"امام على، امام حسن، امام حسین و امام سجّاد علیهمالسلام در قرن نخستین هجرى مىزیستند و از نظر شیعه امامیه، نخستین پیشوایان هدایت پس از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله هستند. آنها در قرن اول، در تدوین روایات، ثبت و ضبط آنها و گسترش معارف شیعى، نقش مهمى داشتند و هریک در دوران امامت خود، براى گسترش روایات، با وجود همه مخالفتها، هم خود مبادرت به نوشتن روایات از پیشوایان پیش از خود و نشر آنها کردند و هم بر فراهم سازى زمینههاى نوشتن و نشر آنها توسط اصحاب خود، تلاش فراوان نمودند تا در آینده معارف شیعى در اختیار دوستداران آنها قرار بگیرند.
"
هدف این مقاله آشنایی اجمالی مخاطبان گرامی با شرح حال و چگونگی حیات علمی «عالمان شیعه» است. از اینرو، بخش پژوهش مؤسسه شیعهشناسی در هر شماره، تعدادی از بزرگان شیعه را معرفی مینماید. در این قسمت، تعدادی از عالمان شیعه به اختصار معرفی میشوند.
"بحث مجاز یا غیر مجاز بودن روشهاى کنترل موالید و پیشگیرى از حاملگى، همواره موافقان و مخالفانى را در میان فقها و علما داشته است. اهمیت فتاواى شیعى زمانى دو چندان مىگردد که به این مقوله در سطح کلان، یعنى اتخاذ سیاستهاى جمعیتى از سوى حکومتهاى مسلمان نگریسته شود. نوشتار حاضر، ضمن اشاره به مسئله افزایش چشمگیر رشد جمعیت در طى قرون اخیر و نیز تاریخچه کنترل موالید و بارورى در اسلام، نظرات فقهاى شیعه درباره کمیت فرزندان و بعد خانواده را در دو گروه موافقان و مخالفان مورد بررسى قرار مىدهد و به تأثیر این آموزهها و فتاوا در رشد و کنترل جمعیت مىپردازد.
"
در این مقاله، پس از تبیین جغرافیاى تاریخى قم و جایگاه این شهر در معارف دینى، به مهمترین عوامل پیدایش و گسترش تشیّع و مذهب امامیه پرداخته شده و در این زمینه، عوامل مؤثر بر آن بررسى گردیدهاند که از آن جمله است: تأکید پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله بر فضیلت حضرت على علیهالسلام و پیروانش بر دیگران، مهاجرت شیعیان و بزرگان و عالمان مذهب امامیه از مراکز اسلامى و شهرهاى مسلمان نشین به قم، به ویژه سفر تبلیغى حضرت سلطانعلى ـ فرزند امام محمد باقر علیهالسلام ـ به «اردهال» و شهادتش در آنجا، اقامت حضرت معصومه علیهاالسلام و دیگر فرزندان و اعقاب و اصحاب ائمّه علیهمالسلام در قم، بناى مساجد و مراکز فرهنگى در این شهر، قیام امام حسین علیهالسلام و شهادت مظلومانه او و فرزندان و اصحابش؛ و از سوى دیگر، نظام شرکآمیز و ستمپیشه پادشاهان ساسانى و سپس خلفاى اموى و عبّاسى که زمینههاى گریز از آیین زرتشتى و مذهب حاکمان اموى و عبّاسى و روى آوردن به مذهب امامى را فراهم آورد.
چکیده
مسئلة خلافت (جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله) بعد از ارتحال رسول الله مورد اختلاف صحابه قرار گرفت. جمعی از آنان، یعنی اهل سنّت، امامت را تابع انتخاب دانسته و آن را امری فقهی می دانند که به خود مسلمانان واگذار شده است و جمعی دیگر، یعنی شیعیان ، قائل به نص و انتصاب امامت شده و آن را از مسائل کلامی دانسته اند. مؤلف در این مقاله سعی کرده با دلایل عقلی و نقلی، کلامی بودن آن را اثبات کند و این بحث را به گونهای بررسی کند که حافظ وحدت و دور از دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی باشد. نگارنده به پیروی از بزرگان امامیه بر آن است که امام باید معصوم و در عقاید و اخلاق حسنه، به ویژه علم و عدالت افضل امت خود باشد و چون تشخیص و احراز قطعی عصمت و افضل بودن از دیگران برای مردم عادی میسر نیست، تعیین امام واجد شرایط منحصر به تعیین خدا و ابلاغ از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) است. بنابراین، با انتخابات و آرای ملت نمی توان شخصی را به عنوان جانشینی پیامبر(صلی الله علیه و آله) معین کرد. نقش ملت بعد از نصب وی در تحصیل قدرت و اتمام حجت مؤثراست.
نگارنده برای اثبات این مدعا این مقاله را در 3 فصل و یک خاتمه به پایان می برد و آن چه را در این چکیده ادعا شده با دلایل عقلی و نقلی به اثبات می رساند