فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
56-68
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر اقامتگاه هایی با عنوان اقامتگاه بوم گردی در صنعت گردشگری کشور پدیدار شده اند. از اهداف اصلی ساخت این اقامتگاه ها سازگاری بنا با محیط، توجه به اقلیم منطقه و پایداری بنا می باشد. همچنین اقامتگاه هایی با رویکردهای جدیدتری چون اقلیمی و پایداری بنا شده اند که بدون توجه به معماری بومی منطقه طراحی و ساخته شده اند. توقع می رود که این بناها کیفیت بیشتری نسبت به بناهای بومی منطقه داشته باشند زیرا با علم روز ساخته شده اند و جوایز معماری روز دنیا را هم دریافت کرده اند. هدف این مطالعه بررسی سه اقامتگاه بوم گردی در جزایر دریای خلیج فارس (قشم، هنگام و هرمز) از نظر سازگاری بنا با مولفه های اقلیمی معماری منطقه می باشد. روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوی اسنادی-کتابخانه ای است. در ابتدا اطلاعات ژئوفیزیکی و اهداف اقلیمی این سه جزیره شناسایی شده بعد مولفه های اقلیمی آنها استخراج شده است و در ادامه بر اساس راهکارهای اقلیمی به بررسی این سه بنا پرداخته شده است. در انتها تمام یافته ها در جدولی به صورت خلاصه جمع آوری شده و به مقایسه ی سازگاری بناها با اقلیم منطقه پرداخته شده است. در این پژوهش فرض بر این است که اقامتگاه تازه تاسیس ماجرا، واقع در جزیره ی هرمز با توجه به رویکرد اقلیمی- زیستی، سازگاری بیشتری با محیط داشته باشد ولی بلعکس بنای قدیمی ساخت (دورشه در قشم) و بنای جدیدی که با رویکرد معماری بومی (گاروم زنگی) ساخته شده اند، سازگاری بیشتری با محیط دارند. در این پژوهش نتیجه گرفته شد که الگوهای معماری هر منطقه با اقلیم، فرهنگ و تاریخ همان منطقه سازگار شده اند. این سازگاری قرنها طول کشیده و عدم توجه به این الگوها سبب خلق بناهایی که با اقلیم و فرهنگ منطقه سازگار نیستند شده است. معماران باید تلاش کنند که به جای حذف الگوها، الگوهای موجود هر منطقه را بر اساس نیازهای جدید بروز رسانی کنند.
شناسایی و مقایسه میان الیافِ گیاهیِ غیر چوبی (کتان،شاهدانه،کنف و پنبه) با الیافِ کاغذهایِ نسخ خطی قرون 5، 7 الی 12 ه.ق متعلق به موزه ملی ملک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاغذهای تاریخی متشکل از الیاف گیاهان غیرچوبی هستند، الیافی که تنها در منابعی انگشت شمار به آنان اشاره شده است. این پژوهش بر آن است تا تنوع و بیشترین نوع الیاف گیاهی مورد استفاده در نمونه کاغذهای نسخ خطی قرون 5، 7 الی 12 ه.ق را از طریق تطبیق با نمونه گیاهان موجود بررسی کند. بنابراین با استناد به منابع کتابخانه ای در خصوص بیشترین گیاهان مورد استفاده در کاغذسازی، جمع آوری گیاهان غیر چوبی و بررسی الیاف آنان با مرفولوژی الیاف کاغذهای نسخ خطی موجود در موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک داده ها را گردآوری می نماید. این داده ها بر پایه روش های آزمایشگاهی و از طریق معرف میکرو شیمیایی و بررسی های میکروسکوپی نوری و پلاریزان بدست آمدند که در نهایت به توصیف، تحلیل و دسته بندی انواع الیافِ سازنده در نمونه کاغذهای این پژوهش منتهی شدند. نتایج مطالعات نشان دادند که الیاف گیاهی کتان، شاهدانه، کنف در دو دسته فیبرهای چوبی و پوستی از یکدیگر متمایزند اما این تفاوت پایدار نیست و گاهی از استاندارهای بیومتری الیاف تبعیت نمی کند و گاهاً شباهت هایی، به ویژه در میان الیاف پوستی شان مشاهده می گردد. در نمونه کاغذهای مطالعاتی نیز، عمده مواد تشکیل دهنده فیبرهای پوستی گیاهان کتان، شاهدانه و الیاف لینتِ میوه گیاه پنبه حضور دارند و نشانه ای از حضور الیاف کنف در میان کاغذهای این نسخ خطی نیست. در خمیر همه این کاغذها، فیبرهای چوبی و سلول های همراه به ندرت وجود دارند که کار شناسایی الیاف گیاهی را دشوار می سازند، اما حضورشان نقش موثری در امر شناسایی و تشخیص صحیح الیاف گیاهی دارد.
