فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۳٬۹۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
داشتن تصویرى روشن از حقیقت آفرینش، هم درکى صحیح از چگونگى ارتباط انسان با آفریدگارش به دست مى دهد و هم مى تواند زمینه بندگى بهتر در برابر او را فراهم آورد. با عنایت به جامعیت فلسفه ملّاصدرا، پرسش این است که وى چه تصویرى از حقیقت آفرینش ارائه مى دهد؟ آنچه از مطالعه آثار ملّاصدرا به دست مى آید این است که وى، در پرتو نظریه وحدت شخصى وجود، آفرینش را در قالب نظریه «تجلى» تصویر مى کند. برپایه این تصویر، وجود مطلق، که داراى همه کمالات وجودى است، مخلوقات را با فرایند تنزل و تجلى پدید مى آورد. آنچه در جریان تجلى و ظهور روى مى دهد، ظاهر شدن صفات و کمالات پنهان وجود مطلق است؛ مطلقى که خود در دل تعینات و ظهورات حضور دارد؛ ولى ذات مطلقى که تعینى را پذیرفته، و از مقام اطلاق و بى تعینى تنزل یافته است. به این ترتیب حقیقت آفرینش، در نگاه ملّاصدرا، چیزى جز مقید و متعین شدن ذات یگانه و مطلق الهى نیست، و مخلوقات، تعینات همان وجود مطلق به شمار مى آیند. البته خداى سبحان عین ذات هیچ مخلوقى نیست و هیچ مخلوقى نیز عین ذات خداوند شمرده نمى شود.
نگاه تطبیقی به مراحل تربیت فلسفی در تمثیل غار افلاطون و اسفار ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
استنتاج علّی و باورهای دینی؛ بحثی در فلسفه دین دیوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
مرتضی مطهری معمولاً به عنوان شرح و بسط دهنده دیدگاههای علامه طباطبائی معروف است، اما با تأمّل در آثار وی میتوان ابعاد متعدّدی از اجتهادها و استنباطهای شخصی را در آنها یافت. بخشی از این آرای ویژه در چالش و تقابل با آرای علامه طباطبائی قرار میگیرند. این مقاله درصدد ترسیم بخشی از چالشهای این دو متفکر در عرصه مباحث نظری و فلسفی است.
پارهای از این چالشها مربوط است به مسائلی از قبیل: حرکت توسّطی، لزوم موضوع حرکت، حرکت بالعرض یا بالتبع، حرکت و تکامل، حرکت و مسئلة تضاد، حامل استعداد، حدوث ذاتی، برهان صدیقین، حکمت الهی، عبث نبودن خلقت، اصل استخدام، کلیت احکام اخلاقی و جاودانگی آن، ضرورت اجتماع.
مقسم تصور و تصدیق از منظر معرفتشناسی نوصدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکیک «تصور» و «تصدیق» از تمایزهای اصلی است که متقدمین در منطق و متأخرین در معرفتشناسی از آن بهره بردهاند، هر دو گروه مقسم این دو را «علم حصولی» می دانند، این تقسیم در «معرفتشناسی نوصدرایی» برای اقسام معرفت به کار رفته است، اما نمیتوان «تصدیق» را در اصطلاح معرفتشناسی بنا بر تعریف فلسفه اسلامی «علمحصولی» دانست. این تحقیق با مرور ادبیات فیلسوفان مسلمان به ویژه نوصدراییان، مدعی است که تفکیک تصور و تصدیقْ هستیشناختی، و «علم حصولی» به عنوان مقسمْ «هستی علمی» است. اما استعمال «تصدیق» در منطق و معرفتشناسی مساوق با «قضیه» میباشد، نه یک «هستی علمی» که در عین بساطت خارجی در تحلیل عقلی دو مفهوم «حکایت» و «حکم» از آن انتزاع میشود. «تصدیق» در منطق به معنای «اذعان به صدق قضیه» و در معرفتشناسی به معنای «معرفت به تحقق یا عدم تحقق یک امر» است. پیشنهاد میشود برای امور متناظر با «تصور» و «تصدیق» در معرفتشناسی از «معرفت تصوری» و «معرفت تصدیقی» استفاده شود.
تحلیلی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مساله حدوث نفس
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، با هدف بررسی دیدگاه ارسطویی افلاطونی ابن سینا در خصوص مسأله حدوث نفس انسانی و مقایسه آن با دیدگاه صدرالمتالهین، با بهره گیری از روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیلی معلوم شد که ابن سینا در اغلب آثار خود از دیدگاه ارسطویی حدوث نفس و روحانیه الحدوث بودن آن و ثنویت دفاع نموده و تنها در برخی آثار متأخر، از دیدگاه افلاطونی قدم نفس سخن گفته است. این امر، نظریه او و مفسرانش را با چالش هایی مواجه نمود.
صدرالمتألهین با تکیه بر اصل حرکت جوهری، نفس را جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا دانسته، و با حذف ثنویت سینوی بسیاری از چالش ها را برطرف ساخته است. وی بر آن است که وجود پیشین نفوس انسانی، تنها به معنای وجود آنها در مبادیشان، در علم الهی، آن هم به لحاظ وجود مفارقی شان، پذیرفتنی است، نه به لحاظ وجود تعلقی.
این نظریه علاوه بر رفع بسیاری از چالش ها، در تفسیر مسأله مرگ و معاد نیز طرحی نو درانداخت. البته ارائه نظریات جدید و منطقی در زمینه مسأله نفس، همواره نه تنها ممکن است، که مفید نیز خواهد بود.
جاودانگی نفس از دیدگاه ابن میمون و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
آرزوی جاودانگی را می توان در نهاد آدمی مشاهده کرد. از این رو ادیان مختلف و متفکران آن ها به این بحث و تبیین آن اهتمام داشته اند. فیلسوف بزرگ یهودی ابن میمون به سبب تعلق خاطر عمیق به دین یهود، سعی کرده است مباحث خود را به نحوی مطابق با کتب مقدس و باور جامعه خود بیان کند وی معتقد به سه مرحله اساسی در بحث معاد شده است: دوره مسیحا، رستاخیز و عالَم آخرت. از نظر وی جاودانگی، مختص به جهان آخرت است و فقط با عمل کردن به دستورات و تعالیم کتاب مقدس و پرهیزکاری پیشه کردن می توان جاودانه شد. اسپینوزا فیلسوف دیگر یهودی نیز همانند ابن میمون سعادت نهایی را رسیدن به جاودانگی دانسته که از طریق «عشق غیرقابل تغییر و ابدی به خداوند» حاصل می گردد. از نظر او انسان زمانی به این مرحله می رسد که بتواند عاقلانه بر شهوات و عواطف خود چیره شود و در نتیجه نسبت به قدرت و خشم و اهانت و بی اعتنایی دیگران با عشق و کرامت پاسخ دهد و بدین ترتیب است که آدمی به کمال لایق خود رسیده و جاودان می گردد. تفاوت این دو فیلسوف در این است که ابن میمون معتقد است به واسطه «عقل بالفعل» گشتن که فیضی از عقل فعال است، می توان جاودانه شد و اسپینوزا جاودانگی را به واسطه کسب تصورات تام می داند.
نقش انسان شناسی در اخلاق بر مبنای تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان بینی الهی، هر موجودی که در جهان امکانی سهمی از هستی دارد، از سه مبدأ «فاعلی»، «داخلی» و «غایی» برخوردار است. انسان نیز دارای این مبادی سه گانه است و علامه طباطبایی این مبادی را مدخلی برای ورود به نظام اخلاق ترسیم نموده که براساس آن می توان نقش انسان شناسی در اخلاق را در نظر ایشان تبیین نمود. ایشان به مقتضای مبدأ فاعلی انسان، الگوی «اخلاق توحیدی» را مطرح نموده که نه تنها نگرش انسانِ محدود در این عالم مادی را به سمت اخلاق مابعدالطبیعه ترغیب می کند، در تحقق عینی ارزش های اخلاقی و نیز ایجاد انگیزه در عاملِ اخلاقی نیز تأثیر قابل توجهی دارد. همچنین به مقتضای مبدأ داخلی، ضمن تحلیل قوای نفس انسان، الگوی «اخلاق عقلانی» را ارائه نموده و مسئولیت اخلاقی انسان را منوط به بهره مندی از درک اخلاقی او دانسته است. ایشان به مقتضای مبدأ غایی، داشتن انگیزه الهی را مهم ترین عنصر در اخلاقی بودن فعل قلمداد کرده است. در این مقاله تلاش خواهد شد تا ضمن تبیین این مبادی سه گانه ناظر به انسان، دیدگاه علامه درباره نقش انسان شناسی در اخلاق تبیین و بررسی گردد. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا توصیفی تحلیلی است.
عوامل پیدایش گناه در نظام اندیشة صدرایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئلة «گناه» با سعادت یا شقاوت و سرنوشت انسان رابطه ای تنگاتنگ دارد. از نظر صدرالمتألهین، گناه چیزی جز مخالفت با اوامر و نواهی الهی نیست که مانع از رسیدن انسان به سعادت و کمال می شود. علاوه بر این، او گناه را عملی می داند که موجب ظلمت قلب شده، انسان را به سوی شهوات می کشاند. وی معتقد است عوامل و زمینه های متعدد و مختلفی در وجود انسان و یا در خارج از وجود او، انسان را به سوی گناهان سوق می دهند. از جمله این عوامل حب دنیا، هوا های نفسانی، جهل انسان، قلب، شیطان و تقلید کورکورانه هستند، اما او نقش اصلی در انجام گناهان را به انسان نسبت می دهد؛ زیرا او دارای قدرت اختیار و اراده است. از این رو، انسان مسئول همة گناهان خود است.
بررسی تطبیقی آرای تربیتی ملامحسن فیض کاشانی و جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
این پژوهش به بررسی تطبیقی آرا و اندیشه های تربیتی فیض کاشانی و جان دیویی در زمینه-های مبانی، اصول و اهداف تربیت به منظور بهره گیری در تعلیم و تربیت می پردازد. این تحقیق از نوع تحلیل اسنادی است که با هدف مقایسه و تطبیق، و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. در این راستا یافته های پژوهش دلالت دارد که دیدگاه فیض کاشانی در مقایسه با دیویی تفاوت و تشابهاتی دارد. مبنای اختلاف نظر این دو اندیشمند در نگاه ایشان به انسان است. فیض انسان را موجودی مرکب از روح و جسم و دیویی آن را مادی محض می داند. در زمینه هدف تربیت، فیض هدف غایی را قرب الهی و دیویی آن را رسیدن به جامعه دموکراتیک می داند و در زمینه اصول تربیت، هر دو متفکر، اصل فعالیت و همراهی علم و عمل را جز اصول خود می دانند.
مکتب تفکیک دستخوش تفکیکی دیگر
حوزه های تخصصی:
نقد تهافت غزالی
حوزه های تخصصی:
این همانی شخصیت انسان از نظر سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
یکی از مباحثی که در مسائل حقوقی در عالم دنیا و عالم آخرت (معاد) نقش دارد، مسئله این همانی شخصیت انسان است. مسئله این است که ملاک شخصیت انسان چیست و به چه ملاکی می گوییم شخص در زمان دوم همان شخص در زمان اول است؟ دیدگاه های گوناگون در این باب مطرح شده است. در این نوشتار، مسئله این همانی شخصیت انسان را با روش توصیفی - تحلیلی از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا بررسی کرده ایم تا معلوم شود پاسخ مسئله مزبور با توجه به دیدگاه آنان به دست می آید یا خیر. طبق نظر سهروردی، ملاک این همانی شخصیت انسان نفس او است و بر اساس دیدگاه ملاصدرا، مجموع نفس و بدن شخصیت انسان را تشکیل می دهد. بسیاری از ادله سهروردی مدعای او را اثبات نمی کند و دیدگاه ملاصدرا نیز خالی از ابهام نیست.
وجدان فقر ذاتی و تاثیر آن در افعال و نگرش انسان از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه سید محمدحسین طباطبایی از مفسران بزرگ معاصر با رویکرد توحیدی خاص و از تربیت یافتگان مکتب مرحوم سید علی قاضی، ضمن تفسیر آیات قرآن کریم در پاره ای مواضع، به مساله ای مهم در معرفت ربوبی با عنوان وجدان فقر ذاتی پرداخته است. نوشتار حاضر به تحلیل این مساله از نگاه مرحوم علامه می پردازد. لذا در ابتدا متذکر شرافت و عظمت مساله توحید می شویم. آنگاه به ارتباط توحید و وجدان فقر ذاتی می پردازیم و با طرح پاره ای از اوصاف الاهی، تاثیر آن در افعال و نگرش انسان را بررسی می کنیم
ماهیت نفس از نظر سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنیانگذار حکمت اشراق بر اساس مبانی فلسفه خود مسئله نفس را تبیین کرده است. سعی شیخ اشراق آن است که هم نفس را از طریق دلایل پیشینیان با نگاهی نو معرفی کند و هم دلیلی تازه برای آن ارائه دهد. در فلسفه او نظریه علم حضوری برای اولین بار مطرح شده، از همین رو در خصوص ماهیت نفس نیز از این مبنا سود برده است. وی علم حضوری را ویژگی نفس می داند، نیز در بعضی آثار خود از کلمات و عبارات استعاری و زبان نمادین استفاده کرده و به تبیین ماهیت نفس پرداخته است. بنابراین شیخ اشراق را نیز می توان از جمله فیلسوفانی دانست که در زمینه معرفی نفس تلاش کرده و صاحب دیدگاه خاصی بوده است.
علم حضوری از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفة اسلامی طرح مسئلة علم حضوری به صراحت در آثار سهروردی یافت می شود و پس از او صدرالمتألهین آن را بسط داده است. سهروردی علم را به ظهور و نور تعریف کرده و ملاصدرا از این تعریف سود جسته است. هر چند ملاصدرا در مسئلة ابصار با سهروردی مخالفت می کند، اما در مواردی همچون حصول مدرکات خیالی از او متأثر است. از جمله موارد اختلاف این دو می توان به مسئلة ابصار، مادی یا مجرددانستن قوة خیال، و اتصال یا اتحاد نفس با عقل فعال و از نقاط اشتراک می توان به تعریف علم اشاره کرد. این نقاط افتراق و اشتراک برآمده از مبانی هر یک از این دو فیلسوف از جمله قابل یا فاعل دانستن نفس نسبت به صور و تعریف غیر ماهوی علم است؛ مثلاً مبنای این که نفس قابل یا فاعل صور است باعث تفاوت در نظریة ابصار و مبنای تعریف غیر ماهوی از علم باعث اشتراک در تعریف علم شده است.