فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقال، شرحى است بر مناجات زاهدین امام سجاد علیه السلام. ما باید روح توحید در گستره اعمال، رفتار وگفتارمان تجلى یابد و باور کنیم که بدون خواست خداى متعال، کارى صورت نمى گیرد. البته خداىمتعال از طریق اسباب و عوامل موجود ما را یارى مى رساند. ما نیز باید به کمک اسباب مادى موجودتلاش کرده، از خداى متعال استعانت بجوییم.
باید توجه داشت که انسان با سروکار با اسباب مادى این دنیایى، لذت هایى از آن عایدش مى شود وحکمت وجود این لذت ها، تأمین نیازهاى مادى دنیایى است. با این حال، باید به اندازه نیاز به لذایذدنیایى اکتفا کرد و دلبسته و فریفته آن نشد. از جمله راه هاى کاستن از دلبستگى دنیایى عبارتند از: توجهبه کاستى ها و عیوب دنیا، توجه به اینکه دنیا سرایى سرشار از درد و رنج است، زهد و وابستگى از دنیازیبنده اولیاى الهى است، ضرورت بهره گیرى از رحمت الهى و درک لذت محبت و انس با خدا.
شرایط عنایت خداوند به شیعیان و حفظ آنان از خطرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله شرحى است بر کلام معصوم علیه السلام در باب صفات شیعیان توسط استاد علّامه مصباح. عنوان «شیعه» از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام، جایگاه، منزلت و قداست خاصى دارد. شیعیان از نظر اهل بیت علیهم السلام، داراى ویژگى هاى ممتازى هستند. ازجمله صفاتى که موجب مى شود شیعیان در پناه خدا از آفات و خطرات دشمنان در امان بمانند، عبارتند از: 1. به اصلاح رابطه با خدا بپردازند؛ 2. ارتباط خود را با امامشان اصلاح کنند؛ 3. به وظایف خویش در قبال برادران دینى عمل کنند.
از ویژگى هاى شیعیان اینکه پارساترین و باتقواترین مردمانند، با متانت و آرام سخن مى کنند، عقده گشانى نمى کنند، در ستایش پیشوایان معصوم، زیاده روى نمى کنند، با دوستان اهل بیت علیهم السلام با رفاقت رفتار مى کنند. با گمراهان همنشینى نمى کنند، دشمن اهل بیت را دوست نمى دارند. همچنین در روایاتى متانت، خوشرفتارى، ناآزمندى، نداشتن گمان بد به دیگران، در برخورد با دیگران مهربان، عامل به وظایف خود و عزت نفس، از مهم ترین ویژگى شعیان واقعى شمرده شده است.
راه های کسب سعادت از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صلح: میل به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر بخواهیم چنان که متون مسیحی گفته اند صلح آفرین باشیم باید در صلح نخستین آفرینش خداوند مشارکت بجوییم. در دین مسیحی سنتی وجود دارد که در پی کاستن از تمایز بین صلح به مثابهیک هدف و صلح به مثابهیک سبک زندگی است و می خواسته صلح را یک فرمان بی چون وچرا ببیند. این سنت صلح را یک دعوت مسیحی می داند، دعوت به بازگشت به صلح نخستین خداوند در آفرینش. هرچند صلح هرگز کاملاً بر روی زمین محقق نمی شود، بی معناست که بگوییم نمی توان به نحوی آن را در وجودِ زمانی و مکانی به بیان آورد و بی معناست که بخواهیم آن را بدون توسل به صلح نخستینی که خداوند در آفرینش قرار داده است محقق کنیم. به علاوه این برداشت از صلح یک مفهوم بنیادین و مشترک در هر سه دین بزرگ توحیدی است؛ جدا از این که مفهومی که ارسطو از دوستی اجتماعی بیان می کند نیز قرابت های تنگاتنگی با آن دارد. اینها در حالی است که در جامعه سکولار مدرن نه اثری از صلح به معنای توحیدی آن دیده می شود و نه از دوستی ارسطویی. اما ساختار جامعه معاصر می توانست به گونه ای دیگر باشد، و بهره برداری از منابع عمیق و صلح آفرینِ سنت های دینی مان می تواند در این کار به ما یاری کند.
اخلاق نقد مذاهب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آغاز یکی از مهم ترین اهداف انبیا، اصلاح اخلاق در سطح جامعه بوده است؛ همان اخلاقی که ایشان به بشریت عرضه داشته اند. متأسفانه بخشی از رهبران مذاهب و حافظان دین و شریعت و نیز پیروان ایشان، در مواجهه با دیگران اخلاق حسنه را رعایت نمی کنند؛ در حالی که تحقق کامل پیام انبیا در صورتی است که این اخلاق را ابتدا رهبران دینی در عمل آورند که الگوی پیروان ادیانند. توجه به اخلاق در همه جا و بر همگان لازم است، اما رعایت آن از جانب رهبران ادیان، ضروری تر به نظر می رسد. رعایت این اخلاق به ویژه در مواجهه با سایر مذاهب و به هنگام فهم و مطالعه مذاهب دیگر، اهمیت بسیار دارد. بررسی تاریخی مواجهه مذاهب با یکدیگر، تصویر مقبولی از این موضوع به دست نمی دهد. غالباً مطالعات ادیان، با نوعی بدبینی، بدفهمی و گاه اهانت به دیگران همراه بوده است. از این رو لازم است اخلاق مرتبط با مطالعه ادیان و مذاهب به دقت مورد بررسی شود تا زمینه برای عمل بدان فراهم شود. «رعایت انصاف»، «فهم درست» و «عدم توهین» از ضروری ترین اصول اخلاقی در مواجهه علمی با مذاهب است.
معرفی نظام آموزشیِ جامع نگر به منظور رشد علمیِ زنان مبتنی بر آموزه های اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این سؤال اساسی مطرح می شود که اگر نظام آموزشی منحصرا جنسیتی (سنتگرا) و نظام آموزشی آندروژنی (تجدد گرا) هر دو مردود است، نظام آموزشی جامع نگر و مطلوبی که مطابق با ساختار اسلامی ایرانی کشور ما باشد و موجبات دستیابی به پیشرفت را برای زنان جامعه فراهم آورد، چگونه نظامی خواهد بود؛ لذا به منظور ایجاد فهمی عمیق و جامع از نظریات متفاوت در زمینه رشد علمی زنان و دستیابی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پس از جمع آوری تعدادی از آثار و منابعِ نظریه پردازان در این حوزه به تحلیل مضمون این آثار پرداخته شده است. در این روش، ابتدا قسمتهایی از متون منتخب، که از زوایای گوناگون به رشد علمی زنان پرداخته است، استخراج شد؛ سپس، عبارتی که نماینده مفهوم آن قسمتها باشد با عنوان شناسه اولیه، شناسه گذاری شد. در ادامه شناسه های انبوه اولیه در قالبها و عناوین کلی به صورت شناسه گذاری ثانویه قرار گرفت و تلخیص گردید؛ پس از پایان این مرحله، شناسه گذاریهای ثانویه در قالبها و عناوینی بمراتب کلی تر به صورت شناسه گذاری نهایی قرار گرفت. بر پایه شناسه بندیهای نهایی در می یابیم که دیدگاه اسلام بر یکسان بودن ارزش زنان با مردان با وجود داشتن حقوق و تکالیف مشابه و متفاوت در پیشگاه الهی مبتنی است. اصل وجود دو بعدِ انسانی و جنسیتی در همه افراد، موجب می شود تا بر همین پایه، اولا در ابعاد انسانی و مشترک زنان و مردان، علوم و دروس ِمشترکی بین دو جنس آموخته شود و ثانیا در بعد جنسیتی مخصوص به هر جنس نیز، علوم و دروس ِهر جنس به تفکیک به هر گروه جنسی آموخته شود. هم چنین در بعد جنسیتی باید توجه کرد که این تفاوتها باید مکمل یکدیگر باشد و نهاد واحدی باید برای برنامه ریزی و تعیین وظایف و حقوق جنسیتی دو جنس وجود داشته باشد.
اخلاق
حوزه های تخصصی:
تحلیل فطرت خداخواهانة انسان از منظر آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریمبرخی از ویژگی های انسان را فطری و غیراکتسابی و مقتضای ذات و درون انسان معرفی می کند. یکی از این ویژگی ها، «فطرت خداخواهی انسان» است. در قرآن کریم، ساختار وجودی انسان، خداآشنا و خداخواه است و این مسئله به هیچ وجه ناشی از یک سلسله عوامل بیرون از ذات و مسائل اجتماعی، تربیتی و جغرافیایی نیست. البته برای شکوفایی این ویژگی درونی باید هر انسانی سطحی از رشد شخصیتی را از سر بگذراند و به لحاظ رفتاری در وضعیتی سالم و اخلاقی باشد. در غیر این صورت، فطرت به شکوفایی نمی رسد و دچار انحراف می شود، هرچند در مواقع اضطرار و در بن بست ها، این ویژگی خود را نشان می دهد، اما اگر وضعیت روحی و رفتاری مطلوب نباشد، پنهان می شود و آدمی دچار حیرت و سردرگمی می گردد. برای این ویژگی فطری، البته یک سلسله دلایل عقلی نیز وجود دارد که مفسران به آن ها اشاره کرده اند. این ویژگی فطری هم با آموزه های وحیانی نسبت دارد و هم با عوالم پیشین که در این زمینه، اختلاف جدی میان مفسران وجود دارد.
معرفت شناسى «الزام اخلاقى» در دیدگاه علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکى از مباحث مهم معرفت شناسى اخلاقى، معرفت شناسى «الزام اخلاقى» است که در آن به مباحثى مانند امکان شناختِ «الزام اخلاقى»، اِخبارى انگارى و انشایى انگارى جمله هاى حاوى «الزام اخلاقى»، اطلاق و نسبیت این جمله ها و راه شناخت آنها پرداخته مى شود. علامه طباطبائى، از فیلسوفان مطرح مسلمان، درباره مباحث معرفت شناسى «الزام اخلاقى»، عبارت هاى صریحى ندارد. به همین دلیل مفسران ایشان، اختلاف هاى فراوان دارند؛ ولى بیشتر مفسران در مسئله مورد بحث، ایشان را انشایى انگار و ناشناخت گرا دانسته اند و برخى ایشان را نسبى گرا معرفى کرده اند. این تحقیق بر آن است تا با روش تحلیلى فلسفى به تعریفِ اِخبارى انگارى و انشایى انگارى در معرفت شناسى اخلاقى بپردازد و اِخبارى انگارى علامه را در جمله هاى حاوى «الزام اخلاقى» اثبات کند. همچنین این مقاله با تعریفِ شناخت گرایى و ناشناخت گرایى در معرفت شناسى اخلاقى، نظریه علامه را در جمله هاى «الزام اخلاقى»، شناخت گرایى و مطلق انگارى قلمداد مى کند. توجه به سه راهِ شناختِ جمله هاى اخلاقى در نظریه علامه، یکى از ادله شناخت گرا بودن ایشان است.
سیری در مطبوعات
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
بررسى مفهوم دین در رویکرد سنت گرایى و دلالت هاى آن در حوزه تربیت دینى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکى از نحله هاى فکرى که به سوى دین و معنویت گرایش پیدا کرده اند، رویکرد سنت گرایى مى باشد. سنت گرایان، یکى از خصایص عمده فرهنگى عصر جدید تجدد را «بحران معنوى» مى دانند که حاصل از دست رفتن منابع سنتى آن یعنى دین است. این نوشتار، به روش تحلیلى استنتاجى سعى دارد پس از بررسى مفهوم دین در رویکرد سنت گرایى و رابطه دین با سنت، دلالت هاى تربیتى آن در حوزه تربیت دینى مورد توجه قرار گیرد. بدین صورت، که ابتدا با استفاده از منابع معتبر، به استخراج آراء و اندیشه هاى سنت گرایان در خصوص دین پرداخته، سپس با نگاه ترکیبى به این آراء، نسبت به تلخیص و با هم نگرى آنها اقدام نموده و مفاهیم مختص فرایند تربیت دینى پردازش شده است. از مهم ترین یافته هاى پژوهش این است که به اعتقاد سنت گرایان، دین قابلیت نفوذ بر همه ابعاد زندگى بشر را دارد. آنها بر دفاع عقلانى از دین تأکید مى کنند و تضعیف دین دارى را نتیجه مستقیم تجددگرایى مى دانند. براین اساس، معتقدند که بهترین راه براى مواجهه با این چالش، شناخت عمیق و هوشمندانه دنیاى متجدد بر مبناى نگرش عقلانى است و قرآن و حدیث، سرچشمه هاى توأمان سنت اسلامى اند و تعالیم این دو منبع لایزال، کلید هدایت، قرب الهى و سعادت هر دو جهان است.
کاربرد عقل در اخلاق: بررسی دیدگاه قاضی عبدالجبّار معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
جایگاه قوه عملی در سعادت انسان در پرتو آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد وجود انسان که کمتر به آن توجه شده، ساحت غیرشناختی نفس آدمی است. فیلسوفان اسلامی در ذیل قوه محرکه و قوه عملی انسان به طور پراکنده به توضیح این بعد از انسان پرداخته اند؛ اما دیدگاه واحدی درباره قوه عملی بیان نکرده اند. این مقاله ضمن پذیرش اهمیت شناخت و ارزشمندی قوه عاقله و نیز استناد شناخت حسن و قبح افعال به قوه نظری، تفسیر غیر شناختی از قوه عملی را قابل دفاع تر می داند. همچنین این پژوهش نشان می دهد با توجه به آیات قرآن، قوه عملی به عنوان مبدأ امور غیراداکی در انسان، جایگاه مهمی در سعادت آدمی دارد. نقش قوه عملی در حصول ایمان، ارتباط قوه عملی با فضایل و رذایل اخلاقی، نقش این قوه در تحقق عدالت و عمل صالح و تأثیر قوه عملی بر قوه نظری یا قوه شناختی از محورهایی است که در آیات قرآن به اهمیت قوه عملی اشاره دارد. با توجه به موارد ذکرشده، استکمال قوه عملی در سعادت نهایی انسان ضرورت می یابد و علاوه بر جنبه شناختی نفس باید به ابعاد غیر شناختی آن نیز توجه نمود.
چرا با فساد مبارزه کنیم؟
زهد و وارستگى دوستان خدا و بى اعتنایى آنان به دنیا (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام سجاد علیه السلام در این فراز از دعاى خود، از دنیا شکوه مى کند که ما را گرفتار حیله و مکر خود ساخته است. ازآنجاکه نعمت هاى دنیوى نظیر خوردنى ها، پوشیدنى ها و صرف وقت براى این امور، ما را از دستیابى به سرمایه هاى ماندگار اخروى بازمى دارد، خسارت بار و فریبنده هستند. کسانى که براى دنیا اصالت قائل هستند و دنیا را براى خود دنیا و لذت هاى آن مى جویند، این نوع نگرش نامطلوب و خسارت بار است؛ زیرا ما را از سرمایه هاى عظیم و جاودان اخروى بازمى دارد.
سرانجام اینکه على رغم فریبندگى دنیا، آدمى با اعمال اختیارى و با اراده کامل خویش، در همین دنیا سعادت اخروى را براى خویش رقم مى زند. این در صورتى است که نگاه به دنیا اصیل و براى خود دنیا نباشد، بلکه مقدمه اى براى کمال و عبودیت و بندگى خدا باشد.
بررسى نسبت دیدگاه اخلاقى علّامه طباطبائى با واقع گرایى اخلاقى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث واقع گرایى و غیرواقع گرایى از محورى ترین مباحث فلسفه اخلاق است که بر اساس آن مى توان مکاتب مختلف اخلاقى را از جهت نقطه اختلاف اصلى شان دسته بندى کرد. در این مقاله سعى بر آن است که نسبت دیدگاه اخلاقى علّامه طباطبائى با واقع گرایى اخلاقى مورد بررسى قرار گیرد. سؤال اصلى در این تحقیق آن است که آیا میان اعتبارى دانستن مفاهیم اخلاقى و غیرواقع گرایى اخلاق ملازمه اى وجود؟ اگر ملازمه اى میان این دو نیست، واقع گرایى اخلاقى چگونه بر اساس نظریه ادراکات اعتبارى تبیین مى شود؟ این تحقیق با روش توصیفى تحلیلى به این نتیجه رسیده که طبق نظریه اعتباریات، باید و نبایدها انشاء محض نیستند، بلکه انشاء مبتنى بر واقعیت هستند و به لحاظ همان واقعیت ها قابل تحقیق و بررسى مى باشند و از این طریق مى شود بر آنها حتى برهان هم اقامه کرد.
آیا واقعاً بخشش(دادن) بهتر از گرفتن است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این گفته مشهور که «دادن بهتر از گرفتن است» چنان رایج و گسترده است که اغلب درست بودن آن را مفروض می گیرند. اما آیا این فرمان اخلاقی در برابر تحلیل فلسفی دقیق تاب می آورد؟ مفاهیم مربوطه («دادن»، «گرفتن»، و «بهتر») چنان تفسیرهای متنوعی دارند که در یک مقاله نمی توان به همه آنها پرداخت. به جای این کار، در مقاله حاضر تفسیرهای مختلف از تمایز بین دادن و گرفتن را طبقه بندی خواهیم کرد، سپس به صورت عمقی یکی از گزینه ها را، بر مبنای تمایزی محوری بین دادن و گرفتنِ فعالانه ومنفعلانه، بررسی خواهیم کرد. من از این مدعای مجادله انگیز دفاع خواهم کرد که دست کم یک معنای مهم وجود دارد (در واقع مهم ترین معنا، با توجه به اهداف اخلاقی) که در آن دادن بهتر از گرفتن نیست، بلکه بدین معنا دقیقاً برعکس آن درست است. در واقع، بقای نوع بشر وابسته به میل ما به گرفتن است.