فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲۵۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی عوامل مؤثر بر وجود یا عدم وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی شهرستان شیروان و چرداول است. این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که به روش پیمایشی اجرا شده است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق انجام مصاحبههای حضوری و با استفاده از پرسشنامه در سال زراعی 89-1388، به دست آمد. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای ساکن در روستاهای شهرستان شیروان و چرداول بودند که در امر کشاورزی (زراعت یا دام پروری و یا هردو باهم) اشتغال دارند (8099N= )، از این میان، 200 خانوار، به روش نمونهگیری طبقهای متناسب چند مرحلهای و با استفاده از فرمول کوکران، بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ضریب آلفای کرونباخ و ضریب KMO در قسمت اصلی ابزار جمعآوری کننده اطلاعات نشان داد که وسیلهی تحقیق قابلیت زیادی برای جمعآوری اطلاعات را دارا میباشد. برای علتیابی متغیرهای مؤثر در چگونگی وجود یا عدم وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی از مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیرهای خسارت و دورافتادگی محل سکونت ازمراکز سرویسدهی و خدمات بر عامل آسیبپذیری، متغیرهای ملاقات بر نخبگان سیاسی مذهبی شهرستان و سطح سواد بر عامل انزوا، عوامل سیاسی ـ اجتماعی بر عامل بیقدرتی، متغیرهای میزان هزینههای مورد استفاده در بخش کشاورزی و درآمد کل خانوار بر عامل فقر، و متغیرهای بهرهوری عوامل تولید و نیروی انسانی بر عامل ضعف جسمانی دارای اثرات مستقیم و بهطور مثبت و معنیداری بر وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی شهرستان شیروان و چرداول تأثیرگذار بودهاند.
سنجش و اولویت بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان دلفان با استفاده از مدل تصمیم گیری ویکور (مطالعه موردی: دهستان خاوه شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین ابعاد چندگانه توسعه پایدار، بعد اجتماعی یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود. در این بین پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد توسعه پایدار بیش تر با ابعاد کیفی زندگی انسانی همگام است و بر مفاهیمی چون آینده نگری، عدالت محوری، مشارکت، توانمند سازی، دسترسی برابر، ارتقاء هویت فرهنگی و ثبات نهادی تأکید دارد. هدف از این پژوهش سنجش و اولویت بندی مقدار پایداری اجتماعی در محدوده روستاهای دهستان خاوه شمالی از توابع بخش مرکزی شهرستان دلفان استان لرستان است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است؛ بدین منظور از مدل تصمیم گیری چند معیاره ی ویکور (VIKOR) و شیوه های تحلیلی مربوطه جهت رتبه بندی 10 روستای مورد مطالعه استفاده شد. سرانجام در این مدل مقدار Q بیانگر رتبه نهایی هر روستا از مجموع 11 شاخص مورد مطالعه است. این مقدار بین عدد صفر تا یک تعیین می گردد و هرچه به عدد صفر نزدیک تر باشد نشان دهنده مطلوبیت پایداری اجتماعی و هر چه به عدد یک نزدیک تر نشانگر ضعف پایداری اجتماعی است. در این راستا حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران برابر با 150 خانوار روستایی تعیین گردید. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های یازده گانه پایداری اجتماعی در چارچوب مدل ویکور نشان می دهند که روستاهای کفراج، سراب غضنفر و ایرانشاهی بالاترین و روستای سرخانجوب سفلی، نورمحمد زمانه و عزیزآباد پایین ترین مقدار پایداری اجتماعی را در بین روستاهای نمونه دارند. هم چنین میانگین Q در 10 روستای مورد مطالعه برابر با 0.520 بدست آمد که نشان می دهد در مجموع پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی پایین تر از حد متوسط است. لذا در راستای بهبود سطح پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی می بایست اقداماتی چون توزیع عادلانه امکانات و فرصت ها؛ ارایه خدمات اجتماعی مناسب و کافی برای همه افراد جامعه، بویژه در بخش های آموزش و سلامت؛ رفع تبعیض های اجتماعی و جنسیتی؛ ارتقاء مسوولیت پذیری سیاسی و مشارکت اجتماعی را در کانون برنامه ریزی توسعه اجتماعی قرار داد.
تعیین و تحلیل سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی شهرستان چالدران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و تنگناهایهای موجود اولین گام اساسی در فرایند برنامهریزی توسعه نواحی روستایی بهشمار میرود. در این راستا، تعیین و تحلیل سطوح توسعهیافتگی دهستانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد که اغلب با استفاده از روشهای کمی صورت میگیرد. هدف کلی این مقاله، تعیین و تحلیل سطوح توسعهیافتگی دهستانهای شهرستان چالدران واقع در شمال غرب استان آذربایجان غربی میباشد. به این منظور، از 38 متغیر در قالب شاخصهای جمعیتی، آموزشی ـ فرهنگی، زیربنایی ـ کالبدی، بهداشتی ـ درمانی، اداری ـ خدماتی و اقتصادی در سطح دهستانهای شهرستان بهرهگیری شده و با استفاده از مدل موریس و روش ضریب اختلاف به تحلیل و بررسی آنها اقدام شده است. در نهایت نتایج سطحبندی دهستانها به تفکیک کلیه شاخصها با استفاده از نرمافزار ArcGis، به صورت نقشه ارائه گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از مجموع 5 دهستان این شهرستان هیچ دهستانی در سطح توسعهیافته نبوده و 4 دهستان در سطح در حال توسعه و یک دهستان نیز در سطح کمتر توسعهیافته قرار دارند. از نظر نحوه توزیع امکانات و خدمات، شاخص زیربنایی- کالبدی دارای کمترین و شاخص آموزشی- فرهنگی دارای بیشترین میزان تعادل و برابری بوده است.
سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی با استفاده از تکنیک روش تشابه به گزینة ایده آل فازی مطالعة موردی: دهستان میانده - استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی، مفهومی است که در سال های اخیر، به دلیل نقشی که در سلامت روان افراد دارد، اهمیت بسزایی یافته است. جایگاه روستاها در فرایند توسعة اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس های مختلف منطقه ای آشکار است. پیامدهای توجه نکردن به کیفیت زندگی در نواحی روستایی می تواند فقر گسترده، نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت، و حاشیه نشینی شهری باشد. با توجه به آنچه گفته شد، هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین شاخص ها و ارزیابی و سنجش کیفیت زندگی ذهنی در مراکز روستایی دهستان میاندهِ استان فارس است. این مطالعه از نوع «توصیفی- تحلیلی» است که داده های مورد نیاز آن از طریق تکمیل سیاهة اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامة بسط یافتة کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL-BREF)، به وسیلة ساکنان نواحی روستایی دهستان میانده و همچنین مطالعات پیمایشی به دست آمده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با در نظر گرفتن حداکثر ناهمگنی (5/0=q=p)، برابر با 385 نفر برآورد شده، که اعضای آن به صورت نمونه گیری سهمیه بندی از ساکنان هشت روستای پرجمعیت از طریق نمونه گیری احتمالی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش تشابه به حل ایده آل فازی تحلیل شد و به منظور تشخیص گروه های همگن برای تعیین سطح رضایت در دهستان میانده، از روش تحلیل خوشه ای بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که روستای میانده با توجه به موقعیت مرکزی اش در سطح دهستان، در تمامی سنجه های کیفیت زندگی وضعیت بهتری از روستاهای دیگر دهستان دارد. با اینکه در بین روستا های مورد مطالعه، از نظر شاخص های ترکیبیِ کیفیت زندگی تفاوت چندانی وجود ندارد، اما در سنجه های مختلف سلامت محیط، سلامت اجتماعی، اقتصادی، روانی و جسمیِ افراد، تفاوت هایی در رضایت پاسخ دهندگان دیده می شود.
عوامل مؤثر بر نهادینه سازی بیمة اجتماعی در روستاهای شهرستان کبودرآهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیمة اجتماعی روستاییان در ایران به شکل عملی در سال های اخیر از طریق صندوق بیمة اجتماعی روستاییان و عشایر به اجرا درآمده است. البته استفادة همگانی از بیمة اجتماعی مستلزم نهادینه شدن آن است که خود مستلزم به وجود آمدن عادات رفتاری، سیاست گذاری مناسب، اختصاص زمان و بودجه و دیگر اقدامات گسترده برای پایدار شدن آن است. هدف از این پژوهش توصیفی- پیمایشی، شناسایی عوامل مؤثر بر نهادینه سازی بیمة اجتماعی در روستاییان شهرستان کبودرآهنگ است. داده ها با استفاده از پرسشنامه از طریق مصاحبة ساخت یافته با 320 نفر از بیمه گزاران گردآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آماره های توصیفی و همچنین روش تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تحقیق مشخص ساخت که عوامل مؤثر بر نهادینه سازی بیمة اجتماعی را در منطقه مورد مطالعه می توان در قالب سه عامل شناختی– هنجاری، فرهنگی– اجتماعی و تنظیمی دسته بندی کرد. بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهاد شد که صندوق بیمة اجتماعی روستاییان به ایجاد آگاهی در ارباب رجوع توجه کند و با بهره گیری از ظرفیت گستردة رسانه ها و توان فنی کارگزاران، بستر اطلاع رسانی مناسب و فراگیر را برای جامعة روستایی فراهم سازد.
ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی در توسعه نواحی روستایی با تأکید بر کیفیت زندگی (مطالعه موردی: دهستان مشهد، میقان شهرستان اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی، یک مفهوم فرا رشته ای است که طی پانزده سال اخیر مورد توجه بسیاری از شاخه های علوم انسانی قرار گرفته است. این مفهوم در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی پیرامون توسعه جوامع روستایی نیز مطرح، بر منابع موجود در روستا تأکید دارد. این منابع شامل : روابط انسانی، شبکه ها و نهاد ها در ساختار های اجتماعی است؛ لذا به منظور رسیدن به توسعه روستایی، دسترسی به سرمایه اجتماعی از ضروریات می باشد. در تحقیق حاضر سه شاخص مد نظر پانتام (اعتماد، مشارکت و شبکه ها) در رابطه با سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق، تمامی خانوارهای روستاهای دهستان مشهد میقان واقع در شهرستان اراک می باشد. داده های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده از 270 خانوار نمونه در 25 روستای دهستان مشهد میقان بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی، تحلیل مسیر و مدل موریس و کای دو استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که: بین افزایش سرمایه اجتماعی و افزایش کیفیت زندگی در منطقه ی مورد مطالعه در سطح 906/0 درصد رابطه ی کاملاً معناداری وجود دارد و از میان مؤلفه های سرمایه اجتماعی، انسجام اجتماعی با اثرات کلی 455/0 بیشترین تاثیر را بر روی سطح کیفیت زندگی خانوارهای روستایی داشته است.
ارزیابی اثرات اهداف بخش روستایی برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران در رضایت مندی روستاییان (مورد شناسی: دهستان ایجرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر میزان اثر بخشی اهداف و سیاستهای مرتبط با روستاها که در برنامه چهارم توسعه تدوین یافته، مورد ارزیابی گرفته است. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و تحلیل محتوا بعد از آزمون روایی و پایایی آنها انجام یافته است. براساس یافتههای تحقیق، سطح رضایتمندی ساکنان روستاهای هدف بهویژه از منظر شاخصهای اقتصادی در حد پایینی قرار دارد. اگر چه براساس آزمون فریدمن نمیتوان میان 27 شاخص تفاوت معناداری را از نظر میزان رضایتمندی ملاحظه کرد، ولی طبقه بندی آنها در ابعاد مختلف و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که ابعاد کالبدی و اقتصادی حدود 67 درصد تغییرات رضایت را تبیین میکنند. اگر چه بعد اقتصادی به تنهایی 40 درصد تغییرات رضایتمندی را تبیین میکند ولی 90 درصد در شاخصهای اقتصادی از نظر رضایتمندی در سطح پایینتر از متوسط قرار دارند. نتایج تحلیلی حاکی از آن است که مردم از اقدامات دولت در ترغیب والقای دیدگاه مثبت جوانان به مشارکت با میانگین5/4 بالاترین، و اصلاح سیستم آبیاری با میانگین12/1کمترین میزان رضایتمندی را داشتند.
پیوندهای روستایی- شهری زاهدان و توسعه نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند های روستایی - شهری می توانند تأثیر بسزایی در توسعه روستایی منطقه داشته باشند، کما اینکه از شهر به مثابه موتور توسعه روستایی یاد شده است. این آثار می تواند نقش مثبت یا منفی و به بیان دیگر نقش زایا یا انگلی بر حوزه یا ناحیه خویش بر جای بگذرد و از منطقه ای به منطقه دیگر و از شهری به شهر دیگر متفاوت باشد. از این رو شناخت علمی این آثار می تواند در برنامه ریزی های منطقه مؤثر افتد. هدف مقاله حاضر شناسایی و تعیین وضعیت معناداری پیوند های روستا- شهری سطوح توسعه روستایی منطقه و نقش زایا یا انگلی بودن شهر درخصوص آن است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و بر مبنای استفاده از داده های میدانی و اسنادی استوار است. جامعه آماری شامل روستاهای 20 خانوار و بالاتر شهرستان و حجم نمونه 90 روستا یا حدود 37 درصد روستاهای منطقه است. به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی روستایی از 42 شاخص توسعه و روش موریس استفاده شده و در سه سطح روستاهای توسعه یافته، در حال توسعه و محروم دسته بندی شده اند. اثر شهر به وسیلة سه عامل اصلی: اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و سیاسی- اداری با 15 شاخص یا پیوند روستا با شهر اندازه گیری شده و رابطة معناداری بین آنها با سطوح توسعه روستایی مورد محاسبه قرار گرفته است. نرم افزار مورد استفاده، Spss16 بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که از مجموع 15 مورد پیوند روستایی- شهری مورد بررسی در این منطقه، 10 مورد آن در قالب سه عامل اثرگذار مورد اشاره شهر، دارای رابطه معنادار و از نوع مثبت با سطوح توسعه روستایی بوده اند.
تعارض روستاگریزی جوانان با روند توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان دیزمار غربی شهرستان جلفا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی توسعه پایدار روستایی
جریان مهاجرت از روستا به شهر همواره وجود داشته است و این امر حکایت از پویایی جامعه دارد. اما مهاجرت بی رویه و تخلیه روستاها از نیروی کارآمد، امروزه به یکی از نارسایی های اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی بدل شده است. امروزه جوان گزین بودن اغلب مهاجرت ها و تشدید مهاجرت جوانان روستا به شهر و حتی هنجار شدن روستاگریزی در بین آنان نگران کننده شده است. پرداختن به موضوع روستاگریزی جوانان با هر هدفی که باشد به نحوی اجتناب ناپذیر با مسائل کشاورزی و ناگزیر با توسعه روستایی پیوند می یابد. بنابراین هدف از مقاله حاضر، پاسخ به این سؤال است که چه عواملی بر روستاگریزی جوانان با روند توسعه روستایی مؤثر هستند. جامعه آماری این پژوهش 6 روستا واقع در دهستان دیزمارغربی در شهرستان جلفای استان آذربایجان شرقی بوده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع اسنادی و پیمایشی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مهاجرت نوعی جریان انتخاب کنندة روستاییان جوان تر و مولد است. جوانان به دلایل مختلف اجتماعی- اقتصادی انگیزه ای قوی برای ترک روستا دارند، و البته عوامل اجتماعی- فرهنگی نیز نقش مهمی در روستاگریزی جوانان داشته است. روستاگریزی جوانان، روستا را در معرض ناپایداری جمعیتی، عدم تعادل سنی و جنسی جمعیت، کاهش شاخص های توسعه در روستا- نظیر سواد- و مهم تر از همه سالخورده شدن روستاییان و کاهش نیروی کار فعال و کاهش بهره وری قرار داده و به تعمیق توسعه نیافتگی روستاها انجامیده است.
