فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۵۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم الهیاتی در بسیاری از ادیان به ویژه ادیان ابراهیمی، «فرشته شناسی» به خصوص شناخت «فرشتگان مقرّب» است. این پژوهش به یکی از فرشتگان به نام «رفائیل» می پردازد و در آن اهمیت و وظایف او در سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام مقایسه می شود. همچنین بررسی می شود که آیا رفائیل همان «اسرافیل» است یا نه. نتیجه آن که رفائیل در برخی از روایات مسیحی و یهودی فرشته ای مقرّب دانسته شده و نقش او نیز در این دو دین بسیار نزدیک به هم است. امّا در اسلام رفائیل چنین اهمّیتی ندارد و نقش او نیز با نقش رفائیل در یهودیت و مسیحیت تا حدود زیادی متفاوت است. دلیل قاطعی نداریم که اسرافیل در اسلام همان رفائیل باشد.
حدیث کنز مخفی در آینة حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از آثار اندیشمندان مسلمان به حدیث قدسی «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» اشاره شده است. برخی با دیدة تردید یا انکار به سند و محتوای حدیث نگریسته اند، اما بسیاری آن را درخور اعتنا دیده و نتایج بسیار از آن استنباط کرده اند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نحوة نگرش بنیانگذار حکمت متعالیه و برخی از پیروان آن به این حدیث می پردازد. ملاصدرا غایت و مطلوب بودن خداوند را، برای ذات خویش و دیگر موجودات، به ترتیب با اسامی الهی «اول» و «آخر» تطبیق می کند. او کنز مخفی را اشاره به مرتبة احدیت صرف می داند و برای تبیین نحوة احتجاب و ظهور در حدیث کنز حق تعالی چهار وجه ذکر می کند. ملاصدرا برخلاف جمهور متکلمان ارادة خداوند را منبعث از علم او به نظام خیر می داند که تابع علم او به ذات خویش است و بر همین اساس، حب ذاتی و عشق ازلی خداوند را سرچشمة ارادة او برای آفرینش معرفی می کند. همچنین، این حدیث را می توان به منزلة تفسیر آیة «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (ذاریات: 56) در نظر گرفت که بر اساس آن، عبادت معرفت است و انسان کامل، که جلوه گاه بروز همة صفات الهی است، غایت قصوای همة آفرینش خواهد بود.
بررسیِ دیدگاهِ اروین یالوم درباره ارتباط دغدغه های وجودیِ مرگ اندیشی و معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است که دیدگاه روان درمانگر معاصر، اروین یالوم در باب تأثیر مسئله مرگ اندیشی بر مسئله معنای زندگی با توجه به ت أثیرات فلسفه اگزیستانسیالیسم بیان شود. بدین منظور در ابتدا روانشناسی وجودی به عنوان نحله ای که یالوم به آن تعلق دارد معرفی شده است و سپس مؤلفه های رویکرد وجودی در دیدگاه یالوم بیان شده است و سپس دیدگاه او نسبت به ترس از مرگ که متأثر از اندیشه های فیلسوفانی چون اپیکور، نیچه و هایدگر است همراه با ذکر انواع این ترس و عوامل آن ذکر شده است و تفاوت های دیدگاه او با فروید نیز مشخص گردیده است. در بخش بعدی به دیدگاه یالوم نسبت به مسئله معنای زندگی اشاره و چالشِ کشف یا جعل معنا بررسی شده و شرح یالوم از رویکرد فرانکل و نقد آن بیان شده است. در بخش نتیجه گیریِ مقاله، مسئله اصلی مقاله که معضل فلسفی حاصل از ارتباط دو مقوله معنای زندگی و مرگ اندیشی و ایجاد بی معنایی مطرح شده و پاسخ یالوم در قالب نظریه موج زدن و ارتباط آن با مقوله تعهد توصیف شده و در پایان دو نقد بر دیدگاه یالوم ارائه شده است.
تحلیل انتقادی برهان وجوب و امکان ابن سینا و نقد ملاصدرا بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برهان وجوب و امکان را فارابی ابداع و ابن سینا به کمال رساند. برهان فارابی مبتنی بر امتناع تسلسل است؛ اما ابن سینا در ضمن برهانِ خویش به ابطال تسلسل می پردازد. بنابراین، پذیرش برهان سینوی منوط به پذیرش استحاله تسلسل به عنوان یک اصل نیست و این یکی از تفاوت های برهان سینوی با برهان وجوب و امکان فارابی است. اگرچه ابن سینا در اشاراتمدعی فراتر از این نوآوری است و می گوید تقریر اشارات، وجود واجب را حتی با فرض جواز تسلسل اثبات می کند، اما به نظر می رسد اولاً، برهان وجوب و امکان ابن سینا در اشارات، برخلاف ادعای او و تصور رایج ، امتیاز چشم گیری نسبت به تقریر های این برهان در مبدأ و معادو نجاتندارد و ثانیاً، این ادعای او در مورد هیچ یک از تقریرهایش صدق نمی کند. یکی دیگر از ایراد های برهان سینوی نادرستیِ مبنای او در بابِ نیاز معلول به علّت است. در عین حال، نقدِ «ممکن الوجود نبودنِ سلسله ممکنات» را نیز نمی توان از ملاصدرا پذیرفت؛ زیرا اوّلاً فرضِ مساوقت وحدت و وجود که استدلال او مبتنی بر آن است، نمی تواند حد وسط قرار گیرد و ثانیاً این نقد با نظریه او در باب وحدت حقیقی عالم ناسازگار است.
کلیاتی درباره ی فلسفه ی دی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
گوهر و صدف دین
مقایسه علم و دین از دیدگاه «فردریک شلایر ماخر» و «کارل بارت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در عرصه دین پژوهی، نسبت میان «علم و دین» و تبیین حوزه های آموزه های دینی و یافته های علمی است. با تحولات فکری و فرهنگی پس از رنسانس، تعارض های علم و دین در مسیحیت نمایان شد ؛ «فردریک شلایر ماخر» و «کارل بارت» از شاخص ترین چهره هایی بودند که در جهت سازگاری دین با اقتضائات دوران مدرن تلاش کردند. این دو هر چند در جریان نواندیشی دینی، رویکردی جدید و بازسازی کننده داشتند و در پی اثبات استقلال دین از علم و ایجاد حوزه ای حفاظتی برای دین بودند؛ اما با ارائه ی طرح های خود در راستای بازگشت به گوهر دین، قرائت هایی از دین بیان نمودند که به دلیل تک بعدی بودن از مشکلات قابل توجهی برخوردار بود. شلایر ماخر، خدا و عناصر مهم دین را در حد احساس و تجربه شخصی کاهش داد؛ نوعی انسان محوری و تفسیر آموزه های دینی بر اساس معارف بشری که کارل بارت آن را نادرست خواند. اما بارت هم در معرض خطر قرار گرفت؛ تنها معیار سنجش را آموزه های مسیحی دانست و بزرگ داشت خدا را با کوچک ساختن انسان همراه ساخت؛ یعنی درست خلاف جهتی حرکت نمود که شلایر ماخر پیموده بود.
بازتعریف مفهوم نظم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان نظم از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و متکلمان بوده است. با وجود تقارب محتوای این برهان با مضامین وحی، در ماهیت، مبادی، مقدمات و نتایج آن اختلاف نظر فراوانی وجود دارد و پاسخ به چیستی مفهوم نظم، تعیین مصادیق نظم در جهان طبیعت، چرایی نظم و چگونگی دلالت نظم بر وجود ناظم هوشمند همواره دغدغه پژوهشگران در حوزه کلام جدید است.
این مقاله در پی آن است که به واکاوی مفهوم و اقسام نظم بپردازد، زیرا بسیاری از اختلاف ها و تشتت آرا در باب برهان نظم (برای اثبات وجود خدا)، ناشی از ابهام در مبادی تصوری آن است. نظم مفهومی قیاسی و معقول ثانی فلسفی است که به سه عنصر داشتن اجزا، هماهنگی و هدفداری متکی است. هر کدام از این عناصر شرط لازم (و نه شرط کافی) برای حصول این مفهوم هستند. مفهوم نظم با ملاک های متعدد به اقسام گوناگون تقسیم می شود. محققان معتقدند برخی از اقسام در این برهان کارایی ندارند. در این نوشتار، سعی بر آن است که به بررسی و نقد این دیدگاه ها بپردازیم.
اثبات حقنگرى و حقانیت دین از راه تامل در ژرفاى آن (5)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معنای زندگی از نگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معنای زندگی، یکی از مباحث مهم فلسفی است که از دیرباز تحت عنوان «هدف زندگی» مطرح بوده است. اینکه معنای زندگی چیست، و چرا ما آفریده شدیم، و اینکه چرا باید این همه رنج را در زندگی تحمل نماییم، از پرسش های اساسی و همیشگی انسان است. در این راستا، دیدگاه مفسر و فیلسوف معاصر، علامه طباطبایی که تأثیر افکارش بر اندیشمندان پسین، بر کسی پوشیده نیست، مورد بحث قرار گرفته است. نکته بدیع این است که از نگاه ایشان، زندگی در علم و آگاهی، پایبندی به اخلاق و رفتار انسانی، مسئولیت پذیری در پرتو تعالیم دینی و در خداباوری و روح توحیدی، معنا پیدا می کند و همهٔ بی معنایی و پوچی زندگی در خودفراموشی، تفکر دنیوی، عدم درک جایگاه انسانی، دوری از اعتقاد به خدا و انسان محوری است که ارمغان تمدن غرب است.
زبان دین در تفکر فلسفى ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۳
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسى دیدگاه ملّاصدرا درباره زبان دین و نیز رابطه صفات الهى با ذات خدا و معناشناسى و تفسیر گزاره هاى دینى، به ویژه گزاره هاى ناظر به صفات الهى مى پردازد. پیش از ورود به مباحث اصلى، به بررسى مبانى فلسفى ملّاصدرا در بحث از زبان دین پرداخته شده است; مباحثى نظیر اصالت وجود، اشتراک معنوى وجود، تشکیک در وجود و مراتب هستى و انسان. در پایان مقاله نیز اشاره اى به روش شناسى تفسیر گزاره هاى دینى از دیدگاه ملّاصدرا رفته است.
ملّاصدرا در بحث از رابطه صفات و ذات دیدگاه هاى گوناگون در این باره را بررسى و به عینیت صفات با ذات الهى تأکید مى کند. در بحث از تفسیر گزاره هاى دینى با بررسى دیدگاه هاى گوناگونى همچون حمل متواطى، اشتراک لفظى و الهیات سلبى معتقد به «حمل تشکیکى» مى شود. و در بحث از روش شناسى تفسیر گزاره هاى دینى به نکات مهمى اشاره مى کند که در تفسیر درست و عمیقِ گفتار خداوند تأثیر زیادى دارند.
تبیین و بررسی دیدگاه علّامه طباطبائی دربارة عالم ذر در تفسیر آیة میثاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دشوارترین آیاتی که در تفسیر آن میان مفسران اختلاف پدید آمده است، آیة میثاق یا ذر است، با توجه به نقاط قوت و جامعیتی که تفسیر المیزان داراست، نظر علّامه طباطبائی در تفسیر این آیه مهم می نماید. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به تبیین و بررسی کلام علّامه می پردازد. ایشان وجود عالم ذر را بر طبق ظواهر برخی روایات نمی پذیرد و معتقد است پیمان به ربوبیت خدا از انسان ها در عالم ملکوت و به صورتی که انسان ها هیچ گونه تشخصی نداشتند، گرفته شده است. گذشته از نقاط قوت تفسیر ایشان دربارة آیه میثاق، از موارد ضعف نیز نمی توان چشم پوشی کرد.
بررسی رابطه عالم ذر و تناسخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موضوع عالم ذر همواره یکی از بحث برانگیزترین مباحث قرآنی است و مفسران، متکلمان و فیلسوفان مسلمان دربارة آن بسیار سخن گفته اند. آنچه از ظاهر آیات و روایات اسلامی برمی آید این است که هر انسانی قبل از تولد در عالمی به نام «ذر» وجود فردی حقیقی داشته است. عده ای از اندیشمندان این برداشت از ظاهر آیات و روایات را نپذیرفته و هر یک به گونه ای خاص آن را توجیه و تأویل کرده اند. اینان اشکالاتی را به آن برداشت ظاهری وارد می کنند که براساس این تفسیر، اعتقاد به عالم ذر مستلزم باور به تناسخ است. اما واقعیت این است: با توجه به عدم استحاله عقلی عالم ذر و با اعتقاد به امکان عقلی تناسخ که به خودی خود امری محال و ذاتاً ممتنع نیست، عالم ذر به معنای ظاهری اش گونه ای از تناسخ است و امکان آن وجود دارد و مشکلی در تحقق عالم ذر نیست
فلسفه، معنای وجود و زندگی با رویکرد صدرایی
حوزه های تخصصی:
اصولاً انسان در جستجوی حقیقت و معناست و نمی توان او را از جستجوی معنا در زندگی منع کرد. انسان در زندگی خود در می یابد که باید بر اساس هدف مشخصی زندگی کند و نفی غایتمندی و هدف در زندگی باعث می شود با حقیقت هستی و وجود که منشأ معناست، بیگانه شده و میان معنا و زندگی شکاف عمیقی به وجود آید. بی معنایی زندگی البته با احساس تهی بودن و پوچی در زندگی همراه است که چنین احساسی به عنوان چالش معنای زندگی بشر امروزی مطرح است که خود ناشی از فقدان شناخت درست انسان از خویش و نداشتن فلسفه ای صحیح در زندگی است. برای همین، بحث از نقش فلسفه در زندگی یکی مباحثی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. در حقیقت معنای زندگی امری اصیل، موجود و محقق است که انسان می تواند با درک و فهم جایگاه وجودی خود، آن را کشف کند. بنابراین داشتن سیری عقلانی، و به تعبیر دیگر، داشتن فلسفه برای زندگی ضروری است و انسان باید بتواند نسبت انسانی خود را با هستی به نحو عقلی و فلسفی بیابد و عقلانیت را در زندگی ملاک کار خود قرار دهد، که این خود نوعی فلسفی زندگی کردن است.
در این مقاله سعی بر این است با توجه به نقش فلسفه در زندگی، به فلسفه وجودی انسان به عنوان موجودی که به زندگی معنا می بخشد، پرداخته شود؛ چون هرچه به فلسفه وجودی انسان پی برده شود، معنای زندگی او تجلی بیشتری پیدا خواهدکرد و چون در حکمت متعالیه، وجود همواره اصل و مبنا برای تبیین نظام آفرینش و از جمله انسان است، به تبیین رابطه فلسفه با زندگی انسان با توجه به وجود بر مبنای فلسفه صدرایی پرداخته می شود.
ویژگی های حیات معقول به عنوان هدف متعالی انسان و راه های وصول به آن در اندیشه علامه محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
غایت انگاری و آینده نگری به عنوان امری فطری، همواره انسان را به پژوهش در کشف اسرار و رموز پدیده های عالم، نظام هستی و وجود خود وادار کرده است. اگر پرسشگری در ساختار ذهن انسان نبود و اگر ذهن انسان، در طلب هدف و غایت نبود، گره از هیچ مشکلی در سراسر عالم انسانی گشوده نمی شد. علامه جعفری با ارائه الگوی «حیات معقول» به عنوان هدف متعالی جامعه بشری، فلسفه هستی انسان را، انتقال از حیات معمول به حیات معقول می داند. حیات معقول، حیات آگاهانه ای است که نیروها و فعالیت های جبری و جبرنمای حیات طبیعی را با برخورداری از آزادی اختیار، در مسیر اهداف تکاملی نسبی تنظیم می کند و شخصیت انسانی را که به تدریج در این گذرگاه ساخته می شود، وارد هدف اعلای حیات خواهد کرد. این هدف متعالی، شرکت در آهنگ کلی هستی وابسته به کمال برین است. جلوه عالی حقیقت رو به کمال، حیات آگاه نسبت به حقایق والای هستی، رهیدن از دام کمیت ها و ورود به آستانه ابدیت از ویژگی های حیات معقول هستند. هدف این نوشته، تحلیل هدف متعالی انسان و راه های وصول به آن در اندیشه این متفکر است.
ستایش و نکوهش انسان در قرآن کریم و تفاسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه قرآن کریم، انسان برترین آفریدة الهی است و به همین دلیل، دربارة او فراوان در این کتاب سخن گفته شده است و قضاوت هایی دربارة او و کارهایش صورت گرفته است. با توجّه به اهمیّت انسان شناسی ارزشی و تأثیر آن در رفتار آدمی، در این مقاله قضاوت های قرآن دربارة انسان را در دو گروه، ویژگی های ستایش آمیز و ویژگی های نکوهش آمیز، جمع آوری و طبقه بندی و به اختصار با توجّه به بعضی از تفاسیر شیعه و سنّی، معاصر و متقدّم مقایسه و تحلیل کرده ایم. از منظر قرآن، انسان از چه جهاتی قابل ستایش و از چه نظر سزاوار نکوهش است و در سنجش کمّی وکیفی، نسبت این ابعاد چگونه، و اصالت با کدام یک از این دو ویژگی مهمّ انسان است. پرسش اساسی در این مسئله آن است که حکمت توصیف های دوگانة قرآن از انسان چیست؟ این تحقیق با رویکرد نظری و به شیوة کتابخانه ای و با روش توصیفی و هرمنوتیکی در صدد دریافت دیدگاه قرآن نسبت به پرسش های تحقیق است. از این تحقیق فهمیده شد که تمام غرایز و صفاتی که ذات انسان بر اساس آن سرشته شده (مثبت یا منفی)، لازمة کمال و مقدّمة تعالی و رشد انسان است و اگر بعضی از ویژگی های انسان در آیاتی از قرآن مورد نکوهش قرار گرفته، ناظر به آن جهتی است که انسان آن را در مسیر غیرصحیح و خارج از حدّ اعتدال به کار می گیرد و یا نکوهش نسبی است؛ یعنی وقتی انسان در بعضی از جهات با بعضی از موجودات مقایسه و یا با عظمت الهی سنجیده می شود، صفات نقص به او نسبت داده می شود. بدین ترتیب، چرایی توصیف های دوگانة قرآن از انسان معلوم می گردد و تعارض ظاهری بین آیات ستایش آمیز و نکوهش آمیز برطرف می شود.
بولتمان و بارت
منبع:
هفت آسمان ۱۳۸۲ شماره ۱۹
حوزه های تخصصی: