فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴۴۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، استنباط آموزه هایی قانونمند از آیات کریمه است که در درمان شناختی اختلال افسردگی سودمند می باشد. استنباط قانونمند این آموزه ها بر پایه قرائن لفظی کلام مانند واژگان تأکیدی و معنای وضعی واژگان، همچنین تأویل کلام بر پایه قاعده تقسیم ثنایی و روش تفسیری قرآن به قرآن و در برخی موارد به قرینه روایات صورت می گیرد. یافته های این پژوهش، آموزه های قانونمند «یاد الهی به عنوان اولین راه بست ورود افکار منفی»، «همگانی و همیشگی بودن فراز و نشیب های زندگی»، احساس رضایت با اعمال قانون شکر» و «غم، جزای غم» هستند که می توانند جایگزین های مناسبی برای افکار افسرده ساز شوند. رویکرد درمانی در تفسیر آیات و قرآن محور بودن آموزه های درمان گر، رهاوردی نو در حوزه های تفسیر و علم روان شناسی بالینی و مشاوره است.
بررسی فصل مقوّم انسانیّت در آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آیات و روایات، اوّلاً انسان با دیگر موجودات در سه موضوعِ ادراک، کشف جهان، جاذبه هایی که بر او احاطه دارد و کیفیّتِ قرار گرفتن تحت تأثیر جاذبه ها تفاوت های ماهوی دارد. ثانیاً انسان موجودی است که با حفظ ظاهر انسانی، هم می تواند به رفیع ترین قلّه های وجودی صعود نماید و هم می تواند از محدوده انسانیّت خارج شود و به پست ترین مراتب وجودی تنزّل کند. ثالثاً عوامل خروج انسان از انسانیّت، هم به زمینه های ادراکی و شناختی او مرتبط است و هم رابطه ای تنگاتنگ با ملکات نفسانی او دارد. عقل عنوان جامعی است که شامل تمام چیزهایی می شود، انسان را از سایر موجودات متمایز می سازد.
هویّت بخشیِ دین به انسان از دیدگاه علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری هویّت هر فرد مرهون دو عنصر کلیدی شناختن خود و داشتن هدفی مشخّص است، که دو محورِ تحقیق در عرصه معرفت شناختی و غایت شناختی را بر انسان لازم می سازد. علامه جوادی آملی، ضمن ارائه تعریفی جامع از انسان بر مبنای دین به «حیّ متالّه»، به هویّت بخشیِ دین به انسان هم در عرصه معرفت شناختی به لحاظ شناختِ خود و هم در عرصه غایت شناختی پایبند است: در عرصه معرفتی، همان گونه که انسان در هستیِ خود فقر محض بوده، به لحاظ معرفتی نیز عین فقر است و بدون تعریف شدن از سوی خداوند سبحان ممکن نیست خود را بشناسد و هویّت خود را دریابد. در عرصه غایت شناختی نیز، حرکت انسان به سوی مظهریّت اسماء حسنای حق بوده و انسانیّت انسان یا هویّتِ او در پایان این سیر جوهری مشخّص می شود. این دو عرصه نشان خواهد داد که تنها فردی از انسانیّت و هویّت حقیقیِ انسانی برخوردار خواهد بود که به لحاظ اعتقادی دین درست و حق را برگزیده باشد و به لحاظ اعمال و اخلاق بر مبنای رفتارهای صحیح دینی عمل کند.
این مقاله در دو محورِ عمده خودشناسی و غایتمندی و با تمرکز به آثار علّامه جوادی آملی نقش دین در هویّت بخشی به انسان را تبیین نموده است. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا، تحلیلی و تبیینی است.
تحلیل و بررسی مفهوم کلامی آزادی در آیه «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های مختلفی درباره آزادی دینی وجود دارد؛ یکی از آیاتی که به آن استناد می شود، آیه «لَا إ ِکْراهَ فِی الدِّین ِ» است. با این وجود، تفسیرآزادی دینی در مفهوم «لااکراه» یکسان نیست و تعیین مصداق های متفاوت در نوع آزادی، لوازم متعدد و گاه متضاد را دربر خواهد گرفت. در این تحقیق که با تکیه بر آرای علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی می باشد، درصدد تعیین مصداق آزادی مورد نظر آیه است. از عوامل اختلاف دیدگاه ها تعدد آرا مفسران درباره شأن نزول آیه می داند. علاوه بر این، تعریف دین، تأثیر مستقیمی در تعیین مصداق آزادی مورد نظر آیه دارد. بر این اساس می توان گفت ازمیان شأن نزول های آیه، ماجرای زنانی که بچه هایشان یهودی بودند، به واقعیت نزدیک تر است و تفسیرآزادی عقیده مطلوب تر به نظر می رسد. ضمن اینکه آیه شریفه در فضای آزادی تشریعی برگرفته از آزادی تکوینی سخن می گوید.
ویژگی های شخصیّتی مدیر از منظر قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریّت اسلامی مبتنی برجهان بینی دینی و از الزامات جامعة اسلامی است. بنابراین، باید به دنبال شناخت ویژگی هایی بود که با خلقت و فطرت انسانی همساز و متقارن باشد. بی شک چنین معیارهایی را باید در قرآن و نهج البلاغه و کلام معصومین، علیهم السّلام، جستجو کرد. در این راستا، در مقالة حاضر، به تعریف مدیر و مدیریّت پرداخته شده است و معلوم شده که آن مفهوم ذهنی که از مجموع رفتار مدیران درک می کنیم، مدیریّت نام دارد و مدیر کسی است که می تواند فعّالیّت های افراد را برای رسیدن به هدف یا اهداف معیّنی هماهنگ و به صورت شایسته ای سازمان دهد. در ادامه به شناخت ویژگیهای شخصیّتی مدیر، از جمله ایمان، تقوا و ... پرداخته و تلاش شده است که دیدگاه قرآن و نهج البلاغه دراین زمینه، مورد توجّه قرار گیرد. همچنین از نقطه نظر مفسّران عالی مقام و صاحب نظران نیز استفاده شده است.
نگاهی معرفت شناختی به یقین در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین یا دست کم یکی از مهم ترین پرسش های معرفت شناسی، امکان یا عدم امکان شناخت یقینی است. در پژوهش حاضر، تلاش بر این است که «امکان یقین» از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گیرد. رهاورد این پژوهش آن بوده است که قرآن کریم، علاوه بر پذیرش امکان یقین و دعوت به تحصیل آن، چهار راه حس، عقل، وحی و کشف و شهود را راه های معتبر نیل به یقین می داند. روش تحقیق در این مقاله، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است.
بررسی تطبیقی تفسیر آیه کرامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیه 70 سوره اسراء به مقام، منزلت و کرامت انسان و برتری او بر سایر موجودات تصریح نموده است. این مقاله بر اساس آیه مزبور به دنبال بررسی چیستی معنای کرامت انسان و چگونگی دلالت آیه بر تفضل انسان بر فرشتگان از دیدگاه مفسران است. آفرینش انسان به گونه ای است که در مقایسه با دیگر مخلوقات از نظر فیزیولوژی نیز بر دیگر موجودات برتری دارد که این امر حاکی از عنایت خاص خداوند به انسان است و همه انسان ها ذاتا از آن برخوردارند. بررسی آیات ناظر به این موضوع، نشان می دهد که انسان دارای دو نوع کرامت است؛ یکی کرامت ذاتی که نوع بشر در تکوین از جهت آفرینش و داشتن استعدادهای ویژه از آن برخوردار است و دیگری کرامت اکتسابی است که انسان با اراده و تلاش خویش می تواند به آن دست یابد و از فرشتگان نیز پیشی گیرد.
میزان تطبیق تبیین های حِکمی فلاسفه با دیدگاه قرآن و روایات، درباره حدوث و قدم نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از سؤالات اساسی درباره نفس انسان این است که آیا قبل از تعلق به بدن و افاضه به آن، وجودی مفارق و قائم به ذات داشته که با حدوث بدن به آن می پیوندد، یا اینکه مانند بدن بوده، همراه هر بدن یا به واسطه آن (مع البدن) حادث می گردد. در بین حکیمان مسلمان، سه دیدگاه درباره حدوث و قدم نفس وجود دارد و هر دیدگاه برای اثبات مدعای خود، به دسته ای از آیات و روایات متوسل شده و با مبنا قرار دادن دیدگاه عقلی خود، سعی در توجیه آیات و روایاتِ مؤید نظریه مقابل داشته است. ملاصدرا نیز با توجه به رویه اش در سازگار نمایاندن اندیشه های فلسفی خویش با متون دینی و باور عمیق به یگانگی عقل و نقل و شهود، بر آن شده تا اقوال حکما و مضمون برخی آیات و روایات دال بر وجود پیشین نفس را به نفع نظریه خود توجیه نماید. با توجه به اهمیت این بحث و عدم تبیین آن از نگاه کتاب و سنت، در این نوشتار تلاش بر آن است تا هر آنچه درباره این موضوع در آیات و روایات آمده، جمع آوری و بررسی شود و سازگاری یا عدم سازگاری آن با دیدگاه های فلسفی ارزیابی گردد.
تفسیر گزارش های حالات و پیام های چهره در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان آخرین و در عین حال کامل ترین برنامة الهی در گستره ارتباطات انسانی از ظرفیت دلالت های غیرلفظی (حالات و حرکات بدن) غافل نبوده؛ به طوری که در جای جای آن به ترسیم ابعاد غیرکلامی انواع ارتباطات انسانی پرداخته و سبب تعمیق و تکمیل پیام مورد نظر شده است. چهره و دلالت های آن به عنوان یکی از اشکال و انواع دلالت های غیر کلامی نیز به طور خاص مورد توجه قرآن کریم قرار گرفته است. در این پژوهش طی حرکت از ادبیات نظری ارتباطات غیرکلامی چهره به سوی قرآن کریم، ما را به درک جدیدی از آیات قرآن کریم و تنظیم آیات مرتبط جهت ترسیم چارچوب مطلوب ارتباطات غیرکلامی چهره از منظر قرآن کریم رسانده است. به بیانی دیگر این پژوهش با استناد به برخی از آیات قرآن کریم در صدد است تا با نگاهی بین رشته ای، آیات قرآن کریم را از منظر کارکردهای ارتباط غیرکلامی چهره بررسی کند تا پیام هایی که از طریق این نوع ارتباط به خواننده منتقل می شود آشکار گردد.
دگردیسی انسان در خوانش صاحب المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة اصلی پژوهش پیش رو، بیان چیستی و چگونگی دگرگونی انسان در کلام وحی با خوانش و رهیافت خِرَد و ساختار اندیشة صاحب «المیزان» می باشد. همچنین این مقاله کوشیده است پرسش های پیرامون این مسئله بر اساس مبنای علاّمه طباطبائی(ره) را تبیین نماید و بر اساس داده های کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی نوشته یافته است. فرایند این برآیند رسیدن به سه دیدگاه اصلی در چگونگی دگرگونی انسان یعنی دگردیسیظاهری، روحی و نیز ظاهر و باطن انسان می باشد. در خوانش صاحب المیزان، علاوه بر تحقّق تنزّل روحی (دگردیسی اخلاقی)، مرحله ای پس از این امر یعنی دگردیسی جسمانی (دگرگونی تکوینی) نیز محقّق گردیده است. با ملاحظة این سخن که انسانیّت آنان به صورت کامل و نهایی از میان نرفته است. علاّمه تداوم این قاعده در دیگر امّت ها را ممکن دانسته است که مبنای این گفتار را در تأثیرپذیری بدن از روح در نگاه وی می توان پیگیری کرد.
بررسی سیر اندیشه مفسران در تفسیر آیه « وَ ما تَشاؤُونَ إ ِلاَّ أ َنْ یَشاءَ اللَّهُ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از آیات قرآن کریم که در ادوار مختلف تفسیری و کلامی مورد بحث و بررسی قرار داشته، آیه «وَ ما تَشاؤُونَ إ ِلاَّ أ َنْ یَشاءَ اللَّهُ» است. برخی از مفسران و متکلمان، این آیه را ناظر بر «جبر» و برخی آن را شاهدی بر «اختیار انسان در پرتو اراده الهی» دانسته اند. بررسی معنایی آیه با تکیه بر تفاسیر نشان می دهد که فهم و برداشت مفسران از این آیه، در ادوار مختلف تفاوت داشته و متأثّر از مباحثات کلامی و فلسفی مطرح در محافل دینی بوده است. در قرون نخست، به دلیل محدودیت مباحث کلامی و پرسش های اعتقادی مفسران به تکرار مضمون ظاهر آیه بسنده کرده اند و در ادوار میانی مفسران عامه تحت تأثیر جریان کلامی غالب، با گرایش جبری به آیه نگریسته اند، هرچند تلاش داشته اند منطقی برای مکلف شمرده شدن انسان جستجو کنند. شفاف ترین نگاه تفسیری به آیه که اوج بلوغ اندیشه تفسیری در آیه به حساب می آید در تفاسیر قرن چهاردهم به ظهور رسیده که با الهام از مکتب اهل بیت^ به بیان روشنی از «امر بین امرین» نایل آمده اند.
اختیار انسان از منظر قرآن و فیلسوفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع جبر و اختیار انسان یکى از مهم ترین موضوعات در قلمرو تفسیر و فلسفه به شمار مى رود که در گذر تاریخ، همچنان مورد پژوهش اندیشمندان بوده است. برخى از آنان انسان را موجودى مجبور پنداشته اند، ولى جمهور آنان بر دیدگاه اختیار انسان پافشارى دارند. آیات قرآن نیز به دو دسته تقسیم مى پذیرند: دسته اى جبرنمایند و دسته اى دیگر به گونه اى روشن اختیار را ثابت مى کنند. فیلسوفان براى اثبات دیدگاه اختیار، از ادله عدالت و حکمت الهى بهره گرفته اند. در این میان دیدگاه اختیار با چالش هایى روبه رو شده که بارزترین آنها مسائل مربوط به قضا و قدر و علم پیشین الهى به افعال اختیارى انسان است که برخى در برابر آنها با اظهار عجز از پاسخ و پذیرش ایراد، دیدگاه جبر را برگزیده اند. از سوى دیگر در گفتار مفسران و فیلسوفان پرشمارى نیز این موضوعات به گونه اى صحیح تبیین یافته و سخن مخالفان در بوته نقد نهاده شده است. بدین ترتیب پایه هاى دیدگاه اختیار انسان استوار مانده و هرگونه غبار ایراد و اشکال از چهره این دیدگاه برطرف شده است.
بررسی تطبیقی خلیفة اللهی انسان در اهم تفاسیر فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش عهده دار بررسی تطبیقی اهم نظرات برخی مفسران شیعه و اهل سنت درباره خلیفة اللهی انسان است. شفاف ترین آیه در این زمینه، آیه سی ام سوره مبارکه بقره است. خلیفة اللهی انسان همان جانشینی آدمی در زمین است که نشانه برترین موجودات و واسطه فیض میان خالق و مخلوق است. این مقام شایسته افرادی است که با اختیار عاشقانه خود بتوانند مُظهر اسمای الهی شوند که خداوند آنان را به مقام خلیفة اللهی منصوب می نماید.
مفسران فریقین به خلافت الهی انسان کامل، هم از جهت تشریعی و هم از جهت تکوینی اذعان دارند. مفسران در بیان مصادیق خلیفة الله با یکدیگر اختلاف نظر دارند. اهل سنت پیامبران الهی را جانشینان خداوند می دانند اما شیعه علاوه بر پیامبران الهی ائمه معصوم: را نیز جانشینان و خلفای الهی ذکر می نمایند.
بررسی تفسیری آیه «فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث قرآنی، کشف تناسب حقیقی و معنوی میان عبارات هر آیه از قرآن کریم است. برخی چنین تناسبی را میان صدر و ذیل آیه سوم سوره نساء «... فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ ...» انکار نموده اند و از این رهگذر شبهه تحریف به کاستی را مطرح ساخته اند. به سخن دیگر از آنجا که نتوانسته اند میان عبارات این آیه، نظم و پیوند معنوی برقرار کنند چاره ای جز ادعای وقوع تحریف در اینجا نیافته اند. در این مقاله، به این شبهه بر اساس تفاسیر قرآنی و منابع اسلامی پاسخ داده شده و در نتیجه حکمت الهی و تناسب و انسجام معنوی و منطقی در آیه مربوطه به اثبات رسیده است.
بکاء ممدوح از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بکاء از جمله احوال انسانی است که ظاهر و باطنی دارد. ظاهر آن، امری فیزیولوژیک است و باطن آن همان عوامل درونی و عاطفی مربوط به روح آدمی است. گریه همانند خنده یکی از نعمت های بزرگ الهی به انسان است و در زندگی و رشد افراد عملکردهای متفاوت دارد. مقالة حاضر با هدف شناسایی و بیان جایگاه بکاء ممدوح در قرآن و روایات تدوین شده است. اسلام برای بکاء ممدوح اهمیّت خاصّی قائل شده است و برای آن جایگاه ویژه ای در نظر گرفتهاست. این پژوهش نشان می دهد که بکاء ممدوح سه قِسم اصلی است: بکاء از خوف عذاب، بکاء به شوق ثواب و بکاء در مقابل عظمت و کبریایی الهی و نیز حقارت و صغارت خود.
مفهوم شناسی و حقیقت یابی حیات طیبه از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حیات طیبه، حیات حقیقی انسانی است که حیات دنیوی با همه گسترده گی اش بستر آن، و حیات اخروی با جاودانگی و اهمیتش تبلور این حیات حقیقی است. این حیات اصیل و حقیقی، واقعیتی ورای حیات ظاهری است که در همین دنیا حاصل می شود. حیات طیبه برخاسته از مرتبه بالای روح انسانی است. انسان مؤمن در سیر متعالی و تعالی معنوی خویش که تولدی بعد از تولد می یابد، به افاضه الهی از دل ایمانش مؤید به روحی می شود که حیات طیبه ثمره آن است. اگر حیات طیبه حیاتی جدید و برتر از حیات معمولی و منشأ آثاری بس ارزشمند برای انسان مؤمن است، در حقیقت مؤمن حائز مرتبه جدیدی از روح شده که از پرتو آن روح، این حیات و آثارش پدیدار شده است. البته این مرتبه فائقه روح که استعداد ویژه ای بوده و اکنون فعلیت یافته است، ظهور و شکوفایی اش را از ایمان و عمل صالح می گیرد.