پیرامون قرآن کریم پژوهشهاى گوناگون صورت گرفته است. یکى از پژوهشهاى انجام شده تبیین و اثبات این امر است که الفاظ و تعابیر قرآن، وحى مستقیم الهى و یا غیر مستقیم و توسط فرشتگان مىباشد، نه این که حاصل تجربه و تلاشها و تعبیرهاى پیامبر یا شخص دیگر باشد، چنان که عده اندکى از نویسندگان بدان معتقدند. چنین مسالهاى هم از جهتبروندینى و هم از جهت دروندینى قابل بحث و بررسى است. این مساله از جهتبروندینى در شماره دوم همین مجله، مورد بررسى قرار گرفت و در این مقال، از جهت دروندینى و تنها از دیدگاه قرآن مورد کاوش قرار مىگیرد.طبیعى است که از نظر منطقى، بررسى دروندینى صرفا براى مخاطبان معتقد و متدین، مناسب و قابل پذیرش است.
قرآن، سبک و اسلوب بى همتایى از نظر نظم تعابیر و از لحاظ ترکیب الفاظ روش ممتازى دارد. عربها پیش از نزول قرآن کریم با چنین سبک و نظمی آشنایى نداشتند و با اینکه اهل فصاحت و بیان و سوارکاران عرصه بلاغت و گفتار بودند این سبک و اسلوب براى آنها نامأنوس تجلی یافت. معجزه بودن قرآن از جهات مختلف، قابل بررسی است یکی از آنها اعجاز ادبی و بیانی است که ابعاد گوناگون جنبه های ظاهری و ساختاری الفاظ قرآن را در بر می گیرد. بدون شک موسیقی و نظم آهنگ قرآن در پرتو برخی آرائه های زبانی از جمله رعایت فواصل است.
این پژوهش فاصله آیات سوره نبا را مورد تحلیل قرار داده و به واکاوی مقاطع صوتی آن به گونه آماری پرداخته و بدین دریافت رسیده است که با تغییر مضمون آیات، حروف روی فاصله دگرگون می شود و با تغییر سیر خطاب، مقطع صوتی، از مغلق به مفتوح گرایش می یابد.