فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۴۳ مورد.
از کرامت جاهلی تا کرامت قرآنی؛نشانه شناسی فرآیندهای گفتمانی «کرامت» در قرآن با تکیه بر الگوی تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی تنشی (tensive) که متعلّق به گستره نشانه شناسی پساگریماسی محسوب می شود، به سوی «فرآیند تولید و دریافت معنا» جهت یافته است. الگوی تنشی، دو بُعد بنیادین ادراک را به مثابه ابعاد و ظرفیّت های معناسازی در نظر می گیرد: بعد فشاره ای (درونی، احساسی) و بعد گستره ای (بیرونی، شناختی)، به مثابه ظرفیت های پیشامعنایی، به ترتیب معرِّف «سطح بیان» و «سطح محتوا» هستند. سطوح مشخصی از فشاره و گستره پیوند می یابند و در محل هم پیوندی آنها نشانه-معنا شکل می گیرد. ابعاد فشاره ای-گستره ای شاخص هایی کمّی و قابل سنجش اند و این ویژگی الگوی تنشی را به ابزاری دقیق در تحلیل فرآیند گفتمانی هر نشانه-معنا، از جمله نشانه-معناهای قرآنی، تبدیل می کند. در این مقاله، ضمن معرفی نشانه شناسی تنشی به حیطه مطالعات قرآنی کوششی که نخستین گام در این مسیر است از باب نمونه، فرآیندهای گفتمانی و صورت بندی نشانه-معنای کرامت در قرآن کریم، با تکیه بر الگوی تنشی مطالعه شده است. فرآیندهای گفتمانی کرامت انسانی در قرآن کریم، در دو سطح تنشی محقق شده است: در سطح نخست، شاکله کرامت پیشینی (در فرهنگ جاهلی) که ناظر به افراد دارا و متعلق به تباری خاص بوده، به چالش کشیده شده، «کرامت عام» انسانی با دو مؤلفه ی انتساب تبار همه انسان ها به آدم علیه السلام به مثابه مخلوقِ برتری یافته بر فرشتگان، و برخورداری تمامی آدمیان از نعمت های خداوند، صورت بندی شده است. در سطح دوم تنشی، «کرامت خاص» انسانی در پیوند با ایمان و عمل صالح انسان صورت بندی شده است. این کرامتِ عند الله است که تنها مؤمنان و پرهیزکاران به آن دست می یابند.
آسیب شناسى تفسیر موضوعى
منبع:
معرفت ۱۳۸۵ شماره ۱۰۷
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی قوامیت مرد بر زن در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زن و مرد از نظر تکوینی دارای وجوه تشابه و تمایزند، زنان از نظر احساسات و مردان از نظر تعقل و توان جسمی قوی هستند. احکام متفاوت اجتماعی زن و مرد در اسلام، ریشه در این تفاوت دارد. سید محمدحسین طباطبایی و محمد رشیدرضا در تفاسیر خود، راز تفاوت این احکام را در تفاوت مسئولیت های هر یک در اجتماع می دانند. اختلاف نظر دو مفسر در این است که رشیدرضا دایره قیومیت در آیه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» را شامل تمام اوامر و نواهی شوهر می داند و طباطبایی آن را در حیطه خانواده و مسائل کلان جامعه می نگرد، در عین حال که در محیط خانواده، قائل به انحصار آن در استمتاع و حفظ عفت و اموال شوهر است؛ به نظر می رسد از سویی با توجه به عدم ولایت مطلق مرد بر زن، اوامر و نواهی شوهر را مشمول دایره قیومیت دانستن و از سوی دیگر با عنایت به صدر و ذیل و قرائن داخلی و خارجی آیه، فراتر دانستن قیومیت از امور خانوادگی، محل تأمل است.
تفسیر موضوعی از نگاه شهید صدر
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر تفسیر آیات تاریخی با تأکید بر قاعده العبرة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از قواعد تفسیری رایج در تفسیر آیات تاریخی که سبب نزول مشخصی دارند و ناظر به زمان و مکان خاصی هستند، قاعده «العبره بعموم اللفظ لا بخصوص السبب» است. مجرای این قاعده، آیاتی است که لفظ عام و سبب خاص داشته باشند. مدلول قاعده نیز نوعی تعمیم در تفسیر آیه مبنی بر لزوم خروج از مورد نزول است. شاخصه های این قاعده عبارتند از: تمایز مفاد قاعده از مفاد اصاله الاطلاق، نسبی بودن خاص و عام و تعمیم در سطح تفسیر توسعه ای. این قاعده نسبت به «لفظ عام و سبب عام» و «لفظ خاص و سبب خاص» که تعمیم در مورد آنها بی معنا است، جریان ندارد. از آنجایی که تعمیم به معنای تعمیم حکم است و در نقل تاریخ در آیات تاریخی، حکمی وجود ندارد، این قاعده در این دسته از آیات نیز، جاری نمی گردد. زمینه هایی که موجب شده است تا این قاعده به تفسیر قرآن اختصاص یابد، عبارتند از: عدم تطابق غالبی لفظ و سبب در قرآن و جدایی حداکثری متن از فضای متن در قرآن.
بررسی و تحلیل اختلافات تفسیری فریقین پیرامون وراثت انبیا در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیات مختلفی از جمله آیات: 16 سوره نمل و 6 سوره مریم در باره وراثت انبیا به صراحت سخن گفته است. بحث وراثت پیامبران^ از مباحث چالشی و مورد اختلاف مفسران فریقین است. دراین باره دو فرضیه مطرح است: یکی اینکه حکم پیامبران در مسئله ارث مانند حکم سایر مردم است؛ ازاین رو انبیا برای دیگران ارث می گذارند و از دیگران نیز ارث می برند؛ دیگر اینکه حکم آنان به جهت شأن و رتبه پیامبری با سایر مردم متفاوت است؛ بدین معنا که آنان برای دیگران مالی را به ارث نمی گذارند و از کسی نیز چیزی به ارث نمی برند.
ارث به دو نوع: مادی و معنوی، قابل تقسیم است. مفسران فریقین در زمینه وراثت معنوی انبیا اتفاق نظر دارند اما درباره وراثت مادی آنان دارای اختلاف نظر هستند. این مقاله با فروگذاری مشترکات تفسیری فریقین در این موضوع، به بررسی دیدگاه های اختلافی مفسرین می پردازد.
نگاهی به تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائلی که در عرصه تفسیر قرآن، ذهن جمعی از فعالان این عرصه را به خود معطوف ساخته، تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول است. این گروه بر این باورند که این سبک از تفسیر نقش بی بدیلی در کشف نکات روانی، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی آیات قرآن دارد که از آن جمله تدریجی بودن مسائل تربیتی و اخلاقی و پیشرفت پلکانی در مبارزه با مشرکان و منکران است. این عده معتقدند که بدون اتخاذ این روش، فهم درست مفاهیم قرآنی و دستیابی به اصول تربیتی و هدایتی قرآن، امکان پذیر نیست و یا دست کم بسیار دشوار است. در این مقاله با اشاره به وحیانی بودن ترتیب موجود و ورود در دو مقوله کیفیت ترتیب موجود در تفسیر امیرمؤمنان× و نزول دفعی و ترتیب موجود در آن، به اثبات رسیده که نه تنها پیمودن روش تفسیر بر اساس ترتیب نزول ضرورتی ندارد بلکه ممکن است گفته شود که خلاف مصلحت و حکمت است.
مفسران شیعه و نقد روایات تفسیری با تأکید بر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تفسیر روایی در کنار روش های دیگر مانند تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر عقلی و اجتهادی، از شیوه های کهن و معتبر تفسیر و تبیین مفاهیم قرآن است و بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت روایات تفسیری را گاه به عنوان تنها دلیل و منبع و بیشتر در کنار دیگر دلایل مورد استفاده قرار داده اند؛ با این تفاوت که گروهی با اعتماد بیش از حد به منابع و جوامع روایی و بدون هیچ نقد و تحلیلی در مورد اسناد و متون آنها، بدان استدلال کرده اند، گروهی با وسواس بیش از حد بسیاری از روایات معتبر و قابل اعتماد را از چرخه تفسیر خارج ساخته اند و گروه سوم با نگاهی عالمانه، به نقد و تحلیل اسناد و به ویژه متون آنها پرداخته، روایات جعلی و ساختگی را شناسایی و جدا ساخته اند و به تبیین دلالت احادیث صحیح تفسیری در شرح مفاهیم قرآنی پرداخته اند.
این مقاله با بررسی تفاسیر معتبر شیعه و با تأکید بر تفسیر المیزان درپی اثبات این مدعاست که مفسران گران قدر مکتب اهل بیت^ در بهره گرفتن از روایات در تفسیر، بیشتر طریق عالمانه و اعتدالی را پیموده اند
درآمدی بر نقش غالیان در علوم قرآنی و تفسیر در حوزه عدم تحریف و تأویل آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پدیده هایی که در جهان اسلام رخ نموده، پدیدة غلوّ است. این پدیده از جهات متعددی دارای اثراتی در جهان اسلام بوده که یکی از این اثرات، استفاده از جعل حدیث در راستای اهداف غالیانه در این حوزة فرهنگی است. احادیث جعلی در حوزة غلوّ موضوعات متعدّدی را شامل می شوند که شناسایی آن ها بر حدیث پژوهان امری ضروری است.
همچنین به نظر می رسد پدیده غلوّ در حوزة علوم قرآنی و تفسیر نیز وجود داشته و اثراتی برجای نهاده است که از جمله نمودهای این حضور را می توان در تأویلات نابجا و تبلیغ عقیدة تحریف قرآن و جعل احادیثی در هر دو موضوع مشاهده کرد. در این مقاله تلاش شده است این موضوع در بوته نقد و ارزیابی قرار گیرد.
تفسیر آیه النور
بررسی تآویل عرفانی تفسیر سهل تستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر تستری از منظر تاریخی به قرن سوم هجری باز می گردد که از نزدیک ترین تفاسیر قرآن به عصر نزول است. رنگ و لعاب عرفانی و نیز اشتمال آن بر جنبه های کلامی و ادبی از سوی دیگر بر اهمیت آن می افزاید. مهم ترین جنبه این تفسیر، صبغه عرفانی آن است که همواره عارفان و عالمان پس از او به آن توجه داشته اند و بر آنان تأثیر گذاشته است. تستری ضمن تأکید بر صبغه عرفانی، از حدیث و لغت نیز بهره برده است. او در کنار توجه به باطن و تأویل عرفانی آیات، و تمرکز بر آن، به مدد قواعد ادبی و احادیث نبوی، تفسیر ظاهری را نیز مغفول نگذاشته است. تأویلات تستری بدون قاعده و معیار نیست. استفاده های مکرر از نگاه انفسی در آیات آفاقی و نیز آیات ناظر به روابط بشری نشان از قاعده مندی این روش دارد. به دست دادن تبیین رحمانی و اخروی از آیات عذاب و آیات مربوط به دنیا از دیگر قواعد عرفانی است که وی از آن بهره برده است. استفاده از رویکرد موعظه ای در ذیل برخی آیات راجع به صبر، رضا و توکل و ... نیز از جمله رویکردهایی است که بعد از وی نیز دنبال شده است. این مقاله با نشان دادن ضابطه مندی تأویل عرفانی وی، در صدد به دست دادن معیارهایی در این زمینه است.
مبانی و پیش فرض های رویکرد تفسیر ترتیب نزولی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله سبک های تفسیری نوپدید، تفسیر قرآن به ترتیب نزول است. درخصوص اعتبار و روایی این روش و پیامدهای آن، داوری هایی شده است. بخش عمده ای از این داوری ها مربوط به پذیرش وجود یا عدم وجود مبانی و پیش فرض های محکم در باره این روش است. تدریجی بودن نزول قرآن و تناسب آن با روش تفسیر نزولی، توقیفی بودن ترتیب نزول به استناد مصحف امام علی×، اجتهادی بودن ترتیب کنونی، سازگاری تفسیر موضوعی با ترتیب نزول و امکان تعیین ترتیب نزول به استناد روایات ترتیب نزول، به عنوان پیش فرض های اصلی این روش مطرح است. درباره فواید ادعایی این روش و مبانی و پیش فرض های آن نقدهایی انجام یافته است. اگرچه برخی از ایرادهای مربوط به فواید این روش، به جا و صحیح است؛ اما بخش عمده ای از ایرادهای مربوط به مبانی و پیش فرض های روش مزبور، وارد نبوده و قابل نقد است؛ چنانکه بدون پذیرش این پیش فرض ها، اقدام به تفسیر ترتیب نزولی، موجه نیست.
تحلیل انتقادی طبقه بندی تفاسیر و ارائة مدل مطلوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مأخذشناسی تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
تفسیرپژوهی حوزه جدیدی از مطالعات قرآنی است که مطالعات تفسیرپژوهان را مورد مطالعه قرار می دهد. از جمله مباحث مهم این حوزه، طبقه بندی تفاسیر در نظامی روشمند و تدوین الگویی مطلوب و علمی است که دستیابی به آن به دلیل وجود آسیب ها و چالش هایی دشوار می نماید. این مقاله در گام نخست، این چالش ها را شناسانیده و در گام دوم، بعد از ارائه شاخصه های لازم، الگوی نسبتاً جامع و روشمندی را ارائه کرده است. این الگو بر پایه محدودسازی اصطلاحات فراوان روش تفسیر به سه اصطلاح «روش»، «گرایش» و «سبک» تدوین شده و سپس ساختار آن توسعه یافته و به صورت مدلی به نسبت خالی از آسیب های مطرح شده و برخوردار از جامعیت نسبی ارائه شده است.
تفسیر علوم قرآن و منابع آن
منبع:
حوزه سال ۱۳۶۵ شماره ۱۸
حوزه های تخصصی:
تفسیر مقارن/ تطبیقی؛ فرازبانی لغزان و لرزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تفسیر مقارن/ تطبیقی» به مثابه ایده و پدیده ای نو، نیازمند پرسش و سنجش منطقی، روش شناختی و معرفت شناختی است. سنجش تحلیلیِ تلقی های موجود، نشان می دهد جز درکی خام از عنصر «مقارنه» که آن ها را به یکدیگر پیوند داده است، درک و درد مشترکی درباره این تفسیر وجود ندارد. درک بسیط از مقارنه و تکیه صِرف بدان و بی بهره گی و بیگانگی از چند و چون تجارب مطالعات مقایسه ای در سایر قلمروهای معرفتی، تلقی های موجود را به کوشش های نافرجام و ناتمامی بدل ساخته است، به طوری که پرسش های تفسیرپژوهانه بسیاری را چنان که باید پاسخ درخوری نداده یا اساساً بی پاسخ نهاده اند و حتی در نشان دادن مرز میان این تفسیر با سایر گونه های تفسیری و حتی مطالعات مقارن غیرتفسیری ناتوانند. بخشی از این ناتوانی ها نیز به اتکاء به یک ابزار تفسیری (مقارنه)، به مثابه یک مؤلفه تفسیر بازمی گردد. تفسیر مقارن/ تطبیقی به مثابه یک فرازبانِ نوپدید در ساحت تفسیرپژوهی قرآن، فرازبانی لرزان و لغزان و همچنان با دشواره های بسیاری روبه روست.
شیوه هاى تفسیر موضوعى قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله شیوة مطالعات موضوعى قرآن که تفسیر موضوعى نامیده مى شود، بررسی می شود و پیشینة آن در احادیث پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و بحار الانوار علامه مجلسى ردیابى شده و سپس به سه قسم تقسیم شده است: اول، تفسیر موضوعى درون قرآنى (شیوه سنتى) و دوم، تفسیر موضوعى تطبیقى (بین شیعه و سنى و بین قرآن و کتب مقدس) و سوم، تفسیر موضوعى میان رشته اى که در دهه هاى اخیر بین قرآن و علوم روز در زمینه هایی چون سیاسى، اقتصادى و تربیتى مورد توجه قرار گرفته است.
فرآیند تفسیر موضوعى و آسیب هاى آن همچون تقطیع آیات و غفلت از قرائن، و تحمیل دیدگاه ها بر قرآن از دیگر موضوعات مورد بررسی در این مقاله است.
تفسیر تجزیه ای و تفسیر موضوعی
حوزه های تخصصی: