فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۴۵۰ مورد.
اندیشه: انقلاب معنوی (معنویت گرایی سیاسی در انقلاب اسلامی ایران از نگاه میشل فوکو)
حوزه های تخصصی:
درآمدی بر هرمنوتیک و انواع آن
حوزه های تخصصی:
تحولات مهم در تاریخ فلسفه علم در قرن بیستم عبارت اند از: گفتمان اول، پوزیتیویسم و استقراءگرایی؛ گفتمان دوم، ابطال گرایی کارل پوپر1 و برنامه پژوهشی لاکاتوش2، گفتمان سوم، ساختارگرایی و نسبیت گرایی تامس کوهن3 و گفتمان چهارم، هرمنوتیک.
با چیره شدن هرمنوتیک بر عرصه فلسفه علم، تحول اساسی در زمینه متدلوژی صورت گرفت.
انواع هرمنوتیک را می توان از دو دیدگاه طبقه بندی کرد: الف) از دیدگاه کاربرد آن شاملِ:1. هرمنوتیک متن شلایرماخر4 که به تفسیر متن می پردازد؛
2. هرمنوتیک فلسفی هایدگر5 که هستی شناسانه است؛
3.هرمنوتیک روش شناسانه دیلتای6؛
4.هرمنوتیک گادامر7، که آمیزه ای از روش شناسی و هستی شناسی است. ب) از دیدگاه دوره تاریخی، شاملِ:
1. هرمنوتیک کلاسیک، که شلایرماخر و دیلتای از چهره های شاخص آن هستند و ویژگی مهم آن مطلق گرایی است؛
2. هرمنوتیک مدرن با ویژگی نسبی گرایی، که هایدگر و گادامر از نمایندگان برجسته آن هستند؛
3. هرمنوتیک پسامدرن، که از نقد هرمنوتیک مدرن نشأت می گیرد. گاه، مانند هرش8 ، به هرمنوتیک کلاسیک؛ و گاه، مانند هابرماس، به سوی نوعی نسبی گرایی تمایل دارد.
این نوشتار ضمن پرداختن به پیش زمینه های اثرگذار بر هرمنوتیک، گزارشی کوتاه از انواع هرمنوتیک ارائه می کند.
سپیده دمان امر واقعی
هر چیزی در جای خویش نیکوست: فوکو و ایدئولوژی زیبایی شناسی
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۶ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
- حوزههای تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
روشنایی علم قدسی
مرگ در اندیشه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۶
حوزه های تخصصی:
مرگ یکی از بزرگترین معماهای حیات بشری است که در طول تاریخ همواره مورد توجه متفکران بوده است. فلسفه مرگ و ریشه یابی اضطراب ناشی از آن، از جمله مسائلی است که گفتوگوهای بسیاری را برانگیخته است. در میان متفکران اسلامی علامه محمد تقی جعفری از جمله شخصیتهایی است که تأملات بسیار در باب مرگ دارد. از نظر وی برداشتهای مختلفی از مرگ وجود دارد که برخی از آنها مثبت و برخی نیز منفی است. این برداشتها در تلقیهایی ریشه دارد که آدمی به فلسفه آفرینش و معنای زندگی دارد. بدون دستیابی به فلسفه حیات نمیتوان برداشت درستی از مرگ داشت. از همین رو، وی میان معنای زندگی و مرگ رابطه عمیقی برقرار میسازد. جعفری با تقسیم حیات به معقول و طبیعی محض، تفسیر مرگ را در حیات معقول منطقی و مثبت و در حیات طبیعی محض، منفی و ناپذیرفتنی میداند. از نظر وی، بدون تفسیر انسان و هستی نمیتوان معنای درستی برای مرگ یافت. گوش سپاری به مرگ و برقرای رابطه مثبت با آن، فرع بر نوع نگاه به عالم و آدم است. به باور جعفری، گوش فرا دادن به ندای مرگ سبب میشود تا آدمی اصالت پیدا کند. در همین جاست که وی هماهنگ با فیلسوفان اگزیستانس به ویژه هیدگر، توجه جدی به مرگ را در ارتباط با اصالت آدمی میداند. از نظر جعفری، تأمل در باب گذر عمر برای آدمی، گاه اضطراب آور است که با دگرگونیهای درونی میتوان بر آن غلبه کرد. وی همچنین تحلیلهای عمیقی در زمینه شهادت و ارزش آن دارد. از جمله آنکه عظمت شهادت را در ارتباط با مطلوبیت حیات و هدف شهادت تفسیر میکند