فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۶۱ مورد.
جامعه شناسی: فضاهای اجتماعی در سینمای مستند
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی چالش های حقوقی حمایت از آثار سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اثر سینمایی» ازجمله موارد مهم در فهرست آثار قابل حمایت در حقوق مالکیت فکری بوده و از مقررات حمایتی آن بهره مند است. بررسی سیر تاریخی پیدایش و حمایت حقوقی از این دسته آثار، بیانگر آن است که شناسایی اثر سینمایی به عنوان اثری مجزا و مستقل، بر خلاف سایر آثار قابل حمایت، با موانعی روبرو بوده که عمده ترین آنها عبارت اند از: تعیین موضوع حمایت و تعیین پدیدآورنده اثر سینمایی. این مقاله، تلاش میکند تا با بررسی تطبیقی قوانین ملّی و داخلی فرانسه و انگلستان از یک سو و قانون حمایت از حقوق مؤلّفان، مصنفان و هنرمندان ایران (مصوب سال 1348) از سوی دیگر، سابقه تاریخی این دو چالش را مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار دهد. از نتایج مهم بررسی حاضر که به آن اشاره شده، ضرورت رفع نیازهای موجود در حوزه حقوق آثار سینمایی با مدنظر قرار دادن تجربه های سایر کشورها و نظام های حقوقی پیشرو توسط قانون گذار ایرانی است تا موضوع حمایت در آثار سینمایی، تعیین و با توجه به این موضوع، پدیدآورنده اثر نیز شناسایی شود.
رابطه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و هویت بدن؛ با تأکید بر اینترنت (نمونه مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر رابطه رسانه های جمعی در دو شکل پیشین و جدید آن (فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نوین ) با هویت بدن را مطالعه می کند. برای آزمون این رابطه، نمونه ای از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز بر مبنای نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از مروری بر مطالعات پیشین و نظریه های موجود، چارچوبی مبتنی بر نظریه های یادگیری اجتماعی و تحلیل پرورش تنظیم شده است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه خودگزارشی است. پایایی گویه های تصور بدن برابر با 77/0 است. نتایج به دست رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که 1) رسانه های داخلی در کل، جهتی معکوس با افزایش تصور بدن به شکل مدرن آن دارند در حالی که فنآوریهای نوین جهتی مثبت با آن داراند. 2) محتوای برنامه های مذهبی، رابطه منفی با تصور بدن مدرن دارند. در نهایت مدل تحقیق توانسته است، 37 درصد از تغییرات تصور بدن را توضیح دهد.
امکان یا امتناع سینمای دینی در آیینة حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی شک هر دینی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود از شیوه های منطبق با مبانی معرفتی خود بهره می برد. پاسخ به سؤال امکان یا امتناع سینمای دینی، ریشه در شناخت ماهیت سینما و نسبت آن با مبانی معرفتی اسلام دارد. این مقاله، با گزینش مبنای حکمت اسلامی و به مدد روش تحلیلی و توصیفی تلاش دارد با بازاندیشی در مبانی حکمت اسلامی و حکمت هنر اسلامی، مسئله امکان یا امتناع سینمای دینی مورد بررسی قرر گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحقق سینمای دینی نیازمند تسخیر تکنولوژیک این مدیوم و بسته به مراتب سیرِ شهودِ باطنی و عملی سینماگر است؛ به تناظر مراتب غلبه نفس سینماگر از نفس نباتی به حیوانی و انسانی مراتبی از سینمای غیردینی، دین محور و دینی قابل فرض است؛ نوع مدینه - اعم از فاضله یا غیرفاضله - به مثابه بستری که می تواند زمینه ساز تجربه امر زیبا برای سینماگر باشد، از عوامل مهم و تأثیر در ظهور مراتب مذکور از سینما است.
فیلم های مستند میراث فرهنگی و نحوه اثرگذاری بر هویت فرهنگی ایرانیان مدلی برآمده از نظریه مبنایی(GT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز هویت فرهنگی در مقایسه با دیگر ابعاد هویت، از اهمیت فزاینده ای برخوردار است. مقاله، حاصل پژوهشی کیفی با هدف ارائه الگویی در خصوص تبیین نقش نمایش فیلم های مستند میراث فرهنگی در سیمای جمهوری اسلامی ایران، بر تقویت هویت فرهنگی ایرانیان می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه مبنایی یا گراندد تئوریGrounded theory method) )می باشد که طی پنج مرحله طرح تحقیق، گردآوری داده ها، تنظیم داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها و مقایسه با ادبیات، صورت می پذیرد. جهت گردآوری داده ها از مشاهده، مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه عمیق بهره گرفته شده و کنشگران (به روش گلوله برفی و نمونه گیری نظری) از دو جامعه مستندسازان و مدیران مربوطه انتخاب شده اند که با در نظر گرفتن اشباع نظری، در کل 13 مصاحبه انجام شده است. در تحلیل داده ها، برای تمامی مصاحبه ها کدگذاری باز صورت گرفته و 153 مفهوم بدست آمده در قالب 23 مقوله فرعی و در نهایت در 8 مقوله اصلی(گزاره)جای گرفتند. نتایج بیانگر اثرگذاری نمایش مستند های میراث فرهنگی در سیما بر تقویت هویت فرهنگی ایرانیان(پدیده)به واسطه قابلیت های مستند تلویزیونی(شرایط علی) و در تعامل با بسترهای حرفه ای و مدیریتی(شرایط زمینه ای)و شرایط میانجی برای اعمال راهبردهای حرفه ای و مدیریتی(راهبردها)در جهت تحقق اهداف توسعه فرهنگی کشور(پیامد)می باشد.
«تجربه تهران»: تصویر تهران در فیلم های نسل امروز سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه بازنمایی شهر تهران در آثار فیلم سازان نسل متأخر سینمای ایران اختصاص یافته است. در این پژوهش، با تأکید بر مفهوم ذهنیت نسلی، بر این پرسش تأمل می کنیم که کارگردانان دهه های هشتاد و نود سینمای ایران چه ذهنیتی درباره تهران دارند و در آثار خود به نمایش گذاشته اند. بدین منظور، فیلم های به نمایش درآمده از کارگردانان نسل چهارم سینمای ایران که از بستری شهری برخوردارند، انتخاب شده اند. شهر در این آثار، با تکیه بر مفهوم امر والا در اندیشه نیکولاس میرزوئف و با روش تحلیل محتوای کیفی (تحلیل تماتیک) مطالعه و موشکافی شده است. داده های این تحلیل بیانگر آن است که هرچند فیلم سازان جوان نگاهی معترض به شهر دارند و آن را عامل فساد و تباهی به تصویر می کشند، برخلاف اسلاف خویش که اغلب راه نجات را بازگشت به روستا و درواقع خروج از تهران عنوان می کنند، قهرمانان فیلم های نسل جدید سینماگران ایرانی، مسائل شهری را به شکلی تازه مفصل بندی می کنند که در تهران می ماند و با مصائب آن کنار می آید.
بررسی اقبال مردم شهر تهران به سینما و جشنوارة بیست وهشتم فیلم فجر
حوزه های تخصصی:
جشنوارة فیلم فجر فرصتی است تا ارزیابی کلی ای از سینما ایران به دست دهد؛ بدین منظور هم زمان با برگزاری جشنواره در بهمن 1388 از افراد 15 ساله و بالاتر ساکن در مناطق بیست ودوگانة شهر تهران یک بررسی پیمایشی از طریق نظرسنجی تلفنی انجام شده است. انتخاب تلفن های منازل مسکونی تصادفی و نمونة مورد بررسی 1065 تن بوده است.
نتایج نظرسنجی نشان می دهد که 9/42 درصد از پاسخ گویان هدف خود را از شرکت در جشنواره «دیدن فیلم هایی که هنوز اکران عمومی نشده است» اعلام کرده اند و به نظر 40 درصد از آن ها «در جشنوارة امسال فیلم هایی نبودند که اجازة اکران و یا حضور در جشنواره نیابند.»
3/86 درصد از پاسخ گویان موضوع فیلم و 1/57 درصد از پاسخ گویان تبلیغات فیلم را از عواملی می دانند که به میزان بالایی در جذابیت فیلم ها مؤثرند.
همچنین با افزایش سن به شدت از تعداد دفعات به سینما رفتن کاسته می شود و بالعکس.
بررسی رابطه تماشای تلویزیون های ماهواره ای با هویّت جنسیّتی دختران نوجوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه استفاده از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان با هویّت جنسیّتی دختران نوجوان انجام شد. برای این منظور از نظریه هویّت اجتماعی جنکینز ، نظریه پرورش و نظریه شناخت اجتماعی بندورآ استفاده شد. روش پژوهش پیمایشی بود. جام عه آماری این پژوه ش دختران مشغول به تحصیل در مقطع دبیرستان سال تحصیلی 92-91 بوده اند. از بین جام عه آماری، 185 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نمونه گیری شده و اطلاعات مورد نیاز به کمک ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد که مقیاس های هویّت فردی، هویّت جنسیّتی، کلیشه های جنسیّتی و نقش جنسیّتی را شامل بود. یافته های پژوهش نشان داد که استفاده بیش تر دختران نوجوان از برنامه های تلویزیون ماهواره ای به فاصله گرفتن آن ها از کلیشه های جنسیّتی و تفکیک نقش های جنسیّتی منجر می شود. همچنین استفاده دختران نوجوان از برنامه های تلویزیون ماهواره ای هویّت جنسیّتی آن ها را مخدوش می کند و آن ها را از هویّت جنسیّتی خود دور می کند.
سینما و ارتباطات
منبع:
رسانه پاییز ۱۳۷۰ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
منجی شهر در سینمای آخرالزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینمای آخرالزمانی در دوران معاصر و به خصوص پس از ورود به هزاره سوم مورد توجه ویژه، قرار گرفته است. از سوی دیگر بحث منجی، از مهمترین مباحث، سینمای آخرالزمانی بوده است. پژوهش حاضر، با هدف مطالعه، تجلی منجی شهر در سینمای آخرالزمانی تدوین شده است. نمود منجی به لحاظ صوری و رخدادهای مرتبط با حضور منجی، شخصیت شناسی منجی، نیز مهمترین موارد مورد اشاره مرتبط با حضور، کارکرد و کاربرد منجی در سینمای آخرالزمانی مورد کنکاش قرار گرفته است. بحث منجی به صورت موردی و با تحلیل فیلمهای برگزیده سینمای آخرالزمانی نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش به صورت تحلیل محتوای فیلمهای مورد بررسی بوده است. از سوی دیگر به دلیل ملموس بودن موضوع، تعداد سی و چهار اثر از مهمترین آثار سینمایی تاثیرگذار و مرتبط با بحث آخرالزمانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر مهمترین عوامل تاثیرگذارانه مرتبط با حضور منجی در سینمای آخرالزمانی بوده است. غلبه بر مشکل، نجات جسمی، تذکر دهی، منجی آمریکایی، توجه به دانش بشری، نظارت مستمر، خرق عادت و نیز کار با گروه ویژه، انسانیت و توجه به خانواده، معنویت، عدالت اجتماعی، حفظ محیط زیست جزو اولویتهای تاثیرگذار حضور منجی در سینمای آخرالزمانی بوده است.
مقایسه ساختار روایی انیمیشن های «بالا»، «فصل شکار»، «موش سرآشپز»، «وال- ای» و «در جست وجوی نمو» و بازی های رایانه ای برگرفته از آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ساختار روایی انیمیشن ها و بازی های رایانه ای معادل آن ها به منظور شناخت چگونگی ارتباط این دو ساختار با یکدیگر، مورد مقایسه قرار گرفته اند. در این تحقیق ترکیبی از نظریات کلود لوی-استروس و ولادیمیر پراپ به عنوان تکیه گاه نظری تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. پیش از هر چیز با تکیه بر نظریه کلود لوی- استروس ساختارمندی روایت ها پیش فرض قرار داده شده که بر اساس آن، ساختار روایت ها، معناهای خاصی را برای حل نمادین تناقضات تولید می کنند. تحلیل همنشینی و مطالعه نحوه چینش عناصر درون ساختار روایت، با تکیه بر روایت شناسی پراپ صورت گرفت و تحلیل جانشینی به منظور تعیین چیستی معنای متن، با تکیه بر تقابل های دوجزئی لوی-استروس، صورت گرفت.
روش شناسی تحقیق حاضر مبتنی بر مطالعه ساختارمند متن صورت گرفت که در این راستا، روشی که ولادیمیر پراپ در روایت شناسی به کار بسته است، راهنمای عمل قرار گرفته است.
این تحقیق نشان می دهد که ساختار روایی بازی های رایانه ای با ایجاد تغییراتی در ساختار روایی انیمیشن ها ، الگوی روایی آن را که مبتنی بر قضاوتی ارزشی است، به الگویی مبتنی بر وظایف ارزشی تغییر می دهد. بر این اساس شیوه و روشی برای زندگی در انیمیشن ها مورد قضاوت ارزشی مثبت قرار گرفته و به عنوان راه حلی نمادین میان خوب و بد ارائه می گردد. این شیوه و روش در بازی های رایانه ای معادل آن انیمیشن ها، به عنوان وظایفی ارزشی بر دوش بازیکن قرار می گیرند که عاملی برای ایجاد پایبندی به معنای روایت انیمیشن ها است.
نشانه شناسی جنسیت در فیلم سینمایی «بانو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه نشانه شناسانه جنسیت در یکی از آثار مهم سینمایی داریوش مهرجویی پرداخته است. از آنجاکه یکی از مباحث مهم در متون رسانه ای و آثار سینمایی، ترکیب جنسیت و مباحث پیرامون زنان از سوی سینماگران مؤلف است، مطالعه جنسیت در سینما به منزله پدیده ای اجتماعی-فرهنگی می تواند راهگشای پژوهشگران علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی باشد. براین اساس، پژوهش حاضر که در سنت مطالعات فرهنگی در حوزه مطالعات ارتباطات، انتقادی و شناخت واقعی فرهنگ قرار می گیرد، در پی پاسخ به این پرسش است که، داریوش مهرجویی جنسیت و به تبع آن دوگانه زنانه و مردانه را در فیلم بانو چگونه بازنمایی کرده است؟ از آنجا که هدف این مقاله، آشکار کردن لایه های رمزگذاری شده از معناست که در ساختار رسانه ای سینما و در قالب متون سینمایی روایت می شود، بنابراین روش انجام آن، تحلیل نشانه شناختی است. از سوی دیگر به دلیل آنکه آثار سینمایی از طریق بازنمایی ارزش های حاکم به تولید ایدئولوژی و معنا می پردازد، رمزگشایی بازنمایی جنسیت در سینما، نیازمند تحلیل نشانه شناسانه از متن است. یافته ها نشان می دهد که شخصیت محوری زن (جنس مؤنث) بانو، به مثابه زنی مدرن، کم حرف و تحصیل کرده، واجد تمایلات و رگه های فرهیختگی و فمینیستی و در عین حال از طبقه بالای اجتماع، بازنمایی شده است. همچنین در این فیلم، ایدئولوژی مردسالارانه، مردان را فارغ از طبقه اجتماعی، خودخواه، خودرأی، مستبد، قدرت طلب، دارای نقشی حمایت کننده و در عین حال سلطه جویانه برای زنان، تصمیم گیرنده، نمایش می دهد.
بازنمایی فرهنگ رضوی در سینمای ایران مطالعه موردی؛ فیلم سینمایی «کیمیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی بازنمایی فرهنگ رضوی در سینمای ایران، به معرفی اجمالی و مرور مـهم تریـن فیلم های ساخته شده درباره فرهنگ رضوی در کشورمان در سال های پس از انقلاب اسلامی می پردازد. در بررسی متمرکزتر موضوع، فیلم سینمایی کیمیا را به عنوان یکی از فیلم های مهمی که در بخش زیادی از آن ارتباط معنوی با امام رضا (ع) در کانون توجه فیلم ساز قرار گرفته، تحلیل کرده ایم.
در بررسی این فیلم که در زمره فیلم های مربوط به دفاع مقدس نیز به شمار می رود، نگارنده از روش کیفی تحلیل نشانه شناختی بهره گرفته و در به کارگیری تحلیل نشانه شناختی برای بررسی فیلم از الگوی «رولان بارت» در تحلیل رمان «بالزاک» استفاده شده و صحنه هایی از فیلم که مستقیم در ارتباط با موضوع این مقاله بوده، گزینش و بررسی شده است.
تصویرهای شهر در فیلم های سینمایی ایرانی: 1390-1309(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا تصویرهای گوناگون عمده ای را که از شهر در طول تاریخ سینمای ایران در فیلم های ایرانی بر پرده رفته است، در مرحله اول شناسایی وطبقه بندی و در مرحله دوم تبیین کند یعنی ارتباط آن ها را باتحولاتی که درکالبد و حیات اجتماعی شهرها پدیدار شده اند، توضیح دهد. در فیلم هایی که روایت فیلم در شهر روی می دهد، دوربین به اجبار بافت یک شهر را در زمان ساخت آن فیلم (همان گونه که هست) به نمایش درمی-آورد، اما در عین حال فیلمساز، همچون هنرمند می تواند با انتخاب زاویه دوربین، فاصله از سوژه، حرکت دوربین، رنگ، ریتم، صدا، تدوین و سایر عناصر سازندة هنر ترکیبی سینما، شهر را آن گونه که او می بیند به مخاطب نشان دهد. پس تصویر شهر فقط عکسی از واقعیت شهر نیست، بلکه مثل هر تصویر هنری دیگر شهری است که هنرمند دریافته است. افزون بر این، همان طور که از جامعه شناسی هنر دریافته ایم، این تصویر یک محصول فردی و برداشتی انتزاعی از شهر نیست، بلکه فیلمساز، خودآگاه یا ناخودآگاه، بخشی از روح و معنای زمانه و جامعه خود را باز می تاباند و به همین جهت دریافت او از شهر جزیی از میراث شناخت جامعه شناسانة شهر است.
روش ما در این پژوهش ساختارگرایی نکوینی مبتنی بر دیدگاه لوسین گلدمن است. در این روش ابتدا کوشیده شده تا ساختار مشترک فیلم های دربرگیرنده هریک از تصاویری که از شهر در فیلم های ایرانی درطول تاریخ این سینما، دیده شده است استخراج شود. روش ما برای این کار نشانه شناسی بوده است. در مرحله بعد این ساختارها با ساختار اجتماعی وتحولات آن مقایسه شده اند، تا معانی اجتماعی تصویرها کشف شوند، و از آنجا که از دیدگاه گلدمن، آفریننده اصلی آثارهنری نه مولف، بلکه گروه اجتماعی است که این جهان بینی درون آن شکل گرفته است؛ کوشیده ایم تا میان تصویرهایی که از شهر ارائه شده و نقش و جهان بینی طبقات واقشاراجتماعی پلی زده شود و روشن شود که این تصویرها محصول نگاه کدام گروه ها و طبقات اجتماعی به جامعه است؟
بر اساس آن چه دربالا آمد، کاوشی در فیلم های سینمایی ایرانی در طول تاریخ نزدیک به یک قرن آن، نشان می دهد که به طورکلی درهرکدام از دوره های پیش وپس از انقلاب چهار تصویر مشخص و متمایز از شهر در فیلم ها مشاهده شده اند (جمعاً هشت تصویر). اما نکته بدیع این است که آنچه از بررسی تصویرهای شهر در تاریخ سینمای ایران روشن می شود، غلبه تأمل برانگیز فیلم هایی است که در آن ها شهر، نه به عنوان فضایی زیبا و دل-نشین، شاد و امیدبخش، روان و با هویت، زنده و با اصالت؛ بلکه به مثابه مکانی خطرناک، فریبنده، مرگبار، سراب گونه، وحشت انگیز و حسرت بار بازنمایی شده است. به نظر می رسد این دید منفی، ارتباط زیادی با جابه-جایی های وسیع جمعیتی، گسترش سریع شهرها، انقلاب، موج مهاجرت ها و... دارد که منجر به بی ثباتی زندگی در شهرها شده است. به بیان دیگر می توان گفت که در این سال ها شهرنشینان با شهر به تفاهم نرسیده اند.
تبیین تهدیدات سیستم های اطلاعات از منظر کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس تحقیقی با مفروض احساس تهدید و نا امنی سامان یافته است و در پی پاسخ به این پرسش است که تهدید ادراک شده توسط شهروندان چگونه است. احساس تهدید و ناامنی از سوی شهروندان، پدیدهای است که دارای تبعات روانی و اجتماعی است و نیاز به یک تحقیق و سنجش برای درک این نوع تهدیدات وجود دارد. این پژوهش به مطالعه تهدیدات مهم سیستمهای اطلاعاتی و همچنین تحلیل بالاترین تهدید احساس شده از سوی شهروندان تهرانی میپردازد. این تحقیق از جنبه هدف، توسعهای و تا حدودی کاربردی است. از نظر ماهیت، تحقیقی توصیفی پیمایشی است. در مرحله اول برای بهدست آوردن تهدیدات مهم از سوی سیستمهای اطلاعاتی، به روش هدفدار، تعداد 10 نفر از متخصصین دانشگاهی انتخاب و به روش دلفی، مهمترین تهدیدات استخراج شدهاند. این تهدیدات در قالب پرسشنامه و با حجم نمونه 330 نفر از میان شهروندان تهرانی که به نوعی در معرض سیستمهای اطلاعاتی قرار گرفتهاند، پیمایش شدهاند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که از بین تهدیدات فردی، اخلاقی، سیاسی ـ روانی، اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی، بالاترین تهدید احساس شده، تهدیدات سیاسی ـ روانی هستند.
بازنمایی مفاهیم ونمادهای مذهبی در سینمای ایران
منبع:
فرهنگ پژوهش شماره ۸
حوزه های تخصصی: