آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

متن

آیه مشهوری در انجیل یوحنا وجود دارد که گویا از دست تحریف تحریفگران اندکی مصون مانده است . معنی آیه این است:
من از پدر خواهم خواست و او پرکلیتوس دیگری به شما خواهد داد که تا ابد با شما می ماند .
مقدمتا این نکته را یادآور می شوم که بحث درباره مفهوم حقیقی لفظ «پاراقلیط » در زبان سریانی از جمله مباحث اتیمولوژیکی است که از قرن ها پیش مورد بحث دانشمندان مسلمان و مسیحی بوده است . در این میان غالب اندیشوران مسیحی این لفظ را به معنی «تسلی دهنده » (در زبان عربی معزی) گرفته و آن را بر «روح القدس » منطبق دانسته اند . از جمله این دانشوران یکی کشیش فندر آلمانی است که این رای را در کتاب میزان الحق بیان داشته است . دانشمندان مسلمان و برخی نویسندگان مسیحی، همچون نویسندگان دائرة المعارف بزرگ فرانسه (ج 23، ص 4147) و یا فخرالاسلام، مؤلف قبلا مسیحی کتاب انیس الاعلام، این لفظ را شکل تحریف شده «پرکلیتوس » یونانی می دانند که به معنی بسیار ستوده یا همان «محمد» است .
استاد ارجمند حسن مصطفوی در کتاب مستطاب خود التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ذیل ماده «ح، م . د» می نگارند:
یقال ان اصل هذه الکلمه بالیونانی - پرکلیت - و معناه الاحمد (پسندیده)، ثم حرف بکلمة پرکلیت، و معناه المعزی .
گفته می شود که «اصل این کلمه در زبان یونانی پرکلیت (به کسرپ و ر) و معنای آن «احمد» ; یعنی پسندیده است، سپس این واژه به کلمه پرکلیت (به فتح پ و ر) تغییر شکل داده شده، که این دومی به معنی «معزی » ; یعنی تسلی دهنده است .
به هر حال کم نیستند اندیشمندان از جهان اسلام و مسیحیت که به تحریف لفظ پاراکلیت از پرکلیت و انطباق این دومی بر لفظ «محمد» یا «احمد» اذعان دارند . و این در حالی است که مستر هاکس آمریکایی - در قاموس کتاب مقدس - و سایرین در قاموس عبری - عربی لقوجمان، آن را به معنی تسلی دهنده ، آرامش بخش و یا حتی وکیل مدافع و مدعی العموم گرفته اند; یعنی همان ترجمه ای که در اناجیل مترجم به زبان فارسی و عربی انعکاس یافته و مستند بحث اندیشوران داخلی نیز قرار گرفته است .
آنچه در این میان قابل تامل است اینکه نسخه عبری انجیل، علزعویر، که منبع مورد اعتماد آن برای ترجمه، نسخه یونانی انتشار یافته در سال 1624م . است، در عوض استفاده از لفظ پاراقلیط (که به معنی تسلی دهنده است) از لفظ پارقلیط (یعنی محمد یا احمد) بهره جسته است . بنابر آنچه گفتیم، گذشته از راقم این سطور، هستند کسانی که موعود یاد شده را محمد نام می گذارند . به تعبیر ساده تر نام این موعود را - نه فقط کردار و سرشت و گونه رفتاری او را - «محمد» یا «احمد» می دانند . آیه ششم از سوره مبارکه صف از قرآن آسمانی هم شاهد صادقی بر این مدعاست، آنجا که از آمدن نام محمد، نبی مکرم اسلام در انجیل نامحرف سخن می گوید و آمدن او را در پسر عیسی (ع) از جمله پیشگویی های مسیح محسوب می دارد .
در سال های گذشته انتشار پیراسته متن انجیل موسوم به برنابا که نام پیامبر به صراحت در آن آمده و حتی تقدم دهری آن حضرت نسبت به آدم (ع) را به گونه ای زیبا مورد تایید قرار داده است، توجه بسیاری از محافل علمی را برانگیخته و در این آشفته بازار فرهنگی، دعوت منصفان به مطالعه آن، پرده از بسیاری کژروی ها برمی دارد . من در این گفتار قصد معرفی یا نقد این مجموعه زیبا را ندارم، اگر چه برای نمایش نحوه یاد کرد نبی مکرم اسلام در این انجیل مظلوم و متروک، نقل تنها دو آیه از آن را مناسب و ضروری می دانم و آن دو آیه اینها هستند:
14 پس چون آدم برخاست بر قدم های خود در هوا نوشته [ای] دید که مثل آفتاب می درخشد که نص عین او: لا اله الا الله محمد رسول الله بود . 15 پس آنوقت آدم دهان خود بگشود و گفت شکر می کنم ترا! ای پروردگار خدای من; زیرا که تو تفضل نمودی پس آفریدی مرا . 16 ولیکن زاری می کنم به سوی تو اینکه مرا آگاه سازی که معنای این کلمات «محمد رسول الله » چیست؟ 17 پس خدا جواب داد مرحبا به تو ای بنده من آدم و به درستی که می گویم به تو که تو اول انسانی که آفریده ام او را و آنکه تو دیدی او را جز این نیست که او پسر تست آنکه زود است بیاید به جهان بعد از این به سال های فراوان . 20 و او زود است بشود فرستاده من آنکه از برای او آفریدم همه چیز را . 21 آنکه زود است نور بخشد جهان را . 22 آنکه روان او نهاده شده بود در جهان آسمانی شصت هزارسال پیش از آنکه بیافرینم چیزی را . (1)
و همچنین آیه ای دیگر:
15 نام مسیا عجیب است; زیرا که خدا وقتی روان او را آفرید و در ملکوت اعلی او را گذاشت خود او را نام نهاد . 16 خدا فرمود: صبر کن ای محمد! زیرا که برای تو می خواهم خلق کنم بهشت و جهان و بسیاری از خلایق را که می بخشم آنها را به تو حتی اینکه هر که ترا مبارک می شمارد مبارک می شود و هر که تو را لعنت کند ملعون می شود . وقتی تو را به سوی جهان می فرستم پیغمبر خود قرار می دهم به جهت خلاصی و کلمه تو صادق می شود . . . (2)
به سخن اصلی خود باز گردیم . گفتیم که پرکلیت موعود اناجیل موجود همان محمد موعود انجیل متروک برناباست . و گفتیم که این حقیقتی است که بسیاری از زبانشناسان معاصر هم به آن اذعان دارند . اینک این نکته را به آن گفته می افزاییم که به قرائنی در برخی از آیات از دستخوش تحریف مصون مانده اناجیل موجود، مشخصا آیه شانزدهم فصل چهاردهم از انجیل سنت جان یا یوحنا، مقصود از پرکلیت موعود، نه شخص رسول گرامی اسلام (ص) که موعود دیگری است که نام او نیز «محمد» و دامنه وجود و فرمانروایی او در دنیای خاکی تا ابد گسترده است . به عبارتی در اناجیل موجود از دو پرکلیت سخن گفته شده، یکی پیامبر و یکی امام عصر (ع) .
همه بزرگوارانی که به این نکته توجه نداشته اند، در تطبیق خصوصیات این موعود خاص، با ویژگی های شخص رسول اکرم (ص) دچار تکلف شده اند . چه فی المثل در پیشگویی مسیح (ع) آمده است:
من از پدر خواهم خواست و او پاراقلیطی (در اصل پرقلیطی) دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد بود .
همه آنانکه - با اذعان به انطباق لفظ پارقلیط بر نام محمد - موعود یاد شده را شخص نبی مکرم اسلام می دانند، دوام دین و خاتمیت شریعت آن بزرگوار را ابدی دانسته اند . در حالیکه با پذیرش انطباق موعود مورد نظر بر حضرت بقیة الله الاعظم، روحی فداه، ابهام این جمله رفع خواهد شد . یا در ادامه می فرماید:
یعنی روح راستی که جهان نمی تواند او را بپذیرد; چرا که او را نمی بیند و نمی شناسد .
قائلین به انطباق این موعود خاص انجیل یوحنا بر نبی مکرم اسلام، علو رتبه و شخصیت بلند و والای پیامبر را مانع از شناختن ایشان دانسته اند، در حالی که سخن عیسی (ع) به وضوح به غیبت طولانی حضرت حجت اشاره دارد . یا در آیه هفتم همین باب می فرماید:
او مرا جلال خواهد داد .
یا در همان آیه به برقراری عدالت اجباری از سوی این موعود آن هم در سراسر جهان تصریح شده است . چنانکه می بینیم این بشارات همگی با ویژگی های حضرت بقیة الله الاعظم، روحی و ارواح العالمین له الفداء، انطباق دارند، یا لااقل قابلیت انطباق آنها بر این مورد از مدعای دیگران بیشتر است . به علاوه پاره ای از متفکران شیعی مانندکاشانی و حیدر آملی - البته با استدلالی تقریبا متفاوت - بر صدق این مدعا پافشاری کرده اند .
اینک فرض را بر این می گذاریم که خواننده محترمی، این بشارت خاص را با موعود ما شیعیان یکی نداند . در این حالت هم، راه وحدت ما و مسیحیان بسته نیست . امروزه بسیاری از ایستگاه های رادیو تلویزیونی و ده ها مجله رایگان همچون پلین تروث، یوث، دسی ژن و امثال آن به تبلیغ دین مسیحیت مشغولند . علاوه بر فعالیت های تبشیری مربوط به پروتستان های آمریکایی که سائقه حاکم بر آنان تمایلات شبه صهیونیستی است، واتیکان نیز از طریق اعمال نفوذ حتی سیاسی در برخی کشورها همچون لهستان، به اهداف مهمی دست یافته است . ایستگاه های رادیویی مربوط به صدای انجیل و Voiceofhope ، در ساعات مختلف روز به زبان های عربی و فارسی به پخش برنامه مشغولند و حتی با ارسال نوارهای مذهبی، استفاده از قالب موسیقی سنتی و پاپ ایرانی و خواننده های زن فارسی زبان! از هاله لویا و مسیح (ع) سخن می گویند . تقدیم رایگان دستگاه های سبز رنگ! پخش صوت مجهز به آرمیچر و بی نیاز به برق و باطری برای میسیونرهای مذهبی شاغل به کار در ایران از جمله فعالیت های دیگر این مبلغان است .
از سوی دیگر و چنانکه در مقاله ای از دکتر عبدالکریم زبیدی، اندیشور معاصر عرب آمده است: (3)
مؤسسات دینی [ایالات متحده] به همراه رسانه های دیداری و شنیداری این دولت ها از سال های دهه هشتاد میلادی، مردم خود را به ایمان جمعی به وقوع حادثه ای بزرگ در سرزمین شام که به نیروی هسته ای خواهد انجامید توجه داده اند . این مؤسسات پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرا می خوانند که به زودی لشگری از دشمنان مسیح که بدنه اصلی آن از میلیون ها نظامی تشکیل یافته، از عراق حرکت می کند و پس از گذشتن از رود فرات - که در آن زمان به خشکی گراییده است - به سوی قدس رهسپار می شود . اما نیروهای مؤمن به مسیح راه این لشگر را سد کرده و همگی در «آرماگدون » با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در این مکان است که درگیری اتفاق خواهد افتاد . صخره ها ذوب می شوند . . . دیوارها بر زمین فرو می غلتند . . . پوست تن انسان ها در حالی که ایستاده اند ذوب شده و میلیون ها نفر از بین می روند .
دکتر زبیدی سپس می نویسد:
یک بررسی انجام گرفته از سوی مؤسسه «نلسن » که در اکتبر سال 1985م . به نشر رسیده است; نشان می دهد که در حال حاضر 61 میلیون آمریکایی به انتظار واقعه آرماگدون گوش خوابانده اند و این در حالی است که ذکر مؤسسات دینی و ایستگاه های رادیو تلویزیونی که به این مهم پرداخته اند; در این مجال کوتاه میسر نیست .
زبیدی ادامه می دهد:
مؤسسات دینی آمریکایی این نکته را روشن ساخته اند که سپاهی که از عراق به سوی قدس رهسپار خواهد شد، بنا به پیشگویی حزقیال (فصل 38و39) از نظامیانی از عراق، ایران، لیبی، سودان، قفقاز در جنوب روسیه تشکیل می شوند . دانستن این موضوع ما را در تحلیل سیاست خارجی دولت های آمریکایی و اروپایی درباره مردم کشورهای یاد شده مدد می دهد . مدارس انجیلی در آمریکا برپایه این تحلیل که واقعه آرماگدون تنها حادثه ای است که بازگشت دوباره مسیح را به زمین ممکن می سازد . . . و این واقعه ای بسیار نزدیک است به تبلیغ این دیدگاه پرداخته اند . (4)
علاوه بر آنچه گفته شد، پی جویی طرح هایی همچون «جنگ ستارگان » - انهدام موشک های بالستیک توسط سیستم ضد موشک جهت حفظ فضای ایالات متحده از حملات احتمالی بیگانگان - و همچنین طرح ایجاد معبد سلیمان پس از تخریب مسجدالاقصی از توجه تام غربی ها به این مساله خبر می دهد . چنان که سازندگان فیلم مشهوری که درباره «میشل نوسترآداموس » ساخته شد، با نمایش مستقیم مرکز فرماندهی مهدی منتظر (ع) در خاک شبه جزیره عربستان و استفاده آن حضرت از به اصطلاح سلاح های اتمی آسیای میانه بر ضد پایتخت های غربی مانند پاریس و نیویورک سعی در القای همین سناریو داشته اند .
نکته دردآور همه این تحلیل ها، تلاش مذبوحانه قدرتمندان غربی و تندروان یهودی و مسیحی در ضد مسیح یا آنتی کریست نشان دادن مسلمانان اصول گرا و از آن میان شیعیان است . چنان که در همه تحلیل های یاد شده بر نوادگی این ضد مسیح موعود شیعیان برای حضرت اسماعیل (ع) و انطباق آن بر «پادشاه وحشت » یاد شده از سوی نوسترآداموس، تاکید شده است . حال باید دید که آیا این تحلیل بر پایه های حقیقی بنا گرفته یا مسیحیان تندرو در این باره هم، همچون دیدگاهشان درباره الوهیت مسیح (ع) ، ره به غلو برده اند؟
ما مسلمانان و به ویژه ما شیعیان به مسیح (ع)، عشق می ورزیم و آن رسول گرامی را کلمه ای از جانب خدا و پیامبر صلح و دوستی و محبت می دانیم . آن وجود گرانقدری که از دامان پاک مریم عذرا (س)، به جامعه بشری تقدیم شد، تا ایشان را به توصیه خدا و صراط مستقیم او فرا بخواند و سلام و درود بی پایان الهی را به گاه میلاد و مرگ با خود به همراه برد . اضافه بر این، مادر گرامی امام غایب ما، حضرت نرجس - ملیکه (س) - از نوادگان نیک سیرت وصی و حواری برجسته عیسی مسیح (ع)، حضرت شمعون (ع) است که خواستگاری او به گونه ای معجزه آسا از سوی روح پاک پیامبر گرامی اسلام (ص) و پسر عم بزرگوار آن گرامی، وجود مقدس مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) و در محضر بزرگ بانوی دو جهان زهرای اطهر (س) و همچنین عذرای بتول حضرت مریم (س) صورت گرفته است . آن زمان که کاخ آراسته سزار روم به لرزشی مهیب درهم ریخت، تا بساط عروسی آن بانو با شاهزاده رومی در هم پیچیده شود و در پی شبان و روزانی پر تک و تاب، رؤیای صادقه ملیکه پاک (س)، وصلت فرخنده او را فرسنگ ها دور از آن دیار با شهسوار عرب و میراث دار حکمت و عصمت و امامت، امامنا الحکیم، ابو محمد، حسن بن علی العسکری (ع) نوید بخشد . (5)
از سوی دیگر قرآن آسمانی ما، این قول داود (ع) را در مزمور 96 از مزامیر تصدیق کرده است یعنی آنجا که می فرماید:
صالحان وارثان زمین خواهند بود و در آن تا ابد ساکن شده، عاقبت اشرار نابود خواهند شد . (6)
در همین باره از پیامبر گرامی اسلام و در ذیل آیه دیگری از کلام الله; یعنی آیه یکصد و پنجاه و نهم از سوره مبارکه انبیاء نقل است که فرمود:
زودا که پسر مریم در میانتان به عنوان حاکمی عادل فرود آید و دجال را بکشد و خوک را از میان ببرد و صلیب را بشکند و جزیه وضع کرده مال بگیرد و تنها خداوند پروردگار جهانیان را سجده کند . (7)
و یا می فرماید:
سوگند به خدایی که مرا به حق به پیامبری مبعوث کرد، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را آن اندازه طولانی خواهد کرد که فرزندم مهدی (ع)، قیام کند . آنگاه روح الله - عیسی بن مریم (ع) - فرود آید و پشت سر او نماز بگذارد . و زمین به نور او روشنی یافته دامنه فرمانروایی اش خاور و باختر همه را فرا بگیرد . (8)
و هم در تفسیر قمی، به اسناد خود از امام باقر (ع) نقل می کند که فرمود:
عیسی (ع)، پیش از رستاخیز به دنیا فرود می آید و هیچ ملتی از یهود و جز آن نمی مانند مگر پیش از مرگ او به او ایمان می آورند و او به امامت مهدی (ع) نماز خواهد خواند . (9)
همانطور که گفتیم این روایات در واقع تفسیر آیه یکصد و پنجاه و نهم از سوره مبارکه انبیاء هستند که می فرماید:
و ان من اهل الکتاب الا لیؤمنن قبل موته
هیچ یک از اهل کتاب باقی نمی ماند، مگر پیش از مرگ عیسی به او ایمان می آورد . (10)
به هر حال، ما و مسیحیان در مساله ظهور حضرت مسیح (ع) با یکدیگر اختلافی نداریم و اگر اختلافی هست از شنائت گروهی تندرو ناشی می شود که از این احساسات پاک سوء استفاده سیاسی می کنند که در این خصوص، به ویژه راستگرایان افراطی مسیحی در ایالات متحده و متحدان یهودی آنان در سراسر جهان در القای این تعبیر شوم مؤثرند .
اگر ما و مسیحیان در انتظار جهانی عاری از خشونت و ظلم و بیداد به سر می بریم، چرا می باید محور اصلی گفتگوهای بین ادیان را در نقطه ای دیگر غیر از این موضوع مهم متمرکز کنیم؟
هر ساله عده ای از نمایندگان علمی کشور ما در کنفرانس های منطقه ای و جهانی منادی گفت وگو و وحدت شرکت می کنند; طرح گفت وگوی بین تمدن ها چندی است که به عنوان آلترناتیوی مناسب برای تئوری هانتیگتون مطرح شده است (اگر چه در یک نگاه دقیق تر چه بسا بتوان آن را زیر مجموعه ای از همان تئوری دانست) ; در این محافل شرکت کنندگان از همه دردهای ملموس بشری همچون گسترش فقر و بیسوادی، عدم تعادل موقعیت دفاعی و سلاح های کشتار جمعی از عدالت و آزادی، حفظ محیط زیست و ده ها امثال آن سخن می گویند، بی آنکه در این مجالس کوچک ترین اشاره ای به فقدان رهبری معصوم، لزوم آن به عنوان تنها عامل قطعی رفع بحران و یا دیدگاه های مشترک همه ادیان درباره یوم موعود صورت گیرد . بلکه شاید بتوان ادعا کرد در این نشست ها همه تلاش ها برای ایجاد حکومت جهانی یهود صورت می پذیرد! بی آنکه کوششی برای تشکیل حکومتی جهانی که همه جهانیان در آن از حقوق یکسان برخوردار باشند انجام بگیرد . در واقع این همه آبی است که به آسیای دشمنی ریخته می شود «که خود و فرهنگ تحریف شده خویش را نژاد و فرهنگ برتر معرفی کرده و همه انسان های دیگر را به تصریح پروتکل های حکمای صهیون - حیوان دست آموز خود می خواهد . هرگونه انفعالی از این سو، مستلزم صدها عقب نشینی تالب این مرز است .» من این کلام را با نقل سخنی از انجیل سنت مارک (مرقس) باب 13، آیه 32 به پایان می برم:
بیدار باشید; زیرا نمی دانید که در چه وقت صاحبخانه می آید . . . مبادا ناگهان آمده شما را خفته یابد . (11)
پی نوشت ها:
1 . از فصل 39 .
