فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مدیریت خدمات پرتقاضای شهری و برنامه ریزی برای ارائه آنها بصورت الکترونیک در قالب مراکز و مجتمع های چند عملکردی و متمرکز که سازمان های مختلف(اعم از دولتی و غیر دولتی) بخشی از خدمات خود را در آن ارائه می دهند، راهکاری در جهت خدمات رسانی الکترونیک شهری است. این استراتژی به ویژه برای کلانشهرهایی مانند تهران که با انباشتگی جمعیت و عملکردهای شهری و به تبع آن چالش آلودگی زیست بوم مواجه اند، گامی به سوی پایداری شهری است. در این پژوهش پس از تعیین جایگاه و نقش مراکز خدمات الکترونیک شهری و تبیین الزامات مکانی آن، شاخص های موثر در استقرار آن در کلانشهر تهران شناخته شده و پس از استخراج، مدلسازی مکانی آن در قالب پهنه های بهینه انجام گرفته است. از نظر روش شناسی، این پژوهش در سه مرحله؛ شناخت و استخراج شاخص های موثر با بهره گیری از تکنیک دلفی و مطالعه سوابق، وزن بخشی شاخص ها از طریق مدل AHP و ورود اطلاعات به محیط نرم افزار ARC GIS و مدلسازی آنها انجام پذیرفته است. یافته های اصلی این پژوهش در قالب الزامات مکانی و شاخص های منتخب بهینه برای الگوی مکانی استقرار مراکز و مجتمع ها و پهنه های بهینه استقرار این مراکز در کلانشهر تهران قابل ارائه هستند.
سنجش تأثیر عوامل فرهنگی بر رفتار مصرف گاز خانگی (مورد مطالعه: مشترکان گاز خانگی شهری در مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور اصلاح الگوی مصرف، در قانون بودجة سال 1393 مقرر شد قیمت گاز برای مصارف خانگی افزایش یابد تا در نتیجه اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه و افزایش قیمت های حامل انرژی (از جمله قیمت گاز خانگی)، رفتار مصرف گاز خانوارها اصلاح شود. تحقق نیافتن این پیش بینی بیانگر دخالت سایر عوامل از جمله عوامل فرهنگی است. پژوهش حاضر براساس چارچوب نظری و مطالعات تجربی پیشین، درصدد بررسی تأثیر متغیرهای فرهنگی (دانش، نگرش و دغدغه) بر رفتار مصرف گاز خانگی در استان مازندران است. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شده و گردآوری داده های آن از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. نمونة آماری شامل 437 نفر از مشترکان گاز خانگی مناطق شهری استان مازندران است. نتایج نشان می دهد از میان عوامل مختلف فرهنگی، با افزایش دانش، نگرش و دغدغه زیست محیطی افراد، رفتار مصرف گاز آن ها بهینه تر می شود. همچنین نتایج نشان داد از مجموع عوامل فرهنگی، عامل دانش و نگرش زیست محیطی به ایجاد دغدغه های زیست محیطی در افراد منجر نمی شود. در این پژوهش، دلایل احتمالی این مسئله، تبیین و در بخش پایانی مقاله، دو توصیة اساسی برای سیاستگذاری پیشنهاد می شود.
آسیب شناسی پدیده کودکان کار شهر تهران با رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
129 - 158
حوزه های تخصصی:
با آسیب شناسی پدیده کودکان کار و علل و پیامد های شکل گیری آن در شهر تهران با رویکرد فازی، راهکارهایی مطلوب برای مقابله با این پدیده ارائه شده است. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا و داده کاوی، مؤلفه های ناظر بر علل و پیامدهای پیدایش کودکان کار و راهکارهای متناظر با آن ها را استخراج کرد. با کاربست روش دلفی فازی پرسشنامه ها تجزیه و تحلیل شدند. با مدل سه شاخگی راهکارها در شاخه های محتوا، ساختار و زمینه دسته بندی شدند. برای تعیین ارتباط میان مؤلفه های مورد اجماع نخبگان، روش تحلیل و توسعه گزینه استراتژیک (سودا) به کار گرفته شد. در نهایت با ادغام نقشه های خبرگان، مدل واحدی اتخاذ شد که شامل 45 مولفه و 57 راهکار است. طبق یافته ها، فقر عامل اصلی بروز و شیوع این پدیده است که عوامل ساختاری یا مسائل مرتبط با دولت و قانونگذاری با بیشترین اثرگذاری در حل مسائل کودکان خیابانی، می تواند منجر به کاهش فقر گردد. عوامل محتوایی در درجه دوم اهمیت قرار دارند. وجود راهکارهای متعدد در حوزه مسائل فرهنگی و دینی نیز از نکات قابل توجه می باشد.
