فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۵۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
نفس در نظریه سیستم ها، اطلاعات و آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیزیکدانان انسان را به لحاظ فیزیک نظری یک سیستم باز در نظر میگیرند، حال سوال اینجاست، که اگر با نگاه سیستمی به نفس انسان نگاه کنیم، چه تبعاتی در پی خواهد داشت؟ آیا میتوان ویژگی فناناپذیری را برای نفس نشان داد؟ یا ویژگی اختیار را؟از طرفی یک سیستم باز دائما در تعامل با محیط و پیرامون خود و در تبادل اطلاعات با آن به سر میبرد.ارتباط این اطلاعات با نفس انسان چگونه است؟
فیلسوفان طبیعت گرا عقیده دارند که این اطلاعات در مغز جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده ودر نهایت با مرگ انسان و ازبین رفتن بدن ، نابود میشود. اما اگر بخواهیم معتقد به وجود نفس بعنوان امری غیر مادی برای انسان باشیم، باید بتوانیم بنحو معناداری از موضعی سخن بگوییم که اطلاعات فرد انسانی در آن محفوظ بوده و آن موضع متمایز از ماده باشد.
در این مقاله در پی ارائه نگرشی نوین به نفس با دیدگاه سیستمی و سپس بررسی جایگاه اطلاعات (اعم از معلومات علمی ویا داده های غیر علمی) در نفس انسانی هستیم؛ مغایرت اطلاعات با ویژگیهای جسم و مادی شناخته شده در فیزیک جدید قابل تامل است.
تحلیل و بررسی تطبیقی معراج پیامبر(ص) از دیدگاه «مایکل سلز» و «آنه ماری شیمل» با نگاه درون مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مایکل سلز»، قرآن پژوه آمریکایی درباره معراج پیامبر(ص) بر سه موضوع تأکید می کند؛ این که واژه معراج در قرآن به کار نرفته و درباره آن توضیح کافی داده نشده است. دیگر این که قرآن بیان می کند که محمد(ص) هیچ معجزه ای متفاوت از معجزه خدایی خود؛ یعنی قرآن نیاورده است. و معراج پیامبر (ص) در خواب و رؤیا صورت پذیرفته است. به عقیده او، بحث پیرامون لایه های این موضوع عمدتا برشواهد غیر قرآنی مبتنی است و دراین باره تنها اطلاعات اندکی در سوره اسراء یافت می شود. افزون بر این وی تلاش کرده است تا واقعه معراج را برگرفته از آیین های یهود و بودایسم جلوه دهد. هدف این مستشرق در واقع اثبات عدم وقوع معراج رسول اکرم(ص) است؛ در مقابل «آنه ماری شیمل»، معراج پیامبر(ص) را برگرفته از آیه نخست سوره اسراء می داند و بر این باور است که دو سیر( افقی و عمودی) برای پیامبر اکرم(ص) اتفاق افتاده است. و معراج را برخلاف «سلز»، از معجزات الهی می داند. «آنه ماری»، به دلیل این که به منابع اهل سنت بسنده کرده است در برخی از آراء خود همچون؛ رؤیت یا عدم رؤیت خداوند در معراج توسط پیامبر(ص)، جسمانی یا روحانی بودن معراج دچار تشکیک عقیده شده است. به رغم نقدهای اساسی که بر برخی از ارکان نظریه های این دو خاورشناس وارد است، نکات مثبتی نیز در آراء ایشان مشاهده می شود. در این مقاله سعی شده است که ابتدا دیدگاه خاورشناسان مذکور بیان گردد، سپس به بررسی و نقد آراء ایشان پرداخته شود
نقد و بررسی ادعای دلالت آیه «یدبر الامر» بر پایان دین اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از آیات الهی کتب مقدس، از مهم ترین شگرد های فرقه های انحرافی است. این بهره گیری به جهت موجه جلوه دادن عقاید فرقه ای، با سوء استفاده از جایگاه آیات الهی نزد معتقدین است که اغلب با تفسیر به رأی و تأویل بدون دلیل آیات الهی همراه است. بهائیت آیه ۵ سوره سجده را در جهت اهداف فرقه ای، دال بر پایان دین اسلام و دلیلی بر تثبیت ادعای علی محمد شیرازی و بشارتی بر ظهور وی دانسته است. مقاله پیش رو با روش توصیفی تحلیلی این ادعای بهائیت را مورد بررسی قرار داده است. یافته های تحقیق بر آن است که تأویلات بهائیت بر آیه مذکور با ظاهر الفاظ آیه، هیچ تناسبی نداشته و هیچ قرینه ای نیز بر آن وجود ندارد و از آنجا که این توجیه به جهت مستندسازی فرقه ای انجام پذیرفته، «تفسیر به رأی» است و اشکال های متعدد دیگری مانند تناقض گویی، کپی برداری و استنادات غیر علمی بر این مدعا وارد است.
مناسبت میان اسماء الهی و آسمان ها در طریقت قبّالا و سنّت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
در طریقت عرفانی قبّالای یهودی، بررسی ملکوت آسمان ها، کارکرد فرشتگان گماشته در هر یک از آسمان ها و رابطه میان اسماء الهی موسوم به سفیروت و هر کدام از آسمان ها نقش مهمّی ایفاء می کند. از نظر عارفان قبالا، قلمرو تجلّی وجود، بر چهار بخش اصلی تقسیم می شود: اسماء الهی، عرش، آسمان ها و عالم ماده. عالم نخست یا عالم اّصیلوت، قلمرو ده اسم اصلی خداوند است که سه اسم نخست آن ها، به نحو خاصّ، در مرتبه عرش یا عالم بِریئا ظهور می یابند و هفت اسم دیگر در هفت آسمان برین، ضمن آن که عالم عسیّا یا جهان مادی، مجلای ظهور همه اسماء الهی است. بنابراین، شناخت آسمان ها، در گرو معرفت نظام اسماء و صفات الهی و تقدّم و تأخّر آن ها و مسبوق به شناخت فرشتگان کرام می باشد. این مقاله می کوشد، پس از معرّفی نظام اسماء یا سفیروت که آموزه کلیدی قبالاست، به بررسی مراتب آسمان ها از نظر اهل قبالا و متون کهن آن ها از جمله سفر زوهر و سفر یصیرا بپردازد و درجهت ایضاح و تکمیل مطلب، از روایات موجود در سنّت اسلامی و یافته ها و گفته های عارفان مسلمان نیز بهره گیرد.
دین و فلسفه
تحلیل معناشناختی «تقوا» با تأکید بر حوزه همنشینی«ذکر» و «خوف» در دستگاه معنایی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۴ شماره ۶۱
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
معناشناسی نظام سازی و روش شناسی کشف نظام از منابع دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازگارى و همسویى علم و دین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
درنگی در مستندات قرآنی کثرت گرایان و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«پلورالیسم»در لغت به معنای کثرت گرایی و مقصود از آن در فلسفة دین، پذیرش حقّانیّت ادیان مختلف است. طرفداران پلورالیسم برای مشروعیّت دینی بخشیدن به مدّعای خود، ظواهر برخی از آیات قرآن مجید را مورد استناد قرار داده اند تا بدین سان نظریّة خود را همخوان با آن جلوه دهند. این مقاله در سه محور حرکت نموده است. محور اوّل، بر محور مفهوم شناسی و اشارة اجمالی به پیشینة تحقیق شده است. در محور دوم، که هدف اصلی این مقاله است، به نُه دسته از مدّعیات کثرت گرایان از آیات قرآنی، و در ذیل آیات به نقد آنها پرداخته شده است. عناوین کلّی این دسته به این قرار است: آیات اسلام، آیات سورة کافرون، آزادی در انتخاب دین، نداشتن اکراه در پذیرش دین، تعلّق ارادة الهی به تکثّر ادیان، آیات صراط مستقیم، کثرت شاهدان در قیامت، جزیة اهل کتاب، حلّیّت طعام اهل کتاب و ازدواج با آنان. در محور سوم نیز به دلایل نقلی در نقد کثرت گرایی و نیز آیات و روایات این قسمت اشاره شده است.