آنالیز عنصری و تحلیل آماری ترکیبات تشکیل دهنده ابسیدین های به دست آمده از محوطه تل-خاری در منطقه پاسارگاد با استفاده از روش میکروپیکسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و اندازه گیری ترکیبات عنصری نمونه های ابسیدین از اهمیت خاصی در بین پژوهشگران برخوردار است، زیرا با آگاهی از ترکیبات عنصری ابسیدین های باستانی، می توان اطلاعات بسیار ارزنده ای در زمینه بررسی تجارت و نقل و انتقالات جوامع اولیه بدست آورد. در این طرح پژوهشی،17 نمونه از ابسیدین های محوطه پیش از تاریخی تل خاری پاسارگاد که در طی دو فصل کاوش، در سال های 1396 و 1397 بدست آمده اند، با استفاده از روش میکروپیکسی مورد آنالیز عنصری و بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از عناصر اصلی و کم مقدار اندازه گیری شده در ترکیبات ابسیدین ها و مقایسه آنها با منابع شناخته شده ابسیدین در آناتولی و ارمنستان و همچنین استفاده از تحلیل های آماری و نمودارهای پراکندگی دو یا سه بعدی، طبقه بندی و بررسی منشأ ابسیدین های تل خاری انجام شده است. نتایج بررسی های آنالیز عنصری نشان می دهد که دو گروه کاملاً متمایز در این ابسیدین ها قابل شناسایی است که بر اساس عناصر مختلفی، از جمله اکسیدهای آهن، منگنز، تیتانیم و آلومینیم قابل تفکیک هستند. همچنین با مقایسه ابسیدین های محوطه تل خاری با محوطه های مختلفی از آناتولی و ارمنستان مشخص شد که ترکیبات ابسیدین های گروه اول تل خاری با نمونه هایی از معدن بینگول A از آناتولی و ابسیدین های گروه دوم تل خاری نیز با نمونه هایی از معادن ننزی داغ، پاسینلر و میدان داغ در آناتولی مرکزی و شرقی ترکیبات یکسانی دارند. بنابراین این احتمال که ابسیدین های بدست آمده در تل خاری از منابع ابسیدین آناتولی با استفاده از یک شبکه انتقال و تجارتی با مسافت بسیار طولانی که در حدود 1000 تا 1900 کیلومتر بوده است، بسیار محتمل است.
بررسی ویژگی های فنی و هنری قاشق های چوبی دوره های صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاشق های چوبی از جمله آثار هنری هستند که به عنوان شیئ تزئینی و کاربردی در دوره های صفوی و قاجار شناخته می شوند. شناسایی و بررسی ویژگی های به کار رفته در قاشق های هر دوره، نشانگر تکرار و تداوم این ویژگ یها در تزئینات، ترکیب بندی و ساختار کلی این قاشق ها است. از آنجایی که این قاشق ها ویژگی های هنری و فنی مشابه داشته و در بازه زمانی نزد کی به هم ساخته شده اند، پرسش اصلی مقاله ای نگونه مطرح می شود که وجوه اشتراک و افتراق فنی و هنری قاشق های چوبی صفوی و قاجار چه هستند؟ و پرسش فرعی این است که در قاشق های چوبی قدیمی از نظر ویژگی های هنری، بر چه مواردی تأکید بیشتری شده و متداول ترین و پرکاربردترین ویژگی های فنی و هنری در تزئینات کدام هستند؟ هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل ویژگی های هنری و فنی موجود در این قاشق ها بر اساس توصیف و تطبیق آنها است تا وجوه مشترک و متفاوت آنها تعیین شده و در نتیجه با بررسی میزان اشتراکات، متداول ترین و پرکاربردترین ویژگی های فنی و هنری در آنها مشخص شوند. در این پژوهش، روش تحقیق، توصیفی- تطبیقی با رویکردی کیفی است. جمع آوری اطلاعات با بهره گیری از اسناد مکتوب صورت گرفته است. نمونه های آماری پژوهش، 17 تصویر متعلق به دوره های صفوی و قاجار هستند که به صورت هدفمند انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان دادند که فرم کلی قاشق ها در هر دو دوره صفوی و قاجار، از الگوی کاملاً مشابهی پیروی نموده است و جزئیات مشترکی دارد. وجود نقوشی چون؛ هندسی، اسلیمی، گل های چند پر و نقوش حیوانی در هر دوره، نمایانگر میزان تأثیرپذیری مشترک این هنرها از الگوهای مشابه است. تر یک ببندی اجزای قاشق ها شامل؛ دهانه، دسته و تزئینات که به صورت یک تکه و چندتکه درست شده اند. تزئینات دربردارنده نقوش متنوع و مختلف با ساختار و به روش انتقالی هستند. قاشقها غالباً یک تکه و از چوب گلابی و با فن منبت و مشبک ساخته شده اند. استفاده از الگوی یکسان دهانه و دسته، هنرمندان مشترک، منطقه جغرافیایی، نوع چوب های موجود و قابل استفاده برای قاشق تراشی و محدودیت فضای طراحی و ساخت برای استفاده از نقوش متنوع تر، از ویژگی های پرکاربرد در ساخت قاشق های چوبی هستند.
بررسی اثرات رفتارهای زیست محیطی در ایجاد و بسترسازی توسعه پایدار شهری (مورد: شهر بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
77 - 88
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر رفتارهای زیست محیطی در ایجاد توسعه پایدار شهر بوشهرو اهداف فرعی این پژوهش بررسی رابطه بین شبکه های مشارکت مدنی، هنجارهای اجتماعی و اعتماد اجتماعی با رفتارهای اجتماعی زیست محیطی می باشد. روش تحقیق در این پزوهش بصورت پیمایشی می باشد که جامعه مورد مطالعه شهروندان شهر بوشهر می باشد که باکمک فرمول کوکراین حجم نمونه 381 نفر انتخاب شده که این جامعه آماری بصورت نمونه گیری خوشه ای انجام شده است. باکمک نرم افزارهای 18SPSS وAMOS به پردازش داده ها پرداختیم. نتایج به دست آمده از محاسبات آماری نشان می دهد که با توجه مدل برازش داده شده و ضریب همبستگی پیرسون و سطح معنی داری به دست آمده از رگرسیون، چون سطح معنی داری در هر سه متغیر شبکه های مشارکت مدنی، هنجارهای اجتماعی و اعتماد اجتماعی برابر 00/0 بوده و از 05/0کوچکتر می باشد، همچنین سطح معنی داری بدست امده از معادلات ساختاری با کمک نرم افزاراموس به ترتیب 027/0 ،024/0، 012/0 و چون از 05/0 کوچک تر می باشد، بنابراین بین هر سه فرضیه و رفتارهای اجتماعی زیست محیطی رابطه وجود دارد.
نقش پروپاگاندا در بروز مفاهیم جدید معماری در عصر دیجیتال
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
63 - 80
حوزه های تخصصی:
توجه به فرهنگ در مطالعات مرتبط با حوزه جامعه شناسی در معماری در سال های گذشته بیشتر شده است. تغییر شیوه زندگی مردم و انتظارات افراد جامعه، با روش های از پیش برنامه ریزی شده و دستکاری نمادین در تبلیغات موجب گرایش توده های جامعه و ایجاد تمایل در مردم برای استفاده از محصولاتی در حوزه برنامه ریزی شهری و معماری شد که در مسیر تأمین اهداف مبلغان آن است. روش پژوهش بر مبنای پارادیم تئوری انتقادی است که با تبیین فرضیه های پژوهش بر اساس مطالعات استنادی و با رویکرد کیفی، با استفاده از سه وجهی راهبردی (تحلیل کیفی نمونه موردی، تطبیق نظری و استدلال منطقی با صوری سازی گزاره ها) سه فرضیه را مورد بررسی قرار داده است و (با نگاهی زنجیره وار) به دنبال کشف مکانیسم اثرگذاری پلتفرم های اینترنتی و فضاهای مجازی بر ماهیت انسان معاصر و نیازهای او در جوامع عصر جدید و همچنین در طول آن نحوه اثرگذاری این عوامل بر گونه های معماری (و میزان استفاده انسان عصر دیجیتال) در فضاهای عمومی شهری است. تحلیل نمونه های موردی نشان می دهد، فضای مجازی بستری مناسب برای ترغیب افراد به گونه های جدید معماری است. معماران شاخص با طراحی گونه های معماری مفاهیم جدیدی را به این عرصه جامعه وارد می کنند. نهایتا بر اساس ارزش صدق فرضیه ها، می توان نتیجه گرفت در جوامع امروزی، پروپاگاندا و سیاست گذاری حاکم بر جامعه، با تاثیر بر فرهنگ و انتظارات افراد در کنترل گونه های جدید معماری و آثاری که معماران شاخص طراحی می کنند و همچنین بروز مفاهیم جدید معماری نقش دارد.
مقدمه ای بر تحلیل هرمنوتیک و مفهوم آن در معماری
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در جستجوی چگونگی تأثیر علم هرمنوتیک و مفهوم آن در معماری به وسیله ی روش های طراحی معماری وابسته به بستر یا متن پروژه می باشد. روش های طراحی ذکر شده در این پژوهش دارای مفهوم طراحی مشترکی هستند و آن مفهوم متن معماری می باشد. روش های طراحی معماری موردمطالعه در این تحقیق زمینه گرایی و توسعه گرایی می باشد. روش تحقیق کتابخانه ای در جمع آوری اطلاعات و سپس تحلیل و بررسی این اطلاعات و همچنین ارائه نمونه های موردی مربوط به روش های طراحی معماری مذکور، روش این پژوهش بوده است. از نتایج این تحقیق می توان به توصیف روش های طراحی زاینده در تولید فرم ها و کالبدهای معماری و شهرسازی از طریق تفسیر و خوانش متن موجود اشاره کرد. با استفاده از مفاهیم این روش ها می توان در بافت های تاریخی از روش های زیر در طرح معماری بهره برد 1. استفاده از آثار و بقایای قدیمی یا حتی توصیفات آن به عنوان ایده، ساختار یا زیرنقش طرح جدید 2. طراحی اثری حاوی روح، مفاهیم، کارکرد یا خاطرات بنای پیشین.
