فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۷۰۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله به صورت تحلیلی- توصیفی با روش کتابخانه ای در حوزه علوم قرآن و حدیث انجام گرفته است و در پی بیان نظریه ای جدید است که میان اختلاف دیدگاه ها در مورد نسبت ادیان، داوری نماید. قرآن، به کلمه مساوی (کلمه سواء) دعوت می کند. این کلمه مساوی «اسلام» است، اما اسلام نه به معنای ظاهری، بلکه به معنای تسلیم و پرستش بی شریک خدا. به شرط آن که این حرکت تحت هیمنه و شهادت رسول خاتم(ص) و امت وسط او باشد. در این پژوهش چنین نتیجه گرفته می شود که علی رغم طرح نظریات مختلف در باب وحدت یا کثرت ادیان، قرآن مستقلاً دارای بیانی متفاوت و ویژه در باب مناسبات میان ادیان است که می توان آن را «وحدت متعالی دین»، نام گذاری نمود که ویژگی های منحصر به فردی دارد که عبارتند از لزوم رسوخ در دین و دعوت ادیان به توحید از مسیر دینی منحصر به هر یک از آن ها، مبارزه با انحصارگرایی و لزوم تعالی مسلمانان برای وحدت، بیان نقش شیعه در تحقق وحدت ادیان، پس از تفسیر حداقلی از امت و بیان عمودی بودن شهود امت بر مردم
خودی و ایمان در الهیّات وجودگرا (بررسی موردی: مک کواری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در صدد توصیف خودی و ایمان در الهیات اندیشمند معاصر، جان مک کواری و بررسی و نقد آن است. دیدگاه او در این عرصه، آمیزه ای از تحلیل هایدگریِ وجود انسان و ایمانِ مسیحی است. به اجمال به باور او، انسان مدرن عموماً با خودیِ غیراصیل یا آشفتگی وجودی روبه روست و ازآنجاکه هیچ چاره ای برای برون رفت از این وضعیت در درون شرایط انسانی در دست نیست، انسان باید به لطف الهی و خدا توسل کند. از این رهگذر، یک خودِ اصیل، ساختاری یکدست است که همة تضادهای وجودیِ انسان در آن به تعادل رسیده است. دراین میان مسئلة مرگ، اهمیتی بسزا دارد؛ زیرا تناهی وجود و فرصت اندک انسان برای رسیدن به خودی اصیل را به او گوشزد می کند. خود اصیل را نمی توان با ایدة نفسِ جوهری مرتبط دانست؛ بلکه باید آن را در مجموعِ نفس و بدن جستجو کرد. همچنین انسان نمی تواند در باب فهم وجود انسانی یک سره به یقین برسد؛ بنابراین باید با گذر از استدلالی عقلی، به توصیف پدیداریِ آن بسنده کند. درمجموع می توان اذعان داشت مک کواری تبیینی واقع بینانه از خودی و ایمان مبتنی بر آموزه های دینی و سنت های الهیاتیِ مسیحی ارائه می دهد و از دیدگاه های مکاتب الحادی و پوچ گرایانه و جریان های انسان گرایانة افراطی و پوزیتیویستی در این عرصه فاصله می گیرد؛ ولی نمی تواند تبیینی صحیح و دقیق از نفس انسانی ارائه دهد و حقایقی همچون جوهریت و تجرد آن را انکار می کند. همچنین تأکید او بر ناتوانایی انسان از رسیدن به یقین در باب فهم وجود انسانی و گذر از استدلالِ عقلی و بسنده کردن به توصیفِ پدیداریِ وجود انسانی چندان موجه نمی نماید.
بررسی تطبیقی تأویل عرفانی ابن عربی با مباحث هرمنوتیکی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مسأله ی ما در این پژوهش، فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن در اندیشه ی ابن عربی است. البته در عرفان ابن عربی، واژه ی هرمنوتیک وجود ندارد و اصطلاح تأویل اصطلاحی است که می تواند با واژه ی هرمنوتیک معادل باشد. پس ما می توانیم برای درک مراد عارف از هرمنوتیکِ قرآن، در باب تأویلِ عرفانی پژوهش کنیم. برای آن که بدین مسأله پاسخ دهیم، از مدخل هرمنوتیک کلاسیک، رمانتیک و فلسفی، در فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن وارد شده ایم و با بیان تفاوت تأویل عرفانی با آن ها، بدین نتیجه رسیده ایم که هرمنوتیکِ قرآن هرمنوتیک خاصی است و کاملاً بر این هرمنوتیک ها منطبق نیست. سپس کوشیده ایم که بر مبنای منابع اصلی عرفان و با پردازش و تحلیل آن ها، درباره ی حقیقت این نوع هرمنوتیک و شاخصه های آن تحقیق به عمل آوریم. بر اساس این تحقیق، عارف تفسیر جدیدی از ظاهر قرآن و به عبارت دیگر، متن قرآن ارائه می دهد. مبنای این نگرشْ هویت جمعی و کل وار سخن خدا و ارتباط نظام مند و کل وار آن با وجود و بطون هستی است. نزد عارف، معنا مراتبی بالاتر از محسوسات دارد، که فهم عموم مردم از آن ها آسان نیست. ما سعی کرده ایم که راه های ارتباط اذهان عموم را با یافته های عارف از قرآن به دست آوریم. علاوه براین، عارف در هرمنوتیک عرفانی قرآن، مطالبی را بیان می کند که نزد اذهان، محتمل الصدق و الکذب است. ما کوشیده ایم معیارهایی عمومی برای تشخیص درست از نادرستِ تفاسیر هرمنوتیکی عارف از قرآن به دست دهیم. در برخی مواقع هم کوشیده ایم مدعیات مرتبط با هرمنوتیک عرفانی قرآن را منقح کنیم و در شکل قاعده ای کلی سامان بخشیم. روش ما در این تحقیق، عقلی است. هدف اصلی ما تحقیق در چیستی هرمنوتیک عرفانی قرآن و هدف فرعی آن توسعه ی کمی و کیفی نگرش عارف به تأویل قرآن است.
ثنویت در الاهیات افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الاهیات افلاطونی به مثابه بخشی از نظام فکری او تابع مؤلفه هایی است که کل پیکره اندیشه های او را تحت تأثیر قرار داده است. وی، همان گونه که در حوزه هستی شناسی و متافیزیک، با توجه به میراث هراکلیتی و پارمنیدسی خود، دو ساحت عقلی و حسی را مطرح می کند، در حوزه الاهیات نیز از یک سو قلمرو متعالی را مطرح می کند که در آن می توان ویژگی هایی نظیر ثبات، و حتی گونه ای مشابهت با صفات نظام های الاهیاتی ادیان، یافت. اما برای اعمال نفوذ و تبیین تغییرات به خدایانی نیاز دارد که در قلمرو جهان متغیر ایفای نقش کنند. از این رو الاهیاتی ناظر به ساحت این جهانی یا حلولی شکل می گیرد. بدین ترتیب ثنویت معهود و مألوف افلاطون در هستی شناسی و معرفت شناسی، در الاهیات نیز رخ می نماید. مدعای این مقاله این است که دمیورژ و خیر را می توان دو روی یک سکه دید و دمیورژ را صورت شخصی تر و انضمامی تری برای خیر برتر و متعالی قلمداد کرد.
نقد و بررسی استدلال های ویلیام جیمز در جستارِ «خواستِ باور»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویلیام کلیفُرد در جستار «اخلاق باور» مدعی شد که باور بر بنیاد شواهد نابسنده، در هر کجا و هر زمان و برای هر کس خطاست. ویلیام جیمز در جستار «خواست باور» درصدد پاسخ به او برآمد و ادعا کرد که باور دینی یک تصمیم اصیل است و در این گونه تصمیمات توجیه ایمان، خواستِ باور است.
اصل ادعای جیمز در «خواستِ باور» تعریف انتخاب اصیل و انتساب ایمان توحیدی به آن است. باور داشتن به خدا اگر تصمیمی اصیل باشد باید سه ویژگی را احراز کند: الف) گریزناپذیری؛ ب) زنده بودن؛ و ت) خطیر بودن.
ما در این جستار پس از بررسی مجمل آرای جیمز و نقدهای مهم بر او، روایی انتساب این سه ویژگی بر ایمان دینی را وارسی کرده ایم.
پیوند علم و دین از نگاه چارلز سندرس پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله می خواهیم نشان دهیم که هرچند پیرس منطق دان، دانش مند و فیلسوفی پراگماتیست است، رگه های قوی دینی در نظام فکری او (به ویژه در اواخر عمرش) با فلسفه علمی او پیوند ناگسستنی دارد. بر اساس این دیدگاه، این نوشته با استناد به آثار پیرس در پی نشان دادن این رگه های دینی در قالب «پیوند علم و دین» در اندیشه این متفکر امریکایی است. پیرس تبلور این پیوند را در روش علمی نشان می دهد و معتقد است که روش علم باید «روح» علمی داشته باشد و این روح همان میل به یادگیری حقیقت است که در علم و دین وجود دارد. پیرس معتقد است که علم و دین با تکیه بر این روحیه می توانند در راستای هم حرکت کنند و او حتی از دین علم در این حیطه یاد می کند. بنابراین، پیرس با روحیه دینی به علم می نگرد و این امر در دوره سوم فکری او در قالب مقالات و نوشته هایش کاملاً آشکار است
بررسى ویژگى هاى مشترک انسان از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
بررسى ویژگى هاى مشترک انسان از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن
خداشناسی اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مایستر اکهارت» از عرفایی است که سنت مسیحی در قرون وسطی اندیشه وی را برنتافت و خداشناسی وی را بدعت آمیز دانست. مهم ترین مسائلی که خداشناسی اکهارت را از سلف مسیحی اش متفاوت می سازد عبارتند از: طرح دو وجهی خدا/الوهیت که یکی برابر با وجود و دیگری برتر و فراتر از آن است، باور به عدم ادراک الوهیت توسط بشر و توسل به کلام سلبی برای سخن گفتن از او، ارائه تقریری جدید از اصل تثلیث و باور به وحدت الوهیتِ برتر از تثلیث و ... . کلیسای کاتولیک، اکهارت را بدعت گذار و نافی تثلیث دانست و او در دفاعیه ای به یکایک اتهاماتش پاسخ گفت. به دلیل گرایش باطنی و عرفانی اکهارت، تفکر وی بیش از آنکه به خدای سه گانه و قابل ادراک مسیحی نزدیک باشد، متأثر از کلام سلبی مورد توجه دیونیسیوس و تفکرنوافلاطونی است و بدون نفی تثلیث، ضمن پذیرش ماهیت و کارکرد هریک از اشخاص تثلیث و ذکر آن در موعظاتش، وحدت را برترین ویژگی «الوهیت فراتر از وجود و عدم» می خواند و الوهیت بی نام و نشان را در رأس تثلیث قرار می دهد. الوهیتی که شناخت آن ناممکن و تنها راه سخن گفتن از آن الهیات سلبی است.
روح و سرنوشت آن بعد از مرگ در آیین جینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با این که آیین جینه از ادیان هندی بشمار می رود، ولی به خاطر نگرشی که به مسأله روح و خاستگاه آن دارد، حتی با وجود شباهت با آیین هندو، به گونه ای در مقابل آن قرار گرفته است. کرمه، سمساره و مکشه، مفاهیمی هستند که بین دو آیین «هندو» و «جینه» مشترکند. اما نگرش «جینه» به ذات انسان و هدف غایی و راه رسیدن به آن، باعث بروز تفاوت چشمگیری بین این آیین و خاستگاه هندویی آن شده است. با وجود پیچیدگی های بسیار آیین جینه، می توان گفت: روح(جیوه)، نقش محوری در این آیین دارد، احترام به موجودات در هر مرتبه ای که باشند(اهیمسا) اهمیت ویژه و اصل بنیادی این آیین است و مسلماً حرمت آن نه از بعد مادی، بلکه به سبب روحی است که با طی طریق درعوالم مختلف به درجه والایی از مقام انسانی می رسد و به نوبه خود با رعایت اصول اخلاقی خاص و ریاضت های شاق جسمانی، که در نتیجه آن تأثیرات امور مادی(اجیوه) بر روح(جیوه) از بین می رود، پیروان «جینه» قادر به دستیابی به مقام خلوص و ذات اصیل خود می باشند. این همان مقامی است که در این آیین، جایگاهی خداگونه1 یافته است، البته دستیابی به این مهم از طریق توصیف مسائل مرتبط با این آئین مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بدیهی است این امر با بررسی مفهوم روح و اقسام آن و نیز رابطه(روح و بدن) و (روح و عمل) و موضوع تناسخ تا نحوه رهایی و نجات در این آیین تبیین خواهد شد.
بارخوانی انسجام متن قرآن در پرتو نظریه نظم نامتقارن (با تأکید بر دیدگاه میشل کویپرس)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پس از ارائه گزارشی مختصر در باب رویکردهای سنتی و معاصر به مسأله نظم قرآن، با درپیش گرفتن روش توصیفی تحلیلی، به بررسی رویکرد «میشل کویپرس»، قرآن پژوه بلژیکی معاصر خواهد پرداخت. وی با تکیه بر نظریه نظم متقارن که خود ریشه در بلاغت سامی دارد، به تحلیل بلاغی متن قرآن می پردازد. اندیشه نظم متقارن نشان خواهد داد که متن قرآن منسجم است و هر آیه درست همانجایی از متن که باید، قرار گرفته است. بنا به این نظریه، تکرارهای متن نه تنها عامل انسجام بخش آن هستند، بلکه کارکرد تفسیری نیز دارند. در این مقاله، نخست با معرفی مفاهیم نظری بلاغت سامی نشان خواهیم داد که بلاغت در این نظریه، «فنّ تألیف کلام» است و نه صرفاً «فنّ تزیین کلام». پس از آن با ارائه نظم کامل سوره قارعه و با تمرکز بر تحلیل بلاغیِ کویپرس از مقطعی از سوره مائده، میزان کارآمدی این روش در اثبات انسجام متن قرآن و نیز کارکرد آن در تفسیر متن تبیین می شود. خواهیم دید که این روش هرگز یک هدف زیبایی شناختی صِرف ندارد و آن چنان که در ابتدای امر به نظر می رسد، انتزاعی نیست، بلکه با زبان شناسی متن قرابت بسیار دارد و شاخص های تألیفی آن با ابزارهای انسجام در زبان شناسی نظام مند نقش گرا به شکل معناداری همگرایی دارد.
تحلیل نظریه تکامل و بررسی پیامدهای آن از منظر دکتر سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دکتر سید حسین نصر بواسطه تبحر در حکمت اسلامی ، تسلط بر علوم طبیعی و آشنایی با مدرنیته به نقد نظریه تکامل می پردازد . نوشته حاضر به بررسی انتقادات و دلایل ایشان پیرامون نظریه تکامل و پیامدهای آن می پردازد. به نظرایشان فاقد شی نمی تواند معطی آن باشد و طبیعت کور با هر امتداد زمانی موجد آن نیست و این معنا با تامل در سنخ فاعلیت حق تعالی که هستی بخش است و نه اعدادی ، روشن می شود. به لحاظ منطقی ناممکن است که صور حیاتی بالاتر از صور حیاتی نازل تر تکامل یابند. از منظر قدسی تنها معنای مقبول تکامل ، به فعلیت رسیدن قوه های نهفته شی است. به نظر نصر تعمیم نابجای بایسته های تکاملی به اخلاق ، انسان شناسی و سایر علوم ، برخورد دنیای مدرن با تکامل به مثابه ایدئولوژی و نه صرفا تئوری علمی، نفی امور قدسی و تاریخی دیدن آن، قدسی سازی امور مادی و طبیعی بدون توجه به سلسله مراتب وجود ، از جمله ایراداتی است که می توان بر داعیه داران تکاملی داشت.
بررسی تطبیقی انسان شناسی قرآنی با انسان شناسی غربی
حوزه های تخصصی:
شناخت انسان از دیرباز با تفکرات عمیق فلسفی افراد زیادی در سرتاسر جهان روبه رو بوده است. انسان شناسی قرآنی و انسان شناسی غربی، به عنوان دو مکتب فکری عمده که به شناخت انسان، پرداخته اند به طور کلی از حیث موضوع، هدف و رویکرد با هم متفاوت هستند. نقاط عمده ضعف انسان شناسی غرب در مقایسه با انسان شناسی قرآنی در ضعف موضوع، هدف و رویکرد است؛ به گونه ای که انسان غربی را با پوچ گرایی در عصر حاضر مواجه نموده است در حالی که کاربردی بودن و تاثیر عینی بر زندگی بشر از نقاط قوت آن به شمار می رود؛ اما انسان شناسی قرآنی عمدتا هنوز در حوزه نظری باقی مانده است. انسان شناسی غربی سه موقعیت زمانی مختلف باستانی، قرون وسطی و معاصر را طی نموده است. در این مقاله، سعی شده است با استناد به اصول مذهب شیعه، یعنی توحید، معاد، نبوت، امامت، عدل و مراجعه به منابع دست اول همچون قرآن، فلاسفه اسلامی، روایات ائمه اطهار علیهم السلام، مستشرقین غربی، فلاسفه ازمنه مختلف غربی به ویژه قرون وسطی و عصر جدید، دید جامعی از تطبیق این دو مکتب به خواننده، ارائه شود.
بررسی استدلال تقدیرگرایی کلامی و پاسخ «خداگرایی گشوده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای تقدیرگرایی کلامی (Theological Fatalism)، از آنجا که خداوند به وقایع آینده، علم پیشین و خطاناپذیر دارد، انسان نمی تواند کاری جز آنچه خداوند از پیش می داند، انجام دهد و درنتیجه افعال انسان از روی اختیار نیست. الهی دانان و فیلسوفان دین برای حل این معضل، پاسخ های گوناگونی به این استدلال داده اند. یکی از این پاسخ ها، نظریه خداگرایی گشوده (Open Theism) نام دارد که نظریه ای نوین در باب حل مسئله علم خداوند و اراده انسان است. حامیان این نظریه که به سه گروه تقسیم می شوند، خداوند را عالِم مطلق می دانند؛ اما از آنجا که معتقدند آینده از نظر معرفتی برای خداوند گشوده است و ممکن است تغییر کند، لذا علم پیشین خداوند به اعمال اختیاری انسان منطقاً ناممکن است. این گروه اگرچه علم پیشین الهی را به صورت مطلق نفی نمی کنند، به نوعی قائل به محدود بودن آن هستند و معتقدند چون این محدودیت ها به لحاظ منطقی اجتناب ناپذیر است، خدشه ای به علم مطلق الهی وارد نمی شود. این مقاله ضمن تبیین نظریه خداگرایی گشوده، به تحلیل و نقد آن می پردازد.
ماهیت هنر و نسبت و مناسبات آن با فطرت و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر، نسخه دوم خلقت و نسخه سوم هستی است؛ چراکه هنر، بازآفرینی حقایق است، پس از سنخ خلقت است؛ بنابراین فطرت انسان با دین و هنر الفتی ذاتی دارد و هم از این رو میان دین و هنر نیز همگونگی ها و مناسبات بسیاری هست. تعریف دین و هنر، تقسیم جوهری و صوری هنر، تبیین نسبت ها و مناسبات این دو مقوله، موضوع این مقال است.
باز سازی انجیل زنده مانی بر پایه متن های ایرانی مانوی، یونانی، قبطی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کتاب هایی که مانی خود به زبان مادری اش سُریانی به نگارش درآورده است، «انجیل زنده» (Ewangelyōn zīndag) نام دارد. نام این کتاب در روایت های ایرانی مانوی، چینی، یونانی، لاتین، قبطی و نوشته های اسلامی آمده است. در هر یک از این زبان ها نقل قول هایی از انجیل نیز می توان یافت که کاملترین آنها نقل قول های یونانی در دست نوشتة یونانی مانوی (CMC) است. پس از آن می توان نقل قول های قبطی مانوی (MSC) را نام برد. روایت های ایرانی مانوی شامل قطعه هایی به فارس ی میانه، پهلوانیگ و سغدی است. پس از این قطعه ها باید از قطعه ای چینی نام برد و سپس دو نقل قول کوتاه در ادبیات چینی مانوی. نام انجیل زنده اگرچه در نوشته های اسلامی آمده است، متأسفانه تنها چند نقل قول بسیار کوتاه از آن روایت شده که که از آن جمله می توان از روایتی که ابوریحان بیرونی بیان داشته، یاد کرد. هدف این مقاله ارائة طرحی کلی از «باب الف» انجیل زنده مانی است. از آن جا که انجیل مانی دارای 22 باب بوده است، می توان از باب های دیگر آن نیز نقل قول هایی هر چند کوتاه ذکر کرد. در واقع بخش اصلی این مقاله از ترجمه ای است به فارسی از تمام شواهد و نقل قول های انجیل زندة مانی در یک متن نسبتاَ یکپارچه.
بررسیِ دیدگاهِ اروین یالوم درباره ارتباط دغدغه های وجودیِ مرگ اندیشی و معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است که دیدگاه روان درمانگر معاصر، اروین یالوم در باب تأثیر مسئله مرگ اندیشی بر مسئله معنای زندگی با توجه به ت أثیرات فلسفه اگزیستانسیالیسم بیان شود. بدین منظور در ابتدا روانشناسی وجودی به عنوان نحله ای که یالوم به آن تعلق دارد معرفی شده است و سپس مؤلفه های رویکرد وجودی در دیدگاه یالوم بیان شده است و سپس دیدگاه او نسبت به ترس از مرگ که متأثر از اندیشه های فیلسوفانی چون اپیکور، نیچه و هایدگر است همراه با ذکر انواع این ترس و عوامل آن ذکر شده است و تفاوت های دیدگاه او با فروید نیز مشخص گردیده است. در بخش بعدی به دیدگاه یالوم نسبت به مسئله معنای زندگی اشاره و چالشِ کشف یا جعل معنا بررسی شده و شرح یالوم از رویکرد فرانکل و نقد آن بیان شده است. در بخش نتیجه گیریِ مقاله، مسئله اصلی مقاله که معضل فلسفی حاصل از ارتباط دو مقوله معنای زندگی و مرگ اندیشی و ایجاد بی معنایی مطرح شده و پاسخ یالوم در قالب نظریه موج زدن و ارتباط آن با مقوله تعهد توصیف شده و در پایان دو نقد بر دیدگاه یالوم ارائه شده است.
تحلیلی انتقادی بر علم دینی پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن حاضر، هجمه ی سهمگین حوزه های گوناگون دانش را بر قلمرو ادیان شاهد بوده ایم. این مسأله نگرانی بسیاری را از سوی دانشمندانِ پیرو دین و همچنین خداباورانِ طرفدار علم برانگیخته است. ازاین رو، آلوین پلانتینگا، یکی از بزرگ ترین فیلسوفان معاصر دین، با ارائه ی نظریه ی معرفت خود، موضعی نو به باورهای دینی اتخاذ می کند. او با نقدهایی که متوجه دیدگاه پیشینیان می کند، گستره ی باورهای پایه را به طریقی وسعت می دهد، تا باورهای دینی را نیز دربرگیرد. پس از ارائه ی این دیدگاه، پلانتینگا در آثار متعدد خویش، تلاش می کند تا تضاد میان علوم معاصر و دین را به پیش فرض های الحادی نظریات علمی نسبت دهد. در ادامه ی این تلاش، او برساختن علمی دینی را پی می گیرد که علاوه بر اجتناب از عناصر الحادی، به کارگیری باورهای دینی را در اشتغال به فعالیت های علمی، به پیروان ادیان توصیه می کند. در این مقاله، ضمن تحلیل و بررسی علم دینیِ مدّنظر پلانتینگا، اشکالات عمده ای را بر آن وارد آورده ایم.
مسئله شناسی روایت ذبح فرزند ابراهیم علیه السلام در ادیان ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابراهیم به عنوان نیای مشترک ادیان ابراهیمی، از جایگاهی ویژه در سنت دینی یهودیت، مسیحیت و اسلام برخوردار است. درحالیکه به باور برخی اندیشمندان معاصر، اختلاف این سه دین در مورد ابراهیم، از نقاط اشتراک آنها بیشتر است. مروری بر ادبیات تفسیری و مجادله ای پیرامون روایت ابراهیم در قرآن و کتاب مقدس، به ویژه تا پیش از شورای دوم واتیکان و عطف نظر کلیسای کاتولیک به اصل گفت وگو و تعامل ادیان، شاهدی بر این مسئله است. در این میان، ماجرای ذبح پسر ابراهیم علیه السلام ، از محوری ترین مسائل اختلافی است که در ادیان ابراهیمی تفاسیر متفاوتی از آن ارائه شده و در هر سنت دینی نقطه ثقل متمایزی یافته است. این مقاله درصدد است تا با بازخوانی برداشت های مختلفی که با تکیه بر روایت قرآن و عهدین از این واقعه صورت گرفته است، جان مایه اصلی روایت ذبح فرزند ابراهیم در ادیان ابراهیمی را مورد واکاوی قرار داده و این موضوع را در سه سنت دینی اسلام، مسیحیت و یهودیت در روایت ماجرایی واحد (ذبح پسر ابراهیم) بازنمایی کند.
رفائیل فرشته در روایات یهودی، مسیحی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم الهیاتی در بسیاری از ادیان به ویژه ادیان ابراهیمی، «فرشته شناسی» به خصوص شناخت «فرشتگان مقرّب» است. این پژوهش به یکی از فرشتگان به نام «رفائیل» می پردازد و در آن اهمیت و وظایف او در سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام مقایسه می شود. همچنین بررسی می شود که آیا رفائیل همان «اسرافیل» است یا نه. نتیجه آن که رفائیل در برخی از روایات مسیحی و یهودی فرشته ای مقرّب دانسته شده و نقش او نیز در این دو دین بسیار نزدیک به هم است. امّا در اسلام رفائیل چنین اهمّیتی ندارد و نقش او نیز با نقش رفائیل در یهودیت و مسیحیت تا حدود زیادی متفاوت است. دلیل قاطعی نداریم که اسرافیل در اسلام همان رفائیل باشد.
رابطه عقل و ایمان از دیدگاه سویین برن
حوزه های تخصصی:
رابطه عقل و ایمان یکی از مسائل مهم فلسفه دین و کلام جدید است که متکلمان و فیلسوفان بسیاری درباره اش نظریه پردازی کرده اند. ریچارد سویینبرن، فیلسوف تحلیلی معاصر، یکی از نظریهپردازانی است که از موضع دلیل گرایانه مدعی است باورهای دینی از دلایل عقلانی برخوردارند. او می کوشد با بهره گیری از روش استقرایی که اساساً روش متداول در علوم تجربی است به توجیه عقلانیِ ایمان بپردازد. او قوت باورهای عقلانی را در گرو قوت شواهد می داند؛ بنابراین، ایمان عقلانی از نظر او ایمانی است که بر قراین و دلایلی ویژه استوار باشد که بالاترین درجه احتمال را دارند.