فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۳۸۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
«زیبایی» یکی از حقایق عالم است که از آغاز تولد در وجود آدمی نهفته است. فیلسوفان غربی از دوره باستان تاکنون تأملاتی در خصوص «زیبایی» داشته اند؛ اما حکمای اسلامی به طورمستقل، کمتر درباره زیبایی نظرورزی کرده اند. این در حالی است که با اتکا به آموزه های حکمت اسلامی می توان «زیبایی» را تبیین و تحلیل کرد. بی گمان با واکاوی «زیبایی»، گامی مهم در تولید و تأسیس علم هنر اسلامی برداشته شده است. این مقاله در صدد است با عنایت به حکمت اسلامی به ویژه آموزه های حکمت متعالیه به تحلیل«زیبایی» بپردازد.
بررسی و تطبیق حقیقت و صدق کلام الهی از دیدگاه قاضی عبدالجبار و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
قاضی عبدالجبار، کلام را منحصر در کلام لفظی می داند و معتقد است کلام خداوند، اصوات و حروفی است که او ایجاد می کند. این همان کلام لفظیِ مورد اتفاق همگان است. وی آیات قرآن را بهترین نشانه و دلیل بر تکلّم خداوند معرفی می کند؛ اما ملاصدرا با این تلقی که کلام، انشای چیزی است که بر نهان متکلم دلالت کند، معتقد است کلام الهی، شامل تمام موجودات و افعال خداوند بوده، خدا به این اعتبار متکلم است. وی در تبیین مراتب کلام الهی، عالم امر را کلامِ اعلا، عالم نفس را کلامِ اوسط، و عالم تشریع را کلام نازلِ خداوند معرفی می کند. با وجود اتفاق نظر قاضی عبدالجبار و ملاصدرا در کلام لفظی، عبدالجبار کلام را منحصر در کلام لفظی می داند؛ ولی ملاصدرا برای آن، مراتب دیگری نیز معتقد است. نتیجه این پژوهش، علاوه بر احراز جامعیت نظریه صدرالمتألهین، تبیین توانایی فهم واضح برخی از آیات قرآن براساس تبیین صدرایی و نیز تأیید آن براساس روایت امیرمؤمنان(ع) است.
تأملی در برهان صدیقین به روایت علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برهان صدیقین ازجمله براهین فلسفی برای اثبات وجود خدا است که از زمان پیدایش آن در دامن فلسفه اسلامی، روایت ها و تقریرهای متعددی از آن ارائه شده است. علامه طباطبایی، فیلسوف بزرگ معاصر، ازجمله کسانی است که در آثار خود، دو گونه تقریر از این برهان ارائه می کند. ایشان در دو اثر بدایة الحکمه و نهایة الحکمه روایتی از این برهان ارائه می کند که مشابه براهین پیشینیان است؛ ولی در تعلیقه بر اسفار و اصول فلسفه و روش رئالیسم روایت ویژه ای از آن ارائه می کند که برهان ابتکاری ایشان به شمار می رود و بر هیچ مقدمه نظری و هیچ مبدأ تصدیقی از مبادی فلسفی مبتنی نیست.
بررسی مسئله ازخودبیگانگی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است به مسئله ازخودبیگانگی از دیدگاه ملاصدرا بپردازد. هرچند ملاصدرا از اصطلاح «ازخودبیگانگی» به صراحت نام نبرده، اما اصطلاحات معادلی مانند خودفراموشی، ناخودشناسی و غفلت از خویشتن در آثار وی یافت می شود. با تحلیل سخنان ملاصدرا در مباحث قوس نزول و صعود، بازگشت به اصل، غفلت از خود عقلی، مراتب قوای انسانی و تناسخ ملکوتی می توان ازخودبیگانگی را استنباط کرد. ملاصدرا در حکمت متعالیه، درصدد تعالی و تکامل انسان است. غایت انسان شناسی ملاصدرا علامت گذاری راه و مسیر کمال انسان است تا آدمی به نهایت کمال وجودی خود برسد و آن، همان سعادت انسان و حیات مطلوب اوست. حال اگر انسان به معرفت نفس نائل نگردد و طریق تهذیب نفس پیشه نکند، در مسیر کمال قرار نمی گیرد، بلکه روز به روز از خویشتن خویش فاصله گرفته و با خود بیگانه می شود و در نتیجه پیامدهای ناگوار فراوانی در پی خواهد داشت. بنابراین سعی شد با تکیه بر افکار صدرالمتألهین، ضمن بررسی پیامدها و علل ازخودبیگانگی، راهکارهای رفع آن نیز بیان شود.
