براى تحلیل سیره سیاسى - حکومتى پیامبر اعظمصلى الله علیه وآله نخست هدف ارسال رسل بررسى شده است. در اندیشه قرآنى علامه طباطبایى، این بحث از انسانشناسى آغاز و به معرفتشناسى و فلسفه اجتماعى - سیاسى و سپس فلسفه وحى و نبوت مىانجامد. ویژگىهاى انسان و علوم و ادراکات او به گونهاى است که به شناخت حقایق هستى و بهرهگیرى از دیگر موجودات در طى طریق و حرکت استکمالى منجر مىشود، از جمله به زندگى اجتماعى منزلى و مدنى و استخدام و بهرهگیرى از دیگر انسانها و اجتماع انسانى. از آنجا که پایه زندگى اجتماعى - سیاسى انسان، استخدام و رفع نیازهاى وجودى خود بود تا در هر جا و هر زمان که امکان فراهم مىآورد استخدام و بهرهگیرى به صورت یک طرفه اعمال مىگردید و اگر این استخدام یک طرفه ادامه مىیافت بذر شرک و بت پرستى بود. خداى سبحان پیامبران را برانگیخت تا با تربیت انسان و ارائه قانون اجتماعى، زندگى اجتماعى انسان را سامان عادلانه بخشند. دین الهى و انسانى، که براى آزاد سازى انسان و فراهم آوردن بستر حرکت استکمالى او آمده است، باید ویژگىهایى داشته باشد؛ از جمله اختصاص ندادن دریافت معارف و حقایق دینى به عده اندکى از مردم. سیره پیامبر عظیمالشأنصلى الله علیه وآله اسلام نیز چنین بود که دین را بر عام و خاص عرضه کرد. سیره سیاسى - حکومتى پیامبرصلى الله علیه وآله سیره امامت بود نه پادشاهى و اظهار حقایق اسلام از سوى او به صورت دعوت به کلیات و مجملات؛ و در بیان احکام، تدریجى بودن را در پیش گرفت تا با مردم همراهى و ارفاق کند. ایشان در دعوت و ارشاد و اجرا نیز مراتب دعوت گفتارى و دعوت انکارى و جهاد را رعایت مىکرد.
در تفکر دینى و فلسفى اسلام بین «هست و نیست»ها و «باید و نباید»ها رابطه مستقیم وجود دارد. هر آنچه وجود دارد، «خیر» است و هر آنچه خیر شد، «بایسته»اى را در پى دارد و هر آنچه وجود ندارد، «خیریّتى» نداشته و «بایستهاى» بر آن مترتّب نمىشود. بنابراین شکى نیست که ماهیّت هر نوع رفتار سیاسى - اجتماعى پیامبرصلى الله علیه وآله ناشى از نوع نگرشى است که پیامبرصلى الله علیه وآله از انسان و ماهیت و هستى او دارد. این مقاله در بیان مبانى نظرى انسان شناسانه سیره سیاسى پیامبرصلى الله علیه وآله مىباشد تا نشان دهد سیره سیاسى پیامبرصلى الله علیه وآله به ملاحظه ماهیت و سرشت انسان، به دنبال احیاى کرامت ذاتى انسان است و به ملاحظه جایگاه وجودى او که از سوى خداوند به عنوان جانشین خدا در زمین تعیین شده، به دنبال رساندن انسان به کرامت ارزشى و ویژهاى است که خداوند به چنین انسانى افاضه کرده است. سیره سیاسى پیامبر از یک نگرش «ماهیت شناسانه» از انسان که معرّف دو بُعدى بودن انسان است و نگرش «وجود شناسانه» که معرّف جایگاه وجودى انسان نزد خداوند و در عالم هستى است، برخوردار بوده و در تلاش است انسان را با چنین ماهیتى به جایگاه عبودیت خدا و خلیفةاللهى برساند. نکته شایان ذکر اینکه نوع نگرش انسانشناسانه پیامبرصلى الله علیه وآله موجب آن است که سیره سیاسى و حکومتى وى ناظر به دگرگونى دایمى و تحول انسان از نقص به کمال تا حدّ خلیفةاللهى باشد.
به گواهی تاریخ، زندگانی پیامبر اسلام(ص) سراسر با کرامات و حوادث معجزه گونه همراه بوده است که همگی حکایت از عظمت شخصیت آن حضرت(ص) دارد. با وجود این فضائل، عده ای حوادث و وقایعی را به پیامبر(ص) نسبت داده اند که حاصلی جز وهن شخصیت پیامبر بزرگ اسلام و خدشه به عصمت و عظمت ایشان در برندارد. از جمله این حوادث داستان «شق صدر النبی(ص)» را می توان ذکر کرد. در کتاب های روایی و تاریخی عامه مطالبی در مورد شکافتن سینه پیامبر در دوران کودکی هنگامی که نزد حلیمه سعدیه بود، نقل شده است و راویان این داستان آن را در شمار فضایل و کرامات حضرت محمد(ص) بر شمرده و به بحث و تفصیل در مورد آن پرداخته اند.
این نوشتار، پژوهشی در مورد داستان «شکافتن سینه پیامبر» در کودکی و تحلیل عدم همخوانی آن با عصمت پیامبر(ص) است.
واحد کوچک «خانواده»، که جامعه بزرگ بشری از آن ساخته شده، تربیت انسان ها را از بعد اخلاقی، روحی و اجتماعی عهده دار است. بدون وجود خانواده، شیرازه جوامع بشری گسسته شده، تعادل حیات انسانی از بین خواهد رفت. توجه فراوانی که در سیره معصومان(علیهم السلام)، به ویژه وجود نورانی پیامبر اعظم حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله)، به حفظ و گسترش این پیوند و روابط خوب میان زن و شوهر معطوف شده، بیانگر اهمیت ذاتی و حیاتی آن است. این نوشتار بر آن است تا روش های راهبردی و نیکوی همسرداری از دیدگاه بزرگ مرد تاریخ و معلم واقعی بشریت وجود مقدس پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) را بیان نماید. این نوشتار از چهار بخش مهم و اساسی تشکیل شده است. تعریف «خانواده» و اهمیت اجتماعی و اخلاقی زندگی مشترک و ارزش آن در نظام خلقت از مباحث آغازین این بحث است. اهداف اساسی تشکیل خانواده و روابط بین زن و مرد و توجه به جنبه های انسانی ازدواج، وظایف شوهر نسبت به همسر خود از جمله مدیریت کلان زندگی و تأمین هزینه ها و معونه های زندگی، وظایف و مسئولیت های زنان نسبت به مردان و ویژگی های خاص و منحصر به فرد آنان، و در نهایت، برخی عوامل کلیدی و راهبرداری همچون معنویت، اخلاق و گذشت و نقش آنها در زندگی در این مقاله، مورد توجه قرار گرفته است.
در مقاله «نبوت در دین های یهود و مسیحیت» نویسندگان ادعا کرده اند که بر مبنای روش «پدیدارشناسی دین» مقاله را تدوین کرده اند، اما نگارنده این سطور این ادعا را نقد کرده، بر این باور است که این مقاله نوعی گردآوری داده های تاریخی جریان نبوت در یهودیت و مسیحیت است بدون اینکه با تفسیر پدیدارشناسانه همراه باشد. نگارنده ضرورت می داند مطالعه پدیدارشناختی موضوع مذکور را به اجمال نشان دهد:برای تبیین بهتر حیث التفاتی جریان نبوت در یهودیت، مسیحیت و اسلام، این دوره از تاریخ ادیان باید به عنوان یک حلقه فکری در فرایند تفکر بشر در تاریخ بررسی شود.