است، که با استمداد از منابع تاریخی سعی بر تبیین آن دارد.
روابط اروپا با دربار مغول
حوزه های تخصصی:
خصومت ایلخانان با مملوکان مصر و دشمنی دیرین ملل مسیحی با مسلمین مصر و شام از علل ارتباط دربار ایلخانان با دستگاه پاپ و دربارهای اروپا محسوب می شود. اروپایی ها با ابزار دین و به جهت تبلیغ دین مسیحیت وارد شرق شدند و اطلاعات مردم شناسی و نظامی بدست آوردند. روابط سیاسی مغولان و کشورهای مسیحی با مبادله هیأتهای سیاسی، جهت ترویج آیین مسیح با هدف خاتمه دادن به نفوذ مسلمین بود. روابط خانان مغول با اروپا همیشه دارای یک ثبات و به یک شکل نبود، گاهی این روابط پررنگ و گاهی کم رنگ تر می شد و خوانین در گسترش این روابط نقش به سزایی داشتند. آنچه که مسلم است اروپاییان زیرکانه حداکثر استفاده را از این روابط بردند و زمانی که از جهت حمله مغولان آسوده خیال شدند مثل سایر ملل توانستند از عواقب مساعد مانند تشکیل امپراتوری مغول استفاده فراوانی ببرند. این پژوهش بر آن است به ارزیابی روابط ایلخانان با اروپا و پیامدها و نتایج آنها بپردازد.
علل تنش در روابط خارجی ایران و ازبکان (از آغاز تا پیش از پادشاهی عبّاس اوّل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات جدّی حکومت صفویه در روابط خارجی و حتی امور داخلی، تنش ها و جنگ های متعددش با ازبک ها در شرق بود. مشکل صفویان با ازبک ها، شاید جدّی تر از مشکل آن ها با عثمانی ها بود؛ چراکه نبرد با عثمانی ها، که دارای قرارگاه های نظامی مشخصی بودند، آسان تر از نبرد با ازبک ها بودکه به محض نزدیک شدن ارتش صفوی عقب می نشستند و جنگ های غافل گیرانه ای رقم می زدند. از سوی دیگر، به علّت استقرار پایتخت صفویه در تبریز و قزوین، دسترسی سریع به مرزهای غربی امکان پذیرتر از مرزهای شرقی بود. در هر حال، مسئله ی ازبک ها که بزرگ ترین دردسرها را برای صفویه فراهم آوردند، درخور ریشه یابی است. ریشه ی اصلی اختلافات ایران و ازبک ها در هاله ای از علل و عوامل گوناگون پنهان مانده است. بی تردید، تمایل ازبک ها به گسترش قلمرو و تحصیل سرزمین ها و مراتع جدید و آباد، علّت اصلی یورش های ازبکان به خراسان بود.
تحقیق حاضر در خصوص علل حملات ازبک ها به ایران عصرصفوی، به روش توصیقی - تحلیلی و از طریق مطالعه ی منابع اصلی تاریخ نگاری و اسنادی این دوره انجام پذیرفته است.
حیات فرهنگی عصر ایلخانی با تکیه بر مدارس
حوزه های تخصصی:
حمله مغول و چهار دهه نابسامانی پس از آن، حیات علمی و فرهنگی ایران را تحت تأثیر قرار داد، اما شکل گیری حکومت ایلخانی همچنان که در امور سیاسی و اقتصادی تمرکز و نظم و امنیت نسبی بوجود آورد؛ بر جوانب مختلف حیات فرهنگی ایران نیز تأثیر مثبت گذاشت. ایلخانان در پرتو نیازها و ضرورت های سیاسی - اقتصادی و همین طور ملاحظات روان شناختی خاصی که در عرصه های سیاست داخلی و خارجی با آن مواجه شدند، اداره امور قلمرو خویش را به دولتمردان و بزرگان ایرانی سپردند و همین مهم زمینه های عنایت به حیات فرهنگی این عصر را فراهم آورد. در پرتو عملکرد شخصیت های بزرگی همچون خواجه نصیر الدین طوسی، خاندان جوینی، خاندان رشیدی و دیگر شخصیت های اثر گذار این عصر، فرهنگ و ادب ایرانی تا حدودی احیا شد و مراکز آموزشی این عهد کارکردهای فرهنگی قابل توجهی به انجام رساندند. در این بین مدارس طبق سنت همیشگی امر آموزش در ایران، بیشتر مورد اعتنا بودند وکارکردهای آموزشی آنها نیز از سایر مراکز بیشتر بود. با اهتمام به شرایط مساعد حاکم بر عهد ایلخانان، مقاله ی حاضر، جایگاه مدارس را در حیات فرهنگی این عصر بررسی می کند.
تاریخ نگاری عصر ایلخانان
حوزه های تخصصی:
اندرز نامه نویسی سیاسی در عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان اندرزنامه نویسی یکی از مهم ترین زمینه های اصلی انتقال دهنده ی اندیشه ی ایران شهری در تاریخ ایران اسلامی به شمار می آید. هجوم های متعدد خارجی به ایران شهر، از جمله هجوم اعراب مسلمان و هجوم مغولان، و از سوی دیگر، مهاجرت ترکان، این ضرورت را نزد نخبگان ایرانی ایجاب نمود تا با به تحرک در آوردن اندیشه های ایران شهری از طریق اندرزنامه نویسی، مقدمات آشنا سازی آنان را با آداب حکومت داری و ملک داری فراهم آورند.
این نوشتار می کوشد با واکاوی اندرزنامه های سیاسی این عصر، علل و چگونگی استمرار این جریان را در عصر حاکمیت ایلخانی بشناسد. برای دستیابی به این مهم، نخست به اختصار به زمانه و زندگی این نخبگان خواهیم پرداخت، تا معلوم شود که اوضاع سیاسی حاکم بر این زمانه چگونه بوده و این جریان در چه بستر سیاسی - اجتماعی ای تداوم یافته است؛ سپس، اصول فکری آنان را در چارچوب اندیشه ی ایران-شهری بررسی خواهیم نمود؛ و سرانجام به این مهم توجه خواهد شد که علل تحرک جریان اندرز نامه نویسی در عصر یاد شده، چه بوده است.
بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و روش تطبیقی، معلوم می-شود، آنچه در اندیشه ی اندرزنامه نویسان این عصر می گذرد، تقویت نظریه ی حکومت متمرکز بر اساس اندیشه ی ایران شهری، به منظور بهبود شرایط و کاهش آسیب های اجتماعی پس از یک دوره ویرانی و آشفتگی است؛ بدین روی، آنان کوشیده اند با تبیین بایستگی های فرمانروا، او را در نیل به این هدف یاری رسانند.
رویکرد «معضله شناختی» به مسائل عصر میانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی سلجوقی اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی خوارزمشاهی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی خوارزمشاهی اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی ایلخانان
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی ایلخانان اجتماعی
عصر میانه تاریخ ایران که قریب به نه قرن به طول انجامید، یکی از مهمترین و اثرگذارترین ادوار تاریخی این سرزمین به حساب می آید. تغییر دین، ظهور مکاتب فکری و فرق مذهبی به همراه بروز تحولات گسترده سیاسی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، دگرگونی های عمیق و همه جانبه ای را در این سرزمین رقم زد و معضله های بنیادینی را از درون خود خلق کرد. مسأله اصلی در پژوهش حاضر این است که پدیده ها و رخدادهایی که در برهه زمانی قرون اول تا نهم هجری در ایران زمین به وقوع پیوست، کدام صورت بندی از «معضله های عصری» را پدیدار ساخت؟ و این امر ریشه در کدام روندهای نسبتاً پایدار تاریخی داشت؟ برای دستیابی به یافته های توصیفی، به سیاق پژوهش های تاریخی، اطلاعات و داده های تاریخی از منابع و مأخذ موجود استخراج شدند و سپس یافته های توصیفی به عنوان موادی برای شکل دادن به یک طرح تفسیری بکار گرفته شده اند. از شواهد و مدارک تاریخی چنین مستفاد می شود که در عصر میانه تاریخ ایران سه ضلعی به هم پیوسته ای از معضله های عصری پدیدار شد. این معضله ها عبارت بودند از: 1) معضله تهاجم ادواری بیگانگان و ناپایداری سیاسی با دوام 2) معضله تغییر دین و منازعات پایدار مذهبی ـ فرقه ای 3) معضله شکاف های فعال اجتماعی و تشدید وضعیت موزائیکی جامعه. یافته های موجود نشان می دهد که رابطه رخدادها با این معضله ها و همچنین ارتباط متقابل معضله ها با خود، به صورت رابطه ای دیالکتیکی برقرار شد. به این ترتیب، داد و ستدی پایدار میان تحولات و معضله های عصری این دوره، صورت گرفت.
