فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
قتل عمر، امام علی(ع) و عثمان پیامدهای مختلفی برای جامعه ی اسلامی به همراه داشت؛ خصوصاً خلیفه ی سوم که حکومت اسلامی پس از کشته شدنش، در همان آغازین دهه-های کار خود، با دسته بندی ها و درگیری های داخلی روبرو شد. قتل عثمان، خلیفه ای که گمان می رفت با کشته شدنش اتّفاقات کمی به بهانه ی خونخواهی وی بیفتد، با دسیسه گری های خاندان اموی فتنه ای برپا کرد و بهانه ای شد برای مقابله با حکومت امام علی(ع) که بدنبال بازگشت به سیره ی پیامبر(ص) بود. از آن سو پس از قتل امام علی(ع) نیز، اوضاع جهان اسلام مجدّداً با دسیسه گری های حزب اموی به رهبری معاویة بن ابوسفیان دستخوش دگرگونی های متفاوتی شد. امّا امویان قبل از این و در فعل و انفعالات پس از قتل عمر چهره ی دیگری داشتند. عثمان که قبل از رسیدن به خلافت، از ملامت گران عبیداللّه بن عمر بواسطه ی کشتن سه نفر از موالیِ مظنون به شرکت در قتل خلیفه بود، هنگامی که به قدرت رسید با تساهل از کنار این مسئله عبور کرد. در این نوشتار برآنیم؛ با تکیه بر منابع دست اوّل این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم؛ نحوه ی برخورد امویان با موضوع قتل خلفای راشدین و چرایی موضعگیری های متفاوت آنها در قبال این قتل ها چه بود؟ می توان گفت امویان در قبال این قتل ها، با توجّه به سود و زیان سیاسی خود تصمیم گیری کرده و تلاش کردند از ماجراهای پس از قتل خلفا برای قدرت-گیری خاندان خود استفاده نمایند.
بررسی اقدامات و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز از نگاه مورخان اسلامی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی اصلاحات و اقدامات اقتصادی و اجتماعی عمربن عبدالعزیز خلیفه اموی از دیدگاه مورخین اسلامی می باشد. بر این اساس یافته-های پژوهش حاکی از آن است که مورخین اسلامی در ارزیابی اقدامات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز به دو گروه تقسیم شده اند؛ اکثر آنها از او چهره ای مثبت و خلیفه ای عادل، زاهد و راشد را ترسیم می کنند و با تکیه بر اعمال مثبت او از نکات منفی زندگی اش چشم پوشی کرده و درصدد توجیه سؤالات اساسی در خصوص مشروعیت خلافت او برآمده اند. اما گروهی دیگر نگرشی مثبت به او ندارند و مدارک تاریخی موجود هم تا حدی این دیدگاه را تأیید می کند. بنابراین مطالعه ای همه جانبه در مورد اقدامات و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز حاکی از آن است که وی بعد از به خلافت رسیدن با استفاده از شیوه عدالت محورانه دست به اصلاحات اجتماعی، اقتصادی در دولت زد. که این اقدامات از نگاه اکثر مورخان مورد تمجید قرار گرفته است؛ به طوری که عده ای از آنان در آثار خود سعی در جدا نمودن وی از سایر خلفای بنی امیه برآمده، حتی تغییر مشی سیاسی او را ناشی از تربیت وی در مدینه دانسته اند. اما مورخان دیگر با برشمردن دلایلی چون نارضایتی عموم مردم و از جمله شیعیان از دولت اموی و فعالیت داعیان عباسی در این دوره، اصلاحات عمر بن عبدالعزیز را از روی سیاست و شرایط زمانه برشمرده اند.
ضرب آیات قرآن کریم بر سکه های اسلامی عصر اموی و واکنش مسلمانان به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود آنکه بدون طهارت شرعی نباید آیات قرآن کریم را لمس کرد، آیات قرآن بر سکه های اسلامی در عصر عبدالملک بن مروان (حک:65 -86 هـ) ضرب شد و این اقدام واکنش هایی را در میان برخی قرّاء، فقها و علمای دین برانگیخت.مسأله این پژوهش آن است که حکومت اموی چگونه و با استفاده از چه شیوه هایی این واکنش ها را به انفعال کشاند واین سکه ها چرا و چگونه در بین مسلمانان رایج شد؛ به گونه ای که از آن زمان ضرب آیات قرآن به ویژه سوره مبارکه اخلاص و آیه سی وسوم سوره مبارکه توبه در بیشتر سکه های اسلامی رایج گشت.با جست وجو در منابع و بهره گیری از تحلیل تاریخی، روشن شد که شدت عمل عبدالملک بن مروان و دیگر خلفای مروانی در کنار کار تبلیغی، دو عامل اصلی مؤثر در تثبیت رواج این سکه ها بوده است.
طبقات اجتماعی در عصر امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقات اجتماعی،نقش عمده ای در حوزه های مختلف زندگی ایفا می کنند.چگونگی تعامل و جایگاه واقعی در هرکدام می تواند به ترقی و تعالی جامعه کمک کند یابرعکس،موجبات شماری از ناهنجاری ها و بی ثباتی در حوزه های فرهنگ،سیاست ،اقتصادو ...را فراهم سازد.حضور طبقات مختلف اجتماعی در جوامع اسلامی صدر اسلام ،واقعیتی انکار ناپذیر است که هرچند به موجب تعالیم دینی،احدی را بردیگری امتیازی نیست مگر به تقوا،اما همین طبقات هم به توسعه و ترقی تمدن شکوهمند اسلامی مددرسانده و هم در برخی دوره ها جامعه را به مرز بی ثباتی و آشوب کشانده اند.این پژوهش به بررسی طبقات اجتماعی صدر اسلام خصوصا روزگار امویان می پردازد و به طور مشخص از چهار طبقه اشراف،آزادگان،موالی و بردگان سخن می گوید؛ضمن آن که پایگاه اجتماعی هر یک از این طبقات را درجامعه اسلامی آن روزگار نمودار می سازد.
دگرگونی نظام قشربندی اجتماعی در ایران از سقوط ساسانیان تا پایان امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود اسلام به ایران دگرگونی هایی در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران به وجود آورد و بخشی از قشربندی اجتماعی ایران دستخوش دگرگونی شد. این پژوهش صرفاً تأثیر ورود دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران را از سقوط ساسانیان تا سقوط امویان بررسی می کند. سؤال اصلی پژوهش آن است که ساخت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی ایران از ورود اسلام تا پایان دوران امویان، چه نقشی در تداوم یا تغییر قشر بندی اجتماعی ایران داشت؟ براین اساس فرضیة اصلی پژوهش آن است که ورود اسلام به ایران تغییرِ حاکمیت سیاسی و ساخت اجتماعی ـ فرهنگی ایران تا پایان دوران امویان را در پی داشت و در نتیجه بخشی از قشربندی اجتماعی ایران متحول شد. این پ ژوهش با استفاده از روش جامعه شناسانهٔ تدا اسکاچیول و با بهره گیری از نظریات تالکوت پارسونز ، گی روشه و ماکس وبر انجام شده است. پژوهش حاضر براساس محورهای نظام قشربندی و تقسیم بندی اقشار اجتماعی ایران پس از ورود اسلام، تأثیر دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران، و بررسی عناصر «اعتبار»، «حیثیت» و «منزلت» اقشار اجتماعی ساماندهی شده است. نتیجة پژوهش حاضر آن است که ورود اسلام به ایران حاکمیت ارزش ها و هنجارهای جدید اجتماعی و تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی را منجر شد که در نتیجة آن جایگاه و پایگاه برخی از اقشار اجتماعی ( بالا و متوسط) دگرگونی شد، اما تداوم ساخت اقتصادی ایران به تثبیت و تداوم بخشی از اقشار اجتماعی (فرودست) انجامید.
نقش بنی امیه (معاویه) در جنگ جمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنی امیه در جنگ جمل، درکنار ام المؤمنین عایشه، طلحه بن عبیداللّه و زبیر بن عوام، رو در روی سپاه خلیفه ی وقت، علی (ع)، ایستادند. گرچه در منابع تاریخی و روایی تصریح شده است که عایشه، طلحه و زبیر در شورش علیه عثمان نقش مهمی ایفا کردند، کمتر کسی درصدد برآمده است نحوه ی پیوستن بنی امیه به اصحاب جمل را بررسی کند. در این پژوهش می خواهیم چگونگی در کنار هم قرار گرفتن بنی امیه و اصحاب جمل را بیان کنیم و به پژوهشی درخصوص ایفای نقش معاویه در فتنه ی جمل بپردازیم.
مروری بر نقش و عملکرد دهقانان در ابتدای دوره اسلامی
حوزه های تخصصی:
دهقانان در مفهوم مالکان، صاحبان و رییسان دیه ها از عصر ساسانی، و به طور مشخص از دوره خسرو انوشیروان تا سده های 4 و 5 هـ.ق نقش و نفوذ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مهمی در ایران داشته اند. این گروه اجتماعی که در عهد ساسانیان به عنوان بخشی از نجبازادگان درجه دوم، در پائین ترین لایه ی اشراف قرار داشتند، اداره امور محل خویش را به طور موروثی به عهده گرفته و وظیفـه گردآوری خراج و جزیه را بر عهده داشتند. آنان واسطه ی حکومت و جماعت پرشمار مالیات دهندگان روستایی بودند. پس از سقوط حکومت ساسانی و تسلط عرب ها مسلمان بر ایران، مقام و موقعیت دهقانان نه تنها کاهش و زوال نیافت، بلکه با نابودی اشراف بلندپایه، جایگاه و مرتبه خود را به طور نسبی حفظ کردند. اینان به مثابه رئیس و رهبران جمعیت های ده نشین و حتی شهرنشین از طریق تعامل و سازش با فاتحان عرب، ضمن آن که مقام اجتماعی و مسؤولیت های سابق خود را حفظ کردند، با تدابیر معقول مانع از خونریزی و تخریب بیشتر روستاها و شهرهای ایران توسط مهاجمان گشتند. اینان نقش مؤثری در انتقال آداب و رسوم و سنت های فرهنگی و اجتماعی، و حتی شیوه و رویه های اداری دوره ی باستان به عصر اسلامی ایفا کردند. آنان تا چندین قرن پس از سقوط حکومت ساسانی با علاقه مندی داستان ها و روایت های کتبی و شفاهی تاریخ ایران باستان را پیوسته حفظ و از نسلی به نسلی دیگر منتقل نمودند.
روابط ایران و عرب: تأثیر ایرانیان در آداب و رفتار اعراب پس از اسلام
منبع:
گوهر آبان ۱۳۵۴ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
نقش اسواران و فرزندان آنان در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از اسواران به عنوان جنگجویان سواره نظام ویژه ارتش ساسانی در آستانه فتوح به مسلمانان پیوستند و ضمن ادامه فعالیت نظامی و نقش در گسترش فتوحات اسلامی، پس از استقرار در شهرهای تازه تأسیس بصره و کوفه در فعالیت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این شهرها سهمی عمده داشتند. آنها پس از روی کار آمدن امویان، ضمن شرکت در جنبش های ضد اموی به فعالیت فکری علیه جریان جبرگرایی که از سوی امویان تبلیغ می شد روی آوردندکه نتیجه آن پیدایش تفکر «قدری» بود. فعالیت های ضد اموی اسواران منجر به تبعید تعدادی از آنان به مرزهای سوریه شدو در آنجا نقش مهمی در تحولات سیاسی و فرهنگی دنیای اسلام بازی کردند.
نگرشی بر قیام رافع بن لیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین قیام های خراسان علیه خلافت عباسی، قیام رافع بن لیث است.این قیام در اواخر خلافت هارون الرشید در سال 190 ق در ماوراءالنهر رخ داد و آخرین قیامی بود که در قرن دوم خلافت عباسی را به چالش کشید.رهبر این قیام با بهره گیری از نارضایتیِ مردم از رفتار ظالمانه ابن ماهان، قتل عام برمکیان و بی توجهی به خواسته های اهالی خراسان، توانست توده وسیعی از اعراب و ایرانیان آن سامان را گرد خویش آورد.این قیام به سرعت در میان اهالی ماوراءالنهر گسترش یافت و با پیوستن برخی افراد یا گروه ها با انگیزه های اقتصادی و اجتماعی، سراسر ماوراءالنهر را از چاچ و فرغانه تا سغد و بلخ فراگرفت.رافع با دعوت به بنی امیه، عملاً به نابودی خلافت عباسی همت گماشت و کوشش های فرماندهان عباسی برای سرکوبی این قیام به جایی نرسید؛ چنان که هارون با وجود بیماری اش عازم خراسان شد و با انتخاب مأمون به حکومت خراسان، به مقابله با رافع برخاست.حضور مأمون در خراسان و به دست آوردن قلب های مردم، هواداران رافع را پراکنده کرد و سرانجام در سال 194 ق او را به تسلیم واداشت. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی، تا حدّ امکان علل بروز قیام رافع در ماوراءالنهر و عوامل موقعیت ساز آن، ماهیت فکری و اجتماعی قیام و فرایند تحولات آن، دلایل گسترش اولیه این قیام و پیوستن مردم به آن و سرانجام عوامل ناکامی آن را بررسی و تحلیل کند.
بررسی رواج مبانی نظری بیتفاوتی اجتماعی در دوره حاکمیت سفیانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت اجتماعی به عنوان مقوله محوری در جامعه اسلامی بعد از رحلت پیامبر| به تدریج فروکش کرد. در ابتدا افراد و گروه هایی از عرصه سیاسی و دخالت در آن کنار رفته و اعتزال گزیدند. با به دست گرفتن قدرت توسط امویان، انفعال اجتماعی به سطح وسیعی از جامعه سرایت کرد؛ به گونه ای که بزرگ ترین جنایات در این دوره اتفاق افتاد، اما جامعه در مقابل آن واکنشی نشان نداد. از عوامل تأثیرگذار بر این روند، استفاده امویان از اندیشه های منفعل زا بود. تعبیری که امویان و تعدادی از صحابه از اندیشه ها دینی و شبه دینی داشتند، در به رکود کشاندن جامعه تأثیر گذاشت. اندیشه های حفظ جماعت، تقدیرگرایی، اندیشه ارجا و خلافت الهی ازجمله مبانی نظری بود که امویان با تعبیری متفاوت از آن، جامعه را در قبال عملکرد خود به سکوت کشاندند. در این مقاله با روش توصیفی ـ تبیینی ابتدا اندیشه های دینی و شبه دینی رایج در دوره امویان بیان شده سپس به چگونگی تأثیرگذاری آنها بر انفعال اجتماعی پرداخته می شود. به نظر می رسد امویان با استفاده از این اندیشه ها با سلب روحیه مشارکت از مردم، انفعال اجتماعی را به سطح وسعی از جامعه اشاعه دادند.
جنبش شهرسازی در سده های نخستین خلافت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگامی که اعراب بادیه نشین مسلمان در آغاز قرن هفتم میلادی از صحرای جزیرة العرب به عنوان جهاد دینی به اطراف پراکنده شدند، غیر از آیین جدیدشان، چیزی که مخصوص خود آنان باشد به همراه نداشتند؛ از فنون معماری چیز زیادی نمی دانستند، شهرهایشان جز توده هایی از کلبه های گلی ابتدایی و روستاهایشان جز جوخه هایی از سیاه چادر یا آلونک هایی از نی نبود، و تنها عبادتگاهی که داشتند، کعبه در مکه بود که به هیچ یک از درجات هنر ساختمان ارتباطی نداشت. با این وجود، چند دهه پس از این مهاجرت، به کمک اقوام و ملل مغلوب و امکانات ذاتی آنان جنبشی را آغاز کردند که از آن به «جنبش عمران و شهرسازی» می توان یاد کرد؛ زیرا پس از مدت کوتاهی به برپایی شهرهایی چون کوفه، بصره، واسط و بغداد در شرق و فسطاط و رام الله در غرب اقدام کردند. هدف از این پژوهش با اتکا به منابع و شواهد تاریخی پاسخ بدین سؤال است که چه عواملی اعراب صحراگرد را بر آن داشت تا به درک تاریخی ضرورت چنین پدیده ای نائل شوند.
آئین و رسوم مهریه نزد برخی مسلمانان در سده اول و دوم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مهریه» به عنوان یکی از ارکان ازدواج، سنتی دیرپا در میان مسلمانان است که از رسوم و شیوه های خاصی تبعیت می کند. هرچند این رسم از امور امضایی شریعت اسلامی است، اما تغییراتی در آن پدید آمد؛ تغییراتی چون میزان مهر و تعلق وجه آن به خود زن که جایگزین رسوم پیشین شد. این رسم در ادوار مختلف اسلامی تابع دگرگونی اوضاع معیشتی مسلمانان دچار تحولاتی شد و با همه تأکیدات اسلامی، و با شکل گیری مهرالسنه در جامعه اسلامی و اصرار بر اخلاقی بودن آن، هیچ گاه الگوی روشنی مورد اتباع مسلمانان قرار نگرفت. به دلایل گوناگون، این مقوله راهی پر فراز و نشیب پیموده و تحولاتی در چگونگی آن در جامعه اسلامی روی داد. در این مقاله کوشیده شد تا تصویری از این رسم در دو سده اولیه اسلامی که به گونه ای ظرف تحقق سنت اسلامی است، ارائه شود.
تعاملات علمی در قرون نخستین اسلامی بر اساس مطالعات باستان شناسی (با تأکید بر نقوش هندسی تزئینات گچبری های قرون نخستین اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل اندیشه ی فلسفی نقوش هندسی گچبری های قرون نخستین اسلامی می باشد. اندیشه ی فلسفی یونانی، به خصوص فلسفه ی افلاطون و فیثاغورث از جمله علومی است که بر تفسیر و تحلیل نقش مایه های هنر اسلامی اثرگذار بوده است. مستندات پژوهش، آثار معماری به خصوص گچبری های گنجینه ی اسلامی موزه ی ملی ایران است. پژوهش حاضر با استفاده از توصیف، تحلیل و مقایسه تطبیقی اطلاعات گردآوری شده به صورت میدانی و کتابخانه ای در پی پاسخ به این پرسش است، که بازتاب فرایند علمی قرون نخستین اسلامی در هنر ایران، به خصوص در نقوش هندسی گچبری چگونه قابل تبیین است. فرضیه مبتنی بر آن است که تعاملات علمی مسلمانان در اوایل اسلام باعث غنی تر شدن تعبیر و تفسیر نقوش هنر اسلامی به ویژه گچبری شده است. این تحقیق، نشان می دهد مضامین نقش مایه های گچبری اوایل اسلام، ترکیبی از مضامین فلسفی یونانی و اسلامی است که نشأت گرفته از تعاملات علمی رایج در اوایل دوره ی اسلامی بوده است.
نقد و بررسی طیف های سیاسی و اجتماعی از صلح امام حسن (ع) تا زمامداری یزید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
امویان و تشدید ناامنی در ولایات ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی مبانی مشروعیتی امویان و عباسیان (دوره اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امویان و عباسیان (دوره اول) تلاش های بسیاری برای کسب مشروعیت انجام دادند. امویان در این جهت با طرح مبانی همچون انتساب به قریش، خونخواهی عثمان، نیابت از عمر و عثمان و عصبیت عربی و عباسیان نیز با طرح مبانی دیگری همچون انتساب به قریش، خونخواهی حسین×، نیابت از ابوهاشم و وراثت، سعی نمودند اکثریت جامعه را به پذیرش خلافت خود متقاعد نمایند. ولی چون خلافتشان با تمام اقداماتی که برای کسب مشروعیت انجام دادند، براساس آموزه های دینی نبود، هیچ گاه به حقیقت نتوانستند مشروعیتی برای خود کسب نمایند. مبانی مطروحه از سوی این دو گروه در کسب مشروعیت، دارای شباهت ها وتفاوت هایی می باشد که در این تحقیق به صورت کامل و به طور تلفیقی و تطبیقی مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مبانی مشروعیت دو دولت اموی و عباسی و مقایسه مبانی آن دو با یکدیگر بپردازد.