سرشت وحی: مقایسه آراء مرتضی مطهری و نصرحامد ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
تبیین سرشت وحی یکی از مسئله های پر مناقشه در الهیات ادیان ابراهیمی است. در الهیات اسلامی درباره این موضوع دیدگاه های مختلفی ارائه شده است؛ براساس دیدگاه مشهور، وحی مجموعه ای از حقایق الهی است که توسط پیامبر و در قالب عبارت های زبانی برای انسان ها بیان شده است. در سال های اخیر دیدگاه دیگری نیز درباره ی وحی مورد توجه قرار گرفته که براساس آن وحی فاقد سرشت زبانی است. در این مقاله به مقایسه آراء مرتضی مطهری و نصرحامد ابوزید که هر کدام یکی از این دو دیدگاه را نمایندگی می کنند پرداخته شده است. به باور مطهری نزول وحی به این معناست که پیامبر در صعودی روحانی، حقایق الهی را دریافت کرده است، پس از آن این حقایق در مراتب وجود پیامبر تنزّل یافته و در نهایت به صورت امری محسوس که همان زبان عربی است ظاهر شده است. مطهری الفاظ قرآن را دارای منشاء الهی می داند و معتقد است وحی الهی امری فرا زمانی و فرا تاریخی است. در مقابل ابوزید وحی را فاقد سرشت زبانی می داند و معتقد است پیامبر صرفاً معانی را از فرشته وحی دریافت می کرده، خود به آن صورت زبانی می بخشیده است. به باور او اگر چه کلام خداوند به پیامبر وحی شده است؛ اما آنکه کلام خدا را تعبیر می کند و به آن ساخت عربی می دهد پیامبر است. علاوه بر این ابوزید وحی الهی را امری زمانی و تاریخمند می داند. در این نوشتار شباهت ها و تفاوت های دیدگاه های مطهری و ابوزید در مسائلی مانند ماهیت وحی، نقش پیامبر در فرایند دریافت و انتقال وحی و رابطه وحی با واقعیت و فرهنگ زمانه، مورد بررسی قرار گرفته و به ریشه های تفاوت تحلیل این دو متفکر از سرشت وحی اشاره شده است.
مراتب کمال وجودی انسان در حضرت محمد (ص)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حضرت محمد (ص) به عنوان انسان کامل و مظهر تام اسما و صفات حضرت حق، در سه مرتبهٴ جبروتی، ملکوتی و ناسوتی، واجد سه مقام ولایت، نبوت و رسالت است و هر مقامی متناسب با مرتبه ای است. مقام خلافت اللهی ایشان در زمین، تحقق و تعین مراتب عالی در مرتبهٴ دانی است. مقاله حاضر مسئلهٴ مزبور را از چشم انداز عقل و نقل برمی رسد.
نقد تئوری ذاتی و عرضی در دین (3)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حقیقت ایمان از دیدگاه عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عینالقضات همدانی ایمان را امری مشکک و دارای مراتب شدت و ضعف میداند. از نظر وی، ایمان تصدیقِ دل است؛ تصدیقی که همراه با «عمل به دستورات شریعت» و «مهرورزی بر خلایق» باشد. نشانه پایینترین مرتبه ایمان اعمالی است که مطابق با امتثال اوامر و اجتناب از نواهی الهی باشد. اما بالاترین مرتبه آن، درکِ حقیقتِ «لا إله إلا الله» است. آدمی اگر به معرفتی دست یابد که مانند حضرت ابراهیم(ع) از خود بدر آید و عشق را تجربه کند، به حقیقتِ ایمان خواهد رسید. عین القضات در آثارِ خود تعبیراتی زیبا از حقیقت ایمان آورده است؛ تعبیراتی مانند عشق، لقاء الله، خودشناسی و درک وحدت وجود. مؤمن حقیقی با اینکه فانی در حق تعالی است، اما در جامعه زندگی کرده و با دیگر آدمیان تعامل دارد. این نکته مهم را عینالقضات «اثبات بعد از محو» مینامد که نتیجه ایمان حقیقی است.
انتساب هدایت و اضلال به خدا در قرآن از دیدگاه علاّمه طباطبائی و فخر رازی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
علاّمه طباطبائی هدایت را به دو قِسم هدایت اوّلی و هدایت ثانی تقسیم می کند. وی هدایت اوّل را به انسان و هدایت دوم را به خدا منتسب نموده است و با تبیینی که دربارة هر یک انجام می دهد، هیچ یک از آنها را خارج از ارادة الهی قلمداد نمی کند و در عین حال، نقش اختیار انسان را در هر یک به وضوح نمایان می نماید. در باب اضلال الهی نیز باید گفت که وی اضلال منتسب به خداوند را اضلال مجازاتی دانسته است و به شیوه ای آن را به خدا نسبت می دهد که در عین حال که ارادة خداوند در آن وجود دارد، نقش اختیار بشر نیز در آن غیرقابل انکار است. فخر رازی نیز با استفاده از دلائل عقلی و نقلی، هدایت و اضلال الهی را تنها مستند به خداوند کرده است و فعل او معرّفی می کند، بدون اینکه در این میان، نقشی برای اختیار انسان قائل شود.
