فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۵۹ مورد.
۴۱.

ارزش های بارز فرهنگی در مثل ها و تعبیرهای کنائی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 557
مطالعه ارزش های فرهنگی همواره دل مشغولی آن دسته از محققانی است که در بررسی های خود به بعد فرهنگی توجه دارند. در این زمینه، شمار اندیشه مندانی که بر تاثیر عوامل فرهنگی، به ویژه ارزش ها به مثابه یکی از عمده ترین عناصر آن، تاکید می ورزند اندک نیست. از جمله شناخته شده ترین آنان می توان به مکلفند (Macclelland 1964) در زمینه «ارزش های نهفته در ادبیات داستانی»؛ هافستلد (Holstede 1976, 1973) در زمینه «تنوع فرهنگی در بررسی شخصیت های ملی»؛ اینگلهارت (Inglehart 1987) درباره «اهمیت ارزش ها در دگرگونی اجتماعی»؛ شوارتز (Schwarts 1992) درباره «ده ارزش جهان شمول»؛ و گروه تحقیقات رالستون (Ralston etal 1997) در خصوص «تاثیر فرهنگ ملی و ایدیولوژی اقتصادی بر ارزش های مدیریتی کار» اشاره کرد. در کشور ما نیز، از جمله عمده ترین تحقیقات درباره ارزش ها و نگرش ها می توان از پژوهش های علی اسدی (1353) درباره «شناخت نگرش های اجتماعی و گرایش های فرهنگی در ایران»؛ فرامرز رفیع پور (1376) درباره «تغییرات ارزشی»؛ منوچهر محسنی (1379) در بررسی «آگاهی ها و رفتارهای اجتماعی فرهنگی در تهران»؛ آزاد ارمکی و غیاثوند (1383) در زمینه «تغییرات فرهنگی در ایران» و چند محقق دیگر یاد کرد. گروه پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز، پس از مشارکت در تحقیق گروهی درباره شناخت مفاهیم سازگار با توسعه در فرهنگ و ادبی فارسی (پژوهشگران پژوهشکده علوم اجتماعی 1382) به پژوهش در ادبیات ایران به ویژه شناسایی ارزش های بارز در آن توجه داشت.از این رو، بر آن شد که به شناسایی ارزش های فرهنگی در گزیده های از مثل ها و تعبیرهای کنایی فارسی بپردازد به خصوص که نه تنها در تحقیقات ایرانی بلکه در تحقیقات خارجی نیز توجه چندانی بدان نشده است.
۴۷.

کشاورزی در آیینه ی ضرب المثل ها و کنایات بخش خزل

نویسنده:

کلید واژه ها: کشاورزی ادبیات عامیانه ضرب المثل ها منطقه ی خزل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 311 تعداد دانلود : 171
فرهنگ، گنجینه ی گران بهایی ست که انسان از گذشتگان خود به ارث می برد و خود نیز برای آیندگانش به میراث می گذارد. میراثی که با مورّ ثان و وارثان خود پیوندی ناگسستنی دارد و از بطن زندگی آنان نشئت گرفته و انعکاس دهنده ی واقعیت های ساده و ملموس زندگی آنان است. ادبیات عامّه، بخشی از فرهنگ عامّه به حساب می آید و ضرب المثل ها و کنایات منظوم و منثور نیز خود بخش عمده ای از ادبیات عامه محسوب می گردند. در این مقاله، به گردآوری و تحلیل ضرب المثل ها و کنایات رایج در فرهنگ مردم خزل پرداخته شده که موضوعش کشاورزی و به مردمانی کشاورزپیشه و دامدار مربوط است که محدوده ی کوچکی از پهنه ی وسیع الوار پیش کوه را به خود اختصاص داده اند و اکثر به اتفاق آنان به دو گویش لری و لکی تکلم می کنند.
۴۸.

بررسی تأثیر شاهنامه در امثال فارسی بر پایه امثال و حکم دهخدا*(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه مثل امثال و حکم گونه های مثلی موضوعات مثلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه ضرب المثلها
تعداد بازدید : 213
شاهنامة فردوسی به دلیل ویژگی های منحصر به فردی چون اشتمال بر تاریخ و فرهنگ دیرینه و پرافتخار ایران زمین، توجه همة طبقات مردم ایران از جمله عوام را به خود جلب کرده است. یکی از نمودهای توجه عوام به شاهنامه را می توان در امثال رایج در بین آن ها مشاهده کرد. مصراع ها، ابیات و مضامینی از شاهنامه که به عنوان مَثَل بر سر زبان ها افتاده یا مثل هایی که حول داستان ها، شخصیت ها، سراینده و خود واژة شاهنامه شکل گرفته است، از نفوذ گسترده و عمیق شاهنامه در «حکمت توده» حکایت دارد. هدف این مقاله بررسی نقش و سهم فردوسی و شاهنامه در مثل های فارسی موجود در امثال و حکم دهخدا و کندوکاو در این مثل-هاست. برای این منظور با دو رویکرد اثرمحور و مثل محور به بررسی امثال مأخوذ از شاهنامه پرداخته و این امثال را از لحاظ گونه شناسی و موضوعی مورد بررسی قرار داده ایم. در پایان نیز به بررسی دلایل فراوانی امثال و حکم مأخوذ از شاهنامه و تفکیک مثل ها و ارسال المثل های شاهنامه پرداخته ایم.
۴۹.

سنت و نوآوری در فرهنگ عامه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 87
در این مقاله موضوع سنت و نوآوری در فرهنگ عامیانه به ویژه در امثال و حکم و داستانهای عامیانه و کهن فارسی بررسی شده است. قداست گذشته، تقدیم قدیم بر جدید و تکیه بر تقلید و حفظ مواریث سنتی از برجسته ترین درون مایه های فرهنگ عامه جوامع ایستا و سنتی است. هر گونه نوآوری و خروج از هنجارهای قدیمی نکوهش می شود و عصر طلایی و بهشت گمشده در گذشته جستجو می شود.
۵۰.

کاربرد و کارکرد مثل در مجموعه داستانِ یکی بود و یکی نبود جمال زاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارکرد محتوا مثل فضاسازی جمال زاده یکی بود و یکی نبود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 410 تعداد دانلود : 450
شاعران و نویسندگان فارسی زبان، همواره برای آنکه به لطف و شیرینی و رسایی کلام خویش بیفزایند، از مثل بهره برده اند. در میان نویسندگان معاصر، محمدعلی جمال زاده در داستان های خویش از مثل مکرر استفاده کرده است. او در پنج داستان در مجموعه یکی بود و یکی نبود، 73 مثل به کار برده است. شیوه های کاربرد (چون اقتباس، حل، اشاره و تصویرسازی) و کارکردهای مختلف (چون اجتماعی، ارزشی، اخلاقی، انتقادی و طنزآمیز) اهمیت مثل را در نظر این نویسنده و کنجکاوی و علاقه مندی او را نسبت به ادبیات عامه نشان می دهد. همچنین بیان ارزش های بارز فرهنگی و یا مخالفت با ضد ارزش ها از نظر مضمونی برای نویسنده اهمیت داشته است. در مجموعه یکی بود و یکی نبود، کاربرد مثل ها به تقویت و پرداخت بعضی عناصر داستانی (شخصیت پردازی، لحن، فضاسازی، موضوع و درون مایه و ... ) نیز کمک کرده است. می توان گفت کاربرد مثل جزو ویژگی های سبکی جمال زاده شده است.
۵۲.

بررسی و تحلیل آخر خوش شاهنامه با تأکید بر مبانی سنت شفاهی روایات حماسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نقالی شاهنامه خوانی آخر شاهنامه حلقه سیستانی شاهنامه کردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نقالی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه ضرب المثلها
تعداد بازدید : 456 تعداد دانلود : 622
مثل «شاهنامه آخرش خوش است» مثلی معروف در فرهنگ عامه ایرانیان است که بار معنایی آن دو وجه مختلف دارد. غالب محققان این مثل را کنایه و اشاره ای طنزآلود به اتفاقی ناخوشایند در پایان اثر استنباط کرده اند(1). اما به نظر می رسد که لااقل در فرهنگ عامیانه و در ادبیات شفاهی نقالان، این مثل در حالت عکس نیز کاربرد داشته است. مقاله حاضر بر آن است تا با گزارش بنیادها و دامنه داستانی دو سنت نسبتاً مستقل «رسمی» و «غیر رسمی» روایات حماسی ایرانی، ضمن تأکید به وجه تعریضی مثل مذکور، پنجره ای تازه در استدراک برخی معانی و مفاهیم حماسی بگشاید. بدین منظور، مبحث اصالت و گستردگی سنت کهن شفاهی اساس کار این تحقیق قرار گرفته و بنا به ضرورت موضوع، ساختار و فرم دو شاخه تنومند از روایات شفاهی ایرانی یعنی «حلقه حماسی سیستانی» و «شاهنامه کردی» را که محتملاً از دسترس گفتمان تأثیرگذار «روایت رسمی» مصون مانده اند به بحث کشیده است. استنباط این تحقیق چنین است که مثل «شاهنامه آخرش خوش است»، در سطح درک و دریافت برخی راویان و حماسه خوانان از شاهنامه، در سنت روایت شفاهی، معنایی دگرگونه یافته است. همچنین این تحقیق نشان می دهد که روایت شفاهی شاهنامه گاه چه تفاوت های بنیادینی با روایت فردوسی پیدا کرده و این دو، از منظر ساختار و درون مایه، دارای اختلاف های چشمگیری هستند. بنابراین پایان خوش شاهنامه، در بخشی از سنت روایت شفاهی، به بازگشت قدرت به گروه پهلوانان شاهنامه و انتقام گیری آذربرزین فرزند فرامرز از بهمن، آخرین شاه کینه جوی کیانی اشاره می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان