«سیاق» از جمله قرائنی است که در فهم قرآن بسیار موثر بوده و در تفاسیر معاصر بیش از پیش به آن توجه شده است. با این وصف، زوایای مختلف آن، دقیقاً معلوم نگردیده است و مفسران، هر یک با ذهنیت خاصی که از سیاق داشته اند، به استفاده از آن پرداخته اند. از این رو ابهامات موجود، علاوه برآن که به بهره گیری از این قاعده آسیب می رساند، نقد و بررسی صحت و سقم نظرات مفسرانی که این قاعده را به کار گرفته اند مشکل می سازد. در این نوشتار آسیب هایی که در زمینه بهره بردن از قاعده سیاق وجود دارد، تبیین شده است.