فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۶۹۵ مورد.
قانون راهبردى آورده هاى نبوى (ص) و حجّیّت سنّت
حوزه های تخصصی:
به منظور اثبات اهمّیّت و حجّیّت سنّت، بازخوانى و تحلیل بیش از 35 تفسیر نشان مى دهد که مفسّران با آنکه سبب نزول آیه 7 سوره حشر را درباره فىء بنى نضیر مى دانند، امّا برآنند که مفاد ذیل آیه، عام است. آراى مفسّران شیعه و سنّى، با اندک تفاوت در جزئیّات و تعبیرات، درباره چگونگى عمومیّت آیه، علّت وضع قانون آورده هاى حضرت رسول، حیطه نفوذ این قانون و ضمانت اجرایى آن، مشترک است. هیچ مفسّرى بر تخصیص آیه به تقسیم فىء تصریح نکرده است. اصل راهبردى آورده هاى رسول اکرم (ص)، میزانى است براى مسلمانان تا دین دارى خود را محک بزنند و باورها و قانون هاى زندگى را براساس آن تنظیم کنند. مفسّران، اطاعت بى چون و چرا و بدون تردید از آورده هاى حضرت رسول (ص)را نتیجه ضرورى این قانون مى دانند؛ چرا که پیامبر جز وحى چیزى نمى گوید و جز به خیر و صلاح، امر، و جز از شرّ و فساد، نهى نمى کند.
بررسی سندی و دلالی احادیث «راسخون فی العلم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائلی که از دیر باز مورد بحث و اختلاف بوده، این است که تأویل آیات قرآن را چه کسی می داند؟ از این رو، دو دیدگاه در بین دانشمندان علوم قرآنی به وجود آمده و مستند هر دو گروه آیه 7 آل عمران است که آیا در این آیه «راسخون» به «الله» عطف شده یا خیر؟ و اینکه آیا راسخون به تأویل قرآن آگاه هستند یا خیر؟ هر چند به حکم عقل و دلایل متعدد نقلی، آگاهی راسخان از تأویل قرآن روشن است، اما آنچه که در اینجا جای بحث دارد این است که راسخان در علم در این آیه چه کسانی هستند؟ از آنجا که تنها منابع ما در این مورد، روایات وارده از معصومین : است، در این نوشتار به بررسی و تحلیل این احادیث پرداخته و اعتبار این روایات را از نظر سند و دلالت بررسی کرده ایم. از رهگذر این بحث که روایات صحیح السند و صریح الدلالة نیز به آن گواهی می دهند، پیامبر(ص) و اهل بیت: تنها عالمان به علم تأویل و راسخان حقیقی در علم قرآن هستند.
بازشناسی تاریخی مکاتب غزالی، طبرسی و طنطاوی در حوزه تفسیر علمی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله به آن پرداخته شده، جستاری گذرا بر سیر تاریخی تفسیر علمی است که تلاش شده تا با ارائه فرایند تاریخی شکل گیری و تکثر انواع اندیشه های مربوط به اعجاز علمی، روش های به کار گرفته شده در آن مورد تحلیل و بازشناسی قرار گیرد تا در پرتو آن زمینه ای برای معرفت شناختی هر چه بهتر روش فهم معارف قرآنی فراهم آید.
با تقسیم ادوار تاریخی اعجاز علمی به چهار دوره: تکوین، تدوین، ترویج و تنقیح؛ روش های به کار گرفته شده در سه مکتب: غزالی، طبرسی و طنطاوی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت روش مکتب طبرسی در تعامل با اعجاز علمی قرآن به عنوان بهترین روش معرفی شده است.
اختلاف قرائات و نقش آن در تفسیر از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ازجمله پیش نیازهای تفسیر قرآن در اختیار داشتن قرائت ابلاغ شده از سوی پیامبر است از نظر علامه طباطبائی(ره) این قرائت اکنون در میان قرائت های مختلف پنهان است و به همین جهت برای بازیابی آن به قرائت های مختلف توجه کرده و با توجه به آنها تفسیر گران سنگ المیزان را نگاشته است. وی با رد تواتر قرائات و تنها مشهور دانستن آنها و منحصر ندانستن قرائت صحیح در قرائت عاصم، به قرائت های دیگر نیز توجه دارد؛ چراکه به باور ایشان سه خصیصه صحت سند، موافقت با قواعد عربی و مطابقت با رسم مصحف در این قرائات وجود دارد. از نظر علامه، قرائن بازیابی قرائت پیامبر عبارت اند از: أفصحیت، سیاق آیات، قواعد صرفی، سازگاری با مفاد آیات، دلیل عقلی و نیز روایات.
وی بر پایه روایات معصومین(ع) بر این باور است که ایشان به پیروی از قرائت مشهور فرمان داده اند و لذا از قرائت منسوب به ائمه(ع) تنها به عنوان مؤید یا به عنوان تفسیر آیات استفاده می کند.
مفسران شیعه و نقد روایات تفسیری با تأکید بر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تفسیر روایی در کنار روش های دیگر مانند تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر عقلی و اجتهادی، از شیوه های کهن و معتبر تفسیر و تبیین مفاهیم قرآن است و بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت روایات تفسیری را گاه به عنوان تنها دلیل و منبع و بیشتر در کنار دیگر دلایل مورد استفاده قرار داده اند؛ با این تفاوت که گروهی با اعتماد بیش از حد به منابع و جوامع روایی و بدون هیچ نقد و تحلیلی در مورد اسناد و متون آنها، بدان استدلال کرده اند، گروهی با وسواس بیش از حد بسیاری از روایات معتبر و قابل اعتماد را از چرخه تفسیر خارج ساخته اند و گروه سوم با نگاهی عالمانه، به نقد و تحلیل اسناد و به ویژه متون آنها پرداخته، روایات جعلی و ساختگی را شناسایی و جدا ساخته اند و به تبیین دلالت احادیث صحیح تفسیری در شرح مفاهیم قرآنی پرداخته اند.
این مقاله با بررسی تفاسیر معتبر شیعه و با تأکید بر تفسیر المیزان درپی اثبات این مدعاست که مفسران گران قدر مکتب اهل بیت^ در بهره گرفتن از روایات در تفسیر، بیشتر طریق عالمانه و اعتدالی را پیموده اند
بایستگی دانش بدیع در تفسیر؛ با نگاهی به تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز یکی از دغدغه های دانشمندان تفسیر و علوم قرآن، شمارش دانش های بایسته در تفسیر بوده است؛ چندان که علاوه بر کتب علوم قرآن در دیباچة بسیاری از تفاسیر نیز به این دغدغه پرداخته شده است. علم بدیع از دانش هایی است که بر بایستگی آن در دانش تفسیر پافشاری شده است؛ اما امروزه که گسست بین تفسیر قرآن و زیباشناسی آن جدی گرفته شده، این مسئله مطرح می شود که آیا دانش بدیع، تنها در زیبایی شناسی قرآن تأثیر دارد یا اینکه در تفسیر قرآن نیز نقش آفرین است؟ این مقاله با انگیزة بررسی همین موضوع و برای رسیدن به نتیجه ای روشن دربارة بایستگی دانش بدیع در دانش تفسیر می کوشد تا با نگاهی به تفسیر المیزان، به جایگاه شناسی دانش بدیع در روش تفسیری علامه طباطبایی بپردازد و نشان دهد که دانش بدیع از بایسته های تفسیر است و علامه طباطبایی نیز در فرایند تفسیر آیات الهی از این دانش بهره برده است.
وجوه و توسعه معنایی آیات قرآن در اندیشة علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از منظر علامه طباطبائی، آیات قرآن دارای وجوه معنایی است که در دو جهتِ معناشناسانه و آسیب شناسانه توسعه می یابند. در بُعد معنا شناسانه وجوه و بطون معنایی، امری نسبی و در گرو متغیرهای مرتبط با متن و فرد مفسر است. اما بعد آسیب شناسانه ناظر به مسئلة تفسیر به رأی و شامل وجوه معنایی گوناگونی است که مبتنی بر ضوابط و مبانی صحیح فهم و مستند به دلایل نقلی یا عقلی نیست. از نظر علامه، تفسیر به رأی و ارائة وجوه ناصواب معنایی از آیات، محصول به کار نبستن مبانی و قواعد صحیح تفسیری و دوری از آموزه های قرآن و عترت است. در اندیشة علامه، وجوه پذیری قرآن به معنای کثرت قرائت ها و برداشت ها از متن ـ آن گونه که برخی از اندیشوران غربی می انگارند ـ نیست؛ بلکه ناظر به دو بعد معناشناسانه و آسیب شناسانه است که پذیرش اوّلی و نفی دومی بر اساس سیری روشمند و با توجه به اصول و قرائن لفظی، نقلی و عقلی صورت می پذیرد.
واقع نمایی قرآن و تأثیر آن در تفسیر از دیدگاه علامه طباطبائی (با تأکید بر ابعاد بلاغی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در تعابیر بلاغی خویش از قبیل تشبیهات، مجازها و استعاره ها زبان بیان واقع داشته است. مقالة حاضر به هدف اثبات این موضوع با توجه به دیدگاه علامه طباطبائی و پاسخ گویی به شبهات مربوط، به نگارش درآمده است.
در میان اقسام تشبیه، تشبیه وهمی در قرآن به کار نرفته و نمونه های ادعایی آن از قبیل تشبیه شکوفة درخت جهنم به سرهای شیاطین و جن زدگی دیوانگان، مصداق این نوع تشبیه نیست.
مجاز و استعارة قرآنی نیز، در عالم واقع، پشتوانه دارد و همین، ملاک صحت یا خطای کاربرد مجاز و استعاره است.
در میان اقسام مبالغه، دو قسمِ تبلیغ و اغراق که از امکان عقلی بهره مندند، در قرآن یافت می شوند؛ اما غلوّ که فاقد امکان عقلی است، در قرآن به کار نرفته و نمونه های گفته شده را می توان پاسخ داد.
نمود دیگر بلاغت در قرآن، قصه های قرآنی است که نویسندگانی برخی از آنها را به جهت ظاهر تمثیلی، غیرواقعی دانسته اند، ولی سخن آنان پذیرفتنی نیست.
تأملی بر مقالة «تأملی در نظریة علامه طباطبائی در مفهوم امامت در آیة ابتلا»
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم آیات پرشماری را با موضوع هدایت و با تعابیر مختلف و متناسبِ مقام سخن، مطرح می کند. مفسران ذیل این دسته آیات به ارائة دیدگاه های خود دربارة تبیین معنای هدایت همت گماشته اند. یکی از این تعابیر واژة امام است که در آیة ابتلا آمده است که صاحب نظران ذیل آن به بیان دیدگاه های خود پرداخته اند. در این میان صاحب تفسیر المیزان با برداشتی بدیع به تفسیر آن اقدام کرده است. در رد برداشت ایشان مقاله ای با عنوان «تأملی در نظریة علامه طباطبائی در مفهوم امامت در آیة ابتلا» در شمارة پنج مجلة معرفت کلامی چاپ شد. نویسندة مقاله با رد تفسیر مذکور معنای آن را شأنیت دار شدن حضرت ابراهیم(ع) نسبت به اجرای احکام دانسته است. ما در نوشتار حاضر با بررسی ادلة علامه طباطبایی و نیز ادله و مبنای نویسنده بار دیگر نظر علامه را احیا و اثبات کرده ایم. در این مقاله از روش کتابخانه ای در تحقیق و روش قرآن به قرآن در تفسیر بهره جسته ایم.
مفاهیم جدید: هرمنوتیک در قرآن کریم (بررسی تأویل در حوزه های متون اسلامی، مکاتب باطنی، فقه و اصول)
معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)
حوزه های تخصصی: