فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۰۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
خانواده های دارای کودک معلول انزوای اجتماعی و مشکلات سلامت روانی را در حد اعلای خود تجربه می کنند و نسبت به مشکلات رفتاری، اجتماعی و هیجانی آسیب پذیرترند. بر همین مبنا هدف پژوهش حاضر مقایسه تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده های دارای فرزند معلول و خانواده های دارای فرزند سالم بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه ی خانواده های دارای فرزند معلول جسمی – حرکتی و خانواده های دارای فرزند سالم شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 150 خانواده(75 خانواده دارای فرزند کم توان جسمی-حرکتی و 75 خانواده دارای فرزند سالم) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره جهت مقایسه تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده های دارای فرزند کم توان و خانواده های دارای فرزند عادی نشان داد که خانواده های دارای فرزند معلول تعادل عاطفی پایین تری نسبت به خانواده های دارای فرزند عادی دارند. همچنین خانواده های دارای فرزند کم توان در الگوی ارتباطی سازنده متقابل نمرات کمتری از خانواده های دارای فرزند سالم گزارش کردند و در مقابل در الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل و توقع/کناره گیر نمرات بیشتری را نسبت به خانواده های دارای فرزند سالم گزارش کرده اند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که خانواده های دارای فرزند کم توان در مقایسه با خانواده های دارای فرزند سالم از تعادل عاطفی پایین تری برخوردارند و در روابط خانوادگی خود بیشتر از الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل و توقع/کناره گیر استفاده می کنند
رابطه پیوند والدینی با طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات متعددی بر نقش مؤثر شیوه های نامناسب رفتاری والدین بر شکل گیری اختلالات روان شناختی فرزندان تأکید کرده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پیوند والدینی با طرحواره های ناسازگار اولیه در جامعه دانشجویی است. تعداد 281 نفر از میان دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه های شهر قم به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از پرسشنامه های پیوند والدینی و طرحواره های ناسازگار اولیه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که پیوند والدینی قوی با طرحواره های ناسازگار اولیه، رابطه منفی و معکوس و پیوند والدینی ضعیف با طرحواره های ناسازگار اولیه، رابطه مثبت و مستقیم دارد. همچنین تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نشان داد که پیوند والدینی ضعیف به میزان قابل توجه شکل گیری و افزایش طرحواره های ناسازگار اولیه در فرزندان را پیش بینی می کند. بر این اساس، می توان توجه متخصصان را به راهنمایی و آموزش والدین به منظور بهبود کیفیت پیوند والدینی برای پیشگیری از اختلالات روان شناختی بعدی رهنمون ساخت.
رابطه سبک های فرزندپروری والدین و هم نشینی با همسالان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزهکاری امروزه یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی ایران است؛ زیرا مشکلات بسیاری ازقبیل قتل، خشونت، پرخاشگری، تجاوز و دیگر جرائم دوره بزرگسالی را به وجود می آورد. هم نشینی با همسالان بزهکار نیز از مهم ترین علل شناخته شده بزهکاری است که این مطالعه با هدف بررسی رابطه آن با سبک های فرزندپروری والدین انجام شده است. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان 14–19 ساله شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 384 نفر از آنها برای تحقیق انتخاب شده اند. ابتدا پایایی و روایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی سنجیده شد. یافته ها حاکی از آن است که دو سبک فرزندپروری سهل گیرانه و مقتدرانه 3/40 درصد از تغییرات گرایش به سمت مصرف مواد و الکل و 7/31 درصد از گرایش به سمت درگیری و نزاع را تبیین می کنند.
ازاین میان، سبک فرزندپروری سهل گیرانه اثر مثبت و سبک مقتدرانه اثر منفی بر دو متغیر وابسته داشتند. درنهایت می توان گفت سبک فرزندپروری مستبدانه ارتباطی با هم نشینی با همسالان بزهکار ندارد و سبک فرزندپروری سهل گیرانه موجب گرایش نوجوانان به همسالان بزهکار و مصرف مواد و الکل و نزاع و درگیری می شود و سبک فرزندپروری مقتدرانه مانع گرایش نوجوان به همسالان بزهکار می شود.
بررسی شهر دوستدار کودک واحساس شادی کودکان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق درحوزه شهرهای دوستدارکودک، به طور خاص در اروپا، از سال 1980 مورد توجه قرارگرفته که با هدف ایجاد فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط پیرامون آن ها بوده است. مسأله اساسی تحقیق حاضر بررسی مفهوم شهردوستدار کودک و ارتباط آن با احساس شادی و نشاط آن ها است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری، کودکان 9 الی 12 سال شهر مشهد بوده است و نمونه ای با حجم 250 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به تصادف و با دقت احتمالی مطلوب (d=0.05) و ضریب اطمینان 0.95 انتخاب شده است. ابزار سنجش متغیر مستقل تحقیق، محقق ساخته و برای متغیر وابسته تحقیق از پرسش نامه استاندارد شده آکسفورد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد 50 درصد از کودکان از فضای شهر مشهد رضایت داشته و آن را مورد پسند خود دانسته اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که (0.36) از تغییرات موجود در احساس شادی کودکان، تابع متغیرهای مستقل است. این متغیرها که به ترتیب، بیشترین تأثیرگذاری را بر احساس شادی کودکان داشته اند؛ عبارت اند از: متغیرهای مشارکت اجتماعی کودکان 0.41 درصد، احساس تعلق به شهر مشهد 0.24درصد، متغیر احساس امنیت 0.11 درصد و برخورداری از خدمات و امکانات شهری 0.12 درصد. در این مدل مشارکت اجتماعی کودک، احساس تعلق به شهر مشهد، متغیر احساس امنیت، برخورداری از امکانات و خدمات شهری، احساس شادی را تقویت می کند.
بررسی میزان مشارکت خانواده ها در مدارس استان خراسان رضوی و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با هدف بررسی ابعاد و میزان مشارکت خانواده ها در مدارس استان خراسان رضوی در سال ۱۳۸۷ و عوامل مؤثر بر میزان مشارکت خانواده ها با روش پیمایش انجام شده است و از نوع توصیفی - تبیینی است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری والدین دانش آموزان استان خراسان رضوی است که با روش نمونه گیری طبقه ای ۶۰۲ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد میزان مشارکت خانواده ها در مدارس در حد پایین است و متغیرهای مستقل توانسته اند 6/12 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. متغیرهای پایگاه اقتصادی والدین، اعتماد به فرزند و داشتن تصویر اجتماعی مناسب برای مشارکت با میزان مشارکت والدین رابطه مستقیم دارند . همچنین هر چه دانش آموز کمتر دوست داشته باشد والدینش در فعالیت های مدرسه مشارکت کنند، در عوض والدین بیش تر به مدرسه مراجعه می کنند؛ و هر چه والدین تجربه ی قبلی مثبت تری از مدرسه داشته باشند مشارکت آن ها در مدرسه کمتر شده است. در فضای کنونی مشارکت در مدرسه به عنوان فرصت پیشرفت آموزشی و پرورشی تلقی نمی شود و مهم ترین راهکار افزایش مشارکت در مدارس افزایش دانش و مهارت در زمینه مشارکت است.
