فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
روزبهان بقلی در مشرب الارواح طرحی جامع در باب منازل سیر الی الله ارائه می دهد. هرچند که او در دیگر آثار خود به صورت پراکنده مطالبی را در باب مراحل سیر و سلوک عرفانی مطرح کرده است، اما در این کتاب به آراء پراکنده خود در این زمینه نظم و سامانی می بخشد. روزبهان بین بنده و حق هزار مقام در نظر می گیرد و به تشریح جزئیات آن می پردازد. تمامی مقام هایی که وی در مشرب الارواح از آن یاد می کند از یک نوع نیست. مقام از منظر او معنایی گسترده و فراگیر دارد و منحصر به منازل سیر الی الله نیست. پیش از روزبهان نیز این دیدگاه در بین عرفا مطرح بوده است که بین بنده و حق هزار مقام وجود دارد؛ اما روزبهان برای نخستین بار به نامگذاری و شرح جزئیات این مراحل می پردازد. طبقه بندی روزبهان از مراحل سیر الی الله وجوه اهمیت بسیاری دارد که آن را از دیگر تقسیم بندی هایی که در این زمینه صورت گرفته متمایز می کند؛ از جمله این که در این طرح بین مراحل سیر و سلوک و مراتب اولیا سازگاری و هماهنگی ایجاد شده است. روزبهان طبقات اولیا را به بیست گروه تقسیم می کند و جزئیات مقامات هر طبقه را به تفصیل بیان می کند. بین طبقات مختلف عرفا و مقامات هر طبقه در این طرح ارتباط معناداری برقرار است. با توجه به سیر کلی مقامات، هدف از مقاله حاضر بررسی مبانی نظری دیدگاه های روزبهان در باب مراحل سیر و سلوک عرفانی است.
نظریه «عشق» در متون کهن عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق یا محبت، نشانه ای بسیار بدیهی و کیلد معنایی در متون عرفانی است و در هرگونه تحلیل روان شناختی و نشانه شناختی متون عرفانی باید به این واژه که نسبت انسانی و الهی دارد توجه کرد.
در تاریخ عرفان و تصوف اسلامی، واژه عشق در طرح تقریباً منسجم و نظام یافته ای سیر و تطور متعالی و رو به کمال داشته است. در سراسر این تحول و تطور، ما شاهد تبیین و تشریح روان شناختی و فلسفی ماهیتِ عشق هستیم که مبتنی بر شهود و مکاشفات درونی صوفیه و سرشار از اندیشه های غنی و احساسات و عواطف شورانگیز عرفانی است. ما در این مقال، ضمن معرفی کتاب «عَطف الالف المالوف عَلی اللام المعطوفِ» ابوالحسن دیلمی (ف.391 ه.ق) ـ که نخستین اثر مستقل و رساله ای تقریباً مفصل در باب سیر تاریخی و تجزیه و تحلیل روان شناختی و فلسفی «عشق» در عرفان و تصوف اسلامی است ـ از تاثیر این کتاب بر آثار بعد از خود نظیر «سوانح العشاقِ» احمد غزالی (ف.520 ه.ق) و «عبهر العاشقین» روزبهان بقلی شیرازی (ف.606 ه.ق) نیز سخن خواهیم گفت.
رویکرد تطبیقی – تحلیلی ملال و گریز از آن در اندیشه سنایی و شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملال از بن مایه های اصلی فلسفه شوپنهاور است.او برای فائق آمدن بر آن، دو راهکارِ «ژرف اندیشی هنری» و «انکار خواستِ زندگی» (طریق زهد و پارسامنشی) را پیشنهاد کرده است.در نگاه متافیزیکی سنایی به هستی نیز ملال وجود دارد و راه های استحاله وگریز از آن، و مرگ هراسی- که در نظر او پیوند تنگاتنگی با ملال دارد- پناه بردن به ساحت شعر صوفیانه و نیز تجربه مرگ ارادی است. در این جستار با رویکردی تطبیقی- تحلیلی به این نتیجه رسیده ایم که در تجربه سنایی، ساحت عشق و حضور عاشقانه در هستی، راه حل دیگرِ گریز از ملال است؛ چیزی که در اندیشه شوپنهاور به اخلاق مبتنی بر شفقت و عشق شباهت دارد.
