قاعده عدل و انصاف آثار فراوانی در فقه دارد. این مقاله درپی اثبات این قاعده با استدلالات فقهى، عدل و انصاف را از نظر لغت و اصطلاح معنا مى کند و براى اثبات آن به دو دسته دلیل تحت عنوان دلایل عمومى و خصوصى می پردازد تا کلیت و عمومیت قاعده را اثبات کند. در بخش دیگر، مصادیقى را از ابواب فقه برمی شمرد و رابطه بین این قاعده را با قاعده قرعه مورد توجه قرار می دهد و به اثبات می رساند که قاعده عدل و انصاف بر قاعده قرعه مقدم است. در بخش پایانى مقاله، ضمن بیان نتیجه این قاعده یادآورى می کند که فقیه باید در استنباط احکام به این قاعده توجه نماید و در صدور فتوا از آن بهره گیرد.
کتاب «نظریه هاى دولت در فقه شیعه»نوشته آقاى محسن کدیور اگر چه سالهاپیش تنظیم و عرضه شده است اما همچنان مورد نقد و بررسى صاحب نظران مى باشد.نقد پیش رو از آن دست نقدهایى است که ضمن ارج گزارى نقاط مثبت کتاب , وجوه قابل خدشه آن را بررسى کرده است . نگاه ناقد عمدتاً به این سو معطوف مى باشد که بر خلاف ادعاى نویسنده که کتاب را درتقویت مبانى جمهورى اسلامى نگاشته است در سراسر کتاب راهى غیر از آن پیموده , تلاش داشته است از یک سومواضع مشترک فقها در موضوع ولایت فقیه را نادیده گرفته و از سوى دیگر با برجسته کردن اختلاف ها, چنان وانمود کند که گویاولایت فقیه موضوعى کاملاً اختلافى است ازاین رو نویسنده کتاب بدون توجه به منظومه فکرى فقهاى شیعه ترجیح داده است تنها به بخشى از آثار آنان توجه کندکه اهدافش را تأمین مى کرده اند.