تحلیل نقش مشارکت مردم در پایداری اقتصاد روستایی (مطالعه موردی دهستان ایجرود بالا، شهرستان ایجرود، استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشارکت به عنوان رهیافتی کارآمد، نقش مهمی در دست یابی به معیشت پایدار و برقراری نظام پایدار اقتصادی در نواحی روستایی ایفا می کند. در واقع رهیافت مشارکت با فراهم آوردن بستر همکاری و ایجاد جریان اطلاعاتی در بخش های مختلف تولید، خدمات و بازرگانی، زمینه ی مناسبی را جهت استمرار و پایداری نظام اقتصاد روستایی به وجود می آورد. از آن جایی که اقتصاد روستاها به جهت فقر منابع ارتباطی و اطلاعاتی با مشکلات عدیده ای از قبیل پایین بودن راندمان تولید، نوسان شدید تولید محصولات، آشفتگی بازار فروش محصولات، ضعف سرمایه گذاری، آفت زدگی شدید محصولات و بسیاری مشکلات دیگر مواجه است، توجه به این رهیافت جهت خروج از وضعیت ناپایدار کنونی امری اجتناب ناپذیر می باشد. از این رو مقاله حاضر در صدد است با رویکردی همه جانبه و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و هم بستگی، نقش مشارکت مردم در پویایی اقتصاد روستا و حذف و تعدیل چالش ها را در سطح 14 سکونت گاه روستایی دهستان ایجرود بالا در شهرستان ایجرود مورد کنکاش قرار دهد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 147 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های مناسب در نرم افزار SPSS و رتبه بندی پایداری اقتصادی نواحی روستایی از طریق تکنیک تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس انجام شده است. بر اساس آزمونt استیودنت، میزان مشارکت مردم و پایداری اقتصاد روستا به طور معناداری کمتر از حدّ مورد انتظار است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد، معیارهایی همچون مشارکت مردم و دولت در خصوص
سرمایه گذاری در منابع آب و خاک، اخذ وام برای سرمایه گذاری به صورت مشترک، همکاری و اطلاع رسانی در خصوص زمان کنترل آفات محصولات کشاورزی و مشارکت در اطلاع رسانی در خصوص انواع جدید گونه های پر محصول، بیشترین تأثیر را بر سطح پایداری اقتصادی در نواحی روستایی داشته است.
سنجش اثرگذاری شاخص های ICT بر زندگی روستاییان با استفاده از روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «روستا»، گاهی برابر با مفاهیمی مانند اقلیت، نواحی بی فایده از نظر اقتصادی، نواحی کوچک، حومه، مشتریان تجاری کوچک، فشرده از نظر اقتصادی، مشاغل خانگی، نواحی گسسته و منزوی و مانند آن است. با این وجود فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی با کاهش تأثیر عامل فاصله جغرافیایی ، نشان داده است که این تکنولوژی رابطه مهمی با نواحی روستایی دارد. در این ارتباط توسعه فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی در برخی از مناطق روستایی ایران تغییراتی را در شرایط حاکم بر زندگی روستاییان سبب ساز شده است. اگر چه دامنه و شدت تأثیرگذاری فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی بر کسی پوشید نیست، اما بازخورد توسعه این فناوری ها در کشورهای کمتر توسعه یافته چندان روشن نیست. از جمله مشکلات مطرح در این خصوص ابهام در حوزه های تأثیرگذاری ICT و نیز عدم وجود یک اجماع کارشناسی در این مورد است. این مطالعه به عنوان یک پژوهش کاربردی که به شیوه «توصیفی - تحلیلی» انجام گرفته است، در واقع پاسخی به این نیاز است. در این راستا پس از بررسی پیشینه مطالعات انجام شده، ادبیات موضوع و نظریه های مطرح در خصوص فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی مبنای نظری لازم برای استخراج حوزه های تأثیرپذیر زندگی روستایی از ICT فراهم شد. پس از آنکه حوزه ها مؤلفه های متأثر از ICT تعیین شد، با استفاده از مدل AHP گروهی، نظرات 20 کارشناس مرتبط ادغام شده و نتایج نهایی استخراج شد. انتخاب این کارشناسان به گونه ای بود که نزدیک ترین تخصص های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیز مبحث توسعه و برنامه ریزی روستایی را در برگیرد. در نهایت پژوهش حاضر ضمن ارائه الگویی جدید از شاخص های زندگی روستایی که از فناوری اطلاعات و ارتباطات متأثر است، وزن و اهمیت این شاخص ها را در ارتباط با میزان تأثیرپذیری از ICT مشخص نموده است.
عوامل مؤثر بر سطح سلامت روستاها (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت به عنوان وضعیتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی تعریف می شود که هم شامل فقدان بیماری و هم بهره مندی از بالاترین استاندارد سلامتی قابل دسترس، بدون تبعیض فرهنگی، سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی است. در جمهوری اسلامی ایران برنامه های بسیاری در رابطه با محیط روستا از سالهای 1358 اجرا شده است. با این همه شواهد حاکی از آن است که سطح سلامت نواحی روستایی پایین است. چالش ارتقای سطح سلامت روستایی مانع بزرگی بر سر راه توسعه پایدار نواحی مزبور محسوب می شود. هدف از تحقیق حاضر بررسی سطح سلامت روستاها و عوامل مؤثرآن بوده است. شناخت ماهیت و ابعاد سلامت و عوامل تأثیرگذار آن برای برنامه ریزی ارتقای سطح سلامت نواحی روستایی ضرورت و اهمیت بسیار زیادی دارد و می تواند نقش مهمی در توسعه پایدار این نواحی داشته باشد. ناحیه مورد مطالعه تحقیق روستاهای شهرستان شفت استان گیلان می باشد. مشاهده مستقیم، مصاحبه با مردم محلی و تکمیل پرسشنامه اصلی ترین روش های جمع آوری داده ها بوده است.داده های جمع آوری شده بر اساس آمار توصیفی و استنباطی( مدل تاپسیس و تحلیل عاملی( مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. داده های جمع آوری شده بر اساس آمار توصیفی و استنباطی( مدل تاپسیس و تحلیل عاملی( مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه نشان می دهد که سطح سلامت جامعه روستایی پایین است. وضعیت اقتصادی، نحوه کارکرد نهادهای عمومی و مدنی، سرمایه اجتماعی و فرهنگ برخواسته از آن به گونه ای است که افراد جامعه در جستجوی منافع شخصی سلامت جامعه روستایی را در معرض خطر قرار داده اند.
بررسی تأثیر رفاه و سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی در مناطق روستایی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی و ابعاد آن هدف توسعه محسوب میشود. مقولة توسعه که از امکانات اولیة مادی گرفته تا وضعیت آرامش روانی، پهنة وسیعی از زندگی فرد را دربرمیگیرد. هدف توسعه در سطوح محلی، ملی و بینالمللی بهبود کیفیت زندگی است و آینده بشر متکی بر درک بهتر سازههایی خواهد بود که بر کیفیت زندگی تأثیرگذارند؛ بنابراین، پژوهش در مورد کیفیت زندگی، در پیشبرد برنامههای توسعة پایدار در مناطق روستایی انکارنشدنی است؛ برایناساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر رفاه و سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی در مناطق روستایی شهرستان بویراحمد بود. این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت پذیرفت. کارشناسان، روایی صوری و محتوایی پرسشنامه را تأیید کردند و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ از 65/0 تا 77/0 برای متغیرهای گوناگون بهدست آمد. جامعة آماری پژوهش، سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان بویراحمد بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای، 223 نفر از سرپرستان خانوارهای روستایی این شهرستان انتخاب و مطالعه شدند. نتایج نشان داد که از نظر کیفیت زندگی، خانوارهای مورد مطالعه به چهار دستة کیفیت زندگی پایین، متوسط، خوب و عالی تفکیکشدنی هستند. افزونبرآن، یافتهها حاکی از آن بود که بین کیفیت زندگی و سرمایة اجتماعی رابطة معنیداری وجود ندارد؛ حالآنکه کیفیت زندگی رابطة معنیداری با رفاه اجتماعی داشت. طبق نتایج تحلیل رگرسیون، متغیرهای تعداد اعضای خانوار، اراضی تحت مالکیت و رفاه اجتماعی بیش از 7/45% از تغییرات واریانس در کیفیت زندگی را تبیین می کنند.
سنجش و ارزیابی زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری(مطالعه موردی: شهرستان ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاهای پیرامون شهری در واقع سکونتگاه هایی هستند که در عین حال عرصه های شکل گیری و رشد و تداوم فرصت ها و تهدیدهایی به شمار می آیند که بر کیفیت زیست و نحوه تأمین نیازهای ساکنان تأثیر می نهند. دسترسی به امکانات و خدمات موجود در شهرها از یک سو، و تهدیدهای بوم شناختی شهر و جذب جمعیت مهاجر از سوی دیگر، شرایط پیچیده ای را در این روستاها به وجود می آورد. لذا ارزیابی زیست پذیری در این روستاها به عنوان یکی از مفاهیم نو در پژوهش های برنامه ریزی سکونتگاهی اهمیت خاصی بیابد. سکونتگاه زیست پذیر به اختصار، محلی مناسب برای کار و زندگی تعریف شده است. منطقه مورد مطالعه تحقیق، روستاهای پیرامون شهری در سطح شهرستان ورامین است، و در مجاورت چهار نقطه شهری واقع در آن قرار دارد. روش تحقیق تحلیلی است و با استفاده از یافته های میدانی انجام گرفته است. نتایج حاکی از آن اند که زیست پذیری روستاها در مجموع شرایط مطلوبی ندارد و بیشتر روستاها در وضعیت نامطلوبی به سر می برند. دیگر اینکه ابعاد اقتصادی و اجتماعی زیست پذیری روستاها در سطح متوسط است و بعد زیست محیطی در وضعیت نامطلوب قرار دارد.
توانمندسازی گامی اساسی در جهت نیل به توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه روستایی تا حدودی تابعی از توانمندسازی روستاییان است، زیرا تغییر و تکامل دانش، مهارت و نگرش روستاییان به توسعه روستایی منجر می شود. در این ارتباط، همان طوری که روستاییان از پذیرش روش های جدید و جدیدتر استقبال می کنند، به تبع آن افکارشان نیز متحول می گردد و در نتیجه نگرش جدیدی در آنها نسبت به فعالیت های کشاورزی و سایر فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی ایجاد می شود و با ارتقای ظرفیت های شناختی (آگاهی و دانش) خود، موجبات توسعه پایدار مناطق روستایی را فراهم می سازند. گفتنی است هدف کلی تحقیق حاضر، نقش توانمند سازی در توسعه روستایی است. روش تحقیق از نوع تحقیقات پیمایشی تبیینی یا تحلیلی به شمار می رود. علاوه براین، برای انجام تحقیق نوزده روستای نمونه به صورت تصادفی طبقه ای و 137 نفر از روستاییان از طریق فرمول کوکران به صورت تصادفی انتخاب شدند. همچنین، در این تحقیق، داده های خام برای اندازه گیری شاخص ها از طریق مصاحبه،مشاهده، پرسشنامه، اسناد و مدارک گردآوری شد. افزون بر این، برای تعیین روایی محتوای پرسشنامه از دیدگاه کارشناسان و تعیین پایایی کمی پرسش نامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS استفاده شد. در نهایت، در مقاله حاضر برای پاسخ به سؤال تحقیق با تهیه یک سری شاخص های تبیین کننده توسعه روستایی و توانمندسازی و سنجش آن در سطح مناطق روستایی نمونه شهرستان مشگین شهر، نگارنده به ارتباط معنادار بین توانمندسازی و توسعه روستایی با استفاده از آزمون آماری پیرسون دست یافته است.