غم و شادی عرفانی و کیفیت آن در دیوان سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه غم و شادی به عنوان مهمترین حالات روحی انسان در زندگی او آشکار است. شاعران عارف ایرانی درآثارشان مفصلاً به غم و شادی و انواع و جلوههای آن پرداختهاند که با بررسی آن علاوه بر شناخت تفکرآنان درمورد غم و شادی انسان، میتوان به ارائه ی راهکارهایی برای رساندن انسان به شادی های حقیقی و غیرزودگذر پرداخت. سنایی غزنوی به عنوان اولین شاعر عارف ایران، در کلیاتش به تفصیل به انواع غم و شادی پرداخته و غم های محمود (غم هایی که انسان را به شادی میرساند) و شادی های محمود (حقیقی و بادوام) را از غم های مذموم (غم هایی که در ظاهر با اهمیت هستند اما انسان را دچار شدیدترین اندوهها میکنند) و شادی های مذموم (زودگذر و فریبنده) جدا کرده و مصادیق و موارد هریک را مفصلاً بیان کرده است. در این مقاله با روش تحلیل محتوایی دیوان سنایی به بررسی انواع غم و شادی محمود و مذموم در شعر سنایی میپردازیم و اندیشه ی وی را درباره ی غم و شادی بیان میکنیم.
مولانا و گیر و دار جبر و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسالهی جبر و اختیار یا آزاد بودن و یا آزاد نبودن انسان در انجام کارها و افعال موضوعی است که همراه با خردگرایی و خردوری انسان و بارمند بودن به آن اگرچه از هنگام ظهور فلاسفه در یونان بوده است؛ اما در تمدن و فرهنگ خاورمیانه، بویژه در ایران پس از ظهور اسلام و گرویدن ایرانیان به آیین تازه و آشنایی آنان با فلاسفه های ارسطو افلاطون و نو افلاطونیان از راه ترجمه های عربی مورد توجه قرار گرفت، و این باور اگرچه وسیله فرقهی خردگرای اسلامی به نام معتزله در تمدن اسلامی رواج پیدا کرد اما فرقهی اشعریه یا اشاعره به مبارزه با آن پرداخت، و پس از مدتها همین باور خردمندی انسان وسیلهی فرقهی دیگر اسلامی نشر و تبلیغ شد چنانکه دیوان شاعران در سده های پنجم و ششم از همین باور پر است.مولانا جلال الدین را که می توان در سیر ادبیات منظوم ایران «متمم» شعر و نظم عارفانه به شمار آورد با توجه به عقلمند بودن انسان در اثر عرفانی خود – مثنوی- در ضمن داستانها و تمثیل ها خواسته است انسان را مختار و آزاد معرفی کند، اما باید گفت در این داستانها با توجه به مسایل جبری که برای اثبات مختار بودن انسان به نظم کشیده باز هم در اثبات اختیار آنچنان که به جبر استناد کرده و خود نیز طبق روش افتنانی در مثنوی نتوانسته است از کمند جبر رها شود و گویی در میان این دو نیروی حاکم بر سرنوشت انسان غربت زده در پهنهی گیتی درگیر بوده است در این نوشته مواردی را از مثنوی با توجه به این دو موضوع فراهم کرده و از نظر می گذراند.
بازتاب مسایل عرفانی در گلستان سعدی
حوزه های تخصصی:
این مقاله، بی آن که سر اثبات صوفی گری سعدی را داشته باشد، عناصر عرفانی گلستان را برجسته می کند، تا وابستگیِ این شاعر بزرگ زبان فارسی، سعدی، را به این جریان فکری جهان اسلام، نشان دهد.از آن روی که انتساب نویسنده گلستان به این جهان بینی از دیرباز مطرح بوده و برخی لَهْ و گروهی علیه آن سخن گفته اند، این اندیشه های متناقض را به اختصار آورده، تا پیشنیه چنین برداشتی از زندگی و اندیشه سعدی معلوم شود.اما این موارد بدان دلیل مورد بحث قرار گرفته است تا آشکار شود که سعدی اگر چه خود به این جهان بینی می گراید و در زندگی فردی از آن استفاده می کند، بُعد اجتماعی آن را نیز از یاد نمی برد و آن را در متن زندگی مردم روزگارش به نمایش می گذارد.برای نشان دادن گرایش سعدی به جهان بینی عرفانی در گلستان، به گشت و گذاری در این کتاب پرداخته و برخی اشارات او را در باب معرفت عارفانه کردگار، عزلت گزینی، خودسازی، جمعیت خاطر، تقابل درویش و زاهد و حکام برای نشان دادن، قناعت پیشگی و مناعت طبع درویشان و جسارت آنان در بیان حقیقت، ترک آن چه جز خداست، حال، سماع، سیر آفاق به مثابه مرحله پیشین سیر انفس، فقر صوفیانه و پرهیز از نفس پروری، آورده ایم.
مبانی نظری شطحیات عرفانی از نگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مباحث مهم عرفانی، اسرار و رازهایی است که در شطحیات و سخنان متناقض نمای عرفای بزرگ مطرح گردیده است. برای دریافت بن مایه های پارادوکس های هنری در زبان و بیان اهل تصوف، به خصوص پارادوکس های عرفانی (شطحیات)، باید به دنبال مبانی نظری ای بود که بتواند اساس شطحیات عرفانی را تبیین و تفسیر نماید.
نگارندگان معتقدند تقابل ساحات وجودی آدمی در نگاه مولانا، اساس پارادوکس های عرفانی را تشکیل می دهد؛ به همین خاطر ضمن طرح نظرهای گوناگون درباره توجیه شطحیات عرفانی، مبانی نظری اندیشه مولانا در این مسئله، بر اساس نظریه تعدد مصادیق بررسی شده است.
جلوه های طنزهای عرفانی در مثنوی های عطار
حوزه های تخصصی:
طنز یکی از فروع ادبیات انتقادی و اجتماعی است که در ادبیات کهن فارسی، به عنوان نوع ادبی مستقل شناخته نشده و حدود مشخصی با دیگر مضامین انتقادی و خنده آمیز چون هجو و هزل و مطایبه نداشته است. و از واژه طنز، اغلب معنی لغوی آن یعنی مسخره کردن و طعنه زدن مد نظر شاعران و نویسندگان بوده است، ولی معنی امروزی آن که جنبه انتقاد غیر مستقیم اجتماعی با چاشنی خنده، که بعد تعلیمی و اصلاح طلبی و آموزندگی آن مراد است از واژه satire اروپایی اخذ شده است که در حقیقت اعتراضی است بر مشکلات و نابسامانی ها و بی رسمی ها که در یک جامعه وجود دارد و گویی جامعه و مسئولان امر نمی خواهند این اعتراض ها را مستقیم و بی پرده بشنوند و وجدان بیدار و ضمیر آگاه برخی شاعران و نویسندگان با بزرگ نمایی و نمایان تر جلوه دادن جهات زشت و منفی و معایب و نواقص پدیده ها و روابط حاکم در حیات اجتماعی، در صدد تذکر، اصلاح و رفع آنها بر می آیند.
یکی از بهترین جلوه های شکل گیری طنز از زبان فرزانگان شوریده حال ( عقلای مجانین) در متون عرفانی در قالب تمثیل و حکایت است و این ویژگی در مثنوی های شاعر عارفی چون عطار جلی خاص دارد.
سماع در اسرار التوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۵
حوزه های تخصصی:
«سماع»، دست افشانی و پایکوبی صوفیان درنتیجة حالتی روحانی است که میتواند موجب وجد و حال و مکاشفه گردد. صوفیان بزرگ بر این باورند که سماع بر مبتدیان و اجهل مردم حرام است و افضل عرفا را بیثمر.در این مقاله، آرای شیخ ابوسعید ابیالخیر و معاصرانش دربارة سماع، و بازتاب آن در حکایات گوناگون اسرارالتوحید بررسی شده است.
بررسی و مقایسه جنبه های تعلیمی دو مفهوم انصاف و عشق در تذکره الاولیا و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تردید نیست که بخش قابل توجهی از آثار عرفانی با اهداف تعلیمی شکل گرفته اند و پدیدآورندگان این آثار، هریک از منظری خاص به عرفان و مباحث پیرامون آن نگریسته اند. بعضی با به کاربستن زبانی دشوار تنها خواص را مخاطب خویش قرار داده اند و برخی دیگر با به کارگیری زبانی ساده و روشن، گستره مخاطبان خویش را وسعت داده اند. عطار نیشابوری در زمره شاعران و نویسندگانی قرار دارد که روش دوم را برای انتقال اندیشه های خویش برگزیدند. اگرچه آثار بسیاری را به وی نسبت داده اند اما مجموع آثار قطعی او از هفت اثر فراتر نمی رود. به کارگیری تمثیل و حکایات متعدد، شیوه مورد علاقه عطار است؛ از این رو بدون شک می توان در میان مثنوی های وی و تذکره الاولیا که مبتنی بر حکایات است، مفاهیم و حکایات مشترکی را مشاهده نمود. از میان آثار عطار، دو اثر تذکره الاولیا و منطق الطیر را مبنای پژوهش کنونی خویش قرار دادیم تا به بررسی حکایات مشترک این دو اثر با محوریت دو مفهوم «تعلیم انصاف» و «تفاوت عشق ظاهری و حقیقی» بپردازیم. هدف آن است که شیوه عطار در بیان مفاهیم ذکر شده، در دو اثر متفاوت مورد مقایسه قرار گیرد و دامنه تغییرات اعمال شده از سوی وی مشخص گردد تا دریابیم کدام یک از شیوه های به کارگرفته شده در بیان حکایات، از قدرت تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است. عطار در گزینش شیوه بیان خود، اقتضای ساختار اثر و اهدافی که به دنبال تحقق آن است را در نظر داشته و برای تعلیم یک مفهوم، آگاهانه شیوه بیان خود را دگرگون ساخته است.
اندیشه وحدت وجودی در تمثیلات صائب تبریزی
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود یکی از مهم ترین و در عین حال پیچیده ترین مباحث عرفانی و راز بزرگ عرفان و تصوف ایرانی ـ اسلامی بشمار می آید. اندیشه و تفکر وحدت وجودی یا وحدت در عین کثرت، در کنار مبحث تجلی، به عنوان امهات معارف عرفانی ،درشکل گیری تمامی مکاتب عرفانی و بالاخص عرفان ایرانی ـ اسلامی از گذشته تا حال نقش مهم و اساسی را ایفا کرده است. عارفان وحدت اندیشی چون: بایزید بسطامی، جنید بغدادی، حلاج، شبلی و غیره، درباره اندیشه وحدت وجودی داد سخن ادا کرده اند. این اندیشه و باور عرفانی، به طور گسترده و جامع درقرن ششم، توسط ابن عربی با عرفان علمی و نظری وی، وارد عرصه عرفان اسلامی گردیده، همو بود که مبانی این نگرش عمیق عرفانی را استحکام بخشیده، اصول و قواعد آن را بر پایه قوانین و معیارهای استواری وضع کرد. بعد ازاو این اندیشه به وسیله شاگردان و پیروانش از قبیل: صدر الدین محمد قونوی، عبد الرزاق کاشانی، مؤیدالدین جندی، داوود قیصری، سید حیدر آملی، به خصوص شاه نعمت الله ولی، شمس مغربی، عبدالرحمان جامی و دیگران مطرح گردیده است. شاعر وحدت بین و یگانه اندیش سبک هندی(اصفهانی) یعنی صائب تبریزی، با پیروی ازپیشینیان عرفانی، در کسوت تمثیل و بخصوص تشبیه تمثیل، توانسته است بهتر و استادانه تر از دیگران، عرفانی ترین ابیات را در مورد این مشرب عرفانی، در معرض دید علاقه مندان و اهل عرفان و ادب قرار دهد. نگارنده دراین نوشتار به تحقیق و تفحص دراین زمینه پرداخته است.
آیین فتوت و جوانمردی در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حکایت های کتاب «حدیقه» روایت جوانمردی مردی از صوفیه است. این حکایت بیانگر یکی از اصول اساسی اندیشه فتوت و آیین فتیان است. نویسنده در مقاله حاضر، درصدد کشف ماخذ اصلی این حکایت برآمد و در طی این جست وجو بر وی روشن شد که جز کتاب «حلیه الاولیاء» ابونعیم اصفهانی که به عنوان یکی از مآخذ کتاب ذکر شده، روایت فوق در میان احادیث مروی از دو امام بزرگوار شیعه امام سجاد(ع) و امام محمدباقر (ع) موجود است و سلمی در کتاب «ذکر النسوه المتعبدات الصوفیات»، روایتی شبیه به آن را ذکر می کند که احتمال می رود از سرچشمه های اصلی این حکایت باشد. ابوالحسن هجویری در «کشف المحجوب» و شهاب الدین عمر سهروردی در «عوارف المعارف» نیز به این حکایت اشاره کرده اند. با توجه به اینکه در روایت سلمی، زن عارف قهرمان داستان است؛ بخشی با عنوان زنان و فتوت به مقاله حاضر افزوده شد تا جایگاه زنان در فتوت و زنان فتی نیز معرفی شوند.
بازتاب ایمان و کفر در آثار سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از بحث های کلامی از قبیل: «جبر و اختیار»، «قدم یا حدوث قرآن» و «ایمان»، از بحث های اولیه فرقه های مختلف اسلامی محسوب می شوند. بحث «ایمان» اولین بار توسط فرقه سیاسی «خوارج» مطرح گردید. آنان خلفای «بنیامیه» را به سبب ارتکاب گناهان، به خصوص کبیره، به خروج ازدایره ایمان متهم کردند و کافر دانستند؛ اما اهم فرقه های اسلامی نظیر: «اشاعره»، «شیعه» و «مرجئه»، مرتکبان کبیره را «فاسق» شمردند، نه «کافر». «سنایی» نیز به عنوان حکیم و متکلمی مؤمن، به مبحث مهم کلامی «ایمان» و «کفر» همچون بحث های دیگر کلامی از قبیل: توحید، جبر و اختیار، قدم قرآن و... توجه کافی دارد و محتاج بحث و بررسی دقیق می باشد. وی در بخش کلامی، رکن اصلی ایمان را «تصدیق قلبی» می داند و به دو رکن دیگر آن، یعنی، «عمل به اعضا» و «اقرار به زبان»، به دیده فرعی می نگرد. طبق دیدگاه وی مسلمان، با برطرف نمودن موانع تحقق ایمان، به ایمان مورد نظر قرآن و سنت نائل می شود و این ایمان سبب ایمنی اخروی و دنیوی مؤمن می گردد. در بخش عرفانی «ایمان» و «کفر»، شباهت هایی بین دیدگاه های وی بادیدگاه های عرفایی چون: «عین القضاه»، «حسین بن منصورحلاج» و «امام محمدغزالی» دیده می شود. در این بحث، سنایی بر این باور است: از آن جا که مقصد نهایی کفر و ایمان، جانان است، تفاوتی بین آن دو نیست. بخش پایانی نیز به اهم فضایل اخلاقی که ساختار معنایی ایمان را استقامت می بخشند، اختصاص یافته است.
صور نوعیه کرامات اولیا در میان معجزات و قصص انبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتاب های مربوط به تصوف، از کهن ترین روزگار، کرامات بسیاری به اولیا و مشایخ طریقت نسبت داده شده است و در میان آنها، تذکره الاولیای عطار، از این منظر، گستردگی و ویژگی خاصی دارد.نوشته پیش رو، در پی نوعی دسته بندی کرامات در تذکره الاولیای عطار نیشابوری است و به بررسی و شناسایی صور نوعی و الگوهای اولیه کرامات منسوب به اولیا در این کتاب می پردازد. نگارنده بر این باور است که بسیاری از این کرامات احتمالا بر ساخته از معجزات و قصص مربوط به انبیا و قدیسان است و این الگوها و صورت های مثالی در ساخته شدن آنها، دور از نظر نبوده اند. در این میان، سهم مریدان ساده اندیش و خیال پرداز در دامن زدن به این گونه روایات، بیش از همه بوده است. بنابراین، در رویارویی با این گونه مسایل در کتب و تذکره های عرفانی باید با احتیاط و تامل رفتار کرد.
نکوهش نفس اماره در عرفان اسلامی
حوزه های تخصصی:
در مکتب عرفان اسلامی از بدو تالیف وپیدایش آثار عرفانی، همواره نکوهشِ نفس اماره مورد نظر شاعران ونویسندگان عارف بوده است، به گونه ای که در کمتر کتاب عرفانی است که نفس اماره از دیدگاه عرفان مورد نکوهش قرار نگرفته باشد. برای اطلاع بیشتر، در این مقاله مساله مورد بحث را از دیدگاه صوفیانِ صاحبدل وعارفان دلسوخته کامل بررسی می کنیم.