فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
19 - 35
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: محیط می تواند سبب ایجاد هیجان های مثبت و منفی در شهروندان گردد. بخش مهمی از اهمیت هیجان به دلیل تأثیری است که بر رفتار افراد دارد. زیرا هیجان یکی از اجزاء اصلی رفتار اجتماعی است و استخراج پاسخ های هیجانی یکی از بهترین راه های فهم تجربه و ادراک است. مروری توصیفی بر مطالعات انجام شده نشان می دهد تاکنون به جایگاه و سازوکار فرایندهای هیجانی در تعامل انسان و محیط کمتر توجه شده است. تدقیق جایگاه هیجان در چارچوب تعامل انسان و محیط در لایه ای عمیق تر، مستلزم کشف سازوکار هیجان و ارتباط آن با تعامل انسان- محیط است که دغدغه این پژوهش است. هدف: هدف پژوهش آن است که به کمک حوزه های مطالعاتی مکمل به جایگاه فرآیندهای عاطفی و هیجانی در چارچوب تعامل انسان و محیط دست یابد. روش: روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی است. در مرحله اول، با تحلیل مقایسه ای پژوهش های صورت گرفته، مدل اولیه تعامل انسان و محیط ارائه و سپس از طریق تحلیل محتوای مطالعات حوزه روانشناسی هیجان، سازوکار فرآیندهای هیجانی استنتاج شده است. محصول نهایی تحقیق، تدقیق جایگاه فرآیند هیجانی در مدل جامع تعامل انسان و محیط است. یافته ها: در چارچوب پیشنهادی ارائه شده مشخص شد علاوه بر دو فرآیند شناختی و تفسیری تأثیرگذار بر رفتار که تحت تأثیر شرایط ادراک کننده و شرایط محیط فیزیکی روی می دهد، وقتی فرد در محیط با پتانسیل هیجانی قرارگیرد، فرآیندهای هیجانی روی می دهد که یا می تواند در سطح ادراک هیجانی باقی بماند و یا درصورت ایجاد انگیختگی توسط محرک هیجانی به تجربه هیجانی منجرگردد. در نهایت تجربه و یا ادراک هیجانی می تواند تحت تاثیر فرآیندهای مرحله بالاتر به ترتیب منجر به رفتار و احساس خاصی در محیط و یا ارزیابی عاطفی آن گردد. نتیجه گیری: کیفیت عاطفی و هیجانی ادراک شده از محیط نیز هم تحت تأثیر ویژگی های محیطی احساس شده و هم ویژگی های فردی است و می تواند یکی از مهم ترین مؤلفه های سه گانه رفتاری باشد که ضرورت توجه و تنظیم محرک های هیجانی محیط را برای طراحان و برنامه ریزان محیطی نشان می دهد.
واکاوی مفهوم شناختی تهویه شهری: تبیین مدل های مفهومی و شناسایی شاخص های اندازه گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
65 - 89
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: آلودگی هوا و نزول کیفیت هوای شهری در 30 سال آینده به عنوان یکی از اصلی ترین چالش های ساکنین کلان شهرها و دلیل اصلی مرگ و میر زودرس مطرح خواهد بود. به نظر می رسد که در کنار رشد لجام گسیخته جمعیت شهری، تغییرات کالبدی منتج از بکارگیری رویکردهای سنتی در نظام های برنامه ریزی و طراحی شهری، موجب نزول کیفیت هوا در شهرها شده است. هدف: پژوهش حاضر، در نظر دارد تا با مرور ادبیات مرتبط با تهویه طبیعی، چارچوبی نظری و عملیاتی برای مفهوم سازی و سنجش تهویه شهری در مقیاس میانی (محله و بلوک)، ارائه دهد. روش: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و موردکاوی است و در نظر دارد تا با تبیین ارکان و محورهای اصلی مفهوم تهویه شهری، مؤلفه های اثرگذار بر تهویه شهری و ابعاد اثرپذیر از آن را مشخص و از این ره شاخص های عام سنجش کیفیت تهویه شهری را استخراج نماید. یافته ها: در مقاله حاضر، پنج عامل اثرگذار بر تهویه طبیعی و پنج حوزه اثرپذیر از آن به تفکیک مقیاس مشخص شده و در نهایت مدل مفهومی پژوهش که نماینگر تصویری کلان از ارتباطات میان مؤلفه های تأثیرگذار و نوع کنش آنها با مفهوم تهویه شهری است؛ ارائه شده است. همچنین با بهره گیری از ماتریس ارزیابی گولر و تعیین معیارهای اولویت بندی، از میان 35 شاخص عام مستخرج از مطالعات جهانی، 10 شاخص به عنوان شاخص های نهایی سنجش تهویه انتخاب گردیدند. نتیجه گیری: شناسایی شاخص های 10 گانه مورفولوژیک تأثیرگذار بر تهویه طبیعی، نشان از آن دارد که اعمال این شاخص ها در توسعه های شهری مبتنی بر تهویه ممکن است در تقابل با برخی از دستورالعمل های عام توسعه ای سایر رویکردهای شهری قرار گیرد. اختلافات ماهوی میان راهبردهای کلان رویکردهایی چون توسعه پایدار، شهر فشرده و ... با راهکارهای مدنظر در توسعه شهری مبتنی بر تهویه طبیعی، از جمله این تفاوت هاست؛ که تدقیق و تلفیق راهکارهای چندوجهی را با توجه به زمینه اقدام ضروری می نماید.
مکان های سوم شهری؛ صحنه خلق پاتوق های اجتماعی و تفریحی جامعه مطالعه موردی: بررسی تطبیقی کافه های مناطق 1 و 4 شهر اورمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
153 - 170
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه مکان های سوم شهری همواره محلی برای جاری شدن حیات غیررسمی در مقابل حیات رسمی بوده است. کافه های شهری به عنوان یکی از پدیده های خرد اجتماعی، فضایی مدرن و روشن فکر و بخشی از مکان های سوم شهری، فضاهای شهری فراتر از مکان زیست و کار به حساب می آیند که با تأکید بر پویایی، سرزندگی و کارایی مطلوب فضا، بستر تعاملات اجتماعی پایدار، حضورپذیری فعال شهروندان و شکل گیری حیات اجتماعی را فراهم می آورند. هدف: تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی در تلاش است تا با بهره گیری از اندیشه اولدنبرگ در اسناد کتابخانه ای، به بررسی تطبیقی کافه های شهری مناطق 1 و 4 شهر اورمیه از منظر صحنه ی سازگار و مناسب پاتوق های تفریحی و اجتماعی جامعه بپردازد. روش: شیوه های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، بهره گیری از روش های سندگزینی، شناسایی میدانی و نمونه گیری طبقه ای و استفاده از تکنیک های آنتروپی شانون و ماباک جهت وزن دهی مولفه ها و رتبه بندی مناطق پیشنهادی می باشد. یافته ها: براساس تحلیل داده های تحقیق و طبق یافته ها، شاخص «شخصیت بخشی» در منطقه 1 شهر ارومیه، بیشترین میزان مطلوبیت و سازگاری را به خود اختصاص داده است. همچنین شاخص «آسایش و آرام بودن» وضعیت مناسبی را در منطقه 1 شهر داشته است. به علاوه شاخص های «مکان تفریح و گذران اوقات فراغت» و «پویایی تعامل بومی و محلی» در منطقه 4 شهر اورمیه، به ترتیب نامناسب ترین وضعیت موجود را در میان سایر شاخص ها به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که منطقه 1 شهر اورمیه با برخورداری از توسعه روزافزون و چشمگیر در ابعاد فیزیکی، اجتماعی، کیفیتی فضا و فرهنگی، شرایط مطلوب تری در امر بهبود و خلق مکان های سوم شهری (کافه) و بازتولید پاتوق های تفریحی و اجتماعی جامعه شهری داشته است.
زیبایی و عملکرد پست پروداکشن در مهندسی معماری
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
213-225
حوزه های تخصصی:
پست پروداکشن در معماری بسیار ضروری است که معمولاً در تمام کارهای کوچک و بزرگ روی عکس خروجی (رندر تصویر) برای زیبا و پویا کردن تصاویر انجام می گیرد و همچنین باعث بهبود حالت کلی رندر توسط نرم افزارهای گرافیکی مانند فتوشاپ می شود. در این راستا در مقاله حاضر برای اولین بار در جهان سعی شده است تا زیبایی و عملکرد پست پروداکشن در مهندسی معماری مطرح و ارائه داده شود. هدف از انجام این پژوهش، نزدیک شدن به پاسخ این پرسش است که آیا رندر تصویر پروژه های معماری را در فتوشاپ پست پروداکشن کنیم یا در نرم افزاری همچون تِری دی اِس مَکس حرفه ایی رندر بگیریم؟ آیا با پست پروداکشن می توان حجم خام رندر گرفته شده را به واقعیت صحنه رندر تصویر تبدیل کرد؟ بررسی نقطه ضعف های رندرهای گرفته شده و کمبود وقت برای ارائه کار، مهارت و تجربه لازم کار با نرم افزار فتوشاپ و موتورهای رندر این امکان را داد تا با بررسی جزئیات آن نتیجه قابل قبول از پژوهش گرفته شود. در نهایت، در این مقاله به این باور می رسیم که برای ارائه بهتر و واقعی تر تصاویر سه بعدی (رندر تصویر) پروژه های معماری نیاز به نرم افزار فتوشاپ امری اجتناب ناپذیر است.
تحلیل میزات تطبیق فضای باز مجتمع های مسکونی با رویکرد «شهر دوستدار کودک» و ارتقا آن از طریق مشارکت کودکان؛ نمونه مطالعاتی: مجتمع امین شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
63 - 78
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: درگذشته فضای باز و حیاط در خانه های ویلایی، امکان بازی، فعالیت و ارتباط کودکان با طبیعت را فراهم کرده بود؛ اما تغییر سبک زندگی و رواج آپارتمان نشینی، چالش هایی همانند انزوای اجتماعی، بی تحرکی و قطع ارتباط با طبیعت را پیش روی سلامت جسمی و روحی کودکان قرار داده است. دراین شرایط طراحی مناسب فضاهای باز در مجتمع های مسکونی می تواند جایگزین حیاط و فضای باز در گذشته باشد. هدف: با توجه به اهمیت فضای باز مجتمع های مسکونی در رشد سالم جسمی و روان شناختی کودکان، این مقاله به دنبال بررسی میزان بهره مندی فضای باز مجتمع های مسکونی امین شهر یزد از رویکرد شهر دوستدار کودک و ارتقای آن با مشارکت کودکان می باشد. روش: این پژوهش کاربردی و از روش تحلیل محتوای 30 مصاحبه با والدین و کودکان و 30 نقاشی ترسیم شده توسط کودکان در بازه سنی 7-12 سال استفاده شده است. مصاحبه های انجام شده بر مبنای مدل مفهومی منتج از مبانی نظری و پیشینه پژوهش صورت گرفته است. یافته ها: در نمونه مطالعاتی به مقوله های ایمنی و فضا و کاربری بیشترین توجه و فعالیت و مشارکت کودک کمترین توجه شده است. همچنین مفاهیم ارتباط با طبیعت، فضای سبز و فضای بازی جهت بازی های گروهی دارای بیشترین توجه و علاقه در بین کودکان می باشد. نتیجه گیری: بنابر تحلیل یافته ها و مشارکت کودکان، توسعه فضاهای بازی سبز و یاد دهنده در فضای باز مجتمع ها به عنوان فضای بالقوه و منعطف، طراحی مسیرهای عبور و مرور کودکان، توسعه فعالیت های مشارکت محور بین بزرگسالان و کودکان و تامین خدمات پایه و مورد نیاز کودکان در مجتمع های مسکونی می تواند فضاهای باز دوستدار کودک را توسعه و بهبود بخشد.
فضای زبان؛ (زبان به مثابه عاملی تعیین کننده در تعریف و ادراک فضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 22
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: زبان محور بودن مفهوم فضا، کاربرد و ادراک آن را به عنوان یک مفهوم کلیدی در شهرسازی و معماری، گاهی با کژفهمی همراه کرده است. پیوند بین دو مضمون فضا و زبان آن ها را به عنوان مفاهیم بنیادین در شناخت و تفسیر شهرها تبدیل کرده و ادراک یکی بدون دیگری ممکن نیست. نقد گفتمان مسلط در باب فضا، در رشته هایی چون شهرسازی که فضا را عموماً به عنوان یک مفهوم فیزیکی مورد استفاده قرار داده اند، و همچنین مطالعه پدیدارشناسانه دو مفهوم مورد اشاره می تواند به تبیین کاربردی مفهوم فضا کمک نماید. هدف: مقاله حاضر با هدف ریشه یابی زمینه های ادراک در نظریات مختلف فضا و همچنین تعریف زبان به عنوان اصلی ترین عامل در فرایند ادراک و تجربه فضا، تدوین شده است. همچنین بررسی و نقد ارتباط متقابل بین فضا و زبان از اهداف این مقاله است. روش: مطالعات انجام شده مبتنی بر ساختاری مرکب از دو روش «تحلیل انتقادی گفتمان» و «پدیدارشناسانه هرمنوتیک» است. یافته ها: به نظر می رسد ساختار جدایی ناپذیر دو مفهوم فضا و زبان، پیدایش و کاربرد نومفهمومی تحت عنوان «فضای زبان» را ایجاب می کند؛ این مفهوم فضا و تفاسیر مختلف تبیین شده درباره آن را که حاصل تجربه زیسته آدمیان در سکونتگاه های انسانی مختلف و به خصوص شهرها است، اکیداً وابسته به زبان و اندیشه، فرهنگ، هویت، سبک زندگی، معانی، نشانه شناسی و مراودات رایج در زبان های مختلف دانسته و ریشه تفاوت در ادراک فضا را ناشی از همین تفاوت های زبانی می داند. نتیجه: تعریف سنتی فضا به عنوان مجموعه ای از عناصر فیزیکی که به شکلی خاص در کنار هم استقرار یافته اند با ماهیت فضای زیست تناسبی ندارد. فضا شبکه ای پیچیده از عناصر فیزیکی و عوامل غیرمادی است. زبان به عنوان عامل و حامل تفکر، و به نمایش گذارنده جهان، تنها وسیله ای است که می تواند فضای واقعی را وانمود نماید؛ لذا زبان ابزارِ درک فضا نیست، بلکه خود فضاست.
کاربرد تکنیک FMEA و تاپسیس فازی در رتبه بندی محلات بافت تاریخی شیراز با هدف سنجش تحقق پذیری سیاست های بازآفرینی پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
149 - 169
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بافت تاریخی و فرهنگی شیراز یکی از بافت های کهن کشور است که به دلیل معماری و بافت شهری خاص خود واجد ارزش های معماری و برنامه ریزی شهری قابل توجهی است. قدمت کالبدی بافت تاریخی و به تبع آن پیچیدگی و فرسودگی شدید، مشکلات اجتماعی و اقتصادی خاص این بافت، عاملی در راستای افت شدید شهری و به دنبال آن اقبال کمتر ساکنین محلی در امر نوسازی و همچنین سکونت در بافت می باشد.هدف: مقاله حاضر در نظر دارد به کاربرد تکنیک FMEA و تاپسیس فازی در رتبه بندی محلات بافت تاریخی شیراز با هدف سنجش تحقق پذیری سیاست های بازآفرینی پایدار شهری(شامل مولفه های اقتصادی، مدیریتی، حقوقی، قانونی، مشارکتی، اجتماعی-جمعیتی، فرهنگی-گردشگری، زیست محیطی و کالبدی-عملکردی) در محلات بافت تاریخی شیراز (درب شازده، سردزک، بازار مرغ و سنگ سیاه) بپردازد.روش:داده های موردنیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش را شهروندان چهار محله از محلات منطقه هشت شهرداری شیراز معادل 24871 نفر تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب و پرسشنامه متناسب با جمعیت هر محله به روش تصادفی طبقه بندی شده در سطح محلات توزیع و تکمیل گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون آماری T تک نمونه ای و جهت رتبه بندی محلات از مدل FMEA و تاپسیس فازی با استفاده از روشAHP در نرم افزار Expert Choice بهره گرفته شده است.یافته ها: یافته های مدل تاپسیس فازی نشان داد که از مجموع محلات مورد مطالعه، محله سنگ سیاه با وزن 618/0 در رتبه اول قرار گرفته است. محله بازار مرغ با وزن 470/0 در رتبه دوم، محله درب شازده با مقدار 265/0 در رتبه سوم و محله سردزک با مقدار 083/0 در رتبه آخر قرار گرفته است.نتیجه گیری: نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای بیانگر آن است که میانگین کلی سیاست ها و استراتژی های توسعه شهری با رویکرد احیاء و بازآفرینی در سطح محلات مزبور در سطح نامطلوبی به سر می برد.
کاربست نظریه یو در شهرسازی ایران
حوزه های تخصصی:
نظریه یو به دنبال هدایت از محتمل ترین آینده است. یک فعّالیّت می تواند با توجّه به ساختار التفاتی که از آن فعّالیّت خاصی انجام می گیرد به نتایج کاملاً متفاوتی بینجامد. در این مقاله سعی داریم این نظریه که عمر زیادی از آن نمی گذرد و در حوزه شهرسازی که ریشه ای در علوم اجتماعی دارد را مورد واکاوی و چگونگی ورود آن به عرصه شهرسازی ایران را بررسی کنیم. سوالی که به دنبال پاسخ آن هستیم این است که نظریه یو می تواند در عرصه شهرسازی ایران حضور یابد؟ چگونه؟ این سوال به نوعی اساس اصلی مقاله حاضر را شکل می دهد. جهت پژوهش، شیوه تفسیری-تبیینی که زیر مجموعه روش پژوهش کیفی هستند، استفاده شده است. منابع مورد استفاده در پیشبرد مقاله از طریق انجام مطالعات وسیع کتابخانه ای چه در حوزه نظریه پردازی و چه در حوزه نظریه در باب شهر، حاصل گشته اند. این منابع، سپس بر اساس روش تفسیری-تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که، مدیران و شهرداران شهرهای کشور که به عنوان رهبران شهر نیز مطرح می شوند، باید از سطح گرایی، داوری و پیش داوری اقدامات درون شهری پرهیز کرده و آن را متوقف کنند. این رهبران باید به درون نفس خود فرو رفته تا بتوانند نقاط کور رهبری خود را شناسایی کنند و با آشکار سازی این نقاط به رفع آن اقدام نمایند. سپس، با حضوری همراه با حس و ذهن باز، قلب باز و اراده باز به تصمیم گیری و ایجاد تغییرات بنیادی در رهبری دست بزنند.
تحلیل و ارزیابی فضاهای تفریحی شهر اصفهان از منظر کودکان(نمونه مطالعاتی فضاهای تفریحی حاشیه زاینده رود پارک ناژوان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
272-287
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد شهرنشینی، کیفیت حضورکودکان در فضاهای تفریحی و تعاملات اجتماعی تحت تاثیر قرارگرفته و باعث حبس کودکان شهری در محیط خانه شده است. همچنین زمین های بازی امروزه بخشی جدایی ناپذیر از مجتمع های زیستی و خاطرات هر کودکی، به ویژه درکلان شهرها به شمار می روند که کارشناسان بر نقش مؤثر زمین های بازی در تعلیم و تربیت و بهبود روابط اجتماعی کودکان تاکید می کنند. در این بین کودکان با صرف اوقات فراغت خود در این مکان ها توانایی های بالقوه خود را مورد شناسایی قرار داده به درک جدیدی از مفاهیم دست می یابند، توانایی حل کردن مشکلات پیش رویشان را یافته و با نقش های آینده وکنش و واکنش های اجتماعی آشنا می شوند.کودکان آینده یک جامعه را می سازند و نحوه ی سپری شدن دوران کودکی، تأثیر مستقیمی بر شکل گیری ساختار شخصیت شان دارد. پژوهش حاضر به منظور سنجش و ارزیابی وضعیت فضاهای تفریحی شهر اصفهان از منظر کودکان به روش پژوهش توصیفی، تحلیلی می باشد که به صورت مطالعه اسنادی و میدانی با راهکاری ترکیبی ؛ ثبت نقاشی های کودکان، پرسشنامه کودکان و پرسشنامه والدین در پارک ناژوان انجام گرفته است. در ادامه برای ارائه راهبردها از روش سوات و برای تعیین اولویت آن ها از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی (QSPM) استفاده شده است. نتایج نشان داده است، که در اکثر معیارها والدین کودکان اظهار رضایتمندی کمتری داشته اند. درنهایت با توجه به شاخص های شهر دوستدارکودک و تحلیل فضای تفریحی محدوده مورد مطالعه، پیشنهادها و راهکار هایی در این زمینه ارائه شده است.
تاثیر گردشگری عتبات عالیات بر توسعه کالبدی شهرهای بین راهی(نمونه موردی: شهرشباب)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
301-311
حوزه های تخصصی:
امروزه فعالیت گردشگری به عنوان یکی از شتابان ترین بخش های اقتصادی در حال رشد، اهمیتی دوچندان یافته و در بسیاری از شهرها به عنوان یکی از ارکان و محرکه های بنیادین توسعه اجتماعی-اقتصادی و همچنین به روشی برای نیل به اشتغال پایدار و ارتقای کیفیت زندگی شهری مبدل گشته است. به طوری که یکی از اهداف 14 گانه سازمان جهانی گردشگری که در اجلاس سران برای توسعه پایدار در ریو 20 مطرح شد توجه به فعالیت گردشگری به عنوان فعالیتی است که می تواند به اقتصاد کشورهای درحال توسعه و شهرهای آن ها کمک کند. سازمان جهانی گردشگری گزارش می دهد که در سال 2017، بخش گردشگری 10.4 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داده و 313 میلیون شغل یا 9.9 درصد از کل اشتغال را نیز تشکیل داده است. شهر شباب یکی از شهرهای شهرستان چرداول در استان ایلام ایران است. این شهر در بخش شباب قرار دارد و بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۳۰۶۳ نفر (در ۸۵۲ خانوار) است. این شهر یکی از شهر های بین راهی زائران اربعین است که می توان گفت درصد بسیار بالایی از گردشگران اربعین از این شهر عبور میکنند. و بخش تجاری، رستوران ها و حمل نقل را به شدت متاثر ساخته و این جمعیت گردشگری پتانسیل بسیار بالایی برای توسعه شهر را دارا می باشد. هدف از این پژوهش نقش گردشگری عتبات عالیات بر توسعه شهرهای بین راهی را مورد بررسی قرار می دهد و به طور کلی، روش تحقیق مورد استفاده در این مطالعه بر اساس تقسیم بندی های موجود از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ میزان و درجه کنترل میدانی، از لحاظ ماهیت داده ها کمی، از لحاظ مسئله تحقیق، توصیفی - تحلیلی می باشد.نتیجه این تحقیق نیز نشان بر تاثیر گردشگری مذهبی بر بعد کالبدی این شهر دارد.
واکاوی عناصر کالبدی منطقه مرکزی فرهنگی شهری و کاربست توسعه عناصر فرهنگی شهری (نمونه موردی شهر شیراز)
حوزه های تخصصی:
منطقه فرهنگی شهری چه در تقویت جایگاه شهرهای فرهنگی (ارائه تصویر معتبر بین المللی و فراهم آوردن فضای مناسب برای ارتقاء رقابت پذیری شهری و استقرار فعالیت های مرتبط با این شهرها) و چه در کمک به شهرهای غیر فرهنگی در جهت حرکت به سوی جایگاه شهر فرهنگی نقش و اهمیت قابل توجهی دارند، مفهوم و گستره معنایی مرکز شهر بیشتر ناظر بر وجوه کارکردی و عملکردی آن است تا ابعاد فضایی و هندسی آن و بررسی میزان و نحوه اثرگذاری منطقه فرهنگی در توسعه شهری به لحاظ حوزه های عملکردی و فضایی. و شناسایی و تعیین کارکردهای کالبدی و نمادین در عرصه های شهری و معرفی مزیت ها و ارزش افزوده های ناشی از آن. برای رسیدن به این سوالات که شکل گیری یک منطقه مرکزی فرهنگی چگونه می تواند به توسعه شهری منجر شود؟ حوزه های عملکردی و فضایی فرهنگ در منطقه مرکزی شهری چگونه تعیین می شود؟ محدوده ( منطقه ) فرهنگی شهر شیراز با استفاده از پرسشنامه شناسایی شده در مرحله تحلیل و ارزیابی برای تحقق این منظور، از افراد جامعه مورد مطالعه مراجعه و ویژگی های مورد نظر مورد ارزیابی و بررسی قرارگرفته اند. و مقاله دارای دو بعد نظری و عملی (کاربردی) می باشد و به لحاظ ماهیت تحقیق (پرداختن به مقوله فرهنگ)، از نوع روش کمی می باشد که در جای خود و به اقتضای ساختار پژوهش از روش کمی استفاده خواهد شد. و در نهایت به ذکر این مهم که در محدوده مورد بررسی فعالیتی که بتواند در طول شبانه روز شهروندان را به خود جذب کند وجود ندارد و از ساعات آخر شب به بعد تقریباً هیچ فعالیتی به غیر از عبور و مرور در این محدوده انجام نمی گردد. موانع غیر فرهنگی نیز ممکن است در محدوده فرهنگی شهر وضعیت نامناسبی را نسبت به سایر نقاط شهری ایجاد کنند. این موانع باید در برنامه ریزی برای کل شهر با تأکید ویژه بر شرایط خاص محدوده فرهنگی شهر در نظر گرفته شوند.
بررسی مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی: شناسایی ظرفیت های تعامل بازتابی به منظور پیشرفت نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 18
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مطالعات دلبستگی به مکان برحسب رویکرد روش شناختی عمدتاً در قالب دو پارادایم پدیدارشناسی (کیفی) و روان سنجی (کمی) انجام شده اند. تکثر مفاهیم مکانی و عدم وجود توافق بر سر تعاریف و نحوه ارتباط آن ها باهم، منجر به افزایش انتقادات در مورد عدم وضوح مفهومی در مطالعات مکان شده است. این انتقادات پیشرفت نظری در حوزه دلبستگی به مکان را وابسته به توافق بر سر تعاریف کرده اند. هدف: تحقیق حاضر به بررسی نحوه تعریف مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی و نحوه ارتباط آن با سایر مفاهیم مکانی می پردازد. هدف از این کار بررسی نحوه تعریف دلبستگی به مکان در دو زمینه پارادایمی فوق و همچنین اختلاف برداشت ها و دلایل آن ها میان دو پارادایم است. روش: برای بررسی نحوه تعریف مکان در دو زمینه پارادایمی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. برای این منظور، نحوه عملیاتی سازی و به کارگیری این ساخت مفهومی در تحقیقات تجربی واکاوی شده و تنها به تعاریف مستقیم ارائه شده از محققین اکتفا نشده است. نتایج این تحلیل ها در قالب نمودارها و مدل های مفهومی ارائه شده است. یافته ها : علیرغم وجود برداشت ها و تعاریف مختلف از این مفهوم واحد، هر یک از دو رویکرد پارادایمی فوق ابعاد مختلفی از این مفهوم را روشن می کنند. در این میان بررسی ویژگی های فردی یا مکانی بیشتر در حوزه کار روان سنجان قرار می گیرد درحالی که بررسی و مطالعه فرایند دلبستگی به مکان نیازمند مطالعات کیفی پارادایم پدیدارشناسی است. نتیجه گیری: در عین وجود اختلافات عمیق فلسفی میان این دو پارادایم باید تعامل بازتابی آن ها به منظور پیشرفت نظری در دستور کار باشد. تعامل بازتابی به معنای نگاهی بازتر به نقش مکمل دو پارادایم در تولید دانشی است که در عرصه عمل شهرسازان را قادر به ساخت مکان هایی دوست داشتنی تر سازد.
بررسی نقش حکومت های محلی در برقراری بهداشت شهری برای مقابله با اپیدمی کووید-19
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
312-331
حوزه های تخصصی:
جهان امروزه درگیر مبارزه با اپیدمی کووید-19 بوده و نگران پیامدهای احتمالی آن و در پی یافتن راهکارهای برون رفت از آن می باشد. مناطق شهری ناشی از تراکم جمعیتی بالا، آسیب پذیرتر از سایر مناطق محسوب می شوند. حکومت های محلی با توجه به شناخت همه جانبه نسبت به شرایط محلی و توانایی اقدام در کم ترین زمان ممکن، نقش پررنگی را در عرصه مبارزه با اپیدمی کووید-19 بازی می کنند که یکی از عرصه های اصلی این مبارزه حوزه بهداشت شهری است. این مطالعه در قالب یک تحقیق تحلیلی توصیفی با روش تحلیل محتوا به بررسی اقدامات صورت گرفته در حوزه بهداشت شهری توسط حکومت های محلی برای مقابله با اپیدمی و تبیین اهمیت نقش حکومت های محلی در برابر اپیدمی کووید-19 پرداخته است. بررسی اقدامات حکومت های محلی در حوزه های مرتبط با بهداشت شهری برای مقابله با اپیدمی کویید-19 در قالب 9 حوزه خدمات رسانی، آب رسانی، جمع آوری پسماند و مدیریت پسماند، تغذیه، بهداشت و درمان، آگاهی رسانی، عمومی ضد عفونی و تمیز کردن، افراد بی خانمان و تدابیر و محدودیت های اجرا شده در شهرهای مختلف، نشان می دهد که علی رغم وجود برخی تمایزات و محدودیت های اقتصادی و سیاسی موجود در برخی کشورها از جمله ایران که موجب محدود شدن نقش حکومت های محلی شده است، حکومت های محلی در اقصی نقاط جهان در محدوده حقوق و وظایف تعیین شده خود نقش اصلی را در مبارزه با اپیدمی بازی می کنند.
تحلیل هویتی معماری معاصر ژاپن
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
83-100
حوزه های تخصصی:
امروزه شاکله شهر معاصر بسیاری از کشورها به سمت شهر جهانی و مدرن سوق پیدا کرده است. یکی از مهم ترین عناصر سازنده شهر تک بناها هستند که با درکنار هم قرار گرفتن آنها تصویر شهر تشکیل می شود. در این میان کشورهای کهن مانند ژاپن که سابقه معماری طولانی دارند، اگر از گذشته ی معماری خود جدا بمانند و به سمت جهانی شدن پیش بروند، هویت منطقه، سنت های فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و هنری جامعه شان به فراموشی سپرده می شود. در ژاپن اصول آیین های مذهبی با زندگی مردم آمیخته است و معماری هویتمند آن نیز بر پایه ی همین اصول می باشد. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با بررسی فاکتورهای هویت ساز در بناهای معاصر به معرفی معماری هویتی ژاپن پرداخته شود تا هویت شهر از منظر معماری مورد بررسی قرار گیرد. با این هدف، تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، قیاسی وکتابخانه ای شکل گرفته است. برای بررسی هویتی معماری ژاپن،ابتدا فاکتورهای هویتی تحلیل شد و از میان آنها 8 فاکتور که با مفاهیم هویتی ژاپن مرتبط بود انتخاب شد، سپس 22 بنا از بین بناهای با شهرت جهانی که دارای فاکتورهای هویتی بودند، انتخاب شد و با تحلیل فاکتورهای هویتی روی بناهای انتخاب شده، نوع فاکتور هویتی برای هر بنا تعیین گردید. نتیجه اینکه به طور کلی در تمامی بناهای انتخاب شده فاکتور هویت معنایی و حداقل یک فاکتور هویت ساز دیگر منطقه صدق می کند، که تاثیر بسزایی در حفظ هویت و اصالت منطقه در بناها و بالعکس داشته است که می تواند الگویی برای معماران در کشورهای کهن و بااصالت باشد.
معماری مبتنی بر اقلیم در خانه های تاریخی-بررسی تطبیقی کوران هوا در خانه های گرگان و بوشهر
حوزه های تخصصی:
تفاوت های اقلیمی در سراسر ایران قابل مشاهده است و در شرایطی این اقلیم ها دارای یک یا چند ویژگی های مشابه می باشند. در دو اقلیم معتدل و مرطوب و گرم و مرطوب عامل اقلیمی مشترک یعنی میزان رطوبت بسیار زیاد وجود دارد که آسایش ساکنین آن را مختل می کند. در گذشته بناها متناسب با اقلیم هر منطقه ساخته می شد و برای ایجاد آسایش از انرژی ها و منابع طبیعی بهره می برد. موثرترین روش برای کنترل رطوبت زیاد، استفاده از انرژی باد می باشد. انرژی باد از قدیم در زمینه های مختلف تولیدی و معماری مورد استفاده قرار می گرفته است. امروزه انسان ها با نادیده گرفتن عناصر اقلیمی که در گذشته مورد استفاده قرار می گرفت باعث هدر رفت انرژی و افزایش هزینه های ناشی از آن شده اند. طراحی اقلیمی را می توان به عنوان روشی برای کاهش همه جانبه هزینه انرژی یک ساختمان دانست. در این متن برای بررسی دقیق تر دو اقلیم مذکور به مقایسه و تطبیق نمونه هایی در شهر گرگان و بوشهر پرداخته شده است تا بتوان به راهکارهای مشترک و متفاوت آن ها برای رفع مشکلات ناشی از رطوبت دست یافت. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و مقایسه تطبیقی است و نمونه ها به صورت هدف دار انتخاب شده اند.
خوانش شهرسازی معنا گرا در شکل گیری کالبدی شهر در نظام شهرسازی دوره صفویه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
63 - 80
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: در شهرسازی معناگرا در دوره صفویه، فضای شهری فقط یک موضوع کالبدی تلقی نمی شود، بلکه آن را نمودی از معانی پر رمز و راز می دانستند تا طراح بتواند پیام های معنوی را بصورت عبور از واقعیت به مجاز، در کالبد شهر مادیت ببخشد. مساله این است که در شهرسازی معاصر ایران، دچار بحران معنویت در طراحی فضاهای شهری شده ایم. حال سؤال اساسی این است چگونه می توان مفاهیم معناگرایی صریح و ضمنی را در شکل گیری کالبد شهر عینیت بخشید؟ هدف: قرائت شهرسازی معنا گرا در دوره صفویه در شکل گیری کالبدی شهر اصفهان و کاربست آن در ساخت کالبدی شهر های معاصر ایران، هدف اصلی این پژوهش است. روش:پژوهش حاضر از نظر اهداف، بنیادی و کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است؛ از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر متن کاوی اسناد و مدارک و مشاهدات میدانی و بالاخره از نظر تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع پژوهش کیفی است. یافته ها: با تأمل در سیمای بصری سازمان فضایی شهر در دوره صفویه، به وضوح تجلّی نظام مادی (نظم آب، نظم گیاه، نظم خاک، نظم هوا، نظم خاک) و نظام معنایی (نظم مقدس) آشکار می گردد. عبور از واقعیت به مجاز از طریق بهره گیری از عناصر طبیعی با بازی های شکلی و نمادین، به منظور ایجاد حس مکان و این همانی با فضا، وحدت و کثرت و پیوستگی فضایی و... متأثر از شهرسازی معناگرای ناظر بر آن بوده است. نتیجه گیری: توسعه شهری در دوره صفویه بازتاب ترجمان فضایی معیارهای معناشناسانه در راستای تلفیق نوآورانه برای قابلیت های خود، در پاسخگویی توأمان به نیاز های کالبدی، روانی و معنوی مردم بوده است. در وضعیت کنونی، بافت و ساخت کالبدی شهرهای ایران با تاکید بر انقطاع تاریخی و تجدد طلبی در پی تغییر شکلی و نه محتوایی، نشان از بحران معنویت در ساخت کالبدی آن دارد.
ارزیابی مقایسه ای مدلهای شناسایی ظرفیتهای اکوتوریسم (مطالعه موردی: استان خوزستان)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد ارزیابی مقایسه ای بین دو مدل توان اکولوژیک و مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین، جهت شناسایی ظرفیت های اکوتوریسم در استان خوزستان است که با توجه به این نکته که در ارزیابی های اکولوژیکی برای سنجش قابلیتها عمدتا از معیارهای طبیعی استفاده می شود، در این تحقیق تلاش شده با نگاه آمایش سرزمین که دید جامع و کامل تری نسبت به سایر ازریابی ها دارد، با تلفیقی از معیارمهم طبیعی و انسانی جهت شناسایی بهتر این ظرفیتها اقدام نماید، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و در مواردی مراجعه به اسناد و دادهای سازمانی است. از نظر ماهیت کاربردی و روش از نظر هدف توصیفی – تحلیلی است بدین صورت که معیارهای دو مدل با استخراج پرسشنامه دلفی توسط کارشناسان و متخصصین رشته گردآوری شده و پس از بدست آوردن ضریب توافق معیارها بر اساس مدل سلسله مراتبی وزن دهی شده اند. در مراحل بعدی هر کدام از دو مدل با توجه به معیارهای خود در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد سنجش قرار گرفته و سپس هر کدام از این نقشه ها بصورت مجزا در نرم افزار اردس پس از مشخص شدن 300 نقطه برای هرکدام از نقشه ها ارزیابی شده است. نهایتا با توجه به ضریب بدست آمده ضریب 865/0برای مدل بهینه آمایش سرزمین نسبت به نتایج مدل اکولوژیکی که عدد 717/0 را مشخص می کرد این نتیجه را می رساند که مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین نتایج واقع بینانه تری برای سنجش اکوتوریسم در استان خوزستان ارائه می دهد.
بررسی نقش بندر دیلم در تعادل بخشی استان بوشهر با بهره گیری از روش های ضریب کشش پذیری و تحلیل شبکه اجتماعی
حوزه های تخصصی:
امروزه تقویت و توسعه شهرهای کوچک به عنوان راهبردی موثر در برابر عدم تعادل منطقه ای مطرح می شود و مشکلات شهرهای بزرگ نظیر تمرکز جمعیت، فعالیت و خدمات را کاهش می دهد. در ایران نیز بخش عمده ای از جمعیت، فعالیت و خدمات در شهرهای بزرگ متمرکز شده اند و عدم توازن و تعادل را در منطقه و یا سطح کشور به وجود آورده اند. استان بوشهر نیز مانند سایر نقاط کشور با نابرابری و عدم تعادل در توزیع بهینه خدمات و امکانات روبرو است و بخش اعظم جمعیت و امکانات در شهر بوشهر (مرکز سیاسی-اداری استان) قرار دارد و سایر شهرها فاقد امکانات و خدمات متناسب با جمعیت می باشند. این امر سبب مهاجرت های گسترده به سوی شهرهای بزرگ استان و یا کلانشهرهای کشور می گردد و نظم سلسله مراتبی نظام سکونتگاهی منطقه و یا کشور را بر هم می زند. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا نقش بندر دیلم به عنوان یکی از شهرهای کوچک استان بوشهر را در تعادل بخشی شمال استان با استفاده از مدل ضریب کشش پذیری و روش تحلیل شبکه اجتماعی بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جمعیت پذیری بندر دیلم در دهه اخیر (95-1385) کاهش یافته است و این شهر از میان جریان های عملکردی مورد بررسی، تنها در زمینه های صنعتی و صیادی می تواند به سکونتگاه های پیرامونی خدمات رسانی کند و در این زمینه ها وابستگی به سایر سکونتگاه ها ندارد. ولی برای دریافت خدمات برتر در سایر زمینه های عملکردی، به بندر گناوه به عنوان شهر میانی کوچک مراجعه می کند. در مجموع بندر دیلم علی رغم قابلیت های بسیار، نقش کمی را در تعادل بخشی شمال استان ایفا می کند. در پایان، پیشنهاداتی به منظور تقویت و بهبود نقش بندر دیلم به عنوان شهر کوچک ارائه شده است.
بررسی قوانین و مقررات فضاهای تازه تاسیس در شهر به عنوان یک فضای متصل: بلندمرتبه
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
131-142
حوزه های تخصصی:
با توجه به شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیایی منطقه 22، این منطقه تنها کریدور باد در شهر بوده و بلند مرتبه سازی های فعلی تنها امید شهر برای کاهش آلودگی هوا را از بین خواد برد. همچنین این بلند مرتبه سازی های بی هدف فضاهای بی شکل و بلا تکلیفی به وجود آورده که حس شهریت و سرزندگی را تضعیف و کیفیت زندگی را کاهش می دهد. بی توجهی به قوانین موجود بلند مرتبه سازی و عدم مطالعات اساسی و بنیادی در این زمینه طرح مسئله ای مبتنی بر ارزیابی قوانین بلند مرتبه سازی بالاخص در شهر تهران را به روشنی توجیح می کند. عمدتا کیفیت زندگی با رضایتمندی کلی از زندگی تعریف می شود و ادراک ذهنی از شرایط زندگی یک فرد است. این پژوهش با تمرکز بر " تاثیر بلند مرتبه سازی و قوانین هدایت کننده آن بر کیفیت زندگی" بر آن است تا بواسطه ی شناسایی مولفه های موثر بر میزان رضایتمندی شهروندان وضعیت کیفی زندگی شان بپردازد. هدف تحقیق، ارائه راهکارهایی برای ساماندهی قوانین کنترل کننده بلند مرتبه سازی و سوال تحقیق، آیا بلند مرتبه سازی بر ارتقاء کیفیت زندگی تاثیر مثبتی خواهد داشت؟، می باشد. با توجه به اینکه شهر تهران نیاز به بلند مرتبه سازی به شکل حاضر دارد ولی نظر تصمیم گیرندگان بر تشویق به بلند مرتبه سازی بسیار متراکم استوار است در عین حال این روند کاملا متضاد با شرایط زیست محیطی این شهر میباشد. بر همین اساس نیاز است تا تاثیر ساختمان های بلندمرتبه به عنوان یکی از عناصر اصلی سیمای شهری و همچنین به عنوان نقاط عطف در شهر مورد تدقیق بیشتری قرار گیرند. زیرا ابنیه بلند می توانند به دلیل تاثیرگذاری زیادشان به عنوان نقاط عطف شهری، تاثیر بسزایی در شخصیت بخشی به یک شهر داشته باشند.
تحلیلی بر سیر تاریخی و تحول مفهوم تصویر شهر از خوانایی تا برندشهر با تأکید بر سه دورهی مدرنیسم، پست مدرنیسم و جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
43 - 58
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: تصویر شهر از جمله مفاهیم مهم در محیط شهری است که مبنای هر گونه تصمیم، اقدام و واکنش عاطفی افراد می باشد این مفهوم بازنمایی عینی و ذهنی محیط شهر، احساسات و نگرش نسبت به آن و همچنین تصویر برند شده از شهر در ذهن مخاطبان را در بر میگیرد و در دوره های مختلف به واسطه پیشرفت علمی و شرایط اقتصادی، اجتماعی از زاویه خاصی نگریسته شده است. هدف: هدف این پژوهش بررسی تطبیقی سیر تکامل مفهوم تصویر شهر در سه دوره مدرن، پست مدرن و جهانی شدن با تشریح اقتضائات آنها و نگرش نسبت به شهر می باشد. روش:پژوهش حاضر یک مطالعه ی کیفی است که به صورت توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. یافته ها: بررسی ها نشان داد که مفهوم تصویر شهر در طی سه دوره ی مذکور تغییر و تحولاتی یافته است به طوری که در دوره ی مدرنیسم، و تحت تاثیر تفکرات این جنبش از جمله دستکاری مدرن فضا و توجه بیش از حد به ماشین و بتن موضوعاتی شبیه خوانایی و نمایانی با تاکید بر فاکتورهای کالبدی، در دوره ی پست مدرن، تصویر ارزیابانه از محیط شهری با نگاه پدیدارشناسانه در پی استخراج معنای محیطی و احساسات ناشی از آن بر اساس تجربه زیسته افراد بود، با شروع عصر ارتباطات و جهانی شدن و رقابت پذیر شدن شهرها، استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات به خصوص ابزارهای دیجیتال تصویر شهر با تکنولوژی عجین شده است. نتیجه گیری: تصویر شهر در حال حاضر نسبت به مفهوم اولیه خود در دوره مدرن که برگرفته از مسایل کالبدی بوده تا حدودی فاصله گرفته و مولفه ای مهم در بازاریابی و برندسازی در تلفیق با فناوری ارتباطات و اطلاعات تلقی می گردد.