تأثیر حکومت های ثالث بر مناسبات ایلخانان و آلتین اردو (اردوی زرّین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشکیل امپرتوری مغول در میانه ی چین تا اروپای شرقی و شکل گیری حکومت ایلخانان مغول در ایران،موجب تحولات گسترده ای در عرصه ی روابط بین الملل و از جمله روابط خارجی ایران شد. از میان همسایگان ایران در عهد ایلخانی، آلتین اردو (اردوی زرین، اولوس جوچی) مرز شمالی قلمروی ایلخانی، از قفقاز تا خوارزم را در اختیار داشت. روشن نبودن حدود این دو قلمرو در تقسیم بندی میراث چنگیزخان، به علاوه ی تحولات بعدی در امپراتوری مغول، موجب شکل گیری اختلافات ارضی و سیاسی میان آن ها گردید که با مسلمان شدن خان های اردوی زرین تشدید شد. از آن جا که در این زمان، ایلخانان و آلتین اردو، هرکدام با دولت های دیگری، نظیر؛ ممالیک، سلجوقیان، بیزانس و برخی دولت های محلی نیز مناسباتی داشتند، این پژوهش در صدد شناسایی میزان تاثیر این دولت ها- که می توان آن ها را «دولت های ثالث» نامید- بر مناسبات این دو حکومت مغولی است.
در این پژوهش،که با روش کتابخانه ای- اسنادی انجام شده، بررسی منابع در دسترس از قلمرو دولت های مختلف آن زمان و گردآوری، مقایسه و تطبیق داده ها، این اثرگذاری را به میزان قابل توجهی اثبات می کند. البته این امر، در مورد دولت های مختلف ثالث، با تفاوت هایی همراه است. بیشترین اثرگذاری از آنِ ممالیک مصر و خان بزرگ مغول و کمترین آن مربوط به دولت بیزانس می باشد.
تاثیر سیاستهای ایلخانان در جابجایی مسیرهای زمینی و دریایی حج در جهان اسلام (قرون 8-7ه.ق)
حوزه های تخصصی:
حملة مغولانِ نامسلمان به سراسر اوراسیا، و سقوط خلافت عباسی انقطاع و آشوبی در سراسر جهان اسلام پدید آورد که مهمترین نتیجة آن به هم خوردن توازن قدرت و وحدت در منطقه بود. با وجود تداوم سلسلة خلفای عباسی در مصر، در روزگار مورد بحث مکه دوباره ام القرای جهان اسلام به شمار رفت. سلاطین مسلمان اعم از سلاطین اقصی نقاط افریقای غربی، ممالیک مصر، ایلخانان، برخی سلاطین اردوی زرین، و ایلخانان، تا سلاطین هند هریک برای تبلیغ قدرت و مشروعیت خویش در میعادگاهِ جهانی حج با همدیگر رقابت می کردند. چنین احوالی بر اهمیت راههای حج بی گمان تاثیر داشت. به نظر می رسد به سبب وقایع فوق و روند تغییر در سیاست ایلخانان، جابجایی هایی در مسیرهای دریایی و زمینی حج صورت گرفته باشد.
در این میان مقاله حاضر بر آن است که ضمن شناسایی مسیرهای اصلی حج در گسترة جهان اسلام، تاثیر سیاستهای ایلخانان بر مسیرهای مذکور را واکاود. فرضیة تحقیق آن است که حملة مغولانِ نامسلمان در آغاز، مسیرهای زمینی حج را ناامن ساخت، بنابراین به دلیل عدم سلطة مستقیم مغولان بر دریاها، مسیرهای دریایی حج از خلیج فارس و دریای سرخ تقویت شد. اما با اسلام آوردن ایلخانان و فروکش کردن نبردهای مملوکی- ایلخانی به عنوان عاملی در انشقاق در جهان اسلام، تلاشهایی برای تامین امنیت و رفاه در مسیرهای زمینی حج از عراق و بیابان نفود و نجد انجام شد که موجب بازگشت مسیرهای حج از دریا به این مسیرهای بیابانی شد.
عوامل موثر در مناسبات ایلخانان با جَغتاییان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تشکیل الوس جغتای در ماوراءالنهر و سپس حکومت ایلخانان در ایران، مرحله تازه ای از مناسبات خارجی در مرزهای شرقی ایران آغاز شد. این دو حکومت مغول بنا به ملاحظات و ضرورت هایی همواره در تعامل یا تقابل با یکدیگر بودند. در این میان، ایلخانان بیشتر می کوشیدند از در صلح و دوستی با الوس جغتای درآیند، اما اصرار الوس جغتای بر دشمنی با ایلخانان باعث بروز درگیری هایی میان دو حکومت شد. آنچه در این زمینه اهمیت بیشتری دارد، عواملی است که در نوع مناسبات آن ها تأثیرگذار بود. این عوامل متعدد بودند و مجموعه ای از مسائل منطقه ای و حتی بین المللی آن زمان را در برمی گرفتند؛ به همین دلیل، شناسایی و تحلیل مستندات آن ها می تواند به درک و تحلیل دقیق تر مناسبات این دو حکومت و بخشی از تاریخ روابط خارجی ایران کمک نماید. نوشته ی حاضر به بررسی این مناسبات بر پایه عوامل تعیین کننده در آن می پردازد.
تأثیر تاریخ نگاری ایرانی دوره ی ایلخانان و تیموریان بر تاریخ نگاری عثمانی
حوزه های تخصصی:
مبادلات فرهنگی ایران و آناتولی از دوره ی سلاجقه ی روم، نه تنها موجب رواج زبان و ادبیات فارسی و سایر پدیده های فرهنگی در آن سرزمین شد، بلکه در زمینه ی تاریخ نگاری نیز مورخان عثمانی در قرن نهم و دهم هجری، دنباله رو روش تاریخ نگاری ایرانی بوده اند.مورخان عثمانی در آغاز کار برای تدوین تواریخ آل عثمان، اخبار و روایات مربوط به اقوام ترک، به ویژه «قبایل قایی» را بیشتر، از منابع ایرانی به دست آوردند؛ در نتیجه، در شیوه ی تاریخ نگاری از منابع ایرانی تأثیر پذیرفتند.آنان به تقلید از سبک آثار تاریخی دوره ی ایلخانان و تیموریان، نظیر جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله همدانی، جهانگشای جوینی و ظفرنامه ی یزدی که بیشتر در شرح تاریخ اقوام ترک و مغول نوشته شده است، به تألیف آثار تاریخی به زبان فارسی و ترکیب پرداخته اند. شیوه ی نقل روایات، کاربرد اشعار و مضامین ادبی، نگاه مذهبی و مشیت گرایانه به وقایع تاریخی، آوردن زمان وقوع اخبار و ذکر اطلاعات جغرافیایی و اجتماعی در کنار اخبار سیاسی، از جمله روش های الگوبرداری در تاریخ نویسی از سوی مورخان عثمانی است.در این مقاله، چگونگی تأثیرپذیری مورخان عثمانی در روش، بینش و سبک تاریخ نگاری، از جریان تاریخ نویسی ایرانی را در دوره ی مذکور با تأکید بر محتوای برخی منابع مهم، مورد بررسی قرار می دهیم تا نشان دهیم که مورخان عثمانی مانند سایر علما، تحت تاثیر تفکرات علمای ایران قرار داشتند.
فرایند شکل گیری اوروغ های دولت ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند جامعه ایرانی تحت سلطه مغولان، دولت ایلخانان مغول (736 ـ656 ق) را به صورتی یکپارچه می دید و حتی تاریخنگاری ایرانی عصر ایلخانان بیشتر آنان را به عنوان مغولان چنگیزخانی می شناساند، اما چنین دیدگاه کلی نگری برای تبیین تحولات سیاسی ایران آن دوران فاقد دقت و نکته سنجی است. زیرا در عمر یکصدساله دولت ایلخانان، هشتاد سال آن هلاکو خانیان قدرت داشتند. از میان هلاکوخانیان و در اصل اباقائیان شش ایلخان از مجموع نه ایلخان از آنها بوده اند. چنین تخصیص هایی که طی آن یک خاندان از خاندانی بزرگتر منشعب می شود را مغولان اروغ می خوانند. سرانجام اروغ ارغون خان پسر اباقاخان بود که قدرت اصلی را در کلیت دولت ایلخانان به دست آورد. چنین فرایند تخصیص و تفریدی را می توان شیوه خاص جامعه تورانی حاکم بر ایران آن روزگار به جای نظام فرهمندی جامعه کهن ایرانی دانست که توارث در پادشاهی را از عنایت آسمان می دانست نه مالکیت زمین.
اسماعیلیان در آینه جامع التواریخ
حوزه های تخصصی:
تاریخ وصاف
حوزه های تخصصی: