ادیان و مذاهب در کشور میانمار (مقاله ترویجی حوزه)
درجه علمی: علمی-ترویجی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
متن
سرزمین طلایی
جمهوری سوسیالیستی متحده برمه(میانمار)، با 676552 کیلومتر مربع وسعت، در منطقه جنوب شرق آسیا واقع است. این کشور از مشرق با هندوستان و بنگلاش و از جنوب غربی با جمهوری خلق چین هممرز و نیز دارای ساحلی طولانی در خلیج بنگال و دریای آندمان است.1
برمه در عرض جغرافیایی 10 تا 28 درجه شمالی و طول جغرافیایی 19 تا 101 درجه شرقی قرار دارد. طول خاک آن از شمال به طرف جنوب 1290 کیلومتر و عرض آن از شرق به غرب در پهنترین قسمتها 805 کیلومتر است.
این کشور حدود 5600 کیلومتر خاکی و 1930 کیلومتر ساحل دریایی دارد. طولانیترین مرز برمه 2195 کیلومتر با جمهوری خلق چین است. برمه با کشور تایلند 1799 کیلومتر، با هندوستان 1487 کیلومتر و با بنگلادش 70 کیلومتر مرز مشترک دارد و همچنین در مشرق با لائوس هممرز است.
جمعیت
براساس آخرین آمار و سرشماری، جمعیت میانمار 55 میلیون برآورد گردیده است.2
اقوام و نژادها
اکثر مردم این کشور از نژاد برمهایاند، لکن اقوام و نژادهای مختلف دیگر نیز در این کشور زندگی میکنند. در این کشور از چهارده قوم آثار تمدن به جا مانده است. علاوه بر این، مردمانی از نژادهای تبتی، هندی و تایلندی نیز به این کشور مهاجرت کردهاند و در آن زندگی میکنند.
قبل از استقلال کشورهای شبه قاره هند، تعداد فراوانی از اتباع هندی و بنگالی به برمه مهاجرت نمودند. تعدادی ایرانی نیز از یک قرن و نیم پیش در برمه زندگی میکردند که اکنون تنها اندکی از اعقاب آنان باقی ماندهاند.3
سوابق تاریخی برمه
برمه کشوری باستانی است. نخستین سکنه این سرزمین، در سالهای اولیه مسیحیت در برمه اقامت گزیدند. اعقاب برمهایهای فعلی در قرنهای یازدهم تا سیزدهم میلادی، پادشاهی پاگان را بنیانگذاری کردند.4 مهمترین آثار و نشانههای اولیه تمدن و فرهنگ در این سرزمین، مربوط به همان دوران است.
برمهایها در این دوران از نظر کشاورزی، سیستمهای آبیاری و معماری بسیار پیشرفته بودند. هنوز هم ویرانههای بسیاری از معابد بودایی پادشاهان پاگان در گوشه و کنار این سرزمین دیده میشود که بعضی از آنها نظیر معبد آناندا پاگودا از شاهکارهای معماری جهان محسوب میشود.
دامنه جنگ و سلطه انگلستان بر کشور هند که از سالهای 1824 تا 1885م ادامه داشت، کشور برمه را نیز در برگرفت که به طور کلی سبب نابودی رژیم امپراتوری شد و برمه به عنوان قسمتی از شبه قاره هند، جزو مستعمرات انگلستان قرار گرفت.
زبان و خط
مردم برمه بیش از یک صد نوع گویش مختلف دارند، اما زبان رسمی آنان بودایی است.5 رسمالخط زبان برمهای سابقهای کاملاً متفاوت دارد. این رسمالخط، از زبان پالی در جنوب هندوستان گرفته شده و شباهتهای بسیاری با کتابت «تلوگو» دارد. زبان انگلیسی هم به طور گستردهای در این کشور به کار میرود که مربوط به دوران سلطه انگلیس است.
ادیان و مذاهب
در برمه بودیسم دین رسمی کشور است، ولی پیروان سایر مذاهب و ادیان نیز در اجرای مراسم مذهبی خود آزادند.6 85 درصد مردم برمه بودایی، هفت درصد مسلمان، چهار درصد هندو و دو درصد مسیحیاند.7 دو درصد باقیمانده را نیز آیینهای بودایی چینی، تائوئیستی، کنفوسیوسی و نیاکانپرستی تشکیل میدهند. کثرت پیروان بودایی را در همه جای این کشور میتوان به خوبی مشاهده نمود، زیرا تقریباً هر روستا و دهکدهای لااقل تأمین هزینه یک مدرسه مذهبی را به عهده دارد. پاگوداها، یعنی معابد بودایی در سراسر برمه علیا و سفلا به چشم میخورد. راهبان بودایی که «پونچی» نام دارند، همه جا در بین مردم دیده میشوند.8
بودیسم
هر چند بوداییان برمه پیرو آیین بودا هستند، از آیین خالص بودایی پیروی نمیکنند. زیرا قبل از ورود آیین بودا به برمه، مردمان این سرزمین به نوعی عقاید بومی که بر استغفار و شفاعتطلبی و ادای قربانی برای ارواح(تاتها ) تمرکز یافته بود، ایمان داشتند و اعتقادات فوق هنوز هم در بسیاری از قبایل کوهستانی رواج دارد.
در بودیسم مفهومی به نام احترام به بودا وجود دارد. بوداییان این وظیفه را با رفتن مقابل مجسمه بودا یا درخت بودا یا محلی گنبد مانند در معابد که خاکستر مردگان در آن دفن میشود یا پاگودا انجام میدهند. آنان در مقابل آن مجسمه بودا، حال عبادت و دعا به خود میگیرند. بوداییان دائماً هشدار میدهند که عبادت این اشیا مورد نظر نیست.9
احترام به مجسمه بودا، تنها تلاش برای یادآوری عظمت و آموزههای صاحب مجسمه است. بوداییان با احترام به مجسمه چیزی از او نمیخواهند، فقط به او احترام میگذارند و از او تشکر میکنند که راه حقیقت را کشف کرده و به آنها نشان داده است. به نظر بوداییان در این شیوه، احترام گذاشتن احترام گذارنده است که سود حاصل میکند، افکار و گفتار او با اندیشیدن به بودا پاکیزه میشود و قدرت معنوی برای گام نهادن به راه بودا را پیدا میکند. این کار همانند احترام به بنای یادبود کشتگان جنگ است. به عقیده بوداییان افرادی که در زمینه فکری و روحی به پیشرفت رسیدهاند، ممکن است جهت تمرکز دیگر نیازی به مجسمه نداشته باشند، اما این کار برای کسانی که فکر خود را توسعه و رشد ندادهاند، ضروری است.
اهدای گل
در کشور میانمار و نیز سایر کشورهای بودیستی، بوداییان پیرو جوان و حتی کودک، به مجسمه بودا یا به اماکن مقدس بودایی گل هدیه میکنند یا چراغی در آنجا روشن مینمایند یا عود میسوزانند. کودکان از اینکه گلها را بچینند و دسته دسته کنند تا برای هدیه به بودا آماده شود، لذت میبرند. آنها در این برنامه ضمن آشنایی با مفهوم زیبایی، یاد میگیرند بخشنده باشند، تحرک داشته باشند و بالاتر از همه به بودا و گوداما و سانگا احترام بگذارند. آنها بعد از اهدای گل به مجسمه بودا، با ظرف کوچکی چندبار به سر مجسمه آب میریزند.
ازدواج در بودیسم
آنچه به عنوان مراسم ازدواج در سایر ادیان وجود دارد و روحانیان نقش ویژهای در آن دارند، در بودیسم دیده نمیشود. مانکهای بودایی برخلاف کشیشهای مسیحی در مراسم عروسی شرکت نمیکنند و برای متبرک شدن جشن، نیازی به وجود آنها نیست.
در بعضی مراسم ازدواج، دستهای از دختران که لباس سنتی سفید بر تن دارند، با هم آیاتی مقدس را به زبان پالی قرائت میکنند که «جایامانگالاگاتا» نام دارد و برترین فضایل بودا را برمیشمارد. گاهی در مراسم ازدواج خطبه سنگالا نیز برای زوج جوان قرائت میشود که بیان وظایف زن و شوهر درباره یکدیگر از دیدگاه بوداست.
آداب اموات
برای بوداییان تشییع جنازه مانند مراسم ازدواج ساده و آسان است. اگر یک بودایی از دنیا برود، خویشاوندان نزدیک وی تعدادی مانک را به خانه نو گذشته یا به قبرستان دعوت میکنند تا مراسم را اجرا کنند. مانکها ابتدا تعویذات سهگانه و سپس مفاهیم پنج گانه را قرائت میکنند. سپس فرزندان یا خویشاوندان نزدیک متوفا، لباسهای سفید به مانکها هدیه میکنند که ثواب این کار به درگذشته هدیه میشود. بوداییها مرده را سه روز نگهداری میکنند.
خاکسپاری یا سوزاندن
در تمدن بودیستی فقط در یک مورد در خصوص تعیین تکلیف برای اجساد مردگان اظهار نظر شده و آن هم خطبه مرگ بودا به نام «ماها پارینی» است. در آن خطبه آمده است که آناندا از بودای در حال مرگ پرسید: تکلیف ما در قبال جسد انسان کامل که همان بودا باشد، چیست؟ بودا جواب داد که او را همانند شاه بزرگ (کاکاواتی راجا) بسوزانند. غیر از این جمله، در متون بودیستی چیزی در خصوص اجساد ذکر نشده است. امروز نیز بوداییان میتوانند مردگان را بسوازنند یا به خاک بسپارند.
در صورت سوزاندن جسد، بعضی خاکسترهای باقیمانده را در یک ظرف نگهداری میکنند یا در ستونی که به یادبود مرده بنا شده قرار میدهند. محل خاکستر بودا و بعضی از مقدسان به صورت زیارتگاه درآمده است. بوداییان معتقدند مشاهده چنین اماکنی به انسان آرامش و اطمینان میدهد و یاد و خاطره آن بزرگان، او را برای پیمودن راه آنها تشویق میکند. این معنا در خطبه مرگ بودا نیز آمده است.
نثار ثواب به درگذشتگان
بوداییان معتقدند که انسان بعد از مرگ دوباره زنده میشود و این مردن و زندهشدن همیشه ادامه مییابد، مگر آنکه کسی به نیروانا برسد که دیگر از چرخه رنجآور مرگ و زندگی نجات مییابد. آنها معتقدند که زندهها میتوانند با نثار ثواب به مرده شادمانی ببخشند. ثواب در بودیسم «پونا» نام دارد.
امروزه هنگام ادای جمله انتقال ثواب به مردگان، آب را از کوزهای پر به ظرفی دیگر میریزند تا پر شود، اما این در متون بودایی ریشه ندارد. در کشورهای بودایی صدقه به مانکها یک وظیفه دینی است. آنان پس از دریافت صدقه برای مردگان دعا میکنند. بوداییان زمان خاصی برای ارسال ثواب به مردگان ندارند، اما به صورت سنتی برنامه منظمی برای آن ایجاد شده است. روزهای سوم، هفتم، آخر ماه سوم و سالگرد مرگ، زمانهایی است که به یاد گذشتگان میافتند.
همچنین بوداییان به وجود جن و پری اعتقاد دارند و برای آنها قدرتی محدود قائلاند و معتقدند که آنها میتوانند انسانها را در رسیدن به نیروانا کمک کنند. بوداییها جن و پری را نیز در ثواب کارهای خود شریک میکنند.
روحانیت بودیسم
پیروان بودا چهار دستهاند: روحانییان مرد، روحانیان زن به نام «یامن» و «مای تیلا»، و مردان و زنان عادی.10 کسی که وارد مسلک روحانیت میشود باید لباس مانکی بپوشد، موی سر و صورت بتراشد و لباس نارنجی روی شانه چپ قرار دهد و همزمان به مانکی که مجری برنامه است، با زانو زدن و خم شدن ـ در حالیکه کف دستها را روی هم گذشته و بلند کرده ـ احترام بگذارد و متون بودایی را به زبان پالی قرائت کند.
مانکها عموماً با تراشیدن موهای سر و ابرو، پارچهای نارنجی رنگ به تن میکنند و هر روز صبح زود با حضور در معابد، مورد احترام مردم قرار میگیرند و نذرهای آنها را که بیشتر برنج و مواد غذایی است دریافت میدارند. روحانیان زن هم صبح زود بعد از قرائت تعریف بودا در معابد خود، برای گرفتن نذرهای مردم دست جمعی به صف میایستند و هدایا را دریافت میدارند. روحانیان بودایی نمیتوانند ازدواج کنند.
بزرگترین معابد در برمه در پایتخت(رنگون) است و Shuda gon نام دارد و هر روز مورد بازدید هزاران نفر از سراسر جهان قرار میگیرد. روحانیان بودا ارتباط خوبی با مردم و حکومت دارند. حکومت هم پیشنهادهایی را از روحانیان معروف بودایی میگیرد و به آنها عمل میکند. بوداییان در یکی از ماههای سال روزه میگیرند و مراسم خاصی انجام میدهند. البته فصلهای عبادی دیگر هم وجود دارند که در آن ماهها روحانیان تبلیغ خاصی میکنند و مردم را به عمل فرا میخوانند.
جشنواره
در کشور برمه مردم بودایی جشنهای مختلف برگزار میکنند، اما بزرگترین و مشهورترین جشنوارههای میانمار در ماه آوریل است.11 در این ماه که هوا بسیار گرم است، در مدت پنج روز جشن، هر کسی سعی میکند ظرفی آب به سوی دیگری بپاشد و در بعضی از موارد افراد با اجازه مخاطب آب را به روی او میپاشند. خلاصه در این ایام هر کس به خیابان برود، بدون استنثنا خیس خواهد شد. برخی نیز با پودر سفید رنگ صورت یکدیگر را سفید میکنند.
آداب و رسوم
میانماریها به یکدیگر احترام میکنند و حتی اگر غریبه و ناآشنا باشند، هنگام ملاقات با یکدیگر لبخند میزنند. اگر کسی کمک بخواهد، مردم به او کمک میکنند. همچنین مردم برای سالخوردگان احترام خاصی قائلاند و هنگام دعا کردن، برای پدر و مادر، استاد و همه مردم در سراسر جهان، و حتی برای حیوانات و درختان نیز دعا میکنند. در برمه مردم قبل از خواب به پدر و مادر خود تعظیم میکنند و پدر و مادر نیز برای آنها دعا میخوانند.
مذاهب اسلامی برمه
مسلمانان در برمه فرقههای گوناگون دارند. گروههای شافعی، حنفی، مالکی، حنبلی، چولیامسلم، بودامسلم، اصل حدیث، قادیانی، سوفیست، طریقه، گرانه، بنگالیمسلم، سورطیمسلم و وهابیت از آن جملهاند.
تاریخنویسان اشارههایی به حضور مسلمانان در برمه نمودهاند که خود پیشینه شگفتانگیزی از گسترش دین مبین اسلام در نواحی آسیای جنوب شرقی به دست میدهد. تاریخ گسترش اسلام در برمه به قرن اول هجری برمیگردد. اعراب و ایرانیانی که قرنها قبل از ظهور اسلام، به سفرهای تجاری تا آسیای جنوب شرقی و سواحل شرقی چین دست میزدند، بعدها از طریق سواحل برمه راه کوتاهتری برای خرید کالاهای خود یافتند. به این طریق، آنان به سواحل و داخل کشور برمه رفت و آمد کردند. بعد از ظهور اسلام و گرایش اعراب و ایرانیان به آیین محمدی(ص)، دریانوردان عرب و ایرانی مسافرتهای دریایی خود را به همین طریق ادامه میدادند و در مسیر خود احیاناً دست به تبلیغ و دعوت مردم به اسلام میزدند. از سنن، اقوال، متن، سالنامهها، تاریخچهها و کتب تاریخی برمیآید که تقریباً از همان سالهای اولیه قرن اول هجری، بسیاری از اولیا و مبلغان مسلمان به ترویج دین جدید در سواحل مختلف آسیا مشغول بودند.
با گسترش ممالک اسلامی در هند و ترویج اسلام در بنگال و تبدیل آن منطقه به سلطاننشین اسلامی، منطقه عربی برمه؛ یعنی ایالت آرکان، تحت نفوذ مسلمانان بنگال و هند قرار گرفت. بعضی از منابع تاریخی حکایت از آن دارد که در سال 1531 میلادی (608 هجری) پادشاه وقت ایران یک هیأت سه نفره مذهبی را به آرکان اعزام داشت که به ساختن مساجد و تبلیغ اسلام همت گماشتند و عدهای از علمای آرکان را جهت سفر به ایران دعوت کردند. زبان فارسی که زبان رایج اهالی غرب برمه بود، در زبان برمهای نیز تأثیر گذاشت.
در دوران معاصر، دولت برمه از 1959م به آیین بودایی ارج و بهای رسمی داد و در 1961م با تصویب قانونی آیین مزبور را به صورت دین رسمی برمه درآورد. دولت ژنرال نوین پس از سرکار آمدن در 1962م رفتن مسلمانان به حج را ممنوع اعلام کرد تا آنکه در 1980م و پس از گذشت هجده سال، به هفتاد نفر از مسلمانان اجازه داده شد جهت انجام فرایض حج به مکه مشرف شوند و متعاقب آن عدهای از مسلمانان نیز جهت شرکت در کنفرانسهای مختلف اسلامی اعزام شدند.
اما متأسفانه فشارهایی که بر مسلمانان وارد میآمده، موجب آواره شدن آنها در کشورهای مختلف شده است. گفته میشود بیش از نیم میلیون از مسلمانان برمهای به کشورهای بنگلادش، هند، پاکستان، مالزی، تایلند، سنگاپور، امارات متحده عربی و ممالک دیگر مهاجرت نمودهاند و هزار مسلمان برمهای نیز در عربستان سعودی سکونت گزیدهاند. دولت برمه کنترل شدیدی بر فعالیتهای مساجد اعمال میکند و حتی آمار ازدواج و تمایل مردم جهت انجام قربانی گوسفند در مراسم عید قربان و نیز آمار افرادی که در مساجد به آموختن قرآن کریم مشغول میشوند، به دولت گزارش داده میشود.
بیشتر مسلمانان برمه سنی و بیشتر اینان نیز حنفیاند. این مسلمانان مساجد، مدارس و پایگاههای مستقلی برای گروه خود دارند، ولی در عین حال متحد نیستند. گروه وهابیت نیز در برمه فعالیتهای بسیار میکند. وهابیان با نوشتن کتابها و انجام دادن سخنرانیها در همه شهرهای برمه فعالیت دارند، تبلیغ میکنند، هر ماه جوانان را گرد میآورند و هر هفته هم در مساجد مختلف جلسه برگزار میکنند. بیشتر وهابیان ثروتمندند و به بازسازی مسجد، مدرسه، کمک به تهیدستان و کارهای هنری و فنی میپردازند. نکته این است که وهابیان حافظان قرآن بسیار را میپرورند و برای آن مدرسههای جداگانه در شهرهای مختلف دارند.
فرقههای مسلمانان
برای هر چه روشنتر شدن سیمای مسلمانان در برمه، اکنون بعضی از گروههای مسلمان این کشور را معرفی میکنیم.
1. چولیامسلم
چولیامسلم یکی از این گروههاست. اجداد این گروه سالها پیش هندو مذهب بودهاند و بعداً به اسلام گرویدهاند. اکنون نیز زبان اصلی این گروه هندوست. چولیامسلم با وهابیت اختلاف دارند، چون پنج تن اهلبیت(ع) را قبول دارند، گاه به نام پنج تن فاتحهخوانی میکنند، ایام محرّم اعمال خاصی دارند و احترام ویژهای برای اهلبیت رسول(ص) قائلاند.
2. بودامسلم
در کشور میانمار کسانی که تا امام ششم را پذیرفتهاند، بودامسلم نامیده میشوند. این گروه فعالیت چندانی ندارند و فقط در پایتخت سه مسجد متعلق به آنان است. شمار اینان نیز بیش از دو هزار تن نیست. بعضی از آنها در مراسم شیعه شرکت میکنند و تولد امام صادق(ع) را جشن میگیرند.
3. اهل حدیث
این گروه نیز با وهابیت متفاوت و مخالفاند. اینان همه احادیث را حجت میدانند، به زبان عربی بسیار مسلطاند و آموختن عربی را واجب میدانند. شمار اهل حدیث بیش از سه هزار نفر است و در پایتخت فقط سه مسجد به نام اهل حدیث وجود دارد.
4. قادیانی
مسلمانان این گروه را کافر میدانند، اما آنها خود را مسلمان میشمارند. اینان به خدا و رسول معتقدند، اما پیامبر را آخرین پیامبر نمیدانند. اهل این گروه به کسی به نام احمد طهور معتقدند و احمد را کسی غیر از پیامبر اکرم(ص) میدانند. گروه قادیانی در برمه انگشت شمارند و در پایتخت شهر بیش از دو مسجد ندارند.
5. سوفیست، طریقه، گرانه
این گروهها مانند هماند و هر سه پیرو اولیا و پیراناند. دو گروه سوفیست و طریقه پیرو شیخ عبدالقادر جیلانیاند. گروه گرانه سلسله اولیا را تا امام علی(ع) میرساند. البته اینان به آل محمد(ص) معتقدند، در شعرهای خود فضایل اهلبیت(ع) را میسرایند و با وهابیت سخت مخالفاند. شمار پیروان این گروهها به بیش از پنج هزار تن میرسد.
6. بنگالیمسلم و سورطیمسلم
این دو گروه مهاجرند، به زبان خود حرف زنند و مساجدی هم برای خود دارند. بیشتر اینان پیرو شافعیاند و البته با وهابیت نیز موافقاند. گروه سورطی نیز زبان مادری جداگانه دارند و پیرو مذاهب چهارگانهاند. میتوان گفت که این گروه با وهابیت تفاوتی ندارند.
شیعه در برمه
شیعیان در برمه از نسل ایرانیان یا هندیاناند. ایرانیان در گذشته از شهرهای شیراز، کاشان، بهبهان و یزد به برمه مهاجرت نمودهاند و بیشتر هندیان نیز که بعد از جنگ جهانی دوم به میانمار مهاجرت کردهاند از شهر «نگر» هستند. شیعیان برمه بیش از سی هزار نفر نیستند و البته نسبت به گذشته افزایش یافتهاند.12
شیعیان یک مسجد بزرگ ساخت ایرانی و یک مسجد کوچک ساخت هندی دارند. در شصت سال اخیر، کسانی از ایران و هند برای تبلیغ در ماههای رمضان، محرّم و صفر به این دو مسجد آمدهاند و در آن به اقامه نماز جماعت و سخنرانی پرداختهاند و نیز نماز جمعه خواندهاند. از سال 1995 میلادی نمایندهای از سوی ولایت فقیه به برمه اعزام شد و همین مایه نشاط و فعالیتهای دینی شیعیان این کشور بوده است.
شیعیان در کل سال برنامههای دینی و مذهبی خاصی دارند و در تولد و شهادت معصومان(ع) مراسم ویژهای برگزار میکنند. در ماه رمضان برنامه قرآنخوانی و در ماه محرّم و صفر مراسم عزاداری نیز با شکوه خاصی برگزار میشود. گفتنی است که سایر مذاهب برمه هم به شیعیان این کشور با نظری مثبت مینگرند.
هندو در برمه
اصل دین هندو با دین رسمی بودایی برمه چندان فرقی ندارد، اما این دو در بعضی از اعتقادها و فرهنگها با یکدیگر متفاوتاند. هندوها هم در اصل از هندوستان به برمه مهاجرت کردهاند و پوشش، زبان محلی، مراسم ازدواج و آیینهای ویژهای دارند.
اصول دین هندو عبارت از اعتقاد و احترام به کتابهای باستانی و سنتهای دینی برهمنان و پرستش خدایان دوران قدیم است. اعتقاد به تناسخ و رعایت مقررات طبقات اجتماعی در معاشرت و ازدواج، همچنین احترام به موجودات زنده، مخصوصاً گاو، از اصول آن دین است. هندویان در دین خود ثابتاند، اما آن را تبلیغ نمیکنند.13
مسیحیت در برمه
دو درصد جمعیت مسیحی برمه در شهرهای مختلف پراکندهاند. البته کلیساهای بسیاری در پایتخت شهر دیده میشوند و مسیحیان در آنها به کارهای علمی میپردازند و در بعضی اوقات مراسم عبادی، مراسم ازدواج و جشن برگزار میکنند. بیشتر مسیحیان برمه کاتولیکاند. کلیسای آگوستین، کلیسای صلیب مقدس، کلیسای متودیست،کلیسای امانوئل و کلیسای ارامنه، مهمترین پایگاههای مسیحیان برمه به شمار میآیند.14
یهودیت در برمه
پیروان دین یهود در برمه اندکاند و در پایتخت سکونت دارند.15 مراسم عبادی و فرهنگی یهودیان در این کشور شوری ندارد و محل برگزاری آیینهای آنان، منحصر به معبدی کوچک در پایتخت است.
جایگاه ادیان و مذاهب در حکومت
پنجاه سال پیش، ادیان و مذاهب برمه ارتباطی وثیق با حکومت داشتند، اما امروزه تنها مذهب بودایی در حکومت ایفای نقش میکند. اکنون حتی سربازان هم فقط از مذهب بودایی پذیرفته میشوند و پیروان مذاهب دیگر حق ندارند وارد ارتش شوند. با این حال، اکنون حکومت با ادیان رابطهای مسالمتآمیز دارد و هر مذهب و مسلک میتواند اعمال خاص خود را آزادانه انجام دهد.
پینوشتها
1. مفضلی، فصل دوم، ص 9.
2. www.myanmar.com
3. مفضلی، ص 9.
4. همان، فصل سوم، ص 14.
5. همان.
6. همان، ص 25.
7. همان.
8. همان، فصل چهارم(ادیان و مذاهب)، ص 25.
9. همان، ص 26.
10. www.myanmar.org.uk
11. www.myanmar.com
12. همان، ص 30.
13. حسین توفیقی، ص 32.
14. مفضلی، ص 39.
15. همان، ص 39.
منابع
1. مفضلی، حسین، میانمار (برمه)، انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول، 1373.
2. ع، پاشایی، کتاب بودا، انتشارات فیروزه، تهران، چاپ هفتم، 1378.
3. توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، مؤسسه فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ پنجم، 1381.
4. www.myanmar.com
5. www.myanmar.org.uk
* دانشپژوه مقطع کارشناسی ارشد مدرسه عالی امام خمینی(ره)، رشته علوم قرآن و حدیث از کشور میانمار.