تذکر، روشی برگرفته از قرآن است که عبارت است از گفتار و یا رفتاری که از مربی سر می زند تا متربی را نسبت به آنچه از یاد برده و یا از آن غفلت کرده و یا از آن بی خبر است و اطلاع از آن برای او لازم است، آگاه سازد و احساسات او را در قبال آنها برانگیزد. نتیجة این روش، هوشیار شدن و متذکر شدن متربی و ایجاد نوعی بیداری برای طی مسیر هدایت در اوست. ارجاع به گذشته خود فرد و دیگران، توصیه و سفارش، موعظه، تمثیل، مواجهه با وجدان، انذار و تخویف، سختگیری و فشار غیرمستقیم، و برخورد قهری و شدید، همه از شیوه های به کارگیری این روش است. تذکردهنده، مخاطب، محتوی، و شیوة تذکر، ارکان این روش را تشکیل می دهند که هرکدام دارای ویژگی ها و شرایطی هستند. تأثیر مفید و کارآمدی روش تذکر در گرو رعایت این شرایط است.
گزینش و چیدمان داستان زندگی پیامبران(ع) در قرآن کریم، کاملاً هدفمند و سازگار با رسالت عظیم آن در تبیین پیام های سعادت بخش و پندآموز است. تنوع و تعدد، تکرار و عدم تکرار، پردازش کوتاه، تفصیل و اطناب در داستان ها ی زندگی پیامبران، همه از ابعاد مختلف، شایان بررسی و تأملی عمیق است. در این میان وجود شباهت ها و تفاوت های فراوان میان داستان واقعی زندگی حضرت یوسف(ع) و حضرت موسی(ع)، اسلوب بیانی قرآن را چشم گیرتر نموده است. شباهت و همرنگی سیر زندگی، رخدادها، مبارزات، حضور در صحنه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی و ایفای نقش شخصیت های تقریباً یکسان، از دوران کودکی تا رسیدن به مقام نبوت در کنار تغییر و جابجایی جنسیتی برخی از شخصیت ها، از جمله این موارد است. به کارگیری واژه ها، عبارات و تعابیر مشترک از یک سو و متقابل و متفاوت از سوی دیگر، ساختار داستانی آیات را بیش تر مورد توجه قرار می دهد. این مقاله به بررسی تطبیقی پاره ای از وجوه تشابه و تقابل شخصیت ها و صحنه ها و رخدادهای داستان زندگی این دو پیامبر(ع) می پردازد.
نگاهی گذرا به قرآن کریم به نیکی روشن می سازد که برخی از آیاتش در نقد جامعه جاهلی همزمان با آن نازل شده است؛ نقدی که از کاستی ها و عیوب نقد انسانی پاک است. در قرآن کریم انواع متعددی از نقد - چون نقد اجتماعی، ادبی، تاریخی و روان شناسـانه - دیده می شود و این به ما امکان می دهد که قرآن را اولین کتاب مسلمانان بنامیم. گرچه اسامی بسیاری از انواع نقدهای یاد شده، جدید و نو ظهوراند به راستی ریشه بیشتر آن ها در قرآن وجود دارد. جستار پیش رو نگاهی کوتاه است بر مهمترین ویژگی های نقد اجتماعی در قرآن و تفاوت های آن با نقدِ از نوع انسانی و نیز بیان شیوه های مختلف قرآن در بررسی رفتار های جامعه جاهلی و اسلامیِ آن زمان. از این رهگذر به بررسی موضوع کرم و بخشش نزد عرب جاهلی می پردازد و به این نتیجه می رسد که ظاهراً صفت بخشندگی آن هـا به آن اندازه که زبانزد گشته نیست و در نسبت دادن آن به اعراب پیش از اسلام تا حد زیادی غلو شده است. دلایل نگارندگان بر این مدعا نوشته های برخی مورخان، نهج البلاغه، اندیشه و رفتار گروه صعالیک و از همه مهمتر استناد به آیات قرآن کریم است. به این معنا که بر خلاف شعر جاهلی که معمولاً اعراب را بسیار بخشنده معرفی می کند، تاکید قرآن بر لزوم انفاق، به شیوه موازنه معکوس نوعی تناقض را برای خواننده معاصر آشکار می کند.
قرآن کریم معجزه همیشه جاویدی است که تمامی انسان ها را جهت هدایت و دستیابی به طریق صحیح زندگی دعوت کرده است. این کتاب آسمانی به بررسی باورها و شبهه های باطل یهودیان و علل ابطال آن پرداخته است.این مقاله درصدد مشخص کردن شبهات شاخص یهودیان است که توسط آنان در صدر اسلام مطرح شده و قرآن کریم با بیان «وَیَقُولُونَ عَلَى اللَهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ»، گفتار آنان را تکذیب کرده و در هر مورد انگیزه های پنهان آنان را آشکار کرده است و بجاست که روش های گوناگون قرآن کریم در مواجهه با شبهه هایی که یهودیان ابراز داشته اند، مورد مداقه قرار گرفته و جهت پاسخ گویی به شبهه های واردشده بر قرآن کریم در جهان امروز استفاده گردد