تحلیل پایداری اجتماعی-اقتصادی تولید زعفران و تأثیر آن بر توسعه روستایی مورد: دهستان بالا ولایت شهرستان تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری کشاورزی امروزه بی شک یکی از مهمترین بخشهای توسعه پایدار است. اتکای اصلی درآمد ساکنین روستا های شهرستان تربت حیدریه و دهستان بالاولایت، به محصولات کشاورزی و باغی به ویژه زعفران می باشد که از قدیم درمنطقه خراسان کشت می شده است. بنابراین توجه به پایداری آن در توسعه روستایی مهم می باشد. این تحقیق با هدف تحلیل پایداری تولید زعفران از دو بعد اجتماعی و اقتصادی انجام گرفته است. برای بررسی این موضوع از دو روش اسنادی و میدانی از طریقروش تحقیق توصیفی– همبستگی استفاده شده است. در فرایند عملیات میدانی، دو نوع پرسشنامه تهیه گردید. پرسشنامه اول توسط دهیاران و بخشدار منطقه و پرسشنامه دوم از سوی 327 کشاورز زعفران کار انتخاب شده از طریق نمونه گیری مطبق از 20 روستای دهستان تکمیل گردیدند. نتایج نشان داد که وضعیت اقتصادی روستاها از جمله درآمد پایین، نوسان قیمت زعفران، عدم تضمین قیمت ها، عدم بازاریابی مناسب، هزینه بالای تولید زعفران و ناکارآمدی نهادهای دولتی در ایجاد تعاونی جهت بهبود خرید و فروش زعفران در ناپایداری اقتصادی تولید زعفران نقش دارند. همچنین با وجود برخی مشکلات اجتماعی از جمله دسترسی کم به نهادهای اجتماعی دولتی، مشارکت و همیاری مردم در قالب خود جوش و محلی در امور روستا و علاقه به تولید زعفران تأثیر مثبت بر پایداری داشته و به همین دلیل از لحاظ اجتماعی روستاها پایدارترند. همچنین، پایداری اجتماعی اقتصادی تولید زعفران با متغیرهای مستقل انسانی جمعیت و باسوادی دارای رابطه مثبت و معنی دار و با متغیر مستقل طبیعی فاصله از شهر، دارای رابطه منفی و معنی دار می باشد.
اثرات گسترش فناوری اطلاعات در توسعه روستایی (مورد: روستاهای استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شاخص های گسترش فناوری اطلاعات به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی محسوب می گردد و هر کشوری بتواند ضریب نفوذ این فناوری را در میان شهروندان خود افزایش دهد، از فواید متعدد آن در حوزه های مختلف بهره مند می شود. از طرفی توسعه روستایی به عنوان یک فرایند تغییرات اجتماعی و فرهنگی در محیط روستا شامل بهبود بازدهی و افزایش اشتغال و درآمد روستاییان،تأمین حداقل قابل قبول سطح تغذیه، آموزش و پرورش و بهداشت می باشد. در مجموع هر چه بتوان به شکل بهتری، فرایند توسعه روستایی را تسریع نمود، بهتر می توان مانع از مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرها و مطلویبت فضاهای روستایی گردید. در این تحقیق سعی شده است تا به بررسی اثراتفناوری اطلاعات بر اشتغال، خود اشتغالی، مهارت های شغلی، دانش عمومی، دانش تخصصی مهاجرت روستاییان به شهرها پرداخته و میزان تأثیرگذاری آن را مورد ارزیابی قرار دهد. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه روستاییان بین 15 تا 30 سال است که در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی زندگی می کنند و روستای آنها در محدوده توسعه فناوری اطلاعات قرار گرفته و در نتیجه به اینترنت و مراکز ICT دسترسی داشته باشند. روش نمونه گیری خوشه ای منظم است. حجم نمونه نهایی انتخابی برابر با 386 نفر می باشد. روش انجام تحقیق روش توصیفی پیمایشی بوده و ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه و مشاهده مستقیم می باشند. در تجزیه تحلیل داده ها از هر دو روش توصیفی و استنباطی در نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد توسعه فناوری اطلاعات در روستاها به گونه ای است که عمدتاً جوانان بدان توجه دارند. به علاوه رابطه معناداری میان توسعه فناوری اطلاعات و بهبود دانش عمومی و تخصصی روستاییان و همچنین افزایش مهاجرت، بهبود خود اشتغالی و افزایش مهارت های شغلی وجود دارد.