اثربخشی آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوة قصّه گویی بر اساس قصّه های دینی و قرآنی بر هوش اخلاقی و هوش هیجانی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوة قصّه گویی بر اساس قصّه های دینی و قرآنی بر هوش اخلاقی و هوش هیجانی دختران نوجوان انجام شد. این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را تمام دانش آموزان دختر دورة دوم متوسطه استان کرمان در سال تحصیلی 95 1394 تشکیل می دادند. 42 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هرگروه 21 نفر). ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل و پرسشنامه هوش هیجانی شات و همکاران بود. برنامه مداخله ای شامل نه جلسه آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوه قصّه گویی بود که به شرکت کنندگان گروه آزمایش ارائه شد و شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه شرکت کنندگان یک بار قبل و یک بار بعد از اجرای برنامه مداخله ای به پرسشنامه ها پاسخ دادند. در نهایت، داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های پس آزمون شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در هوش اخلاقی و هوش هیجانی به طور معنی داری بیشتر شده است؛ به عبارت دیگر، آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوه قصّه گویی بر اساس قصه های دینی و قرآنی در گروه آزمایش به افزایش هوش اخلاقی و هوش هیجانی منجر شده است.
اثربخشی بازیهای نمایشی بر رشد اجتماعی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف ازاین پژوهش بررسی اثربخشی بازیهای نمایشی بررشداجتماعی دانش آموزان دخترپایه پنجم ابتدایی بود.این پژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی است که با استفاده ازروش نیمه تجربی باطرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل وآزمایش انجام شده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی،تعداد 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند برروی والدین آنها اجرا شد .گروه آزمایش در8 جلسه تحت آموزش بازیهای نمایشی قرارگرفتند.داده های جمع آوری شده بااستفاده از نرم افزار spss وآزمون آماری تحلیل کوواریانس آنالیز شدند. که نتیجه چنین به دست آمد که میزان F رشد اجتماعی برابر با 643/25 گردیده که این مقدار با درجات آزادی (1و 27) درسطح 001/0معنادار گردیده و ازآنجا که این مقدار از 05/0 کمترمی باشد بنابراین نتیجه گرفته شد که میزان رشد اجتماعی گروه آزمایش و گواه با یکدیگر تفاوت معنادار دارند. به عبارتی بازیهای نمایشی بررشد اجتماعی دانش آموزان تاثیر معنادار دارد.
مقایسة طرح واره های ناسازگار اولیة دانشجویان دختر معتاد به اینترنت و غیرمعتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدفپژوهشحاضر،شناسایی و مقایسة طرح واره های ناسازگار اولیة دانشجویان دختر معتاد به اینترنت با دانشجویان دختر غیرمعتاد است.
روش: روش پژوهش، علی ـ مقایسه ای و نمونه، شامل 200 دانشجوی دختر دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی و شهید بهشتی (100 نفر معتاد به اینترنت و 100 نفر غیرمعتاد) است. ابزار پژوهش، پرسش نامة اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسش نامة طرح واره های ناسازگار اولیة فرم کوتاه یانگ است.
نتایج: تحلیل آزمون t نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیة معتادان اینترنتی تفاوت معناداری با افراد عادی دارند.
نتیجه گیری: طرح واره های ناسازگار رهاشدگی، بی ثباتی، محرومیت هیجانی، نقص و شرم، انزوای اجتماعی، بیگانگی، خویشتن داری و خودانضباطی ناکافی، می تواند در شناسایی تفاوت میان زنان معتاد و غیرمعتاد به اینترنت نقش مهمی داشته باشد.
بررسی جامعه شناختی رفتارهای تخریبی (وندالیسم) و رابطه آن با سرمایه اجتماعی در خانواده و مدرسه در دبیرستان های پسرانه شهر نورآباد لرستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله رفتارهای تخریبی (وندالیسم) و رابطه آن با سرمایه اجتماعی در خانواده و مدرسه با استفاده از نظریه های سرمایة اجتماعی پاملا پکستون، جیمز کلمن، دارلن رایت و کوین فیتزپاتریک و نظریة پیوند اجتماعی هیرشی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، روش تحقیق پیمایشی و جمعیت آماری آن شامل 3014 دانش آموز پسر مقطع متوسطه شهر نورآباد (لرستان) مشغول به تحصیل در سال 89 - 1388 بوده است که بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران 340 دانش آموز از دبیرستان های دوازده گانه شهر به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیدند. برای سنجش متغیرهای مستقل و متغیر وابسته از پرسشنامة خود ساخته بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد، با آن که دانش آموزان مورد مطالعه، بیشتر ساکن شهر هستند (6/70%) تا روستا (2/29%)، اکثر پدران شان، مشاغل یدی و تحصیلاتی تا حد دیپلم دارند، مادران فاقد شغل (خانه دار) و بی سواد هستند و سطح درآمد بیشتر خانواده های آنها پایین است؛ 1/66% پاسخگویان، طی یکسال گذشته دارای رفتار تخریبی بوده اند؛ که این میزان بیشتر از سطح چنین رفتارهای است که در سال های اخیر در تحقیقات داخلی مشاهده شده است و در دو شاخص سرمایة اجتماعی خانوادگی و مدرسه ای با نسبتی تقریبا برابر حدود 48% پاسخگویان سرمایة اجتماعی خود را زیاد و خیلی زیاد و 30% آنها سرمایه اجتماعی شان را کم و خیلی کم ارزیابی نموده اند. میزان رابطه رفتار تخریبی با شاخص سرمایه اجتماعی در خانواده با 28/0- و با سرمایه اجتماعی در مدرسه برابر با 298/0- است. در نهایت بر اساس نتایج رگرسیون چند متغیره، دو مولفه حمایت خانوادگی و مولفه احساس تعلق و دلبستگی به مدرسه 129/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. به این ترتیب، می توان گفت: هر قدر سرمایة اجتماعی در خانواده و مدرسه و اکثر مؤلفه های شاخص های مزبور بالاتر باشد، رفتارهای تخریبی دانش آموزان کمتر خواهد بود.
بررسی نقش عملکردهای خانوادگی و هوش اخلاقی در گرایش به بزه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزهکاری به عنوان پدیده پیچیده اجتماعی، که گستردگی زیادی در میان جوامع مختلف دارد با آسیبهای زیادی در بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی همراه است. شناخت عواملی که زمینه گرایش نوجوانان را به سمت بزهکاری فراهم می کند، نقش مهمی در تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی با هدف کاهش گرایش نوجوانان به سمت بزهکاری دارد. بنابراین پژوهش با هدف بررسی نقش عملکردهای خانوادگی و هوش اخلاقی در گرایش به بزه نوجوانان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان تمام دبیرستانهای دولتی (پسرانه) شهر اصفهان در سال تحصیلی 94-95 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 426 نفر در این پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه های هوش اخلاقی (MCI)، عملکرد خانوادگی (FAD) و نگرش به بزهکاری جمع آوری شد. داده ها با نرم افزار SPSS و روش رگرسیون سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین تمام مؤلفه های نقص عملکرد خانواده با گرایش به بزهکاری نوجوانان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج بیانگر رابطه منفی بین تمام مؤلفه های هوش اخلاقی با گرایش به بزهکاری نوجوانان بود (05/0> P). نتایج پژوهش نشان می دهد که عملکرد خانوادگی و هوش اخلاقی افراد می تواند پیش بین خوبی برای گرایش به بزهکاری در آنها باشد؛ لذا این نتایج می تواند در کمک به تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی در زمینه گرایش به بزه نوجوانان مورد استفاده قرار بگیرد.
مقایسه میزان مشارکت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت را نوعی کنش هدفمند در فرآیند تعاملی بین کنشگر و محیط اجتماعی برای نیل به اهداف معین و از پیش تعیین شده، تعریف کرده اند. پژوهش حاضر به مقایسه میزان مشارکت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد پرداخته است. تحقیق از نوع پیمایشی است و داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از ترکیبی از شیوه نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای و از میان 642 دانش آموز در مدارس دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد گردآوری شده است. یافته های تحقیق نشان داد بین مشارکت اجتماعی دانش آموزان مدارس دولتی و مدارس غیرانتفاعی تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که مشارکت دانش آموزان مدارس دولتی بیش از دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی است. همچنین بین متغیرهای میزان استفاده از وسائل ارتباط جمعی، میزان اعتماد اجتماعی، میزان دینداری و میزان انسجام هنجاری با میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد. همچنین بین متغیرهای پایگاه اجتماعی_اقتصادی و میزان بیگانگی اجتماعی با مشارکت اجتماعی نیز رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد. بین متغیرهای جنس و تقدیرگرایی با مشارکت اجتماعی رابطه معنی داری مشاهده نشد. با استفاده از واریانس خطی ترکیب متغیرهای مستقل، در مجموع بیش از 41 درصد از تغییرات میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان تبیین گردید.
تحلیل چندسطحی خشونت ورزی: مطالعه پیمایشی خشونت ورزی دانش آموزان دبیرستان های شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده خشونت و روند افزایشی آن در میان دانش آموزان یکی از مسائلی است که امروزه سبب نگرانی خانواده ها و متولیان امر تعلیم و تربیت شده است. عوامل مختلف در سطوح فردی، رابطه ای (خانواده و دوستان)، اجتماع محور و جامعه ای در تکوین و تداوم خشونت ورزی مؤثر است. در این تحقیق به منظور بررسی تأثیر این عوامل بر خشونت ورزی دانش آموزان، از مدل های اکولوژیکی استفاده شده است. این تحقیق از نوع پیمایشی است که در طی آن با 400 نفر از دانش آموزان دبیرستان های دخترانه و پسرانه شهر سقز مصاحبه شده است. یافته ها نشان می دهد که میانگین خشونت ورزی دانش آموزان معادل 39 درصد بود که بر مبنای یک مقیاس از صفر تا 100 پایین ارزیابی می شود. در میان ابعاد خشونت، نوع غالب خشونت کلامی بوده و خشونت فیزیکی شدید در پایین ترین سطح قرار داشته است. تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان می دهد که خشونت ورزی با متغیرهای قربانی خشونت شدن، شاهد خشونت بودن، بی عدالتی در مدرسه، توانایی حل مسالمت آمیز تضادها، میزان جرم در محله، نظارت والدین، پایبندی به دستورات اخلاقی، تنبیه در مدرسه، کنترل اجتماعی مرتبط است. متغیرهای مذکور در مجموع 40 درصد تغییرات خشونت ورزی در بُعد کلامی و بیش از 70 درصد از تغییرات خشونت ورزی دانش آموزان را در ابعاد فیزکی ملایم و شدید تبیین می کنند. در بخش پایانی مطالعه، دلالت های یافته ها و نتایج تحقیق در زمینه سیاست گذاری اجتماعی و فرهنگی مورد بحث قرار گرفته است.
روانشانسی و جامعه شناسی نوجوانان
حوزه های تخصصی:
تحلیل کیفی پیوند حمایت اجتماعی و تغذیه با شیر مادر در بین مادران شاغل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده فرهنگ شیردهی مادران بر اساس تجارب آنها و با تأکید بر مفهوم حمایت اجتماعی مورد کاوش قرار گیرد. این پژوهش، با بهره گیری از روش کیفی، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 37 نفر از پرسنل بهداشتی و مادران صورت گرفت. این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند ترکیبی انتخاب شدند و یافته های حاصل از مصاحبه با آنها توصیف و با استفاده از روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شد. سه سنخ حمایت اجتماعی در فرهنگ شیردهی نمونه مورد مطالعه است. بر این اساس مقولات «وجود روابط محبت آمیز بین زوجین» و «درک نیازها و کمک همسر، خانواده و دوستان» سازنده حمایت عاطفی، «لزوم آموزش شیردهی در دوران بارداری و پس از زایمان» و «کسب اطلاعات از مراکز بهداشت، پزشکان و مشاوره شیردهی»، سازنده حمایت اطلاعاتی، «رعایت قوانین شیردهی» و «تأمین نیازهای مالی مادران شاغل» سازنده حمایت ابزاری هستند.