"بررسی و شناسایی ویژگیهای منفی برخی از آثار کهن و مشهور دانش فرقهشناسی موضوع این نوشتار است. نویسنده به منظور آسیبشناسی و معرفی کاستیهای گزارش این آثار درباره شیعه و فرقههای شیعی، به معرفی اجمالی هر یک از آنها پرداخته، جهتگیریهای خاص صاحبان آنها را درباره شیعه و تشیّع روشن میسازد. اختلاف ارباب ملل و نحل در اسامی و القاب فرقههای شیعی و شمارش افراطی آنها از دستهبندی شیعیان و عوامل اصلی این اختلافات از جمله کاستیها و مباحث مهمی است که مورد اهتمام نویسنده واقع شده.
پیام اصلی نویسنده بر این نکته استوار است که پژوهش در تاریخ و اندیشههای شیعه و گروههای شیعی با تکیه صرف بر این آثار، نه تنها پژوهشی ناقص و غیرقابل پذیرش است، بلکه موجب سردرگمی بیشتر خوانندگان خواهد شد."
فرهنگ سیاسی شیعه فرهنگی است امامت محور و در نتیجه، مخالف الگوهای فرهنگی استبدادی و استعماری. در فرهنگ سیاسی شیعه، قدرت توسط عوامل و عناصر نظارت درونی و بیرونی کنترل میشود. در مقاله حاضر، بر این امر استدلال شده است که حضور فرهنگ سیاسی سلطنتی، که میراث ایران پیش از اسلام است، و نیز ورود فرهنگ اومانیستی غرب به ایران معاصر، که خاصیتی سکولار دارد، از عوامل اساسی چالش با آموزههای فرهنگ سیاسی شیعه از جمله قانونمداری و کنترل قدرت در ایران معاصر، بخصوص عصر پهلوی، بوده است. بر این اساس، انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن محصول فرهنگ سیاسی شیعه و سرآغاز عصر نهادینهشدن قانون و نظم عادلانه در ایران بود که بر فرهنگ سیاسی استبدادی و استعماری خط بطلان کشید و همچنان در تلاش است تا آموزههای سیاسی شیعه تمامیت آن را تحقق بخشد.
دوره غیبت به دلیل فقدان حضور معصوم در جامعه برای شیعیان، دوره نقصان و حرمان تلقّی میشود. از اینرو، یکی از مهمترین مسائل پیشروی شیعیان در این دوره، مسئله «حق حاکمیت» و مبانی نظام سیاسی و دولت است. عمدهترین مباحث در باب مبانی نظام سیاسی شیعه در دو حوزه کلامی و فقهی طرح شده است. این مبانی به طور عمده، از سوی کسانی طرح و بسط یافتهاند که قایل به نظریه دولت مبتنی بر آموزه «ولایت فقیه» در عصر غیبت هستند. نوشته حاضر درآمدی بر طرح بحث درباره مبانی کلامی و فقهی نظام سیاسی شیعه در عصر غیبت، مبتنی بر آموزه «ولایت فقیه» است.
دوگانهپرستی نوعی آموزه معرفتی و جهانشناختی است که در عرض یگانهپرستی، شرک و وحدت وجود قرار دارد.آموزه ثنویت اختصاص به دوره تاریخ اسلام ندارد، بلکه همواره در میان بیشتر اقوام باستان به نوعی دارای پیرو بوده است. مقاله حاضر تلاش دارد تا جریانهای عقیده ثنویت را شناسایی و طبقهبندی نماید.