مسیحیان مؤمن، به ویژه معتقدان به «کلیسای کاتولیک» در غرب و خاورمیانه با توجه به تحریفها و کجرویهای «مسیحیان صهیونیست» سعی در نقد و موضع گیری جدی فرهنگی در قبال عملکرد این جریان دارند و از همین رو بود که رئیس جمهور امریکا ـ بوش ـ از جناب پاپ اعظم با عنوان «ضدمسیح» یا «دجّال» یاد کرد.
مقاله زیر توسط یکی از محققان «کالج مطالعات کتاب مقدس در بیت لحم» نگاشته شده که ترجمه آن تقدیم شما می شود.
در هفتمین شماره مجله، بحث مدرنیته مطرح گردید و در ادامه سلسله مباحث مربوط به اسلام و مدرنیته، نویسنده در سیزدهمین شماره این مجله، مساله اسلام و اومانیسم را بررسى نموده است . در ادامه این بحث در شماره حاضر وارد بررسى تفصیلى در باره دیدگاه اسلام در خصوص اومانیسم شده و پس از تبیین دو رویکرد اسلامى، در پایان به مقایسه دیدگاه اسلام و مدرنیسم در باره انسان پرداخته است .
در این مقاله، نگارنده محترم به بحث پیرامون حقوق بشر از نگاه اسلام و غرب پرداختهاند . ابتدا در مبحث نخستبه برخى از مزیتهاى نظام حقوق بشر از منظر اسلام اشاره کرده و بهترین تعریف از نظام حقوقى بشر را تعریف فراگیر اسلام از آن دانسته و نظام حقوقى ارائه شده از سوى آن را برهانپذیر برشمردند . سپس به منظور تحقق و تامین حقوق بشر، با طرح پایههاى ضمانت اجرا و جایگاه ارزشهاى اخلاقى و با استناد به آیاتى از قرآن کریم و فراتر از دستنوشتههاى بشرى براى آن (حقوق بشر) ضمانت اجرایى ویژهاى قائل شدهاند و حقوق بشر در اسلام را برگرفته از قرآن کریم و مانند آن از انسجام، تناسب و سازگارى برخوردار دانستهاند .
در مبحث دوم نیز اعلامیه جهانى حقوق بشر را به عنوان محصول نظام حقوقى غرب مورد بررسى قرار داده و با ذکر دلایلى از کتاب و سنتبه علل و عوامل ناکامیها و وضعیت موجود آن و یادآورى نقش صهیونیزم و جریان حق وتو در ناکامیها و نابسامانیهاى حقوق جهانى بشر پرداختهاند .
در این بررسى، تنها به برخى از مزیتهاى نظام حقوق بشر در اسلام اشاره مىکنیم تا خطوط کلى مطلب روشن شود . سپس اعلامیه جهانى حقوق بشر را که محصول نظام حقوقى غرب است، به اختصار مورد بررسى قرار مىدهیم .
مشهور است که اساسی ترین اختلاف کلام و فلسفه در روشی است که دو علم در رسیدن به اهداف برگزیده اند . کلام مسیحی نیز از این امر مستثنی نبوده است.متکلمین مسیحی در توجیه و تبیین عقاید دینی خود به استدلالهایی متوسل شده اند که از نقاط ضعف بارزی برخوردار است .از همان ابتدا هم چه درمیان متکلمین و چه فلاسفه مغرب زمین بحثهای مفصلی درگرفت که هیچکدام منجر به حل کامل و دقیق مناقشه نشد . یکی از تفکرات اساسی که موجب تحولات جدی در عرصه کلام مسیحیت شد توسط اکام و پیروان او مطرح گشت که ادعای اصلی آن این بود که مبانی دین را با استدلال منطقی دقیق نمی توان اثبات نمود. این مبنی به بحث کلیات کشیده شد و ازآنجا هم درصفات و ذات الهی اثر گذاشت و اگر چه پس از ابراز با مخالفتهای جدی روبرو گشت ولی به هیچ وجه نمی توان منکر تأثیر شگرف آن در همه ابعاد شناخت این در قالب کلام مسیحی شد.
ایرانیان مقیم آسیای میانه اقوام متعددی راشامل می شوند که به دلیل موقعیت جغرافیایی سرزمین های آن حوزه و داد وستدهای جاده ابریشم‘ روابط گسترده ای با مردم خاور دوری داشته اند ‘ واز عهد اشکانیان تا دوره فرمانروایی ساسانیان ‘ گرایش به دیانت بودیسم در میان این اقوام ایرانی در حدی بوده که تعداد زیادی از آنها به عنوان مبلغین بودایی و عهده داران دیگر وظایف و مسئولیتهای مرتبط با تبلیغ وتدریس علوم دین بودا‘ از آسیای میانه به چین و سرزمین های آسیای جنوب شرقی رفتند ‘ و آئینی که درمحور فرهنگی و قومی شبه قاره هند در جنوب آسیا ظهور کرده بود ‘ از قرن دوم میلادی به بعد‘ به دلیل گرایش و ریاضت کشی و مطالعات و ترجمه های متداوم ایرانیان آسیای میانه ‘ بودیسمی در شاخه و کالبد ماهایانا و آمیخته به اعتقادات ایرانی شکل گرفته و این تأثیرات نقطه عطفی در تاریخ تحولات و توسعه این آئین در خاور دور بوده اند.