فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
شناخت پتانسیل های طبیعی، به عنوان بستر فعالیت های انسانی پایه و اساس غالب برنامه ریزی های محیطی و آمایش سرزمین را تشکیل می دهد. در این راستا ویژگی های اقلیمی و عناصر غالب آن در پراکندگی فضایی و شکل گیری رفتار محیطی جوامع انسانی نقش تعیین کننده ایی ایفا می کنند تا آنجا که امروزه مطالعات و بررسی های بیوکلیمای انسانی، پایه و اساس برنامه ریزی های شهری، عمرانی، سکونتگاهی، معماری، جهانگردی و غیره است. در این پژوهش، آسایش یا عدم آسایش انسان در شیراز بر اساس مدل ها و شاخص های زیست اقلیمی بیکر، ترجونگ، فشار عصبی، دمای مؤثر و (TCI) با استفاده از داده های آماری 39 ساله (1389-1350) مورد بررسی قرار گرفت و بهترین زمان برای انجام فعالیتهای محیطی وگردشگری در این شهر تعیین شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شاخصهای بیوکلیمایی مورد استفاده، توانایی آشکارسازی دوره های آسایشی و عدم آسایش شیراز را دارند و با وجود تفاوت های جزئی، نمودهای نسبتاً همگونی از اقلیم آسایشی این شهر ارائه می دهند. بررسیها نشان داد که شیراز در طول سال با داشتن تنوع بیوکلیمایی،از شرایط گرم تا بسیار خنکی برخوردار است؛ طی فصول زمستان و تابستان از محدوده آسایش زیست اقلیمی خارج است و با آغاز فصول بهار و پاییز در ماه های گذار از سرما به گرما (فروردین) و گرما به سرما (آبان) اقلیم شیراز به شرایط آسایش انسانی نزدیک می شود. در مجموع بهار با شرایط منحصر بفرد آسایش انسانی، بهترین فصل برای انجام فعالیت های محیطی و گردشگری در شیراز است.
نقش اقلیم در معماری بافت های مختلف شهری مطالعه ی موردی،شهر سبزوار
حوزه های تخصصی:
پیشینه ی طراحی و ساخت و ساز با توجه به معیارها و ویژگی های طبیعی و اقلیمی در معماری سنتی ایران به صدها سال می رسد و از شاهکارهای معماری در جهان به شمار می آید. رشد تکنولوژی و دستیابی به انرژی های فسیلی موجب شد تا رعایت معیارهای اقلیمی در ساخت ساز مسکن به بوته فراموشی سپرده شود. این پژوهش سعی دارد، که با مطالعه وضعیت زیست اقلیم شهر سبزوار با استفاده از مدل ماهانی به ارایه راهکارهایی جهت طراحی ساختمانی که همساز با اقلیم این منطقه باشد بپردازد، و با بررسی ویژگی های مساکن بافت های قدیم، میانی و جدید این شهر میزان سازگاری بافت های سه گانه با شرایط آب و هوایی شهر سبزوار مورد ارزیابی قرار گیرد. لذا جهت نیل به این هدف مساکن موجود براساس قدمت و ویژگی های معماری به سه بافت قدیم، میانی و جدید تقسیم شدند، و با توجه به ویژگی های معماری ساختمان ها پرسشنامه ای با 195 نمونه از بافت های معماری در مناطق مختلف شهر سبزوار انتخاب و تکمیل شد. در ادامه آمار و اطلاعات ایستگاه سینوپتیک شهر سبزوار در یک دوره آماری 30 ساله شامل دما، رطوبت، باد و بارندگی استخراج و با استفاده از مدل ماهانی وضعیت زیست اقلیمی این شهر مورد بررسی قرار گرفت و پیشنهادات زیر برای طراحی ساختمان ها ارایه گردید: جهت شمالی- جنوبی ساختمان ها، فاصله گذاری ساختمان ها به صورت فشرده، اختصاص 40-25 درصد مساحت دیوار به بازشوها، انتخاب مصالح سنگین ساختمانی برای دیوارهای داخلی و خارجی و کف و طراحی مکانی برای استراحت در فضای آزاد. مقایسه نتایج حاصل از پرسشنامه ها در هریک از بافتهای مختلف شهری وتطبیق آن با پیشنهادات بهینه مدل ماهانی نشان داد در شهر سبزوار الگوی معماری بافت قدیم بیشترین سازگاری را با شرایط اقلیمی این شهرنشان می دهد و دربافت جدید این سازگاری درکمترین حد خود قرار دارد.
تأثیر روند عناصر اقلیمی در معماری و طراحی سکونتگاه های شهری مطالعه موردی : شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
شرایط آب و هوایی به موازات سایر عوامل محیطی از مهمترین عوامل مؤثر در شکل گیری و تکوین شهرها و تداوم حیات شهری به شمار می آید. در راستای این نگرش، هدف اصلی در این پژوهش، بررسی روند عناصر اقلیمی در شهر اصفهان و تأثیر آنها در طرح ریزی شهری می باشد. بدین منظور عناصر اقلیمی میانگین دما، دمای حداکثر، دمای حداقل، میانگین رطوبت نسبی، حداکثر رطوبت نسبی، حداقل رطوبت نسبی، بارش و سرعت باد در شهر اصفهان طی مقطع زمانی 2010-1954 در مقیاس ماهانه و سالانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابتدا سنجش بهنجاری و همگنی داده های مورد استفاده توسط آزمون های اندرسون- دارلینگ و کای اسکور انجام پذیرفت. سپس با توجه با غیرنرمال بودن داده ها از آزمون ناپارامتری من- کندال جهت محاسبه و تحلیل روند استفاده گردید. در ادامه تأثیر هر یک از عناصر اقلیمی مورد مطالعه بر معماری و سکونتگاه های شهری، بررسی و مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به یافته های به دست آمده از این پژوهش وجود روند افزایشی در عناصر دمایی و روند کاهشی در عناصر رطوبتی و سرعت باد در شهر اصفهان تأیید شد. بدیهی است که یکی از معیارهای مهم برای ایجاد تعادل حرارتی و در نتیجه منطقه آسایش، بکارگیری استانداردهای معماری و طراحی ساختمان می باشد. با توجه به روند افزایشی دما در این شهر یکی از راهکارهای استاندارد، افزایش یا کاهش دمای درون بنا می باشد. برای نیل به این منظور می باید عوامل مؤثر در درجه حرارت فضای درونی ساختمان ها شناسایی و سپس با توجه به نیازهای حرارتی، طرح و شکلی مناسب را انتخاب تا هم تعادل حرارتی و احساس آسایش به دست آید و هم هزینه های مربوط به دستگاه های حرارتی و برودتی به حداقل خود برسد.
تحلیل ویژگی های دما و بارش بر تاریخ ریزش آفت سن گندم در شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سن معمولی گندم یکی از آفات اصلی گندم و از مهم ترین مسائل گیاه پزشکی ایران است. در این پژوهش، رابطة بین ویژگی های دما (کمینه، بیشینه، متوسط، تعداد روزهای یخبندان و مجموع واحدهای گرمایی)، میزان بارش و شرایط خشک سالی- ترسالی با تاریخ های آغاز ریزش در شهرستان اصفهان در طول سال های زراعی 1378- 1379 تا 1388- 1389 مطالعه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تاریخ آغاز ریزش آفت سن به شرایط اقلیمی پیش از ریزش آفت به ویژه در فصل زمستان بستگی دارد. در سال هایی که دمای فصل پاییز و زمستان بالاتر از میانگین و مقادیر شاخص بارش استاندارددر فصل های پاییز و زمستان شرایط نرمال بارش را نشان می دهد، ریزش آفت زودتر اتفاق افتاده است. نتایج تحلیل همبستگی بین تعداد روزهای یخبندان سالیانه، فصلی، آستانه های مختلف یخبندان، کمینه، بیشینه و میانگین دما با تاریخ های آغاز ریزش آفت نشان می دهد بین کمینه دمای پاییز و زمستان با تاریخ های آغاز ریزش آفت سن گندم همبستگی معکوس، قوی و معنادار در سطح احتمال 99 درصد وجود دارد. همچنین، بین تعداد روزهای یخبندان با تاریخ آغاز ریزش آفت همبستگی مستقیم مثبت، قوی و معنادار در سطح احتمال 99 درصد وجود دارد. کمینه، بیشینه و میانگین دما در دهة ا ول اسفند دارای رابطة معنادار و منفی و تعداد روزهای یخبندان دارای رابطة مثبت و معنادار در سطح احتمال 99 درصد است. ضریب تعیین (R2) نشان می دهد حدود 97 درصد تغییرات متغیر وابسته (تاریخ ریزش آفت) به متغیرهای مستقل کمینه و بیشینة دما، مجموع بارش در دورة سرد سال (پاییز و زمستان) و تعداد یخبندان های سالیانه وابسته است که اهمیت این عناصر را در پیش بینی تاریخ های ریزش در مدل رگرسیون نشان می دهد.
اعتبارسنجی پروفایل های دما و دمای نقطه شبنم سنجنده مادیس با استفاده از داده های رادیوسوند در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اطلاع از پروفایل های قائم دما و دمای نقطه شبنم در زمرة مهم ترین پارامترها در مدل های عددی پیش بینی وضع آب وهوا جای دارند. در زمان حاضر در ایران پروفایل های قائم دما و دمای نقطه شبنم با رادیوسوندها تهیه می شوند؛ اما به دلیل گرانی رادیوسوندها، ارسال آنها به جو تنها محدود به زمان ها و مکان های خاصی است. به همین دلیل به کار بردن روش های جدید با قابلیت هزینه کم و پوشش وسیع برای تولید پروفایل ها اهمیت بسیار دارد. امروزه تلاش می شود تا با استفاده از ماهواره ها و فناوری سنجش از دور، کاستی های مربوط به اندازه گیری های رادیوسوند مرتفع گردد. در این تحقیق از محصول MYD07-L2 تصاویر سنجنده مادیس ماهواره Aqua با قدرت تفکیک مکانی 5 کیلومتر برای استخراج پروفایل های دما و دمای نقطه شبنم استفاده شده است. برای این کار با برنامه نویسی در محیط IDL، پروفایل های ایستگاه مهرآباد تهران از محصول MYD07-L2 سنجنده مادیس برای روزها و شب های مختلفی از سال 2007 استخراج گردید و سپس میزان Bias و RMSE داده های مذکور با داده های رادیوسوند محاسبه و مقایسه شد. نتایج نشان دادند که داده های پروفایل دمایی مادیس مطابقت مناسبی با داده های رادیوسوند دارند؛ و برای آنها Bias کل 95/1 و RMSE41/2 درجه کلوین، برای سطوح بالاتر از 780 میلی بار، به دست آمد. در سطوح بالاتر از 780 میلی بار پروفایل های دمای نقطه شبنم اختلاف بیشتری را با داده های رادیوسوند نشان دادند و برای آنها نیز مقدار Bias کل 77/5 و RMSE58/6 درجه به دست آمد.
اقلیم و معماری شیراز
حوزه های تخصصی:
بررسی پتانسیل های اقلیم توریستی استان سمنان با استفاده از شاخص دمای معادل فیزیولوژی (PET)
حوزه های تخصصی:
ایران از لحاظ تنوع گردشگری در دنیا جزو پنج کشور برتر محسوب می شود، لذا آگاهی از جاذبه ها و توان های طبیعی بویژه اقلیمی در گستره ی جغرافیایی ایران از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این پژوهش جهت بررسی پتانسیل های اقلیم توریستی استان سمنان با به کارگیری شاخص (PET) از پارامترهای اقلیمی متوسط دمای خشک، متوسط رطوبت نسبی، متوسط سرعت باد، متوسط فشار بخار و میزان ابرناکی ایستگاه های سینوپتیک سمنان، گرمسار، شاهرود و بیارجمند طی دوره آماری (2004-1992) استفاده شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که ماه می همه ایستگاه ها و ماه اکتبر، ایستگاه های سمنان، شاهرود و گرمسار، ماه سپتامبر، شاهرود و بیارجمند، ماه آوریل در گرمسار و ماه ژوئن در بیارجمند از ماه هایی هستند که دارای بهترین شرایط از نقطه نظر اقلیم آسایش هستند و از اقلیم بسیار مناسبی برای توریسم برخوردارند. همه ایستگاه ها، در ماه های جولای و آگوست درجه ی متفاوتی از تنش گرمایی اندک تا متوسط حاکم است. همچنین همه ایستگاه ها طی ماه های ژانویه، فوریه، مارس و نوامبر از تنش سرمایی بسیار شدید تا متوسط برخوردار هستند.
ارزیابی و پهنه بندی آلودگی هوای کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سرعت زیاد شهرنشینی در ایران بسیاری از شهرها به ویژه کلان شهرها با معضلات زیادی مواجهه شدند که عدم پایداری را برای آنها به ارمغان آورده است. این پژوهش بحران آلودگی شهر تبریز به عنوان یکی از هشت شهر آلوده ایران را مورد بررسی قرار داده است. سؤالات مطرح شده در تحقیق عبارت است از بهترین الگوریتم درونیابی در توزیع آلودگی هوا کدام است؟ تراکم آلاینده ها در کدام بخش شهر تبریز بیشتر است؟ کاربری های مؤثر در کاهش و افزایش آلودگی هوای شهر کدامند؟ برای پاسخ به این سؤالات اطلاعات آماری آلاینده ها، مربوط به آلاینده های ذرات معلق هوا (PM10 )، ازن ( O3 )، دی اکسید گوگرد (SO2 )، دی اکسید نیتروژن ( NO2 ) و دی اکسیدکربن ( CO2 ) در بازه ی زمانی سال های 1383 تا 1392 برای کلیه ماه های سال، از پنج ایستگاه سنجش آلاینده های هوای شهر گردآوری و سپس این اطلاعات با استفاده از افزونه زمین آماری نرم افزار ARC GIS درحالت های مختلف درون یابی و مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج نشان داد که: ضرایب میزان خطای درونیابی RMSE و MAE کریجینگ نسبت به IDW از میزان پایین تری برخوردار بوده، لذا بهترین شیوه درونیابی تعیین گردید. همچنین نتایج با معیارهای کیفیت هوا از جمله PSI آلودگی هوا مقایسه گردیده و وضعیت کیفیت هوای شهر در ایستگاه های مورد نظر تعیین و به نقش متقابل کاربری های اراضی مؤثر در کاهش یا افزایش آلودگی معرفی شدند.
تعیین سهم بارش های همرفتی شهر تبریز بر اساس شاخص های ناپایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکانیزم های صعود بارندگی در مناطق مختلف از الگوهای متفاوتی تبعیت می کنند. شناخت این الگوها می تواند سطح برنامه ریزی محیطی را ارتقاء بخشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ویژگی های زمانی بارش های بیش از پنج میلی متر و تعیین سهم بارش های همرفتی شهر تبریز بر اساس داده های جو بالا می باشد. بدین منظور داده های ساعتی بارش ایستگاه تبریز طی دوره آماری بیست وشش ساله(2005-1980)، از آرشیو سازمان هواشناسی دریافت و با گزینش داده های بارش بیش از5 میلی متر، فراوانی زمانی آنها بررسی گردید. پس از گزینش نمونه های مورد بررسی، نمودارهای اسکیوتی روزهای بارش به همراه شاخص های ناپایداری ازقبیل CAPE، LI، TT، SI و KI تجزیه و تحلیل شدند. پردازش این داده ها در مقیاس سالانه بیانگر وقوع مکرر آنها است. حداکثر رخداد این بارش ها در بهار و حداقل آنها در تابستان است. در مقیاس ماهانه، بیشترین تعداد وقوع در ماه های می و آوریل می باشد. نتایج حاصل از ترسیم نمودار های اسکیوتی و محاسبه شاخص های ناپایداری نشان می دهد که نقش عامل همرفت در رخداد بارش های دوره گرم منطقه، بسیار ناچیز است(تنها در 20 درصد از بارش های منطقه تاثیرگذار است)، زیرا هنگامی می توان عامل همرفت را عامل اصلی بارش محسوب کرد که نه تنها میزان همرفت شدت کافی داشته باشد، بلکه ناپایداری لازم برای ایجاد بارش را نیز فراهم سازد. در مجموع، پس از بررسی 96 نمونه بارش دوره گرم سال مشخص شد که عامل همرفت، بیشترین نقش را در رخداد بارش ماههای ژوئن و می داشته است.
تحلیلی برآسایش اقلیمی و برنامه ریزی گردشگری موردشناسی؛ سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری منشوری است دارای وجوه گوناگون، که هر وجه از آن، جنبه هایی از زندگی و نیازهای جامعه ی انسانی را متأثر و مرتفع می سازد و بنا به ماهیت خود این صنعت نه تنها دارای کارکردهای متعددی است، بلکه دارای اشکال متنوعی نیز هست. در این پژوهش گردشگری استان سیستان و بلوچستان با دو رویکرد متفاوت بررسی، تلفیق و در نهایت برنامه ریزی شده است. بدین منظور ابتدا با دو روش ارزشیابی کیفی و روی هم گذاری نقشه های موضوعی طبیعی و انسانی، با استفاده از GIS این استان ناحیه بندی گردید و در تحلیل کارکردی آن هفت ناحیه ی گردشگری شناسایی شد. سپس جهت تبیین شرایط آسایش اقلیمی در هر ناحیه، یک ایستگاه سینوپتیک (همدید) انتخاب (به خاطر وجود یک ایستگاه سینوپتیک در هر ناحیه که داده های کاملی داشتند) و با روش های مختلف آسایش اقلیمی مانند؛ ترجونگ، دمای مؤثر، معادل دمایی و غیره در محیط نرم افزار بیوکلیما، تحلیل گردید و در نهایت تقویم اقلیمی متناسب گردشگری برای هر یک از نواحی هفتگانه، ارائه شد. نتایج حاصل از تحلیل این شاخص ها نشان دهنده ی آن است که در بین سایر نواحی گردشگری استان، ناحیه ی گردشگری چابهار از پتانسیل بسیار زیادی در توریسم زمستانی(ژانویه، فوریه و مارس) برخوردار است. در عین حال ناحیه ی گردشگری زاهدان در ماه های مهر، فروردین و اردیبهشت (اکتبر، آوریل و می) دارای شرایط مناسب زیست اقلیمی است. ناحیه ی گردشگری زابل در ماه های اسفند، فروردین و مهر (مارس، آوریل و اکتبر) از هوای مناسبی جهت مسافرت برخوردار است و همچنین ماه های فروردین، اردیبهشت، شهریور و مهر (آوریل، می، سپتامبر و اکتبر) در ناحیه ی خاش دارای شرایط زیست اقلیمی مناسبی جهت پذیرش گردشگران می باشد. در مجموع می توان گفت در بهار و پاییز نواحی شمالی استان (زابل، زاهدان و خاش) و در زمستان نواحی جنوبی استان (به طور خاص چابهار و تا حدودی سرباز و نیک شهر) شرایط آسایش اقلیمی مناسبی را به منظور برنامه ریزی های توسعه توریسم در استان دارا هستند.
بهینه سازی جهت گیری بناهای ساختمانی در شهر سقز بر اساس شرایط اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر سقز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت خاص جغرافیایی، شرایط توپوگرافی و سامانه های جوی مؤثر بر منطقه، شرایط زیست اقلیمی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به گونه ای که سرمای شدید مشکلات زیادی را برای ساکنان این شهر ایجاد می کند، لذا لزوم بررسی شرایط اقلیمی در ارتباط با طراحی جهت استقرار ساختمان تلاشی است برای کاستن مشکلات مربوط که در این ارتباط با استفاده از داده های هواشناسی سینوپتیک وضعیت زیست اقلیمی شهر سقز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد: براساس شاخص نیاز حرارتی ساختمانی مشخص گردید 7/43 درصد از مواقع سال کاملاً نیاز به گرمایش مکانیکی داریم و تنها 8/20 درصد از سال، امکان بهره گیری از تابش آفتاب ممکن است. حدود 4/10 از مواقع نیز آسایش در فضاهای بسته داریم و تنها 1/11 درصد از مواقع سال آسایش کامل را دارد. به منظور بهره گیری بهینه از شرایط اقلیمی در ساختمان با استفاده از فرمول قانون کسینوس کل ساعات آفتابی در دوره گرم و سرد سال محاسبه شد، و مشخص گردید، در سقز برای استقرار بهینه ی ساختمان جهت جنوب شرقی با کشیدگی در راستای شرقی – غربی می باشد. به همین منظور این پرسش مطرح می شود؛ آیا جهات ساختمانی شهر سقز با شرایط اقلیمی منطقه همساز است؟
بهبود صحت آشکارسازی طیفی بام ساختمان ها از طریق تلفیق هوشمند روش های تشخیص هدف در تصاویر فراطیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی و حجم سنگین داده های حاصل از سنجنده های فراطیفی باعث شده است که امروزه روش های هرچه پیشرفته تر آنالیز داده های فراطیفی به منظور استخراج اطلاعات دقیق تر و کامل تر از آنها مورد توجه قرار گیرند. یکی از آنالیزهایی که بر روی تصاویر فراطیفی انجام می شود، آشکارسازی طیفی هدف است. در این مقاله به منظور بررسی روش های آشکارسازی طیفی هدف و امکان سنجی بهبود آنها، جمعاً چهارده الگوریتم در قالب سه دسته اندازه گیری های قطعی، اندازه گیری های آماری و آشکارسازی آنامولی پیاده سازی شده است. سپس تصاویر حاصل از بهترین الگوریتم ها در هر دسته انتخاب شده و به روش های مختلف در دو مرحله با یکدیگر تلفیق گردیده اند تا تصویر تلفیقی بهینه ای با بالاترین صحت به دست آید. در بررسی های انجام شده در زمینه دسته الگوریتم ها ی آشکارسازی مذکور، مشخص گردید که به ترتیب دو الگوریتم (Spectral Correlation Similarity)SCS و (Spectral Angle Measure)SAM، دو الگوریتم (Information Spectral Divergence) SID و (Jeffiries-Matusita Distance)JMD و سه الگوریتم (Covariance-based Matched Filter Measure)CMFM، (Constrained Energy minimizing) CEM و (Correlation-based Matched Filter Measure)RMFM دارای بالاترین صحت آشکارسازی در بین الگوریتم های موجود در هر دسته اند. در این مقاله به منظور تلفیق نتایج آشکارسازی، دو روش باینری ـ شامل عملگر بولی و فاصله اقلیدسی ـ و نیز دو روش استنتاج فازی شامل دستی (Fuzzy Inference System) FIS و اتوماتیک ((System Adaptive Neuro-Fuzzy Inference) ANFIS) ـ پیاده سازی شده است.
آزمون های انجام گرفته بر روی تصویری از سنجنده فراطیفی (Compact Airborne Spectrographic Imager)CASI از منطقه شهری تولوز واقع در جنوب فرانسه برای آشکارسازی بام ساختمان ها، نشان داد که در بین چهار روش تلفیق یاد شده، روش ANFIS به عنوان روشی هوشمند و خودکار، پس از اعمال روی نتایج هفت الگوریتم آشکارسازی طیفی مذکور، توانسته است به بالاترین صحت با ضریب کاپای 9/0 دست یابد.
کاربرد تکنیک های خودهمبستگی فضایی در تحلیل جزیره حرارتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست TM تغییرات فضایی – زمانی جزیره حرارتی تهران مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر مطالعه شده مربوط به دوره زمانی 1986 تا 2010 هستند(13 تصویر). ابتدا الگوریتم تک باندی کین و همکارانش(2001)برای استخراج دما از باند حرارتی تصاویر لندست TM استفاده شد. سپس با استفاده از روشهای تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی و محلی تغییرات فضایی و زمانی دمای سطحی بررسی شد. نتایج تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی نشان داد که داده های دمای سطحی تهران دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده اند. علاوه بر آن، بین سالهای 1986 تا 2010 مقدار خودهمبستگی فضایی افزایش یافته و متغیر دما تمایل بیشتری به متمرکز شدن و خوشه ای شدن در فضا پیدا کرده است. با توجه به نتایج خودهمبستگی فضایی عمومی دو نتیجه ی مهم حاصل شد: 1- در طول دوره مطالعه خوشه های حرارتی جدیدی در شهر تهران شکل گرفته اند. 2- وسعت فضایی خوشه های حرارتی قبلی رو به افزایش رفته است. جهت روشن شدن ماهیت خوشه های دمایی (داغ یا خنک بودن خوشه ها) و بررسی تغییرات فضایی آنها از آماره ی خودهمبستگی فضایی محلی استفاده شد. نتایج این بخش تقویت و گسترش خوشه های داغ و تضعیف خوشه های خنک را تایید نمود. بررسی و مقایسه ی پراکندگی فضایی نقاط بالا- بالا و پایین- پایین در طول دوره مطالعه نشان داد که بین سالهای 1986 تا 2010 به علت از بین رفتن نیمی از پوشش گیاهی نواحی غرب و جنوب غربی تهران(مناطق 18، 19، 21 و 22) خوشه های خنک مستقر بر این نواحی کوچک یا ناپدید شده اند و خوشه های داغ جدیدی در این نواحی شکل گرفته اند. در نتیجه ی این تغییرات جزیره حرارتی که در سال 1986 بر روی فرودگاه مهرآباد(منطقه9) و بخشهایی از مناطق 21 و 22 حاکم بوده است، در طول این 25 سال به سمت غرب و جنوب غرب گسترش یافته و مساحت بیشتری را اشغال کرده است. همچنین هسته های حرارتی کوچکی در جنوب و غرب منطقه 19 ظهور یافته است. علاوه بر آن به علت تخریب و نابودی بخش مهمی از باغات مناطق شمالی تهران(به خصوص شمیرانات) خوشه های خنک مستقر در این نواحی تضعیف شده اند.
بررسی تغییرات درجه حرارت سطح و پوشش ـ کاربری زمین شهری با استفاده از داده های سنجندة ETM+ (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درجه حرارت سطح زمین (LST) فاکتور مهمی در مطالعات تغییرات دمایی، تخمین مقادیر تابشی، مطالعات تعادل گرمایی و همچنین ابزاری کنترلی برای مدل های آب و هوایی و اقلیم شهری است. در این تحقیق، کوشش شده است که درجه حرارت سطح شهر تهران با استفاده از تصویر سنجندة ETM+، برگرفته در تاریخ 3 ژوئن سال 2001 تخمین زده شود. تغییرات درجه حرارت سطح به دست آمده نسبت به انواع پوشش ـ کاربری زمین، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین دقت طبقه بندی انواع پوشش ـ کاربری زمین، ارزیابی شد و مشخص گردید که دقت طبقه بندی با استفاده از مؤلفه های MNF افزایش می یابد. مقادیر گسیل مندی و درجه حرارت سطح با به کارگیری روش SEBAL بر روی دادة ماهواره ای تخمین زده شد. علاوه بر این، ارتباط درجه حرارت سطح با مقادیر NDVI و کسر پوشش گیاهی ارزیابی گردیدند. به علاوه، رابطه رگرسیون درجه حرارت سطح و پوشش گیاهی به تفکیک انواع مختلف پوشش گیاهی محاسبه و ارائه شد. نتایج به دست آمده از بررسی ها، نشان دهندة وابستگی شدید بین درجه حرارت سطح و مقادیر NDVI و FVC برای انواع پوشش ـ کاربری زمین است. نتایج حاصل از انجام تحلیل رگرسیون بین پارامترهای تعیین مقادیر پوشش گیاهی و درجه حرارت سطح، حاکی از آن است که روش به کار رفته، برای تخمین مقادیر گسیل مندی و درجه حرارت سطح، در مناطق شهری غیریکنواخت با دقت مناسب و پذیرفتنی عملی است و می تواند به منظور برآورد میزان توسعه و تغییرات دمایی شهری در دوره زمانی معین مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی الگوهای همدید مؤثر بر آلودگی هوا در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آلودگی هوا به عنوان یکی از مهم ترین مخاطرات فناوری عصر حاضرمی باشد. از آنجاییکه کلانشهر مشهد با این بحران شهری مواجه است، هدف مطالعه حاضر شناسایی الگوهای جوی مؤثر بر آلودگی هوای شهر مشهد طی دوره آماری 1389-1386می باشد. سوال پژوهش این است که آیا سامانه های جوی که وارد شهر مشهد می شوند در تشدید آلودگی هوا تاثیر گذارند؟ برای شناسایی الگوهای موثر در ایجاد آلودگی در روز دو آلاینده مونوکسیدکربن (CO) و مواد معلق (PM10) در نیمه سرد سال، داده های روزانه فشار سطح دریا (SLP) و 500 هکتوپاسکال به کار گرفته شد.همچنین از روش های چندمتغیره، تحلیل مؤلفه اصلی(PCA) و خوشه بندی(CL) استفاده شد و این روزها در 5 گروه قرار گرفت و برای هر گروه ، نقشه-های مرکب از داده های سطح متوسط دریا (SLP) و 500 هکتوپاسکال تهیه و تفسیر همدید گردید. نتایج نشان داد وجود ناوه در اطراف دریاچه آرال، موجب ریزش هوای سرد به شمال شرق ایران شده و در سطح زمین موجب قوی تر شدن پرفشار سیبری گردیده،از طرفی استقرار یک سامانه پرفشار در غرب ایران موجب ورود جریانات شمال غربی شده ، که این الگوهای فشار موجب کاهش شدید دما و پایداری هوا، تراکم غلظت آلاینده ها در شهر مشهد شده است. همچنین وجود کم فشارها ، باعث ناپایداری و انتقال ذرات گردوغبار از بیابان های ترکمنستان به شهر مشهد شده اند.
تعیین محدوده های بیوکلیماتیک شهر مشهد بر مبنای دادهای ساعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص زیست اقلیم دمای معادل فیزیولوژیک (PET) جزء شاخص های ترمو فیزیولوژیک است که از معادله بیلان حرارتی بدن انشان مشتق می گردد. این شاخص از پرکاربردترین ها در زمینه ارزیابی های زیست اقلیم محسوب می گردد. در تحقیق حاضر محدوده های بیو کلیماتیک شهر مشهد برای ساعات12,09وUTC 21 (با مطابق30: 09، 15:30 و 21:30 به وقت محلی) و بر اساس داده های اقلیمی دوره 20 ساله (1387-1368) مورد ارزیابی قرار گرفته است. علاوه بر ارزیابی زیست اقلیمی (آسایش اقلیمی، استرس گرمایی و سرمایی) فراوانی وقوع پدیده های فیزیکی ( مثل بارش،یخبندان،طوفان و..) و زیبا شناختی (شامل ابرناکی، شرایط آفتاب) که بر آسایش اقلیمی تاثیر گذارند نیز محاسبه شده است. بر اساس نتایج بدست آمده، دوره آسایش اقلیمی ساعات 9:30 و15:30 شهر مشهد در دو بازه زمانی واقع شده است دوره اول در ابتدای فصل بهار و دوره دوم آن در اوایل فصل پائیز واقع شده است که دوره اول آن طولانی تر است. دوره آسایش ساعت21:30 بصورت پیوسته در تیر و مرداده ماه واقع شده است. در مجموع تعداد روز های همراه با آسایش(2323) در ساعت 15:30(150روز) و بعد از آن ساعت9:30 (139 روز) اتفاق می افتد. ساعت 21:30فاقد تنش های گرمایی است.
ارزیابی اثر بلندمرتبه سازی بر عملکرد جریان باد شهری، پژوهش موردی: منطقه 22 کلانشهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه روند رو به رشد شهرها و افزایش جمعیت باعث برهم زدن نظم طبیعت و تغییر ساختار اصلی و اولیه سرزمین شده است. در سال های اخیر در جهت جلوگیری از رشد افقی شهرها ایده ساخت بناهای بلند در شهرهای جهان و همچنین کلانشهر تهران مطرح شده است. یکی از اثرات منفی بلندمرتبه سازی تغییر جریان باد شهری می باشد. بر این اساس هدف این مطالعه ارزیابی اثر ساختمان های بلند بر علمکرد جریان باد شهری با استفاده از روش قیاسی- استنتاجی است. در این تحقیق منطقه 22 کلانشهر تهران به علت روند روبه رشد بلندمرتبه سازی به عنوان پژوهش موردی انتخاب شده است. نتایج ارزیابی اثر بلندمرتبه سازی بر جریان باد در سطح منطقه 22 بیانگر این موضوع می باشد که به دلیل مکان یابی نادرست و غیر اصولی ساختمان های بلند در این منطقه الگوی طبیعی وزش باد تغییر یافته و در نتیجه موجب بروز اثرات ثانویه ناشی از رکود یا تشدید جریان باد شده و کریدور ورودی هوا به شهر تهران را با مشکل جدی مواجه ساخته است. بر این اساس رعایت اصول و معیارهای مناسب مکان یابی و ارزیابی بلندمرتبه سازی توسط مدیران شهری زمینه ای برای اقدامات صحیح مدیریتی در جهت کاهش اثرات فراهم می نماید.
تحلیل زمانی – مکانی جزیره حرارتی شهر مشهد با توجه به گسترش شهر و تغییرات کاربری - پوشش زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش دمای سطح زمین و شکل گیری جزایر حرارتی در کلان شهرها به یکی از معضلات زیست محیطی تبدیل شده است که در نتیجه گسترش برنامه ریزی نشده این شهرها پدید آمده است. امروزه استفاده از تصاویر ماهواره ای در مطالعات محیط زیست شهری به دلیل فراهم آوردن دید یکپارچه و کاهش هزینه و زمان انجام مطالعات، رشد فزاینده ای داشته است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات دمایی و گسترش جزیره حرارتی در شهر مشهد به دنبال گسترش این شهر در دهه های اخیر است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چندزمانه لندست (TM 1987، ETM+ 2000 و OLI/TIRS 2014) و روش حد آستانه NDVI و قانون پلانک برای تصاویر TM و ETM+ و الگوریتم دو پنجره برای تصاویر OLI/TIRS، دمای سطح زمین استخراج شد. سپس دمای سطح زمین نرمال گردید و رابطه آن با کسر پوشش گیاهی و تغییرات کاربری - پوشش زمین بررسی شد. نتایج نشان داد که حدود 2500 هکتار از اراضی کشاورزی و فضای سبز به کاربری ساخته شده تبدیل شده که تقریباً برابر با افزایش مساحت طبقه دمایی بسیار گرم بوده است. این موضوع نشان می دهد که کاهش پوشش گیاهی، مهم ترین عامل در گسترش جزایر حرارتی شهر مشهد بوده است. بررسی تعییرات دمای سطح زمین و جزیره حرارتی نشان داد با از بین رفتن پوشش گیاهی داخل و اطراف شهر طبقه دمایی بسیار خنک (29- 25 درجه سانتیگراد)، جای خود را به طبقه دمایی متوسط (37 – 33 درجه) داده است. همچنین با دستکاری دامنه های اطراف شهر، دمای آنها افزایش یافته و به طبقه دمایی گرم (41 – 41 درجه) و بسیار گرم (45 – 41 درجه) تغییر یافته اند. نتایج تغییرات توزیع دمای سطح نشان داد که چندین خوشه دمایی در شمال غرب، جنوب و جنوب غرب مشهد توسعه یافته اند. این تغییرات در شمال غرب به دلیل دستکاری اراضی متصل به شهر برای آماده سازی این اراضی برای گسترش آتی شهر و در جنوب به دلیل توسعه فرودگاه بوده است. همچنین دامنه های رو به آفتاب در غرب و جنوب غرب به دلیل دستکاری این دامنه ها گرم تر شده اند. علاوه بر این، تبدیل اراضی کشاورزی در شرق و شمال شرق باعث تغییر دما از طبقه دمایی خیلی خنک و خنک (33 - 29 درجه) به متوسط و تا حدودی گرم شده است.
تاثیرات الگوی کاربری اراضی بر توزیع فضایی آلاینده های هوای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی کاربری اراضی نشان دهنده نحوه توزیع و ترکیب افقی کاربری ها ی شهری می باشد که نقش بسیار مهمی در پراکنش آلاینده ها و کیفیت هوای شهر بر عهده دارد. تاثیر این الگو بر توزیع آلاینده ها را می توان در مکان گزینی منابع آلاینده (کاربریهای مسکونی، صنعتی، تجاری، اداری و...) و همچنین اثر گذاری آن بر توزیع سفرهای شهری و بدنبال آن آلاینده های منتشر شده از ترافیک شهری دانست. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی نقش الگوی کاربری اراضی بر تمرکز آلاینده های هوای شهر تهران با استفاده از ترکیب تکنیک های فضایی و روشهای آمار استنباطی است. آمار 16 ایستگاه سنجش آلودگی شهر تهران در سال 2010 (شامل آلاینده های CO، NO2، O3، PM10 و SO2) بعنوان متغیر تاثیر پذیر انتخاب گردیده و شاخص های الگوی کاربری اراضی (استخراج شده توسط نرم افزار FRAGSTATS)، طول شبکه معابر و درصد فضای باز به عنوان متغیرهای تاثیر گذار انتخاب گردیدند. جهت استخراج متغیرهای تاثیرگذار از سیستم بافرینگ که در روش رگرسیون کاربری اراضی (LUR) بکار گرفته می شود، استفاده گردید تا نتایج در فواصل مختلف مورد تحلیل قرار گیرند. پس از بررسی های روابط همبستگی میان تمرکز آلاینده ها و شاخص های الگوی کاربری اراضی که در سه بخش شاخص های سرزمین، شاخص های طبقات و سایر شاخص ها (شاخص های طول معابر و درصد فضای باز) صورت پذیرفت، نتایج تحقیق حاکی از آن است که بالاترین ضریب همبستگی، مربوط به رابطه میان آلاینده NO2 و طول معابر در بافر 1000 متری می باشد. بطور کلی آلاینده NO2 در مقایسه با دیگر آلاینده ها همبستگی بیشتری با شاخص های مورد مطالعه نشان می دهد که دلیل آن را می توان در تاثیر الگوی کاربری اراضی بر منابع تولید این آلاینده که عمدتاً جریانهای ترافیکی می باشد، دانست. آلاینده های دیگر مثل CO، PM10 و SO2 نیز روابط متوسطی را (بویژه در بافر 1000 متری)با الگوی کاربری اراضی نشان می دهند. کمترین میزان ضریب همبستگی نیز میان آلاینده O3 و شاخص های الگوهای کاربری اراضی مشاهده می شود که دلیل آن را می توان در نحوه شکل گیری و واکنشهای متفاوت این آلاینده نسبت به آلاینده های دیگر دانست.
ارتقای مدل تجزیه و تحلیل سیستمی ارزیابی توان تفرجی پارک جنگلی مخمل کوه خرم آباد با استفاده از عامل منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور ارزیابی توان تفرجی پارک جنگلی مخمل کوه واقع در شمال شهر خرم آباد به مساحت 430 هکتار، از فن آوری GIS استفاده شد. ابتدا نقشه های شیب، جهت و ارتفاع در نرم افزار ArcGIS9.2 و Arcview3.2 تهیه شدند. سپس با تلفیق آن ها نقشه شکل زمین بدست آمد. با روی هم گذاری نقشه شکل زمین، طبقات خاک و پوشش گیاهی، نقشه واحدهای زیست محیطی تهیه شد. در نهایت از مقایسه واحدها با مدل توریسم مخدوم، نقشه توان تفرجی اولیه بدست آمد. نتایج نشان داد از کل مساحت منطقه، 4/34 درصد از پارک مخمل کوه دارای توان تفرجی متمرکز نوع دو، 9/39 درصد توان گسترده نوع اول و 9/25 درصد دارای توان گسترده نوع دو می باشد. برای ارتقا مدل سیستمی اقدام به برداشت عامل منابع آبی با استفاده از GPS شد تا لایه منابع آبی به عنوان لایه مثبت به نقشه توان تفرجی اولیه اضافه و نقشه توان تفرجی نهایی بدست آید. نتایج نشان داد که با دخالت این فاکتور، توان تفرجی پارک به 6/13 درصد توان تفرجی متمرکز نوع یک، 2/37 درصد تفرج متمرکز نوع دو، 2/32 درصد تفرج گسترده نوع یک و 1/17 درصد تفرج گسترده نوع دو تغییر یافت.