واکاوی هندسه به کار رفته در مدرسه غیاثیه خرگرد با تأکید بر هندسه عملی ابوالوفا بوزجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
101 - 116
حوزه های تخصصی:
هندسه در متون تخصصی هندسی به دو دسته هندسه عملی و نظری تقسیم بندی می شود. این متون، هندسه عملی را جوهره کار صنعتگران، نقشه برداران و بنایان دانسته و مهم ترین نماد بیرونی آن را معماری قلمداد می کنند. در بین متون، رساله هندسه عملی بوزجانی از منابعی است که در آن هندسه با روش های متعدد و راه حل های ساده تر بیان شده است. قوام الدین شیرازی در متون کهن به عنوان مهندس و معمار در عصر تیموری یاد شده و مدرسه غیاثیه یکی از ماندگارترین بناهای ساخته شده توسط او است. در این پژوهش با روش تاریخی-تحلیلی، هندسه مدرسه غیاثیه مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با هندسه بوزجانی تطبیق داده شده است تا پاسخگوی این سوال ها باشد: کاربست هندسه عملی در مدرسه غیاثیه چگونه صورت گرفته است؟ و شبکه های شطرنجی در طراحی این مدرسه به چه صورتی مورد استفاده بوده است؟ برای یافتن پاسخ، ابتدا هندسه عملی از منظر اندیشمندان غربی و ایرانی بررسی شد و سپس پلان و نمای مدرسه غیاثیه با توجه به روش های بوزجانی مورد بازنگری قرار گرفت. در نتیجه این تحقیق با اعمال شبکه مدولار بر پلان با توجه به ابعاد گنبدخانه و نیز تطبیق شکل گیری فضاها با هندسه بوزجانی، استفاده قوام الدین از روش های خاص هندسی و نیز از مدول مربعی مشخص در طراحی و ساخت بناها محرز گردید.
تحلیل نقوش مینای سیاه (سیاه قلم) قوم صابئین مندایی اهواز براساس نظریه بازتاب فرهنگی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 73
حوزه های تخصصی:
قوم صابئین مندائی اهواز در استان خوزستان از اقلیت های دینی و منسوب به ادیان توحیدی هستند که نام آنها در قرآن کریم نیز ذکر شده است. این قوم به صنعت زرگری، طلاسازی و بالاخص هنر مینای سیاه شهرت دارند و به این هنر به عنوان صنعت اجدادی اشتغال دارند. نظام دینی این قوم یک نظام بسته و بدون ویژگی تبلیغ می باشد. از آن جا که بین هنر اقوام و عقاید ایشان در همه فرهنگ ها ارتباطات و پیوستگی وجود دارد؛ بنابراین اهمیت فرهنگ و هنر قومی و ضرورت مطالعه ی این دو مورد در بستر اجتماعی موجب شناسایی ویژگی های خاص هنری اقوام می گردد، همین امر ضرورت انجام پژوهش هایی در این خصوص را طلب می کند. چگونگی بازتاب فرهنگ بومی در نقوش به کار رفته در هنر مینای سیاه (سیاه قلم) قوم صابئین مندائی اهواز نیز زمینه ساز شناخت فرهنگ بومی و عقاید مرسوم قوم صابئین مندایی و معرفی هنر بومی مینای سیاه در بین ایشان می گردد. شناسایی نقوش هنر مینای سیاه و ارتباط این نقوش با فرهنگ قومی صابئین به عنوان هدف پژوهش حاضر است. بر این اساس مسئله تحقیق نیز بر چگونگی ارتباط بین نقوش تزئینی هنر مینای سیاه مندائیان و فرهنگ بومی ایشان استوار است. اطلاعات و داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای و داده های اسنادی و میدانی گردآوری شده است و تحقیق بر اساس ماهیت با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه ی مستقیمی بین هنر مینای سیاه قوم صابئین مندائی و فرهنگ بومی ایشان وجود دارد و موضوع هجرت و جغرافیای زیستی (در کنار آب های روان و محیط بیابانی) از مهم ترین مضامین در ایجاد نقوش در هنر ایشان است.
بررسی تطبیقی تجارب مسکن اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر
حوزه های تخصصی:
نیاز به مسکن از جمله نیاز های بنیادی بشر است که از زمان انسان های اولیه و غار نشین تا به امروز مطرح بوده است .ولی امروزه نه تنها تامین مسکن بلکه چگونگی تامین آن نیز از معضلات جامعه کنونی است و منجربه آن شده است که تامین مسکن برای قشر کم درامد و آسیب پذیر جامعه از دغدغه های دولت حاکم در هر کشوری باشد.یکی از راه حل هایی که برای این امر مطرح شد بحث مسکن اجتماعی است. به لحاظ تاریخی، مسکن اجتماعی در اروپای شمالی و بیشتر دولت های سوسیالیست به شکلی وسیع وجود داشته است. بعد از جنگ جهانی، یعنی زمانی که دولتها مداخلات زیادی در اقتصاد داشتند، مسکن اجتماعی هم قویتر از هرزمانی به صحنه آمد. در ایران نیز طرح تولید انبوه مسکن ارزان برای گروه های کم درامد که طرح مسکن مهر نامگذاری شد، به عنوان یکی از برنامه های محوری دولت نهم برای بر قراری عدالت اجتماعی و کمک به گروه های محروم شهری مطرح شد. . در این مقاله با استفاده از روش مقایسه ای و تحلیل محتوای کیفی و همچنین با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای سعی به مقایسه تطبیقی تجارب مسکن اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر شد و از نتیجه گیری این پژوهش پیشنهاداتی نیز ارائه شد.
تبیین جایگاه غنای حسی در خلق مکان
حوزه های تخصصی:
امروزه در بسیاری از طرح های معماری و شهرسازی شاهد سیطره کمیت گرایی و عدم توجه کافی به خلق فضاهایی انسان محور و مکان هایی مبتنی بر نیاز ها و انگیزش های انسانی هستیم. این درحالی است که مطالعات بسیاری نشان از اهمیت توجه به نیاز ها و مکانسیم های انسانی دارد. یکی از این مکانیسم ها، حواس انسان است؛ این حواس دریچه ارتباط انسان با محیط اطراف شناخته می شوند که عدم توجه به آنان موجب آسیب های بسیاری ازجمله نبود حس تعلق برای کاربران و از بین رفتن مکان و معنا می گردد. فلذا، این نوشتار با هدف پاسخ به سوال "جایگاه غنای حسی در خلق مکان چیست؟" با رویکردی کیفی و بهره گیری از استدلال منطقی، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، بررسی و مطالعه منابع مکتوب داخلی و خارجی و بیان، تحلیل و تفسیر به نگارش درآمده است. یافته های نوشتار حاضر بیانگر آن است که غنای حسی در پنج مولفه غنای حسی، غنای بینایی، غنای شنوایی، غنای لامسه یا بساوی و غنای چشایی در سه بعد مولفه های مکان: خصوصیات فیزیکی، فعالیت و تصورات قابل تبیین است که نهایتا این پژوهش برای هریک از شاخص های عنوان شده، مولفه هایی را پیشنهاد می دهد که در هر بستر خاص، مطابق با خصوصیات آن می تواند، شکل و ظاهری منحصربه فرد خود را داشته باشد.
مقایسه تفکر واگرا و هم گرا در فرآیند طراحی معماری با تأکید بر آموزش معماری
حوزه های تخصصی:
طراحان و معماران به واسطه فرآیند طراحی به ایده پردازی و طراحی معماری می پردازند و استادان معماری در این راه، نقش بسیار حائز اهمیتی را ایفاء می کنند، زیرا خط فکری و مسیر طراحی را برای طراحان و معماران مشخص می کنند و آزادی عمل آن ها را برای ایجاد طرح های خلاقانه تعیین می کنند. بنابراین، بی شک خروجی و محصول نهایی هر یک از طراحان و معماران بی ارتباط به تفکر اساتیدی که تحت آموزش آن ها بوده اند و یا خواهند بود، نیست. با توجه به اینکه انتخاب هر یک از دو نوع تفکر هم گرا و واگرا در فرآیند طراحی نتایج متفاوتی را در پی خواهد داشت و سیمای شهرها و معماری کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین تفکر واگرا و تفکر همگرا در فرآبند طراحی با تأکید بر آموزش معماری سعی در مشخص کردن راهی برای آموزش معماری به دانشجویان این رشته داشته تا بتواند با رویکردی معاصر، یعنی با در نظر گیری صنعت و تکنولوژی در عصر حاضر و همچنین نگاه به گذشته، بسترساز رشد و پرورش خلاقیت دانشجویان باشد و با آموزش طراحان، شهرسازان و معماران آینده این مرز و بوم، سیمای شهرها و معماری کشور را در یک مسیری بهتر هدایت نماید. روش به کار گرفته در پژوهش پیش رو از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای با استفاده از بررسی منابع موجود در حیطه موضوع مورد بررسی انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که استفاده از تفکر واگر موجب افزایش خلاقیت دانشجویان و ارائه دستاوردهای جدید خواهد شد و توجه به تفکر همگرا نیز، وجود هماهنگی و تناسبات در سیمای شهری، وجود قوانین و ضوابط اجباری و سفت و سخت برای طراحی و هماهنگی و تناسبات در سیمای شهری را در پی خواهد داشت. بنابراین آموزش مطلوب معماری هر دو تفکر واگرا و هم گرا را مورد توجه قرار می دهد.
تأثیر اعتقادات دینی ایلخانان بر تغییرات بناهای مذهبی قرون 7 و 8 هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری ایران تحت تأثیر حمله مغولان و سیطره آنان بر سرزمین ایران، دستخوش تغییرات زیادی شد. این تغییرات به ویژه در بناهای مذهبی به جامانده از قبل، به وفور دیده می شوند. تغییرات رخ داده گاه انسجام فضایی بنا را چنان بر هم زده اند که رابطه پشتوانه های دینی-مذهبی این بناها با ویژگی های کالبدی آنها کاملاً مغشوش به نظر می رسد. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا به موازات هم از دو جهت به تبیین موضوع بپردازد؛ نخست با بررسی تحولات تاریخی در این دوره، گرایش های اعتقادی مردم و حاکمان وقت را بازخوانی کرده و دریابد با تغییرات اعتقادی در حکام ایلخانی، چه دگرگونی هایی بر بناهای مذهبی این دوره به وجود آمده اند؟ پژوهش در این بخش به روش تاریخی مبتنی بر شواهدی از متون و اسناد تاریخی است. در بخش دوم، شش نمونه شاخص بناهای به جامانده از این دوره، مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش به کمک مطالعات میدانی، مؤلفه های تغییریافته در بناها شناسایی و دسته بندی شده و چگونگی این تغییرات روشن شد. مقاله حاضر نشان می دهد در آغاز سده هفتم هجری تحت تأثیر درگیری های مذاهب شافعی و حنفی، تخریب عمده ای در بناهای وابسته به این مذاهب صورت گرفت. در ادامه به واسطه از بین رفتن گرایش اعتقادی غالب در حکومت مرکزی و رواج اعتقاد به شمنیسم و بودایی، معابدی از این دست ساخته شدند. در نیمه دوم سده هفتم ه.ق. ادیان مسیحی و یهودی به واسطه تمایل حکام وقت، امکان اشاعه بیشتری یافتند و متعاقب آن، بناهای دینی جدیدی احداث شدند و در مواردی بناهای جدید، بر پایه بناهای مذهبی تخریب شده پیشین ساخته شدند. نهایتاً در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم ه.ق. درگیری بین مذاهب مختلف سنی و شیعه کاهش یافت و ساخت وساز ابنیه مذهبی نیز رواج بیشتری داشت. نتایج این تحقیق نشان می دهند همان طور که گرایش های اعتقادی حکام ایلخانی در این دوره بارها تغییر نموده، بناهای مذهبی نیز با تغییرات زیادی چه در سازمان فضایی و چه در تزئینات و نقوش مواجه شده اند.
بررسی رابطه ی روش های یادگیری با دروس مقطع کارشناسی معماری
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه زیادی به بحث یادگیری در معماری به منظور افزایش عملکرد معماران شده است، به دلیل اینکه رشته های هنری نیازمند خلاقیت و نوآوری می باشند و اهمیت یادگیری در این گونه رشته ها بیشتر است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی روش های یادگیری مناسب برای هر کدام از دروس ارائه شده ی رشته ی مهندسی معماری در مقطع کارشناسی می باشد. ماهیت پژوهش کیفی و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی از نوع استدلال منطقی می باشد. به این صورت که در ابتدا روش های یادگیری توسط مطالعات کتابخانه ای و اسنادی ارائه و دسته بندی شده، سپس نقاط قوت و ضعف هر کدام از روش ها مورد بررسی قرار گرفته شده است و برای هر کدام از نقاط ضعف در ادامه راهکار پیشنهاد شده است. در بخش یافته های پژوهش، پس از شناخت ماهیت و هدف دروس ارائه شده در این مقطع، در نهایت در بخش تحلیل یافته های پژوهش، جداولی شامل دروس نظری و عملی همراه با روش های سازگار یادگیری با هر یک از دروس ارائه شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دروس عملی بیشتر با روش های یادگیری که نیاز به مشارکت دانشجویان باهم و یا با اساتید دارند، سازگار بوده و دروس نظری نیاز به روش هایی دارند که باعث افزایش انگیزه و یادگیری دانشجو شده و مشارکت آن ها را به هنگام ارائه درس در کنار اساتید دارا می باشد.
ارائه مدل مفهومی زوال شهری در شهرهای مرزی ایران با استفاده از روش گراندد تئوری
حوزه های تخصصی:
زوال شهری که پدیده ای جدید در شهرهای معاصر است در سال های اخیر با پیامدهای اجتماعی و کالبدی خاصی همراه است که در شهر زابل نیز نمود یافته است. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی زوال شهری در شهرهای مرزی (زابل) می باشد. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کیفی و رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. جهت تحلیل داده های کیفی از روش فراترکیب و تحلیل محتوا به صورت توام استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شد. بر اساس مطالعات اسنادی و استفاده از روش فراترکیب چارچوب نظری پژوهش و لایه های زوال شهری ارائه گردید. مولفه اصلی زوال شهری براین اساس عبارتند از: عوامل سیاسی، حکمروایی شهری، عوامل زیست محیطی، عوامل اقتصادی و عوامل اجتماعی و فرهنگی. همچنین جهت ارائه "مدل مفهومی زوال شهری" از روش داده بنیاد استفاده می شود. بر اساس سوالات مطرح شده در فرایند مصاحبه، 350 ارجاع ارائه گردید با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله تلخیص داده ها، 17 زیر درون مایه استخراج گردید. بر اساس مولفه های ارائه شده و کشف روابط علی- معلولی مدل مفهومی (مدل اسپیرال) زوال شهرهای مرزی با تاکید بر شهر زابل ارائه گردید.
بررسی عوامل موثر بر ایجاد سرزندگی در فضاهای شهری(نمونه موردی: بلوارطاقبستان کرمانشاه)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
238-250
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل تاثیر گذار بر کیفیت فضای شهری امری ضروری است زیرا در دنیای صنعتی امروز انسان ها بخش عمده ای از زمان خود را در طول شبانه روز در محیط های شهری می گذرانند و کیفیت این فضاها زندگی و سلامت شهروندان را تحت تاثیر قرار می دهد. سرزندگی در فضای شهری فاکتوری است که می تواند به ارتقای کیفیت محیط و زندگی کاربران فضای شهری کمک کند. در همین راستا این پژوهش به بررسی عوامل تاثیر گذار بر سرزندگی در بلوار طاقبستان شهر کرمانشاه به وسیله مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه می پردازد. یافته ها حاکی از آن است که 75% افراد استفاده کننده از این فضا بلوار را فضایی سرزنده می دانند. مهم ترین عوامل موثر بر سرزندگی در فضای شهری از دید کاربران این بلوار سبزینگی در محیط ، وجود درختان و گیاهان، تنوع کاربری، عدم وجود محورهای سواره و اتومبیل گرایی، رضایت فرد از محیط ، میزان استفاده افراد از خیابان مذبور ، وجود سطوح آبی مانند حوض، فضاهای ارتباط جمعی، مکان بازی برای کودکان، استفاده از رنگ های شاد در محیط، استفاده از نورپردازی مناسب و عدم وجود صداهای ناهنجار می باشند. بر طبق یافته ها پیشنهاد می شود برای افزایش سرزندگی و حضور مردم در فضای این خیابان از عناصر شهری متنوع ، انعطاف پذیر و قابل تغییر استفاده شود تا اثر روز مرگی را کاسته و نشاط را به فضا القا کند. از دیگر راهکارها کاهش نقش اتومبیل و افزودن محورهای پیاده و دوچرخه سواری در راستای بلوار است. همچنین وجود کاربری های متنوع مانند مراکز خرید، خرده فروشی ها و مراکز تفریحی در حاض می تواند بلوار را سرزنده تر کند.
کرونا، فصل جدید در برنا مه ریزی شهری
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
260-271
حوزه های تخصصی:
تاب آوری این روزها دغدغه مهمی برای شهرها محسوب می شود؛ به طوری که توجه و پرداختن به آن در شهرهای بلاخیز حائز اهمیت است. یکی از مهمترین مسائل که بررسی آن اهمیت والایی دارد تاب آوری شهری در مقابل ویروس کرونا و پس از آن است. شیوع ویروس کرونا محدودیت های بسیاری در شهرها به خصوص در رفت وآمدها و رفتارهای روزمره شهروندان شهرهای سراسر دنیا ایجاد کرده و سبب تعطیلی پارک ها و محدودیت های اداری ، فاصله گذاری های فیزیکی در فضاهای همگانی مانند ایستگاه تاکسی و اتوبوس، صف نانوایی ، فروشگاه ها و بسیاری از بخش های دیگر شهرها را شامل شده است. کارشناسان مدیریت شهری معتقدند کرونا چالش های زیادی را در شهرها ایجاد کرده و این مباحث باعث شده است که تغییراتی در مباحث شهرسازی صورت گیرد و باید در برنامه ریزی های شهری بازنگری هایی انجام شود. دلیل احساس ضرورت به این بازنگری هم از نظر کارشناسان احتمال تکرار شدن شرایط مشابه دوران کروناست. از طرفی هنوز مشخص نیست کرونا به طور کامل ریشه کن میشود یا باید از این به بعد هر سال شاهد شیوع آن بود. در چنین شرایطی باید جامعه خود را در همه ابعاد برای مواجهه با شرایط مشابه آماده کند..هدف از این مقاله دستیابی به ارائه راهکارهایی جهت ایجاد شهرها تاب آور در مواجهه با ویروس کرونا می باشد.
عوامل معمارانه تأثیرگذار بر ماندگاری معماری سنتی ناحیه فلات مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه جوامع پیوسته شاهد ساختمان های در حال تخریبی هستند که چهره شهرها را آشفته کرده اند. در پی تخریب هر ساختمان بتنی یا فلزی، مشکلات فراوانی نهفته هستند. در حال حاضر، به تبع دلایل متعددی از جمله؛ پیشرفت تکنولوژی از یک سو و عوامل فرهنگی از سوی دیگر، مصیبت تخریب و حمل و نقل نخاله های بناها گریبان جامعه ما را گرفته است. بسیاری از کشورهای جهان، گام های مؤثری برای افزایش عمر مفید بناها برداشته اند و در مسیر حفظ انرژی و سرمایه های ملی و منابع زمین، توصیه های بسیاری دیده می شوند. ضرورت طولانی بودن عمر مفید بناها در کشور ما، یکی از مسائلی است که پس از ورود ایران به دوره تجدد، به دست فراموشی سپرده شده است. این در حالی است که ماندگاری معماری در جامعه سنتی ایران همواره مورد توجه بوده و رویکردهای این معماری، ضامن تداوم حیات بناها در طول زمان بوده اند. در این راستا، هدف مقاله حاضر، تبیین عوامل معمارانه مؤثر بر عمر مفید معماری سنتی است. از منظر روش تحقیق، این پژوهش از نوع کیفی و به روش نظریه زمینه ای است. در این پژوهش، رویه ای از جزء به کل و استقرایی متکی بر تجزیه و تحلیل داده ها حاکم است. از طریق گردآوری نظام مند داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای، مطالعات میدانی، مصاحبه با معماران سنتی و تحلیل استقرایی آن، دانشی درباره ماندگاری معماری سنتی به دست آمده و در قالب دستگاه نظری "عوامل مؤثر بر ماندگاری معماری سنتی فلات مرکزی ایران" بیان شده است. تداوم کالبد و تداوم کارکرد، دو اصل کلی برای ماندگاری معماری سنتی ایران هستند. در این میان، ملاحظات مربوط به مکان یابی و استقرار شهر یا بنا، مصالح، تکنیک ساخت و محافظت از بنا، تداوم کالبد معماری را سبب می شوند. از طرفی، بقای کالبد در گرو استفاده عملکردی مداوم از بنا است. اجتماع پذیری و انعطاف پذیری معماری سنتی، تداوم کارکرد آن را تضمین می کنند.
بررسی و مقایسه تزیینات مسجدجامع زواره و مسجدجامع اردستان با توجه به سبک های معماری رازی و آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از اسلام، مساجد در شهرهای مختلف و در دوره های مختلف تأسیس شدند. درمجموع روش های معماری ایران بعد از اسلام دارای چهار سبک می باشد: خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی. اوج ساخت مساجد در ایران در سبک رازی است. این سبک در دوره سلجوقی و در فلات مرکزی ایران به اوج خود رسید. در این میان، نام دو مسجدجامع اردستان و زواره در کنار مسجدجامع اصفهان از مهم ترین بناهای این سبک و این دوره به شمار می آید. از عناصر شاخص و مشترک این دو مسجد و دلیل انتخاب آن ها، یکسان بودن معمار، منطقه جغرافیایی یکسان و نزدیک بودن سال ساخت هر دو بنا می باشد. در این پژوهش، ابتدا ویژگی های تزییناتی این دو مسجد و سپس با برشمردن ویژگی های سبک معماری رازی و آذری، ارتباط تزیینات آن ها با این سبک ها بررسی می شود. شیوه پژوهش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، از منابع کتابخانه ای و بررسی میدانی بناهاست. نتایج حاصل از بررسی دو مسجد تأیید می کند که عناصر تزییناتی مسجد جامع اردستان بیشتر به ویژگی های معماری دوره سلجوقی و سبک رازی و عناصر تزییناتی مسجدجامع زواره بیشتر به ویژگی های معماری دوره ایلخانی و سبک آذری نزدیک می باشد. همچنین عناصر مشترکشان بیشتر در زمینه ساختاری و اختلافات آن ها بیشتر در زمینه تزیینات است.
تحلیلی بر زیبایی و کارکردهای معنایی قفل های مجسمه گونه ایرانی (نمونه ی موردی: قفل چالشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیاز به امنیت در ایران مانند سایر نقاط جهان نقش عمده ای در گسترش و ایجاد دکانهای قفل سازی داشته است. با این وجود نیاز به امنیت تنها دلیل قفل سازی در ایران نبوده و قفل یکی از عوامل برآوردن نیازهای معنوی ایرانیان نیز بوده است. قفل از این منظر حاوی مفاهیم رمزی است و چون دفتری که گشوده شود، رازهای نهانی در سینه دارد. اما عامل زیبایی در قفل و نظایر این هنر-صنعت همیشه ارادی و تابع انتخاب نبوده است. بلکه ناشی از تهمید و شگرد هنرمندان ایرانی در گریز از محدودیتها و تحریمهای عمدتا مذهبی و ایدئولوژیک بوده که آزادی هنر را محدود میکرد. اگر منع شده بود برای ساخت مجسمه و شمایل نگاری، ابزارهایی همچون قفل را [که استفاده از آن ناگزیر می نمود] تبدیل به زمینه ای میکرد برای هنرنمایی. اگر در معماری یا جاهای دیگر نمی توانست مجسمه های عظیم بسازد و در جای جای بنا به نمایش بگذارد، از سرستونها و درون کتیبه ها گرفته تا قفل و ... آنها را با شگردهای زیبایی شناسانه با وجوه کاربردی در هم می آمیخت. از دیگر منظر، قفل به تبع درآمیختگی صناعت و زیبایی در ایران زمین، مشحون از بارقه های زیبایی شناسانه ایرانی است. ادغام این ظرائف و هنرورزی ها تا به حدی میرسد که قفل ایرانی همچون مجسمه مینماید. التفات بیشتر ما به قفلهای چالشتر در این تحقیق به علت دسترسی بهتر و همچنین ظرافت و زیبایی آن است. قفلهای چالشتر از این منظر شهرت جهانی دارند. این قفلها علاوه بر زیبایی و ظرافت، از کارکردهای نمادین نیز بی بهره می باشند. قفلهای مجسمه گونه مورد مطالعه نیز از کتاب قفلهای ایرانی پرویز تناولی تهیه شده است. این پژوهش قصد دارد با تحلیلی بر زیبایی های هنری و کارکردهای رمزی مندرج در قفل های مجسمه گونه ایرانی، مسیر بازشناخت بهتر کارکردهای هنری و زیبایی شناسانه هنر-صنعتهای ایرانی خصوصا آنهایی که به لحاظ محدودیتهای ایدئولوژیک برای هنرمند-صنعتگر ایجاد شده بود، را هموار سازد و بر تمهید و شگرد های صناعتی –هنری صنعتگر-هنرمند ایرانی نقبی بزند.