2 . از فصل 97 .
3 . ترجمه از متن مترجم از سوی استاد سردار کابلی (کرمانشاه، 1345) برگرفته شده . اخیرا از یکی از دوستان شنیدم که گروهی از محققان تنظیم و تنقیح و سپس نشر نسخه ای تازه و منقح از این انجیل را در دستور کار خود دارند . برای آگاهی از تاریخچه این انجیل و نحوه برخورد مسیحیان با آن رجوع به دائرة المعارف پطرس بستانی و مقدمه برگردان استاد سردار کابلی مفید فایده خواهد بود .
4 . ترجمه مشروح این مقاله در شماره دوازدهم ماهنامه موعود از سوی راقم این سطور به نشر رسیده است .
5 . در حال حاضر فرقه های مختلف مسیحی در اطراف کوه زیتا (طور زیتا یا سیتا یا زیتون، در مجاورت راس عین و پل خابور، محلی که عروج عیسی به آسمان بنا به اعتقاد مسیحیان از آن مکان صورت گرفته است) اجتماع کرده و وقوع این وقایع را انتظار می کشند . نقطه قابل تامل در این میان لزوم تفکیک اعتقادات افراد پاک نهاد مسیحی در این باره با باور تندروان راستگرای مسیحی است . علاوه براین، شبکه های رادیویی خاصی همچون شبکه انگلیسی زبان یونیورسیتی نت ورک و سایت کامپیوتری آرماگدون به ارائه خدمات اطلاع رسانی در این باره مشغولند . برای آگاهی بیشتر ن . ک هال سل، گریس، تدارک جنگ بزرگ براساس پیشگویی های انبیای بنی اسرائیل، ترجمه خسرو اسدی، انتشارات رسا، چاپ اول، تهران، 1377) .
6 . مرحوم صدوق علیه ال رحمه این داستان را در کتاب شریف کمال الدین و اتمام النعمة نقل فرموده و خواهر ارجمندم سرکار خانم پریوش دانش نیا آن را در قالب حکایتی خواندنی در پیش شماره دوم موعود بازنویسی کرده اند . همچنین استاد گرامی حضرت حجت الاسلام دین پرور نیز همین داستان را در قالب حکایتی دیگر در کتاب جوان پسند جهانگشای عادل آورده، مرحوم دکتر ناظر زاده کرمانی نسخه ای دیگر از آن را در کتاب گل نرگس، مجموعه اشعار سروده تقدیمی به حضرت نرجس (س) (نیمه شعبان 1383) نقل کرده اند .
7 . آیه مؤید این فرمود همان آیه یکصد و پنجم از سوره مبارکه انبیاء است .
8 . ابن حنبل، احمد، مسند، ج 2، ص 411 .
9 . الصافی الگلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر (ع)، ص 62 .
10 . القمی، ابوالحسن علی ابن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 1، ص 158 .
11 . ن . ک . الطباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه .

تبلیغات