فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵۱۱ مورد.
کرشمه ی حسن و کرشمه ی معشوقی در سوانح العشاق غزالی و غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی در عرفان جمالی جایگاه برجسته ی معشوق و توصیف حالات گوناگون اوست. احمد غزالی و سعدی ، که هر دو از برجستگان عرفان جمالی هستند ، در توصیف حالات معشوق دارای مشترکاتی هستند. اما با وجود درک مشترک از حالات معشوقی، بیان این دو بزرگ متفاوت است. نگارندگان در این جستار، درک مشترک حالات معشوقی را در سوانح العشاق غزالی و غزلیات سعدی، درباره کرشمه ی معشوقی و کرشمه ی حسن ،که از نکات ظریف در شناخت زیبایی است، مورد بررسی قرار داده اند و همچنین تفاوت نگاه آنان را در این باره، تبیین کرده اند. در حقیقت فرضیه تحقیق این است که مشترکات بین این دو اثر در حالات معشوقی بسیار چشمگیر است و این نکته در نتیجه گیری نیز به خوبی تبیین گردیده است. با این تفاوت که آنچه غزالی با بیانی انتزاعی مطرح کرده است در غزلیات سعدی بیانی محسوس و زنده دارد.
تحلیل شناختی فنای نفس در غزلیات سنایی بر اساس طرحواره حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فنای نفس یکی از مباحث مهم عرفانی است که سنایی در غزلیات خود به آن پرداخته است. طرحواره های تصوری ساختارهای معنادار و الگوهای نوظهوری هستند که از راه تجربه حسی و تعامل با محیط پیرامون شکل می گیرند و در شناخت ذهنیت شاعر و چگونگی مفهوم سازی و مقوله بندی او از امور مختلف، مؤثر هستند. طرحواره حرکتی، یکی از اقسام مهم و پرکاربرد طرحواره های تصوری در متون عرفانی است که با تحلیل آن می توان به علل اصلی توجه سنایی به فنای نفس پی برد. در این پژوهش ابتدا سه طرحواره «عشق به منزله سفر»، «شیوه قلندری به منزله سفر» و «دین به منزله سفر» در غزلیات سنایی بررسی شده است و سپس تحلیلی شناختی از آنها ارائه گردیده است.
سماع اهل تصوف و رویکرد سعدی بدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سماع اهل تصوف و عرفان از دو منظر قابل بررسی است: یکی سماع رسمی که دارای آداب و رسوم و ترتیباتی خاص است و موافقان و مخالفان آن فراوانند؛ دیگر سماعی که ناظر بر مراتب تکاملی و تبدّلات وجودی سالک است. یکی از عمده ترین دلایل مخالفان با مکتب تصوّف، سماع ترسّمی است. از اسرارالتوحید برمی آید که از زمان ابوسعید ابوالخیر این اختلاف نظرهای عقیدتی در مورد سماع فراوان بوده است. برخی از صاحب نظران آن را غذای روح دانسته، از آن بر حالت و صفت روحانی تعبیر می کنند و سماع این جهان را سایه ای از آن حقیقت مجرد فرض می کنند و برخی دیگر آن را آلت شیطان دانسته اند. سعدی سماع را خاص هر کسی نمی داند و معتقد است که از هزاران تن، سماع تنها در یک نفر (آشنایان راه) اثر خواهد کرد. در این مقاله کوشیده شده است ضمن بررسی این اختلاف نظرها، به بررسی سماع از دیدگاه اهل سماع و رویکرد سعدی بدان پرداخته شود.
تعابیر سه گانه نظر، مزه و اتحاد در جهان بینی بها ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی جایگاه سه اصطلاح نظر، مزه، اتحاد (وحدت) در بینش کلامی و عرفانی بهاء ولد اختصاص دارد. موضوعات محوری بحث عبارتند از: آثار این دریافت ها در روح و جان عارف، وجود دوگانه نظر، آشنایی با قلمرو نظر، تنوع مفهوم معیت، جمال گرایی به عنوان یکی از محورهای اساسی جهان بینی بهاء ولد، پیوند مزه ها و خوشی های با جهان غیب. در جهان بینی بهاء ولد سه اصطلاح نظر، مزه و اتحاد با یکدیگر پیوندی نزدیک دارند، به گونه ای که می توان گفت نوعی پیوستگی و ترتیب میان آنها برقرار است، بدین معنی که دست یابی عارف از نظر به مزه و از مزه به وحدت میسر می شود.