رویکردی فلسفی- کلامی به ایمان در فلسفه ی دکارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
یکی از مباحث مهم پیرامون ماهیت ایمان، مسأله ی نسبت دین و عقل یا نسبت ایمان با تصدیق عقلی است. براین اساس، همواره در میان فلاسفه و متکلمان مسلمان و مسیحی دیدگاه های متعددی درباره ماهیت ایمان و اینکه آیا ایمان همان تصدیق عقلی به وجود خداست یا ماهیتی متفاوت دارد، مطرح بوده است. مسأله ایی که بدین منظور مطرح است این است که میان یقین عقلی و ایمانی چه نوع رابطه ایی قابل تصور است و آیا می توان به نوعی تعامل و رابطه ی متقابل بین یقین ایمانی و یقین عقلی برقرار کرد؟
در این مقاله سعی بر این است که به دیدگاه دو متفکر اسلام و غرب یعنی ملاصدرا و دکارت پیرامون ماهیت ایمان و اینکه مهم ترین عنصرآن چیست و چه نسبتی میان ایمان و تصدیق عقلی وجود دارد، پرداخته شود. شایان یاد است که ملاصدرا ایمان را تصدیق معرفتی به وجود خدا می شمارد؛ از طرفی نیز چگونگی ارتباط بین یقین ناشی از ایمان با یقین ناشی از شهود آشکار عقلی در اندیشه دکارت یک مسأله است و باید به آن پرداخت.
زمان در پدیدارشناسی وجودی هایدگر و آنتولوژی صدرائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
بحث زمان و ارتباط آن با هستی یکی از مباحث مهم فلسفی است. حقیقت زمان و رابطه آن با هستی و انسان پرسش های مطرح در تاریخ تفکرات فلسفی بوده اند. زمان در اندیشه ملاصدرا در عالم طبیعت، جلوه ای از هستی است؛ هستی صدرا که هستی عام و اعم از سیال و ثابت بوده و زمان، منتزع از وجود سیال است. ملاصدرا با تلقی زمان به عنوان بُعد چهارم جسم، در اندیشه گذشتگان تحول جدی پدید می آورد و با این نگاه گسست میان اجزای زمان را از بین می برد. در هایدگر، با اینکه از وجود عام سخن به میان می آید، اما زمان در وجود انسانی یا دازاین قابل فهم است؛ لذا درباره زمان، گذشته و آینده و حال، نه به عنوان مفهوم و قطعات فرضی زمان، بلکه به عنوان ابعاد وجودی حضور سخن به میان می آید. طبیعت و انسان در فلسفه ملاصدرا در افق زمان فهمیده می شود و در هایدگر از تاریخ و هویت تاریخمند وجود آدمی بحث می شود.
ماهیت نفس از دیدگاه نوخاسته گرایی و ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
نوخاسته گرایی عموماً به منزله راهکاری در عرصه تبیین پدیدارهای طبیعی در برابر چالش های تقلیل گرایی فیزیکی طرح می گردد. به طور خاص اهمیت این راهکار در حوزه فلسفه ذهن و ماهیت نفس و رابطه آن با بدن در برابر چالش های نگاه تقلیل گرایانه و فیزیکالیستی به ذهن است که مفری برای عبور از اشکالات وارد شده به فیزیکالسیم تقلیل گرا است. آنچه این رویکرد نو را نسبت به فلسفه اسلامی و خصوصاً فلسفه صدرایی با اهمیت می سازد از دو جهت است؛ جهت نخست، اشتراک این دو در نقد تقلیل گرایی فیزیکالیستی و عدم تقلیل کامل ذهن به بدن است و جهت دوم رویکرد یگانه انگار هردو نسبت به واقعیت عالم و مخالفت با دوگانه انگاری متافیزیکی است. در این مقاله، در ابتدا با شرح و تبیین فیزیکالیسم تقلیل گرا و چالش های پیش روی آن خصوصا در عرصه ذهن، به معرفی و تبیین نوخاسته گرایی می پردازیم و پس از آن نگاه صدرایی به نفس و رابطه آن با بدن را تبیین می کنیم تا در نهایت ارزیابی مقایسه ای و تطابق دو نگاه نوخاسته گرایی و صدرایی به ذهن و رابطه آن با بدن با یکدیگر امکان پذیر گردد.
تأثیر مبانی فلسفی ملاصدرا در برداشت های حدیثی او در حوزه مباحث نفس و معاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین شیرازی، مؤسس مکتبی است که به عنوان حکمت متعالیه شناخته می شود. وی با بهره بردن از میراث سلف خود راه جدیدی را فراروی جویندگان حقیقت گشوده است. یکی از ویژگی های مکتب فلسفی او استفاده فراوان از آیات و روایات معصومان (ع) در آثار فلسفی خود می باشد. وی براساس مبانی فلسفی که خود موفق به تأسیس آن ها شده است، تبیین خاصی از منابع نقلی از جمله روایات ارائه داده است. در این مقاله نخست علت رویکرد ملاصدرا به روایات بررسی شده و سپس با ذکر نمونه هایی به تأثیر مبانی فلسفی ملاصدرا در برداشت های او از احادیث با محوریت مباحث نفس و معاد پرداخته شده است.
ساختار تحلیل زبانی نظریات فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با به کارگیری روش تحلیل زبانی در بررسی آرای فلسفی ملاصدرا، نشان داده شده است که الگوی زبانی واحدی را می توان بر تمامی نظریات فلسفی وی منطبق کرد. بدین منظور بر اساس دو نظریه زبانی در مورد ساختار معنایی لفظ مشتق، نشان داده شده است که هنگامی که وی نظام فلسفی خویش را بیان می کند، نظریات فلسفی وی با الگوی زبانی بساطت معنایی مشتق انطباق دارد و هنگامی که بر مبنای قوم به دفاع از نظریات خویش می پردازد، از الگوی زبانی ترکب معنایی مشتق استفاده می کند. الگوی زبانی ارائه شده در این مقاله، بر آرای فلسفی ملاصدرا در مباحث زیر تطبیق داده شده اند: پاسخ به اشکال اعتباری بودن وجود، موضوع حرکت، اتحاد عاقل و معقول. همچنین نشان داده شده است که اگر نخست نظریه زبانی بساطت مشتق را بپذیریم و سپس به سراغ مباحث فلسفی برویم، در پذیرش نظریات فلسفی ملاصدرا نیازمند دلیل نخواهیم بود. همچنین برای مخالفت با نظریات فلسفی ملاصدرا حتماً باید به نظریه ترکب معنایی مشتق قائل باشیم.
روش شناسی استنباط آرای فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوه نگرش به آثار ملاصدرا می تواند در استنباط آرای دقیق وی مهم و تأثیرگذار باشد. در این راستا دو گونه رویکرد قابل تصور است؛ اول آن که نظرات صدرا را همان تصریحات وی، که اکنون در همه جا شایع و رایج است و به عنوان نظرات صدرالدین شیرازی شناخته می شود، دانست. رویکرد دوم می تواند چنین باشد که با توجه به تصریحات ملاصدرا و شواهد و قرائن گوناگون، استنباط نظرات نهایی وی، صرفاً با مطالعه آثارش حاصل نمی شود بلکه نیاز مبرم به اجتهاد فلسفی وجود دارد. در این مقاله ضمن تأیید نظر دوم، از سه طریق اثبات می شود که نظرات صدرا جز با توجه تام به مبانی اساسی وی به دست نمی آیند. سه طریق مذکور عبارت اند از تصریحات صدرالدّین، شرایط حاکم بر زمانه وی و نیاز جدی به نظام فلسفی هماهنگ و سازگار.
امکان استعدادی و نسبت آن با امکان ذاتی (از حکمت سینوی تا حکمت صدرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
ابن سینا با استفاده از قاعده ی «کل حادث زمانی مسبوق بقوة و مادة تحملها»، وجود ماده و قوه (امکان استعدادی) را اثبات کرده است. فیلسوفان و متکلمان بعد از ابن سینا به نقد و بررسی قاعدة مذکور، استدلال ابن سینا و رابطة امکان ذاتی با امکان استعدادی پرداخته اند. برخی از آنها امکان ذاتی و استعدادی را مشترک لفظی و لذا استدلال ابن سینا را مغالطی دانسته و برخی دیگر، با اثبات اشتراک معنوی این دو امکان، استدلال ابن سینا را مبرّای از اشکال بشمار آورده اند. یکی از لوازم اعتقاد به قاعده ی فوق پذیرش ترکیب جسم از ماده و صورت است؛ بنابراین کسانی مانند شیخ اشراق، فخر رازی و خواجه-نصیر که منکر ترکیب جسم از ماده و صورت هستند، نمی توانند این قاعده را بپذیرند.
مباحث مربوط به امکان استعدادی و رابطة آن با امکان ذاتی تا قبل از ظهور حکمت متعالیه با ابهاماتی همراه بوده است؛ اما بعد از آن، برخی از پیروان این مکتب، با استفاده از اصولی نظیر اصالت و وحدت تشکیکی وجود، قاعده (کل حادث مسبوق ...) و اشتراک معنوی امکان ذاتی و استعدادی و لذا صحت استدلال ابن سینا را اثبات و تبیین کردند.
وحدت و کثرت وجود در اندیشه ابن عربی و امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
موضوع وحدت و کثرت وجود در بین عرفا و فلاسفه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. وحدت وجود با ظهور ابن عربی و ارائه اصول و مبانی عرفان به سبک نظری، جلوه تازه ای پیدا کرد و پس از او به یکی از مهم ترین ارکان هستی شناسی عرفانی تبدیل شد. ابن عربی صراحتاً در کتب مختلف خود علی الخصوص در دو اثر مهم خود، فتوحات مکیه و فصوص الحکم، مفصلاً به تبیین این نظریه همت گماشت. از میان عارفان و فیلسوفان متأخّر، امام خمینی از وحدت وجود تقریر خاصی به دست داده است. امام در مصباح الهدایه به تبیین مراحل ظهور حضرت حق، رابطه ظهورات با مقام غیب الغیوب و نسبت اسماء و صفات با ذات احدیت پرداخته است. از نظر امام، تمامی ظهورات حق، حجابی برای مقام غیب الغیوب است. در تفسیر سوره حمد نیز امام پس از توضیح اسماء الله و بیان فنای اسم در مسمّی تاکید می کند که انسان تنها از طریق مراتبی از اسمای الهی می تواند از ذات مقدس الهی به آگاهی ناقصی دست یابد.
خلودجهنمیان وبهشتیان ازمنظرملاصدراوعلامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
درقرآن،آیات متعددی هست که مساله خلود بهشتیان وجهنمیان راگوشزد می کند،عده ای راسعادتمندومخلّددربهشت ومتنعم ازنعمتهای آن، ودسته دیگر راشقاوتمندومعذّب به انواع عذاب معرفی می کند.دراین مقاله، سخن درمعنای«خلود» درآیات105تا108هود متمرکزاست؛ وبه واکاوی میزان وقلمرو آن ازمنظر ملاصدرا وعلامه طباطبایی می پردازد؛ دراینکه مراد ازخلودچیست وآیا بین خلوداهل بهشت وجهنم تفاوتی هست یانه؟ بین مفسرین ومتکلمین اختلاف نظروجوددارد اکثرا آنهارایکی دانسته اندوبه معنای بقا وجاودانگی اهل بهشت برای همیشه، وماندگاری اهل جهنم درجهنم به صورت دائمی ونامحدودمی دانند. دراین عرصه دیدگاه مفسرمطرح معاصر، علامه طباطبایی(ره) ومیزان هماهنگی بین نظرایشان وملاصدرا حا ئز اهمیت است. مسأله به روش تحلیل محتوا براساس داده ها و اطلاعات گردآوری شده است. ازآنجاکه قرآن درآیات هود خلودبهشتیان وجهنمیان را به دوام آسمانهاوزمین معلّق دانسته؛ ابتدا مرادازآسمان وزمین ومیزان دوام آنهابررسی وسپس مسأله خلود، موردکنکاش ومداقه قرارگرفت. ازنتایج به دست آمده اینکه؛ عده ای آسمان وزمین را دنیایی؛ اماعلامه وملاصدرااخروی می دانند، علامه خلود رادائمی، ملاصدرا آن رابسته به نوع عقیده،کمیت،کیفیت وموجبات عذاب می داند. آنچه حاصل شداینکه قرآن طبق عدل الهی محدودیت خلودجهنمیان، ومطابق فضل الهی بقای اهل بهشت رابیان می نماید.
نظریة تنزیل- تأویل در اندیشة صدرالمتألهین؛ مقدمه ای بر فلسفة دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه صدرالمتألهین دربارة پیوند دین و فلسفه در دو مقام پدیداری و فهم قابل رهگیری است. نسبت دین و فلسفه در مقام تنزیل و پدیداری از حیثیات مختلفی نظیر حیث منشأ، فاعل شناسا، روش، مسائل، زبان و زمان بررسی می شود. در این نظریه، دین و فلسفه در اصل روش و مسائل متحدند، اما از جهت مرتبه نسبت به یکدیگر تفاضل دارند. نتیجة این تفاضل در نسبت زبانی و زمانی دین و فلسفه نمایان می شود؛ به طوری که، زبان دین علاوه بر اشتمال زبان حکمی از زبانی تنزیلی بهره می برد که رقیقه ای از زبان حکمت محسوب می شود؛ همچنین، با عنایت به تفاضل معرفتی دین نسبت به فلسفه، فیلسوفان برای نیل به حقیقت باید از آموزه های انبیا اقتباس کنند و بنابراین، فلسفة زمانی از دین متأخر است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روش هایی زبانی و باطنی برای نیل به معنای معتبری که الفاظ متون دینی از آن ها حکایت می کنند. بهره گیری از این روش ها فلسفه را در جایگاهی قرار می دهد که با اقتباسی روش مند از آموزه های دینی، در عین حفظ گوهر تفلسف، می توان آن را به دینی بودن متصف کرد.
تحلیل نسخه شناسی آثار ملامحمدصادق اردستانی (د 1134 ق/ 1722 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملامحمدصادق اردستانی حکیم عصر صفوی است که تاکنون آثار و آرای او به خوبی شناخته نشده است. در این مقاله آثار وی را بر پایه کتاب ها و تذکره های منتشرشده در ایران از منظر نسخه شناسی و محتوایی بررسی می کنیم. در این منابع چهارده اثر به حکیم اردستانی منسوب شده است که پس از گردآوری نسخه های خطی آثار وی و ارزیابیِ آن ها این نتایج به دست آمد: 1. نُه عنوان از آثارِ چهارده گانه در واقع سه اثر مستقل: رساله جعلیه صادقیه، حکمت صادقیه، و مراسله حکیم اردستانی اند که هر یک با سه عنوان متفاوت نام گذاری شده اند؛ 2. از اختیارات الأیامنسخه ای یافت شد که احتمال انتسابش به وی بسیار زیاد است؛ 3. در انتسابِ کلید بهشتبه وی تردید جدی وجود دارد؛ 4. در هیچ یک از فهرست کتاب خانه ها از سه اثر باقی مانده از آثار حکیم اردستانی یعنی آیه نور، تباشیر، و حاشیه بر شفاگزارشی نشده است.
بررسی وجوه توحیدی نظریه اخلاقی علامه و تقابل آن با نظریه های اخلاقی رایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
رابطة نفس و بدن در دیدگاه حکیم مؤسس آقاعلی مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معاد جسمانی در تاریخ اندیشة دینی، کلامی، و فلسفی، مسئله بوده و هست. حکمت متعالیه در بیان کیفیت مسئله و حل آن به پردازش مبانی و مبادی متفاوت آن اقدام کرده است. ازجمله مهم ترین این مبادی، معرفت نفس و شناخت اصول آن است. حکمای متعالی با نگرش «جسمانیت الحدوث روحانیت البقا» به نفس، پرداختن به سایر مبادی را هموار کرده اند. اما گزینش این مبنا خود مشکل ساز شده؛ زیرا سبب شده است رابطة بدن مادی و نفس مجرد در معاد جسمانی مخاطره آمیز به نظر آید. حکیم مؤسس سعی کرده در نظریة خود بر اساس «بدن پویا به سوی نفس ایستا» حرکت و بر مبانی استوار حکمت متعالیه در معرفت نفس و مبانی هستی شناختی تکیه کند. اما نتایجی که از این مبادی و مبانی می گیرد مغایر با آن چیزی است که رهاورد منطقی آن محسوب می شود؛ این نتایج، در نگاه تحلیلی، چرخشی است به سوی نتایج کلامی و نمی توان آن را پایدار بر مبانی صدرایی تلقی کرد. تحلیل های حکیم مؤسس می تواند چالش های اساسی را نمایان سازد و مشکلات راه را برای به دست آوردن تصوری دقیق تر از این باور بنیادی دینی بر ما هموارتر کند تا بنای اندیشه و اعتقاد، بر پایة سست ظاهرگرایی نهاده نشود
معنا شناسی کلام الهی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین و قدیمی ترین مباحث فلسفی عرفانی مطرح در عالم اسلام، بحث معناشناسی کلام خدا است. از ابتدای تاریخ تفکر اسلامی پیوسته در بین اندیشمندان مکاتب مختلف فکری و عقیدتی، این بحث مطرح بوده که با توجه به وضع الفاظ برای امور امکانی و مادی، وقتی لفظ «کلام» خدا بر چیزی اطلاق می گردد، به چه معناست؟ در پاسخ به این سؤال، نظریات متفاوتی مثل کلام لفظی از طرف برخی از عدلیه، کلام نفسی از سوی اشاعره، و صفات ذاتی دلالت کننده بر ذات خدا، از جانب برخی از فلاسفه مطرح شده است. نگارنده در نوشتار حاضر با تکیه بر سه اصل بنیادین حکمت صدرایی یعنی اصالت وجود، اشتراک معنوی در مفهوم وجود، و تشکیک در حقیقت وجود، به بررسی ماهیت کلام الهی از منظر مرحوم علامه طباطبایی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که کلام خدا عبارت از هر امری است که کاشف از مقاصد الهی است خواه آن امر کاشف، از سنخ الفاظ و اصوات باشد یا از سنخ وجودات خارجی، و خواه از وجودی مادی برخوردار باشد یا از وجودی مجرد.
گزینش نظریه ارجح در میان نظریات ملاصدرا پیرامون علم به مادیات و در مادیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در باره علم حضوری در باب وجود های مادی دارای سه رویکرد متفاوت است. ایشان در مواضع بسیاری امور جسمانی را که شامل انواع اجسام و اعراض می باشند، از حوزه علم حضوری خارج می داند و معتقد است آنها نه نزد خود حضور دارند نه نزد واقعیت دیگری حضور می یابند و نه واقعیت دیگری نزد آنها امکان حضور دارد. ایشان بنا به مبنایی دیگر معتقد به معلوم واقع شدن مادیات نزد علت مجردشان هستند.اما بنا بر رویکرد سوم در مواضع متعدد دیگر برای کلیه موجودات ادراک و شعور قائل شده اند. وی در این دیدگاه، علم و وجود را مساوق می داند.بعلاوه به نظر ایشان حضور، شرط علم و در واقع همان حقیقت علم است. تجرد هم شرط حضور است. بنابراین لازم می آید امور جسمانی هم دارای نوعی علم حضوری و تجرد باشند، پس هم می توان از فرض وجود معلوم در نزد آنها سخن گفت و هم از فرض معلوم واقع شدن آنها به علم حضوری.
در این نوشتار سعی ما بر این بوده است. که بنا به تعاریف و مبانی ای که ملاصدرا در مورد علم ارائه داده اند، مواضع ایشاندر این امر را مورد تفکیک قرار داده و در نهایت به بررسی این امر بپردازیم که کدام سخن صدرا را می توانبه نحو مستدل نظر نهایی و دقیق ایشان در این مساله قلمداد کرد. بنا بر دلایل ارایه شده در پایان مقاله نظریه و رویکرد سوم ترجیح داده شده است.
تفسیر قرآن به قرآن در مکتب تفسیری حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های وحیانی و فرازمند قرآن کریم در دو گروه کلی آیات محکم و متشابه، نازل شده است. محکمات کلید فهم متشابهات می باشند، و نیاز تفسیری قرآن را به منابع مستقل و بیرونی رفع می نمایند. بر خلاف پندار ظاهرگرایان و اخباریان، قرآن مستغنی از هرچیز دیگر در فهم مراد و مقصود است. البته این به معنای استغنا از معلم الهی؛ نبی و وصی معصوم، برای آموزش کیفیت ارجاع متشابه به محکم و بیان جزئیات و تفصیل احکام و تأویل بطون نیست. علاوه بر آن، آیات بسیاری، اگرچه متشابه نیستند اما برای فهم ژرفا و بطون آنها نیازمند ارجاع به آیات دیگر می باشد. این مهم را آموزگاران حقیقی قرآن، یعنی «عترت» به وفور و وضوح به خردورزان آموخته اند، و به این روش نقش عترت در باره قرآن را یادآوری فرموده، تا مانع استقرار و اعمال اخباری گری شوند. در این صورت مضامین روایات در جنب آموزه های قرآن، بیان روش برداشت و تفصیل همان حقایق قرآنی است. ظاهرگرایان و اخباریان، از روش «تفسیر قرآن به قرآن»، با بهانه های متنوع، عیب جویی کرده و تا آن جا پیش رفته اند که آن را به کلی باطل و مباین با قطعیات روش اهل البیت در برابر وحی پنداشته اند! با روش موردپژوهانه درباره «تفسیر قرآن به قرآن»، آیه ای کلیدی را در بین زنجیره ای از آیات متناظر، محور قرار می دهیم، تا تفوق این سبک تفسیر و کاربرد فراوانش در مکتب تفسیری حکمت متعالیه برای فهم متن وحی، آشکار گشته و با فهم صحیح مقصود شبهات معارضان پیشاپیش دفع گردد.