فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۲۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، بناهای مذهبی به ویژه مزار امامان و بزرگان علم و عرفان، شکل های مختلفی به خود گرفته و به نظر می رسد تفاوت در نحوه تجلی صفات و مفاهیم، باعث ایجاد تفاوت های کالبدی در آن ها گشته است. حال باید دید که آیا این تفاوت ها دارای مبانی معنادار خاصی است و آیا بررسی چگونگی تفاوت ها می تواند در گونه شناسی مزارها مؤثر واقع شود؟ نگارندگان این تحقیق درصدد گونه شناسی مزارها، بر اساس تفاوت های معنایی و مفاهیم معرفتی مطرح شده در عرفان برآمده اند و این گونه ها را با استفاده از مفاهیم تشبیه، تنزیه و صفات جمال، جلال، در سه دسته مزارهای تشبیهی ـ جمالی، مزارهای تنزیهی ـ جلالی، و مزارهای تشبیهی ـ جمالی و تنزیهی ـ جلالی، مورد بررسی قرار داده و به بررسی ویژگی کالبدی مزارها، مرتبط با هر یک از این گونه ها پرداخته اند. در خلال پژوهش از طریق روش مقایسه تطبیقی، معیارهایی برای سه گونه در نظر گرفته شده است، به این ترتیب که گونه تشبیهی ـ جمالی دارای ویژگی های حداکثر رابطه با طبیعت تشبیهی، دلالتگری نشانه و نماد، اصالت مقبره در سامان دهی فضاهای مزار، قرارگیری مقبره در فضای درون، به کارگیری مصالح فاخر و پرتزئین و وجود سلسله مراتب فضایی در رسیدن به مزار است و بهترین نمونه در این گونه، مزار امامان شیعه می باشد که در دوره صفوی و قاجار به اوج خود رسیده است. گونه تنزیهی ـ جلالی دارای ویژگی های حداقل رابطه با طبیعت تشبیهی، دلالتگری آیه ، عدم اصالت مقبره در سامان دهی فضاهای مزار، عدم قرارگیری مقبره در فضای درون، به کارگیری مصالح کم بها و کم تزئین و عدم وجود سلسله مراتب فضایی در رسیدن به مزار است. بیشترین نمونه های این گونه، در میان اهل سنت رایج است که دارای کمترین میزان به کارگیری عناصر کالبدی و مجلل اند. گونه تشبیهی ـ جمالی و تنزیهی ـ جلالی، دارای ویژگی های مشترک هر دو مزار است و در دوره های آل بویه و سبک خراسانی و رازی، رواج بیشتری داشته است.
نقش میرزا محمد تقی (ساروتقی) در معماری دوره ی صفویه
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
مقرنس در معماری
حوزه های تخصصی:
تزیینات معماری مسکونی دوره آل مظفر در منطقه یزد و جایگاه آن ها در خانه های این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره آل مظفر یکی از دوره های شکوه و رونق در منطقه یزد است که به مدت نیم قرن، آرامش نسبی را برای این منطقه فراهم کرد؛ در سایه این آرامش، ساخت وساز بناها با کاربری های مختلف ازجمله مسکونی رونق گرفت. خانه های ساخته شده با استفاده از آرایه ها و تکنیک های مختلفی تزیین شده اند که با توجه به گستردگی و عدم شناخت آن ها تاکنون در هیچ پژوهشی، به اهمیت و جایگاهشان در معماری دوره آل مظفر پرداخته نشده است. با توجه به ضرورت یادشده، پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی توصیفی تحلیلی، به تبیین جایگاه گونه های تزیینی پرداخته است. این پژوهش در دو شیوه انجام گرفته است: در شیوه اول به گردآوری اطلاعات تاریخی لازم از متون و در شیوه دوم، به جمع آوری داده ها و مستندسازی آن ها از طریق بررسی های میدانی پرداخته شده و براساس داده های گردآوری شده، تجزیه و تحلیل نهایی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در خانه های این دوره از گونه ها و تکنیک های مختلفی ازجمله تکنیک گِل بُری، تُنگ بری، آرایه های گچی، استفاده از چفد کلیل تزیینی، نقاشی دیواری و غیره استفاده شده است. همچنین متون به تزیین به وسیله جام های آبگینه الوان و کتیبه نگاری اشاره کرده اند که آثاری از آن ها برجای نمانده است. اجرای برخی از این گونه ها بسیار ساده و ابتدایی بوده و با ابزارآلات معمولی قابل اجرا بودند که در اکثر مناطق مورد بررسی مشاهده می شوند؛ اما برخی از گونه ها از ظرافت خاصی برخوردارند و همین امر سبب شده در نمونه های انگشت شمار از این گونه ها استفاده شود به طوری که می توانند به نوعی بیا ن کننده اهمیت این شهرها و روستاها باشند. همچنین تزیینات گل بری جایگاه ویژه ای در خانه های این دوره دارند. این تزیینات از لحاظ تکنیک های اجرا منحصربه فرد بوده و توانسته اند شیوه ای شاخص در این دوره ثبت کنند و به عنوان معیاری برای سنجش میزان اهمیت فضاها در نظر گرفته شوند. همچنین استفاده از گونه های تزیینی مختلف، می توانند به عنوان شاخصه ای برای بازشناسی خانه های این دوره قلمداد شوند.
قوام الدین شیرازی (معمار دوره ی تیموریان)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
هنر معماری سلجوقیان
حوزه های تخصصی:
فرآیند طراحی معماری، تعامل میان طراح وبهره بردار(مدل یابی مشارکت در طراحی مسکن های شخصی ساز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات شکل گیری جوامع انسانی، پدیده مشارکت در جهت تقویت روابط اجتماعی متناسب با تنوع نگرش و مکاتب ظهور یافته است که با رشد نهضت های انسان شناختی مشارکت بهره برداران سرلوحه طراحان معماری قرار گرفته و یکی از عوامل مهم در پایداری اجتماعی گردیده است. این پژوهش با معرفی زمینه ها و افق های مشارکت و دیرینه این پدیده درطراحی مسکن، سعی در معطوف داشتن توجهات دست اندرکاران تولید مسکن به بهره گیری از پتانسیل های اجتماعی این مقوله داشته تا شناخت مناسبی برای انتخاب رویکرد منطقی طراحی، در جلب مشارکت فکری قطب های طراحی مسکن بدست آید. از دیگر اهداف، سوق سطح مشارکت بهره بردار از توجه نیازهای فیزیولوژیکی، به خود یابی، بوسیله طراح است که در این راستا، دسته بندی نیازهای انسانی و نوع مشارکت متناسب با آن، محدودیت ها و دامنه های دخالت طراح و بهره بردار، باز تعریف مقولات طراحی مشارکتی، از مراتب تحقیق می باشد. سپس با بهره گیری از مولفه ها و اهداف در برگیرنده آنها، ابزار نظر سنجی طراحی و به سنجش گذاشته می شود. در خاتمه علاوه بر کسب عوامل اصلی و تحلیل فرضیه ها، به مدلی در برگیرنده روابط میان عوامل فرآیند طراحی مشارکتی دست می یابیم. مطالعه بر گرفته از بررسی های توصیفی -استنتاجی، کتابخانه ای، مصاحبه، سنجش میدانی و تحلیل آماری آنها می باشد
نظرگاه عنصر اصلی تصویر شده از باغ در نگاره های نمایش دهنده باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ و باغسازی متضمن معانی بسیاری در فرهنگ ایرانی است، بهطوریکه عالم ایرانی همواره آکنده از مظاهر باغ و طبیعت بوده است. باغ ایرانی را میتوان زیباترین محصول منتج از اصول زیباییشناسی و طبیعتگرایی فرهنگ ایرانی دانست که مفهوم آن در بسیاری از هنرهای این سرزمین نظیر سفالینه، کاشیکاری، قالیبافی، موسیقی، شعر، ادب فارسی و نگارگری متجلی شده است. از این میان هنر نگارگری یکی از مهمترین جولانگاههای تصویرسازیهای متعدد از باغ ایرانی بوده است. هنر نگارگری تاکنون از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و پژوهشهای بسیاری در زمینه هنرهای زیبا به بررسی و تحلیل نگارهها در زمینههای مختلف زیباشناختی، فنی، تاریخی و ... از نقطه نظر هنر نقاشی پرداختهاند. اما آنچه در پژوهش حاضر مورد نظر است بررسی رابطه میان هنر نگارگری و باغ ایرانی از دیدگاه معماری منظر ایرانی است، چرا که به علت فقدان تحقیقات کافی در این زمینه، چنین مقالاتی توانایی بالقوهای در خلق فرضیات بدیعتر در رابطه با نگارههای نمایشدهنده باغ ایرانی و کمک به توسعه اطلاعات از باغ ایرانی در دورههای مختلف تاریخی دارند. هدف این پژوهش شناسایی جلوههای اصلی تصویر شده از باغ ایرانی در نگارههای مرتبط با باغ است. برای دستیابی به هدف پژوهش به بررسی تعدادی از نگارهها در دورههای مختلف تاریخی پرداخته شد تا از نگرش تکبعدی به یک دوره خاص جلوگیری شود. تغییرات جزیی در مفهوم و طرح باغ ایرانی در دورههای مختلف مانعی در بررسی نگارهها به صورت همزمان ایجاد نمیکند چرا که باغ ایرانی در تمام ادوار تاریخی برای انسان ایرانی دارای شکل و مفهوم تقریباً ثابتی بوده است. پرسش مقاله حاضر این است که ""کدام فضا یا عنصر از باغ ایرانی بیشترین تجلی را در نگارههای باغ داشته است؟""، برای پاسخ به این پرسش ابتدا فضا، طبیعت و باغ در نگارگری به عنوان زیربنای تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با تحلیل ده نگاره و انطباق ویژگیهای آنها با اطلاعات و اسناد کتابخانهای و روش توصیفی- تحلیلی انواع نمایش باغ ایرانی در نگارههای باغ به سه دسته 1. باغ کوشک 2. باغ چادر 3. کوشک؛ همچون نظرگاه باغ به چشماندازهای بیرونی دستهبندی شد و اینچنین نتیجهگیری شد که از بین تمامی عناصر اصلی باغ ایرانی نظیر آب، پوشش گیاهی، انسان و ...، بنای نظرگاهی همچون کوشک، صفه، ایوان، بالکن و اشکوبه بیشترین حضور را در نگارههای مرتبط با نمایش باغ دارد، و فرضیه مقاله اثبات شد که ""نظرگاه"" مهمترین عنصر تصویر شده از عناصر باغ ایرانی در نگارههای مرتبط است.
معرفی چند مقبره برجی شکل رویان کهن
حوزه های تخصصی:
بازخوانی میدان صاحب آباد از روی تصاویر شاردن و مطراقچی براساس متون تاریخی (از شکل گیری تا دوره صفویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه صاحب آباد تبریز که بقایای باقیمانده آن امروز به نام مجموعه صاحب الامر معروف گشته است از مجموعه های تاریخی و ارزشمند ایران می باشد طبق بررسی های انجام شده این مجموعه مدت چهار قرن مرکز حکومت ایران و مقر فرماندهی پادشاهانی چون جهانشاه، اوزون حسن، شاه اسماعیل و شاه طهماسب بوده است، اما امروزه تنها نام و یاد این مجموعه نفیس باقیمانده و تغییرات به وجود آمده در طول تاریخ باعث کاستن از شکوه و عظمت آن شده است. شروع ساخت این مجموعه به دوره آباقاخان ( ایلخان مغول) در زمان صدارت شیخ محمد جوینی، وزیر کبیر وی، برمی گردد. با ساخته شدن این مجموعه روند گسترش شهر تبریز به سمت شمال رودخانه مهران رود کشیده می شود. بعدها در دوره جهانشاه دارالحکومه از محله ششگلان به این مجموعه انتقال داده می شود و از ان تاریخ تا زمان شاه طهماسب که پایتخت از تبریز به قزوین انتقال داده شد.
قاعده لاضرر و رعایت آن در اصول معماری و شهر سازی اسلامی
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۷ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
یکی از کارهای بسیار ضروری و مهم در رابطه با بحث معماری و شهرسازی اسلامی تطبیق مقررات و الگوهای جاری معماری و شهرسازی با قاعده لاضرر می باشد که از مشهورترین قواعد فقهی اسلام می باشد و یکی از امتیازات این قاعده این است که بر قاعده تسلیط تقدّم دارد. به عبارت دیگر قاعده لاضرر به منظور محدودکردن اقتدارات و اختیارات قاعده تسلیط مقرر گردیده یعنی در نظام اسلامی به صرف مالک بودن نمی توان هر نوع تصرفی را شخص در ملک خود اعمال نماید و به موجب قاعده لاضرر تصرفات در ملک شخصی بایستی مبتنی بر اصول و ضوابطی باشد که سبب اضرار به دیگران نگردد حال این ضرر مادی یا معنوی باشد فرق نمی کند و اولین قدم بررسی وضعیت کنونی شهرها مخصوصاً شهرهای بزرگ نظیر تهران و تطبیق آن با قاعده لاضرر می باشد و در صورت تعارض با قاعده لاضرر، رسیدن با الگوهای مناسب معماری و شهرسازی است که منطبق با مقررات و ضوابط باشد و لذا قاعده لاضرر می تواند به عنوان مبنا و زیربنای ضوابط و مقررات معماری و شهرسازی اسلامی قرار گیرد.
تاثیر معماری ایرانی در بناهای دوره بهمنیان در جنوب هند (748-934)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهمنیان نخستین حکومت مستقل مسلمان در جنوب هند بودند که در قرون 8 و 9 و 10 هجری بر این منطقه حکومت کردند بنیان گذار این خاندان اصل و نسبی ایرانی داشت و به همین دلیل وی و جانشینانش توجه فراوانی به فرهنگ و تمدن ایرانی و به کارگیری ایرانیان در مناصب مختلف سیاسی و اجتماعی از قبیل وزارت و صدرات نشان دادند در این دوره بسیار از دانشمندان و معماران و صنعت گران ایرانی به دکن مهاجرت کردند و باعث رونق فرهنگ و تمدن ایرانی به ویژه در زمینه هنر و معماری در این سرزمین گردیدند بناهای ساخته شده در دوره بهمنیان اغلب به دست معماران ایرانی و تحت تاثیر سبک معماری رایج در ایران به ویژه در دوره تیموریان بود برخی از بناهای موجود در بیدر چون مدرسه گاوان تقلید کاملی از مدارس چهار ایوانه ایرانی است این مقاله به بررسی تاثیر معماری ایرانی در برخی از بناهای این دوره پرداخته است
بررسی روند و الگوی توسعه شهری سنندج با استفاده از GIS و RS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلوه های زیبایی در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
باغ یکی از آثار انسانی است که به عنوان عامل هویّتی و نمایش عینی باورهای جامعه ایفای نقش می کند. غرض از باغ سازی هر چه که باشد یکی از پیامدهای محتوم آن زیباآفرینی است؛ با عنایت به ارتباط تنگاتنگ باغ ایرانی و زیبایی، شناسایی اصول حاکم بر زیبایی باغ ایرانی و مبانی آن مراتب زیبایی این باغ ها هدف اصلی پژوهش حاضر است. با عنایت به این که برای موضوع مقاله (باغ) صفت ایرانی ذکر شده، روش اصلی، تفسیر و تحلیل متون و همچنین تحلیل آثار موجود خواهد بود.
The Impact of Timurid Gardens in Samarkand on Safavid Gardens in Isfahan (Chaharbagh) (تأثیرات باغ های تیموری در سمرقند بر باغ های صفوی )در اصفهان (خیابان چهارباغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ یکی از زیباترین فعالیت های انسان، آفرینش باغ بوده است. هنر باغ سازی یکی از کهن ترین هنرهای ایرانیان است که دارای سنت های ارزشمند و قدرتی معنوی است. قدم نهادن در باغ های ایرانی، ما را به این اندیشه وا می دارد که چه رمز و رازی در پس ظاهر آراستة آنها نهفته است که بعد از گذشت قرن ها کهنه نمی شوند و همچنان با منظری جذاب، انسان امروز را به سوی خود دعوت می کنند. شکل باغ در ایران از دیرباز تاکنون با طبیعت و میزان آب تناسبی کامل داشته است. اطلاعات درباره باغ های سمرقند به گزارش های کلاویخو و تعدادی مقاله محدود شده و در حال حاضر اثری از بیشتر باغ های سمرقند و اصفهان دیده نمی شود. هدف اصلی این مقاله بررسی ساختار فیزیکی باغ های سمرقند و اصفهان و تأثیرات باغ های تیموری در سمرقند بر باغ های خیابان چهارباغ اصفهان در دوره صفوی است تا اینکه محتوای این مطالعات، گامی در جهت مطالعات بیشتر در این زمینه باشد.
در این راستا با رویکرد توصیفی- تاریخی، مروری به شناخت عناصر شکل دهنده باغ های دو دوره تیموری و صفوی و شباهت ها و تفاوت ها در این باغ ها با دو دوره زمانی متفاوت پرداخته می شود و در واقع توصیفاتی که درباره باغ های این دوران (تیموری - صفوی) شده، بسیار مفصل تر از توصیفاتی است که از باغ های دورانی قبلی شده و این، کمک بزرگی به شناخت باغ های این دو دوره تاریخی کرده است و به این سؤال که باغ های دورة تیموری و به ویژه باغ هایی که تیمور در سمرقند ایجاد کرد، تا چه اندازه بر باغ های بعد از خود در دوره صفوی تأثیر داشته ، پاسخ داده می شود. برای بررسی باغ های این دو دوره از منابع تاریخی و سفرنامه ها و اسناد و مدارک به جا مانده از آن دوران و نتایج و مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران معاصر استفاده شده و به این نتیجه رسیده که باغ سازی به شیوه صفوی و به طور خاص خیابان چهارباغ ریشه در دوران تیموری داشته است.
معرفی نورگیرهای گره چینی در معماری سنتی ایران
حوزه های تخصصی:
در آمدی بر شناخت باغهای تاریخی بیرجند
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۴ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی در یک گستره جغرافیایی از هند تا تبریز و از سمرقند و بخارا تا شیراز و مرزهایی فراتر از این محدوده، متناسب با شرایط اقلیمی و دوره تاریخی خاص خود در فرمها و شکلهای گوناگون تجلی پیدا کرده است.یکی از نقاط شکل گیری شیوه خاصی از مفاهیم باغ ایرانی، شهر بیرجند در استان خراسان جنوبی است. بیرجند به عنوان شهری که رونق و شکوفایی خود را در دوره صفویه به دست آورده، دارای مجموعه ای از باغهای تاریخی متعلق به اواخر دوره زندیه، دوره قاجار و پهلوی اول است.بررسی ویژگیها و شاخصه های باغهای بیرجند در مقایسه با دیگر باغهای ایران نشان از شیوه متفاوتی در طراحی دارد.شاخصه های 8 باغ تاریخی اکبریه، شوکت آباد، رحیم آباد، بهلگرد، مود، امیر آباد، معصومیه و طوغان نشان می دهد که ترکیب خصوصیاتی همچون عدم حضور محور آب، اتصال به بافت روستایی، محور اصلی درخت کاج، شاه نشین میان استخر، شکل گیری حوض خانه، باغ قلعه ای بودن و محور قوی ممتد، شیوه باغسازی بیرجند را از دیگر نقاط ایران متمایز می کند.این نوشتار با تکیه بر دوره های تاریخی، اقلیم و معماری بیرجند، به دلیل کمبود اطلاعات کافی در مورد باغسازی بیرجند، ابتدا به معرفی ویژگی های معماری این باغها پرداخته و سپس در یک تحلیل قیاسی زمینه های لازم جهت شناخت شیوه خاص باغسازی بیرجند را فراهم می آورد.