تحلیل مسئلة شر ادراکی از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از آنچه در این دنیا به فهم و تجربة انسان درمی آید ملائم طبیعت وی نیست. از سویی، استدلال و باور به وجود خداوند حکیم، قادر و عادل مطلق برای متألهان از جمله امور انکارناشدنی است. مسئلة شر در دوران معاصر بیشتر حاصل صورت بندی گزاره هایی است که خمیرمایه اصلی آن ها برگرفته از همین دو جنبة فهم و تجربة انسانی است. منطقاً و به لحاظ تاریخی پیش از چنین صورت بندی نوعی ناسازگاری در این دو جنبه به نظر می آمده که متألهان و فلاسفه را به تأمل واداشته است، چراکه با نظر به عالم، خصوصاً درد و رنج (شر) در عالم و مخلوق خدای حکیم و قادر و عادل مطلق دانستن آن، به طور طبیعی و در بدو امر ناسازگاری دیده می شود و پرسشی مطرح می شود مبنی بر این که چگونه است که چنان خدایی چنین عالمی را خلق کرده است؟
ملاصدرا برای حل مسائل ناشی از این ناسازگاری به دو رویکرد (در دو ساحت مابعدالطبیعی و ادراکی) متوسل شده است. در رویکرد نخست، مبنای او نظر به عالم به نحو ماتقدم و تحلیل مسائل به طور مابعدالطبیعی است؛ یعنی همچون اسلاف خود به بحث از عدمی بودن شر و ... می پردازد، اما او در رویکرد دوم تجربه را مقدم می کند که نتیجة آن پذیرش وجود شر ادراکی (درد، رنج و ...) و حل مسئلة شر با این ابتداست. از نظر وی راه حل این است که شرور ادراکی را حقیقتاً شرور بالذات و علاوه بر آن شرور مضاعف بدانیم و با تأکید بر این معنا، به جای توجه به مخلوق بودن عالم، به دستگاه ادراکی مدرک توجه کنیم.
تجربه دینى و تفسیر دینى
حوزه های تخصصی:
یکى از اقسام مهم تجربه دینى، تجربه تفسیرى است. این مقاله با روش توصیفى ـ تحلیلى، این قسم از تجارب دینى را با نگرش اسلامى بررسى، و محورهاى اساسى بینش قرآنى درباره این قسم از تجارب را تحلیل و تبیین مىکند. ابتدا تجربه تفسیرى را تبیین مفهومى کرده، سپس ارتباط آن را با تبیین دینى بازگفته و آنگاه با تقسیم تبیین، به عقلانى و غیرعقلانى، عقلانیّت تفسیرهاى دینى را نشان داده است.در این مقاله تأثیر و تأثر دو جانبه تجربه تفسیرى و احوال و عواطف آدمى، ارتباط تجربه تفسیرى با برخى از آموزههاى اصلى اسلام، از جمله توحید افعالى و اسماى الهى و نیز، عوامل دخیل و منشأ خطا و عینیّت تجربه تفسیرى مورد بررسى قرار گرفته است.
تحلیلی بر ساختار نظام اخلاقی در ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پرداختن به مباحث اخلاقی در ادیان، از اهمیت بالایی برخوردار است. با بررسی اخلاق در ادیان گوناگون، کشف ساختاری معین و مشخص امکان پذیر است. این پژوهش، در مقام ارائه و تحلیل چنین ساختاری است. در ساختار ادیان گوناگون، نظام اخلاقی براساس بنیان هایی هستی شناختی، معرفت شناختی، ارزش شناختی، انسان شناختی و الهیاتی شکل گرفته است و در هر نظام اخلاقی، دست کم شش عنصر نظریة ارزش، اصول مبنایی، قواعد اخلاقی، بیان عوامل انگیزشی، بیان ضمانت اجرا و توجیه نظام اخلاقی مشاهده می شود. با توجه به این تبیین، علم اخلاق و پژوهش های اخلاقی در مسیر تبیین نظام اخلاقی، به سه عرصة اخلاق توصیفی، که به توصیف نظام های اخلاقی می پردازد؛ اخلاق هنجاری، که در مقام کشف و یا تأسیس نظام اخلاقی است، و فرا اخلاق، که پژوهش های عقلانی و فلسفی است، در حوزة حقایق، مفاهیم، احکام و گزاره های اخلاقی تقسیم می شود.