فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
تفسیر «من وحی القرآن» از تفاسیر معاصر شیعی است. محمدحسین فضل الله مفسری است که در تفسیر خود بر ظواهر قرآنی تأکید می ورزد و یکی از مبانی خود را در تفسیر اعتماد به ظواهر قرآنی بیان می کند. استفاده از ظهور در تفسیر وی انواع گوناگونی دارد. فضل الله از مجموع این ظواهر استفاده های گوناگونی چون تأیید یک احتمال تفسیری، نقد و ردّ نظر مفسران دیگر و نقد روایات تفسیری بهره می برد. وی در اکثر موارد همراه با ذکر ظهور، قرائن و شواهدی از قبیل قرائن منفصل قرآنی، روایی یا عقلی را یادآور می شود تا استظهار خود را تأیید کند. با این وجود فضل الله درجایی که قرائنی قرآنی، روایی یا عقلی مبنی بر اراده خلاف ظاهر در میان باشد از ظهور الفاظ دست برمی دارد؛ ولی پایبندی بیش از اندازه ی فضل الله به ظهور در برخی از آیات موجب شده است که وی در ورطه ی افراط افتاده و در معنای ظاهری الفاظ جمود پیدا کند و آرایی خلاف مشهور مفسران و به ویژه مفسران شیعه ارائه دهد.
سطح شناسی پیوستگی آیات در تفسیر فخر رازی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فخر رازی نخستین مفسری است که بیشترین توجه را به بحث پیوستگی آیات داشته و تحولی شگرف از جهت کمی و کیفی در ارتباط میان آیات به وجود آورده است. او سطوح ارتباط را در سه سطح تعریف می کند. سطح نخست را در پیوستگی میان بخش های مختلف یک آیه می بیند. سطح دوم را در پیوستگی آیات یک سوره اعم از آیات همجوار و غیر همجوار می داند. و سطح سوم را در پیوستگی میان آیات دو یا چند سوره همجوار و غیر همجوار تعریف می کند.
پژوهش پیش رو به روش کتابخانه ای و تحلیل و بررسی نظریات تفسیر فخر رازی و مقایسه با دیگر تفاسیر به سامان رسیده و نتیجه آن، بیان انواع سطح شناسی در تفسیر فخر رازی و اثبات جایگاه وی در رشد کمّی و کیفی دانش پیوستگی آیات و بهره گیری از نظریات ایشان است.
مبانی رویکرد تاریخی در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم دارای آیات تاریخی فراوانی است که، توجه به تاریخ عصر جاهلی و شناخت شرایط عصر نزول و حوادث صدر اسلام در فهم و تفسیر بسیاری از آیات آن از ضرورت و اهمیت فراوانی برخوردار است. در واقع، آگاهی از تاریخ که قرآن به گونه ای اشاره وار از آن یاد کرده، موجب روشنی مفاهیم آیات مربوط به این نوع می گردد؛ شناخت آداب و رسوم مختلف عصر جاهلی مانند آداب و رسوم عبادی و مناسک حج، آداب و رسوم اجتماعی و خانوادگی و آداب و رسوم اقتصادی و تجاری در فهم و تفسیر آیات مرتبط با آن نقش دارد. آن سان که آگاهی از تاریخ عصر نزول نیز نقش مهمی در حل تناقض ظاهری آیات، رفع ابهام از چهره آیات، شناخت آیات مکی و مد نی و ترتیب نزول، و شناخت احکام ثابت و متغیر و ناسخ و منسوخ دارد. به گو نه ای که در بسیاری از موارد، بدون اطلاع از تاریخ، فهم و تفسیر آیات، ناممکن می گردد یا مفاد آنها در هاله ای از ابهام باقی می ماند.
آسیب های مبنایی و روشی قرآنیون در فهم و تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از جریان های تفسیری معاصر اهل سنّت که می توان ریشه های آن را در قرون اولیه و میانی بازکاوی نمود، جریان قرآنیون یا اهل قرآن است که متأثر از دیدگاه های درون دینی و برون دینی، با قرآن بسندگی و انکار نقش سنّت در شناخت دین، رو به گسترش نهاده است. از آنجا که مبانی این جریان مانند جامعیت تفصیلی حقایق قرآن، نفی وجود ابهام در احکام و آموزه های دینی در سایه امکان و جواز تدبر و تعقل در قرآن و انکار نقش سنّت در شناخت دین به دلایلی مانند وحیانی نبودن، شرک آمیز بودن، ظنّی بودن، مخدوش بودن، تاریخی و زمان مند بودن، تفرقه انگیز بودن و قابل احراز نبودن نسبت سنّت به پیامبر (ص)، می تواند به گسترش نگاه منفی به سنّت و رأی گروی و تأویل گروی در برداشت از مفاهیم و مدالیل آیات قرآن منجر گردد، در این نوشتار تلاش شده است تا با روش کتابخانه ای و رویکردی تحلیلی انتقادی، نخست بسترهای پیدایش این اندیشه روشن گردد و سپس به آسیب های مبنایی و روشی قرآنیون در فهم و تفسیر قرآن پرداخته شود.
روش تفسیر نزد ابن سینا و مقایسه آن با ابوحامد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
طریقه حکمای اسلامی در تفسیر متون وحیانی و الهی همواره با مخالفت اهل ظاهر مواجه بوده است. ابن سینا همه معارف از جمله معارف عقلی و وحیانی را افاضه عقل فعال می داند و به این ترتیب وحی و عقل را هم سنخ هم می شمارد و معتقد است حکیمی که با عقل به کشف مراتب هستی می پردازد به معنای آیات نیز دست می یابد و می تواند معنای رمزی و تمثیلی آیات قرآن را با عقل خود کشف کند. در مقابل، غزالی با تأکید بر حفظ ظاهر، عموم را از هرگونه تفسیر پرهیز داد و مسیر سلفی گری را توضیح و توجیه کرد؛ اما او نیز پس از تحول به عرفان، راه باطن را پسندید و در تفسیر به همان طریقی رفت که ابن سینا را به سبب آن محکوم می کرد. با مقایسه تفسیر ابن سینا و غزالی از آیه نور، شباهت و یکسانی این دو در اصول تأویل به رغم اختلافات جزئی بیش تر معلوم می شود. این تغییر موضع غزالی گواه بر این حقیقت است که اعتقاد به مراتب هستی و سایر اصول با ظاهرگرایی جمع پذیر نیست و این مبانی به همین شیوه تفسیری می انجامد. بنابراین، در تفسیر می توان با حفظ اعتدال، مسیر صحیح تأویل و تفسیر را بر این اساس به دست آورد.
فقه الحدیث «السکوت ذهب»
حوزه های تخصصی:
از آنجا که احادیث منقول از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام، مفسِّر آیات قرآن و سرلوحه زندگی افراد بشر است، به دست آوردن مراد آن بسیار بایسته است؛ زیرا هر کدام از این احادیث در شرایط و بنا به علل خاصی و به منظور معینی از ایشان صادر شده است. یکی از این احادیث که می تواند در زندگی هر شخص، نقش مهمی ایفا کند، حدیث «السکوت من الذهب» است.
این مقاله با تجزیه و تحلیل منابع کتابخانه ای، به این نتیجه رسیده است که سکوت و سخن گفتن هریک جایگاهی دارند و همانطور که سکوت مانند طلا ارزشمند است، سخن گفتن نیز در مواقعی با گرفتن حق و براندازی باطل برابری می کند.
کاربست روش پرسش و پاسخ در تبیین عقاید (در قرآن و حدیث)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تبیین اعتقادات در متون اسلامی، از اصول ویژه ای پیروی می کند و بر روش های متعددی استوار است. یکی از روش های نسبتاً پربسامد در لسان قرآن و روایات، روش به کارگیری پرسش و پاسخ است. این روش، به دلیل اینکه ذهن مخاطب را به تحرک وا می دارد و او را درگیر با مسئله می کند، دارای اثربخشی فوق العاده ای نیز می باشد. بهره گیری از پرسش و پاسخ خود دارای شیوه های متعددی است، از جمله: پاسخ دادن به پرسش های صریح مخاطب، پاسخ دادن به پرسش های مقدّر مخاطب، ایجاد پرسش در مخاطب، طرح پرسش های انکاری و تغییر و جهت دهی پرسش مخاطب.
معناشناسی تأویل و اعتبار معرفت شناختی آن در آراء ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نصر حامد ابوزید به عنوان یکی از اندیشمندان معاصر عرب و از شخصیت های مهم جریان نومعتزله، دیدگاه های خاصی را درباره فهم و تأویل متون دینی به ویژه قرآن ارائه کرده که برخی از آنها باب مجادلات فراوانی را گشوده اند. ابوزید با استفاده از تحلیل های زبان شناسانه مفهوم جدیدی از تأویل ارائه می کند و با نگاهی که به لایه های معانی متون دارد، هر نوع مفهوم گیری از آیه را داخل در تأویل می داند. او تلاش می کند نگاه رسمی عالمان دینی به متون را مورد انتقاد قرار دهد و اختلاف در نوع تأویل متون را چیزی شبیه به اختلاف در اجتهاد می داند. وی با طرح بحث تأویل و تلوین، تأویل های ایدئولوژی محور از متون دینی را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است تلوین همان قرائت مغرضانه و دخالت دادن ایدئولوژی در فهم متون است. به تعبیر دیگر، وی برای تأویل متعهد به ایدئولوژی، اعتبار و ارزش معرفت شناختی قائل نیست و معتقد است تأویل باید بدون هر گونه انقیادی انجام شود. او تأویلی را معتبر می داند که در آن نگاه ایدئولوژیک و متعصبانه دخیل نباشد.
ابوزید موضع معتزله در فهم قرآن را می ستاید و معتقد است آنان نخستین گروهی بودند که تأویل متون قرآن را با روشی درست آغاز کردند، چراکه در فهم متن، عقل را به طور مستقل به کار می گرفتند و برای عقل هیچ تعهد و وابستگی ای نسبت به شرع قائل نبودند. امروزه نیز باید با همین عقل آزاد و رها سراغ تأویل متون دینی رفت. به اعتقاد ابوزید در مواجهه با متون دینی هدف از فعالیت معرفت شناسانه به طور عام و عمل قرائت به طور خاص، کشف حقایقی از وجود است که در سطحی خارج از افق ذات شناساننده یا خواننده قرار دارد و این همان تأویل صحیح است. در این مقاله دیدگاه های وی درباره مفهوم تأویل و ارزش معرفت شناختی آن مورد بررسی قرار گرفته است.
قواعد تفسیر در سخنان معصومین
حوزه های تخصصی:
هر علمی، قواعد واصولی دارد. رعایت آن قوانین واصول، ازمهمترین امور به شمار می رود. در علم تفسیر قرآن برای درک صحیح و نزدیک به واقع از کلام الهی، اصول و قواعدی لازم است.
قواعد تفسیر، مجموعه ضوابط کلی ای را در بر می گیرد که مفسر با رعایت آنها، به تفسیر قرآن می-پردازد. توجه به انواع قرائن کلام، درنظر گرفتن قواعد ادبی، مبنی بودن علم وعلمی و ... از جمله قواعد تفسیر است.
در این مقاله، اصول و قوانین تفسیر، از دیدگاه روایات منسوب به معصومین ارائه می شود. از این رو ابتدا به ذکر هر قاعده، مبادرت شده و در پایان، روایات و احادیثی، مرتبط به آن قاعده یا به صراحت و یا به نحو تلویحی عرضه خواهد شد.
«تفسیر به ترتیب نزول» مبانی، فوائد، چالش ها، بایسته ها
حوزه های تخصصی:
تفسیر تنزیلی یکی از روش های جدید تفسیری است که در چند دهه اخیر مورد توجه گروهی از مفسران قرآن کریم قرار گرفته است. رویکرد به تفسیر تنزیلی نوعی برگشت به روش تفسیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تعلیم و تفسیر طبیعی آیات همگام با نزول و مصحف حضرت علی علیه السلام دانسته شده و مفسران این روش معتقدند این روش به دلیل نوع نگاه ترتیب نزولی به قرآن، دستاورد های جدید و مهمّی را در بر داشته و گشوده شدن باب های جدید و کاربردی از دانش قرآنی مورد نیاز جامعه انسانی امروز را در پی خواهد داشت. گروهی از مفسران تنزیلی تاکید دارند که با تفسیر همگام با نزول می توان به یافته های مهمّی در شناخت سیر تغییر و تحول مخاطبان، جامعه و چگونگی حل بحران های فرهنگی امروزی دست یافت، که این یافته ها می تواند ما را در دستیابی به الگویی کاربردی برای حل چالش های مدیریتی و فرهنگی امروز جامعه اسلامی، یاری رساند. چالش هایی جدی در مسیر اثبات این روش تفسیری و دستیابی به فوائد آن مد نظر مفسران تنزیلی وجود دارد. از آنجا که این روش تفسیری در برابر روش متداول تفسیر مصحفی با پیشینه بیش از چهارده قرن، قد علم کرده است، مورد مناقشه و تردید جدی بسیاری از دانش پژوهان قرآنی قرار گرفته است. در این پژوهش سعی شده است با چینش مبانی، معرفی و ارزیابی پیشینه، بررسی دلایل مخالفان و موافقان و فوائد و دستاوردهای احتمالی، به چالش های موجود، پیش رو و بایسته-هایی که مفسران این روش باید به آن توجه داشته باشند، پرداخته شود.
بازخوانی نظریه شهید صدر در تفسیر موضوعی قرآن کریم با تکیه بر اندیشه هرمنوتیکی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهید سید محمد باقر صدر از معدود اندیشمندانی شمرده می شود که در زمینه تفسیر موضوعی قرآن کریم اقدام به نظریه پردازی نموده است. مفهومِ محوری در نظریه ایشان «استنطاق» است که به معنای ارائه پرسش های جدید به قرآن جهت اخذ پاسخ های مناسب از آن می باشد. عدم توضیح مبسوط این نظریه توسط ایشان از سویی و کارآمدی فراوان آن از سوی دیگر بسط این نظریه را ضروری می سازد. وجود «الگوی گفتگو» در نظریه هرمنوتیک فلسفی گادامر که دارای همسانی الگویی با نظریه شهید صدر است، زمینه را فراهم می آورد که با استفاده از «روش مطالعه تطبیقی نامتوازن» دست به بازخوانی نظریه شهید صدر زده و آن را در قالب نظریه ای بسط یافته ارائه نمود.
از رهگذر این مطالعه تطبیقی، پی جویی مؤلفه هایی همچون گفتگوی معرفتی مفسّر و قرآن، لایه های گوناگون معنای قرآن، لایه های مختلف فهم مفسّران، پرسش سازی های مبتنی بر نیازهای عصری و پاسخ یابی های متناسب با این نیازها در نظریه شهید صدر ممکن می گردد. این پژوهش علاوه بر روشن ساختن ابعاد نظریه شهید صدر، اهمیت پرداختن به تفسیر موضوعی در کنار تفسیر ترتیبی را نیز معلوم می دارد.
مقایسه دو تفسیر علامه طباطبائی (المیزان و البیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علّامه طباطبائی، پیش از «المیزان»، تفسیر «البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن» را با اهتمام به روایات تفسیری و تلاش در جهت بیان سازگاری میان قرآن و روایات، نگاشتند. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی به هدف شناساندن آن دو تفسیر و بیان امتیازات «المیزان»، به اشتراکات و تفاوت های آن دو می پردازد. دو تفسیر مزبور، اشتراکاتی مانند بیان هدف سوره و بررسی روایات دارند.
در تفاوت های شکلی ساختاری، «المیزان» در پرداختن به تفسیر آیات، از جامعیت نسبی برخوردار است. نقل و بررسی روایات تفسیری، در پایان بحث تفسیری و طرح مباحث موضوعی مستقل در «المیزان» آن را متمایز از «البیان» ساخته و در نهایت، اینکه برخی عبارت های «البیان» در «المیزان»، اصلاح شده است.
در تمایزهای شکلی محتوایی، شاخصه مهم «المیزان»، تنوع در تفسیر قرآن به قرآن و توجه به نقش سیاق است که در «البیان» به آن گستردگی نیست. همچنین در «المیزان» برخی از قرائات آیات، بررسی شده و شبهات قرآنی پاسخ یافته است. منابع «المیزان» نیز بسیار گسترده تر است.
روش علامه طباطبایی در تفسیر«البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن» در مقایسه اجمالی با تفسیر «المیزان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموم محقّقان، علامه طباطبایی را بیشتر با کتاب المیزان فی تفسیر القرآن می شناسند؛ امّا آنچه درباره ایشان کمتر بیان شده، آن است که این مفسّر بزرگِ قرن، قبل از نگارش این تفسیر، کتاب تفسیر البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن را به رشته تحریر در آورده است. سؤالی که در اینجا مطرح است آن است که علّت این تألیف دوباره تفسیر چیست؟ در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به روش شناسی تفسیر البیان و مقایسه اجمالی آن با تفسیر المیزان و نیز ویژگی هایی که این تفسیر را از تفسیر المیزان متمایز ساخته است، می پردازیم. به نظر نگارندگان، از آنجا که تألیف کتاب از سوی علامه طباطبایی بنا بر موقعیت شناسی و درک نیاز های روز بود؛ زمانی که وی هجمه شدید دشمنان برای نشان دادن مخالفت قرآن و احادیث را مشاهده کرد، برای پاسخگویی به این یاوه گویی ها تفسیر البیان را تألیف کرد. همین مفسّر، زمانی که خرده گیری مخالفان شیعه نسبت به فقدان یک تفسیر فاخر اجتهادی و جامع در میان شیعه را مشاهده کرد، به تألیف تفسیر المیزان همّت گماشت. همچنین وی در عین اینکه به مسائل عقلی در این تفسیر توجه ویژه داشت، از پرداختن به روایات نیز غافل نبود و معتقد بود اساس روش او در این تفسیر، همان روشی است که ائمه(ع) در روایات ما را به آن رهنمون شده اند. لذا می توان گفت که تفاوت دغدغه اصلی علامه در زمان تألیف این دو اثر فاخر، موجب تفاوت های شکلی و ساختاری میان آن ها شده است.
تفسیر به رأی در اندیشه های تفسیری علامه طباطبائی با تأکید بر نقش «روش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تفسیر به رأی» همواره از برجسته ترین مسائل مطرح میان مفسران و دانشمندان علوم قرآنی بوده و تاریخچه آن را تا دوران نزول وحی و دوران زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله می توان به پیش برد. معروف ترین سخن درباره نفی تفسیر به رأی را امیرالمؤمنین علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است: «قد کذَبَ عَلَی رسول الله صلی الله علیه و آله عَلَی عهده حتی قام خطیبا، فقال: أیها الناسُ، قد کثرت علی الکذابةُ، فمَن کذب علی متعمّدا فلیتبوّء مقعدَه مِن النارِ؛ ثمّ کذب علیه من بعده.»
مراد از «تفسیر به رأی» عبارت است از: تفسیر قرآن بر اساس استقلال رأی و بی نیازی از منابع و مستندات معتبر، با هر انگیزه و هدفی که باشد. برای نهی از تفسیر به رأی، می توان استناد به بسیاری از آیات و روایات کرد. روایات نفی از تفسیر به رأی را می توان به پنج دسته تقسیم نمود. علّامه طباطبائی از مجموع روایات، به ویژه روایات دسته پنجم، نتیجه می گیرد که نهی در روایات، مربوط به روش تفسیر است، نه اصل تفسیر؛ یعنی اگر با روش نادرست وارد تفسیر قرآن شویم، حتی اگر به نتیجه درست هم منجر شود، باز هم ناپسند، نکوهیده و محکوم است.
غرر الآیات در تفسیر «المیزان» با محوریت آیه 56 سوره «ذاریات»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان آیات قرآن کریم، که همگی نورند، برخی آیات از درخشش چشم گیری از نظر محتوا برخوردارند که به آنها «غرر الآیات» گفته می شود. این مقاله با روش اسنادی در گردآوری داده ها و به شیوه توصیفی تحلیلی در تجزیه مطالب، آیه 56 سوره «ذاریات» را به عنوان یکی از آیات غرر، که از سوی علّامه طباطبائی مطرح شده است، از لحاظ نقش کلیدی آن در حلّ پیچیدگی های دیگر آیات، با هدف اثبات و جامعیت محتوایی اش بررسی کرده، و به این نتایج دست یافته است که این آیه در تفسیر آیات دیگر قرآن، با موضوع هدف از ازدواج و تناسل، حق خدا بر بنده، و حق بنده بر خدا به طور مستقیم، و در تفسیر آیاتی با موضوع منظور از خلقت احسن، علت اینکه قتل نفس معارضه با مقام ربوبیت خداست و دیگر موضوعات به طور ضمنی، نقش محوری و کلیدی دارد و میان موضوعات یادشده پیوندی ناگسستنی مشاهده می شود.
مخاطب مداری، رویکرد روش تفسیر عصری(سخن سردبیر)
حوزه های تخصصی:
جایگاه و کارکرد روایات در تفسیر بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایات و آثار منقول معاصرانِ نزول، بخشی از واقعیت تفسیر قرآن را به خود اختصاص داده و قرآن پژوهان همواره توجه ویژه ای به این روایات داشته اند. این در حالی است که علّامه طباطبائی در تفسیر «المیزان»، منهج تفسیر قرآن به قرآن و بی نیازی آن از روایات تفسیری را مطرح کرده است.
این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی درصدد بررسی مبنای مرحوم علّامه در مورد جایگاه روایات تفسیری و میزان و کیفیت کاربرد روایات تفسیری در تفسیر «المیزان» است. بنا بر تصریح علّامه، تفسیر برخی از الفاظ مبهم آیات یا دستیابی به تفسیر برخی از آیات مشکل، نیازمند مراجعه به تفسیر پیامبر است. از دیگر سو، مرحوم علّامه در بیان روش صحیح تفسیر، استفاده از روایات در موارد ممکن را لازم می شمارد. افزون بر این مبانی، علّامه در تفسیر خود، ذیل بسیاری از آیات، به گونه های مختلف، از روایات تفسیری بهره جسته است.
آسیب شناسی تطبیق قاعده سیاق در تفسیر آیات قرآن
حوزه های تخصصی:
«سیاق» از جمله قرائنی است که در فهم قرآن بسیار موثر بوده و در تفاسیر معاصر بیش از پیش به آن توجه شده است. با این وصف، زوایای مختلف آن، دقیقاً معلوم نگردیده است و مفسران، هر یک با ذهنیت خاصی که از سیاق داشته اند، به استفاده از آن پرداخته اند. از این رو ابهامات موجود، علاوه برآن که به بهره گیری از این قاعده آسیب می رساند، نقد و بررسی صحت و سقم نظرات مفسرانی که این قاعده را به کار گرفته اند مشکل می سازد. در این نوشتار آسیب هایی که در زمینه بهره بردن از قاعده سیاق وجود دارد، تبیین شده است.
جایگاه مطالعات جغرافیایی در آراء تفسیری علاّمه طباطبائی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر المیزان اثر علاّمه طباطبائی یکی از تفاسیر جامع شیعه در دوران معاصر می باشد. با توجّه به معاصر بودن این تفسیر، مسأله این است که آیا ایشان به علوم نوین از جمله علم جغرافیا در تفسیر آیات توجّه کرده اند یا خیر؟ از آنجا که خداوند در بسیاری از آیات قرآن از پدیده های طبیعی مثل زمین، آسمان، باد، باران، ابر و ... نام برده، فهم پاره ای از این آیات نیازمند دانستن علم جغرافیا می باشد. علاّمه طباطبائی در موارد متعدّدی از این دانش ذیل برخی آیات برای روشن شدن معنای آیات کمک گرفته است و در تفسیر آیات بی شماری از قرآن کریم، از علم جغرافیا مدد جسته است. ایشان گاه در شاخة جغرافیای طبیعی (مباحثی چون؛ قبله یابی، شب و روز، زمین شناسی و ...) و گاه در شاخة جغرافیای تاریخی (ذوالقرنین، سرزمین مقدّس، ویژگی سرزمین قوم عاد، وضعیّت جغرافیایی غار اصحاب کهف) وارد این حوزة علمی شده است.
روش فلسفی ابن سینا در تفسیر حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره تفسیر و فهم معانی حروف مقطعه قرآن از مهم ترین مسائل تفسیری به شمار رفته است. ابن سینا به عنوان یک فیلسوف مسلمان در تفسیر آیات از روش فلسفی و مبانی حکمت خود که بیش تر جنبه نوافلاطونی دارد، بهره می گیرد. او در رساله النیروزیه که به تفسیر حروف مقطعه اختصاص دارد، ابتدا به بیان مبانی حکمت خود مانند نظریه صدور و پیدایش نظریه صدور و پیدایش موجودات از واجب الوجود، می پردازد و سپس سعی می کند تا با استفاده از نظریه حروف ابجد، حروف مقطعه قرآنی را بر این مبانی تطبیق و تفسیر کند. از نظر وی هر یک از حروف مقطعه که معادل حروف ابجد در نظر گرفته می شوند، به صورت فردی یا در حال ترکیب با حروف دیگر، بر اساس قوانین خاصی که ابن سینا ارایه می دهد، با موجودات خاصی متناظر خواهند بود.