فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۲۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
در آیه ۱۱ غافر دو مرحله اماته و احیاء بیان شده است. مفسران و متکلّمان فریقین، در تبیین این دو مرحله با یکدیگر اختلاف نظر دارند و دیدگاه های مختلفی را بیان کرده اند. دراین باره هشت دیدگاه مطرح شده که تنها دو دیدگاه آن مبتنی بر سیاق است. بر اساس سیاق آیات و با توجه به مجموع آیات قرآن این نتیجه به دست می آید که آیه در صدد بیان تمام مراحل موت و حیات و اماته و احیاء انسان از آغاز تا انجام نیست، بلکه با توجه به اعتراف کافران، مراد از دو اماته، اماته از حیات دنیا به برزخ و اماته از برزخ با نفخ صور نخست است و مراد از دو احیاء، احیاء در برزخ و حیات برزخی و احیاء در قیامت پس از نفخ صور دوم است. بنابراین مراحل اماته و احیاء بر اساس آیه فوق بدین ترتیب است: اماته از حیات دنیا، احیاء در برزخ و شروع حیات برزخی، اماته از حیات برزخی به هنگام نفخ صور نخستین و احیاء در قیامت به هنگام نفخ صور دوم.
بررسی و تحلیل آراء مفسران پیرامون آیه «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ ءٍ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ ءٍ» یکی از آیات مورد اختلاف در میان مفسران و متکلمان است که یکی از عوامل آن، اختلاف در معناشناسی واژه «الکتاب» است. مفسران این واژه را به معانی مختلفی تفسیر نموده اند. در این بین، در اکثر تفاسیر، «الکتاب» به قرآن و لوح محفوظ تفسیر شده است به گونه ای که تعدادی از مفسران در تعبیر از رأی اکثریت، به خطا رفته اند؛ عده ای بر این باورند که اکثر مفسران مراد از «الکتاب» را قرآن دانسته اند و برخی دیگر، معتقدند که بیشتر مفسران منظور از «الکتاب» را لوح محفوظ می دانند. با توجه به تاثیر هر یک از این دیدگاه ها بر فهم و تفسیر آیه فوق، مقاله حاضر، تفاسیر متعددی با گرایش های مختلف تفسیری را مورد بررسی قرار داده و ضمن تبیین معانی مختلف «الکتاب»، آراء متعدد مفسران در این زمینه را بررسی و تجزیه و تحلیل نموده و در نهایت، به ارائه دیدگاه برگزیده در باره تفسیر آیه ۳۸ أنعام بر اساس نظر اکثر مفسران و قرائن و شواهد عقلی و نقلی پرداخته است.
چ یستیِ «مصاحَبَه یا هم ایی لفظی» و مطالعه آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
«مصاحبه» در اصطلاح، همراهی دو واژه است که اکثراً عادت بر همراهی دارند و پیوند مفهومی بین آنها جریان دارد. در زبان شناسی معاصر از این مقوله با نام «روابط هم نشینی» یاد می شود؛ اما در نوشته های عالمان متقدم مانند سیبویه، ابن هشام، ابن عقیل، جاحظ و ابوهلال در این باره مطالب توجه برانگیزی یافت می شود. در پژوهش حاضر کوشش شده است تا با روش تحلیلی- توصیفی سابقه مصاحبه و انواع آن از حیث انحصار و از حیث پیش بینیِ واژه ها، ضوابط مصاحبه و اَشکال آن و اهمیت و جایگاه مصاحبه تبیین شود، همچنین اثر محیط و تطور زبان در پیدایش و تغییر مصاحبات دقت شود. زان پس انواع مصاحبه در قرآن در دو سطح مطالعه می شود: ابتدا در سطحِ اُسْلُوبِ اسمی که مشتمل بر سه بخش وصفی، اضافی و عطفی است و قسم اخیر، خود شامل مصاحبه عُکُوس و مُتَکاملات است. سپس در سطحِ اسلوبِ فعلی با دو بخشِ باهمایی بین فعل و اسم، فعل و حرف جرّ، که مختص و غیر مختص انواع آن هستند.
مفهوم شناسی «ظلماتٍ ثلاثٍ» از منظر قرآن، روایات و یافته های نوین علمی (با تکیه بر آیة شریفة 6 سورة زمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبارتِ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ (الزّمر/6)، ازجمله ظریف ترین اشارات علمی قرآن دربارة اسرار آفرینش انسان است. در روایات معصومین(ع) مصداق آن را، «ظلمت بطن، رَحِم و مشیمه»، یا «ظلمت گوشت، پوست و خون» و یا «غلاف های در هم تنیده» دانسته اند. در مجموع، سه دیدگاه در باب مفهوم این «تاریکی های سه گانه» وجود دارد: «پرده های درون رَحِمی»، «لایه های پوششی جنین» و «فضاهای میان پرده ها و لایه ها». با توجّه به معنای واژة «ظلمت» که به مکان و فضای بدون نور اطلاق می شود، می توان گفت که در اینجا «فضاهای بین لایه ها و پرده ها» مدّ نظر است و شامل فضای بین شکم و رحم، بین کوریون (گوشت رَحِم) و آمنیون (مشیمه) و بین آمنیون و جنین می شود. مفاهیم مورد نظر در روایات معصومین(ع) نیز ناظر به محتویات همین فضاهاست. همچنین، در آیة فوق، بر اهمیّت این فضاهای پوششی در محافظت از جنین تأکید شده است.
بررسی استعار ه های شناختی در حوزه ی زندگی دنیوی و اخروی در زبان قرآن «استعاره عام مقصود مقصد است»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر معنی شناسان شناختی استعاره را بررسی کرده اند، و این یکی از دقیق ترین مطالعات استعاره است، و پژوهش های جورج لیکاف و مارک جانسون در این زمینه بسیار اهمیت دارد. از این مطالعات در جهت فهم بهتر قرآن کریم، می توان بهره برد. هدف از نگارش این مقاله، بررسی زبان شناختی استعاره عام «مقصود مقصد است»، در زمینه زندگی دنیوی و اخروی در زبان قرآن است. علت اصلی شکل گیری این استعاره مفهومی عام، همبستگی تجربی میان بهدست آوردن چیزی و رفتن به جایی در تجربه بشری است. زندگی هدفمند دنیوی و اخروی، مصداق خاصی از هدفمندی، به طور کلی است. از این رو سفرکه تلاشی است برای رسیدن به یک مقصد از پیش تعیین شده، نمونه خاصی از رسیدن به مقصد، به طور عام است. در نتیجه، هدفمند بودن ویژگی مشترک میان زندگی و سفر است، که سبب انطباق این دو مفهوم بر هم می شود و استعاره خاص «زندگی سفر است» شکل می گیرد. این استعاره از نگاشت های اصلی عبارات قرآنی درباره دنیا و آخرت است و استعاره عام «مقصود مقصد است»، را برمی انگیزد.
مفهوم ملکوت خدا در عهدین و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بشارت به وقوع ملکوت که ریشه در آموزه های یهودیت دارد، از تعالیم حضرت عیسی (ع) و مرکز رسالت او قرار گرفته است، زیرا نجات و رستگاری تنها در ملکوت خدا محقق می شود. ملکوت که در عهد جدید، بیشتر با زبان رمز و تمثیل بیان شده، از الوهیت عیسی(ع) آغاز و با تکامل انسان ها، کلیسا و ولایت حواریون، رجعت ثانی، رستاخیز، قیام مردگان، و داوری نهایی مرتبط است. در قرآن کریم ملکوت الهی از خدا آغاز گشته و با امر الهی، هدایت، امامت، یقین، و عرش مرتبط است. در نظام عرش الهی، پیامبران، حاملان عرش هستند که اجرای بخشی از تدابیر خداوند، یعنی هدایت انسان ها را بر عهده دارند و در این راستا از علم حضوری بهره مند شده و با ولایتی که در نفوس مردم دارند، به هدایت می پردازند. نوع دیگری از ملکوت در قرآن کریم جنبه همگانی داشته و محیط بر عالم مُلک است و مردم در صورت تزکیه نفس از طریق مشاهده باطنی وارد عالم ملکوت شده و بر این اساس جهان را خدامحور دیده و تنها خدا را شایسته پرستش و عبودیت دانسته و فقط از او استعانت می طلبند. این نوشتار، در صدد است از طریق متون دینی و تفاسیر مربوطه با بیان مفهوم و حقیقت ملکوت در عهدین و قرآن کریم، مبانی مشترک و مورد اختلاف را استخراج نماید.
التطور الدلالی فی المفردات القرآنیة؛ دراسة تطبیقیة فی «الخشوع» و«الرسول» و«التسبیح» أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یدرس هذا البحث، بعض المفردات القرآنیة من منظار دراسة لغویة دلالیة تهدف إلی تبیینأثر الإسلام فی تغییر وتطور دلالات الألفاظ عما کانت علیه فی العصر الجاهلی. وقد بینّا أنّ الإسلام لم یأت بألفاظ جدیدة غیر معروفة لدی مخاطبیه وإنما حمل الألفاظ القدیمة بالمعانی الجدیدة واستعملها بصورة جدیدة. قد خضعت هذه المفردات فی انتقالها من معانیها الوضعیة إلی معانیها الأخری لمظاهر التطور الدلالی کالتخصیص والتعمیم وهما مظهران رئیسان فی موضوع التطور الدلالی. وقد تبین موضوع تطور هذه الکلمات الثلاث (الخشوع، الرسول، التسبیح) أن التطور بعض الأحیان یحدث فی مجال تضییق دلالة اللفظ کما فی لفظة الخشوع والتسبیح وبعض الأحیان نحو رقییه کما فی لفظة الرسول.
ظرفیت سنجی منطق فازی و پلورالیسم دینی در تبیین مفهوم «ایمان» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادیان مختلف واژه «ایمان» را در حوزه های گوناگونی به کار برده اند و این تنوع و گوناگونی باعث شده است که اذهان موحدان و سایر طبقات در خصوص تعریف و تبیین ماهیت «ایمان» به تکاپو واداشته شود. در آیات متعددی از آخرین کتاب آسمانی و معجزه جاویدان اسلام؛ قرآن کریم، واژه «ایمان» آورده شده است که بررسی تطبیقی این آیات با یکدیگر، مشخص می سازد که مفهوم ایمان، مفهومی مشکک است و حاکی از شرایط و ویژگی های متفاوت می باشد. کشف منطق قرآن در این حوزه، نه تنها باعث تبیین مفهوم این واژه می شود بلکه پیامدهای بسیار مهمی در تعیین مصادیق «مؤمنین» و جایگاه آنان در جامعه اسلامی دارد. با توجه به این که بکارگیری منطق فازی و پلورالیسم در تبیین منطق قرآن کریم در این زمینه، منجر به دو نتیجه کاملاً مختلف می شود، ضرورت چنین گزینشی مشخص می گردد.
از آنجا که در فرهنگ قرآن مفهوم «ایمان»، متضمن درجات و مراتب مختلفی می باشد، به خدمت گرفتن منطق فازی باعث می شود که ضمن رهایی از دام رویکرد نسبی گرایانه پلورالیسم، بتوان از تنگناهای رویکرد انعطاف ناپذیر انحصارگرایان مذهبی به سلامت عبور کرد و با معیار قراردادن شمول گرایی دینی مورد نظر علامه طباطبایی و امام خمینی، از افراط و تفریط نجات پیدا کرد و بر این اساس «افراد جامعه» را با توجه به کسب حداقل هایی، در جرگه ایمان آورندگان و اهل نجات به شمار آورد.
خیط ابیض و اسود و زمان تحقّق فجر صادق در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلاف مسلمانان در تشخیص زمان اذان صبح به خاطر عدم فهم دقیق و مشترک از آیه 187 سوره بقره است که برای نخستین بار در سال پنجم هجری زمان فجر صادق را تبیین کرد. اینکه مفهوم نخ سفید و سیاه در این آیه چیست و تشخیص این دو نخ از یکدیگر، دقیقاً با چه لحظهای از زمان شکل گیری فجر در افق مصادف می شود، موضوع اصلی این پژوهش است. در این راستا با استفاده از تفاسیر و فنون ادبیات عرب و اشعار دوران جاهلی و همچنین با بهره گیری از احادیثی که در تفسیر و توضیح این آیه وارد شده است و نیز رصدها و مشاهدات نجومی نویسنده، تلاش می شود که معنی و مقصود این آیه تحلیل و بررسی شود و در پایان چنین نتیجه گیری می شود که زاویه ارتفاع منفی خورشید در زمان فجر صادق، 16 درجه زیر افق است.
مفهوم امانت الهی در آیة امانت با استناد به دلایل علاّمه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
یکی از آیات مهمّ قرآن که اشاره به مقام والای انسان دارد، آیة امانت می باشد که از متشابهات قرآن است. تاکنون برای تفسیر واژة «امانت» در این آیه، مصداق های متفاوت و زیادی بیان شده است که ابهام آیه را بیشتر می کند. این نوشتار برای تفسیر امانت در آیة مذکور با تحلیل تفاسیر، روایات، سایر آیات مربوط به امانت و شواهد موجود در آیة 73 سورة احزاب، بسیاری از مصادیق مذکور را رَد می کند؛ زیرا این امانت، امری مربوط به دین حقّ و مقسّم انسان ها به سه دستة منافق، مشرک و مؤمن است، امّا بسیاری از مصادیق بیان شده برای امانت الهی مقسّم انسان ها نیست. از این رو، قابل اثبات نمی باشد. از سویی، استعداد تحمّل امانت الهی فقط در انسان وجود دارد. بنابراین، مواردی که در سایر موجودات وجود دارد؛ مانند عقل در فرشتگان یا تکلیف در جنّیان، قابل حذف از مصادیق امانت است. به نظر می رسد مصداقی که با شواهد مذکور تناقضی ندارد و می تواند مصداق امانت الهی باشد، کمال دین، یعنی ولایت کلّیّة الهی است که تنها انسان قابلیّت پذیرش آن را دارد. از این رو، خلیفةالله گشته است. این استعداد در انسان کامل، یعنی ائمّه(ع) به اوج کمال خود رسید. لذا به اوّلین آنان، «امین الله» خطاب می شود.
تبیین مفهوم «عرش» و «کرسی» بر مبنای علم بلامعلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحثی که در آیات ذکر شده و روایات منظور از آن را «علم الهی» بیان کرده اند، «عرش و کرسی» است. علم الهی - نیز بر اساس روایات دیگری- «علم بلا معلوم» معرفی شده است؛ علم بلا معلوم، علم ذاتی است که نافی اضافی بودن صفت علم است، نتیجه ی مهمی که در پس آن نهفته شده، عدم تقیید و تحدید علم الهی به معلوم می باشد که کاشفیت اتم این علم را در پی دارد.
یکی از مسائل مهم که در پرتو این نظر مورد تبیین قرارمی گیرد، مسئله ی « عرش و کرسی» است. روشن است که کرسى خدا که آسمانها و زمین را در برگرفته است، چیزى نیست که مادی باشد، واضح است که منظور از عرش در آیات شریفه، تخت نیست.
بر مبنای روایات، مراد از عرش و کرسى، علم است. و منظور از وسعت و گستردگى آنها هم، احاطه علمى آن دو بر آسمانها و زمین می باشد. وجه اشتراک آنها در این است که، عرش و کرسى هر دو از بزرگترین غیبها یعنى هر دوى آنها علم حقیقى اند و غیب بوسیله آنها معلوم و شناخته مى شود. امّا تفاوت آن دو این است که: کرسى، علم به عالم شهادت است پیش از مرتبه ایجاد آن، امّا عرش، هم علم به عالم شهادت و هم علم به غیر آن است، از امورى که کرسى کاشف و شامل آن نیست.
تحول مفهوم اساطیر الاولین در تفاسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین بار در تفسیر مقاتل بن سلیمان آمده است: «نضر بن حارث» که با روایات ایران باستان آشنایی داشت، مدعی شد قرآن «اساطیر الاولین» یعنی داستان هایی همچون داستان رستم و اسفندیار است. پس از مقاتل، اغلب مفسران سخن او را نقل و «اساطیرالاولین» را به افسانه ها و داستان های اقوام باستانی ترجمه و تفسیر کرده اند. این تلقی از مفهوم اساطیرالاولین در تفاسیر متأخر نیز دیده می شود. در این مقاله سیر تحول مفهوم اساطیر الاولین در تفاسیر بررسی شده است. همچنین علاوه بر آن چه محققان گفته اند، برای اثبات این فرض که مقصود از اساطیر الاولین، مضامین کتب مقدس پیش از قرآن است، دلایلی به شرح زیر عرضه شده است: 1- معناشناسی واژه های «الاساطیر» و «الاولین» در محور هم نشینی آیات قرآن. 2- عدم تناسب مضامین قرآن با افسانه هایی چون رستم و اسفندیار. 3- تصدیق کتب آسمانی پیش از اسلام در قرآن. 4- موضوع افک و افترا. 5- مضامین قبل و بعد آیاتی که ترکیب «اساطیرالاولین» در آن ها ذکر شده است.
بررسی تفسیری حبط عمل درآیه 65 زمر با تاکید بر تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
حبط اعمال یکی از موضوعات مهم کلامی است که در آیات قرآن از جمله آیه شریفه «لَئِنْ أ َشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ» به کار رفته است. در این آیه که خطاب به پیامبر اکرم’ و پیامبران پیشین است، شرک به عنوان عامل حبط عمل معرفی شده است. امکان شرک و حبط شدن عمل پیامبران و ناسازگاری آن با عصمت یکی از چالش های پیش روی متکلمان و مفسران بوده است. در رویکرد امامیه احباط مورد نظر معتزله باطل است، از این رو حبط به کار رفته در آیات قرآن معنای متفاوتی با معنای کلامی آن خواهد داشت. عدم تفکیک کاربرد قرآنی آن با آنچه که در میان متکلمان رایج است، چالش های زیادی را در جهت معناشناسی حبط، متعلق حبط و علل حبط ایجاد می کند. این مقاله در تلاش است تا با تحقیق در مفاد آیه فوق و بهره گیری از آراء مفسران به ویژه امین الاسلام طبرسی، دو رویکرد عمده در باره امکان شرک و حبط عمل پیامبران و مومنان بررسی گردد، معنای قرآنی حبط و مغایرت آن با معنای کلامی تبیین گردد و علل حبط، متعلق و چگونگی تعلق آن به اعمال کافران و مشرکان مورد بررسی قرار گیرد.
تبیین حقیقت روح و استعمالات قرآنی و روایی آن با توجه به دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
داشتن شناخت صحیح و روشن از حقیقت «روح» و استعمالات آن در قرآن و روایات، کلید فهم بسیاری از اصول و مبانی دین اسلام است. برای رسیدن به فهمی صحیح و روشن از حقیقت «روح» باید استعمالات قرآنی و روایی آن کانون توجه جدی قرار گیرد؛ به ویژه باید نسبت این استعمالات با یکدیگر تبیین شود. بدیهی است که اگر نسبت این استعمالات، اشتراک معنوی باشد، تفسیر ما از حقیقت «روح» کاملا متفاوت با تفسیری خواهد بود که بر اساس «اشتراک لفظی» صورت می گیرد. نوشتار حاضر با توجه به این مسئله، دیدگاه علامه طباطبائی را به عنوان شخصیتی که کانون توجه اندیشمندان اسلامی است، بررسی کرده است. به نظر می رسد با توجه به آثار علامه، نمی توان مبنای مشخصی را دربارة نسبت استعمالات قرآنی و روایی «روح» به ایشان نسبت داد. برخی از آثار ایشان صراحت در «اشتراک معنوی» استعمالات «روح» دارند؛ درحالی که ایشان در برخی دیگر از آثار، به اشتراک «لفظی» استعمالات «روح» روی آورد و به «اشتراک لفظی» آنها تصریح می کند. پیامدهای تفسیری این عدم تعیین مبنا، اختلاف دیدگاه علامه در تفسیر آیات مرتبط با استعمالات «روح» است. نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای اطلاعات را گردآوری می کند و به صورت توصیفی تحلیلی به ارزیابی آنها می پردازد و در پایان، با بررسی استعمالات قرآنی و روایی «روح»، مبنایی ثابت در این زمینه ارائه می دهد.
معناشناسی روح در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان آموزه های قرآنی که نقشی اساسی در مجموعه معارف الهی و زیربنایی برای شناخت انسان و معارف پیوند یافته با او دارد، موضوع روح از جایگاهی ویژه برخوردار است. نگاشته حاضر در تلاش است با روشی توصیفی‑ تحلیلی و با رویکری اجتهادی به بررسی آیاتی که در آن واژه روح به کار رفته است بپردازد. برای برداشت دقیق تر از آیات، با دسته بندی آیات روح، به تبیین هر یک از گروه های آیات با استمداد از دیگر آیات، اقدام و آنگاه با لحاظ ترتیبی مشخص، در سیر هر بخش به رابطه هر یک از شاخه ها با سایر آیات اشاره رفته است. برآیند این فرآیند اقرار به اشتراک معنایی روح در قرآن با دو مؤلفه حیات و اکمال، بعلاوه پذیرش وجود مراتب و مدارج گوناگون در این حقیقت است.
معناشناسی واژه کتاب در قرآن بر پایه روابط همنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزه های تخصصی:
واژه ""کتاب"" یکی از مفاهیم کلیدی قرآن است که از دیرباز مورد توجه قرآن پژوهان بوده است. این واژه 231 مرتبه در قرآن ذکر شده و در همنشینی با واژه های دیگر قرآنی قرار گرفته است. بررسی همنشین-های کتاب حاکی از آن است که این واژه دارای سه نوع از همنشین های صفتی، فعلی و اسمی است. از همنشینی بین کتاب و صفاتی همچون حق، منیر، مبین، مسطور، کریم، عزیز، امام و رحمت، معلوم، مصدق، مکنون، حکیم، حفیظ و مفصل، شش معنای قرآن،کتب آسمانی، تورات، لوح محفوظ، نامه، اجل مقدّر بدست می آید. همنشینی کتاب با چهارده فعل، چهار معنای قرآن،کتب آسمانی، تورات و نامه اعمال را در بردارد. همچنین کتاب با دو واژه ام و اهل همنشین شده است که نشان می دهد واژه کتاب در قرآن، در ترکیب اسمی خود دارای سه معنای کتب آسمانی، لوح محفوظ و آیات محکم است. این مقاله با بهره گیری از روش معناشناسی به تبیین محورهای همنشینی کتاب با دیگر واژه های قرآنی می پردازد تا از این طریق بتوان معنا و مفهوم کتاب و گستره معنایی آن را بدست آورد.
بررسی زبانشناختی قرائت واژه ی «غرفه» در آیه ی «إلا من اغترف غرفه بیده»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزه های تخصصی:
درباره ی نحوه ی قرائت کلمه ی «غرفه» در آیه ی «فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنیّ ِ وَ مَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنیّ ِ إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَهَ بِیَدِهِ» (بقره:249) اختلاف وجود دارد. برخی آن را «غُرفه» خوانده اند و برخی «غَرفه». ابوعمرو معتقد است مقدار آبی که در دست است «غَرفه» و آب درون ظرف «غُرفه» نامیده می شود به همین سبب وی قرائت «غَرفه» را اختیار می نماید و کسایی به اسلوب زبانشناختی آیه اشاره می کند و می گوید: اگر به جای فعل «اغترف» فعل «غَرَف» بود من «غَرفه» می خواندم. این موضوع نشان می دهد معانی واژگان و مباحث زبانشناختی در نحوه ی قرائت قراء اثر داشته است. پژوهش حاضر با واکاوی منابع لغوی، قرائی، تفسیری و روایی به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی معنای «غَرفه» و «غُرفه» پرداخته است. تحلیل منابع مذکور در بیان معنای این دو واژه، چگونگی ارتباط و تعامل لغت پژوهان و قاریان قرآن را نشان می دهد. لغت پژوهان ضمن بیان معنای این دو واژه اختلاف معنایی را که برای «غَرفه» و «غُرفه» ذکر شده است به یونس و فراء نسبت می دهند که یکی شاگرد ابوعمرو بصری و دیگری شاگرد کسایی است. بنابراین، این فرضیه تقویت می گردد که گاهی آراء لغت پژوهان متأثر از بیانات قاریان قرآن کریم است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد دلیل علمی و مستدل برای تأیید یکی از وجوه قرائی وجود ندارد و دلایلی که مستند وجوه قرائی دانسته شده، قابل نقد است. روایات و سیاق آیه تنها معنای «غرفه» را روشن می نماید که به معنای مقداری آب است که در کف یک دست قرار می گیرد و در آیه ی شریفه با توجه به این که «اغتراف» در برابر «شرب» قرار گرفته است، دلالت بر یک بار نوشیدن نیز دارد
معناشناسی تاریخی واژه «ربّ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت و جایگاه محوری اسم «ربّ» در نظام معنایی قرآن کریم، در این مقاله با هدف دستیابی به معنای واژه «ربّ» و سیر تاریخی تحول معنا و کاربرد آن در اشاره به «خدای راستین/ خالق» در زبان های مختلف سامی و چگونگی راه یابی چنین کاربردی به زبان عربی پیش از نزول قرآن کریم، از روش معناشناسی تاریخی و زبان شناسی تاریخی تطبیقی استفاده شده است. از این رو ابتدا واژه «ربّ» عربی با بعضی واژه های خویشاوند با آن در خانواده زبان های سامی و همچنین زبان مصری مقایسه شده و در نتیجه، علاوه بر دستیابی به مفهوم اصلی «بزرگ» برای واژه rab سامی و شناسایی واژه nib به عنوان خویشاوند مصری rab سامی، پیوند میان دو ریشه r-b-b و r-b-w/y سامی نیز آشکار شده است. سپس با نگاهی تاریخی به کاربرد مفهوم مورد اشاره واژه rab سامی در بافت دینی پیش از اسلام و سایر واژه های ناظر به این مفهوم در زبان های سامی و متون مختلف دینی یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است و در نتیجه، علاوه بر تبیین سیر تاریخی کاربرد معنای «سرور/ صاحب اختیار» در اشاره به «خدای راستین/ خالق» و معرفی واژه های ’Adonāy عبری، Kyrios یونانی، Mār’/ Māry آرامی و Moryo سریانی، که همگی به همین مفهوم اشاره داشته اند، با توجه به شواهد باستان شناختی آشکار شده است که واژه rab نخستین بار در اوایل قرن پنجم میلادی و در زبان سبئی به عنوان اسمی از نام های خدا به کار رفته و چنین کاربردی از زبان سبئی به حجاز و زبان عربی بستر نزول قرآن کریم راه یافته است.
معناشناسی «بین» در قرآن براساس روابط جانشینی و همنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی «بین» در قرآن بر اساس روابط همنشینی و جانشینی معناشناسی واژگان قرآن از مهمترین ضرورت ها و رسالتی بر دوش پژوهشگران زبان عربی است، که برای درک و فهم قرآن، لازم و ضروری است، گرچه خرد و عقل بشری از دسترسی آن معانی والا، قاصر و ناتوانند و تنها دیدگان روشن و دارای بصیرت می توانند به محاسن انوار آن دست یابند که «لا یمسه إلا المطهرون»، ولی این مطلب از ارزش و ضرورت و اهمیت کاوش های قرآنی چیزی نمی کاهد. پژوهش حاضر که در نوع خود بی نظیر است، با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی روابط همنشینی و جانشینی ساخت های مختلف واژه «بین» در قرآن پرداخته، و با بررسی هر یک در ساخت های همسان، به تدوین چارچوبی روشن برای معنای غالبی این ساخت ها می پردازد. از مهمترین دستاوردهای این پژوهش، اثبات دلالت «بین ذلک» بر ویژگی اعتدال و حالتی بینابین میان دو صفت متضاد است، همچنان که «بین أحد» به دلیل قرار گرفتن نکره در سیاق نفی، بر عموم و متعدد دلالت دارد و نه بر مفرد؛ «بین ایدی» نیز با توجه به همنشینی با جهات یا زمان یا واژه ای از ریشه تصدیق معانی متفاوتی به خود می گیرد. همچنین علیرغم ادعای پیشینیان بر عدم وجود دلالت «بین» بر زمان در قرآن، برخی ساخت های همنشینی این نوع دلالت را اثبات می کند.
تدبّر در فهم قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراد از مکتب تدبّر، سامانه ای فکری برخوردار از مبانی، اصول و روش است که با دریافت چینش حکیمانة آیات و کشف غرض واحد سوره، در برابر آنچه قرآن را مجموعه ای از عبارات پراکنده و ناهماهنگ می نمایاند، آن را مجموعه ای هماهنگ و منسجم دانسته، بر رفع موانع برقراری ارتباط با آیات اهتمام دارد. رویکرد و محتوای مهمّ مکتب تدبّر، ضرورت تحقیق و معرّفی آن را به طور تخصّصی و روشمندانه ضروری می سازد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با هدف تبیین جایگاه و اهمیّت مکتب تدبّر در فهم قرآن نوشته شده است و در آن کوشش می شود مبانی، اصول و روش جریان های معاصر تدبّری بررسی گردد. بر اساس نتایج تحقیق پیش رو، تدبّر غیر از تفکّر، تعقّل و تذکّر است و با دانش تفسیر که از دیدگاه سنّتی، شرح معانی و بیان مدلول نص است، تفاوت دارد. مکتب تدبّر، برخلاف مکاتب تفسیری که در پی دریافت معارف عمقی آیات و توجّه به چگونگی الفاظ و بیان ویژگی های عبارات آن بوده اند، به عنوان امری اندیشه ای قلبی با نگرش جامع درصدد دریافت جنبه های هدایتی سُوَر، ضمن کشف ارتباط میانِ آیات و فهم روشمند و هماهنگ الفاظ قرآن است، به گونه ای که با حرکتی عرضی در سطح آیات، متعلَّقاتِ فهم از آیه به سیاق و سوره بسط می یابد تا جایی که می توان به مدد اندیشة عقلی و طهارت قلبی، غرض واحد هدایتی هر سوره را دریافت و با آن ارتباط برقرار نمود. روش فهم در مکتب تدبّر، تعبیری از فهم قرآن به قرآن است.