فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۷۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
کاهش بحران و نیل به توسعه پایدار نیازمند شناخت و تبیین درست از ماهیت و ابعاد جوامع و مکان ها در برابر مخاطرات طبیعی(زلزله) دارد. از اینرو ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله در ابعاد مختلف می تواند نقش بسزایی در مدیریت و ارزیابی خطر پذیری ناشی از این پدیده طبیعی ایفا نماید. که پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی، روش توصیفی- تحلیلی، هدف ارزیابی و اولویت بندی میزان آسیب پذیری اجتماعی شهر در برابر مخاطره طبیعی(زلزله)، و بهره گیری از مدل های کمی TOPSIS و GIS، نرم افزارهای Excel و SPSS به بررسی موضوع پرداخته است. همچنین به منظور کاهش ضریب خطا و تعیین دقیق تر پیش بینی ها، 50 متغیر از زیرمجموعه شاخص های اجتماعی-اقتصادی، فیزیکی-کالبدی و جمعیت مناطق شهر یزد را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. نتایج نشان می دهد میانگین آسیب پذیری در مناطق برابر 412/0 درصد بوده که منطقه 2 با میزان TOPSIS، 642/0 درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد، آسیب پذیری در حد متوسط و در نهایت منطقه 1 با میزان TOPSIS، 183/0 درصد کمترین آسیب پذیری اجتماعی در برابر زلزله را در مناطق شهر یزد دارا می باشد.
درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد،
تدوین معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی از منظر شاخص های مدیریت بحران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال افزایش جمعیت به ویژه در شهرهای بزرگ و تغییر و تحولات شهری در دوران اخیر، موضوع استفاده از فضاهای زیرسطحی به عنوان راه حلی برای رفع مشکلات شهری مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. فضاهای زیرسطحی به عنوان سطوحی که در لایه های زیرین زمین قرار می گیرند حایز قابلیت ها و امکانات متعددی هستند اما تاکنون از میان قابلیت های مختلف فضاهای زیرسطحی در رفع مشکلات شهری، تنها به جنبه های کالبدی آن در جهت حل معضلات ترافیکی پرداخته شده است در حالی که یکی از مهم ترین معضلات شهری، آسیب پذیری شهرها در برابر انواع بحران ها و مخاطرات است. لذا پرداختن به موضوع توسعه زیرسطحی و شناخت پتانسیل ها و قابلیت های آن از یک سو و بررسی ویژگی های مدیریت بحران و اقدامات مؤثر در هر مرحله از سوی دیگر می تواند در دستیابی به راه حلی برای کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر بحران مورد توجه قرار گیرد. در این راستا به منظور بررسی ارتباط میان این دو موضوع، از مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و متون معتبر علمی مرتبط، بررسی تجربیات نمونه های موفق جهانی و نیز نظرسنجی از 35 نفر از صاحبنظران در این حیطه و استخراج نتایج حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از مدل دلفی فازی استفاده شده است. از همپوشانی معیارهای استخراج شده در هر دو حوزه و نیز نتایج حاصل از نظرسنجی از صاحبنظران، معیارهای پیشنهادی توسعه فضاهای زیرسطحی در جهت مدیریت بحران تدوین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میان معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی و مدیریت بحران در حوزه کالبدی بیش از 85 درصد، در حوزه حمل و نقل حدود 90 درصد، در حوزه زیست محیطی حدود 75 درصد و در حوزه اقتصادی در حدود 70 درصد همپوشانی وجود دارد و در این میان بیشترین همپوشانی میان معیارها در حوزه های کالبدی، حمل و نقل و محیط زیست وجود دارد. به این ترتیب که ایجاد مسیرهای زیرسطحی تندرو و ارتباط زیرسطحی مراکز مهم امدادی در حوزه حمل و نقل و نیز استفاده از فضاهای زیرسطحی برای دفع مواد خطرناک در حوزه محیط زیست در انطباق کامل با معیارهای مدیریت بحران قرار دارد. چنین به نظر می رسد که می توان از معیارهای پیشنهادی در جهت توسعه فضاهای زیرسطحی با رویکرد حاضر بهره جست.
تحلیل جغرافیایی و مکانیابی مراکز اسکان موقت شهری در بحران های محیطی با استفاده از GIS (مطالعه موردی منطقه 6 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیش تر شهرهای بزرگ جهان با آن مواجه هستند، موضوع حوادث طبیعی است. برای اتخاذ و اجرای سریع و صحیح تصمیم ها جهت کاهش آسیب پذیری و اثرات آن ها قبل، حین و بعد از وقوع حوادث طبیعی مدیریت بحران لازم می باشد. این مدیریت با برنامه ریزی، مدیریت شهری و نیز جغرافیا ارتباط نزدیک دارد. با به کارگیری اصول و ضوابط شهرسازی مانند بافت، ساختار شهر، کاربری اراضی شهری، شبکه های ارتباطی و... می توان تا حد زیادی اثرات ناشی از حوادث طبیعی را کاهش داد. هدف از این مطالعه مکان یابی مراکز اسکان موقت در منطقه شش شهر اصفهان در بحران های محیطی با استفاده از GIS و مدیریت صحیح قبل، حین و بعد از بحران می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از تکنیک AHP و نرم افزار ARC/GIS برای تهیه نقشه و مکان یابی مراکز اسکان موقت مسایل و مشکلات فضاهای سبز و باز و مراکز امداد و نجات منطقه 6 شهر اصفهان با رویکرد مدیریت بحران مورد بررسی قرار گرفته است. نوع پژوهش از نظر هدف «کاربردی» می باشد. نتایج نشان می دهد: فضاهای سبز و باز از توزیع مناسب برخوردار نیستند. مراکز امداد و نجات از تعداد و توزیع مناسب برخوردار نیستند. علاوه بر آن با کمبود تأسیسات و تجهیزات هم مواجه می باشند. به همین منظور راهبردها و برنامه هایی برای توانمندسازی منطقه 6 شهر اصفهان در برابر تبعات ویرانگر حوادث از دیدگاه مدیریت بحران ارائه شده است. براساس نتایج این پژوهش با استفاده از تکنیک فوق و با توجه به شاخص های متعدد از جمله توزیع مراکز برق، ایستگاه های آتش نشانی، مراکزدرمانی، مراکز سوخت و... در منطقه 6 شهر اصفهان مناطق مناسب اسکان موقت شناسایی و نسبت به اولویت بندی آن ها اقدام گردیده شده است.
مسیریابی بهینه در محیط GIS برای تخلیه ی اضطراری آسیب دیدگان از حوادث ناگهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، توسعه ی یک مدل برپایه ی سامانه ی اطلاعات مکانی، به منظور پاسخ گویی به مسئله ی جست وجوی مسیر بهینه، برای تخلیّه و انتقال سریع آسیب دیدگان حوادث ناگهانی به مناطق امن از پیش تعیین شده است. در بسیاری از حوادث، بهترین گزینه، جابه جایی افراد نجات یافته از بلایا که در منطقه ی تحت تأثیر مخاطره واقع شده اند، به مناطق امن است. پس تخلیّه ی اضطراری، از نخستین مراحل مدیریت بحران به شمار می رود که باید در کمترین زمان ممکن انجام شود. چالش اصلی در مدیریت تخلیّه ی اضطراری، هدایت مردم در مسیرهای بهینه برای دست یابی به مناطق امن مورد نظر است. از این رو، به دلیل لزوم سرعت در تخلیّه ی منطقه ی تحت خطر، وجود یک طرح مسیریابی بهینه و کارآمد، بسیار ارزشمند است. مدل پایه برای مسیریابی بهینه در این پژوهش، دایجسترا است که با مقیّد شدن به پاره ای شرایط خاص، برای حادثه ی زلزله بهینه شده است. از آنجاکه فرایند مسیریابی برای تخلیّه ی اضطراری آسیب دیدگان می بایست به کرّات (برابر حاصل ضرب تعداد بلوک های ساختمانی در تعداد نواحی امن مربوطه) انجام پذیرد، مهم ترین ویژگی الگوریتم پیشنهادی سرعت بالای آن است. قابلیّت و سرعت روش پیشنهادی، در یک شبکه ی مجازی شبیه سازی شده و همچنین در یک شبکه ی واقعی معابر شهری واقع در منطقه ی 7 شهرداری تهران، مورد آزمون قرار گرفته است. آزمایش های انجام شده حاکی از آن است که برای تعیین مسیر بهینه در یک شبکه ی واقعی شهری با 432 گره بلوک ساختمانی، 11 گره ناحیه ی امن و تعداد 1189 یال، تنها نیاز به زمانی در حدود 90 ثانیه است. قابلیّت جست وجوی چند مقصدی مدل در یک بار اجرای آن، از دیگر ویژگی های روش پیشنهادی است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان بیجار به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش ها و ناپایداری های دامنه ای مخاطرات مهمی برای فعالیت های انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی و خسارات به اموال و تأسیسات می شوند. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان و ارزیابی مناطق دارای پتانسیل زمین لغزش جهت تهیه نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی، پرسشنامه ای، نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و مرور مطالعات انجام شده، 9 عامل مؤثر شامل متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از عناصر خطی گسل، جاده، رودخانه، بارندگی و کاربری اراضی مورد استفاده قرار گرفت، در مرحله بعد با به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی عوامل مورد بررسی در مرحله پیشین به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آن ها است محاسبه شده است. با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هریک از عوامل گردیده است. نتایج حاصل از این بررسی نشانگر این است که عامل شیب با وزن نسبی 307/ 0 و عامل کاربری اراضی با وزن نسبی 218/0 به ت رتیب بیش ترین تأث یر و عامل بارن دگی با وزن نسبی 019/0 ک مترین تأث یر را بر وقوع زمین لغزش ها در شهرستان بیجار داشته است بر این اساس 489/75 درصد از مساحت منطقه در محدوده با خطر بسیار کم ، 037/10 درصد با خطر کم، 628/3 درصد با خطر متوسط، 062/4 درصد با خطر بالا و 784/6 درصد با خطر بسیار بالا مواجه است.
بررسی آسیب پذیری ساختمان های شهری در برابر زلزله با استفاده از مدل سلسله مراتبی معکوس(IHWP) در سیستم اطلاعات جغرافیایی: مطالعه موردی شهر مسجد سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله از جمله سوانح طبیعی است که بیشتر شهرهای جهان با آن مواجه هستند. این مسئله عموما ً با گسترده ترین دخالت های نسنجیده انسانی در محیط طبیعی از جمله ساخت و سازهای بی رویه در حریم گسل، فقدان و یا بی توجهی به ضوابط و استانداردهای ساخت و ساز تشدید می شود. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله، به عنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی کالبدی، برنامه ریزی شهری و طراحی شهری محسوب می گردد.در این راستا،اولین گام، شناسایی میزان آسیب پذیری عناصر و اجزای فضای شهری و ارزیابی آن براساس مدل های موجود در جهت تشخیص مناطق و بافت های آسیب پذیر شهری برای کاهش اثرات زلزله پرداخت. روش تحقیق دراین پژوهش با توجه به موضوع آسیب پذیری ساختمان های شهری در برابر زلزله، از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که با بهره گیری از مدل سلسله مراتبی معکوس(IHWP)، برآورد مناسبی از آسیب پذیری ساختمان های شهری با استفاده از داده های مکانی و توصیفی اجزا و عناصر اصلی ساختمانی ( کیفیت ابنیه، قدمت ابنیه، نوع مصالح، کاربری اراضی از نظر خطرپذیری،تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی ) می پردازد؛ تأثیر هرکدام از شاخص ها و کلاس بندی ها در میزان آسیب پذیری ارائه می شود و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) به تلفیق داده ها پرداخته و درنهایت منجر به شناسایی محله های آسیب پذیر شهر در برابر زلزله می گردد.نتایج نشان می دهد، 76.06 درصد ساختمان های شهر مسجد سلیمان آسیب پذیر شناخته شده اند. براین اساس، محله ی سبزآباد دارای بیشترین آسیب پذیری ومحله ی تلخاب باوجود وسعت زیاد، از آسیب پذیری پایینی برخوردار است.
مدل سازی آسیب پذیری فیزیکی بافت های شهری در برابر زلزله در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد شناسی: منطقه ۳ شهرداری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هشتاد سال اخیر بخش عمده ای از کشورمان متحمل خسارات سنگینی دراثر وقوع زلزله شده است. بنابراین موضوع ایمنی شهرها در برابر مخاطرات طبیعی یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری بوده و در این راستا اولین گام شناسایی میزان آسیب پذیری اجزا و عناصر شهری با استفاده از مدل ها و روش های موجود در این زمینه است. منطقه شیراز بارها در معرض زلزله های ویرانگر هرچند با فواصل طولانی واقع شده است و در طی 900 سال اخیر بخش بزرگی از شهر شیراز حدود 5 بار آسیب دیده است. در این پژوهش منطقه 3 شهرداری شیراز از نظر عوامل تأثیرگذار در آسیب پذیری ساختمان های شهری در برابر زلزله با استفاده از شاخص هایی چون سازگاری و ناسازگاری کاربری ها، ساختار بنا، کیفیت بنا و... در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی بررسی شد. این مطالعه نشان می دهد که وجود بافت ارگانیک، شبکه ارتباطی نامنظم و نبود تجهیزات شهری مناسب، موجب آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله می گردد. بعد از تحلیل های انجام شده مشخص گردید که منطقه 3 با در نظر گرفتن این عوامل دارای آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله بوده به طوری که حدود 65 درصد از ساختمان های واقع شده در این ناحیه، آسیب پذیری خیلی بالا - بالا دارند؛ البته اگر شدت زلزله در این برآورد مد نظر قرار گیرد، این درصد متفاوت خواهد بود. بنابراین مطالعه این معیارها در این منطقه برای کاهش آثار زلزله الزامی است.
پیش بینی فضاهای آسیب پذیر شهر مشهد هنگام وقوع زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران جزو ده کشور دارای مخاطرات طبیعی و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است. زلزله به دلایل متعدد از جمله نوع مکان گزینی، توسعه فیزیکی نامناسب و رعایت نکردن استانداردهای لازم مسبب بیشترین تلفات انسانی در کشور ماست. شهر مشهد نیز نه تنها از این قاعده مستثنا نیست، بلکه با توجه به تراکم سازه ای، جمعیت متراکم، رعایت نکردن استانداردها، توسعه فیزیکی نامناسب و... با خطر جدی تری روبروست. هدف این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی و 10 معیار با استفاده از مدل فازی در GIS انجام گرفته، پیش بینی فضاهای آسیب پذیر شهر مشهد در هنگام وقوع زلزله احتمالی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که 51 درصد از کل سطح شهر، 63 درصد از محدوده بافت فرسوده، 55 درصد از محدوده با تراکم بیش از 120 نفر، 81 درصد از کاربری مسکونی و از دهه 1360 به بعد بیش از دو سوم وسعت شهر مشهد در پهنه آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است. همچنین از سه منطقه پرجمعیت شهر مشهد یعنی مناطق 2، 3 و 9، دو منطقه 9 و 2 در سطح بالای خطر زلزله و فقط منطقه 3 در سطح پایین خطر زلزله قرار دارند. لذا مناطق 9 و 2 شهر مشهد از مناطقی اند که باید خطرات ناشی از زلزله در آنها به طور جدی مورد توجه قرار گیرد، زیرا این مناطق از یک طرف وسعت و جمعیت فراوان دارند و از طرف دیگر، سطح نسبی خطر زلزله در آنها بالا است.
پهنه بندی خطر پذیری زلزله و مکان یابی مناطق امن در زمان مخاطرات طبیعی با استفاده الگوریتم های هوش مصنوعی و GIS (مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پ با توجه به اینکه مکان گزینی برای اسکان موقت پس از بروز سانحه زلزله را سازمان امدادرسانی بدون در نظر گرفتن استانداردهای لازم انجام می دهد؛ از این رو، این کار با مشکلات زیادی به ویژه در کلان شهرها همراه خواهد بود. برای پیشگیری از وقوع مشکلات و برای داشتن برنامه عملیاتی مدون پس از وقوع بحران زلزله، لازم است مناطق زلزله خیزی همچون کلان شهر اهواز به لحاظ مناطق خطرپذیر، مناطق امن برای اسکان موقت پس از بحران و همچنین مسیریابی بهینه برای رسیدن به مناطق امن، پهنه بندی و بررسی دقیق شو د. در این پژوهش، اهداف یادشده با استفاده از سیستم استنتاج فازی، تحلیل سلسله مراتبی فازی و همچنین GIS در منطقه یک کلان شهر اهواز مطالعه و نتایج حاصل مقایسه شده است. به همین منظور، مؤثرترین داده ها برای یافتن محل های پر خطر زلزله، امن و مسیریابی گردآوری و استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، سیستم استنتاج فازی در خصوص پهنه بندی خطر به میزان 85% منطبق بر نظر کارشناسان، و تحلیل سلسله مراتبی فازی تنها به میزان 41% منطبق بر نظر کارشناسان بود که این نتایج قابلیت و دقت بالاتر سیستم استنتاج فازی را در مقایسه با تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد. برای یافتن مناطق امن برای اسکان موقت پس از زلزله، نیز بعد از بررسی مساحت ها و نوع کاربری های پهنه های پیشنهادی با دو مدل، در مدل سیستم استنتاج فازی تعداد 25 سایت اسکان موقت و در مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی 18 پهنه اسکان موقت استخراج و شناسایی شد . همچنین، در زمینه مسیریابی نتایج نشان داد، برای محدوده مورد مطالعه، هر دو مدل الگوریتم ژنتیک و دایجسترا مناسب و قابل به کارگیری است. مقدمه: سرعت شهرنشینی در شهرهای کشورهای در حال توسعه منجر به این گردیده است که نصف جمعیت جهان در حال حاظر در مناطق شهری مستقر شوند. بیشتر این مناطق با تراکم جمعیتی بالا، در برابر وقوع بحران هایی همچون زلزله آسیب پذیر می باشند. در مورد شهرهای زلزله خیز بهترین و مناسبترین اقدام، جداسازی انسان از منطقه خطر است. بهمین خاطر شناسایی قبلی و برنامه ریزی در شناسایی پهنه های خطر پذیر، مناطق امن و همچنین مسیریابی بهنیه برای رسیدن به سایت های اسکان موقت لازم و ضروری می باشد. با توجه به اینکه مکان گزینی برای اسکان موقت پس از بروز سانحه زلزله توسط سازمان امدادرسانی بدون در نظر گرفتن استانداردهای لازم انجام می شود لذا این کار با مشکلات زیادی بویژه در کلان شهرها توام خواهد بود. برای داشتن برنامه عملیاتی مدون پس از وقوع بحران زلزله، لازمست مناطق زلزله خیزی همچون کلان شهر اهواز بلحاظ مناطق خطرپذیر، مناطق امن جهت اسکان موقت پس از بحران و همچنین مسیریابی بهینه برای رسیدن به مناطق امن پهنه بندی و مورد بررسی دقیق قرار گیرند. شرایط خاص کلان شهر اهواز و مشکلات آن نظیر جمعیت میلیونی، وجود بافت های فرسوده، ساختمان های با مصالح غیرمسلح سنگین، معابر باریک، بالا بودن سطح آب های زیرزمینی و ...، تدوین معیارها و ضوابطی جهت پهنه بندی مناطق در معرض خطر را امری انکارناپذیر می گرداند. هدف این مقاله پهنه بندی خطرپذیری زلزله و تعیین مناطق امن جهت اسکان موقت پس از بحران با استفاده از سیستم استنتاج فازی و تحلیل سلسله مراتبی فازی و همچنین مسیریابی بهینه برای رسیدن به مناطق امن و مراکز تسهیلاتی با استفاده از الگوریتم ژنتیک و دایجسترا برای منطقه یک شهرداری کلان شهر اهواز واقع در استان خوزستان و مقایسه نتایج روش ها می باشد. روش شناسی تحقیق: در این پژوهش از دو روش سیستم استنتاج فازی و تحلیل سلسله مراتبی فازی برای پهنه بندی خطرپذیری زلزله و تعیین مناطق امن جهت اسکان موقت و از دو الگوریتم ژنیتیک و دایجسترا برای مسیریابی بهینه جهت رسیدن به مناطق امن و مراکز تسهیلاتی استفاده و نتایج با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. داده های مورد استفاده : شامل نقشه موقعیت گسل ها، نقشه خطوط پرفشار انتقال نیرو، نقشه خطوط پرفشار گاز، نقشه کاربری اراضی، نقشه خطوط مترو، نقشه راههای ارتباطی درون شهری، اطلاعات جمعیتی و نقشه های ممیزی املاک که موثرین پارامترها بر یافتن محل های پر خطر زلزله می باشند. 3- بحث و نتایج: 3-1) پهنه بندی خطرپذیری زلزله: 3-1-1) پهنه بندی خطر پذیری زلزله با استفاده از سیستم استنتاج فازی: برای ایجاد سیستم استنتاج فازی ابتدا متغیرهای زبانی و محدوده های استاندارد معیارها تعریف شد...
تحلیلی بر آمایش فضایی– مکانی فضاهای درمانی مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم آمایش به تنظیم و تنسیق رابطة سه عنصر انسان، فضا و فعالیت های انسان در مقیاس های مختلف جغرافیایی (محله، ناحیه، منطقه، شهر، کشور و جز آن) با تأکید بر نقش نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری اشاره می کند. جایگاه مهم مدیریت و تصمیم گیری، وجه اشتراکی است که آمایش را با موضوع پدافند غیرعامل پیوند می دهد. هدف این تحقیق بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکانی کاربری های درمانی (بیمارستان های مهم) مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل است. هر چند تأکید بر رویکرد پدافند غیرعامل است، به دلیل ارتباط نزدیک این موضوع با موضوع آمایش (در مقیاس شهری)، یافته های تحقیق می تواند در برنامه ریزی فضایی و آمایشی شهر نیز مؤثر باشد. محدودة مورد مطالعه، مشهد است که با توجه به تنوع و تعدد کاربری های درمانی، بیمارستان های مهم و اصلی شهر برای بررسی نهایی انتخاب شد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد بخش عمده ای از بیمارستاهای مهم مشهد در محدودة بخش مرکزی شهر و در محدودة با خطر بالا از منظر پدافند غیرعامل قرار دارد و توزیع فضایی آن ها بر اساس تراکم جمعیت، به شدت نامتوازن است. در نهایت، با بررسی نتایج پژوهش پیشنهادهایی برای کاهش مخاطرات مراکز درمانی در زمان بحران بیان شد.
تحلیل رابطه جرم و تراکم جمعیت در بلوک های آماری با استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی منطقه اسکان غیررسمی اسلام آباد زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﺍﺯﺩیﺎﺩ ﺟﻤﻌیﺖ، ﺗﺮﺍﮐﻢ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺻﻨﻌﺘی ﺷﺪﻥ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑیﺸﺘﺮ ﺟﻮﺍﻣﻊ، ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﻣﻨﻔی به ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭد. ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ ﻣﻘﺒﻮﻟیﺖ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻭ ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﻨﻔی ﻣﺘﻮﻟی ﮐﻤﺘﺮی ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﻨﻔی پدیده های ﻓﻮﻕﺍﻟﺬﮐﺮ ﺑﺎﺭی سنگین تر ﺍﺯ ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ بر ﺩﻭﺵ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣیﮔﺬﺍﺭﻧﺪ. ﺟﺮﻡ ﭘیﺎﻣﺪی ﻣﻨﻔی ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﻓﺎﻩ ﺍﻓﺮﺍﺩ، ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎ ﻭ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺗﺄﺛیﺮ گذار است. هدف این پژوهش تحلیل رابطة بین تراکم جمعیت با نرخ وقوع جرایم ارتکابی در منطقه اسلام آباد است روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل رابطه جرم و تراکم جمعیت از سامانه اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارهای جانبی Crime Analysis و Case استفاده شده است. جامعه آماری مجموعه جرایم ارتکابی است که در دوره زمانی یک ساله در محدوده منطقه اسلام آباد به وقوع پیوسته است. یافته های پژوهش نشان می دهد منطقه اسکان غیررسمی اسلام آباد یکی از مهمترین کانون های جرم خیز در شهر زنجان است و توزیع فضایی جرایم در این منطقه از الگوی خوشه ای و متمرکز پیروی می کند. از میان 321 فقره جرم ارتکابی در منطقه اسلام آباد بزه شرارت با 19.31 و درگیری و بزه سوء مصرف و اعتیاد به مواد مخدر با 19.31 درصد کل جرایم ارتکابی در این محدوده بیشترین فراوانی را دارا هستند. در مقابل بزه کیف زنی و جیب بری با 0.6 درصد جرایم ارتکابی دارای کمترین فراوانی در بین سایر جرایم است. همچنین ارتباط معناداری بین بالا بودن تراکم و ازدحام جمعیت و افزایش ناهنجاری های اجتماعی در منطقه اسلام آباد مشاهده می گردد. به گونه ای که تراکم نسبی جمعیت در این منطقه422 نفر در هکتار سکونت دارند، این در حالی است که تراکم نسبی جمعیت در شهر زنجان 69 نفر در هکتار است. بنابراین، تراکم نسبی جمعیت در منطقه اسلام آباد 6 برابر بیشتر از متوسط تراکم جمعیت در سایر بخش های شهر زنجان است و به همان میزان نرخ وقوع بزهکاری نیز در این منطقه نسبت به سایر بخش های شهر بیشتر است.
ارزیابی مکان های آسیب پذیر کلان شهرها در برابر حملات تروریستی ، نمونه موردی: کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حملات تروریستی یکی از بزرگترین چالش های جهان در قرن 21 محسوب می شود. سالانه هزاران نفر در سرتاسر جهان بر اثر حملات تروریستی جان خود را از دست می دهند. در این میان کلان شهرها یکی از مهمترین فضاهایی هستند که اکثر حملات تروریستی در آن سازماندهی و انجام می شود ، به طوری که می توان تروریسم را پدیده ای اساساً شهری دانست. کشور ایران و شهرهای بزرگ آن نیز به دلیل ویژگیهای منطقه ای و وجود گروهک های تروریستی و معارض با نظام در خطر حملات تروریستی قرار دارند. در کلان شیراز زیر ساخت های حیاتی، مکان های عمومی و مراکز قدرت سیاسی آن از مکان های بالقوه آسیب پذیر در مقابل حملات تروریستی محسوب می شوند. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد اسنادی و قیاسی انجام شده ،ضمن بررسی کانون های جغرافیایی حملات تروریستی در کلان شهرهای جهان، مهم ترین مکان های این نوع حملات و میزان آسیب پذیری مناطق 9 گانه شهر شیراز در برابر حملات تروریستی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناطق1، 2 و 8 شهر شیراز به دلیل ویژگی های کالبدی- فضایی، تمرکز جمعیتی و تعدد زیر ساخت ها؛ آسیب پذیرترین مناطق در مقابل حملات تروریستی هستند.
بررسی و تحلیل مدل تجربی رفتارهای کاهش خطر زلزله خانوارهای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، سنجش ادراک ریسک زلزله و بررسی مدل تجربی متغیرهای تأثیرگذار بر روی رفتارهای کاهش خطر زلزله خانوارهای شهر تهران است. ازآنجاکه ادراک و رفتارهای کاهش زلزله معلول هر دو فرآیندهای فردی و اجتماعی است، در این تحقیق تلفیقی از رویکردهای روانشناسی فرد محور و فرهنگی به کار گرفته شد. بدین ترتیب مدل نظری تحقیق بر اساس متغیرهای تأثیرگذار از هر دو رویکرد بر روی متغیر وابسته رفتارهای کاهش خطر زلزله شکل گرفت. همچنین رفتارهای کاهش خطر زلزله به صورت هر دو رفتارهای عملی و قصد برای آینده بررسی قرار شد. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی-تحلیلی بوده است. جهت تحلیل مدل مفهومی و دستیابی به مدل تجربی از روش تحلیل مسیر استفاده شد. ابزار سنجش پرسشنامه با حجم نمونه 267 مورد بود. نتایج نشان داد که میزان ادراک ریسک خانوارها، بالاتر از میانه (1>4.71>7 با میانه نظری 4) می باشد. نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر بر روی متغیر وابسته رفتارهای عملی کاهش ریسک نشان داد تنها چهار متغیر دانش نسبت به رفتارهای کاهش خطر، درآمد، سن و مالکیت بر رفتارهای عملی کاهش ریسک زلزله اثر مستقیم دارند (P>.05). علیرغم انتظار سایر متغیرهای تحقیق ارتباط معنی داری با متغیر وابسته تحقیق نداشتند (P>.05). این نشان می دهد که خانوارهای شهر تهران علی رغم احساس خطر زلزله، این خطر را تاکنون جدی نگرفته اند و اقدام عملی مؤثری در این زمینه انجام نداده اند. همچنین نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر بر روی متغیر وابسته قصد انجام رفتارهای کاهش ریسک در آینده نشان داد چهار متغیر ادراک ریسک، کنترل پذیری، میزان اعتماد به مدیریت بحران شهری و طول مدت اقامت در شهر تهران با قصد و نیت رفتارهای کاهش ریسک تأثیر مستقیم داشته اند. در میان این متغیرها، تنها تأثیر ادراک ریسک به صورت مثبت بود. هم چنین در بررسی اثرات غیرمستقیم از طریق متغیر میانه ادراک ریسک، سه متغیر سن، خودکارآمدی، نیاز به محافظت به صورت مثبت و تعصبات خوش بینانه و درآمد از طریق تأثیر بر روی متغیر میانه ادراک ریسک به صورت غیرمستقیم بر روی قصد و نیت رفتارهای کاهش ریسک تأثیرگذارند.
بررسی آسیب پذیری ساختمانهای شهر در برابر مخاطرات طبیعی (زلزله)(مطالعه موردی: محله محتشم کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت صحیح ابعاد و اصول مدیریت بحران ناشی از زمین لرزه در مناطق شهری می تواند به عنوان اولین گام در فرآیند مدیریت بحران و به عنوان یکی از اساسی ترین دستورالعمل ها جهت اجرائی نمودن مدیریت بحران زمین لرزه محسوب می گردد. لذا در پژوهش حاضر به منظور برنامه ریزی اصولی برای کاهش آسیب پذیری ساختمان های شهری و ارائه تصویری روشن از وقوع احتمالی زلزله و عواقب، ارزیابی پهنه های آسیب پذیری شهری ضروری است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است و برای تحلیل داده ها با مدل AHP و نرم افزار GIS و وزن دهی شاخص ها در Expert Choice، به بررسی آسیب پذیری بافت فرسوده محله محتشم شهر کاشان، پرداخته شده برای بررسی آسیب پذیری 9 شاخص مورداستفاده قرارگرفته است. میزان آسیب های وارده به ساختمان های این محله در پنج گروه شامل: پهنه های آسیب پذیر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد ازنظر آسیب پذیری 10 درصد محله در آسیب پذیری خیلی کم، 19 درصد کم، 15 درصد متوسط، 47 درصد زیاد و 9 درصد در آسیب پذیری خیلی زیاد قرار دارد؛ و توزیع فضایی آسیب پذیری در مرکز محله به دلیل عدم استفاده از مصالح مقاوم، کیفیت نامطلوب و قدمت زیاد ابنیه ها، بیشتر از همه جا است. کمترین آسیب پذیری در جداره اصلی بافت بخصوص در قسمت جنوب شرقی محله واقع شده است؛ که با توجه به تحلیل های انجام گرفته در این پژوهش می توان نتیجه گرفت که بادرنظرگرفتن مشکلات کالبدی بافت محله محتشم، رویکرد مدیریت بحران زلزله یک راهکار مؤثر در راستای حفظ بافت و کاهش آسیب های وارده به این بافت در اثر وقوع زلزله خواهد بود.
ارزیابی آسیب پذیری بافت فرسوده شهر مرودشت در برابر زلزله با استفاده از (AHP) و (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر زیستگاه متراکم انسانی است که به دلیل حضور انسان، نیازمند امنیت و ایمنی در همه ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... است. موقعیت جغرافیایی شهر مرودشت به گونه ای است که هم از نظر توپوگرافی و هم از نظر زمین شناسی درونی زمین، خطر وقوع زلزله این شهر را تهدید می نماید. وجود گسل های درونی زمین در منطقه مرودشت و اطراف آن، سابقه فعالیت این گسل ها، دوره بازگشت زلزله و پهنه بندی خطر لزره ای در کنار بافت فرسوده، وسعت، نوع و میزان فرسودگی، امکان تخریب پذیری بالا و. .. از مهمترین تهدیدات برای این شهر است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی / تحلیلی و بر اساس هدف پژوهش کاربردی است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه با ساکنین و استفاده از کتب و مقالات است. در این پژوهش ابتدا با توجه به شرایط ویژه بافت فرسوده شهر مرودشت و همچنین پس از بررسی و مطالعات تحقیقات پیشین تعداد 9 شاخص از قبیل جنس سازه، قدمت بنا، کیفیت ساختمانها، عرض معابر، تراکم جمعیت، فاصله از آتشنشانی، دسترسی به فضای باز و نزدیکی به مراکز درمانی تعریف شد و برای هریک از شاخص ها، زیر شاخص هایی در نظر گرفته شده است و سپس به تدوین و توزیع 30 پرسشنامه بین کارشناسان و متخصصان شهر پرداخته شد و پس از آن به وزن دهی و اولویت بندی شاخص ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار (Expert choict) پرداخته می شود. و در انتها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، نقشه های آسیب پذیری بافت فرسوده مرودشت تهیه می شود. نتایج تحقیق نشانگر این است که در بین شاخص های مورد بررسی، شاخص کیفیت ساختمانها با وزن 0.328 دارای بالاترین وزن نهایی و شاخص فاصله از آتش نشانی با وزن 0.017 کمترین وزن نهایی را دارند و با توجه به نقشه نهایی آسیب پذیری مشاهده می گردد که توزیع مناطق با آسیب پذیری بالا حدود 32 درصد از مساحت بافت را در بر گرفته است، 31 درصد از بافت دارای آسیب پذیری متوسط و بقیه مساحت بافت را فضاهای دارای آسیب پذیری کم به خود اختصاص داده است.
ارزیابی فعالیت و توان لرزه زایی گسل تبریز و برآورد تلفات انسانی کلان شهر تبریز با فن آوری سنجش از دور و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش کلان شهر تبریز در حریم گسل، احتمال بروز خطرات زمین لرزه را افزایش داده است. با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش سعی دارد با استفاده از فن آوری سنجش از دور و GIS به ارزیابی فعالیت و توان لرزه زایی گسل تبریز و برآورد تلفات انسانی در کلان شهر تبریز بپردازد. برای دستیابی به هدف، تصویر ماهواره ای سنجنده ASTER در محیط نرم افزار ENVI5.3 پردازش و شواهد فعالیت گسل تبریز بررسی شد. توان لرزه زایی گسل تبریز با مدل های تجربی تعیین شد. تلفات انسانی کلان شهر تبریز به روش متناسب با شرایط لرزه خیزی و بافت عناصر شهری کشورمان برآورد شد. انحراف آبراهه آجی چای، پرتگاه گسل، پشته های فشاری و پدیده عدسی شکل مهم ترین شواهدی هستند که در تفسیر فعالیت گسل تبریز بر روی تصویر ماهواره ای مورد توجه قرار گرفتند. بر اساس نتایج مدل های تجربی، گسل تبریز توان ایجاد زمین لرزه هایی به بزرگی میانگین 8/6 ریشتر را دارد. با فرض وقوع زمین لرزه ای مطابق سناریوی فعالیت لرزه ای گسل تبریز، از کل جمعیت 1605884 نفری کلان شهر تبریز (سرشماری سال 1390) به تعداد تقریبی 1252589 نفر تلفات شب هنگام شامل 658412 نفر مردگان و 594177 نفر مجروحان در شرایط تخریبی کامل ساختمان ها برآورد شد.
تحلیل شاخص های آسیب پذیری در بافت های فرسوده شهری با رویکرد مدیریت بحران زلزله (مطالعه موردی: محله سیروس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیبپذیری شهر تهران دربرابر زلزله، به ویژه در بافت ها و فضاهای فرسودة بخش مرکزی آن، با عنایت به بستر طبیعی ناامن و با توجه به جایگاه بخش مرکزی این شهر، سنجش میزان
آسیب پذیری بافت های قدیمی بخش مرکزی شهر تهران و ارائه راهکارهای کاهش آسیب پذیری آن ها دربرابر زلزله را در اولویت قرار داده است. در این پژوهش، با ارائه روشی
برای تحلیل آسیب پذیری لرزه ای بافت های فرسوده، بر نقش مؤثر شاخص های برنامه ریزی شهری در کنار شاخص های سازه ای، در برنامه های مقابله با زلزله تأکید میشود. بدین منظور، به چندین موضوع خرد، شامل شناسایی و انتخاب شاخصهای ارزیابی آسیبپذیری لرزهای، تحلیل میزان تأثیر هریک از شاخصها و تعیین نواحی پرخطر و متراکم مسکونی فرسوده و
امتیازبندی طیف های مختلف آسیب پذیری و تولید نقشه ریزپهنه بندی آسیب پذیری محله پرداخته شده است. پژوهش حاضر را می توان از حیث ماهیت و روش، تحلیلی اکتشافی -
دانست. در این نوشتار، ابتدا به مطالعه وضعیت آسیب پذیری منطقه 12 تهران و سپس به شناخت محله سیروس پرداخته می شود. در مرحله تحلیل، ابتدا مقادیر و داده های همه
شاخص ها استخراج می شوند و سپس بهروش تحلیل سلسلهمراتبی ) AHP ( و Expert choice ، شاخص های مربوطه وزن دهی می شوند. سپس با استفاده از نرم افزار GIS ، نقشه ریزپهنه بندی آسیب پذیری محله، با منطق FUZZY ارائه می شود. نتایج نشان می دهد وسعت و پوشش جمعیتی نقاط با آسیب پذیری بالا و بسیار بالا بیشتر است و در کل، محدوده با توجه به همه عوامل کالبدی مورد تحلیل، دربرابر زلزله بسیار آسیب پذیر است.
مدیریت ریسک در بحرانهای انسان ساخت با رویکرد پدافند غیر عامل (نمونه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه امروزه در نظام شهری اهمیت بسیار دارد، توانایی این نظام در انعطاف پذیری درونی برخورداری از قابلیت به کارگیری اصول و مقررات پدافند غیرعامل و پاسخ گویی به انتظارات بیرونی نظام است که این امر برنامه ریزان و طراحان شهری آگاه را در ایجاد شهری سالم و امن طلب می کند. با توجه به افزایشهزینهوپیچیدگیهایموجوددرپروژه هاازیک سووافزایشعدمقطعیتوریسک هایموجودازسویدیگرباعثشدهاستکهمدیرانپروژهبه منظورکاهشخطرپذیریوانحرافپروژهاز اهدافتعیین شده،استفادهازمدیریتریسکرادربرنامه ریزیوکنترلپروژه ها،سرلوحهفعالیتهایخودقرار دهند. در این پژوهش کلان شهر تهران به عنوان بزرگترین و مهم ترین شهر کشور به عنوان نمونه انتخاب و با توجه به موضوع پژوهش شالوده مطالعه ترکیبی از روش های توصیفی، تحلیلی و موردیانتخاب گردید که به منظور طبقهبندیو تجزیهو تحلیلاطلاعاتمذکوروزنواهمیتنسبیهر یکاز تهدیدات مورد بررسی از نظر کارشناسان و با استفاده از مدل ANP و مدلهازوپ استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل تحلیل شبکه مشخص گردید که تروریسم و شورش به ترتیب با 2.7 و 2.6 بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است، همچنین نتایج مدلHAZOP نشان می دهد که جنگ و حمله دشمن و تروریسم به عنوان فاجعه بارترین نوع تهدیدات در محیط های شهری می باشند که با مدیریت ریسک چنین تهدیداتی می توان از خسارات فاجعه بار آن ها تا حدود زیادی کاست. بر این اساس در شرایط فعلی شهر تهران چنانچه تدبیری اندیشیده نشود، در اثر اولین اقدامات دشمن، زیرساخت های این شهر دچار اختلال می شود، به دنبال آن مشکلات اساسی به وجود می آید. در نتیجه در نقطه آغازین بحران بسیاری فعالیت های اقتصادی اجتماعی و سیاسی شهر دچار وقفه شده و فعالیت های مردم، مسئولین و حتی مدافعان شهر با مشکل روبه رو می شود.
ارزیابی روش های استخراج اطلاعات فیزیکی ساختمان های تخریب شده ناشی از زلزله و ارائه ی الگوریتمی بر پایه لایه های GIS و سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لرزه ها از بلایای ویرانگر طبیعی تهدید کننده بشر می باشند. از جمله مشکلات بعد از وقوع یک زمین لرزه می توان به موضوع ارزیابی خسارت اشاره کرد. ناحیه، میزان، نرخ و نوع آسیب، اطلاعات ارزشمندی را به منظور فعالیت های بشردوستانه، امداد و بازسازی در منطقه آسیب دیده در اختیار قرار می دهد. عوامل اصلی تعیین کننده هزینه کلی یک بحران، هم به لحاظ آسیب های اقتصادی و هم به لحاظ تلفات جانی، روشن شدن این مسئله است که با چه سرعتی رویداد مورد پاسخ قرار گرفته و با چه کیفیتی اقدامات واکنشی سازماندهی می گردد. تکنیک های سنجش از دور بدلیل دارا بودن قابلیت هایی از جمله واکنش سریع، عدم تماس فیزیکی، هزینه پایین و دید وسیع، نقش ارزشمندی را در استخراج اطلاعات فیزیکی ساختمان ها دارا می باشند. امروزه بدلیل دسترسی به انواع داده های سنجش از دور، روش های متعددی برای ارزیابی خسارت ساختمان ها طراحی و گزارش شده است. هدف از این تحقیق، مروری بر این روش ها بر مبنای بکارگیری تصاویر نوری در سه دسته: رویکرد تصاویر تک زمانه، چند زمانه و تلفیق داده های بُرداری و تصاویر و همچنین ارائه و پیاده سازی یک روش خودکار به منظور تعیین ساختمان های تخریب شده ناشی از زلزله با استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک بالا و لایه های GIS می باشد. در روش پیشنهادی، پس از استخراج توصیفگرهای بافتی از تصاویر قبل و بعد از زلزله برای هر ساختمان و تعیین توصیفگرهای بهینه، یک سیستم استنتاج فازی عصبی برای تعیین وضعیت ساختمان ها در چهار کلاس «سالم تا تخریب ناچیز»، «تخریب متوسط»، «تخریب سنگین» و «ویران» طراحی شد. نتایج نشان می دهد که این سیستم، صحت کلی 89%در دسته بندی ساختمان ها به 4 کلاس تخریب را دارا می باشد.
پیش بینی محل وقوع زلزله احتمالی در استان خراسان رضوی با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان خراسان رضوی به عنوان دومین استان پرجمعیت کشور با نزدیک به ۶ میلیون نفر ساکن، بیش از ۲۵۰۰ گسل در آن شناسایی شده که ۶۰% مساحت، ۷۵% شهرها و ۳۵% روستاها در حریم این گسل ها قرار دارد؛ لذا پیش بینی محل وقوع زلزله های آینده، می تواند در کاهش خطرات ناشی از زلزله در این استان بسیار سودمند باشد. هدف پژوهش، شناسایی مکان هایی است که احتمال رخداد زلزله در آن ها نسبت به سایر مناطق بیشتر می باشد. برای دستیابی هدف پژوهش، اطلاعات زلزله های ۸-۴ ریشتری رخ داده در محدوده این استان بین سال های ۲۰۱۴-۱۹۰۰ میلادی با ویژگی های مکان، عمق، ساعت و بزرگی زلزله استخراج گردید. سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی خودسازمان ده کوهونن به پیش بینی احتمال رخداد زلزله آتی و مکان آن پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین بزرگی و عمق زلزله های اتفاق افتاده در این استان به ترتیب، ۶/۴ ریشتر و ۹۶/۲۰ کیلومتری سطح زمین بوده است. فراوانی ساعت وقوع زلزله ها در طی ۲۴ ساعت شبانه روز به تفکیک در فصول مختلف، از بعد ظهر تا ساعات اولیه بامداد اتفاق افتاده که اوج آن برای بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب در ساعات ۱، ۲۴، ۲۳ و ۲۲ است. همچنین ۱۲% جمعیت شهری و ۱۰% جمعیت روستایی استان در پهنه های با خطر نسبتاً بالا و بالا قرار دارد. بیشترین احتمال وقوع زلزله در منطقه مرکزی متمایل به غرب استان (شهرستان کاشمر و جنوب شرق شهرستان های سبزوار و بردسکن) و در منطقه جنوب شرق استان (شهرستان خواف) با احتمال ۳۰%، بالاتر نسبت به سایر مناطق پیش بینی شده است.