نابرابری سرمایه های فرهنگی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرخش فرهنگی و اهمیت یافتن فرهنگ در جامعة معاصر بی تردید این عرصه را محملی جدی برای تولید و بازنمایی شکاف و نابرابری ها ساخته است. تلاقی نابرابری ها در دسترسی به سرمایه ها با زندگی شهری که موضوع محوری در حوزة مطالعات فرهنگی شهر به شمار می آید، به ندرت موضوعی برای مطالعات تجربی نظام مند در ایران بوده است. مطالعة حاضر با اتکا به پیمایشی معرف و بزرگ مقیاس در شهر تهران به دنبال نشان دادن توزیع نابرابر سرمایة فرهنگی در تهران و سازوکارهایی است که سکنة شهر برای تولید سرمایه ها به کار می بندند. نتایج پژوهش در مجموع ضمن ترسیم دورنمایی از نابرابری ها در شاخص های مختلف سرمایة فرهنگی شهری، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هم زمان فضا و زندگی شهری را در تولید این سرمایه ها نشان می دهد. نتایج این مطالعه با آشکار ساختن برخی کاستی های مربوط به ادبیات موجود سرمایه، مفاهیم و زمینه های جدیدی را در فهم نابرابری های اجتماعی در متن جامعه ایران معرفی می کند.
نقد و بررسی کتاب فرزان (16): مقالات: جامعه مدنی چیست؟
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر شهرنشینی بر اعتماد اجتماعی در بین افراد پانزده سال به بالای شهرستان محمودآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی این سوال اساسی می پردازد که آیا میانگین اعتماد اجتماعی و ابعاد آن بین شهرنشینان و روستاییان از لحاظ آماری تفاوت معنادار وجود دارد؟ چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر دیدگاه لوئیس ویرث، زیمل، تونیس و گیدنز است. اعتماد یکی از جنبه های مهم روابط انسانی و اجتماعی در میان افراد، گروه ها و نهادهای اجتماعی است و در جریان تعاملات اجتماعی و کنش های متقابل بین افراد و گروه های اجتماعی، نقش مهمی را در ایجاد نظم و همبستگی اجتماعی و نیز حفظ آن بر عهده دارد. در این تحقیق، اعتماد اجتماعی در سه سطح اعتماد بین شخصی،اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی مورد سنجش قرار گرفته است. به منظور بررسی تفاوت میانگین اعتماداجتماعی وابعاد آن در شهرستان محمود آباد، 400 نفر از افراد بالای 15 سال که 200مورد ازآن به شهر و 200مورد به روستا اختصاص داده شده است به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. این تحقیق به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از روش های آماری مورد توصیف و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از جمع آوری داده ها، جهت آزمون فرضیه ها از آزمون های تفاوت میانگین ها (تحلیل واریانس و آزمون t)با استفاده از نرم افزار SPSS اقدام شده است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها حاکی از آن است که میانگین اعتماد بین شخصی، تعمیم یافته و نهادی در بین شهرنشینان و روستاییان تفاوت معناداری وجود ندارد و از بین ابعاد فرعی در اعتماد نهادی تنها اعتماد به نهادهای مذهبی در میان روستاییان بیشتر از شهرنشینان است. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که میانگین اعتماد اجتماعی بین شهرنشینان و روستاییان تقریبا یکسان است.
بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری هویت اجتماعی جوانان دبیرستانی شهر دهلران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
سنجش میزان رضایت از کیفیت زندگی در منطقه ی چهار شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه ی اخیر با توجه رشد شتابان شهری و تجمع هرچه بیشتر منابع و امکانات در شهرها، شناخت، اندازه گیری و بهبود کیفیت زندگی به عنوان یک مسأله ی مهم از اهداف عمده ی افراد، محققان، برنامه ریزان و دولت ها بوده است. مسأله وقتی حل می شود که وضع موجود به وضع مطلوب تبدیل شده باشد. اگر ادراکات شهروندان منطقه ی 4 شهر کرمان را به عنوان وضع موجود در یک فضای جغرافیایی، و سطح انتظارات آنان را از کیفیت زندگی به عنوان یک وضع مطلوب در نظر گرفته شود، تنها میزان شکاف بین مسأله شناخته شده است؛ پس برای رسیدن به وضع مطلوب باید گام های اساسی تری برداشت؛ از این رو این تحقیق درصدد است تا به سنجش میزان رضایت از کیفیت زندگی در منطقه ی 4 شهر کرمان بپردازد. علت انتخاب این منطقه سطح برخورداری آن نسبت به سایر مناطق دیگر بوده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مقطعی و از نظر هدف در زمره ی تحقیقات کاربردی جای می گیرد. با توجه به موضوع تحقیق و منطقه ی مورد مطالعه روش گردآوری داده ها زمینه یابی(تحقیق پیمایشی) انتخاب شده است و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد سروکوال انجام گرفته است. جامعه ی آماری تعداد افرادی است که در منظقه ی چهار کرمان ساکن هستند و حجم نمونه ی اقتباس شده از فرمول کوکران 384 پرسشنامه است. نتایج تحقیق که در قالب آزمون های ناپارامتری، ویلکاکسون، کروسکال والیس، یومن ویتنی و همبستگی اسپیرمن انجام گرفت نشان می دهددر تمامی ابعاد پنج گانه کیفیت زندگی(حوزه مسکن، امنیت، روابط اجتماعی و حس تعلق، امکانات و تسهیلات شهری و حمل و نقل) شکاف منفی از کیفیت وجود دارد. بیشترین میانگین شکاف کیفیت در حوزه ی حمل و نقل و کمترین میانگین شکاف مربوط به بعد روابط اجتماعی و حس تعلق مکانی است. نتایج تحقیق در فرضیه ی دوم نشان داد که بین سن مراجعان و نمره ی شکاف کیفیت همبستگی مثبتی وجود داشت یعنی با افزایش سن پاسخگویان میزان رضایت آنان افزایش می یابد. آزمون کروسکال والیس نیز نشان داد که بیشترین میزان رضایت از کیفیت زندگی در بین افراد زیر دیپلم بوده است یعنی افراد با تحصیلات کمتر از رضایت بیشتری برخوردار بوده اند(0.008 وsig= 0.034 ).
بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و سرمایه اجتماعی کارکنان (نمونه مورد مطالعه: شهرداری شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی به عنوان پدیده ای مدیریتی، موجب دستیابی به منافع متقابلی می شود که ارزش دارایی های نامحسوس را افزایش می دهد. این سرمایه باعث مشارکت بهتر در دانش و هزینه اجرایی کمتر، به دلیل ایجاد روابط اعتماد و روح همکاری، کاهش میزان ترک خدمت کارکنان و انسجام عملی بیشتر، به علت ثبات سازمانی و تعهد کارکنان می شود. پژوهش حاضر که با هدف بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و میزان سرمایه اجتماعی کارکنان شهرداری شهر تهران است، از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش تحقیق در این پژوهش روش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش، و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی کارکنان شهرداری منطقه های 10، 11، 12، 13 و 14 شهر تهران است که 300 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و به عنوان متغیر مستقل و سرمایه اجتماعی و ابعاد آن به عنوان متغیرهای وابسته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: بین رفتار شهروندی سازمانی کارکنان با میزان کل سرمایه اجتماعی (35/0) و ابعاد آن یعنی اعتماد (43/0)، صداقت (35/0)، شایستگی (24/0)، تعهد (33/0) و همکاری (28/0) ارتباط مثبت و مستقیم وجود دارد. بنابراین تمام فرضیه های پژوهش تأیید می شوند.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در ساماندهی بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: منطقه 3 شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مرد می در ساماندهی بافت فرسوده شهری منطقه 3 شهر زاهدان تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. جمع آوری اطلاعات با دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق، محدوده بافت فرسوده منطقه 3 شهر زاهدان که مشتمل بر 61304 نفر و نمونه طبق فرمول کوکران 325 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل با کمک نرم افزار Spss و آزمون های آماری تحلیل عاملی، پیرسون و آزمون کروسکال والیس انجام گرفته است. نتایج تحلیل عاملی بیانگر آن است که اولین عامل به تنهایی 76/27 درصد از واریانس را تبیین می کند و عامل دوم 99/15 درصد، عامل سوم 20/10، عامل چهارم 61/7، عامل پنجم 56/6، عامل ششم 12/4، عامل هفتم 74/4، عامل هشتم 17/4 درصد از واریانس را محاسبه می کند. همچنین نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان داد که بین میزان مشارکت مرد می درروند ساماندهی بافت فرسوده با مؤلفه های میزان امکانات و خدمات شهری و اعتمادسازی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون کروسکال والیس حاکی از آن بود که محلات کارخانه نمک و غریب آباد به ترتیب، با میانگین رتبه های 59/136، 39/73 در بهترین و بدترین شرایط قرار داشتند. واژه های کلیدی: بافت فرسوده، ساماندهی، مشارکت، اعتمادسازی، منطقه 3 شهر زاهدان.
تأثیر مشارکت بر نوآوری در شهر تهران: مطالعه پارک علمی و فناوری پردیس
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر عامل مشارکت در ارتقای نوآوری در شهر تهران با مطالعه پارک علمی و فناوری پردیس است. همچنین از اهداف دیگر این تحقیق ارزیابی وضعیت فعلی مشارکت شهر تهران و ارائه راهکارهایی برای ارتقای آن است. روش تحقیق این پژوهش آمیخته تبیینی است که مطالعات کمی و کیفی را دربرمی گیرد و بر مبنای تفکر سیستمی انجام می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل 105 نفر از کارشناسان پارک مذکور است و در این میان 68 نفر به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. اطلاعات به دست آمده از مطالعات کمی(پرسشنامه با آلفای کرونباخ 825%) از طریق آنالیز توصیفی و استنباطی و همچنین اطلاعات بدست آمده از مطالعه کیفی(مصاحبه با 8 نفر از کارشناسان پارک) از طریق کدبندی و آنالیز موضوعی تحلیل و مدل نهایی مطابق نتایج تحلیل ها ترسیم شد. نتایج بدست آمده از تحقیق نیز نشان می دهد که عوامل مختلفی بر مشارکت افراد در شهرها تاثیرگذار است از جمله این عوامل می توان به ثبات اقتصاد کلان، حمایت های نهادهای مالی، دیدگاه های مدیریتی، دانش افراد، تمایل به اشتراک گذاری دانش، دسترسی به اطلاعات، رسانه ای کردن مشارکت و ایجاد پارکهای علمی و فناوری اشاره کرد.این عوامل با تقویت مشارکت، بر شاخص های نوآوری در شهرها تاثیرگذار است. همچنین مشخص شد که وضعیت فعلی عامل مشارکت در شهر تهران مساعد نیست و این عامل نوآوری را بطور چشمگیری ارتقاء نمی دهد.
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به شهروندی اجتماعی فعال (مورد مطالعه: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ابعاد شهروندی اجتماعی فعال و عوامل مؤثر بر آن در بین شهروندان هیجده سال و بالاتر استان یزد است. این پژوهش با روش پیمایش مقطعی انجام شد و دادههای آن با ابزار پرسشنامه جمعآوری شده است. حجم نمونه برابر 650 نفر برآورد شده و شیوه نمونهگیری، چندمرحلهای بوده؛ به طوری که پس از رعایت مراحل نمونهگیری، از چهار شهرستان یزد، تفت، بافق و بهاباد و از هر شهرستان یک شهر و دو روستا متناسب با حجم جمعیت هر کدام، افراد نمونه تخصیص یافتند. براساس نتایج حاصل از پیمایش، میانگین نمره شاخص گرایش به شهروندی اجتماعی فعال بر حسب طیف 1 تا 5 قسمتی برابر 45/3 است که از حد وسط طیف، کمی بالاتر است. میانگین نمرات گرایش به شهروندی اجتماعی فعال در بین زنان نسبت به مردان به طور معناداری بالاتر است و با افزایش سطح تحصیلات، میزان گرایش به شهروندی اجتماعی فعال نیز افزایش می یابد. نتایج رگرسیون خطی ساده، تأثیر مثبت عوامل نگرش به نظام سیاسی، برخورداری از حقوق شهروندی، اعتماد اجتماعی، احساس امنیت اقتصادی، احساس اثربخشی اجتماعی را جداگانه بر میزان گرایش به شهروندی اجتماعی فعال مورد تأیید قرار داد اما چنانچه همه متغیرهای مستقل تحقیق وارد تحلیل رگرسیون گام به گام شوند، نتایج نشان میدهد که متغیرهای اعتماد اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، میزان تحصیلات و جنس در گام نهایی، صلاحیت حضور در مدل را پیدا میکنند. این چهار متغیر در مجموع 23 درصد از تغییرات گرایش به شهروندی اجتماعی فعال را تبیین میکنند. همچنین براساس نتایج به دست آمده، متغیرهای نگرش به نظام سیاسی و برخورداری از حقوق شهروندی با حضور متغیرهای دیگر موجود در مدل، اثر خالص و معنادار خود را از دست میدهند اما اثرگذاری غیرمستقیم آنها نسبتاً بالاست.
ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محلات از جمله عناصر سازنده ی شهری هستند که از دیرباز نقش بسزایی در پیوند دادن مردم با محیط زندگی شان و دلبستگی مکانی ایشان عهده دار بوده اند. با این وجود تحولات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی عصر مدرن سبب گردیده تا پیوندهای مکانی ساکنان با محیط زندگی شان کمتر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این تنوع رویکردها، تعاریف و اصطلاحات مورد استفاده در این حوزه از دانش بشری سبب گردیده تا هیچ توافقی پیرامون نام، تعریف یا رویکرد روش شناسانه ای که به بهترین وجه بتواند به این حوزه بپردازد وجود نداشته باشد. این سردرگمی مفهومی همچنان که بسیاری از محققان نیز اشاره داشته اند به طور جدی مانع پیشرفت در حوزه ی دلبستگی مکانی گردیده است.
بر این اساس پژوهش حاضر با هدف دستیابی به چارچوبی مفهومی از دلبستگی مکانی و عوامل مؤثر بر آن، ضمن مروری بر ادبیات دلبستگی مکانی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای به ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری پرداخته است. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد که از میان 28 زیرمعیار مورد بررسی، تنها تأثیر 21 زیرمعیار دارای تاثیر تایید گردیده بر دلبستگی مکانی می باشند که از میان آنها نیز طول مدت سکونت، پیوندهای اجتماعی و خاطره انگیزی به ترتیب با وزن نهایی 0.08، 0.061 و 0.051 در مقایسه با سایر زیرمعیارها از بیشترین اهمیت برخوردار می باشند. علاوه بر این بررسی مؤلفه های 6 گانه ی دموگرافیک، کالبدی- فضایی، عملکردی- رفتاری، تجربی زیبایی شناختی، تجربی ادراکی و زیست محیطی، بیانگر تأثیرگذاری تمام مؤلفه ها بر دلبستگی مکانی بوده که مؤید ساخت سه بعدی (شناختی، احساسی و رفتاری) دلبستگی مکانی است.
عوامل و زمینه های گرایش به معنویت گرایی جدید در میان شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف فهم چیستی و چرایی گرایش به «معنویت گرایی جدید» در میان شهروندان تهرانی، به بررسی عوامل، زمینه ها و شاخص های گرایش به این پدیده خواهد پرداخت. رویکرد روشی مقاله، کیفی و روش به کار گرفته شده، تحلیل مضمونی است و از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری نظری برای گردآوری داده ها بهره برده ایم. از مجموع 23 مصاحبه انجام شده، هشت مضمون به عنوان عامل: تنش اخلاقی، تجربه رنج، محرومیت، دسترسی به معنویت گرایی، ارتباط مؤثر با معنویت گرایان جدید، بحران معنا، تجربه فرامادی و تجربه حدی شناسایی شد. چهار مضمون: مدرن شدگی، نارضایتی فرهنگی، تجربه زیست جهان های دیگر و عاطفه گرایی نیز به عنوان زمینه شناسایی شد. همچنین شاخص های گرایش به سه بعد معرفتی، روانی و عملی تقسیم شد. گرایش معرفتی با باورهای فرامادی جدید، تغییر نظام معنایی، تلاش برای نزدیک سازی نظام معنایی فعلی و پیشین و تغییر غایات زندگی در میان گروندگان مشخص شد. گرایش روانی شامل جذب آثار خوب روانی شدن و تجربه فرامادی بود و گرایش عملی نیز با جذب روش های آسان سازی ارتقای اجتماعی و اقتصادی شدن و همچنین جذب کارکردها شدن معرفی شد.
عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر نگرش به فساددر میان شهروندان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از چرایی فساد از قدیمی ترین پرسش های پیش روی انسان است که در عصر حاضر نه تنها رنگ کهنگی به خود نگرفته بلکه به یکی از اساسی ترین چالش ها و پرسش ها بدل گشته است. مشکل این پرسش از آنجا آغاز می شود که آنچه در کانون توجه برداشت های تجربی صورت گرفته از فساد قرار دارد، پرداختن به فساد اداری و پیامدهای آن است. این نوشتار ضمن تأکید بر چنین تحقیقاتی، حلقه مفقوده آنها را عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر نگرش به فساد دانسته و با مبنا قراردادن دیدگاه انتخاب عقلانی، نظریه دوراهی اجتماعی و نظریه بازی و برساختن مفاهیم ترجیحات ایثارگرانه، ترجیحات طفیل گرایانه، ارزش های ترقی فردی، کاهش قبح فساد، دین داری و عقلانیت ابزاری با روش پیمایش و تکنیک نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، آنها را در میان چهارصد نفر از شهروندان کرمانی به محک آزمون نهاده است. یافته ها حکایت از آن دارد که به استثنای متغیر ارزش های ترقی فردی و دین داری، تمامی متغیرها معنادارند. هرچند که میزان و جهت تأثیرگذاریشان متفاوت است. همچنین ضریب رگرسیون دلالت بر سهم بیشتر متغیرهای کاهش قبح فساد، ترجیحات طفیل گرایانه و عقلانیت ابزاری در تغییرات نگرش شهروندان به فساد داشته اند؛ به گونه ای که به استثنای ارزش های ترقی فردی و دین داری، متغیرهای ترجیح ایثارگری، ترجیح طفیلی گری، کاهش قبح فساد و عقلانیت ابزاری رابطه معناداری با نگرش به فساد برقرار نمودند.
کاربست سنت های نظری کنش اجتماعی در خوانش سطوح فضایی با تأکید بر مولفه های «زندگی روزمره»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
112 - 146
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر نگاه انتقادی به مسائل فضایی، لزوم نقد و دگرگونی روش های برخورد با فضا را (نظری و عملی) بدنبال داشته است. خوانش انتقادی فضا به عنوان روشی برای توصیف، تفسیر و نقد «زندگی روزمره» و شناسایی مسائل فضایی از این منظر شناخته می شود. خوانش فضا در اولین گام در سنت های نظری و مولفه های موثر بر آن تجلی می یابد. در نیم قرن اخیر، به موازات «چرخش فضایی» نظریه های اجتماعی، «زندگی روزمره» محور مطالعات فضا و روش های شناخت آن قرار می گیرد. تعبیر فضا به امری اجتماعی، چندلایه ای و رابطه ای، پیش فرض هایی از این چرخش است. در این دوران نظریات به مثابه ی یکی از نیروهای سازنده ی فضا در نظریه ی «تولید اجتماعی فضا» مطرح می شود. همین امر ما را بر آن داشت که ضمن بررسی کلی انواع نظریات اجتماعی به سطح بندی آن ها در خوانش فضا بپردازیم؛ تا از این طریق دیدگاه جامع تری برای شناخت، تحلیل مسائل و ارائه ی راهکارهای فضایی داشته باشیم. از این رو نخست به بررسی پیش فرض های نظریات اجتماعی (سطح کلان و خرد با تأکید بر فضا، زندگی روزمره و کنش) و سپس با محوریت مفهوم کنش؛ به مثابه ی یکی از مهم ترین لایه های فضایی؛ به سه نظریه ی نمایشنامه، پرکتیس و تناقض می پردازیم. در نهایت این نظریه ها برای کاربست در خوانش فضا سطح بندی و ابعاد گوناگون آن ها بررسی می شود. ازاین رو کلیات هر نظریه؛ با استناد به متون، اسناد کتابخانه ای و اینترنتی؛ در یک چارچوب توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استدلال منطقی توضیح داده می شود.یافته های پژوهش حاکی از آن است که هر یک از نظریه های مورد بررسی در سطحی از خوانش فضا کاربرد و کارایی دارد.
بررسی رابطه بین کنترل کننده های رسمی و نگرش افراد به جرم (مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی ارزیابی سرعت و رشد جرم و تأثیر بازدارنده های رسمی بر روی آن از نظر مردم شهر کرمانشاه پرداخته است. در این راستا به نقش پلیس به عنوان بازدارنده (رسمی) توجه دارد. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی توأم با مصاحبه است. جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه ی شهروندان 18 سال به بالا در شهر کرمانشاه هستند که 300 نفر از آنها به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. هم چنین از دیدگاه نظری گیدنز به عنوان چارچوب نظری استفاده گردید. نتایج نشان می دهد میزان وقوع سرقت وسیله ی نقلیه ی شخصی از میان جرائم اجتماعی از همه بیشتر است. به طوری که 197 نفر یا به عبارتی 65 درصد پاسخگویان اظهار داشتند که میزان شیوع این نوع جرم در جامعه بیشتر است. رابطه ی نامشروع، نزاع دسته جمعی، کتک خوردن از افراد ناشناس، قاچاق و تصادف از جمله جرائمی است که در رتبه های بعدی قرار دارند. ضریب همبستگی برای سه متغیر میزان ناهنجاری، میزان نظارت اجتماعی و میزان حضور پلیس معنادار است. رابطه بین متغیرهای مذکور برای میزان حضور پلیس (44/0- =r)، میزان نظارت اجتماعی (512/0- =r) و میزان ناهنجاری (485/0=r) است. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که میزان نظارت اجتماعی و ناهنجاری اجتماعی و گشت زنی پلیس وارد معادله ی رگرسیونی شده و توانستند 50/0 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته را تبیین نمایند. یافته ها نشان می دهد که گشت زنی پلیس و نظارت اجتماعی میزان جرم را کاهش و افزایش ناهنجاری های اجتماعی منجر به افزایش جرائم اجتماعی می شود.
رابطه سرمایه اجتماعی و هراس از تعرّض در محله های شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برقراری امنیت در ساختار شهری و برخورداری شهروندان از احساس امنیت در زندگی شهری امروزه اهمیت زیادی دارد و یکی از مؤلفه های اساسی توسعه پایدار اجتماعی محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و هراس از تعرض در سطح محله های شهر خرم آباد است. برای نیل به این هدف، از نظریه های سرمایه اجتماعی به عنوان چارچوب نظری استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایش است و داده ها از نمونه ای به حجم 245 نفر با ابزار پرسش نامه گرداوری شده اند. برای تحلیل داده ها از آزمون های رگرسیون خطی، تی، تحلیل واریانس یک طرفه، مقایسه های چندگانه شفه و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته ها نشان داد که تعرض به پسران نوجوان، تعرض به دختران و زنان و زورگیری شایع ترین مصادیق هراس از تعرض هستند. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد متغیرهای مشارکت محله ای، رعایت هنجارهای درونی شده، اعتماد محله ای، تعلق طایفه ای ، سن و مدت سکونت در محله با متغیر هراس از تعرض رابطه دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که متغیرهای رعایت هنجارهای درونی شده، اعتماد محله ای، تعلق طایفه ای و سن به اتفاق همدیگر 58 درصد از تغییرات هراس از تعرض در سطح محله های شهر خرم آباد را تبیین می کنند. لذا در بسترهای اجتماعی مانند شهر خرم آباد که هنوز پیوندهای سنتی نسبتاً قوی مانده اند، استفاده از متغیر تعلق طایفه ای می تواند به عنوان بُعدی از سرمایه اجتماعی (در شکل سنتی آن) مفید واقع شود. بنابراین می توان گفت طایفه گرایی شاید در حوزه هایی کارکرد منفی داشته باشد، اما در زمینه ترس از تعرض نقش مثبتی را بازی می کند.