گفت وگو و نگارش دربارة مفاهیم و علوم قرآن، امری دشوار و نیازمند توجه جدی و بررسی ابعاد مختلف و آرای متفاوت است. مقالات علمی ـ پژوهشی باید مسئله محور، مستند و مستدل باشد و با تعمق در ابعاد و زوایای مختلف یک عنوان جزئی به تولید علم کمک کند. تحلیل و نقد این گونه نوشته ها نیز کاری دشوار و محتاج تکیه بر حقایق قطعی و مسلم است. مقالة «تفسیر قطعی سوگندهای قرآن مجید»، در کنار محسنات خود، نیازمند نقد اساسی است. این نوشتار از نوع پژوهش های بنیادی است و پس از توصیف برخی از نارسایی های مقالة مذکور به این حقیقت راه یافته است که فواصل آیات در خدمت مفاهیم ارزشمند و والای آن است و به صورت مستقل موضوعیت ندارد و بیان مصداق های گوناگون برای یک واژه نه تنها عامل سرگردانی نبوده، بلکه زمینة رشد و تعالی دانش تفسیر را فراهم آورده است.
از جمله راه هاى شناخت خداى سبحان شناخت شخصى یا شهودى اوست. قرآن کریم در برخى از آیات به این نوع شناخت اشاره کرده است. عالمان مسلمان، از جمله مفسران، مباحث فراوانى در باب مفاد آیات مربوط به این موضوع مطرح کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیف و تحلیل در پى بررسى مهم ترین این دیدگاه ها با تأکید بر دیدگاه تفسیرى آیت اللّه مصباح، از دو آیه 172 و 173 سوره «اعراف» است و به نتایج زیر دست یافته است: آیات سوره «اعراف» بر اصل مواجهه و شناخت حضورى بنى آدم نسبت به خدا دلالت داشته، ولى کیفیت و زمان و مکان آن بر ما معلوم نیست و در آیه بیان نشده است. در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز بر شخصى بودن شناخت یادشده در این آیات تأکید شده است. میزان شناخت شخصى بشر نسبت به خدا به اندازه ظرفیت وجودى محدود انسان است و او هرگز احاطه بر ذات خدا نخواهد یافت. افزون بر ذات خدا، شناخت حضورى اوصافى نظیر خالقیت، ربوبیت و رازقیت او نیز براى آدمى وجود دارد.
قرآن کریم با الگوسازی بخش هایی برجسته از زندگی انسان های کامل و گاه تکرار آن در آیات قرآن، درس های آموزنده ای به ما می دهد. در این میان، پاره ای از آیات قرآنی در نگاه نخست، چالش زا و مسئله برانگیز است. یکی از این موارد، شبهه هایی است که عصمت پیامبران را زیر سؤال می برد و از مهم ترین شبهه ها می باشد و یکی از این شبهه ها، سؤالی است که دربارة حضرت لوط(ع) مطرح است و اینکه چگونه ایشان ازدواج با دختران خود را به مشرکان پیشنهاد داده است. این مقاله با در نظر گرفتن آیات مربوط، راهکارهای برون رفت از این شبهه را از دیدگاه مفسّران، به ویژه علاّمه طباطبائی، مورد تحقیق قرار داده است و به این نتیجه دست یافته که از میان برون رفت هایی که در پاسخ به این شبهه ارائه شده، فقط برون رفت مبتنی بر نبودِ تشریع حرمت ازدواج با مشرکان در زمان حضرت لوط(ع) صحیح است و پاسخی موجّه به شمار می آید.