در این پژوهش، به الگوبرداری از اصول و شیوه های برخورد قرآنبا انحراف های اخلاقی پرداخته شده است تا بتوان بر اساس آن به شیوة متفاوت و اثربخش از دیگر شیوه های کنش متقابل با ناهنجاری های بعضاً شدید اخلاقی دست یافت؛ چراکه قرآنبا جامعیت و فراشمولی خواندن خویش، در همة عصرها قابلیت ارائه الگوهای مناسب اخلاقی و اجرایی شدن آن ها را تضمین کرده است. قرآن کریمبا بیان این اصول و شیوه های اجرای آن در قالب قصص و برخوردهای انبیا با انحرافات اخلاقی، به انسان می آموزد تا با استفاده از این ابزار در راستای ایجاد صفات اخلاقی مطلوب و محو کردن انحرافات و ناهنجاری ها تلاش کند. این موضوع در دورة جوانی که به دلیل هیجانات و نبودِ ثبات کامل شخصیت، لغزش ها فراوان است، بیشتر احساس می شود. اصولی چون اصل تکریم شخصیت، اصل تذکر، اصل بهنگامی، با شیوه هایی چون گفتار نیک، رعایت ادب، استفاده از استدلال، عبرت آموزی، موعظة حسنه، تمثیل، مقایسه، صراحت، تغافل و تجاهل، تساهل و تسامح، انذار و تبشیر، در این نوشتار بررسی شده است.
هیئات مذهبی یکی از کانون های تربیت دینی غیررسمی و دارای تاریخچه ای طولانی در تاریخ ایران می باشند. پژوهش حاضر تلاش نموده است با انجام مقایسه ای بین افراد هیئتی و غیرهیئتی، میزان اثرگذاری این مراکز بر مخاطبان خود را مورد سنجش قرار دهد. به این منظور پرسشنامه ای در قالب چهار مقوله (هویت دینی، هویت ملی، ارزش های اجتماعی- اخلاقی و باورهای فردی) ساخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر جوانان29-17 سال مشهدی بودند که در دو گروه هیئتی و غیرهیئتی دسته بندی شدند. به دلیل عدم وجود آمار دقیق از افراد هیئتی و غیرهیئتی روش نمونه گیری در مرحله تعیین طبقه ای غیر نسبتی بوده است.
مقایسه صورت گرفته نشان داد که افراد هیئتی در هر چهار مقوله به طور معناداری از افراد غیرهیئتی بالاتر هستند، ضمناً نمره افراد هیئتی در سه مقوله هویت دینی، هویت ملی و باورهای صحیح فردی از میانگین طیف (نمره متناظر با نقطه برش 50 درصدی) به طور معناداری متفاوت و بالاتر است و در مقوله ارزش های اجتماعی به طرف منفی متمایل می باشد. در مجموع می توان چنین استنباط کرد که برون داد تربیتی هیئات مذهبی در دو مقوله هویت ملی و باورهای فردی رضایتبخش است، در مقوله هویت دینی در حد انتظار نیست و در مقولة ارزش های اجتماعی رضایتبخش نیست.