علم ناآموخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم در دیدگاه فیلسوفان و عارفان به انواع مختلف تقسیم بندی می شود. یکی از این تقسیم ها، تقسیم علم به حصولی (آموخته) و حضوری (ناآموخته) است: علم حصولی، علمی است که با واسطة صورت هایی از معلوم خارجی به دست می آید و شامل آن دسته از یافته ها و دستاوردهای بشری است که تحقیقات و ادراکات حسی آن را تأیید کند و از طریق منابع بیرونی به دست میآید. اما علم حضوری، به عکس علم حصولی، علمی است بیواسطه و غیرمکتسب. طالبان هر یک از این دو علم به منظور رسیدن به مطلوب خود ناگزیرند که طریق یا طرق خاصی را در پیش گیرند.
در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن نگاهی به پیشینه معرفت شهودی یا علم ناآموخته و تبیین تفاوت های علم حصولی و حضوری، با تکیه بر آموزه ها و تجربه های برخاسته از سیر و سلوک عارفان، به ویژه آموزه های مثنوی معنوی، به این پرسش ها پاسخ داده شود که منابع، جلوه ها و خاستگاه های علم لدنی و ناآموخته چیست و چگونه میتوان به آن نایل شد؟
تقابل معرفت و معیشت براساس قصهای از مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی مولانا جلالالدین محمد بلخی مشهور به رومی یکی از گشادهترین دفترهای معرفت انسانی و اسلامی است که از بدو ظهور، جان مشتاقان را از زلال جاری خود سیراب کرده و دست محتاجان وادی نیاز را گرفته و پا به پا برده است تا پله پله مقامات عرفانی را دریابند و طی کنند و از تبتلهای ساده تا حال فنا را در خویش بیابند. در این تردیدی نیست. از دیگر سو، مثنوی معنوی هم جزئی از معرفت کلی بشری است که نمیتواند و نباید فاقد خواص و اوصاف معارف بشری باشد. از جمله این که احوال روحی، اوضاع اجتماعی، شرایط تاریخی و تنگناهای زمانی و زبانی نمیتواند در هر اثر ادبی ـ هر چند بس بزرگ و سترگ ـ هیچگونه مدخلیـّتی و موضوعیـّتی و یا حداقل طریقیـّتی نداشته باشد. کوشش این جستار و گفتار بر آن است که تا حدودی مسأله تعیـّنهای تاریخی و وجودی را در یک قصه از مثنوی شریف بازگشاید و آن مسأله این است که وقتی جهت فرهنگِ اجتماعی و اندیشه سیاسی و نیروهای تأثیرگذار تاریخی در یک برهه، جامعه را به سمت و سوی خاصی سوق دهد؛ کمتر متفکر و صاحبدلی است که خود را به تمامی از چند و چونِ چنگالِ آن رهایی بخشد. تأویل اجتماعی قصه فیلسوف و اعرابی در مثنوی در واقع بازکردِ تأثیر تاریخ جامعه و شرایط خاص فرهنگی جهان اسلامی در فاصله قرنهای پنجم تا هفتم بر نگاه و اندیشه مولاناست، هرچند بسیار گذرا و کوتاه.
ادراک ژرف لذات وتحصیل کمال مزه ها
حوزه های تخصصی:
بهاءالدین محمد بن حسین خطیبی بلخی مشهور به بهاءولد(628-545 ق )نویسنده کتاب معارف و پدر مولانا جلال الدین محمد بلخی است. محورهای عمده فکری بهاءولد را می توان در سه رکن ((خداشناسی‘جهانشناسی‘انسانشناسی))متمرکز ساخت. این مقاله پس از اشارای گذرا به گزیده افکار بهاءولدپیرامون خداشناسی و جهانشناسی ‘یکی از مسائل انسانشناسی او تحت عنوان ((ادراک ژرف لذات و تحصیل کمال مزه ها)) می پردازد. او علیرغم اینکه عارفی وارسته و متقی بود‘به فقه حنفی باور داشته و طریقه اشعری را الگو قرار داده است . میل وافری به ادراک تمامی صور حیات و چشیدن ژرف لذات دنیوی دارد (که آنها را صوری از جمال الهی میداند) این ویژگی به بنده این اجازه را داد که افکار او را با آندره ژید(1869-1951)مقایسه کنم و مشابهتهای این دو روح تشنه و وجوه تمایز آندو را بیرون کشم.بهاءولد سرچشمه لذات ‘ عشق و شهوات را کوهسار عرش الهی می داند و آنرا وسیله ای برای شناخت بیشتر پروردگار تلقی می کند.
قابل های عرفانی عطار
مرد را ره به حق، عقل نماید یا عشق؟
حوزه های تخصصی:
تقابل و یا همسویی عقل و عشق امری است که پیوسته در اندیشه متفکران، عارفان و فیلسوفان مورد کنکاش قرار گرفته و بازتاب این تفکرات منجر به پیدایش نحله های فکری گوناگونی در این زمینه گردیده است. با بررسی سیر تاریخی این امر، می توان اهمیّت آن را در نزد صاحبان اندیشه جستجو نمود . مروری بر «رساله های عقل و عشق» موجود، بیانگر میزان اهمیّت آن در نزد بزرگان است. نویسنده ضمن بررسی دیدگاه های مختلف پیرامون این امر به تبیین دیدگاه سعدی در این زمینه پرداخته و معتقد است که رویکرد سعدی به عقل در گلستان و بوستان با دیدگاه وی نسبت به عقل در غزلیات و یا رساله عقل و عشق اندکی متفاوت تر می شود و این امر نیز به مقتضای موضوعات و مفاهیمی است که در هر یک از این آثار گنجانده شده است.
وقت حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند مفهوم وقت نزد همگان بدیهی به نظر می رسد اما در عرفان اهمیتی فراوان دارد و در عین حال مفهوم آن بسیار پیچیده و نسبت به افراد مختلف امری نسبی است و پی بردن به کنه آن ساده نیست زیرا هر یک از عرفا به اقتضای حالتی که بر آنها عارض می شود، دریافت و بیانی متفاوت از آن دارند؛ حتی عارفی ممکن است در حالات مختلف دریافت ها و بیان های مختلف و متنوعی از آن داشته باشد. این که مفهوم وقت و تعاریف صوفیه از آن چیست و حافظ در قرن هشتم در اوج زیبایی ها و ظرافت های هنری شعر عرفانی فارسی چه دریافت و بیانی از وقت دارد، مسئله ای است که در این مقاله بدان می پردازیم.
وقت در متون عرفانیِ مَدرَسی مشهور، اصطلاحی عرفانی است و ذیل الفاظ خاص صوفیه بدان پرداخته شده است. با اینکه درباره وقت بر حسب حال و مقال صوفیان و عارفان در کتب تدوین شده، اشارات و عبارات متفاوتی به چشم می خورد ولی تقریبا معناهای نزدیک به هم دارد. با این حال وقت در نظرگاه حافظ به سبب بهره مندی از آموزه های مشرب عرفانی در شعر و اندیشه اش از ویژگی های منحصر به فردی بر خوردار است. به طوری که وقت در سخن او در طیفی از بیان ها و معانی متنوع و رنگارنگ جلوه کرده است و گستره و ژرفایی شگفت دارد.
در این مقاله ابتدا در باره چیستی وقت و رابطه آن با زمان سخن به میان آمده است سپس با رویکردی اصطلاح شناسی که مبنی بر بررسی تاریخ تطور آن است، مقدمه و پیشینه ای فراهم آمده و تحلیل شده است آنگاه درک و دیدگاه حافظ از وقت و عنایت ویژه او به وقت خویش در اندیشه و تجربه عرفانییش تبیین شده است و ضمن طبقه بندی وقت حافظ و مراتب آن با توجه به شواهد شعری دیوان وی نشان داده شده است که راز تفاوت وقت حافظ با دیگران در چیست و کار و بار خوش عاشقی و مستی چگونه شعر و شعور حافظ را در جایگاه و پایگاهی دیگر و برتر نشانده است.
تأملات مرگ اندیشانه در آثار سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل جامع تأمّلات مرگ اندیشانه در آثار سنایی است. مرگ، یکی از اندیشه های کلان و مهمّ در آثار سنایی است و او به پدیده مرگ از زاویه ها و چشم اندازهای گوناگون نگریسته و آن را به شیواترین و نغزترین بیان تصویر نموده است. این چشم اندازهای متنوّع را می توان حاصل ساحت های اندیشگی(حکیمانه، زاهدانه و عارفانه) و نیز نوعی نسبی نگری هستی شناسانه سنایی قلمداد کرد که نشان می دهد او در هر سه ساحت وجودی، تجربه و تأمّلات شگرف و نغزی دارد.