فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳٬۹۲۶ مورد.
۱۸۱.

یکسانی حقیقت وجود و واجب الوجود از نظر ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: واجب الوجود علم حضوری وحدت وجود صدرالمتألهین حقیقت وجود بساطت وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
تعداد بازدید : 695 تعداد دانلود : 480
ملاصدرا، مانند دیگر فیلسوفان، حقیقت وجود یا «وجود بما هو وجود» را موضوع فلسفه می داند. حقیقتِ وجود متن و واقعیت خارجی است، که ملاصدرا اصالت آن را ثابت می کند. وی در جای جای فلسفه خود خصوصیاتی برای این حقیقت ذکر می کند و بنیان مباحث فلسفی را بر آن بنا می نهد. نکته قابل توجه آن است که با مقایسه این خصوصیات با ویژگی های واجب الوجود، مشخص می شود که مراد ملاصدرا از حقیقت وجود همان واجب الوجود است. بر این اساس، درست است که موضوع فلسفه موجود بما هو وجود یا همان حقیقت وجود است ولی با توجه به خصوصیات واجب و یکسانی آن با حقیقت وجود، می توان پی برد تمامی بحث های فلسفه صدرا، در حقیقت، حول واجب الوجود است و گویا وجودی غیر از این وجود تحقق ندارد و سایر موجودات به واسطه حقیقت وجود محقق هستند.
۱۸۲.

بررسی دیدگاه امام خمینی (س) پیرامون منشأ حجیت قطع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امام خمینی حجیت قطع ذاتی طریقیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات فقها معاصرین
تعداد بازدید : 362 تعداد دانلود : 566
ذاتی دانستن حجّیّت قطع از گزاره هایی است که امروزه در میان اصولیان رواج یافته و نزد بسیاری از ایشان مسلم تلقی گشته و منشأ حجّیّت قطع قلمداد می شود. امام خمینی از معدود اصولیان معاصر است که باب نقد را در این باره گشود، به طوری که می توان این امر را از ابتکارات اصولی ایشان به شمار آورد. در این مقاله بعد از بررسی و تبیین مفاهیم و نگاهی به سیر پیدایش این مسأله در اصول فقه، دیدگاه امام خمینی در این باره مطرح شده و ضمن بررسی نقاط قوت و ضعف و نقد و ارزیابی این دیدگاه، مدعای ایشان مبنی بر نفی حجّیّت ذاتی قطع با استدلالی متفاوت اثبات و تبیین شده به نظر ایشان حجّیّت قطع امری اعتباری و قراردادی نیست، بلکه حکمی عقلی است که در مورد قطع هایی که متعلقشان حکم مولوی باشد موضوع پیدا می کند. همچنین برخی از تبیین های متفاوتی که از دیدگاه امام صورت گرفته مورد مناقشه قرار گرفته است و نیز نشان داده شده که تفاوت دیدگاه ها دربارة منشأ حجّیّت قطع در جهت دهی به سایر مباحث تأثیرگذار است.
۱۸۳.

خلافت الهی، انسان جهانی، ولایت تکوینی (با تکیه بر دیدگاه ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا سیاست ولایت تکوینی خلیفه الهی اسمای الهی انسان جهانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
تعداد بازدید : 395 تعداد دانلود : 539
انسان با پیمودن راه کمال می تواند مظهر اسمای الهی گردد و در نتیجه جانشین خداوند در زمین شود. قرآن کریم در آیات 30 تا 33 سوره بقره، ظرفیت وجودی انسان را برای کسب مقام خلیفه الهی بیان می کند. در این آیات، خداوند خطاب به فرشتگان اعلام می کند که با آفرینش انسان خلیفه ای برای خود بر روی زمین تعیین کرده است و در ادامه به منظور تبیین مقام خلیفه الهی می فرماید، جانشین خدا در روی زمین کسی خواهد بود که علم به اسماء داشته باشد. بنابراین رابطه ای محکم بین علم انسان به اسماء و مقام خلیفه الهی در روی زمین وجود دارد. در بیان معنای اسماء و چگونگی علم به آن، مفسران اقوال متعددی ارائه داده اند. ملاصدرا در تفسیر این آیه معنای تعلیم اسماء به آدم را مظهریت انسان برای اسماء و صفات الهی و جامع حقایق عالم بودن انسان می داند و نشان می دهد که چگونه جهان شمول بودن انسان می تواند او را لایق جانشینی خداوند در زمین و رسیدن به مقام ولایت تکوینی کند.
۱۸۴.

توجیه متعالی صدرایی از رویداد مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حیات و مرگ پژوهی حکمت مرگ و زندگی غایت نفوس فطری بودن مرگ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : 191 تعداد دانلود : 458
مقاله «نقدی بر نظریه کامل شدن نفس، علت جدایی از بدن» مندرج در مجله وزین «آموزه های فلسفه اسلامی» (سیدموسوی، 1393: ش15/99 118)، حاوی مدّعیاتی نامدلّل و نامبیّن در راستای نقد نظریه صدرا در توجیه مرگ از دیدگاه حکمت الهی می باشد. مهم ترین ایهامی که سبب بروز شبهه مکرر بر نظر صدرا در مقاله مزبور انجام گرفته، خلط بین واژه «کمال» و «فعلیت» است. مقاله توهم کرده است که هر فعلیتی عین سعادت و کمال به معنای ایجابی آن در نهایت درجه است، اما درباره برخی نفوس چون کمال مطلق به این معنا موجود نیست، باید نظریه صدرا وافی به توجیه رخداد مرگ نباشد و نظر رقیب یعنی نظر رایج ظاهرگرایان، پزشکانِ طبیعت گرا و مادی گرایان را باید برگزید که پیری و نابودی بدن را سبب انحصاری وقوع مرگ پنداشته اند! بنا بر این نظر، اگر قابلیت فسادپذیری از بدن سلب شود، باید به عمر جاودانه دنیوی مطمئن بود و هیچ عامل ماورایی باعث انتقال نفوس به جهان اخروی نخواهد شد! در تحکیم این ایرادات، هیچ توجهی به غایتمندی نفوس و آخرت گرایی فطری انسان نشده و رویکرد مادی گرایانه به رویداد مرگ تقویت شده است. این نگاشته قصد دارد برخی خلل های آن مقاله را گوشزد کند.
۱۸۵.

زن و عقلانیت برمبنای انسان شناسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل مزاج زن فارابی خردورزی عقل تجربی خردمندی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 993 تعداد دانلود : 519
در آرای اندیشمندان و نیز فارابی، درباره زنان، عباراتی دال بر نسبت ضعف ونقص عقل به آنان وجود دارد که سوءبرداشت ها و ابهاماتی را درپی داشته است. جستجو در آرای انسان شناسی فارابی و تطبیق نظرات وی در مورد زن، راهی است برای تشخیص و برخورد منطقی با تمایزات زن و مرد. انسان شناسی فارابی نشان می دهد، زن و مرد ازلحاظ برخورداری از موهبت عقل و قوای حاسه و متخیله، با یکدیگر تفاوتی ندارند. وی درکسب سعادت، هم خود فرد و هم جامعه را دخیل دانسته و جنسیت را وارد نمی کندبا تفکیک ساحت خردمندی و خردورزی قابل تبیین است. زنان و مردان در ساحت خردمندی (برخورداری اولیه از قوای عقلانی) یکسان هستند اما در خردورزی (به فعلیت رساندن قوای عقلانی) موانع متفاوت دارند و این موانع تا کنون برای زنان بیش از مردان تحقق یافته است. اولین مانع،برمبنای نظام مزاج شناسی، غلبه بیشتر طبع سردی در زنان و تأثیر آن بر قوای عاقله است.دوم، محدودیت زنان از کسب تجربه است که برخاسته از نظام ها و فرهنگ های حاکم بر جوامع بوده و منجر به نقصان عقل تجربی می شود که در صورت بروز برای مران نیز به ضعف خردورزی منجر می شود. به عبارتی مانع ذاتی برای تعقل زنان نیست بلکه هردو عرضی  و قابل رفع است.
۱۸۶.

فارابی و مساوقت تشخّص و وجود: بازتأمّلی در اِسناد ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود فارابی ابن سینا ملاصدرا تشخص تساوق التعلیقات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : 542 تعداد دانلود : 47
تقریباً قاطبة فلاسفة اسلامی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به مسئلة «تشخّص» پرداخته و پاسخ هایی را ارائه داشته اند و ازین رو، سرگذشت این بحث به طور کلّی در سنّت فلسفی اسلام قابل مطالعة جدّی و تدقیقات همه جانبه است، امّا در اینجا قصد ما پرداختن به جنبه ای از نقش فارابی در تطوّر و تکامل این سیر تاریخی است، تا از این طریق پرتوهایی بر زوایای مغفول و ناشناخته تر سنّت عقلانی مسلمانان افکنده شود. یکی از کسانی که این بحث را بسی بیش از پیش محلّ توجّه متفکّران قرار داد، ملّاصدراست که به تبع فلسفة اصالت وجود خویش، مطالب بدیعی را در باب تشخّص ابراز نمود. یکی از نکات اصلی ملّاصدرا این است که مساوقت «تشخّص» و «وجود» را به فارابی نسبت می دهد. در نزد اندیشمندان دورة قدیم یا حتّی دوره معاصر، هیچ گاه تردیدی یا مطالعه ای در باب صحّت این انتساب صورت نگرفته است. این مقاله بر آن است تا انتساب تقریباً به رسمیّت شناخته شده به فارابی را که از سوی ملّاصدرا صورت گرفته است مطمح نظر قرار داده و از رهگذر برخی مستندات متنی و تاریخینشان دهد که این انتساب می تواند تا حدّ زیادی محلّ مناقشه باشد، و حتّی اساساً این مطلب که فارابی بحثی ذیل عنوان «تشخّص» داشته است خود بسیار متزلزل به نظر می رسد.
۱۸۷.

تحلیل و بررسی مبانی و ادله ابن سینا در خصوص فناناپذیری نفوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجرد نفس ابن سینا نفس انسانی ادله جاودانگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : 807 تعداد دانلود : 330
ابن سینا معتقد است نفس انسانی دارای حیات جاودانه است؛ لکن وی به رغم باور به ابدی بودن نفس، ازلی بودن آن را نمی پذیرد و به حدوث تجردی نفس باور دارد. وی در بسیاری از آثارش، ادله ای برای اثبات جاودانگی نفس اقامه کرده است. ابن سینا با استفاده از اصولی چون تعلق تدبیری نفس به بدن، نیازمندی نفس به عقول مجرده، مجرد بودن نفس انسانی، تعقل ذات توسط نفس، تعقل امور نامتناهی توسط نفس، و نابود نشدن نفس توسط علل موجده آن، ادله ای برای اثبات جاودانگی نفس اقامه می کند. در این میان، آنچه به گونه ای هسته مشترک تمام ادله ابن سینا را تشکیل داده است و به صورت مستقیم یا ضمنی، در ادله وی دیده می شود، بساطت و تجرد نفس انسانی است. ابن سینا در آرای خود در این زمینه، تحت تأثیر افکار ارسطوست. ادله ابن سینا، اگرچه تا اندازه زیادی در اثبات جاودانگی نفس موفق بوده است، رخنه هایی نیز دارد که از آن جمله عدم تبیین چگونگی استکمال نفس در عین وجود تجردی آن است. این مسئله در آرای ملاصدرا مورد توجه و اصلاح قرار می گیرد.
۱۸۸.

پارادوکس کرول از منظر ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا ویتگنشتاین خواجه نصیر پارادوکس لوئیس کرول پارادوکس استنتاج چارلز لاتویج داجسون وضع مقدم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطو
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : 946 تعداد دانلود : 694
پارادوکس کَرول بنیادی ترین مفهوم منطق، یعنی مفهوم استنتاج را به چالش می کشد و چنین می نمایاند که در هیچ استنتاجی نمی توان از مقدّمات به نتیجه رسید. مقاله ی پیش رو این پارادوکس را بر سه اندیشمند بزرگ، ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر، عرضه می کند و می کوشد تا راه حلّی را از سخنان آنان فرا چنگ آورد. ویتگنشتاین از یک وضع مقدّم «بیان ناپذیر» ولی «نشان دادنی» در همه ی استنتاج ها سخن می گوید که سرانجام به تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» می انجامد. ابن سینا نیز اصول منطقی را «مکیال» می داند نه «مادّه»، که این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان ناپذیرِ نشان دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است. این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان ناپذیرِ نشان دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است.
۱۸۹.

کارکردهای معرفتی قلب از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علامه طباطبایی قلب المیزان کارکردهای معرفت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 462 تعداد دانلود : 456
قلب به عنوان یکی از محوری ترین کلمات در قرآن کریم برای معرفت و رسیدن به ایمان معرفی شده است. علامه طباطبایی قلب در قرآن را در جهت جسمی آن و به معنای قلب صنوبری که در درون سینه می تپد، در نظر نگرفته است، بلکه به اعتقاد وی قلب در قرآن همان نفس یا روح انسان است. علامه طباطبایی معتقد است، قرآن قلب را در معناهایی مانند عقل، نفس و روح بیان کرده است و عباراتی مانند فؤاد، صدر و نفس در قرآن به معنای قلب استفاده شده اند. تفاوت در تعابیر قرآنی به اعتقاد علامه هرگز به معنای تفاوت هستی شناختی نیست. با این بیان قلب دارای جایگاه ها و کارکردهای متفاوتی می باشد. پژوهش حاضر در صدد بیان نظریات تفسیری علامه طباطبایی درباره کارکردهای معرفتی قلب است. برای این منظور ابتدا معنای قلب ازنگاه لغویون مورد واکاوی قرار گرفته است؛ سپس کارکردهای معرفتی که عبارت اند از عقل، سمع، علم، وحی، ذکر، فقه، از تفسیر المیزان استخراج شده و ارتباط قلب با هر کدام جداگانه مورد تحلیل قرار گرفته است. هر کدام از این کارکردها ضمن فرایندی به افزایش ادراک قلب منجر می شوند که فرایندها در این نوشتار بیان شده است.
۱۹۰.

بررسی تطبیقی «ازخودبیگانگی» از دیدگاه مولوی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی ملاصدرا تناسخ ملکوتی خودشناسی ازخودبیگانگی دیگرخودپنداری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : 225 تعداد دانلود : 963
چکیده بیشتر دیدگاه های حکیم صدرای شیرازی و ملای رومی، با توجه به اشتراکات وسیع فرهنگی، اجتماعی و دینی آنها، شبیه یکدیگر و در نتیجه مکمل هم بوده است و بین آنها تنها اختلاف های اندکی در مبانی فکری وجود دارد. هرچند از نظر پارادایمی، اندیشه های دو متفکر بسیار به هم نزدیک است، صدرالمتألهین در بحث خویش از روش حکمی عرفانی استفاده می نماید و مولوی بیان خود را در قالب روشی عرفانی و به صورت تمثیلی بیان می کند تا برای عموم، قابل فهم تر باشد. یکی از محورهای مهم در اندیشه ایشان، پرداختن به «ازخودبیگانگی» است که البته در عبارات مولوی و ملاصدرا به طور صریح به کار نرفته است؛ اما معادل آن، یعنی «غفلت از خویشتن و خودباختگی» در آثار آنها یافت می شود. در جریان مطالعه تطبیقی افکار این دو، سعی بر آن است تا تصور، ابزارانگار باشد. بر همین اساس، مسئله اصلی پژوهش، در کنار توصیف مواضع خلاف و وفاق، تبیین مواضع نیز بوده است و ازاین رو تعریف و تبیین مسئله ازخودبیگانگی از نظر هر دو اندیشمند و نیز پیامدها، علل بروز و راهکارهای درمان آن به صورت تطبیقی بررسی خواهد شد.
۱۹۱.

مرگ اختیاری از دیدگاه ابن سینا و سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا ریاضت مرگ اختیاری سید حیدر آملی مراحل سیر و سلوک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی حقیقت مرگ
تعداد بازدید : 389 تعداد دانلود : 1000
مسأله ی مرگ اختیاری و قیامت انفسی و کیفیت تحقق آن از جمله مسائلی است که مورد توجه عرفا و حکما بوده است. مرگ اختیاری، که به معنای قطع علاقه و تعلق از ماسوی الله و توجه تام به خداوند متعال است، دارای مراتب و درجات و نیز نتایج و ثمراتی است که در این نوشته تحلیل می شود. رویکرد ابن سینا و سید حیدر آملی، که به دو مکتب مختلف فکری تعلق دارند، از این جهت دارای اهمیت است که با مقایسه ی دو رویکرد مذکور و بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها، تفسیر روشن تری از مرگ اختیاری به دست می آید. ابن سینا با تجزیه و تحلیل قوای نفس ناطقه و اتحاد با عقل فعال، مراتبی از تجرید یا مرگ اختیاری را مستدل کرده است. اما سید حیدر آملی با طرح مسأله ی فنا و اقسام و درجات آن، درجات مختلف مرگ اختیاری را تببین کرده است.
۱۹۲.

چیستی و چرایی تأویل نصوص دینی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان فهم غزالی تأویل ظاهر باطن رویکرد نصوص

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : 688 تعداد دانلود : 462
فهم درست منابع و نصوص دینی، دغدغه اساسی و همیشگی پژوهشگران اسلامی بوده و هست و از گذشته تا کنون، آنها روش های خاصی را برای فهم صحیح نصوص دینی به کار برده اند. یکی از روش های مهم در این زمینه، «تأویل» است. غزالی در دو دوره فکری خود، دو گونه مواجهه با مسئله تأویل دارد. در دوره اول، مانند غالب متفکران اسلامی، تأویل را ناظر به معنای بعید از لفظ می داند و صرفاً آیات متشابه را تأویل پذیر می شمارد؛ اما او در دوره پایانی عمر خویش، با پذیرش رویکرد عرفانی، تأویل را ناظر به امر حقیقی و خارجی پنداشته، همه آیات قرآن، اعم از محکم و متشابه، را تأویل پذیر می داند. در روش شناسی فهم متن از منظر غزالی متأخر، به این نکته پی می بریم که او با ارائه روی آوردی خاص در تأویل توانسته است الگوی نوینی ارائه دهد تا دیگران نیز براساس آن بتوانند در این مسیر گام بردارند و به فهم روشمند از نصوص دینی نائل آیند. از الگوی پژوهشی او در فهم متن، متفکرانی مانند ابن عربی، ملاصدرا و فیض کاشانی بهره برده اند. در این تحقیق، علاوه بر تبیین الگوی یادشده با رویکرد تحلیلی، به ضرورت، اهمیت و چرایی به کارگیری این روش از منظر غزالی پرداخته می شود.
۱۹۳.

بررسی و نقد ادله فخر رازی وامامیه بر چگونگی تعیین امام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امامت فخر رازی امکان اشرف قاعده لطف نصب امام واسطه فیض

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
تعداد بازدید : 127 تعداد دانلود : 370
اشاعره و اکثر معتزله نصب امام را شرعاً بر مردم واجب می دانند. براین اساس تفسیر آنها از ضرورت امامت، دو قید دارد: اولاً وجوب را شرعی می دانند و نه عقلی و ثانیاً آن را از باب «وجوب علی الناس» می انگارند و برای اثبات این مدعا به ادله ای تمسک کرده اند. در این مقاله برخی از ادله امامیه بر وجوب نصب امام از جانب خداوند تبیین شده است، همچون: 1. قاعده امکان اشرف؛ 2. نیاز شرع به حافظ؛ 3. واسطه فیض؛ 4. هدایت عمومی و اتمام حجت و 5. قاعده لطف. سپس برخی ازاستدلال های فخر رازی مبنی بر وجوب نصب امام توسط مردم بیان شده اند؛ همچون: 1. امام موجب دفع ضرر از نفس؛ 2. نصب امام مقدمه واجبات مطلق. سعی شده است که ناکافی بودن استدلال های فخر رازی تبیین واز تمامیت ادله امامیه دفاع شود.
۱۹۴.

مبانی نظری فهم قرآن ازنظر علامه طباطبایی(ره) و مقایسه ی آن با آرای کلادنیوس، شلایرماخر و هیرش از هرمنوتیست های کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن علامه طباطبایی شلایرماخر هرمنوتیک کلاسیک کلادنیوس هیرش

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
  8. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : 791 تعداد دانلود : 203
قرآن کتاب هدایت و برنامه ی زندگی انسان است. فهم صحیح و معتبر آیات قرآن لازم و ضروری است. مقاله ی حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی مبانی نظریه ی تفسیری علامه طباطبایی درخصوص فهم و تفسیر قرآن می پردازد تا مبانی نظریه ی تفسیری ایشان را آشکار نموده و آن را با آرای برخی هرمنوتیست های کلاسیک مقایسه نماید . یافته های این پژوهش نشان می دهد که علامه باتوجه به مبانی فهم خود که از بینش قرآنی او ناشی می گردد، هرمنوتیک خاصی برای قرآن دارد. ازسوی دیگر، هرمنوتیک کلاسیک به رغم تفاوت با نظریه ی تفسیری علامه، شباهت هایی هم با آن دارد. دانشمندانی چون کلادنیوس، شلایرماخر و هیرش، همگی بر نیت و قصد مؤلف در کشف مراد متن اعتقاد داشته اند که این امر، نظریات این دانشمندان را ب ه دیدگاه علامه در مقوله ی فهم قرآن نزدیک می گرداند. ازنظر نگارنده، نظریه ی « تفسیر قرآن با قرآن» علامه، به رغم برخی تفاوت ها، با آرای هرمنوتیک کلاسیک شباهت زیادی دارد.
۱۹۵.

علم و معرفت در نظر غزالى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم معرفت قلب غزالى عقل و تصوف

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 441 تعداد دانلود : 169
در این مقاله، آراء و نظرات امام محمد غزالى در باب علم و معرفت بررسى مى شود. با اینکه دو مفهوم «علم» و «معرفت» از یکدیگر متمایزند، با تسامح مترادف به کار برده شده اند تا چشم اندازى از دیدگاه غزالى در باب معرفت یقینى و حقیقت علم به دست آید؛ همان گونه که غزالى در برخى از کتب خود مانند «احیاءالعلوم» و «میزان العمل»، این دو واژه را مترادف و ملازم هم به کار مى بندد و در برخى مواضع بین این دو کلمه تمیز قایل مى شود. در این زمینه، به بررسى سیر معرفت شناختى غزالى پرداخته مى شود. غزالى با نگرش صوفیانه، معارف قلبى و اقرار به ارزش و حدود برهان فلسفى، نفوذ ویژه اى در تصوف نهاد که خود اسباب مؤثر در تفسیر و معنى تازه اى از علم و معرفت بین مسلمانان گردید. غزالى با تأمل در دو طریق عمده کسب معرفت و علم، یعنى طریق قلبى و عقلى، سعى در شناخت ارزش و مقاصد علوم نموده است. در نهایت، در تلقى غزالى، طریق قلب یگانه طریق مطمئن براى نیل به مقصد نهایى یعنى سعادت است که مقصود تمام عارفان است.
۱۹۶.

واقع نمایی و ارزش معرفتی شناختهای ظنّی بر مبنای نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراکات اعتباری واقع نمایی اطمینان ارزش معرفتی شناخت ظنّی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 297 تعداد دانلود : 89
باور ظنّی و غیریقینی در فلسفه اسلامی در حکم جهل است و ادله اعتبار «اطمینان» در علم اصول نیز تنها ارزش عملی آن را اثبات می کند. پرسش این است که آیا ادراکات غیریقینی ارزش معرفتی ندارند. در این مقاله با بازسازی نظریه اعتباریات و تقسیم «وجودهای ذهنی» به «وجود ذهنی حقیقی» و «وجود ذهنی اعتباری» نشان می دهیم که برخی از «معانی اعتباری» می توانند از واقعیت حکایت کنند. درصورتی ادراک اعتباری واقعیت را بازنمایی می کند که به ادراکی ذاتی تکیه داشته باشد و میان محکی واقعی و محکی ادعایی «علقه ای نفس الامری» وجود داشته باشد. در غیر این صورت این اعتبار دلبخواهی خواهد بود. این علقه منشأ واقع نمایی معانی اعتباری و منشأ صدق جزئی در شناخت ظنّی است. بر خلاف ادراکات حقیقی، نمی توان این ملاک را به صورت مستقیم «احراز» نمود و در شناخت های ظنّی «معیار» ارزیابی ادراکات غیرحقیقی مبتنی بر «ملاک» واقع نمایی آن ها نیست.
۱۹۷.

پژوهشی درباره ماهیت گزاره های زبان اخلاق سینوی: بدیهی یا مشهور؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا هستی شناسی اخلاق معرفت شناسی اخلاق انسان شناسی اخلاق زبان اخلاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : 289 تعداد دانلود : 601
ابن سینا معتقد است حقیقت عالم طبیعت، از صور افاضه شده از عقل فعال تشکیل شده است که به ترتیب خاصی کنار یکدیگر قرار گرفته و کلیت واحدی را به وجود آورده اند. انسان نیز با افعال خود، صورت هایی را به این کلیت اضافه می کند. اگر صورت اضافه شده، معلول درک عقلانی وی و هماهنگ با نظام واحد صورت های عالم باشد، رفتار وی اخلاقی است؛ وگرنه اخلاقی نخواهد بود. زبان اخلاق نیز نشان دهنده این وحدت یک پارچه است و صدق آن مطابقِ عالم خارج؛ بنابراین، لازمه دیدگاه ابن سینا این است که زبان اخلاق باید راوی صادقی از وضع عالم باشد؛ اما ظاهر سخن او به گونه ای است که او نمی پذیرد زبان اخلاق این ویژگی را دارد؛ ازاین رو، ذیل بررسی انسان شناسی اخلاقی بوعلی خواهیم گفت اصل توجه او به مخاطبانش است و نشان می دهیم به نظر او صدق زبان اخلاق، به مخاطبانش بستگی دارد. در این مقاله، ابتدا هستی شناسی اخلاق ابن سینا را می کاویم و در ادامه، مخاطبان اخلاق وی را بررسی و ویژگی زبان اخلاق را برای هریک مشخص می کنیم.
۱۹۸.

خوانشی نو از جایگاه بحث از امکان در نمط پنجم اشارات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا حدوث ماده امکان الاشارات و التنبیهات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : 582 تعداد دانلود : 602
ابن سینا در نمط پنجم کتاب اشارات خود طی یک فصل و ضمن یک استدلال، از امکان حوادث بحث به میان می آورد. خوانش شارحین اشارات از این استدلال آن بوده است که ابن سینا در این فصل صرفاً در صدد اثبات آن است که هر حادثی ممکن است و به سبب همین امکان هم مسبوق به ماده است. این خوانش کامل نیست و نمی تواند چرایی این بحث را در نمط پنجم اشارات توجیه کند. خوانش دیگری می گوید ابن سینا می خواهد با این استدلال قدیم بودن عالم را اثبات کند. با آنکه این خوانش به خوانش مختار نزدیک تر است اما باز هم دقیق نیست. بر اساس خوانش مختار، بر مبنای خط سیر کلی مباحث نمط پنجم اشارات نشان داده خواهد شد که بیان این قاعده به تنهایی نمی تواند هدف اصلی و نهایی ابن سینا از این فصل باشد بلکه وی در اینجا در پی آن است تا بر اساس اثبات مسبوقیت حادث به ماده، معقول بودن یک حدوث نخستین را زیر سوال ببرد. اگر هر حادثی مسبوق به ماده است، آنگاه تصور یک حادث نخستین مثل حادث بودن فعل بی واسطه الهی و یا اصل عالم مادی، تصوری پارادوکسیکال است.
۱۹۹.

حدس از نگاه فخر رازی و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: فخر رازی ملاصدرا حدس قوه قدسی طباع تام

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 747 تعداد دانلود : 465
منطق دانان معتقدند در نوعی از استنتاج، مقدمات لازم برای رسیدن به نتیجه و مطلوب ذکر نشده است؛ ولی در عین حال استنتاج مذکور به کمک حدس که نوعی استعداد براى دریافت بی درنگ حد وسط است، انجام می شود. البته مسئله حدس غیر از کارکرد منطقی در مباحث الهیات نیز مطرح شده است؛ به این ترتیب که حدس در تبیین نوعی ادراک انسانی که از مرتبه ویژه ای نیز برخوردار است، مورد استفاده قرار می گیرد. منطق دانان تنها حدس را جزء مبادی یقینی شمرده اند، ولی به تبیین چگونگی و کیفیت آن نپرداخته اند. به همین منظور در نوشتار حاضر که با استفاده از روش کتابخانه ای و منابع نرم افزاری گردآوری شده، به بررسی آثار فخر رازی و ملاصدرا پرداخته شده و در پی شناخت ماهیت حدس، کیفیت، جایگاه و قلمرو آن در امور حسی و فراحسی هستیم. فخر رازی حدس را به بالاترین مرتبه از عقل بالملکه مربوط دانسته و حدسیات را خارج از حوزه یقینیات می شمرد. ملاصدرا اولین فیلسوفی نیست که در تبیین کیفیت علم نفس قدسی از عنصر «حدس» بهره برده است. پیش از او، ظاهراً ابن سینا از این عامل بهره برده است. با بررسی سخنان ملاصدرا روشن می شود ملاصدرا حدس را پایین ترین مرحله کشف معنوی و تصورات و تصدیقات حدسی را بر خلاف فخررازی بدیهی می داند و معتقد است حدس نوعی افاضه از عقل فعال است؛ در حالی که فخر رازی وجود عقل فعال را نفی کرده، مسئله طباع تام را مطرح می سازد. طباع تام در لسان ملاصدرا روح القدس خوانده می شود.
۲۰۰.

رابطه بین فضایل اخلاقی و عقلانی از منظر فارابی و زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فارابی فضیلت اخلاقی فضیلت عقلانی زاگزبسکی نظریه تقدم و تأخر نظریه زیرمجموعه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : 46 تعداد دانلود : 188
ازجمله مسائل مورد مناقشه درباره فضیلت، ارتباط فضایل با یکدیگر است که اولین بار سقراط و افلاطون به آن پرداختند و نظریه یگانگی فضیلت را مطرح کردند. ارسطو این نظریه را نپذیرفت و فضیلت را به دو قسم عقلانی و اخلاقی تقسیم نمود. او بیشتر به بحث درباره فضیلت اخلاقی پرداخت و به این پرسش که چه رابطه ای میان فضیلت عقلانی و اخلاقی وجود دارد، پاسخ شفافی نداد. فارابی و زاگزبسکی، نظریه یگانگی فضیلت را نمی پذیرند و معتقدند فضایل عقلانی، غیر از فضایل اخلاقی هستند؛ فارابی در پاسخ به ارتباط بین فضایل، نظریه تقدم و تأخر و زاگزبسکی نیز نظریه زیرمجموعه را مطرح کرده اند. تحلیلی که فارابی و زاگزبسکی از ارتباط بین فضایل مطرح می کنند، درنهایت تقریر دیگری از یگانگی فضیلت ها است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان