فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۳٬۹۵۱ مورد.
۲۸۶۵.

تفاوت جوهری نظریه فارابی و ابن رشد در تطبیق بین حکمت و شریعت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شریعت وحى معرفت وحیانى فلسفه ابن‏رشد فلسفه فارابى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۳۰۰۶
بعد از آن که نهاد فلسفه در حوزه فرهنگ اسلامى شکل گرفت، احساس تعارض بین دین و فلسفه، اندیشمندان مسلمان را به اتخاذ مواضع مختلفى وا داشت. برخى فلسفه را ترک کردند و به مذمت آن پرداختند و تعداد انگشت شمارى فلسفه را بر دین ترجیح دادند؛ اما اندشیمندى چون فارابى نظام فلسفى نوینى را بنیان نهاد که در آن وحى به عنوان یک «معرفت» تلقى شد و مورد تبیین فلسفى قرار گرفت و آشکار شد که حکمت و شریعت سرچشمه واحدى دارند و نمى‏توانند با هم در تعارض باشند. بعد از فارابى، ابن سینا نیز نظریه او را تکمیل کرد و عناصر مهمى را به آن افزود. اما ابن رشد به واسطه جمودى که بر حقانیت مطلق فلسفه ارسطو داشت، به احیاء فلسفه ارسطویى پرداخت. فلسفه‏اى که ابن رشد احیاء نمود، با روح فلسفه اسلامى بیگانه بود و از قابلیت تبیین فلسفى وحى به عنوان معرفتى ماوراء طبیعى و غیر تجربى برخوردار نبود. وى پس از نومیدى از فلسفه خود در کتاب فصل المقال با اتکا به پیش‏فرضهاى فقهى و کلامى به تلاش براى جمع بین حکمت و شریعت دست مى‏زند. این تلاش مورد نقد این مقاله قرا گرفته است.
۲۸۷۰.

نقدی دیر هنگام در معرفی یک کتاب (بنیاد حکمت سبزواری‘یا تحلیلی تازه از فلسفه حاج ملاهادی سبزواری )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود حکمت ماهیت ایزوتسو سبزواری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۱۱۷۵۳ تعداد دانلود : ۸۱۶
این مقاله به معرفی کتاب بنیاد حکمت سبزواری یا تحلیلی تازه از فلسفه حاج ملاهادی سبزواری اختصاص دارد .مولف این کتاب پروفسور ایزوتسو دانشمند و اسلام شناس ژاپنی است . وی با احاطه به زبان عربی و آگاهی عمیق و درست از مبانی حکمت اسلامی و تاریخ آن ‘ توانسته است در این کتاب ‘ تصویری کلی و جامع و در عین حال مختصر از اصول و مبانی فلسفه اسلامی ‘ آن چنان که نزد حاج ملا هادی سبزواری معلوم بوده ‘ ترسیم کند . محور اصلی کتاب ((وجود)) و رابطه?آن با ((ماهیت ))و(( ساختمان حقیقت وجود ))است .ایزوتسو خواسته است در کتاب ساختمان اساسی ‘ مابعدالطبیعه سبزواری را بیان کند و با مقایسه? آن با آراء بعضی از فلاسفه قدیم و جدید مغرب زمین موقعیت این فلسفه را در فلسفه? معاصرجهانی نشان دهد . این کتاب نه تنها برای غیر ایرانیان و غیر مسلمانان از حیث آشنا ساختن آنان با طرز تفکر فلاسفه? اسلامی ‘ خصوصاً در دوران متأخر ‘ مفید است ‘ که برای طلاب و دانشجویان فلسفه در داخل ایران نیز از آن جهت که چشم اندازی روشن و مختصر از فلسفه? اسلامی به دست می دهد سودمند است . ترجمه? کتاب ‘ خوب و دقیق و نثر فارسی آن متین و دلنشین است . در چند مورد ‘ خطاهای مختصری در ترجمه دیده شده که در این مقاله بدانها اشاره شده است .
۲۸۷۳.

فلسفه، عقل الهام یافته

مترجم:

کلید واژه ها: تقدیر پسوخه ثومُس باستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۱ تعداد دانلود : ۷۶۲
هدف نویسنده در مقدمه کتاب فلسفه بر سر تقاطع روشن کردن موضع خود در پاسخ به این پرسش است که آیا خدمات فلسفه به تفکر به پایان رسیده و تنها وظیفه باقی مانده ایضاح مطالب قبل است یا وظایف دیگری هم بر عهده فلسفه است. وی بحث خود را با تعریف فلسفه آغاز می‏کند.مراد او از فلسفه «تفسیر تجربه باستانی» است این تجربه باستانی است چون انسانهای اولیه هم به نحوی به آن اعتقاد داشتند. تجربه باستانی اجزایی دارد که پسوخه و ثومُس نام دارند و اجزای عقل بشر به مفهوم عام هستند. پسوخه، خود واقعی انسان است که دائمی، فناناپذیر، سرچشمه الهام و جنبه منفعل و پذیرای عقل است. ثومُس خود متغیر و فناپذیر است که کارکرد فعال و جنبه استدلالی عقل است. خودی که تجربه می‏کند، می‏خوابد، بدن را تدبیر می‏کند و‏… نسبت میان پسوخه و ثومُس همچون نسبت میان الهام و تفکر استدلالی است. وظیفه فلسفه به کارگیری و تلفیق این دو جزء است، نه صرفاً توجه به یکی از آنها. بنابراین، «فلسفه، عقل الهام یافته» است. وی خاطر نشان می‏کند عامل پیوند فلسفه افلاطون با فلسفه جدید، و آنچه باعث شده فلسفه غرب حاشیه‏ای بر فلسفه افلاطون باشد، همین دو جزء عقل در فلسفه اوست. در فلسفه افلاطون، با استفاده از دیالکتیک، از طریق تفکر استدلالی، رؤیت مثال خیرونیل به فضیلت میسر می‏شود. چنین تحلیلی معرفت را به دو قسم معرفت واضح از جهان ومعرفت مبهم از خیر افلاطونی تقسیم می‏کند. در قرون وسطی، اغلب درصدد بودند به معرفت خیر نایل آیند؛ اما در دوره رنسانس بیشتر به حصول درک واضح از جهان تمایل پیدا کردند. متفکران دوران جدید جنبه استدلالی و ریاضی تفکر افلاطون را مورد توجه قرار دادند و وصول به خیر برای آنان معنای دیگری غیر از فضیلت پیدا کرد. خیر در نظر اینان چیزی جز سلطه و سیطره پیداکردن بر طبیعت نبود. پیشرفتهای علمی قرون اخیر ثمره چنین رویکردی است. در نتیجه توجه به جنبه استدلالی، از اهمیت جنبه شهودی عقل کاسته شد. در حالی که، بنابر عقیده مؤلف، فلسفه بر سر تقاطع عقل استدلالی و شهود قرار دارد و نادیده گرفتن جنبه منفعل و شهودی عقل فاجعه‏ای بشری است.
۲۸۷۴.

نقد و بررسی آراء ابن سینا و ملاصدرا پیرامون حرکات چهارگانه عرضی ‏

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان